Forwarded from Deleted Account
✍
#موضوع_نوشتار
{ #جذبه و #سعی }
#حضرت_علامه_دکتر_کاظم_محمدی
در کتاب گرانسنگ و تحقیقی
#مکتب_عرفانی_تبریز
در صفحات ۱۱۸و۱۱۹
می نویسند :
واژهٔ #مجذوب به کسی گفته می شود که عنایت های خاصّ حق وی را در بر گرفته باشد و در کمند خدائی به هر طرف که میل حق است حرکت نماید.
و طریقت و سلوک قهراً بدون این نکته کاملاً بی معناست. چرا که آغاز #سلوک_راستین و ادامه یافتن سلوک و هم به کمال رسیدن و #مقصد و #مقصود را ادراک نمودن جز با عنایت حق شدنی نخواهد بود و این همان چیزی است که ما به آن #جذبه اطلاق می کنیم.
و #مجذوب به منزلهٔ ((ربوده)) است که البتّه این #مجذوب از آن کس که به قصد و همّت خویش می خواهد راهی را طی نماید زودتر می رسد. سالکی که((می رود)) با سالکی که((می برندش))
و یا بُرده و ربوده می شود کاملاً متفاوت است. این دو بدون شک شأن و منزلت و سلوکشان جدای از هم است و لذا درک و فهمشان نسبت به #عرفان و #توحید نیز از یکدیگر متفاوت می شود.
آن کس که در #جاذبه_ربوبی است هماره در نظر عارفان بر کسی که به اراده و تدبیر خویش گام می نهد ترجیح دارد. و مشایخ #مکتب_تبریز بیش تر از این نوع #مجذوب به شمار می آیند، این است که #شوریدگی در آنان محسوس است و چنان که خود از این جذبات الهی مست شدهاند در روابطشان نیز مستی زائی می کنند و چنان که دگرگون شدهٔ خداوندند در دیگران نیز همین دگرگونی را به سهولت ايجاد می کنند.
و این خراب کردن بزرگترین هنر ایشان است. و تا کسی نتواند خراب کند یافتن دفینه هائی که در کُنه وجود نهفته است هرگز یافت نمی شود. در این که آنان سازندهٔ کاملی باشند شاید نتوان به دقّت و به تمامی آن را موافق دانست ولی در مقدّمات کار که می توانند آدمی را #خراب و #شوریده و #مست سازند استادانی بی نظیر اند.
#بایزید نیز خود از این افراد است این است که ایشان را خوب می شناسد و آنان را به مرید خود هم توصیه می کند، چه می داند که #عرفان و #تصوف چیزی جز این واردات که از سرِ #شوریدگی عاید می شود نیست، ما بقی ((قیل)) و ((قالی)) است که نه تنها شاید اسباب نجات نباشد بلکه ای بسا خود مانع سلوک و فهم و کمال آدمی هم باشد.
در صورت صحّت این روایت باید گفت که #عرفان_تبریز چونان عرفان عملیِ سلطان العارفین #بایزید_بسطامی کاملاً عملی بوده و از قیل و قال اهل مدرسه به تمامی جداست.
#علامه_دکتر_کاظم_محمدی
#انتشارت_نجم_کبری
#تصوف #عارف #صوفی #کبرویه
#نویسنده #فلسفه #وحدت_وجود
#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی
#به_زیر_چتر_تصوف #طریقت
#نجم_کبری #مولانا #علامه_محمدی
#مفاخر_ایران #عرفان_اسلامی
#عرفان_ایرانی #فرهنگ #اندیشه
#مولوی_شناسی #شعر_عرفانی
#دکتر_کاظم_محمدی #کتاب_خوب
#موضوع_نوشتار
{ #جذبه و #سعی }
#حضرت_علامه_دکتر_کاظم_محمدی
در کتاب گرانسنگ و تحقیقی
#مکتب_عرفانی_تبریز
در صفحات ۱۱۸و۱۱۹
می نویسند :
واژهٔ #مجذوب به کسی گفته می شود که عنایت های خاصّ حق وی را در بر گرفته باشد و در کمند خدائی به هر طرف که میل حق است حرکت نماید.
و طریقت و سلوک قهراً بدون این نکته کاملاً بی معناست. چرا که آغاز #سلوک_راستین و ادامه یافتن سلوک و هم به کمال رسیدن و #مقصد و #مقصود را ادراک نمودن جز با عنایت حق شدنی نخواهد بود و این همان چیزی است که ما به آن #جذبه اطلاق می کنیم.
و #مجذوب به منزلهٔ ((ربوده)) است که البتّه این #مجذوب از آن کس که به قصد و همّت خویش می خواهد راهی را طی نماید زودتر می رسد. سالکی که((می رود)) با سالکی که((می برندش))
و یا بُرده و ربوده می شود کاملاً متفاوت است. این دو بدون شک شأن و منزلت و سلوکشان جدای از هم است و لذا درک و فهمشان نسبت به #عرفان و #توحید نیز از یکدیگر متفاوت می شود.
آن کس که در #جاذبه_ربوبی است هماره در نظر عارفان بر کسی که به اراده و تدبیر خویش گام می نهد ترجیح دارد. و مشایخ #مکتب_تبریز بیش تر از این نوع #مجذوب به شمار می آیند، این است که #شوریدگی در آنان محسوس است و چنان که خود از این جذبات الهی مست شدهاند در روابطشان نیز مستی زائی می کنند و چنان که دگرگون شدهٔ خداوندند در دیگران نیز همین دگرگونی را به سهولت ايجاد می کنند.
و این خراب کردن بزرگترین هنر ایشان است. و تا کسی نتواند خراب کند یافتن دفینه هائی که در کُنه وجود نهفته است هرگز یافت نمی شود. در این که آنان سازندهٔ کاملی باشند شاید نتوان به دقّت و به تمامی آن را موافق دانست ولی در مقدّمات کار که می توانند آدمی را #خراب و #شوریده و #مست سازند استادانی بی نظیر اند.
#بایزید نیز خود از این افراد است این است که ایشان را خوب می شناسد و آنان را به مرید خود هم توصیه می کند، چه می داند که #عرفان و #تصوف چیزی جز این واردات که از سرِ #شوریدگی عاید می شود نیست، ما بقی ((قیل)) و ((قالی)) است که نه تنها شاید اسباب نجات نباشد بلکه ای بسا خود مانع سلوک و فهم و کمال آدمی هم باشد.
در صورت صحّت این روایت باید گفت که #عرفان_تبریز چونان عرفان عملیِ سلطان العارفین #بایزید_بسطامی کاملاً عملی بوده و از قیل و قال اهل مدرسه به تمامی جداست.
#علامه_دکتر_کاظم_محمدی
#انتشارت_نجم_کبری
#تصوف #عارف #صوفی #کبرویه
#نویسنده #فلسفه #وحدت_وجود
#پروفسور_دکتر_کاظم_محمدی
#به_زیر_چتر_تصوف #طریقت
#نجم_کبری #مولانا #علامه_محمدی
#مفاخر_ایران #عرفان_اسلامی
#عرفان_ایرانی #فرهنگ #اندیشه
#مولوی_شناسی #شعر_عرفانی
#دکتر_کاظم_محمدی #کتاب_خوب
Forwarded from Mehdi Bolandi
📜📜📜
#اندیشه_نامیرایی (۱)
میوهی شیرین نهان در شاخ و برگ
زندگیِ جاودان در زیر مرگ
مولانا
جاودانگی، خلود، دوام داشتن، همیشه بودن، و نامیرایی الفاظی کهن و دیرینهاند. لااقل چنان که خواهیم گفت با وسوسهی ابلیس در آدم و با هوسِ آدم در درون انسان پدیدار شد. امّا همانگونه که بیان شد ماجرای جاودانگی و طرح آن چیزی جز هوس و وسوسهی ابلیسی نیست. و اساساً انسانی که خدامحور است و موحّدانه زیست میکند فکر کردن به این نوع امور او را از اشتغال به حق و حقیقت باز میدارد.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
#اندیشه_نامیرایی (۱)
میوهی شیرین نهان در شاخ و برگ
زندگیِ جاودان در زیر مرگ
مولانا
جاودانگی، خلود، دوام داشتن، همیشه بودن، و نامیرایی الفاظی کهن و دیرینهاند. لااقل چنان که خواهیم گفت با وسوسهی ابلیس در آدم و با هوسِ آدم در درون انسان پدیدار شد. امّا همانگونه که بیان شد ماجرای جاودانگی و طرح آن چیزی جز هوس و وسوسهی ابلیسی نیست. و اساساً انسانی که خدامحور است و موحّدانه زیست میکند فکر کردن به این نوع امور او را از اشتغال به حق و حقیقت باز میدارد.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
Forwarded from Mehdi Bolandi
📜📜📜
#اندیشه_نامیرایی (۲)
آدم علیرغم اینکه تعلیم اسماء دیده و مستقیماً از خداوند آموزش و علم یافته و حتّی حسّ تعمیم نیز به وی اضافه شده است با این حال در ذهن او جایی برای مسئله خلود نبوده است. یعنی لااقل خالد و جاوید بودن مسئله و دغدغه آدم محسوب نمیشده است. و طرح این مسئله چنان که از آیات پیداست نه اندیشه و فکر آدمی، بلکه وسوسهای ابلیسانه است. و واقع این است که هیچ مخلوقی قادر به درک جاودانگی نیست، هرچند که از آن سخن بگوید و یا بدان فکر کند.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
#اندیشه_نامیرایی (۲)
آدم علیرغم اینکه تعلیم اسماء دیده و مستقیماً از خداوند آموزش و علم یافته و حتّی حسّ تعمیم نیز به وی اضافه شده است با این حال در ذهن او جایی برای مسئله خلود نبوده است. یعنی لااقل خالد و جاوید بودن مسئله و دغدغه آدم محسوب نمیشده است. و طرح این مسئله چنان که از آیات پیداست نه اندیشه و فکر آدمی، بلکه وسوسهای ابلیسانه است. و واقع این است که هیچ مخلوقی قادر به درک جاودانگی نیست، هرچند که از آن سخن بگوید و یا بدان فکر کند.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
Forwarded from Mehdi Bolandi
📜📜📜
#اندیشه_نامیرایی (۴)
انسان معمولی هرگز قائل به بهجت کامل نیست و این بهجت کامل را در عالم نامتناهی میتوان یافت و هر موجود متناهی از این بابت که متناهی است به بهجت کامل نمی رسد و در واقع در عالم متناهی بهجتی وجود ندارد و تلاقی انسان متناهی با جهان هرچند گسترده، ولی متناهی سبب میشود که وی هرگز به بهجت نهایی راه نیابد. این بهجت قاعدتاً برای کسانی است که در بیکرانگی زمان حضور داشته باشند و به تعبیری راهی برای ورود به لازمان را پیدا کنند و طبیعتاً چنین افرادی زیاد نخواهند بود.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
#اندیشه_نامیرایی (۴)
انسان معمولی هرگز قائل به بهجت کامل نیست و این بهجت کامل را در عالم نامتناهی میتوان یافت و هر موجود متناهی از این بابت که متناهی است به بهجت کامل نمی رسد و در واقع در عالم متناهی بهجتی وجود ندارد و تلاقی انسان متناهی با جهان هرچند گسترده، ولی متناهی سبب میشود که وی هرگز به بهجت نهایی راه نیابد. این بهجت قاعدتاً برای کسانی است که در بیکرانگی زمان حضور داشته باشند و به تعبیری راهی برای ورود به لازمان را پیدا کنند و طبیعتاً چنین افرادی زیاد نخواهند بود.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
Forwarded from Mehdi Bolandi
📜📜📜
#اندیشه_نامیرایی (۵)
مولانای بزرگ نیز در هشتصد سال پیش بهخوبی حضور و بودن در زمان، زمانِ حال، و "اکنون" را متذکّر شده بود، که:
"صوفی ابنالوقت باشد ای رفیق
نیست فردا گفتن از شرط طریق".
مولانا به خوبی نسبت بدین زمان وقوف داشته و میدانسته که زمان یکی بیش نیست، آینده و گذشتهای در کار نیست، هر چه که هست همان زمانِ حال است و غیر از زمان حال زمانی دیگر در جریان نیست و لذا سعادتمند و شادمانِ واقعی کسی جز صوفیِ به زمانِ حال رسیده نیست.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
#اندیشه_نامیرایی (۵)
مولانای بزرگ نیز در هشتصد سال پیش بهخوبی حضور و بودن در زمان، زمانِ حال، و "اکنون" را متذکّر شده بود، که:
"صوفی ابنالوقت باشد ای رفیق
نیست فردا گفتن از شرط طریق".
مولانا به خوبی نسبت بدین زمان وقوف داشته و میدانسته که زمان یکی بیش نیست، آینده و گذشتهای در کار نیست، هر چه که هست همان زمانِ حال است و غیر از زمان حال زمانی دیگر در جریان نیست و لذا سعادتمند و شادمانِ واقعی کسی جز صوفیِ به زمانِ حال رسیده نیست.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
Forwarded from Mehdi Bolandi
📜📜📜
#اندیشه_نامیرایی (۶)
در "اکنون" هیچ اضطراب و نگرانی و ترسی وجود ندارد. آن کس که در "اکنون" زیست میکند در ایمان کامل به سر میبرد و به عالیترین مراتب ممکنِ تکامل راه یافته است. با آنکه به ظاهر سختترین کارهاست ولی در ذات خود چون واقعی و حقیقی است آسانترین است و اگر سخت به نظر میآید به جهت دور شدن انسان از هویّت معنوی خویش است. دور شدن از خدا، نه در فکر و خیال، که در واقعیت سبب اصلی از برای عدم قادر بودن نسبت به ورود در زمان است، زمانِ حال، و "اکنون".
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
#اندیشه_نامیرایی (۶)
در "اکنون" هیچ اضطراب و نگرانی و ترسی وجود ندارد. آن کس که در "اکنون" زیست میکند در ایمان کامل به سر میبرد و به عالیترین مراتب ممکنِ تکامل راه یافته است. با آنکه به ظاهر سختترین کارهاست ولی در ذات خود چون واقعی و حقیقی است آسانترین است و اگر سخت به نظر میآید به جهت دور شدن انسان از هویّت معنوی خویش است. دور شدن از خدا، نه در فکر و خیال، که در واقعیت سبب اصلی از برای عدم قادر بودن نسبت به ورود در زمان است، زمانِ حال، و "اکنون".
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
Forwarded from Mehdi Bolandi
📜📜📜
#اندیشه_نامیرایی (۷)
هر چند که گفته میشود انسان برای مرگ آمده است ولی این به منزلهی افول نهایی انسان و نابودیِ وی نیست، بلکه انسان برای تجربهی مرگ آمده است تا بداند کیست و چیست؟ کیستی و چیستیِ آدم را مرگ رقم می زند و آن که نداند مرگ چیست هرگز نمی داند که کیست و در عالم بهر چه کاری آمده است. دانستن مرگ و تجربهی آن به نوعی خویشتن شناسی است، نوعی معرفت نفس است و بی مرگ هرگز کسی نمیداند که کیست. مرگ مجالی برای یافتن خود و پیدا کردن ماهیّت پنهان و ناشناختهی خود است.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
#اندیشه_نامیرایی (۷)
هر چند که گفته میشود انسان برای مرگ آمده است ولی این به منزلهی افول نهایی انسان و نابودیِ وی نیست، بلکه انسان برای تجربهی مرگ آمده است تا بداند کیست و چیست؟ کیستی و چیستیِ آدم را مرگ رقم می زند و آن که نداند مرگ چیست هرگز نمی داند که کیست و در عالم بهر چه کاری آمده است. دانستن مرگ و تجربهی آن به نوعی خویشتن شناسی است، نوعی معرفت نفس است و بی مرگ هرگز کسی نمیداند که کیست. مرگ مجالی برای یافتن خود و پیدا کردن ماهیّت پنهان و ناشناختهی خود است.
📚#جستارهایی_در_معرفت_مرگ
🖊#پروفسور_کاظم_محمدی
@konje_ahle_del
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
💫به گاه اندیشیدن
این که کسی شما را عمیقاً دوست بدارد، به شما قدرت می دهد، حال آنکه اگر کسی را با همه وجود دوست داشته باشید، این به شما شهامت می دهد.
#سخن_بزرگان #اندیشه #معرفت
#عشق
📚 @konje_ahle_del
این که کسی شما را عمیقاً دوست بدارد، به شما قدرت می دهد، حال آنکه اگر کسی را با همه وجود دوست داشته باشید، این به شما شهامت می دهد.
#سخن_بزرگان #اندیشه #معرفت
#عشق
📚 @konje_ahle_del
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚡️عظمت آفرینش در یک نگاه⚡️
#اندیشه_قرآنی
#آفرینش #کیهان #کهکشان #زمین #جهان #خورشید
@konje_ahle_del
━═━⊰❀📚❀⊱━═━
#اندیشه_قرآنی
#آفرینش #کیهان #کهکشان #زمین #جهان #خورشید
@konje_ahle_del
━═━⊰❀📚❀⊱━═━
Forwarded from N.N
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM