This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داستان چوپانی که با صدای شجریان خواننده شد
صدای زیبای پیرمرد چوپان شد مرهم زخم هایش، درد شهادت پسرش را با آواز سوزناک طاقت آورد و کم کم قدرت موسیقی انقدر زیاد بود که با پشتکار توانست دستگاه های موسیقی را یاد بگیرد
صدای زیبای پیرمرد چوپان شد مرهم زخم هایش، درد شهادت پسرش را با آواز سوزناک طاقت آورد و کم کم قدرت موسیقی انقدر زیاد بود که با پشتکار توانست دستگاه های موسیقی را یاد بگیرد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سیر روحانی ، معانی همه اسما الهی را فرا گرفتم و مشاهده کردم که آن ها به یک مسمی و یک عین باز می گردند ، آن مسمی همانی بود که من مشاهده می کردم و آن عین وجود من بود ، بنابراین سفر من جز در خود من نبود. جز به خودم رهنمون نشدم.
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه
#شیخ_محی_الدین_ابن_عربی
#فتوحات_مکیه
پیوسته مرید حق شو و باقی باش
مستغرق عشق و شور و مشتاقی باش
چون باده بجوش در خم قالب خویش
وانگاه به خود حریف و هم ساقی باش
#حضرت_مولانا
مستغرق عشق و شور و مشتاقی باش
چون باده بجوش در خم قالب خویش
وانگاه به خود حریف و هم ساقی باش
#حضرت_مولانا
گر شرم همی از آن و این باید داشت
پس عیب کسان زیر زمین باید داشت
ور آینهوار نیک و بد بنمائی
چون آینه روی آهنین باید داشت
#حضرت_مولانا
پس عیب کسان زیر زمین باید داشت
ور آینهوار نیک و بد بنمائی
چون آینه روی آهنین باید داشت
#حضرت_مولانا
صد روز دراز گر به هم پیوندی
جان را نشود از این فغان خرسندی
ای آن که به این حدیث ما میخندی
مجنون نشدی هنوز دانشمندی
#حضرت_مولانا
جان را نشود از این فغان خرسندی
ای آن که به این حدیث ما میخندی
مجنون نشدی هنوز دانشمندی
#حضرت_مولانا
الهی
سرگشتگانیم مصیبت دیده و بیچاره
ما را دریاب
چون تو پروردی به دست زنگیانمان مسپار
نفس سرکش اماره را زبون فرما
ای گناه آمرزعذر پذیر
ناجوانمردی و خطا بسیار کردم . بر جان پر دردم ببخش و دون همتی هایم را عفو کن
عطار
سرگشتگانیم مصیبت دیده و بیچاره
ما را دریاب
چون تو پروردی به دست زنگیانمان مسپار
نفس سرکش اماره را زبون فرما
ای گناه آمرزعذر پذیر
ناجوانمردی و خطا بسیار کردم . بر جان پر دردم ببخش و دون همتی هایم را عفو کن
عطار
اصل آن جهان است خود را بی خویش ساز و جامه نیستی در پوش و آن گاه کاسه فنا در نوش تا لایق عشق گردی.
عطار
عطار
طمع وصال گفتے ڪه به ڪیش ما حرام است
تو بگو ڪه خون عاشق، به ڪدام دین حلال است؟
به جواب دردمندان، بگشا لب اے شڪرخا!
به ڪرشمه ڪن حواله، ڪه جواب صد سوال است
َ#شیخ_بهایے
تو بگو ڪه خون عاشق، به ڪدام دین حلال است؟
به جواب دردمندان، بگشا لب اے شڪرخا!
به ڪرشمه ڪن حواله، ڪه جواب صد سوال است
َ#شیخ_بهایے
به فریادم رس ای پیر خرابات
به یک جرعه جوانم کن که پیرم
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
#حافظ
به یک جرعه جوانم کن که پیرم
به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
که من از پای تو سر بر نگیرم
#حافظ
بی کس تر از این عاشق دلخسته کسی نیست
عمریست که بیمارم و عیسی نفسی نيست
شور افکن مرغان اسیر است خروشم
دلگیر تر از سینهی چاکم قفسی نیست
تا چند توان داد نفس بیهوده بر باد
چون نی همه فریادم و فریاد رسی نیست
#حزین_لاهیجی
عمریست که بیمارم و عیسی نفسی نيست
شور افکن مرغان اسیر است خروشم
دلگیر تر از سینهی چاکم قفسی نیست
تا چند توان داد نفس بیهوده بر باد
چون نی همه فریادم و فریاد رسی نیست
#حزین_لاهیجی
دیوانه صحرا نشینی بود،هرگاه جنونش بالا می گرفت،نگاهی به سوی آسمان می کرد و میگفت:
الهی تو اگر مرا دوست نداری،منهمیشه تو را دوست دارم
چگونه گویمت ای عالم افروز
که یک دم دوستی از من در آموز
عطار
الهی تو اگر مرا دوست نداری،منهمیشه تو را دوست دارم
چگونه گویمت ای عالم افروز
که یک دم دوستی از من در آموز
عطار
به هر دینی که هستی بدان پای بنددو مومن باش.
جهود محکم و متقن بودن بهتر از مردِ خامِ در دین ناتمام است
عطار
جهود محکم و متقن بودن بهتر از مردِ خامِ در دین ناتمام است
عطار
یکی از اهل ملامت را گفتند:کسی ده سال نمازش را در روز قیامت به معرض فروش گذاشت.بسی منادی کرد و کسی حتی به یک گرده نخرید.
دیوانه گفت:اگر همه نماز او به یک عدد نان می ارزید به آن همه فریاد نیازی نداشت
نمازت چون چنین باشد مجازی
بود اندر حقیقت نا نمازی
عطار
دیوانه گفت:اگر همه نماز او به یک عدد نان می ارزید به آن همه فریاد نیازی نداشت
نمازت چون چنین باشد مجازی
بود اندر حقیقت نا نمازی
عطار
عارف در همه چیز خدا را می بیند. شرط این دیدار داشتن دیده قوی،بنیش بسیار،و دل آگاه است، دل گمراه به حق راه نمی یابد
گر تجلی جمالت ارزوست
پای تا سر دیده شو در پیش دوست
دیده بیناست جان را زاد راه
از خدای خویش دایم دیده خواه
یاد خدا را لحظه ای فرومگذار، این پند تو را بس بود که دمی بی یاد او بر نیاوری.
خدا را دور از طمع و به خاطر خداییش پرستش کن .
از او مدد بخواه که درگاهی به از او نتوانی یافت. دل شاد به او باش و آزاد از دیگران، و بدان که شادی مردان حق در دو عالمبه اوست
عطار
گر تجلی جمالت ارزوست
پای تا سر دیده شو در پیش دوست
دیده بیناست جان را زاد راه
از خدای خویش دایم دیده خواه
یاد خدا را لحظه ای فرومگذار، این پند تو را بس بود که دمی بی یاد او بر نیاوری.
خدا را دور از طمع و به خاطر خداییش پرستش کن .
از او مدد بخواه که درگاهی به از او نتوانی یافت. دل شاد به او باش و آزاد از دیگران، و بدان که شادی مردان حق در دو عالمبه اوست
عطار
چیست زو بهتر بگو ای هیچ کس؟
تا بدان تو شاد باشی یک نفس
هرکه از هستی او دلشاد گشت
محو از هستی شد و آزاد گشت
خالق جهان به داود پیغمبرعلیه السلام خطاب کرد:ای داود هر چه در جهان هستی موجود است،عوضی دارد الا من که الله تو هستم و همتا ندارم.
پس حلقه آستان مرا گیر د لحظه ای غافل و بی من مباش،و جز من چیزی مخواه.
عطار
تا بدان تو شاد باشی یک نفس
هرکه از هستی او دلشاد گشت
محو از هستی شد و آزاد گشت
خالق جهان به داود پیغمبرعلیه السلام خطاب کرد:ای داود هر چه در جهان هستی موجود است،عوضی دارد الا من که الله تو هستم و همتا ندارم.
پس حلقه آستان مرا گیر د لحظه ای غافل و بی من مباش،و جز من چیزی مخواه.
عطار