Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ فقط چند سئوال ساده كافى بود تا كل مذهب گنبدپرستى اشفته و حيران شود!
#الف) يكى گفت مطهرى بيسواد بوده و غلط كرده نوشته قاتلان حسين شيعه هستند
#ب) ديگرى نوشت آيت الله خوشوقت غلط كرده گفته رقيه وجود نداشته
#ج) آن يكى گفت منابع اهل سنت براى شيعه بى اعتبارند
#پ) اين يكى فقط از اهل سنت منبع زد چون منابع خودش ذكر نكرده بودند
#د) يكى ديگر نوشت هركسى تاريخ را بررسى سندى نكند الاغ است
#ذ) آن طرف يك استاد حوزه تمام منابع تاريخى را بررسى سند كرده است
اين همه آشفتگى و در هم ريختگى تنها ميتواند نتيجه بى در و پيكرى و خر تو خر بودن اعتقادات متوليان اين مذهب مبتذل و خرافاتى است.
@naghde_eslamm
#الف) يكى گفت مطهرى بيسواد بوده و غلط كرده نوشته قاتلان حسين شيعه هستند
#ب) ديگرى نوشت آيت الله خوشوقت غلط كرده گفته رقيه وجود نداشته
#ج) آن يكى گفت منابع اهل سنت براى شيعه بى اعتبارند
#پ) اين يكى فقط از اهل سنت منبع زد چون منابع خودش ذكر نكرده بودند
#د) يكى ديگر نوشت هركسى تاريخ را بررسى سندى نكند الاغ است
#ذ) آن طرف يك استاد حوزه تمام منابع تاريخى را بررسى سند كرده است
اين همه آشفتگى و در هم ريختگى تنها ميتواند نتيجه بى در و پيكرى و خر تو خر بودن اعتقادات متوليان اين مذهب مبتذل و خرافاتى است.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️قرمطيان، تخريب كعبه و بى تفاوتى الله در دفاع از خانه امنش!
#قسمت_چهارم
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند.
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
عروة بن اذینه نقل میکند:
در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ٥، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند،
اما ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
#قسمت_چهارم
البته قصد اصلی سپاه يزيد، شکست نيروهاى ابن زبیر بود ولی آنان در این نبرد، ترسى از تخریب کعبه نداشتند و براى رسيدن به هدفشان حتى حاضر به تخريب كعبه بودند.
#ب). اما مورد دوم تاريخى چنين بيان ميكند كه:
در زمان محاصره نيروهاى اين زبير توسط سپاه يزيد، مردم در اطراف کعبه (برای گرم شدن و یا پخت و پز) آتش میافروختند، وزش باد باعث شد که شعلهاى در خانه #کعبه افتاده و چوبها و پرده هاى آن را سوزاند.
عروة بن اذینه نقل میکند:
در روز آتش سوزی کعبه، با مادرم در مکه بودم و کعبه را بدون پوشش حریر دیدم که رکن آن از سه جا شکافته شده بود. گفتم: برای کعبه چه اتفاقی رخ داده؟!
یکى از یاران ابن زبیر را نشانم دادند و گفتند که او در این آتشسوزی مقصر بود؛ زیرا شعله آتشی را به سر نیزه خود داشت که باد وزید و آتش را بین رکن یمانى و رکن #حجر_الاسود به پردههاى کعبه افکند.(طبری، محمد بن جریر، كتاب تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ٥، ص ٤٩٨ - ٤٩٩)
بعد از این آسیبدیدگی شدید، ابنزبیر تصمیم گرفت که کعبه را به صورت کامل تخریب و بازسازی کند. جابر بن عبدالله انصاری و عبدالله بن عمر با این امر موافقت کردند،
اما ابنعباس به این دلیل مخالف بود که شاید مجدداً فردی آمده و (به علت دشمنی با عبدالله بن زبیر) به خرابی مجدد آن اقدام کند.(ابن سعد واقدی، كتاب الطبقات الکبری، خامسة ٢، ص ٧٢)
البته در نهایت، ابنزبیر کعبه را کاملاً ویران کرده و سپس مورد بازسازی قرار داد.(تاریخ طبری، ج ٥، ص ٥٨٢)
او به استناد روایتی که خالهاش #عایشه از #پیامبر_اسلام نقل کرده بود، تغییراتی را در خانه خدا به وجود آورد:
روايت چنين بود:
«اگر قوم تو تازه از جاهلیت و کفر خلاصی نشده بودند [و هنوز آثارش از نهان آنان رخت نبسته بود]، من گنجینههای کعبه را در راه خدا انفاق میکردم و درب کعبه را همطراز زمین قرار داده و #حجر_إسماعیل را داخل خانه خدا قرار میدادم(صحیح مسلم، ج ٢، ص ٩٦٩)
و « برای کعبه دو درب قرار میدادم»(أبوالقاسم طبرانی، كتاب المعجم الأوسط، ج ٨، ص ٣٢٣)
ادامه دارد.......
https://t.me/naghde_eslamm/34189
Telegram
نقدى بر اسلام
قرمطیان «حجر الاسود» را از «خانه» جدا کردند و بر بام کعبه شدند و ناودان زرین کعبه را کندند و میگفتند:
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
«…چون خدای شما به آسمان شود و «خانه» را بر زمین ضایع گذارد، خانه اش را غارت و ویران میکنند»…. پس جامه از «خانه» باز کردند و پاره پاره به غارت بردند و به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه آخوند شما را فريب ميدهد؟
#مدرك_اول
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه اول از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: روايت از كافي است و تمام روايات كافي صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#ب) حالا ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
#مدرك_اول
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه اول از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: روايت از كافي است و تمام روايات كافي صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#ب) حالا ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه آخوند شما را فريب ميدهد؟
#مدرك_دوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه دوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#ب) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: تمام روايات كافي موثق الصدور و صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
#مدرك_دوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه دوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از كافي در نقد شيعه نوشته ايم، آخوند ميگويد: اين روايت ضعيف است بدليل وجود فلان راوى.
#ب) روايتى خودش نوشته و ما از سندش ايراد گرفته ايم اما آخوند نوشته است: تمام روايات كافي موثق الصدور و صحيح هستند و نياز به بررسى سندى ندارند.
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش تمام روايت كافي را صحيح ميداند اما براى رد روايت ما همان روايات كافي را ضعيف خطاب ميكند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه آخوند شما را فريب ميدهد؟
#مدرك_سوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه سوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از منابع اهل سنت آورده ايم، آخوند ميگويد: اين روايت چون از كتب اهل سنت است براى ما اعتبارى ندارد چون ما روايات اهل سنت را كاملا رد ميكنيم
#ب) روايتى خودش نوشته و از كتب اهل سنت استفاده كرده است براى اثبات ادعايش
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش از روايات اهل سنت استفاده ميكند اما براى رد روايت ما ميگويد اين روايت از اهل سنت است و براى ما روايات اهل سنت هيچ اعتبارى ندارند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب و اين اثبات شيادى و بى شرافتى آخوندهاست
@naghde_eslamm
#مدرك_سوم
بارها ما روايتى را در نقد اسلام يا تشيع نوشته ايم، سپس آخوندها براى رد آن روايت، آنرا ضعيف يا غير صحيح اعلام كرده اند.
در بالا نمونه سوم از تناقض و دروغ آخوندها در مورد يك روايت را نشان داده ايم.
#الف) ما يك روايت از منابع اهل سنت آورده ايم، آخوند ميگويد: اين روايت چون از كتب اهل سنت است براى ما اعتبارى ندارد چون ما روايات اهل سنت را كاملا رد ميكنيم
#ب) روايتى خودش نوشته و از كتب اهل سنت استفاده كرده است براى اثبات ادعايش
#نتيجه:
آخوند براى روايت خودش از روايات اهل سنت استفاده ميكند اما براى رد روايت ما ميگويد اين روايت از اهل سنت است و براى ما روايات اهل سنت هيچ اعتبارى ندارند.
يعنى تناقض گفتارى و دروغ براى فريب مخاطب و اين اثبات شيادى و بى شرافتى آخوندهاست
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️فرزندان امام على نماد بى غيرتى
حسن و حسين فرزندان امام اول شيعيان پشت سر مروان نماز ميخواندند در حالى كه پس از نماز به پدرشان لعن و نفرين ميفرستاد.
#الف) علي بن جعفر في كتابه عن أخيه موسى بن جعفر قال: صلّى حسن و حسين خلف مروان ، و نحن نصلّي معهم.
#ترجمه: راوى ميگويد حسن و حسين پشت سر مروان نماز ميخواندند و ما هم با آنها نماز خوانديم.
#منبع:
وسائل الشيعه آل البيت ، ج ٨ ص ٣٠١
#ب) وصلى حسن وحسين وراء مروان
#ترجمه: حسن و حسين بن على پشت سر مروان نماز ميخواندند.
#منبع:
مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، علي بن جعفر العريضي، ج ١ ص ١٤٤
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
حسن و حسين فرزندان امام اول شيعيان پشت سر مروان نماز ميخواندند در حالى كه پس از نماز به پدرشان لعن و نفرين ميفرستاد.
#الف) علي بن جعفر في كتابه عن أخيه موسى بن جعفر قال: صلّى حسن و حسين خلف مروان ، و نحن نصلّي معهم.
#ترجمه: راوى ميگويد حسن و حسين پشت سر مروان نماز ميخواندند و ما هم با آنها نماز خوانديم.
#منبع:
وسائل الشيعه آل البيت ، ج ٨ ص ٣٠١
#ب) وصلى حسن وحسين وراء مروان
#ترجمه: حسن و حسين بن على پشت سر مروان نماز ميخواندند.
#منبع:
مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، علي بن جعفر العريضي، ج ١ ص ١٤٤
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ چه کسی قرآن را نوشته است؟!
#قسمت_هفدهم
این که الله به نام سوگند یاد کرده، خود بر چند دسته است:
#الف) سوگند برای ارسال رسل: «تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛[۴]
#ترجمه: به الله سوگند، به سوى امت هاى پیش از تو پیامبرانى فرستادیم اما شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناكى براى آنهاست!
در این آیه، به ذات الهی كه مستجمع جمیع صفات جمالیه و كمالیه است، قسم یاد نموده و هدف از این سوگند، فرستادن رسولان الهی جهت اتمام حجت است که بدون آن هیچ امتی عذاب نخواهد شد.[۵]
#ب) سوگند برای وعده ی روزی: «وَ فىِ السَّمَاءِ رِزْقُكمُْ وَ مَاتُوعَدُونَ فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُون»؛[۶]
#ترجمه: و روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مىشود! سوگند به پروردگار آسمان و زمین كه این مطلب حق است، همان گونه كه شما سخن مىگویید!
خدای متعال در این آیه به پروردگار آسمان و زمین سوگند یاد کرده تا تأکیدی بر وعده ی روزی انسان ها و وعده ی بهشت باشد و مراد از رزق و روزی آسمانی، باران، خورشید، ماه، ستارگان و تمامی موجوداتی است كه بقای آدمی بدان وابسته است.[۷]
▪️قسم به جان پیامبر
«لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ»؛[۸]
#ترجمه: به جان تو سوگند، این ها در مستى خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست دادهاند.
خطاب آیه به رسول گرامی اسلام است و خداوند به جز او به جان كسی سوگند یاد ننموده که این فعل جهت بزرگداشت آن جناب می باشد.[۹]
اهمیت و دلیل سوگند با این عظمت، به خاطر مست بودن قومی است که سرگردان غفلت ها و شهوات هستند، ناگهان عذاب الهی آنها را فراگرفته و به هلاکت می رساند.[۱۰]
▪️قسم به قرآن
الله در آیات متعدد به خود قرآن با صفات مختلف سوگند یاد کرده، از جمله: قرآن مجید،[۱۱] صاحب ذكر،[۱۲] مبین[۱۳] و حكیم كه به بیان یكی از آنها به اختصار می پردازیم.
«وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ × إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛[۱۴]
#ترجمه: سوگند به قرآن حكیم كه تو قطعاً از رسولان (خداوند) هستى.
حكمت، صفتی است كه در مورد شخص عاقل و زنده بكار می رود و توصیف كردن قرآن به این صفت بیانگر این مطلب است كه خداوند قرآن را موجودی زنده و عاقل بیان نموده؛ موجودی كه می تواند درهای حكمت را به روی انسان ها باز كند و آنها را به راه راست هدایت نماید.[۱۵] یادكرد سوگند الهی به قرآن حکیم در حقیقت برای اثبات نبوت پیامبر اسلام و استدلال به رسالت ایشان با قرآن است؛ چرا كه قرآن، معجزه ی ابدی و جاودانه ی پیامبر اسلام است که هیچ كس توانایی آوردن همانند قرآن را ندارد.[۱۶]
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/34733
#قسمت_هفدهم
این که الله به نام سوگند یاد کرده، خود بر چند دسته است:
#الف) سوگند برای ارسال رسل: «تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛[۴]
#ترجمه: به الله سوگند، به سوى امت هاى پیش از تو پیامبرانى فرستادیم اما شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست و امروز او ولىّ و سرپرستشان است و مجازات دردناكى براى آنهاست!
در این آیه، به ذات الهی كه مستجمع جمیع صفات جمالیه و كمالیه است، قسم یاد نموده و هدف از این سوگند، فرستادن رسولان الهی جهت اتمام حجت است که بدون آن هیچ امتی عذاب نخواهد شد.[۵]
#ب) سوگند برای وعده ی روزی: «وَ فىِ السَّمَاءِ رِزْقُكمُْ وَ مَاتُوعَدُونَ فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُون»؛[۶]
#ترجمه: و روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مىشود! سوگند به پروردگار آسمان و زمین كه این مطلب حق است، همان گونه كه شما سخن مىگویید!
خدای متعال در این آیه به پروردگار آسمان و زمین سوگند یاد کرده تا تأکیدی بر وعده ی روزی انسان ها و وعده ی بهشت باشد و مراد از رزق و روزی آسمانی، باران، خورشید، ماه، ستارگان و تمامی موجوداتی است كه بقای آدمی بدان وابسته است.[۷]
▪️قسم به جان پیامبر
«لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ»؛[۸]
#ترجمه: به جان تو سوگند، این ها در مستى خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست دادهاند.
خطاب آیه به رسول گرامی اسلام است و خداوند به جز او به جان كسی سوگند یاد ننموده که این فعل جهت بزرگداشت آن جناب می باشد.[۹]
اهمیت و دلیل سوگند با این عظمت، به خاطر مست بودن قومی است که سرگردان غفلت ها و شهوات هستند، ناگهان عذاب الهی آنها را فراگرفته و به هلاکت می رساند.[۱۰]
▪️قسم به قرآن
الله در آیات متعدد به خود قرآن با صفات مختلف سوگند یاد کرده، از جمله: قرآن مجید،[۱۱] صاحب ذكر،[۱۲] مبین[۱۳] و حكیم كه به بیان یكی از آنها به اختصار می پردازیم.
«وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ × إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ»؛[۱۴]
#ترجمه: سوگند به قرآن حكیم كه تو قطعاً از رسولان (خداوند) هستى.
حكمت، صفتی است كه در مورد شخص عاقل و زنده بكار می رود و توصیف كردن قرآن به این صفت بیانگر این مطلب است كه خداوند قرآن را موجودی زنده و عاقل بیان نموده؛ موجودی كه می تواند درهای حكمت را به روی انسان ها باز كند و آنها را به راه راست هدایت نماید.[۱۵] یادكرد سوگند الهی به قرآن حکیم در حقیقت برای اثبات نبوت پیامبر اسلام و استدلال به رسالت ایشان با قرآن است؛ چرا كه قرآن، معجزه ی ابدی و جاودانه ی پیامبر اسلام است که هیچ كس توانایی آوردن همانند قرآن را ندارد.[۱۶]
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/34733
Telegram
نقدى بر اسلام
چه كسى قرآن را نوشته است؟
آيا همانطور كه مسلمانان ادعا ميكنند اين كتاب گفتار الله است؟؟
با مطالعه اين مقاله به بسيارى از سئوالاتى كه در مورد تاريخچه قرآن داشته ايد پاسخ داده خواهد شد.
لطفا اين مقاله يبا را مطالعه كرده و با دوستان و اعضاى خانواده محترمتان…
آيا همانطور كه مسلمانان ادعا ميكنند اين كتاب گفتار الله است؟؟
با مطالعه اين مقاله به بسيارى از سئوالاتى كه در مورد تاريخچه قرآن داشته ايد پاسخ داده خواهد شد.
لطفا اين مقاله يبا را مطالعه كرده و با دوستان و اعضاى خانواده محترمتان…
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️علامه طباطبائى: تمام غير مسلمانان جزو حيوانات به حساب مى آيند
خطرناك تر از اعتقاد و تفكر اسلامى در تاريخ بشريت وجود نداشته و نخواهد داشت.
براى پى بردن به اين تفكر وحشيانه، نژادپرستانه و ضدبشرى، از علامه طباطبائى كه در واقع از وى بعنوان شخصى معتدل ياد ميشود، برايتان نمونه هائى تهيه كرده ام.
#الف) کسی که "مسلمان" یا "شهروند حکومت اسلامی" نباشد حقّ حیات ندارد:
«فمن لا إسلام له ولا ذمة فلا حق له من الحيوة»
(تفسير الميزان از علامه طباطبائى ج٣ ص ٢٦٢)
#ب) کسی که مسلمان یا شهروند حکومت اسلامی نباشد باید مورد حملۀ نظامی قرار گیرد.(تفسير الميزان از علامه طباطبائى ج٢ صص ٦٥-٦٨)
#ج) کسی که مسلمان یا شهروند حکومت اسلامی نباشد جزو آحاد انسانی به شمار نمیآید، فاقد حرمت انسانی بوده و باید با او رفتار (حیوانی) و غیر انسانی داشت.
لينك منبع
لينك گفته هاى جنتى در نماز جمعه كه تائيد ادعاى علامه طباطبائى است.
▪️این سه مورد احکام فقه سنتی در مورد نامسلمانها است که عیناً و مو به مو توسط نويسنده تفسیر المیزان تکرار شده است و در واقع تفكر ضدبشرى اسلام و متوليان اين دين را اثبات ميكند
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
خطرناك تر از اعتقاد و تفكر اسلامى در تاريخ بشريت وجود نداشته و نخواهد داشت.
براى پى بردن به اين تفكر وحشيانه، نژادپرستانه و ضدبشرى، از علامه طباطبائى كه در واقع از وى بعنوان شخصى معتدل ياد ميشود، برايتان نمونه هائى تهيه كرده ام.
#الف) کسی که "مسلمان" یا "شهروند حکومت اسلامی" نباشد حقّ حیات ندارد:
«فمن لا إسلام له ولا ذمة فلا حق له من الحيوة»
(تفسير الميزان از علامه طباطبائى ج٣ ص ٢٦٢)
#ب) کسی که مسلمان یا شهروند حکومت اسلامی نباشد باید مورد حملۀ نظامی قرار گیرد.(تفسير الميزان از علامه طباطبائى ج٢ صص ٦٥-٦٨)
#ج) کسی که مسلمان یا شهروند حکومت اسلامی نباشد جزو آحاد انسانی به شمار نمیآید، فاقد حرمت انسانی بوده و باید با او رفتار (حیوانی) و غیر انسانی داشت.
لينك منبع
لينك گفته هاى جنتى در نماز جمعه كه تائيد ادعاى علامه طباطبائى است.
▪️این سه مورد احکام فقه سنتی در مورد نامسلمانها است که عیناً و مو به مو توسط نويسنده تفسیر المیزان تکرار شده است و در واقع تفكر ضدبشرى اسلام و متوليان اين دين را اثبات ميكند
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ازدواج دختر حسن با دشمن خونين امام على
#قسمت_دوم
#موضوع: ازدواج دختر امام حسن بنام "ام الحسن" با "عبدالله ابن زبیر"
عبدالله بن زبیر از بزرگترین دشمنان علی بن ابيظالب بود. ببينيم نظر على در مورد چه بود!
#الف) قال على بن ابي طالب: ما زال الزبير يعد منا أهل البيت حتى نشا عبدالله».
#ترجمه: زبير با ما عداوتى نداشت تا قبل از بدنيا آمدن پسرش عبدالله
#منابع:
١) الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ابن عبد البر، ج ٣ ص ٩٠٦
٢) العقد الفريد، ابن عبد ربه الأندلسي، ج ٥ ص ٦٤
٣) شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد ج ٢٠ ص ١٠٤
#ب) ما زال الزبير رجلا منا اهل البيت حتى نشا ابنه المشئوم عبدالله»
#ترجمه: زبیر همیشه از ما اهل بیت بود تا زمانی که فرزند نا مبارکش، عبدالله بزرگ شد.
#منبع:
نهج البلاغة حكمت ٤٥٣ - السيد الشريف الرضي ، ج ١ ص ٥٥٥
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
#قسمت_دوم
#موضوع: ازدواج دختر امام حسن بنام "ام الحسن" با "عبدالله ابن زبیر"
عبدالله بن زبیر از بزرگترین دشمنان علی بن ابيظالب بود. ببينيم نظر على در مورد چه بود!
#الف) قال على بن ابي طالب: ما زال الزبير يعد منا أهل البيت حتى نشا عبدالله».
#ترجمه: زبير با ما عداوتى نداشت تا قبل از بدنيا آمدن پسرش عبدالله
#منابع:
١) الاستيعاب في معرفة الأصحاب، ابن عبد البر، ج ٣ ص ٩٠٦
٢) العقد الفريد، ابن عبد ربه الأندلسي، ج ٥ ص ٦٤
٣) شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد ج ٢٠ ص ١٠٤
#ب) ما زال الزبير رجلا منا اهل البيت حتى نشا ابنه المشئوم عبدالله»
#ترجمه: زبیر همیشه از ما اهل بیت بود تا زمانی که فرزند نا مبارکش، عبدالله بزرگ شد.
#منبع:
نهج البلاغة حكمت ٤٥٣ - السيد الشريف الرضي ، ج ١ ص ٥٥٥
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️چگونه بايد يك آخوند بيشرافت را آسفالت كرد؟
#قسمت_هفتم
#الف: كتاب سير اعلام النبلاء كه نوشته ذهبى از ائمه بزرك اهل سنت فقط در معرفى راويان احاديث ميباشد و يك كتاب روائى نيست!
#ب؛ ذهبى در ج١٥ ص٥٧٨ در حال معرفى شخصى به نام (احمد بن محمد بن السرى بن ابى دارم) ميباشد كه وى را اينگونه معرفى ميكند:
رافضى كذاب = رافضى دروغگو ذهبى در ادامه ميگويد كه: حاكم نيشابورى از وى روايت كرده و گفته: رافضى(شيعى) غيرثقه = رافضى(شيعى) غير قابل اعتماد
#ج؛ ذهبى پس از اين معرفى و از زبان احمد بن حماد الكوفى مينويسد كه ابن ابى دارم در آخرین روزهای زندگى اش هرچه برايش ميخواندند تاييد ميكرد منجمله مردى اين را برايش خواند كه: عمر با لگد به شكم فاطمه زد تا اینکه محسن سقط شد.
سپس ميگويد: پيرمرد گمراه و خطاكار
اثبات شد كه:
١) ملاى شياد با جعل متن، خود ذهبى را راوى معرفى كرده است
٢) ذهبى ابى دارم را بعنوان يك پيرمرد گمراه و كذاب معرفى كرده
٣) ذهبى ميگويد: حاكم نيشابورى نيز ابى دارم را شيعى غير قابل اعتماد معرفى كرده
٤) ملاى پسمانده هم ناقل خبر و هم خبر كلى متن را جعل و تحريف كرده و مخاطبنش را يك عده احمق فرض كرده است
@naghde_eslamm
#قسمت_هفتم
#الف: كتاب سير اعلام النبلاء كه نوشته ذهبى از ائمه بزرك اهل سنت فقط در معرفى راويان احاديث ميباشد و يك كتاب روائى نيست!
#ب؛ ذهبى در ج١٥ ص٥٧٨ در حال معرفى شخصى به نام (احمد بن محمد بن السرى بن ابى دارم) ميباشد كه وى را اينگونه معرفى ميكند:
رافضى كذاب = رافضى دروغگو ذهبى در ادامه ميگويد كه: حاكم نيشابورى از وى روايت كرده و گفته: رافضى(شيعى) غيرثقه = رافضى(شيعى) غير قابل اعتماد
#ج؛ ذهبى پس از اين معرفى و از زبان احمد بن حماد الكوفى مينويسد كه ابن ابى دارم در آخرین روزهای زندگى اش هرچه برايش ميخواندند تاييد ميكرد منجمله مردى اين را برايش خواند كه: عمر با لگد به شكم فاطمه زد تا اینکه محسن سقط شد.
سپس ميگويد: پيرمرد گمراه و خطاكار
اثبات شد كه:
١) ملاى شياد با جعل متن، خود ذهبى را راوى معرفى كرده است
٢) ذهبى ابى دارم را بعنوان يك پيرمرد گمراه و كذاب معرفى كرده
٣) ذهبى ميگويد: حاكم نيشابورى نيز ابى دارم را شيعى غير قابل اعتماد معرفى كرده
٤) ملاى پسمانده هم ناقل خبر و هم خبر كلى متن را جعل و تحريف كرده و مخاطبنش را يك عده احمق فرض كرده است
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️اشتباه فاحش نويسندگان قرآن در تدوين آيه ١٧٦ اعراف و ماستمالى فاجعه بار يك آخوند
آخوندى كه به استاد جعل حديث معروف است در ماستمالى كردن اشتباه قرآن در آيه ١٧٦ اعراف اين نكات را ذكر كرده است.
#الف) كلمه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف به معناى سگهاى هار است آنهم بدليل ال در ابتداى الكلب!
#ب) سگ هار معمولا دهانش باز است و زبانش در حركت است و اين حركت مانند بادبزنى است كه مقدارى او را خنك ميكند
#ج) سگ هار هميشه تشنه است
▪️در ادامه و در يك متن كامل پاسخ اين ادعا را خواهم داد.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
آخوندى كه به استاد جعل حديث معروف است در ماستمالى كردن اشتباه قرآن در آيه ١٧٦ اعراف اين نكات را ذكر كرده است.
#الف) كلمه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف به معناى سگهاى هار است آنهم بدليل ال در ابتداى الكلب!
#ب) سگ هار معمولا دهانش باز است و زبانش در حركت است و اين حركت مانند بادبزنى است كه مقدارى او را خنك ميكند
#ج) سگ هار هميشه تشنه است
▪️در ادامه و در يك متن كامل پاسخ اين ادعا را خواهم داد.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
بايد به ريش پدر محمد و قرآن متوليان احمق اين دين خنديد
بدون هيچ اغراقى رسما از ادمين كانال پرسمان اعتقادى دعوت ميكنيم كه به عنوان تاييد كننده مطالب ما در جمع ادمينهاى كانال نقدى بر اسلام حضور يابند.
ايشان براى ماستمالى اشتباه فاحش و احمقانه نويسنده قرآن مطالبى را نوشته است كه هم ادعاى ما در نقص و ايراد آيه را تاييد كرد و هم اينكه برخى از مخاطبين كانال كه به ما شك داشتند را قانع كرد كه ما از روى غرض نقد نميكنيم و با مطالعه كامل دست به اينكار زده ايم.
در اينكه آخوندها يك مشت بيسواد نادان هستند كه احترام بيهوده عده اى عوام آنها را در جايگاه خطيب و سخنران قرار داده است جاى هيچ شك و شبهه اى نيست و اما همين امر باعث شده اين موجودات پوزه شان را در كار و بحث و موضوعى فرو كنند.
مطالبى كه ايشان گفته را با شماره بندى بررسى ميكنم كه درك و فهمش راحت تر باشد و مطالبى كه طبق معمول سانسور كرده را نيز در انتها خواهم نوشت.
#الف) كلمه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف به معناى سگهاى هار است آنهم بدليل ال در ابتداى الكلب!
#ب) سگ هار معمولا دهانش باز است و زبانش در حركت است و اين حركت مانند بادبزنى است كه مقدارى او را خنك ميكند
#ج) سگ هار هميشه تشنه است
▪️پاسخ به ادعاى ايشان:
▪️الف) ما به تمامى ترجمه هاى موجود قرآن سر زديم، ٧ نمونه را هم براى شما بعنوان مثال آورده ايم اما در هيچكدام از آنها نامى از سگ هار وجود نداشت. در ادامه ٧ ترجمه مختلف اين آيه را بخوانيد هيچكدام نامى از سگ هار نياورده اند!
١) ترجمه پارس قرآن
٢) ترجمه دانشنامه اسلامى
٣) ترجمه الهى قمشه اى
٤) سايت موسوعة القرآن الكريم
٥) سايت عرفان در ترجمه قرآن
٦) ترجمه انصاريان
٧) تفسير الميزان
ايشان ادعا كرده است كه كلمه الكلب در آيه ١٧٦ اعراف به معناى سگ هار ميباشد و دليل آن وجود ال( الف لام) در ابتداى كلمه كلب است. جدا از اينكه در زبان عربى به سگ هار، كلب مسعور ميگويند و ال در ابتداى آن الف و لام معرفه است اما ايشان بايد با استناد به منابع معتبر و ترجمه هاى معتبر اثبات كند كه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف يعنى سگ هار و منبع مورد استفاده را ذكر كند.
▪️ب) #اولا؛ ويروس هارى تنها مخاص سگها نيست و گربه و گاو برخى ديگر از حيوانات هم به اين ويروس مبتلا ميشوند- و انسانها نيز به اين ويروس مبتلا ميشوند(مثلا آخوندهاى شيعه كه بلا استثناء هار شده اند).
#دوما؛ سگها بدليل بالا بودن دماى بدنشان(حدود ٣٩ درجه) در مناطق نيمه گرم و گرم بدليل گرماى زياد و عدم داشتن دستگاه تعرق پوستى و براى خنك شدن بدنشان زبانشان از دهانشان بيرون مى آورند و با ورود و خروج هوا به داخل بدنشان، مقدارى از دماى بدنشان را ميكاهند(در مناطق سرد و شمالى هيچ سگى را در حال له له زدن نخواهيد ديد. دليل له له سگها اين است كه سگها زبان بزرگى دارند و خروج آن باعث آسان شدن راه ورود و خروج هوا به داخل بدنشان ميشود حتى هنگام عمل جراحى سگ، زبان او را تا جاى ممكن بيرون ميكشند كه راه تنفس را حبس نكند.
#سوما؛ زبان سگها فقط از دهانشان خارج است در هنگام اين عمل ولى بعنوان بادبزن يا پنكه يا كولر عمل نميكند. حضرت استاد جعل حديث نوشته است زبان سگ مانند بادبزن عمل ميكند 😂
#چهارما؛ تنها تفاوت سگى كه به ويروس هارى مبتلا شده است و سگهاى معمولى اين است كه ويروس هارى باعث ميشود اين جانور باوفا برخى مواقع حالت خشنى به خود بگيرد و به كسى حمله كند. اينكه ويروس هارى باعث ميشود سگ هميشه احساس تشنگى كند جزو همان علم جعفر صادق است احتمالا چون چنين چرندى در هيچ سايت علمى وجود ندارد و اصولا سگهاى مبتلا به هارى بيشتر از زبانشان دندانشان را نشان ميدهند.
(در اين لينك علائم ويروس هارى در حيوانات را بخوانيد)
▪️نكته مهم؛
در آيه ميگويد: مثله كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث!
#ترجمه: همانند سگى است كه اگر به او حمله ور شويد له له ميزند و اگر او را رها كنيد بازهم له له ميزند.
▪️سئوال: نويسنده باشعور اين آيه نگفته است كه چرا بايد به يك سگ حمله ور شد؟
اين قسمت را حضرت استاد جعل الحديث سانسور كرده است كه آبروى الله نرود. درضمن ايشان توضيح نداده است كه چرا نويسنده نادان قرآن اشاره نكرده است كه آيا حمله ور شدن بيهوده به سگ او را تشنه ميكند كه له له ميزند؟
الله خبر نداشته است كه همين ويروس هارو باعث درمان سرطان مغز در انسان ميشود. بايد كل فقه اسلامى را در توالت انداخت و بر روى همه متوليان آن سيفون را كشيد.
اينجا درمان سرطان مغز توسط ويروس هارى را مطالعه بفرماييد.
بدون هيچ اغراقى رسما از ادمين كانال پرسمان اعتقادى دعوت ميكنيم كه به عنوان تاييد كننده مطالب ما در جمع ادمينهاى كانال نقدى بر اسلام حضور يابند.
ايشان براى ماستمالى اشتباه فاحش و احمقانه نويسنده قرآن مطالبى را نوشته است كه هم ادعاى ما در نقص و ايراد آيه را تاييد كرد و هم اينكه برخى از مخاطبين كانال كه به ما شك داشتند را قانع كرد كه ما از روى غرض نقد نميكنيم و با مطالعه كامل دست به اينكار زده ايم.
در اينكه آخوندها يك مشت بيسواد نادان هستند كه احترام بيهوده عده اى عوام آنها را در جايگاه خطيب و سخنران قرار داده است جاى هيچ شك و شبهه اى نيست و اما همين امر باعث شده اين موجودات پوزه شان را در كار و بحث و موضوعى فرو كنند.
مطالبى كه ايشان گفته را با شماره بندى بررسى ميكنم كه درك و فهمش راحت تر باشد و مطالبى كه طبق معمول سانسور كرده را نيز در انتها خواهم نوشت.
#الف) كلمه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف به معناى سگهاى هار است آنهم بدليل ال در ابتداى الكلب!
#ب) سگ هار معمولا دهانش باز است و زبانش در حركت است و اين حركت مانند بادبزنى است كه مقدارى او را خنك ميكند
#ج) سگ هار هميشه تشنه است
▪️پاسخ به ادعاى ايشان:
▪️الف) ما به تمامى ترجمه هاى موجود قرآن سر زديم، ٧ نمونه را هم براى شما بعنوان مثال آورده ايم اما در هيچكدام از آنها نامى از سگ هار وجود نداشت. در ادامه ٧ ترجمه مختلف اين آيه را بخوانيد هيچكدام نامى از سگ هار نياورده اند!
١) ترجمه پارس قرآن
٢) ترجمه دانشنامه اسلامى
٣) ترجمه الهى قمشه اى
٤) سايت موسوعة القرآن الكريم
٥) سايت عرفان در ترجمه قرآن
٦) ترجمه انصاريان
٧) تفسير الميزان
ايشان ادعا كرده است كه كلمه الكلب در آيه ١٧٦ اعراف به معناى سگ هار ميباشد و دليل آن وجود ال( الف لام) در ابتداى كلمه كلب است. جدا از اينكه در زبان عربى به سگ هار، كلب مسعور ميگويند و ال در ابتداى آن الف و لام معرفه است اما ايشان بايد با استناد به منابع معتبر و ترجمه هاى معتبر اثبات كند كه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف يعنى سگ هار و منبع مورد استفاده را ذكر كند.
▪️ب) #اولا؛ ويروس هارى تنها مخاص سگها نيست و گربه و گاو برخى ديگر از حيوانات هم به اين ويروس مبتلا ميشوند- و انسانها نيز به اين ويروس مبتلا ميشوند(مثلا آخوندهاى شيعه كه بلا استثناء هار شده اند).
#دوما؛ سگها بدليل بالا بودن دماى بدنشان(حدود ٣٩ درجه) در مناطق نيمه گرم و گرم بدليل گرماى زياد و عدم داشتن دستگاه تعرق پوستى و براى خنك شدن بدنشان زبانشان از دهانشان بيرون مى آورند و با ورود و خروج هوا به داخل بدنشان، مقدارى از دماى بدنشان را ميكاهند(در مناطق سرد و شمالى هيچ سگى را در حال له له زدن نخواهيد ديد. دليل له له سگها اين است كه سگها زبان بزرگى دارند و خروج آن باعث آسان شدن راه ورود و خروج هوا به داخل بدنشان ميشود حتى هنگام عمل جراحى سگ، زبان او را تا جاى ممكن بيرون ميكشند كه راه تنفس را حبس نكند.
#سوما؛ زبان سگها فقط از دهانشان خارج است در هنگام اين عمل ولى بعنوان بادبزن يا پنكه يا كولر عمل نميكند. حضرت استاد جعل حديث نوشته است زبان سگ مانند بادبزن عمل ميكند 😂
#چهارما؛ تنها تفاوت سگى كه به ويروس هارى مبتلا شده است و سگهاى معمولى اين است كه ويروس هارى باعث ميشود اين جانور باوفا برخى مواقع حالت خشنى به خود بگيرد و به كسى حمله كند. اينكه ويروس هارى باعث ميشود سگ هميشه احساس تشنگى كند جزو همان علم جعفر صادق است احتمالا چون چنين چرندى در هيچ سايت علمى وجود ندارد و اصولا سگهاى مبتلا به هارى بيشتر از زبانشان دندانشان را نشان ميدهند.
(در اين لينك علائم ويروس هارى در حيوانات را بخوانيد)
▪️نكته مهم؛
در آيه ميگويد: مثله كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث!
#ترجمه: همانند سگى است كه اگر به او حمله ور شويد له له ميزند و اگر او را رها كنيد بازهم له له ميزند.
▪️سئوال: نويسنده باشعور اين آيه نگفته است كه چرا بايد به يك سگ حمله ور شد؟
اين قسمت را حضرت استاد جعل الحديث سانسور كرده است كه آبروى الله نرود. درضمن ايشان توضيح نداده است كه چرا نويسنده نادان قرآن اشاره نكرده است كه آيا حمله ور شدن بيهوده به سگ او را تشنه ميكند كه له له ميزند؟
الله خبر نداشته است كه همين ويروس هارو باعث درمان سرطان مغز در انسان ميشود. بايد كل فقه اسلامى را در توالت انداخت و بر روى همه متوليان آن سيفون را كشيد.
اينجا درمان سرطان مغز توسط ويروس هارى را مطالعه بفرماييد.
Telegram
نقدى بر اسلام
▪️اشتباه فاحش نويسندگان قرآن در تدوين آيه ١٧٦ اعراف و ماستمالى فاجعه بار يك آخوند
آخوندى كه به استاد جعل حديث معروف است در ماستمالى كردن اشتباه قرآن در آيه ١٧٦ اعراف اين نكات را ذكر كرده است.
#الف) كلمه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف به معناى سگهاى هار است…
آخوندى كه به استاد جعل حديث معروف است در ماستمالى كردن اشتباه قرآن در آيه ١٧٦ اعراف اين نكات را ذكر كرده است.
#الف) كلمه الكلب در آيه ١٧٦ سوره اعراف به معناى سگهاى هار است…