نقد دین اسلام
531 subscribers
15.9K photos
9.85K videos
1.49K files
9.2K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 محمد، پيامبرى كه هيچ اعتقادى به خدا نداشت!

#قسمت_چهاردهم

🌙داستان عجيب روابط مخفيانه محمد بن عبدالله، و دحيه كلبى، جوان زيباروى مسيحى

مورخين بزرگ اسلام همچنين نوشته اند كه:
«دحية الكلبی» خواهری داشته است به نام «#شرّاف» که محمد بن عبدالله از او خواستگاری کرده و بر آن بوده است تا با وی ازدواج کند، اما اين بانو پیش از ازدواج با محمد در گذشته است.
#منابع:
١) البلاذری، كتاب فتوح البلدان، جلد اول، صفحه ۴۶۰
٢) ابن حجر عسقلانی، الاصابة في تميز الصحابه، جلد اول، صفحه ۱۳۷۸.

#بلاذری و سایر تاریخنویسان بزرگ اسلام در مورد سرگذشت اين جوان زيباروى مسيحى نوشته اند كه:
«دحية الكلبی» پس از #جنگ_احذ و یا #جنگ_خندق اسلام آورد و محمد او را در سال ۶ و یا ۷ هجری قمری به نمایندگی از سوی خود نزد امپراتور روم شرقی، «هراکلیوس» (هرقل) فرستاد که او را به اسلام فراخواند.
#منبع:
بلاذری، فتوح البلدان، جلد اول، صفحه ۵۳۱.

«دحية الكلبی» تا زمان خلافت «معاوية بن ابی سفیان» زنده بود و در سال ۴۵ هجری قمری در زمان خلافت معاویه در دمشق درگذشت.
#فرید_الدین_عطار_نیشابوری شاعر و دانشمند پرآوازه ايرانى نیز در قصاید، ترجيعات و غزلیاتش به «دحية الكلبی» توجه داشته و در بیتی در اينباره چنين سروده است:
ز بس کآمد همی جبریل نزدت
شده چون دحية الكلب القریشی
#منبع:
دکتر محمود کامیار، تاریخ قرآن (تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۹)، ص ۶۳، نقل از ابن عساکر، تهذیب، جلد اول، ص ۲۶۸.
این بود شرح بالیده «دحية الكلبی» جوان زیبا چهره عرب و چگونگی روابط او با محمد بن عبدالله.
در باره آنچه که در بالا در باره اینکه جبرئیل به شکل «دحية الكلبی» بر محمد نازل شده و یا جبرئیل برای او از سوى الله وحی آورده که به طایفه یهودی# بنی_قریظه حمله و آنها را قتل عام و اموال و دارائیها و زنانشان را برباید، بدون تردید این داستانهاى كودكانه تنها از ذهن زيرك و فرصت طلب خود محمد سرچشمه می گرفته است و انسان خردمند امروزى نميتواند به سادگى و با بستن چشم بر روى واقعيات آن را باور كند.

ادامه دارد ....

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام

https://t.me/naghde_eslamm/21528
Forwarded from نقدى بر اسلام
●اعتراف یکی از بزرگترین یاران پیامبر اسلام به #تحریف_قرآن


#قسمت_چهاردهم (آخر)


⚡️در سیزده قسمت قبل به صورت کاملا مستند، ثابت کردیم که بحث تحریف قرآن بسیار عمیق و ریشه دار است و منحصر به تاریخ معاصر نمی‌شود، بلکه از صدر اسلام و نزد کاتبین قرآن و یاران پیامبر نیز بحث تحریف وجود داشته است.

⚡️قرآن فعلی دارای ۱۱۴ سوره است، در حالی که عبدالله بن مسعود، صحابی بزرگ پیامبر و از کاتبین قرآن بر این باور بوده که سوره حمد، ناس و فلق جزو قرآن نبوده است و برای همین او در نسخه ای از قرآن که خودش نوشته اینها را نیاورده است.

⚡️در قسمتهای قبل در لابلای اسناد اعتقاد عبدالله بن مسعود به تحریف قرآن، ثابت کردیم که صحابی دیگر پیامبر(ابی بن کعب) نیز قائل به تحریف قرآن بوده است؛ او دو سوره را به قرآنی که خودش جمع آوردی کرد، نوشت. قرآن ابی بن کعب ۱۱۶ سوره داشت و قرآن فعلی ۱۱۴ سوره دارد که نشان می دهد قرآن تحریف شده است.

"عبد الرحمن نجدی حنبلی" از علمای مشهور اسلامگرا در کتاب «حاشیة مقدمة التفسیر» می‌نویسد:

#متن_عربی : وکان فی مصحف ابن مسعود مائة واثنتی عشرة سورة، لأنه لم یکتب المعوذتین وفی مصحف أبی: مائة وست عشرة سورة لأنه کتب فی آخره سورتی: اللهم إنا نستعینک، واللهم إیاک نعبد.

#منبع : الحنبلی النجدی، عبد الرحمن بن محمد بن قاسم، حاشیة مقدمة التفسیر، صفحه ۲۹، الطبعة: الثانیة

#ترجمه : در قرآن ابن مسعود ۱۱۲ سوره وجود داشت، به این دلیل که او سوره ناس و فلق را در مصحفش ننوشت و در قرآن ابی بن کعب ۱۱۶ سوره بود به این دلیل که او در آخر مصحفش دو سوره‌ «: اللهم إنا نستعینک» و «اللهم إیاک نعبد» را نوشت.

⚡️همانطور که مشاهده کردید کسی که کاتب وحی بوده و یار صمیمی و نزدیک محمد بوده است بر این باور بوده که قرآن تحریف شده است و آیات و سوره هایی بر قرآن اضافه شده و همچنین کم شده، در حالی که جزو قرآن نبوده است.


www.eslam.nu
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_چهاردهم

#عبدالله_حضرمی با هفتاد تن از همراهانش را که از بیم جان بر دژی پناه برده بودند بدستور #على، آن دژ به آتش کشیده شد و همه را زنده زنده سوزاندند که یک تن رهایی نیافت و زمانی دراز بوی گوشت بدنهای سوخته شده در هوا پخش بود و مردم را آزار میداد.
#متن_عربى: وَكَتَبَ إِلَى عَلِيٍّ مَعَ ظَبْيَانَ بْنِ عُمَارَةَ، وَكَانَ مِمَّنْ قَدِمَ مَعَ جَارِيَةَ وَإِنَّ جَارِيَةَ قَدِمَ عَلَيْنَا فَسَارَ إِلَى ابْنِ الْحَضْرَمِيِّ فَقَتَلَهُ حَتَّى اضْطَرَّهُ إِلَى دَارٍ مِنْ دُورِ بَنِي تَمِيمٍ، فِي عِدَّةِ رِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِهِ بَعْدَ الإِعْذَارِ وَالإِنْذَارِ، وَالدُّعَاءِ إِلَى الطَّاعَةِ، فَلَمْ يُنِيبُوا وَلَمْ يَرْجِعُوا، فَأَضْرَمَ عَلَيْهِمُ الدَّارَ فَأَحْرَقَهُمْ فِيهَا، وَهُدِمَتْ عَلَيْهِمْ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٥ ص ١١٢
لينك صفحه كتاب در سايت حوزه:
http://lib.efatwa.ir/47196/5/112

روزی ،على، از #ولید پسر عقبه خواست تا پیرو او گردد وليد پاسخ داد
بر چه اميد با تو بيعت كنيم پر و بال ما را تو كندى و سينه ما را پر از كين كردى، پدر مرا تو كشتى
#منبع:دفتر زندگانی حسین پوشينه دوم نوشته زین العابدین رهنما چاپ ششم برگ ٣٧٣ و ٣٧٤
ای کاش #روشنفکرنمایان ما به اندازه ولید تازی خرد میداشتند و بر خونهای نیاکان خود ارج می نهادند و بدینگونه خفت بار ۱۴۰۰ سال با همه نیرو در زمینه بزرگداشت دشمنان دیرینه خود کوشش نمی نمودند و روان نیاکان خود را نمی آزردند
در #جنگ_جمل برای دستیابی برهبری با #عایشه همسر دردانه محمد جنگید و به اندازه ای آدم کشت که دفترهای اسلامی ستاینده او میگویند از کشته ها پشته ساخت و سه بار شمشیر او خم شد
٪#منبع: منتخب التواريخ در زندگانی چهارده معصوم نوشته حاج محمد هاشم خراسانی برگ ١٦٣ میگوید در یکی از جنگهای صفین با معاویه بگفته #علامه_مجلسی شمار مقتولین بدست على از پانصد نفر علاوه بودند و چند مرتبه ذوالفقار او خميده شد و با زانوى مبارك راست ميكرد
لينك صفحه از #كتاب_منتخب_التواريخ صفحه ١٦٣ در اثبات مطلب بالا :
https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/image/34297 }
در رویداد خونین #صفین برای دستیابی بر پیشوایی که چهارده ماه و هیجده روز بدرازا کشید و کشته شدگان بدست او و یارانش را سی و شش هزار تا چهل هزارتن دانسته اند که آمده است خانواده ای در #بصره برجای نماند تا از شمشیر #على داغدار نباشد
#منابع:
١) دفتر زندگانی حسین نوشته زین العابدین رهنما پوشینه دوم برگ ۱۲۹
٢) دفتر مرد نامتناهی نوشته حسن صدر برگ ۲۲ در یکی از جنگهای صفين على پانصد کس را با دست خود و با شمشیر کشت در آن حد که چندین شمشیر عوض کرد
از #کتاب_زندگانی_علی ابن ابی طالب تالیف عمر ابوالنصر)

ادامه دارد .....
Forwarded from نقدى بر اسلام
●زنده به گور کردن زن، هدیه اسلام به نیمی از مردم دنیا!


#قسمت_چهاردهم
#زن_در_اسلام


⚡️با نگاهی به آیات قرآن و سنت اسلامی متوجه می‌شوید که اسلام زن‌ستیز ترین تفکر در تاریخ بشریت است.

⚡️هیچ تفکر، جریان و گروهی در تاریخ نتوانسته به اندازه اسلام به زن‌ستیزی، جنایت و تبعیض بپردازد.

⚡️در این قسمت با اشاره به آیه ۲۲۳ سوره بقره یکی از اهانتهای بزرگ قرآن به زنان را نشان خواهیم داد که مطابق این آیه، از دید قرآن زنان کشتزارهای جنسی هستند که بایستی در هر حال و مکان و زمانی به مردان سرویس جنسی دهند.


~سوره بقره: #متن_عربی: نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ﴿۲۲۳﴾

#ترجمه: زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید.

⚡️در این آیه، زن ستیزی قرآن کاملا مشهود است زیرا مردان را مورد خطاب قرار داده و با نگاه جنسی به زنان، به مردان می‌گوید که به هر طریق و هر شکل و هر زمانی که مایل هستید با زنانتان سکس بکنید زیرا آنان مثل زمین های کشتزاری هستند که باید بذر پاشی شوند.

⚡️فارغ از این اهانت غیر قابل چشم‌پوشی قرآن، این سوال مطرح می‌شود که آیا امکان دارد این سخن سخیف و زن ستیزانه از جانب پروردگار عالم باشد؟ آیا در شان خداوند است که این‌گونه اهانت و فحاشی کند؟

⚡️این سخنانِ یک مرد شهوت‌ران(محمد پیامبر اسلام) است که در اوج بی‌خردی به زنان اهانت کرده است و امتیازات جنسی برای مردان در نظر گرفته است.

@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
ادعای واهی پاکیزگی در اسلام و عدم رعایت بزرگان آن

#قسمت_چهاردهم

✍🏻یکی از دروغ‌هایی که اسلام‌گرایان مطرح می‌کنند این است که مدعی می‌شوند اسلام دین پاکی است و رعایت نظافت از پایه های ایمان به شمار می‌رود.

✍🏻زمانی که به تاریخ صدر اسلام و زندگی محمد پیامبر اسلام و اصحاب و اهل بیت او می‌نگریم، می‌بینیم که خبری از نظافت وجود ندارد؛ در قسمتهای قبل اسناد صحیحی را آوریم که مطابق آن پیامبر اسلام دستور به بلند کردن ریش و نهی از کوتاه کردن آن کرده بود و سپس اسناد صحیحی را در مورد وجود شپش در نزدشان به علت بلندی ریش و عدم رعایت پاکیزگی آوردیم و در این قسمت نیز از کتب شیعه با سند صحیح می‌آوریم.

علامه محمد تقی مجلسی در کتاب خویش می‌نویسد:

#متن: امام محمد باقر هر گاه شپشی را در مسجد می‌دید در سنگ ریزه دفن می‌کردند.
و در حدیث صحیحی از عبدالله بن سنان منقول است که امام جعفر صادق گفت که اگر بیابی شپشی در اثنای نماز آنرا دفن کن در سنگریزه، و مثل اینست قویه ابوحمزه و حسنه کالصحیحه حسین که گفت سؤال کرد از امام جعفر صادق از شخصی که در نماز باشد و شپشی را به بیند گفت که آنرا دفن کند در سنگریزه و علی بن ابی طالب نیز چنین گفت.
و باسانید صحيحه منقول است از حلبی که گفت سؤال کردم از امام جعفر صادق از شخصی که بدنش خارد و بخاراند در نماز که در جواب گفت که باکی نیست و از آنحضرت سؤال کردم از شخصی که پشه و کیک و شپش و مگس را در نماز بکشد آیا اینها نماز را را باطل میکند یا وضو را میشکند حضرت فرمودند که نه.

#منبع: کتاب لوامع صاحبقرانی، نوشته علامه مجلسی، جلد ۴ صفحات ۳۳۸ و ۳۳۹


✍🏻بر طبق این اسانید صحیح، امام صادق و امام باقر، به همراه یارانشان به حدی کثیف بودند و نظافت را رعایت نمی‌کردند که در بدن خود شپش داشتند.؛ وبسایت ویکی‌پدیا در مورد شپش می‌نویسد: "شپش تن و سر اختلافات جزئی دارند و به‌طور کلی شپش سر از نظر اندازه کوچک‌تر و از نظر رنگ تیره‌تر و از نظر پوشش مقاوم‌تراست و شکاف‌های انتهای بدن آن عمیق‌تر است. به تجربه ثابت شده استفاده از نرم‌کننده‌های مو در استحمام روزانه و هم‌زمان شانه کردن موها بهترین روش خلاص شدن از شراین انگل می‌باشد". هم‌چنین این وبسایت در مورد مبارزه با شپش می‌نویسد: "با توجه به زیست‌شناسی شپش، بهترین راه رعایت موازین بهداشت فردی به ویژه استحمام و استفاده از آب گرم و صابون است. تعویض لباس‌های زیر، کوتاه کردن موها،...از راه‌های کاهش احتمال آلودگی به شپش است".

✍🏻شپش، بدن امام صادق، امام باقر و یارانشان را فراگرفته بود و در نمازشان شپش‌ها را در زمین دفن می‌کردند و یکی از دلایل مبتلا شدنان به شپش، بلندی ریش و عدم نظافت می‌باشد که در قسمت قبل آوردیم که محمد پیامبر اسلام به آنها دستور به بلند کردن ریش و عدم کوتاه کردن آن داده بود؛ آیا در اسلام جایی برای پاکیزگی و نظافت وجود دارد؟

✍🏻چرا امام صادق و امام باقر یارانش را به پاکیزگی تشویق نمی‌کرد؟ چرا نمی‌گوید به حمام بروید و شپش ها را از بین ببرید، در حالی که می‌گوید آن ها را در زمین بیاندازید؟

@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥چه كسی و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟

#قسمت_چهاردهم

۳: اکنون اگر قرآن را بخوانید متوجه می شوید که نویسنده داستان های یهودیان و مسیحیان را بدون هیچ نظم مشخصی بازگو می کند و به خاطر همین است که وانزبروگ می گوید که “روی هم رفته کمیت ارجاعات و تکرارهای مکرر و سبک شدیداً جدلی آن همگی نشان می دهد که متن در جَوی محفلی مذهبی نوشته شده است که در آن بر حجمی از نوشته های آشنا در خدمت یک آموزه هنوز ناآشنا تاکید می شود”.
به وانزبروگ Wansbrough بر می گردیم که پدیده جالبی را در قرآن بررسی می کند و اینکه به نظر می آید الله عادت دارد که خود را تا حد خسته کننده ای به شکل های ادبی مختلف تکرار کند و من نمونه ساده از این پدیده را به شما نشان خواهم داد،
اما از الفبای عربی استفاده می کنم و بعد آنرا به شما توضیح خواهم داد.
اگر به #سوره ۱۶ آیه ۶۶ رجوع کنید:
وان لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونه
و اگر به #سوره ۲۳ آیه ۲۲ رجوع کنید:
وان لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونها
این دو عبارت را با هم مقایسه کنید،
آنها عینا یکی هستند به جز کلمه آخر که در دومی یک الف اضافه دارد. اولی یک خطا گرامری است چون موضوع جمع و مونث است و باید در آخر یک الف در ضمیر اضافه شود و عبارت دوم این خطا را تصحیح کرده یا اینکه #قرآن_نویسندگان_متعددی_داشته که برخی با گرامر صحیح عربی آشنا بوده اند و برخی خیر و من معتقدم که این توضیح بهتری برای چنین پدیده ای است.
این پدیده را وانزبروگ “سنن گوناگون” می خواند و همانطور که کوک Cook می گوید:
“ما در قران نتایج حاصل از پیشرفت های مستقل و احتمالا از سنت های محلی داریم که کمابیش در نسخه نهایی گنجانده شده و دست نخورده باقی مانده اند” و به بیان دیگر قرآن باید نویسندگان متعددی داشته باشد.
پیشتر در جایی گفته ام که منابع قرآن به پیش از محمد برمی گردد و یک نمونه اش به شرح زیر است:
قرآن به ما گریزی می زند به مردمی تحت عنوان اهل ایکه ستمگر بوده اند (سوره ۱۵ آیه ۷۸) و سنت اسلامی اصلا نمی تواند بگوید که این مردم ایکه چه کسانی بوده اند جز اینکه بگویند این کلمه نام یک مکان و وادی بوده و الله اعلم.
حال کلمه ایکه باید از کلمه Leuke Kome آمده باشد یعنی یک کلمه یونانی برای شهر سفید و درواقع شما نام Leuke Kome را در ادبیات یونانی و پریپلوسی می یابید و این یک بندری در پادشاهی نباطیان است.
اما این کلمه از منابع ادبی تا قرن سوم حذف می شود.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥چه كسی و با چه هدفى قرآن را نوشته است؟

#قسمت_چهاردهم

۳: اکنون اگر قرآن را بخوانید متوجه می شوید که نویسنده داستان های یهودیان و مسیحیان را بدون هیچ نظم مشخصی بازگو می کند و به خاطر همین است که وانزبروگ می گوید که “روی هم رفته کمیت ارجاعات و تکرارهای مکرر و سبک شدیداً جدلی آن همگی نشان می دهد که متن در جَوی محفلی مذهبی نوشته شده است که در آن بر حجمی از نوشته های آشنا در خدمت یک آموزه هنوز ناآشنا تاکید می شود”.
به وانزبروگ Wansbrough بر می گردیم که پدیده جالبی را در قرآن بررسی می کند و اینکه به نظر می آید الله عادت دارد که خود را تا حد خسته کننده ای به شکل های ادبی مختلف تکرار کند و من نمونه ساده از این پدیده را به شما نشان خواهم داد،
اما از الفبای عربی استفاده می کنم و بعد آنرا به شما توضیح خواهم داد.
اگر به #سوره ۱۶ آیه ۶۶ رجوع کنید:
وان لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونه
و اگر به #سوره ۲۳ آیه ۲۲ رجوع کنید:
وان لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونها
این دو عبارت را با هم مقایسه کنید،
آنها عینا یکی هستند به جز کلمه آخر که در دومی یک الف اضافه دارد. اولی یک خطا گرامری است چون موضوع جمع و مونث است و باید در آخر یک الف در ضمیر اضافه شود و عبارت دوم این خطا را تصحیح کرده یا اینکه #قرآن_نویسندگان_متعددی_داشته که برخی با گرامر صحیح عربی آشنا بوده اند و برخی خیر و من معتقدم که این توضیح بهتری برای چنین پدیده ای است.
این پدیده را وانزبروگ “سنن گوناگون” می خواند و همانطور که کوک Cook می گوید:
“ما در قران نتایج حاصل از پیشرفت های مستقل و احتمالا از سنت های محلی داریم که کمابیش در نسخه نهایی گنجانده شده و دست نخورده باقی مانده اند” و به بیان دیگر قرآن باید نویسندگان متعددی داشته باشد.
پیشتر در جایی گفته ام که منابع قرآن به پیش از محمد برمی گردد و یک نمونه اش به شرح زیر است:
قرآن به ما گریزی می زند به مردمی تحت عنوان اهل ایکه ستمگر بوده اند (سوره ۱۵ آیه ۷۸) و سنت اسلامی اصلا نمی تواند بگوید که این مردم ایکه چه کسانی بوده اند جز اینکه بگویند این کلمه نام یک مکان و وادی بوده و الله اعلم.
حال کلمه ایکه باید از کلمه Leuke Kome آمده باشد یعنی یک کلمه یونانی برای شهر سفید و درواقع شما نام Leuke Kome را در ادبیات یونانی و پریپلوسی می یابید و این یک بندری در پادشاهی نباطیان است.
اما این کلمه از منابع ادبی تا قرن سوم حذف می شود.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/30117
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥امامت مورد ادعاى شيعيان، ادعائى بى اساس و دروغين!

#قسمت_چهاردهم ( پایانی)

۳) آيا علی نیز از امامت خود بیخبر بود؟ زیرا با غاصبان خلافت(به قول اخوندها) از درِ دشمنی در نیامد که هیچ، با آنها نیز دوستی کرد تا آنجا که به عمر (که میخواست شخصا برود به جنگ فارسها ) گفت: نرو مبادا بوجودت آسیبی برسد که این آسیب به اسلام است
و در خطبه ٢٨٨ نهج البلاغه آنهمه تعريف و تمجيد از عمر كرده است!!!
۴) با گواه تاريخ علی فرزندانی بنام عمر و ابوبکر و عثمان داشت، اخوندهاي شیعه میگویند مقصودش نامگذاری به نام اینها نبوده بلکه علی دوستی داشته بنام عثمان بن مظعون و از این قبیل….
اگر اينها خلافت را غصب كرده بودن و ... پس چرا علي دختر خردسالش ام كلثوم را به عقد عمر دراورد؟؟
ايا اين هم به زور و غصبي بوده ؟؟؟
۵) حسن فرزند على هم نمیدانست که شیعه هابه او منصب امامت الهی را داده اند چون اگر میدانست هرگز به خود جرات نمیداد که امامت الهی را بدهد به معاویه ان هم در مقابل پول !!!
۶) آخوندهاى شیعه میگویند امامان علم به همه امور غیبی دارند اما گویا حسین هم نمیدانست که امام شده و علم غیب دارد، زیرا اگر علم غیب میداشت حداقل آب کافی بار شترهایش میکرد تا در صحرای کربلا علی اصغر شش ماهه تشنه نماند، بعد مگر بچه شش ماهه آب میخورد یا شیر مادر ؟؟؟
اگر اخوند بگوید شیر مادرش خشک شده بود میگوییم ای اخوند پس چرا میروی سر قبر مردی که قدرت ندارد شیر را در سینه های زنش جاری کند و بعد از او میخواهی به زن نازای تو فرزند بدهد؟؟؟
۷) زیدی ها (پسر عموهای امامان) هم نمیدانستند که امامت حق ۱۲ امام شیعه است اگر میدانستند هرگز بدون اجازه امام باقر و صادق و جعفر و رضا قیام نمیکردند.
۸) بقیه امامان هم با آنکه حکم از طرف الله داشتند هرگز جرات نکردند مطابق حکمنامه عمل کنند، عمل به کنار! و همه در كنج خلوت خود با پول اهدايي خلفاي وقت مشغول ملاعبه با كنيزان بودند تا اخر عمر و امان از يك كتاب مفيد يا يك اختراع براي جامعه بشريت .
بعضی از امامان حتی حکم نامه خود را جرات نکردند به مردم نشان دهند!!
که امامان از امام سجاد ب بعد از ترس خلفای بنی امیه و بنی عباس منکر حکم نامه و منصب الهی خود شدند و اخوندهاي شیعه میگویند مجبورا تقیه میکردند!!!
پس اینها همه دلیل است که ۱۲ امام شیعه بصورتی که شیعه میگوید وجود خارجی نداشتند و شیعه داستان مضحک و غلو بزرگ خود را بروی ۱۱ چهره حقیقی بنا نهاده و چهره دوازدهمی بطور کلی وهم و خیال است و تازه این ۱۱ چهره حقیقی نیز شخصیتی مطابق با داستانسرایی های شیعه ندارند.
برای مثال عرض کنم که حالا زندگی آیت الله شریعتمداری جلوی چشم ماست خمینی او را دستگیر کرد و او در جلوی چشم همه گفت من گناه کردم و خلع لباس شد.
حالا اگر کسی از پیروان شریعتمداری ادعا کند آیت الله العظمی شریعتمداری علم غیب داشته! او قدرت کل بوده، او عصای موسی را داشته او میتوانسته دنیا را کن فیکون کند، آیا این ادعاها با عملکردی ضعیفی که شریعتمداری از خود نشان داده باورکردنی هست ؟؟ هرگز!!
همین مثل مثال امامان در مقابل خلفای عباسی است.
پس از هر سو بنگری درمیابی که ۱۲ امام (منصوب از طرف خدا) با آن علم و قدرت بی پایان که شیعه میگوید هیچوقت وجود خارجی نداشتند و دروغي بيش نيست براي حكمراني يك مشت اخوند دروغ پرداز و بي اصل و ريشه .
جدا از همه اينها اگر امامت از طرف خدا تفويض شده و شيعه و امامت شيعه برحق است چرا شيعيان به بيش از ٧٠ فرقه مختلف تقسيم شده اند؟؟

https://t.me/naghde_eslamm/30489
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ تاريخ شكل گيرى قرآن در تضاد با تعريف معجزه است.

#قسمت_چهاردهم

#یکم، یکی از ویژگی های قرآن تکنیک خبری است. تکنیک خبر رسانی و حکایتگری و در این مدل هر خبر یکسری حکایت و داستانهایی را مطرح می کند. هدف این الگو متمایل نمودن ذهن بسوی عالم قدسی و پیام مقدس است. در این مدل اخبار ردیف می شوند بدون آنکه منبع آنها مشخص شود.
#دوم، هر خبر، کوتاه و یکتا و مستقل است و خبرها پشت سر هم می آیند. آنها دارای نوسان بوده و فاقد یکپارچگی و نظم هستند. راوی ها خبرها را می گویند و تکرار می کنند تا تکرارشان، به خبر حقیقت و حقانیت بخشد و ذهن را آماده پذیرش پیام کند.
#سوم، در متن خبر، گاه تاکید پررنگ در عرصه بازگوئی «تاریخی» است و گاه تاکید پررنگ در عرصه دینی می باشد. خبر بر تاریخ و دین یهود و اسطوره های یهودیت تاکید میکند و حقانیت را از آن موسی می داند. بنابراین ساختار مطلب نقلی و بسته است و دربرگیرنده روش فلسفی و اندیشیدن و پرسشگری و تجربه اندوزی نیست.
#چهارم، سنت خبر روش اصلی روایت است و بعدها در تاریخ اسلام ادامه می یابد. لازم به گفتار است که در سنت قرن هشتم عرب کسانی که حکایت داخلی و پیرامونی امت اسلامی را بازگو می کنند «اخباریون» نامیده می شوند. اخبار در کتاب های مشهور «کتاب تصرفات» از سیف بن عمر، مرگش در ۷۹۶ میلادی، کتاب «الطبقات» از ابن سعد بغدادی، شاگرد الواقدی، مرگش بسال ۸۴۵ میلادی، و کتاب «تاریخ مدینه» از عمر بن شبه، مرگش بسال ۸۷۷، جمع آوری شده اند.
#پنجم، همین الگو در سنت روایت مربوط به رفتار و گفته های پیامبر به اجرا درمی آید و حدیث ساخته می شود. در باره احادیث باید گفت که آنها بطور عمده از شکل خبری برخوردارند و توام با شناخت از قرائت های گوناگون قرآن اند. نمایندگان این سبک در احادیث، دو متخصص حدیث ایرانی تبار، «محمد البخاری» (۸۷۰ میلادی) و «ابوالحسین مسلم بن الحجاج القشیری النیسابوری» (۸۷۵ میلادی) میباشند.
#ششم، در سبک قرآن جنبه های دیگری در روش خبر نیز وجود دارد. در قرآن، آیه های متمایل به سرود وجود دارد، مانند سوره «الرحمن» که دارای آیه های کوتاه بوده، اخبار و احکام را پیاپی اعلام می کند و آهنگین و گاه قافیه دار است. البته به اعتقاد برخی پژوهشگران مانند«آلفردلوئی دو پرمار»، بر پایه آثار و نشانه های موجود «الرحمن» که بمعنای بخشنده است نام خدای یهودیان و مسیحیان در دوران کهن عرب پیش از اسلام بوده است. بر پایه نظر همین مورخ این سوره نزدیکی فراوانی با قسمت ۱۳۶ انجیل دارد.

ادامه دارد ...

https://t.me/naghde_eslamm/32074
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ اسماء الله الحسني، صفاتى براى الله يا نام بتهاى عرب؟

#قسمت_چهاردهم

اصولا #شیعیان هر چیز و هر اتفاقی و هر چیز خوب و بدی را تفسیر باطنی نموده و به ائمه تاویل می نمایند.در عمل و نه در تئوری، دوباره تاکید می کنم در عمل شیعیان اگر خوبی به آن ها برسد کار ائمه و ابوالفضل و علی اصغر و رقیه هست و مشکلات و بدی ها از جانب الله به آن ها می رسد و با خود می گویند خواست خدا بود. جالب هست بقیه شهداء کربلا از این خاصیت شفا دهی محرومند که این خود از عجائب این قوم هست.
مثلا کسی تا بحال نشنیده ابوبکر و عمر و عثمان از شهیدان کربلا چنین اموری خارق العاده را انجام بدهند.
البته شیعه تقسیم بندی هایی در ربوبیت قائل هست و طبیعتا پای ائمه هم حتی در داستان ربوبیت باز شده است به طوری که الربّ نزد شیعه به ائمه نیز اطلاق می شود.
رب السموات برای شیعه الله است و رب الارض امام یا ائمه هستند،
چنانچه در تفسیر القمی جلد ٢ صفحه ٢٥٣ در ذیل آیه (وأشرقت الارض بنور ربها) چنین بیان کرده است:
قوله: (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا) حدثنا محمد بن أبي عبد الله عليه السلام قال: حدثنا جعفر بن محمد قال : حدثني القاسم بن الربيع قال: حدثني صباح المدائني قال : حدثنا المفضل بن عمر انه سمع أبا عبد الله عليه السلام يقول في قوله: " و أشرقت الارض بنور ربها " قال رب الارض يعني إمام الارض ، فقلت : فإذا خرج يكون ماذا ؟ قال : إذا يستغني الناس عن ضوء الشمس و نور القمر و يجتزون بنور الامام .
#ترجمه:
در تفسیر بخشی از آیه(وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا)( و زمین به نور پروردگار خود روشن گردد) مفضل بن عمر مي گويد از امام صادق عليه السلام شنيدم که در تفسير اين آيه مي فرمود: پروردگار زمين، يعني امام زمين
راوي مي گويد: عرض کردم هر گاه ظهور کند چه مي شود؟ امام عليه السلام فرمود: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بي نياز مي شوند و به نور امام اکتفا مي کنند.(به همين راحتى)

ادامه دارد.....

https://t.me/naghde_eslamm/33111
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ چرا اسلام را كنار گذاشتم؟

#قسمت_چهاردهم

٣٩) در آیه ٣٧ #سورة_النحل می خوانیم که: ای رسول خدا، تو اگر چه بسیار حریص و مشتاق هدایت خلق هستی، ولی خدا آنان را از گمراهی هدایت نمی کند و آنها یاری کننده ای نیست. این آیه به قولی می گوید که ای پیامبر، زحمت بيهوده نکش، خدا خودش نمی خواهد که گمراهان را هدایت کند!
معلوم نیست پس قرات برای که آمده؟ هدایت یافتگان خدا که نبازی به ارشاد ندارند!
٤٠) به آیه ٧١ #سوره_نحل توجه کنید:
و خدا بعضی از شما را در روزی و بعضی دیگر برتری داده است اما کسانی که برتری یافته اند روزی خود را به زیردستان و غلامان خود نمی دهند تا در آن با هم مساوی شوند!
معلوم نیست خدایی که این قدر به مساوات علاقمند است چرا خودش مساوات را رعایت نمی کند؛
با این حساب، اگر انسانی روزی خود را با دیگران تقسیم کند از خدا برتر است، چرا که خدا به همه یکسان روزی نداد، ولی او سعی کرد که همه روزی یکسانی داشته باشند.
٤١) آيه ٧٥ #سوره_نخل نه تنها برده داری را نفی نمی کند، بلکه مالكان بردگان را نیز از آنان برتر می داند. به این آیه توجه کنید: خدا مثالی زده، آیا بنده مملوکی که قادر بر هیچ چیز كارى نيست، با مرد آزادی که ما به او رزق تبكو و مال حلال عطا کردیم که پنهان و آشکار هر چه خواهد اتفاق کند، یکسان است؟
مسلمانان با داشتن چنین آیه ای چگونه می توانند بگویند که اسلام دین برادری و برابری است؟
آيا اين آيه ترويج #تبعيض_طبقاتى در جامعه نيست؟ يعنى چه كه ما به بنده آزاد روزى عطا كرده ايم؟ آيا معنايش اين نيست كه ما يكى را برده و يكى را آزاد و صاحب روزى خلق كرده ايم؟
٤٢) آيات ٦٠ تا ٨٣ #سوره_کهف همگی به شرح مسافرت موسی با همراهی یک مرد خدا که از موسی بسیار داناتر بوده (معلوم نیست او که علمش از موسی بیشتر بوده چرا به جای او پیامبر نشده؟) می پردازد.
در این داستان، آن مرد خدا بی جهت یک کشتی را می شکند و سرنشینانش را غرق می کند، در جایی دیگر پسری را بی جهت می کشد، در آخر هم ديوارى خراب را تعمیر می کند. وقتی موسی علت این کارها را می رسد، او جواب می دهد:
آن کشتی را خراب کردم به این دلیل بود که پادشاه کشتی های بی نقص را غصب می کرد. و چون این کشتی متعلق به زن و مردی فقیر بود خواستم چشم طمع پادشاه را از آن دور نگه دارم.

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/33552
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
https://t.me/naghde_eslamm/33824

#قسمت_چهاردهم

٤) پ/ در برخی از آیات اشاره به ارسال نامه هست. در #سوره_مدثر (۷۴) در پاسخ به مشرکین و کسانی که آیات فرستاده شده را انکار کرده‌اند، میخوانیم:
بَلْ یرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿٥٢﴾
#ترجمه: بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاي براي او فرستاده شود.»
در اینجا به وضوح صحبت از یک نامه است. نویسنده می‌گوید که این انتظار بی‌جایی است که برای هرکسی نامه جداگانه ای ارسال شود. گاهی متن به وضوح اشاره میکند که شخصی برای محمد نامه‌ها را ارسال کرده است. در سوره نمل آیه ٦ می خوانیم:
وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقرآن مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ ﴿٦﴾
#ترجمه: و بطور مسلم این قرآن از سوی حکیم دانائی بر تو القا میشود.»
مفسرین مسلمان هیچ راهی ندارند جز اینکه با اطمینان مدعی شوند منظور از حکیم علیم همان الله است. طباطبایی در #تفسیر_المیزان می‌نویسد:
«و اگر در میان همه اسماى حسناى الله دو نام شریف حکیم و علیم را ذکر کرده، براى آن بود که دلالت کند بر اینکه نزول این قرآن از ناحیه سرچشمه حکمت است، دیگر هیچ ناقضی نمی تواندآن را نقض کند و هیچ عامل وهنى نمى تواند آن را موهون سازد و نیز، از ناحیه منبع علم است، پس هیچ دروغى در اخبار آن نیست، و هیچ خطایى در قضاوتش راه ندارد(قبلا در يك مقاله در مورد اسماء حسنى و اينكه همه آنها نام بتهاى اعراب بوده اند مقاله اى نوشتيم كه ميتوانيد آنرا در اينجا بخوانيد)
اما دلیل اینکه چرا در ابتدای این سوره و قبل از شرح داستان موسی و سلیمان، گفته میشود که تو این قرآن را از حکیمی علیم دریافت میکنی در آیه ٧٦ بعد از پایان نقل داستانها مشخص میشود:
إِنَّ هَذَا الْقرآن یقُصُّ عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَکْثَرَ الَّذِي هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ ﴿٧٦﴾
#ترجمه: این قرآن اکثر چیزهائی را که بنی اسرائیل در آن اختلاف دارندبراي آنها بیان میکند.»
پس نویسنده می خواهد محمد را مطمئن کند که این سخنان فرد حکیمی است که چیزهایی را میداند که یهودیان در موردش اختلاف نظر دارند(احتمالا منظور داستان سلیمان است). تفسیر طباطبایی پر از سخنان توخالی است.
اگر این داستانها از سوی خدا به محمد القا میشود دیگر بی معناست که بر حکیم و علیم بودن خدا تاکید شود. البته ما باید به عباراتی که ظاهرا در تعارض با فرضیه چهارم است نیز توجه کنیم.
یکی از معدود تعارضات با این فرضیه آیه ۶ سوره ۸۷ است: سَنُقْرِؤُكَ فَلَا تَنسَى﴿٦﴾
#ترجمه: ما به زودي (قرآن را) بر تو قرائت میکنیم و هرگز فراموش نخواهی کرد»(مکارم شیرازی)
اگر این ترجمه فعل سنقروك .. را قبول کنیم، پس به نظر خواهد رسید که نویسنده متن، میگوید بزودی قرآن برای محمد قرائت یا روخوانی (recite) می شود تا وی فراموش نکند.
اما #پروفسور_کریستفر_لوکزنبرگ(ايشان كتابى به نام ريشه هاى آرامى، سريانى قرآن نوشته است و تمامى كلمات غير عربى قرآن را به درستى ترجمه كرده است) با رجوع به ریشه سریانی آن ، معنای اصلی آنرا آموختن (teach) میداند. بنابراین وی این آیه را اینطور تصحیح می کند:
"ما بزودی به تو یاد خواهیم داد (طوري که) فراموش نکنی."

ادامه دارد .....