نقد دین اسلام
531 subscribers
15.9K photos
9.85K videos
1.49K files
9.21K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
◾️#شق_القمر، معجزه اى دروغين براى پيامبرى بى معجزه!

#قسمت_اول

#اسلامگرايان ادعا ميكنند كه پيامبر اسلام با انگشتش ماه را به دونيم كرده است كه اصطلاحا آنرا انشقاق القمر يا شق القمر مينامند.
آنها معتقدند كه شق القمر يك معجزه ى پيامبر اسلام در مكه است كه در آيات اول سوره قمر به آن اشاره شده است:

-اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾
-وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿۲﴾

#ترجمه: نزديك شد قيامت و ماه شكافت (١) و هر گاه نشانهاى ببينند روى بگردانند و گويند سحرى دايم است (٢)
رواياتى هم در تأييد آن وارد شده است از جمله:
#متن_عربى - عن عبد االله بن مسعود قال انشق القمر على عهد رسول االله فلقتين فستر الجبل فلقة وكانت فلقة فوق الجبل فقال رسول االله اللهم أشهد (صحيح مسلم ج 4)

#ترجمه: از عبداالله بن مسعود نقل شده كه ماه در زمان رسول االله به دو نيمه شكافته شد پس نيمى از آن را كوه پوشاند و رسول الله گفت خدايا شاهد باش. اما بدلائل متعددى اين ادعا درست نيست:

#اول: اقتربت الساعه در مورد قيامت (الساعه) است و مفهوم آيه اينست كه در هنگام نزديك شدن قيامت ماه شكافته مى شود. بسيار غير معقول است كه دو كلمه ى اين آيه در مورد قيامت و دو كلمه ى بعدى در مورد چيز ديگرى باشد.

#دوم: انشق القمر بطور واضح بر معجزه دلالت ندارد برعكس معجزه هائى كه در قرآن به موسى و عيسى نسبت داده شده است كاملا صريحند ولى اگر حديث مذكور نبود اولين معنى كه از اين آيه به ذهن مى آيد قيامت است.

#سوم: اگر انشق القمر معجزه باشد در تناقض صريح با بقيه ى آيات زيادى است كه در قران آمده و همگى نافي معجزه براى محمد بودند كه به همه آنها اشاره كرديم، مخصوصا
آيه ٦٠ سوره اسراء:
-وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا(٦٠)

#ترجمه: و (چيزى) ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان آنها را به دروغ گرفتند (٦٠)
اين آيه تصريح دارد كه خدا قصد دادن معجزه به محمد را نداشته است بنابراين با قبول شق القمر بعنوان معجزه در حقيقت مجبور به قبول تناقض در قرآن مى شويم.

ادامه دارد ...

www.eslam.nu
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ تاريخ شكل گيرى قرآن در تضاد با تعريف معجزه است.

#قسمت_چهاردهم

#یکم، یکی از ویژگی های قرآن تکنیک خبری است. تکنیک خبر رسانی و حکایتگری و در این مدل هر خبر یکسری حکایت و داستانهایی را مطرح می کند. هدف این الگو متمایل نمودن ذهن بسوی عالم قدسی و پیام مقدس است. در این مدل اخبار ردیف می شوند بدون آنکه منبع آنها مشخص شود.
#دوم، هر خبر، کوتاه و یکتا و مستقل است و خبرها پشت سر هم می آیند. آنها دارای نوسان بوده و فاقد یکپارچگی و نظم هستند. راوی ها خبرها را می گویند و تکرار می کنند تا تکرارشان، به خبر حقیقت و حقانیت بخشد و ذهن را آماده پذیرش پیام کند.
#سوم، در متن خبر، گاه تاکید پررنگ در عرصه بازگوئی «تاریخی» است و گاه تاکید پررنگ در عرصه دینی می باشد. خبر بر تاریخ و دین یهود و اسطوره های یهودیت تاکید میکند و حقانیت را از آن موسی می داند. بنابراین ساختار مطلب نقلی و بسته است و دربرگیرنده روش فلسفی و اندیشیدن و پرسشگری و تجربه اندوزی نیست.
#چهارم، سنت خبر روش اصلی روایت است و بعدها در تاریخ اسلام ادامه می یابد. لازم به گفتار است که در سنت قرن هشتم عرب کسانی که حکایت داخلی و پیرامونی امت اسلامی را بازگو می کنند «اخباریون» نامیده می شوند. اخبار در کتاب های مشهور «کتاب تصرفات» از سیف بن عمر، مرگش در ۷۹۶ میلادی، کتاب «الطبقات» از ابن سعد بغدادی، شاگرد الواقدی، مرگش بسال ۸۴۵ میلادی، و کتاب «تاریخ مدینه» از عمر بن شبه، مرگش بسال ۸۷۷، جمع آوری شده اند.
#پنجم، همین الگو در سنت روایت مربوط به رفتار و گفته های پیامبر به اجرا درمی آید و حدیث ساخته می شود. در باره احادیث باید گفت که آنها بطور عمده از شکل خبری برخوردارند و توام با شناخت از قرائت های گوناگون قرآن اند. نمایندگان این سبک در احادیث، دو متخصص حدیث ایرانی تبار، «محمد البخاری» (۸۷۰ میلادی) و «ابوالحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری» (۸۷۵ میلادی) میباشند.
#ششم، در سبک قرآن جنبه های دیگری در روش خبر نیز وجود دارد. در قرآن، آیه های متمایل به سرود وجود دارد، مانند سوره «الرحمن» که دارای آیه های کوتاه بوده، اخبار و احکام را پیاپی اعلام می کند و آهنگین و گاه قافیه دار است. البته به اعتقاد برخی پژوهشگران مانند«آلفردلوئی دو پرمار»، بر پایه آثار و نشانه های موجود «الرحمن» که بمعنای بخشنده است نام خدای یهودیان و مسیحیان در دوران کهن عرب پیش از اسلام بوده است. بر پایه نظر همین مورخ این سوره نزدیکی فراوانی با قسمت ۱۳۶ انجیل دارد.

ادامه دارد ...

https://t.me/naghde_eslamm/32074
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟

#قسمت_دهم

نكات تامل برانگيز اين احكام(كه در قسمت قبل نوشتم)؛
#اول این که کدام زن احمقی کار زشت خود را در حضور ٤ نقر شاهد انجام می دهد؟
#دوم این که چرا باید شاهدها مسلمان باشند؟
#سوم این که چرا حکم حبس در خانه فقط برای زن خلاف کار صادر شود؟
#چهارم این که چرا این حکم به سنگسار تغییر کرده است؟
٢٧) آیه بعدی گفته شده که اگر آنها توبه کردند دیگر آزارشان ندهید؛
اما چگونه بعد از حکم سنگسار می توانند توبه کنند؟ يعنى جنازه اى كه جمجمه اش له شده بلند شود و توبه كند ؟
٢٨) آیه ١٥ #سوره_النساء می خوانیم که:
و از زنان شما کسانی که مرتکب زنا میشوند چهار تن از میان خود مسلمانان بر آنان گواه گیرید پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان را در خانه ها نگاه دارید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی برای آنان قرار دهد این یعنی: اگر زنی با مردی که با او ازدواج نکرده باشد) رابطه ی جنسی برقرار نماید باید به دستور اسلام آنان را در خانه محبوس باشد تا بمیرد.(كدام احمقى اين احكام را كلام خدا ميداند؟)
در احکام اسلام زن متاهلی که مرتکب زنا شود محکوم به سنگسار است. يعنی نیمی از بدنش به طور عمودی در خاک می کنند و آنقدر به او سنگ می زنند تا بمیرد.
به نظر شما رفتاری خشن تر و وحشیانه تر از این هم می تواند وجود داشته باشد؟
اسلام دینی است لبریز از این گونه رفتارهاى ضدبشرى که در ادامه سعى ميكنم به برخی از آنان اشاره می کنیم
٢٨) ای کسانی که ایمان آوردید، کافرانی را که مجاور شما هستند بکشید. آتات باید خشونت شما را حس کنند و بدانید که خدا با تقوا پیشگان است( آيه ١٢٣ #سوره_توبه)
٢٩) قتل و کارزار کنید با کسانی که اهل کتاب هستند (مسیحی، یهودی، زرتشتی) ولى به الله و احكام او ایمان ندارند و آنچه او حرام دانسته را حرام نمی دانند و به دین حق نمی پیوندند مگر این که قبول کنند با خفت و خواری و ذلت به اسلام جزيه (باج) دهند. (آیه ٢٩ #سوره_توبه)
٣٠) دشمنان و مخالفان پیامبر و کسانی که در زمین فساد می کنند را بکشید، یا به دار بیاویزید و یا دست و پاهایشان را در خلاف جهت یکدیگر (دست چپ و پای راست یا بلعکس) ببرید.(آيه ٣٣ #سوره_المائده)
٣١) من با شمایم و کسانی را که ایمان آوردند ثابت قدم بداريد و كافران و مخالفان را گردن بزنید و همه سر انگشتانشان را ببرید. این کیفر برای مخالفت آنان با الله و رسول اوست و این عذاب مختصری است و در آخرت عذاب سختتری در انتظارشان است.(آیات ١٢ تا ١٤ #سوره_انفال)

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
📌 پی‌نوشت:
برخی می‌گویند اگر شرور را با دید کل‌نگرانه نسبت به کل کیهان بررسی کنیم، مسئله شر بی‌معنا می‌شود زیراکه هر شرّی نسبت به کل سامانه خیر است و شر پنداشتن آن حاصل کوته‌نظری و غفلت است؛ اگر جامع‌الاطراف به جهان نظر کنید هیچ شرّی انتزاع نمی‌شود.
این دفاعیه ایرادات اساسی دارد برای نمونه:
#اول اینکه صرفاً یک ادعا می‌باشد که بی‌اثبات است؛ چگونه می‌توانند اثبات کنند که هر شرّی نسبت به کل خیر است؟ چگونه مشخص می‌شود که خلاف این قضیه صادق نیست؟ این دفاعیه تا زمانی که مفروضش را اثبات نکند بی‌محل است.
#دوم اینکه چرا خدا جهان را به‌گونه‌ای نیافرید که هر امری چه در جای خودش و چه نسبت به کل خیر باشد؟ خدا از بین جهان‌های ممکن عقلی تصمیم گرفت جهانی را بی‌آفریند که در آن درد و رنج و عذاب در جای خودش وجود دارد اما نسبت به کل خیر محسوب می‌شود؛ در حالی که می‌توانست جهانی بی‌آفریند که حتی با دید جزنگرانه هم چیزی جز خیر منتزع نشود.
#سوم اینکه اگر همه اتفاقات هستی جزئی از یک کل می‌باشند که در قیاس با آن همه خیرند، چرا خدا افراد خاطی را مجازات می‌کند؟ اگر هر فعل من چه خوب و چه بد، جزئی از یک کل، و نسبت به آن خیر محض باشد، خدا نباید من را مجازات کند؛ خدا نباید هیتلر، جوزف منگله، استالین و... را مجازات کند، نباید قاتل، دروغگو، سارق و هیچ‌کس را مجازات کند، چراکه هر فعل آنها نسبت به کل خیر محض بوده است؛ خدا باید بداند که هر عمل فرد خاطی نسبت به کل خیر است بنابراین تنبیه و جزایی در کار نیست.
#چهارم اینکه اگر همه‌چیز در بهترین زمان و جایگاه و حالت ممکن، و نظام احسن است، چرا باید برای جهانی زیباتر تلاش کنیم؟ چرا با فقر و جنگ و دروغ و تجاوز مقابله کنیم؟ چرا پدیده‌های طبیعی مانند سیل را مهار کنیم؟ چرا هر وقت انسان شرّی را دفع و رفع می‌کند کیفیت یا کمیت زندگی‌اش بهبود می‌یابد؟ اگر "کل" به بهترین وجه ممکن خلق شده که همه‌چیز هم جزئی از آن است، باید قید بهتر-کردن دنیا را بزنیم چراکه دنیا از این بهتر نمی‌شود فقط باید کل‌نگرانه نگاه کنیم.
#پنجم اینکه اگر هم این ادعا را بپذیریم، همچنان شر برای انسان معنا دارد و درک می‌شود، به‌عبارتی خدا جهانی را آفریده که شرور فراوانی در دنیای انسان‌ها وجود دارد و درک می‌شود؛ فرض کنیم این شرور نسبت به کهکشان راه شیری یا آندرومدا یا دنیای کوانتومی خیر باشند، انسان بخش خیلی کوچک و محدودی را از این جهان درک می‌کند، نمی‌تواند به خیری که در همه شرور نهفته است علم پیدا کند، برای اینکه بتواند هر جز را نسبت به کل بررسی کند نیاز به یک علم بسیار و بی‌حد دارد، بنابراین از آنجا که علم انسان بسیار محدود است چیزی جز شر برایش منتزع نمی‌شود حتی اگر آن شر پر از خیر باشد.
#ششم اینکه اگر فرض کنیم که انسان چه نقلی چه تجربی و چه عقلی، متوجه بشود که در هر شرّی خیری است، این ایراد مطرح است که چرا خدا جهان را به‌گونه‌ای خلق کرد که شرور بسیاری در محدوده درک انسان و زندگی روزمره او باشد؟ می‌توانست جهانی بی‌آفریند که شر برای انسان منتزع نشود و در محدوده درک او نباشد؛ مگر امتناع‌اش اثبات شود.
بر فرض در فقر و رنج و درد و نابینایی و معلولیت انسانی، خیرات فراوانی باشد که فقط با دید کل‌نگر می‌توان به آن پی برد، در این صورت چه سودی برای آن فرد دارد؟ اگر همه این رنج‌ها به نفع کل هستی باشد، کماکان تفاوتی برای آن فرد ندارد چراکه فقط رنج‌ها و مصائب نصیبش شده است.



🟪 کانال دروغ‌ها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE