معرفی عارفان
1.26K subscribers
35.4K photos
13.1K videos
3.25K files
2.81K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Roozi To Khahi
Mohammad Esfahani
روزی توخواهی آمد ازکوچه های باران

خواننده:دکترمحمداصفهانی
آهنگ:همایون خرم
شعر:محمدعلی شیرازی ،سعدی
وداع خویش کن اول اگر رفیق منی
که این رهیست خطرناک و ترکتازی هست

نه احتراز از آن جانب است همواره
گهی ز جانب وحشی هم احترازی هست

#وحشی_بافقی
‍ اسیر جلوهٔ هر حسن عشقبازی هس
میان هر دو حقیقت نیاز و نازی هست

ز هر دری که نهد حسن پای ناز برون
بر آستانهٔ آن در سر نیازی هست

اگر مکلف عشقی سر نیاز بنه
که هرکه هست به کیش خودش نمازی هست

وحشی_بافقی
که تو آن هوشی و باقی هوش‌پوش

خویشتن را گم مکن یاوه مکوش


#مولانای_جان
تو به نور او همی رو در امان
در میان اژدها و کزدمان

پیش پیشت می‌رود آن نور پاک
می‌کند هر ره‌زنی را چاک‌چاک

#مولانای_جان
#مولانای_جان

ناف ما بر مهر او ببریده‌اند

عشق او در جان ما کاریده‌اند...
از پریدن‌های چشم و از تپیدن‌های دل

می‌رسد از یار پیغامی که می‌باید مرا



#صائب_تبریزی
بی روی خوش تو زنده بودن


مرگست بنام زندگانی

#مولانا
پرسید شرط دوستی با تو چیست؟!
گفت هر آنکه بر آستان ما شود پرسمش تو کیستی؟!
اگر گوید من فلانی هستم، به حال خود رهایش کنم،
اگر گوید من نمی دانم کیستم، راهنمایش باشم،
اگر گوید من خود نیستم، کلامش را می شنوم و او را به کردارش می نگرم و چون او را هیچ یافتم تنهایش گذارم، زیرا که هیچ را نه یار باشد و نه نیاز!

#شمس_تبریزی
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ


اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

#باباطاهر
تا تو آن رخ نمودی

عقل و ایمان ربودی...

#مولانا
از هوس عشق او باغ پر از بلبل‌ست
وز گل رخسار او مغز پر از بوست بوست

مفخر تبریزیان شمس حق آگه بود
کز غم عشق این تنم بر مثل موست موست

#مولانای_جان
پر به ملک برزنم چون پر و بالم از اوست
سر به فلک برزنم چون سر و دستارم اوست

جان و دلم ساکنست زانک دل و جانم اوست
قافله‌ام ایمنست قافله سالارم اوست

#مولانای_جان
آن سر اصلی نهان وان سر فرعی عیان
دانک پس این جهان عالم بی‌منتهاست

مشک ببند ای سقا می‌نبرد خنب ما
کوزه ادراک‌ها تنگ از این تنگناست

از سوی تبریز تافت شمس حق و گفتمش
نور تو هم متصل با همه و هم جداست

#مولانای_جان
در سر خود پیچ لیک هست شما را دو سر
این سر خاک از زمین وان سر پاک از سماست

ای بس سرهای پاک ریخته در پای خاک
تا تو بدانی که سر زان سر دیگر به پاست

#مولانای_جان
درج عطا شد پدید غره دریا رسید
صبح سعادت دمید صبح چه نور خداست

صورت وتصویرکیست این شه واین میرکیست
این خرد پیر کیست این همه روپوش‌هاست

#مولانای_جان
هر کس که می عشق به جامش کردند
از دردی درد تلخ‌کامش کردند

گویا همه غم‌های جهان در یک جا
جمع آمده بود، عشق نامش کردند



#هلالی_جغتایی
امروز چنان مستم کز
خویش برون جستم

ای یار بکش دستم آن جا که تو آن جایی

#مولانای_جان
جانا نظری فرما چون جان نظرهایی
چون گویم دل بردی چون عین دل مایی

جان‌ها همه پا کوبند آن لحظه که دل کوبی
دل نیز شکر خاید آن دم که جگر خایی

#مولانای_جان
‍ هيچ چيز در اين جهان چون آب،نرم و انعطاف‌پذير نيست؛ با اين حال براى حل كردن آنچه سخت است؛ چيز ديگرى ياراى مقابله با آب را ندارد.
نرمى بر سختى غلبه مى‌كند؛ و لطافت برخشونت. همه اين را می‌دانند؛ ولى كمتر كسى به آن عمل مى‌كند.

انسان، نرم و لطيف زاده مى‌شود و به هنگام مرگ، خشك و سخت مى‌شود.
گياهان هنگامی‌که سر از خاك بيرون مى‌آورند؛ نرم و انعطاف‌پذيرند؛ و به هنگام مرگ، خشك و شكننده!

پس هر كه سخت و خشك است، مرگش نزديك شده و هر كه نرم و انعطاف‌پذير، سرشار از زندگى است.

آرام زندگى كن!
هرگز با طبيعت يا هم‌نوعان خود ستيزه مكن!
و گزند را با مهربانى تلافى كن!

لائوتسه