🌞
چون خود را بهدست آوردی، خوش میرو.
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور،
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور.
چنانکه صوفی هر بامداد نوالهای در آستین نهد و رویْ در آن نواله کند گوید:
ای نواله، اگر چیزی دیگر یافتم تو رَستی، و اگرنه تو به دستی.
🔴نواله: غذائی که در پاره نانی پیچیده باشد.
#شمس_تبریزی
#مقالات_شمس_تبریزی
تصحیح موحد، ص: ۱۹۹
تصحيح اشرفی و جمالپور، ص: ۲۴۹
توضیحات این قسمت از #دکترهنگامهحیدری در فایل شنیداری پایین👇
#خودشناسی
#یار
چون خود را بهدست آوردی، خوش میرو.
اگر کسی دیگر را یابی، دست به گردن او درآور،
و اگر کسی دیگر را نیابی، دست به گردن خویشتن درآور.
چنانکه صوفی هر بامداد نوالهای در آستین نهد و رویْ در آن نواله کند گوید:
ای نواله، اگر چیزی دیگر یافتم تو رَستی، و اگرنه تو به دستی.
🔴نواله: غذائی که در پاره نانی پیچیده باشد.
#شمس_تبریزی
#مقالات_شمس_تبریزی
تصحیح موحد، ص: ۱۹۹
تصحيح اشرفی و جمالپور، ص: ۲۴۹
توضیحات این قسمت از #دکترهنگامهحیدری در فایل شنیداری پایین👇
#خودشناسی
#یار
Telegram
attach 📎
افسانه دل _بیژن کامکار
@Avaye_fariba
وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم
بند را برگسلیم از همه بیگانه شویم
جان سپاریم دگر ننگ چنین جان نکشیم
خانه سوزیم و چو آتش سوی میخانه شویم....
#مولانا
بند را برگسلیم از همه بیگانه شویم
جان سپاریم دگر ننگ چنین جان نکشیم
خانه سوزیم و چو آتش سوی میخانه شویم....
#مولانا
آواز مکتب رندان _بیژن کامکار
@Avaye_fariba
سالها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم...
#مولانا
تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم...
#مولانا
گلشن یار_ بیژن کامکار
@Avaye_fariba
آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم
سرمایه مستی منم هم دایه هستی منم
بالا منم پستی منم چون چرخ دوار آمدم....
#مولانا
در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم
سرمایه مستی منم هم دایه هستی منم
بالا منم پستی منم چون چرخ دوار آمدم....
#مولانا
آهنگ مستان _بیژن کامکار
@Avaye_fariba
بیا ای مونس جانهای مستان
ببین اندیشه و سودای مستان
بیا ای میر خوبان و برافروز
ز شمع روی خود سیمای مستان.....
#مولانا
ببین اندیشه و سودای مستان
بیا ای میر خوبان و برافروز
ز شمع روی خود سیمای مستان.....
#مولانا
آهنگ مغانه _بیژن کامکار
@Avaye_fariba
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود....
#حافظ
⬆️⬆️⬆️
آلبوم : #افسانه_تنبور
خواننده : #بیژن_کامکار
آهنگساز : #کیخسرو_پورناظری
بااجرای : گروه #شمس
فهرست قطعات:
پیش درآمد افسانه تنبور
افسانه دل (مولانا)
آواز مکتب رندان (مولانا)
همنواز: #کیخسرو_پورناظری
گلشن یار (مولانا)
تکنوازی بم تنبور
آهنگ مستان (مولانا)
براساس روایت شادروان «مرتضی شریفیان»
تکنوازی تنبور
آهنگ مغانه (حافظ)
تکنوازی #تهمورس_پورناظری
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود....
#حافظ
⬆️⬆️⬆️
آلبوم : #افسانه_تنبور
خواننده : #بیژن_کامکار
آهنگساز : #کیخسرو_پورناظری
بااجرای : گروه #شمس
فهرست قطعات:
پیش درآمد افسانه تنبور
افسانه دل (مولانا)
آواز مکتب رندان (مولانا)
همنواز: #کیخسرو_پورناظری
گلشن یار (مولانا)
تکنوازی بم تنبور
آهنگ مستان (مولانا)
براساس روایت شادروان «مرتضی شریفیان»
تکنوازی تنبور
آهنگ مغانه (حافظ)
تکنوازی #تهمورس_پورناظری
خواهم اینبار آنچنان رفتن
که نداند کسی،کجایم من
همه گردند در طلب،عاجز
ندهد کس زمن نشان ،هرگز
سالها بگذرد چنین بسیار
کس نیابد زگرد من ،آثار
#شمس_تبریزی
که نداند کسی،کجایم من
همه گردند در طلب،عاجز
ندهد کس زمن نشان ،هرگز
سالها بگذرد چنین بسیار
کس نیابد زگرد من ،آثار
#شمس_تبریزی
اگر از دوزخ رستن خواهی خدمت کن، و اگر بهشت خواهی طاعت کن، و اگر شفاعت خواهی نیت کن، و اگر مولی خواهی روی بدو آر که بیابی هم اندر ساعت.
#شمس_تبریزی
#شمس_تبریزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوب گویم و خوش گویم، از اندرون روشن و منوّرم،آبی بودم بر خود میجوشیدم، و میپیچیدم و بوی میگرفتم، تا وجود مولانا بر من زد، روان شد، اکنون میرود خوش و تازه و خرّم...
#شمس_تبریزی
هفتم مهرماه
بزرگداشت شمس تبریزی بر همه ی
دوستداران #شمس و #مولانا خجسته باد
#شمس_تبریزی
هفتم مهرماه
بزرگداشت شمس تبریزی بر همه ی
دوستداران #شمس و #مولانا خجسته باد
.
تغیُّر در حق نیست. تغیُّر در تُست. چنانکه نان را گهی دوست داری و طالب باشی و گاهی رو بگردانی. با یاری گاهی گرم باشی، محبوبت نماید، گویی او محبوب شد.
این ساعت باز تو دگرگون شوی، گویی مبغوض شد. اگر تو هم بر آن حال مستقیم بماندی پیوسته مطلوب و محبوب بودی.
#شمس_تبريزى
تغیُّر در حق نیست. تغیُّر در تُست. چنانکه نان را گهی دوست داری و طالب باشی و گاهی رو بگردانی. با یاری گاهی گرم باشی، محبوبت نماید، گویی او محبوب شد.
این ساعت باز تو دگرگون شوی، گویی مبغوض شد. اگر تو هم بر آن حال مستقیم بماندی پیوسته مطلوب و محبوب بودی.
#شمس_تبريزى
دل به سودای تو بستیم خدا میداند
وز مه و مهر گسستیم خدا میداند
ستم عشق تو هرچند کشیدیم به جان
زآرزویت ننشستیم خدا میداند
با غم عشق تو عهدی که ببستیم نخست
بر همانیم که بستیم خدا می داند
خاستیم از سر شادی و غم هردو جهان
با غمت خوش بنشستیم خدا میداند
به امیدی که گشاید ز وصال تو دری
درِ دل بر همه بستیم خدا میداند
دیده پرخون و دل آتشکده و جان بر کف
روز و شب جز تو نجستیم خدا میداند
دوش با «شمس» خیال تو به دلجویی گفت
آرزومند تو هستیم خدا میداند
#شمس_مغربی
وز مه و مهر گسستیم خدا میداند
ستم عشق تو هرچند کشیدیم به جان
زآرزویت ننشستیم خدا میداند
با غم عشق تو عهدی که ببستیم نخست
بر همانیم که بستیم خدا می داند
خاستیم از سر شادی و غم هردو جهان
با غمت خوش بنشستیم خدا میداند
به امیدی که گشاید ز وصال تو دری
درِ دل بر همه بستیم خدا میداند
دیده پرخون و دل آتشکده و جان بر کف
روز و شب جز تو نجستیم خدا میداند
دوش با «شمس» خیال تو به دلجویی گفت
آرزومند تو هستیم خدا میداند
#شمس_مغربی
کیمیای عقل با کیمیای عشق فرق دارد. عقل محتاط است. ترسان و لرزان گام بر میدارد. با خودش میگوید: «مراقب باش آسیبی نبینی.»
اما مگر عشق اینطور است؟ تنها چیزی که عشق میگوید این است: «خودت را رها کن. بگذار برود!»
عقل به آسانی خراب نمیشود؛عشق اما خودش را ویران می کند.
گنجها و خزانهها هم در دل ویرانهها یافت میشود؛پس هرچه هست در دل خراب است...
#شمس_تبریزی
#شمس_تبریزے :
من کودڪ بودم خدا را میدیدم،
ملڪ را میدیدم، مغیباتاعلے و اسفل
را مشاهده میکردم.
گمان میبردم جمله مردمان همچنان
میبینند ، آخر معلوم شد که نمیدیدهاند..
📖از کتاب #ملت_عشق
من کودڪ بودم خدا را میدیدم،
ملڪ را میدیدم، مغیباتاعلے و اسفل
را مشاهده میکردم.
گمان میبردم جمله مردمان همچنان
میبینند ، آخر معلوم شد که نمیدیدهاند..
📖از کتاب #ملت_عشق
مرا قاعده این است که
هرکه را #دوست دارم، از آغاز با او همه قهر کنم
تا به همگی از آن او باشم.
پوست و گوشت و قهر و لطف.
زیرا که لطف را خاصیت این است که
اگر این با کودک پنجساله بکنی از آن تو شود.
#شمس_تبریزی
هرکه را #دوست دارم، از آغاز با او همه قهر کنم
تا به همگی از آن او باشم.
پوست و گوشت و قهر و لطف.
زیرا که لطف را خاصیت این است که
اگر این با کودک پنجساله بکنی از آن تو شود.
#شمس_تبریزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است
ای شمع ، آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم، کسی یار کسی نیست .
هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست
بر مرده دلان پند مده خویش نیازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست
با مرد خدا پنجه میفکن چو نمرود
این جسم خلیل است که آتش زدنی نیست
خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت
خندیدن جلاد ز شیرین سخنی نیست
جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست
صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست
#شمس_تبریری
ای اشک، آهسته بریز که غم زیاد است
ای شمع ، آهسته بسوز که شب دراز است
امروز کسی محرم اسرار کسی نیست
ما تجربه کردیم، کسی یار کسی نیست .
هر مرد شتر دار اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست
بر مرده دلان پند مده خویش نیازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست
با مرد خدا پنجه میفکن چو نمرود
این جسم خلیل است که آتش زدنی نیست
خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت
خندیدن جلاد ز شیرین سخنی نیست
جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست
صد بار اگر دایه به طفل تو دهد شیر
غافل مشو ای دوست که مادر شدنی نیست
#شمس_تبریری
دیو از او سر برآورده، همچنین معین، و او میگوید خداست.
زیرا دیو لباس خدا پوشیده تا قبولش کنند.
#شمس_تبریزی
زیرا دیو لباس خدا پوشیده تا قبولش کنند.
#شمس_تبریزی
آن خوانسالار که اندکی بر دامن شاه چکانید
گفت بیاویزندش
باقی طعام را بر جامه او فرو ریخت.
خوش شد شاه؛ و خنده اش گرفت که این چون کردی؟
گفت: چون می آویزی، آن چیزی نبود!
باری چیزی بقصد بکنم بیشتر.
اکنون او نیز
اگر چند استغفار کردی چنان خوش نیامدی که اینها کرد.
#شمس_تبریزی
گفت بیاویزندش
باقی طعام را بر جامه او فرو ریخت.
خوش شد شاه؛ و خنده اش گرفت که این چون کردی؟
گفت: چون می آویزی، آن چیزی نبود!
باری چیزی بقصد بکنم بیشتر.
اکنون او نیز
اگر چند استغفار کردی چنان خوش نیامدی که اینها کرد.
#شمس_تبریزی
پر سری آمد
که با من سری بگو.
گفتم من با تو سر نتوانم گفتن،
من سر با آن کس توانم گفتن
که او را درو نبینم، خود را درو بینم،
سر خود با خود گویم.
من در تو خود را نمیبینم،
در تو دیگری را میبینم.
#شمس
که با من سری بگو.
گفتم من با تو سر نتوانم گفتن،
من سر با آن کس توانم گفتن
که او را درو نبینم، خود را درو بینم،
سر خود با خود گویم.
من در تو خود را نمیبینم،
در تو دیگری را میبینم.
#شمس
《 هو 》
مستی به چهار قسم است و به چهار مرتبه است :
اول مستی هواست و خلاص از این دشوار عظیم. رونده تیزرو باید تا از این مستی هوا درگذرد.
بعد از آن مستی عالم روح. روح را هنوز ندیده، ولیکن مستی عظیم، چنانکه مشایخ در نظر نیایند از غایت مستی و انبیا نیز.
و در سخن که آغاز کند هیچ پیش او نهآید از آیت و حدیث. و عار آیدش سخن نقل مگر جهت تفهیم.
از مرتبه دوم گذشتن سخت صعب و مشکل است. مگر بنده نازنین حق یگانه خدا بر او فرستند، تا حقیقت روح ببیند و به راه خدا برسد.
مستی راه خدا هم مرتبه سیم است. مستی عظیم؛ اما مقرون با سکون. زیرا چیزی که میپنداشت که آن است، خدا او را از آن بیرون آورد.
بعد از آن مرتبه چهارم؛ مستی از خدا، این کمال است. بعد از این هشیاری است.
حضرت #شمس تبریزی
مستی به چهار قسم است و به چهار مرتبه است :
اول مستی هواست و خلاص از این دشوار عظیم. رونده تیزرو باید تا از این مستی هوا درگذرد.
بعد از آن مستی عالم روح. روح را هنوز ندیده، ولیکن مستی عظیم، چنانکه مشایخ در نظر نیایند از غایت مستی و انبیا نیز.
و در سخن که آغاز کند هیچ پیش او نهآید از آیت و حدیث. و عار آیدش سخن نقل مگر جهت تفهیم.
از مرتبه دوم گذشتن سخت صعب و مشکل است. مگر بنده نازنین حق یگانه خدا بر او فرستند، تا حقیقت روح ببیند و به راه خدا برسد.
مستی راه خدا هم مرتبه سیم است. مستی عظیم؛ اما مقرون با سکون. زیرا چیزی که میپنداشت که آن است، خدا او را از آن بیرون آورد.
بعد از آن مرتبه چهارم؛ مستی از خدا، این کمال است. بعد از این هشیاری است.
حضرت #شمس تبریزی
می گویم باز شو
چونکف دستی،
صبح ستمگر باز شو!
و نشانم بده
او را نیاورده باز
به خانه ی من آمدی!
#شمس_لنگرودی
چونکف دستی،
صبح ستمگر باز شو!
و نشانم بده
او را نیاورده باز
به خانه ی من آمدی!
#شمس_لنگرودی