معرفی عارفان
1.08K subscribers
32.5K photos
11.7K videos
3.17K files
2.66K links
چه گفتم در وفا افزا جفا و جور افزودی
جفا کن جور کن جانا،غلط گفتم خطا کردم

فیض
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از تصنیف #کاروان
با صدای #استاد_بنان
شعر از #رهی_معیری
آهنگ از #مرتضی_محجوبی
اجرا در #دشتی
#گلهای_رنگارنگ ۲۱۷ ب
🎼🎼🎼

#داوود_پیرنیا و خلق ‘گلها’ی رادیو

# داوود_پیرنیا در تهران در سال۱۲۷۹ زاده شد. پدرش، حسن پیرنیا – مشیرالدوله- از دولتمردان روشنفکر و تاریخ پژوه دوره قاجار بود. او پس از به پایان بردن تحصیلات ابتدائی وارد مدرسه فرانسوی سن لوئی شد و پس از چند سال برای تحصیل حقوق رهسپار سوئیس گردید.

#داود_پیرنیا در مدت اقامت در اروپا با موسیقی کلاسیک مغرب زمین آشنا شده و حتی به فراگیری پیانو پرداخته بود ولی با این همه در بازگشت بیشتر به موسیقی سنتی ایران اندیشید و به فکر نوسازی آن افتاد. او دانسته بود که شعر و موسیقی سنتی همزاد یکدیگرند و از پیوند آن دو اگر به درستی صورت پذیرد آثار درخشانی پدید خواهد آمد.

#پیرنیا در جلسات هفتگی گرد همائی دوستان که در خانه خود او تشکیل می‌شد اندیشه های خود را در مورد وضعیت شعر و موسیقی در ایران با آنان در میان می‌گذاشت. در یکی از این جلسات صحبت از بنیادگذاشتن برنامه ای برای تهیه شعر و موسیقی فاخر به میان آمد.

یاران همه او را به این کار ترغیب کردند و او دست به کار شد

و نخستین برنامه #گلهای_جاویدان را در نوروز سال ۱۳۳۵ به مرحله پخش از رادیو رسانید و پس از آن هر ماه و هر سال بر تنوع و غنای آن افزود.

پس از #گلهای_جاویدان که هر هفته اختصاص به عرضه آثار یکی از شاعران برجسته ایران داشت
#گلهای_رنگارنگ به میدان آمد که شعرهای گونه گونی را با شماری قطعات موسیقی در خور عرضه می‌کرد.

چیزی نگذشت که
#گلهای_صحرائی پدید آمد برای عرضه موسیقی بومی
و پس از آن
#یک_شاخه_گل برای تک شعرها و تک آهنگ‌های درخشان
و
#برگ_سبز برای اجرای شعر و موسیقی عرفانی.

از آن پس برنامه‌های #گلها جایگاهی شد برای هنرنمائی بزرگان شعر و موسیقی سنتی ایران.

ادیبان و شاعرانی چون :
#رهی_معیری
#پژمان_بختیاری
#علی_دشتی
#لطفعلی_صورتگر
و آهنگسازان و نوازندگانی چون: #روح‌الله_خالقی
#جوادمعروفی
#مرتضی_محجوبی
#ابوالحسن_صبا
#جلیل_شهناز
#احمدعبادی
و #حسن_کسایی
از همکاران ثابت قدم برنامه گلها بودند.
البته در میان آنان باید بر اهمیت حضور
دو تن تاکید بیشتری گذاشت.

نخست #روح‌الله_خالقی
موسیقیدانی آگاه از مکتب وزیری
که به همت او #ارکستربزرگ_گلها نیز بنیاد شد
و
دیگری #رهی_معیری، شاعر و ترانه سرای معروف، که با موسیقی نیز آشنائی داشت.

از همکاری نزدیک این دو تن بخش گرانقدری از گنجینه گلها فراهم آمده است.
بیشتر آن‌چه را که این دو ساخته و سروده‌اند یکی از غنی‌ترین صداهای موسیقی سنتی یعنی #غلامحسین_بنان به اجرا درآورده است.

#خالقی ؛ #رهی و #بنان در واقع مثلث قدرتمندی را در برنامه گلها پدید آوردند و آثار فاخری از خود به یادگار گذاشتند.

در سال‌های بعد هنرمندان دیگری نیز به گلها پیوستند که از میان‌شان می توان به:
#مرضیه، #الهه، #علی_تجویدی
#همایون_خرم، #حبیب‌الله_بدیعی
#فرامرز_پایور، #عبدالوهاب_شهیدی
#اکبر_گلپایگانی، #بیژن_ترقی، #نواب_صفا
#معینی_کرمانشاهی، #تورج_نگهبان
#پرویز_یاحقی، #هایده #مهستی یاد کرد.

آمار نه چندان دقیقی که در دسترس ماست
نشان می دهد که در طول ده سال
سرپرستی #داود_پیرنیا بر برنامه گلها
۱۵۷ گلهای جاویدان، ۴۸۱ گلهای رنگارنگ
۴۶۵ شاخه گل، ۳۱۲ برگ سبز
و ۶۲ گلهای صحرائی، در جمع ۱۴۳۷ برنامه در رادیو تولید شده است.

#داود_پیرنیا در سال ۱۳۴۴ به سبب ناراحتی قلبی از یک سو و ناخرسندی از مسئولان تازه رادیو از سوی دیگر از کار کناره گرفت و شش سال بعد در یازدهم آبان ماه سال ۱۳۵۰ چشم از جهان فرو بست.
یادش گرامی...

پس از #داود_پیرنیا به ترتیب #رهی_معیری
و #محمد_نقیبی هر یک دو سه سال سرپرستی
گلها را بر عهده گرفتند و سرانجام در سال
۱۳۵۱کار به دست #هوشنگ_ابتهاج، شاعر
افتاد که #گلهای_تازه را جانشین #گلهای_پیرنیا ساخت.
Navaye Ney
Banan
#گلهای_رنگارنگ: ۱۲۶
#نوای_نی

چنانم بانگ ني آتش بر جان زد
که گويي کس آتش بر نيستان زد
مرا در دل عمري سوز غم پنهان بود
نواي ني امشب بر آن دامان زد
ني محزون داغ مرا، تازه تر از لاله کند
ز جدايي ها، چو شکايت کند و ناله کند
که به جانش آتش، هجر ياران زد
به کجايي اي گل من؟
که همچو ني بنالد ز غمت دل من
جز ناله دل نبود
در عشقت حاصل من
گذري، به سرم، نظري بر چشم ترم
کز غم تو قلب رهي خون شد و از ديده برون شد
نواي ني گويد:
کز عشقت چون شد

#رهی_معیری_۱۳۱۴
#غلامحسین_بنان


ای نی محزون نوایی ساز کن
ناله جانسوز را آغاز کن
مرحبا ای بازگوی رازها
از تو شد صاحب اثر آوازها
گر زدوری ها شکایت می کنی
از زبان ما حکایت میکنی
اینکه آتش در همه دلها زنی
زان بود که دم ز سوز ما زنی
چون بآوای حزینی رازگو
راز ما را با حریفان بازگوی
ناله تو هر کجا آید به گوش
جان مشتاقان درآید در خروش
سینه سوزاند شکایتهای نی
گوش کن ای جان حکایتهای نی


#ناظرزاده_کرمانی
اشعار متن: #مولانا
آهنگساز: #مرتضی_محجوبی در مایه #دشتی
نوازندگان: #جواد_معروفي #وزيري‌تبار #ملاح #محجوبی
گوینده: #روشنک
Segah
Hoseyn Ghavaami
#مثنوی_سه‌گاه


 

تا دل من صید شد در دام عشق
باده شد جان من اندر جام عشق

آن بلا کز عاشقی من دیده‌ام
باز چون افتاده‌ام در دام عشق

در زمانم مست و بی‌سامان کند
جام شورانگیز درد آشام عشق

من خود از بیم بلای عاشقی
بر زبان می‌نگذرانم نام عشق

این عجب‌تر کز همه خلق جهان
نزد من باشد همه آرام عشق

جان و دین و دل همی خواهد ز من
این بدست از سوی جان پیغام عشق

جان و دین و دل فدا کردم بدو
تا مگر یک ره برآید کام عشق



آواز: استاد #حسین_قوامی
شعر #سنایی_غزنوی
ویولن: استاد #پرویز_یاحقی
آهنگساز: #مرتضی‌خان_محجوبی

برگزیده #گلهای_رنگارنگ برنامه #شماره_۲۰۳
ساز و آواز سه گاه : بانو هایده, با ساز تجویدی, نجاحی ,غزل از رهی..
#ساز_و_آواز_سه‌گاه


ساقیا در ساغر هستی شراب ناب نیست
وآنچه در جام شفق بینی به جز خوناب نیست

زندگی خوشتر بود در پردهٔ وهم و خیال
صبح روشن را صفای سایه مهتاب نیست

شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
در میان آتش سوزنده جای خواب نیست

مردم چشمم فرومانده‌ست در دریای اشک
مور را پای رهایی از دل گرداب نیست

خاطر دانا ز طوفان حوادث فارغ است
کوه گردون سای را اندیشه از سیلاب نیست

ما به آن گل از وفای خویشتن دل بسته‌ایم
ورنه این صحرا تهی از لالهٔ سیراب نیست

آنچه نایاب است در عالم وفا و مهر ماست
ورنه در گلزار هستی سرو و گل نایاب نیست

گر تو را با ما تعلق نیست ما را شوق هست
ور تو را بی ما صبوری هست ما را تاب نیست

گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا
ماه من در چشم عاشق آب هست و خواب نیست

جلوهٔ صبح و شکرخند گل و آوای چنگ
دلگشا باشد ولی چون صحبت احباب نیست

جای آسایش چه می جویی رهی در ملک عشق
موج را آسودگی در بحر بی پایاب نیست


بانو #هایده
شعر: #رهی_معیری
با همکاری اساتید:
آهنگساز و ویولن: #علی_تجویدی
سنتور: #مجید_نجاحی

برگرفته #گلهای_رنگارنگ برنامه #شماره_۴۷۰
tarabesstaan
گلهای رنگارنگ شماره ۵۰۳ ب
#گلهای_رنگارنگ
#شماره_پانصد_و_سه_ب
#پوران
#قوامی

تصنیف : از نوای مرغ حق پر خون شود دل من/با عزیزان به عشرت سرکن می بزن باده در ساغر کن (پژمان بختیاری)
آواز : خوش آنکه مست شوي تا بهانه برخيزد (اهلی شیرازی)
آهنگ/تنظیم : جواد معروفی
دستگاه/مایه : شور
نوازندگان : پرویز یاحقی-جلیل شهناز-مجید نجاحی-جهانگیر ملک
اشعار متن : اهلي ترشيزي-لساني شيرازي-پژمان بختياري
گوینده : فيروزه اميرمعز
tarabesstaan
گلهای رنگارنگ شماره ۵۰۳ ب
#گلهای_رنگارنگ
#شماره_پانصد_و_سه_ب
#پوران
#قوامی

تصنیف : از نوای مرغ حق پر خون شود دل من/با عزیزان به عشرت سرکن می بزن باده در ساغر کن (پژمان بختیاری)
آواز : خوش آنکه مست شوي تا بهانه برخيزد (اهلی شیرازی)
آهنگ/تنظیم : جواد معروفی
دستگاه/مایه : شور
نوازندگان : پرویز یاحقی-جلیل شهناز-مجید نجاحی-جهانگیر ملک
اشعار متن : اهلي ترشيزي-لساني شيرازي-پژمان بختياري
گوینده : فيروزه اميرمعز
#بزم هنر

ترانه ی رحیم معینی کرمانشاهی
آهنگ در دستگاه چهارگاه از سلیم فرزان
ارکستر گلها با تنظیم و رهبری جواد معروفی
اجرای بانو الهه

#سال (۱۳۴۳) خورشیدی

#این اثر در برنامه (۴۳۸)
#گلهای_رنگارنگ اجرا شده است

روزی اگر صاحب نظر بودم نبودم
گر عاشقی آشفته سر بودم نبودم

در سینه بمان ای شعله‌ی آشفته بختی
شمعی اگر از بزم هنر بودم نبودم

پوشیده بمان ای آرزوهای جوانی
جویای تو من روزی اگر بودم نبودم

در این صحرا سنگی نَبُوَد
تا سر بِنَهَم
بر سینه‌ی آن
شاید نفسی
راحت بخوابم

در این دریا موج بلا
ساکت نشود
تا چون صدفی
درپایِ خسی
راحت بخوابم

از تشنگی مُردم
در این صحرا
کو چشمه سار عشقم

پائیز عمر آمد
خُداوندا
پس کو بهار عشقم

از تشنگی مُردم
در این صحرا
کو چشمه سار عشقم

پائیز عمر آمد
خُداوندا
پس کو بهار عشقم

روزی اگر صاحب نظر بودم نبودم
گر عاشقی آشفته سر بودم نبودم

در سینه بمان ای شعله‌ی آشفته بختی
شمعی اگر از بزم هنر بودم نبودم

از کتاب حکایت نگفته

#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
#معینی_کرمانشاهی
#خواب_نوشین
#جواد_معروفی
موزیک بهاریه golhaye - 460
homeyra
#گلهای_رنگارنگ
شماره - 460

🎼 باهمکاری:
پرویز یاحقی،افتتاح
اشعار: بیژن ترقی،عراقی
آهنگ: افشاری
گوینده: آذر پژوهش

خواننده؛ #حمیرا
MoeiniKermanshahi_marofi.elahe.salimfarzan
moeinikermanshahi
بزم هنر

#شاعر:رحیم_معینی_کرمانشاهی
#آهنگ در دستگاه چهارگاه
#از سلیم_فرزان
#ارکستر گلها با تنظیم و رهبری #جواد_معروفی
#اجرای بانو الهه

#سال(۱۳۴۳) خورشیدی

#این اثر در برنامه (۴۳۸)
#گلهای_رنگارنگ اجرا شده است

#سخنسالار_معینی_کرمانشاهی
#معینی_کرمانشاهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده‌ی معشوقه‌باز من؟
#حافظ

آواز: محمدرضا #شجریان 🎤
تار: جلیل #شهناز
آواز دشتی / غزل #حافظ

برنامه‌ی #گلهای_رنگارنگ ۵۶۲ب در آواز دشتی

🔸🔹🔸


آواز استاد جان شجریان 💠