This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" گـفتـم ببینـمش مگـرم
درد اشـتـیـاق سـاکـن شـود
بـدیـدم و مشـتاق تر شـدم "
#استاد_شجریان
" گـفتـم ببینـمش مگـرم
درد اشـتـیـاق سـاکـن شـود
بـدیـدم و مشـتاق تر شـدم "
#استاد_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
#خیام
#استاد_شجریان
قومی به گمان فتاده در راه یقین
میترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بیخبران راه نه آنست و نه این
#خیام
#استاد_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف #جان_جهان
#غزل_حضرت_مولانا
با صدای #استاد_شجریان
آهنگساز : #مرحوم_مشکاتیان
با تصاویر فوق العاده از #استاد_شجریان و استاد مشکاتیان
تصنیف #جان_جهان
#غزل_حضرت_مولانا
با صدای #استاد_شجریان
آهنگساز : #مرحوم_مشکاتیان
با تصاویر فوق العاده از #استاد_شجریان و استاد مشکاتیان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من یک بار مرگ را تجربه کرده ام
یک نفر شبیه تو
دست یک نفر
که شبیه من نبود را گرفته بود!
باران هم می آمد...
#عليرضا_هدايت
#استاد_معین🎙
.
یک نفر شبیه تو
دست یک نفر
که شبیه من نبود را گرفته بود!
باران هم می آمد...
#عليرضا_هدايت
#استاد_معین🎙
.
مولانا معتقد است که
بشر یک گرهٔ اصلی دارد که اگر
آن را بگشاید به نیکبختی میرسد و آن،
گرهٔ خویشتن خویش است.
ولی اسفا که آدمی تمام عمر گرانبهای خود را
در گشودن گرههایی به هدر میدهد
که از گشایش آن چیزی عایدش نمیشود
و جوهر حقیقی و ملکوتی اش شکفته نمیگردد.
صدهزاران فصل داند از علوم
جان خود را مینداند آن ظَلوم
داند او خاصیّت ِ هر جوهری
در بیان جوهر ِخود چون خَری
که همیدانم یَجوز و لایَجوز
خود ندانی تو یَجوزی یا عجوز
قیمتِ هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی احمقی ست
#استاد_کریم_زمانی
#مولانا_دفتر_سوم
بشر یک گرهٔ اصلی دارد که اگر
آن را بگشاید به نیکبختی میرسد و آن،
گرهٔ خویشتن خویش است.
ولی اسفا که آدمی تمام عمر گرانبهای خود را
در گشودن گرههایی به هدر میدهد
که از گشایش آن چیزی عایدش نمیشود
و جوهر حقیقی و ملکوتی اش شکفته نمیگردد.
صدهزاران فصل داند از علوم
جان خود را مینداند آن ظَلوم
داند او خاصیّت ِ هر جوهری
در بیان جوهر ِخود چون خَری
که همیدانم یَجوز و لایَجوز
خود ندانی تو یَجوزی یا عجوز
قیمتِ هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی احمقی ست
#استاد_کریم_زمانی
#مولانا_دفتر_سوم
دریا دلان ، به لب کفِ حسرت بر آورید
این تخته پاره عمر، ز طوفان در آورید
با عزمِ پایدار و قدم هایِ استوار
این پیشِ پا فتاده مساعت سر آورید
جان را نهان به پیکرِ خاکی چرا کنید!
از این صدف شکسته برون گوهر آورید
دل زین سرای حادثه انگیز بر کنید
رو را به سوی قبله گهِ دیگر آورید
لافِ صفا و مهر در این دوره نشنوید
رو کم به کویِ خلقِ زبان آور آورید
باطل ز حق شناس ندیدیم دیده ای
این داوری به عدلگِه داور آورید
کالایِ پاک طینتی از ما نمی خرند
ای نسل هایِ تازه شما کمتر آورید
#استاد -رحیم - معنی کرمانشاهی
این تخته پاره عمر، ز طوفان در آورید
با عزمِ پایدار و قدم هایِ استوار
این پیشِ پا فتاده مساعت سر آورید
جان را نهان به پیکرِ خاکی چرا کنید!
از این صدف شکسته برون گوهر آورید
دل زین سرای حادثه انگیز بر کنید
رو را به سوی قبله گهِ دیگر آورید
لافِ صفا و مهر در این دوره نشنوید
رو کم به کویِ خلقِ زبان آور آورید
باطل ز حق شناس ندیدیم دیده ای
این داوری به عدلگِه داور آورید
کالایِ پاک طینتی از ما نمی خرند
ای نسل هایِ تازه شما کمتر آورید
#استاد -رحیم - معنی کرمانشاهی
Tasnife Man Che Danam
Shahram Nazeri-Saz.Sookhte.Com
آواز #استاد_ناظری
غزل ۱۵۱۷
#دیوان_شمس_حضرت_مولانا
#چنین_مجنون_چرایی
#زهراغریبیان_لواسانی
مگر می شود این غزل مولانای نازنین را با آواز زیبای استاد ناظری شنید و عاشق نشد ؟
مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم
مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی من چه دانم
مرا گویی به قربانگاه جانها
نمیترسی که آیی من چه دانم
امواج کلمات این شعر ، جانت را دستخوش تلاطم می کند و بر پا می خیزی
و چرخ زنان از زمین جدا می شوی
و چون مولانا به سماع می پردازی .
موسیقی بهترین وسیله برای بیان ناگفته هاست.
و این فریاد روح است .
روحی که می خواهد از خاک رها شود .
روحی که دلش می خواهد
به جای همه مرغان پرواز کند .
#حضرت_عشق_مولانا
#حضرت_شمس
#سماع
غزل ۱۵۱۷
#دیوان_شمس_حضرت_مولانا
#چنین_مجنون_چرایی
#زهراغریبیان_لواسانی
مگر می شود این غزل مولانای نازنین را با آواز زیبای استاد ناظری شنید و عاشق نشد ؟
مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم
مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم
منم در موج دریاهای عشقت
مرا گویی کجایی من چه دانم
مرا گویی به قربانگاه جانها
نمیترسی که آیی من چه دانم
امواج کلمات این شعر ، جانت را دستخوش تلاطم می کند و بر پا می خیزی
و چرخ زنان از زمین جدا می شوی
و چون مولانا به سماع می پردازی .
موسیقی بهترین وسیله برای بیان ناگفته هاست.
و این فریاد روح است .
روحی که می خواهد از خاک رها شود .
روحی که دلش می خواهد
به جای همه مرغان پرواز کند .
#حضرت_عشق_مولانا
#حضرت_شمس
#سماع
دوش گيسوي تو را ريخته ديدم بر دوش
خاطرم اشفته امشب ز پريشاني دوش
عجب از رشته عقلي كه نپيچد در پاي
زان سيه سلسله گيسو كه توداري بر دوش
گردش جام ازل گر صفت نرگس توست
مگر از خواب ابد چشم بمالد مدهوش
لعل خاموش تو ارد بخروشم اري
بلبل از غنچه خندان نشكيبد خاموش
اب چون اتش مي خواهم و در ديده كنم
باد اگر چه اورد خاك ره باده فروش
گر چه درويشم و مسكين تو در اغوش من اي
تا مرا دولت پاينده كشد در اغوش
به شب وصل تو افاق خبر خواهم كرد
به دف و چنگ و ني و غلغله نوشانوش
من اگر تار سر زلف تو گيرم در چنگ
تار در ناله نرود چنگ درايد بخروش
گر دلت سنگ بخوانم نزنم نيش زبان
تشنه جز سنگ نبيندبه دل چشمه نوش
بخت اگر يار شود رخت بسوي تو كشم
من سر گشته طوفان زده خانه به دوش
در دندان تو و غنچه خندان ترا
پاي تا سر همه چشميم و سرا پا همه گوش
شهريار غزلم شهره چو ماه و خورشيد
گفتم اين نغز غزل تا چه پسندد شيدوش
#استاد_شهريار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاه باشی یا گدا ؛ از دست ساقی فلک
باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت
گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی
در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت
سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوتها
در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت
حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو!
اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت
زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمیست
باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت
شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری
دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت
#استاد_شهریار
باید این ته جُرعۂ جام اجل نوشید و رفت
گر کنیز پادشاهی یا زن بقال کوی
در تغار صبر باید کشک خود سابید و رفت
سنگ باشی یا گهر ؛ از تختۂ تابوتها
در سیه چال لَحِد خواهی بِسَر غلتید و رفت
حلقۂ طاعت بگوش آویز و در آتش نرو!
اهرمن بود آنکه فرمان خدا نشنید و رفت
زین جهان تا آن جهان ظلمات پُر پیچ و خمیست
باید از اختر شناسان راه خود پرسید و رفت
شهریار از ذوق رفتن در وداع آخری
دوستان با وعده گاه بوستان بوسید و رفت
#استاد_شهریار
To Negah Kon
Hayedeh
تو نگاه کن
#بانو_هایده
آهنگ : #حسن_لشگری
شعر : #علیرضا_طبایی
من از جهان
به تو دل بسته ام
که جانِ منی ......
#استاد_شهریار
میدانم ( محمدرضاشجریان)
@matalebzib
تصنیف "میدانم"
(دوبیتی در سه گاه، پهلوی، مغلوب، فرود)
آواز: #استاد_محمدرضا_شجریان
تار: #داریوش_پیرنیاکان
نی: #جمشید_عندلیبی
سنتور: #مسعود_شناسا
بربط: #محمد_فیروزی
کمانچه و غژک: #سعید_فرجپوری
تنبک: #همایون_شجریان
غزل: #عطار
سال اجرا: ۱۳۷۰
سال انتشار: ۱۳۷۱
(مخالف)
اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی
از دل اگر برآید در آسمان نگنجد
(فرود)
عطار وصفِ عشقت چون در عبارت آرد
زیرا که وصفِ عشقت هم در بیان نگنجد
به گرد دل همـی گردی چه خواهـی کرد میدانـــم
به گرد دل همی گــردی چه خواهی کرد میدانم
چه خواهی کرد دل را؟؟ خون رُخ را زرد میدانم
یکی بازی برآوردی که رُخت دل هَمــی بُــردی
یکی بازی برآوردی که رُخت دل همی بُردی
چه خواهـی بعد از این بازی؟؟ دِگـــر آورد میدانــم
به حق اشک گرم من به حق آه سرد من
که گرمـــم پرس چون بینـی که گرم از سرد میدانـم
(دوبیتی در سه گاه، پهلوی، مغلوب، فرود)
آواز: #استاد_محمدرضا_شجریان
تار: #داریوش_پیرنیاکان
نی: #جمشید_عندلیبی
سنتور: #مسعود_شناسا
بربط: #محمد_فیروزی
کمانچه و غژک: #سعید_فرجپوری
تنبک: #همایون_شجریان
غزل: #عطار
سال اجرا: ۱۳۷۰
سال انتشار: ۱۳۷۱
(مخالف)
اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی
از دل اگر برآید در آسمان نگنجد
(فرود)
عطار وصفِ عشقت چون در عبارت آرد
زیرا که وصفِ عشقت هم در بیان نگنجد
به گرد دل همـی گردی چه خواهـی کرد میدانـــم
به گرد دل همی گــردی چه خواهی کرد میدانم
چه خواهی کرد دل را؟؟ خون رُخ را زرد میدانم
یکی بازی برآوردی که رُخت دل هَمــی بُــردی
یکی بازی برآوردی که رُخت دل همی بُردی
چه خواهـی بعد از این بازی؟؟ دِگـــر آورد میدانــم
به حق اشک گرم من به حق آه سرد من
که گرمـــم پرس چون بینـی که گرم از سرد میدانـم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
خیال خود به شبگردی ، به زلفش دیدم و گفتم
رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من
نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم ، بلرزد با نهیب من
خوشم من با تب عشقت ، طبیب آمد جوابش کن
حبیبم ، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
حساب روشنی دارد دل حسرت نصیب من
من از صبر و شکیبم شهریارا شهره ی آفاق
همه آفاق هم حیران از این صبر وشکیب من….
#استاد_شهریار
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
خیال خود به شبگردی ، به زلفش دیدم و گفتم
رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من
نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم ، بلرزد با نهیب من
خوشم من با تب عشقت ، طبیب آمد جوابش کن
حبیبم ، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
حساب روشنی دارد دل حسرت نصیب من
من از صبر و شکیبم شهریارا شهره ی آفاق
همه آفاق هم حیران از این صبر وشکیب من….
#استاد_شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱ مهر آغاز بازگشایی مدارس بر دانش اموزان مبارک
بازم مدرسه م دیر شد
سریال #نوستالژیک دهه شصتیا
#کارگردان #حسین_افصحی
اهنگساز #استاد_محمد_شمس
با بازی زیبای #اکبر_عبدی
بازم مدرسه م دیر شد
سریال #نوستالژیک دهه شصتیا
#کارگردان #حسین_افصحی
اهنگساز #استاد_محمد_شمس
با بازی زیبای #اکبر_عبدی
خسروی آواز ایران
@sornanews
ویژه برنامه صوتی "خسرو آواز ایران"
#استاد_شجریان
#استاد_شجریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
" گـفتـم ببینـمش مگـرم
درد اشـتـیـاق سـاکـن شـود
بـدیـدم و مشـتاق تر شـدم "
#استاد_شجریان
" گـفتـم ببینـمش مگـرم
درد اشـتـیـاق سـاکـن شـود
بـدیـدم و مشـتاق تر شـدم "
#استاد_شجریان