کنج اهل دل/استاد کاظم محمّدی
329 subscribers
11.9K photos
1.69K videos
62 files
2.13K links
بی چراغ جام در خلوت نمی‌یارم نشست
زان که کنج اهل دل باید که نورانی بود

حافظ
Download Telegram
نجم الدّین بر این باور است که هر چیزی که در این جهان نامی دارد در عالمی دیگر هم به نامی دیگر شناخته شده است. آدمیان و سایر موجودات از جن و انس و شیطان نیز چنیند. هر شخصی در این عالم نامی دارد، در عالمی دیگر هم نامی مخصوص خود دارد و در این باره شأن افراد هم منظور است.
راه یابی به خلوت و رسیدن به کنه ذکر و هم دست یابی به اسم شریف اعظم الهی هر کدام سببی است تا چشم و گوش باطنی آدمی باز شده و از مجاری دل به آسمانها و عوالم غیب نظاره کند و سامع اصوات غریب باشد. سالک تا تحت نظر شیخ کامل به خلوت نرود و ارزش خلوت را چنان که گفته اند درنیابد هرگز بدین مرحله نمی تواند رسید. ذکر و بویژه ذکر اصیلِ «لااله الا الله» که مخصوص همه ی سلاسل و با توجه به «نفی و اثبات» دقیق می تواند سالک را از خود بستاند و رنگها و انوار و اصوات را در درون وی جاری سازد و بدین واسطه به عالم غیب راه یابد و پدیده های ناشناخته را بازشناسد.
#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
توجه سالکان طریق به ره یافت به یکی از اسمای اعظم الهی سبب تحرک های بی شمار ایشان می شود، و نفس این اسم اعظـم راه گشای سالک برای دریافت مفاهیم و تجربیات تازه تر الهی است. امّا نگاه عارفان به اسم اعظم یک سان و یک دست نیست برخی به دنبال اسمی خاص می گردند، برخی قائلند که هرکس را اسمی خاص اوست و برخی چون سلطان العارفین بایزید بسطامی بر این باور است که همه ی اسم های خداوند اعظمند و خداوند نامی غیر اعظم ندارد. و بر این اساس هرگاه خداوند را با هر نامی که بخوانی اگر از سویدای دل باشد بی تأثیر نیست.
این که درویش صاحب نَفَس می شود از برکات ریاضت و خلوت و هم نشینی ذکر است، آن گاه که سالک با ذکر قرین باشد این ذکر بر همه ی وجود سالک تأثیر می گذارد و از خاصیت های این ذکر این است که از سالک یک مستجاب الدعوه می سازد تا آن جا که هر آن چه که بخواهد به او خواهند داد و هرچه که بگوید خواهد شد. این شأن صاحب دعا بودن نیز از دیگر برکات خلوت و ذکر است.
#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
برای سالک که مفتخر به مقام ولایت می شود سه درجه متصوّر است و تمامیّت ولایت او در آن سه درجه خلاصه می شود، درجه ی اوّل «تلوین» و درجه ی دوم «تمکین» و درجه ی سوم «تکوین» است. و به عبارت دیگر درجه ی اول علم است پس از آن حالت است و پس از آن فنای از حالت است در محول و یا می گوییم درجه ی اول تجرید است پس از آن تفرید و بعد از آن توحید است یا می گوییم درجه اول خوف و رجاست پس از آن قبض و بسط و بعد از آن انس و هیبت. یا می گوییم درجه ی نخستین علم الیقین است بعد از آن حق الیقین و پس ازآن عین الیقین است بنابراین علم الیقین کسی است و حق الیقین حالتی است و عین الیقین فناء فی الله است و یا می گوییم درجه ی اول عبادت است پس از آن عبودیت است و بعد از آن هم باز عبودیت . و این عبودیت عبارت از آن است که بنده در مقام عبادت به سرحدی رسیده باشد که از عبادت و عبودیت هم خاطر کرده باشد و در حالی که محو معبود است به عبادت بپردازد. #نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
محبت البته بدون «معرفت» بی نتیجه و بی حاصل است و لذا هرچه میزان معرفت فزون باشد دایره ی محبت گسترش یافته وسیع می گردد و هرگاه معرفت محدود و اندک باشد عشق نیز در کاستی خواهد بود و مجالی برای ظهور و بروز نخواهد یافت. نجم الدّین کبری خود در فوائح می نویسد: «محبت میوه ی معرفت است زیرا کسی که از نعمت محبت بهره ور نشده باشد از محبت بهره ای نخواهد داشت و چنان که پیداست محبت حضرت حق نسبت به ما بیش از محبت ما نسبت به اوست و شکی نیست کسی که دوست دار چیزی باشد همواره از او یاد می کند و خدای سبحانه و تعالی فرموده دروغ گفته آن کسی که مدّعی محبت من باشد و چون شب درآید خسبیده باشد. و از نشانه های ویژه محبت یاد کردن محبوب است در همه ی زمانها و مکانها و در همه ی حالها.»
در نظر شیخ¬کبری معرفت موجد محبت است و محبت تمهید فناست و هم سبب حصول عرفان و معرفت. و حقیقت محبت چیزی جز عرفان و حقیقت عرفان چیزی جز محبت نیست.
#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
استهلاک اثر بارز محبت است و نخستین پایه ی محبت آن است که حبیب، محبوب خود را برای خویش برگزیند و پس از آن خود را فدای او سازد و به دنبال آن از دوئیت خاطرکند و فنای در وحدانیت را برای خود ایجاد نماید و این لطیفه را در هنگامی که حالت مستمره و دائمی در مخلوقها احساس کرده می شود چشیده ایم لیکن این میدان محدود بود و قابل برای درک است و به حدود آن دست پیدا می توان کرد از طرف دیگر میدانی فردانیت چنان که گفتیم قابل درک برای همگان نبوده و به آسانی به حقیقت آن دست پیدا نمی شود و هر متاعی را به ثمن و بهایی که در خور آن است می توان ابتیاع کرد.
در نظر نجم الدّین عشق آتشی است که دل و جگر و دیگر از اعضای درونی را می سوزاند و عقل را متحیّر می سازد و دیده را نابینا می گرداند و گوش را ازشنوایی می اندازد و تحمّل بار سنگین هول و هراس را آسان می سازد و گلو را آن چنان در منگنه ی فشار قرار می دهد که چیزی جز نفس از آن بیرون نمی آید و همین آتش است که ایجاب می کند تا عاشق همگی همت خود را متوجه ی معشوق بسازد و از غیرتی که سراپای او را فراگرفته نسبت به محبوبش بدگمان شده و هرچه بیشتر بر غیرتش افزوده گردد و دست از هرگونه رویه ای بردارد و سرگردانی و فریفتگی او دوام پیدا کند و رنج مرگ بر او آسان گردد و از همه چیز جز دوست خاطر کند. #نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
آن چه در نظر نجم الدّین سبب غیرت می شود و معشوق را ازبرای خود می طلبد و بقای او را بسته به بقای خود می خواهد البته که در عشق تمام نیست و عاشق کامل، فانیِ کامل است و هر آن چه که معشوق طلب کند او می طلبد چنان که اگر بگوید بمیر خواهد مرد و از خود بقا نمی طلبد. عاشق کامل از خود اراده ای ندارد چرا که خودی ندارد و این بدین معنی است که محبوب و معشوق در او جای گرفته و او شده اند و وی در معشوق مستهلک شده بسان قطره در دریا. و در این حالت معشوق است که نسبت به عاشق غیور است و لذا او را بقای در فنا می دهد و جاودان می سازد و نشان آن این که وی را مجنون ساخته و از نام و نشان خارجش می کند و عاشقش نام می دهد.
این فنای عاشق در عشق و یا بهتر بگوییم در معشوق گاه صورت می گیرد و در این هنگام تفاوتی میان عاشق و عشق ـ یا معشوق ـ باقی نمی ماند بلکه عاشق همان عشق است پس از این عشق در معشوق فنا می شود.
#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
نجم کبری بسان بسیاری از مشایخ طریقت و دانایان معرفت سلوک، بین عشق و محبت تفاوت گذاشته و نهایات محبت را بدایات عشق می داند و می گوید به همین جهت است که هرگاه محبت به سرحد کمال برسد حالات مختلف عشق به وجود می آید. وی نه تنها محبت را از عشق بلکه ظرف و مأوای هریک را نیز جدا می پندارد و محبت را به دل و عشق را به روح مخصوص می کند. به هر جهت بدایت و نهایت عشق در نظر او در یکدیگر عجین گشته اند که: نهایت در بازگشت به بدایت آن است یعنی آغاز و انجامش یکی است. و آغاز آن درخواست جنس از جنس است و لذا جنس آرزو و تمنا با شهوت، اراده با فؤاد، محبت با قلب، عشق با روح و وصل سرّ توأم است.
شوق که از حالات مطلوب اهل معرفت است از بدایات عشق و محبت محسوب می شود و سالک به واسطه ی شوق می تواند به تجربه های نخستین محبت نائل آید و پس از رسیدن به محبت و تجربه اندوختن در وادی عمیق آن گام به صحرای بی چون عشق می گذارد و در آن جا به تجربت می آموزد و می بیند که یار بی پرده در همه جا تجلی دارد، به هر طرف که رو کند روی حبیب پدیدار است. و او در همه جا متجلی است و به هر جهت که رو کنی روی او و جهت اوست.
یار بی پرده از در و دیوار
متجلی است یا اولی الابصار

#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش
Forwarded from Bolandi
🔻🔻🔻
https://www.aparat.com/v/Chz8a
🔺🔺🔺

♦️از پربازدیدترین ویدئوها در آپارات؛
معرفی کتاب مولانا و ترجمه آیات قرآن


پدید آورندگان: #دکتر_کاظم_محمدی
ناشر: #نجم_کبری
Forwarded from Deleted Account

#موضوع_نوشتار
{ #جذبه و #سعی }
#حضرت_علامه_دکتر_کاظم_محمدی
در کتاب گرانسنگ و تحقیقی
#مکتب_عرفانی_تبریز
در صفحات ۱۱۸و۱۱۹
می نویسند :



واژهٔ #مجذوب به کسی گفته می شود که عنایت های خاصّ حق وی را در بر گرفته باشد و در کمند خدائی به هر طرف که میل حق است حرکت نماید.

و طریقت و سلوک قهراً بدون این نکته کاملاً بی معناست. چرا که آغاز #سلوک_راستین و ادامه یافتن سلوک و هم به کمال رسیدن و #مقصد و #مقصود را ادراک نمودن جز با عنایت حق شدنی نخواهد بود و این همان چیزی است که ما به آن #جذبه اطلاق می کنیم.

و #مجذوب به منزلهٔ ((ربوده)) است که البتّه این #مجذوب از آن کس که به قصد و همّت خویش می خواهد راهی را طی نماید زودتر می رسد. سالکی که((می رود)) با سالکی که((می برندش))
و یا بُرده و ربوده می شود کاملاً متفاوت است. این دو بدون شک شأن و منزلت و سلوکشان جدای از هم است و لذا درک و فهمشان نسبت به #عرفان و #توحید نیز از یکدیگر متفاوت می شود.

آن کس که در #جاذبه_ربوبی است هماره در نظر عارفان بر کسی که به اراده و تدبیر خویش گام می نهد ترجیح دارد. و مشایخ #مکتب_تبریز بیش تر از این نوع #مجذوب به شمار می آیند، این است که #شوریدگی در آنان محسوس است و چنان که خود از این جذبات الهی مست شده‌اند در روابطشان نیز مستی زائی می کنند و چنان که دگرگون شدهٔ خداوندند در دیگران نیز همین دگرگونی را به سهولت ايجاد می کنند.

و این خراب کردن بزرگترین هنر ایشان است. و تا کسی نتواند خراب کند یافتن دفینه هائی که در کُنه وجود نهفته است هرگز یافت نمی شود. در این که آنان سازندهٔ کاملی باشند شاید نتوان به دقّت و به تمامی آن را موافق دانست ولی در مقدّمات کار که می توانند آدمی را #خراب و #شوریده و #مست سازند استادانی بی نظیر اند.

#بایزید نیز خود از این افراد است این است که ایشان را خوب می شناسد و آنان را به مرید خود هم توصیه می کند، چه می داند که #عرفان و #تصوف چیزی جز این واردات که از سرِ #شوریدگی عاید می شود نیست، ما بقی ((قیل)) و ((قالی)) است که نه تنها شاید اسباب نجات نباشد بلکه ای بسا خود مانع سلوک و فهم و کمال آدمی هم باشد.

در صورت صحّت این روایت باید گفت که #عرفان_تبریز چونان عرفان عملیِ سلطان العارفین #بایزید_بسطامی کاملاً عملی بوده و از قیل و قال اهل مدرسه به تمامی جداست.



#علامه_دکتر_کاظم_محمدی
#انتشارت_نجم_کبری
#تصوف #عارف #صوفی #کبرویه
#نویسنده #فلسفه #وحدت_وجود
#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی
#به_زیر_چتر_تصوف #طریقت
#نجم_کبری #مولانا #علامه_محمدی
#مفاخر_ایران #عرفان_اسلامی
#عرفان_ایرانی #فرهنگ #اندیشه
#مولوی_شناسی #شعر_عرفانی
#دکتر_کاظم_محمدی #کتاب_خوب
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚
#درنگی_در_مفهوم_عدم (فلسفی) ⬅️تازه‌ترین نشر

#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)
و
#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر ) 
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚


#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)

#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر)
و
#هزاره_عشق (عرفانی)

@konje_ahle_del
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚


#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)

#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر)
و
#هزاره_عشق (عرفانی)

@konje_ahle_del
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚


#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)


#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر)
و
#هزاره_عشق (عرفانی)

@konje_ahle_del
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚


#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)


#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر)

@konje_ahle_del
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚


#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)


#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر)


@konje_ahle_del
مهمانتان می‌کنیم با  گزینشی از کتاب‌های:
         📚📚
#درنگی_در_مفهوم_عدم (فلسفی) ⬅️تازه‌ترین نشر

#تازیانه_های_رباعی (رباعیات)
و
#نجم_کبری_پیر_ولی_تراش (مشاهیر) 


@konje_ahle_del