Forwarded from نقدى بر اسلام
●ادعاى واهى پاكيزگى در اسلام و عدم رعايت بزرگان آن
#قسمت_بیست_و_سوم
✍🏻یکی از دروغهایی که اسلامگرایان مطرح میکنند این است که مدعی میشوند اسلام دین پاکی است و رعایت نظافت از پایه های ایمان به شمار میرود.
✍🏻زمانی که به تاریخ صدر اسلام و زندگی محمد پیامبر اسلام و اصحاب و اهل بیت او مینگریم، میبینیم که خبری از نظافت وجود ندارد؛ در قسمتهای قبل با اسانید صحیح ثابت کردیم که پیامبر اسلام هنگامی که از دستشویی میآمده، دستهایش را نمیشسته است و با همان دستهای کثیف غذا میخورده است و در این قسمت نیز با سند صحیح ثابت میکنیم که او هنگامی که غذا میخورده[با دستهایش]، بعد از غذا نیز دستهایش را نمیشسته است.
#متن_عربی: حدَّثنا مُسدَّدٌ بن مُسرهَد، حدَّثنا أبو الأحوص، حدَّثنا سِماك، عن عكرمة
عن ابن عبَّاس، قال: أكلَ رسولُ الله - صلى الله عليه وسلم كَتِفاً، ثمَّ مَسَحَ يَدَه بمِسْح كان تحتَه ثمَّ قامَ فصلَّى(حديث صحيح)
#منبع: سنن أبي داود - ت الأرنؤوط نویسنده : السجستاني، أبو داود جلد : ۱ صفحه : ۱۳۶
صحيح أبي داود - الأم نویسنده : الألباني، ناصر الدين جلد : ۱ صفحه : ۳۴۵
#ترجمه: ابن عباس گفت: رسولخدا گوشت کتف بز را خورد و سپس دستهایش را با پارچهی لباسش که روی آن نشسته بود، پاک کرد و سپس نماز خواند.
✍🏻بر طبق این سند صحیح، محمد پیامبر اسلام هیچگاه بعد از خوردن غذا، دستهایش را با آب نمیشست و هیچگونه اهمیّتی نیز برای پاکیزگی خود قائل نبود.
✍🏻محمد پیامبر اسلام به حدی کثیف بود که وقتی غذا را با دست میخورد، نه تنها دستهای خود را نمیشست، بلکه دستهای خود را با لباسش پاک میکرد؛ ایا چنین شخصیتی میتواند پیامآور الهی باشد؟
✍🏻آیا اسلامگرایان که گاهی ژست پاکیزگی و افسانه نظافت در اسلام میگیرند، پاسخی دارند؟ آیا میتوان مدعی شد اسلام اهمیتی به پاکیزگی و نظافت داده باشد؟
⚡️پایان فصل اول⚡️
@naghde_eslamm
#قسمت_بیست_و_سوم
✍🏻یکی از دروغهایی که اسلامگرایان مطرح میکنند این است که مدعی میشوند اسلام دین پاکی است و رعایت نظافت از پایه های ایمان به شمار میرود.
✍🏻زمانی که به تاریخ صدر اسلام و زندگی محمد پیامبر اسلام و اصحاب و اهل بیت او مینگریم، میبینیم که خبری از نظافت وجود ندارد؛ در قسمتهای قبل با اسانید صحیح ثابت کردیم که پیامبر اسلام هنگامی که از دستشویی میآمده، دستهایش را نمیشسته است و با همان دستهای کثیف غذا میخورده است و در این قسمت نیز با سند صحیح ثابت میکنیم که او هنگامی که غذا میخورده[با دستهایش]، بعد از غذا نیز دستهایش را نمیشسته است.
#متن_عربی: حدَّثنا مُسدَّدٌ بن مُسرهَد، حدَّثنا أبو الأحوص، حدَّثنا سِماك، عن عكرمة
عن ابن عبَّاس، قال: أكلَ رسولُ الله - صلى الله عليه وسلم كَتِفاً، ثمَّ مَسَحَ يَدَه بمِسْح كان تحتَه ثمَّ قامَ فصلَّى(حديث صحيح)
#منبع: سنن أبي داود - ت الأرنؤوط نویسنده : السجستاني، أبو داود جلد : ۱ صفحه : ۱۳۶
صحيح أبي داود - الأم نویسنده : الألباني، ناصر الدين جلد : ۱ صفحه : ۳۴۵
#ترجمه: ابن عباس گفت: رسولخدا گوشت کتف بز را خورد و سپس دستهایش را با پارچهی لباسش که روی آن نشسته بود، پاک کرد و سپس نماز خواند.
✍🏻بر طبق این سند صحیح، محمد پیامبر اسلام هیچگاه بعد از خوردن غذا، دستهایش را با آب نمیشست و هیچگونه اهمیّتی نیز برای پاکیزگی خود قائل نبود.
✍🏻محمد پیامبر اسلام به حدی کثیف بود که وقتی غذا را با دست میخورد، نه تنها دستهای خود را نمیشست، بلکه دستهای خود را با لباسش پاک میکرد؛ ایا چنین شخصیتی میتواند پیامآور الهی باشد؟
✍🏻آیا اسلامگرایان که گاهی ژست پاکیزگی و افسانه نظافت در اسلام میگیرند، پاسخی دارند؟ آیا میتوان مدعی شد اسلام اهمیتی به پاکیزگی و نظافت داده باشد؟
⚡️پایان فصل اول⚡️
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
کتاب صحیح سنن ابیداود
نوشته شیخ ناصر الدین آلبانی
صفحه ۳۴۵
ابن عباس گفت: رسولخدا گوشت کتف بز را خورد و سپس دستهایش را با پارچهی لباسش که روی آن نشسته بود، پاک کرد و سپس نماز خواند.
ناصر الدین آلبانی: این حدیث صحیح است.
✍🏻بر طبق این سند صحیح، محمد پیامبر اسلام هیچگاه بعد از خوردن غذا، دستهایش را با آب نمیشست و هیچگونه اهمیّتی نیز برای پاکیزگی خود قائل نبود.
✍🏻محمد پیامبر اسلام به حدی کثیف بود که وقتی غذا را با دست میخورد، نه تنها دستهای خود را نمیشست، بلکه دستهای خود را با لباسش پاک میکرد؛ ایا چنین شخصیتی میتواند پیامآور الهی باشد؟
✍🏻آیا اسلامگرایان که گاهی ژست پاکیزگی و افسانه نظافت در اسلام میگیرند، پاسخی دارند؟ آیا میتوان مدعی شد اسلام اهمیتی به پاکیزگی و نظافت داده باشد؟
@naghde_eslamm
نوشته شیخ ناصر الدین آلبانی
صفحه ۳۴۵
ابن عباس گفت: رسولخدا گوشت کتف بز را خورد و سپس دستهایش را با پارچهی لباسش که روی آن نشسته بود، پاک کرد و سپس نماز خواند.
ناصر الدین آلبانی: این حدیث صحیح است.
✍🏻بر طبق این سند صحیح، محمد پیامبر اسلام هیچگاه بعد از خوردن غذا، دستهایش را با آب نمیشست و هیچگونه اهمیّتی نیز برای پاکیزگی خود قائل نبود.
✍🏻محمد پیامبر اسلام به حدی کثیف بود که وقتی غذا را با دست میخورد، نه تنها دستهای خود را نمیشست، بلکه دستهای خود را با لباسش پاک میکرد؛ ایا چنین شخصیتی میتواند پیامآور الهی باشد؟
✍🏻آیا اسلامگرایان که گاهی ژست پاکیزگی و افسانه نظافت در اسلام میگیرند، پاسخی دارند؟ آیا میتوان مدعی شد اسلام اهمیتی به پاکیزگی و نظافت داده باشد؟
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
●زمانی که پیامبر اسلام و یارانش با دست، غذای خود را میخورد؛ هزار سال قبل از او، ایرانیان باستان در دوره پادشاهی هخامنشی، پادشاهی اشکانی و پادشاهی ساسانی با قاشق و چنگال غذای خود را میل میکردند.
#متن_عربی: ۲۴۴۶۵- حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مَعْنُ بْنُ عِيسَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَخِي الزُّهْرِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَتْنِي أُخْتِي، أَنَّهَا رَأَتِ الزُّهْرِيَّ يَأْكُلُ بِخَمْسٍ فَسَأَلَتْهُ عَنْ ذَلِكَ، فَقَالَ: «كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَأْكُلُ بِالْخَمْسِ».
#متن_عربی: مصنف ابن أبي شيبة نویسنده : ابن أبي شيبة، أبو بكر جلد : ۵ صفحه : ۱۳۴
#ترجمه: همانا محمد پیامبر اسلام با دستهایش غذا میخورد.
✍🏻این تصویر از یک قاشق هخامنشی و یک قاشق ساسانی است که قاشق هخامنشی به ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و قاشق ساسانی به صد سال قبل از محمد پیامبر اسلام باز میگردد.
✍🏻اسلام دینی بدون تمدن، قانون و محتوای انسانی است؛ ما ایرانیها هیچ نیازی به اسلام و امثال اسلام نداریم.
@naghde_eslamm
#متن_عربی: ۲۴۴۶۵- حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مَعْنُ بْنُ عِيسَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَخِي الزُّهْرِيِّ، قَالَ: أَخْبَرَتْنِي أُخْتِي، أَنَّهَا رَأَتِ الزُّهْرِيَّ يَأْكُلُ بِخَمْسٍ فَسَأَلَتْهُ عَنْ ذَلِكَ، فَقَالَ: «كَانَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَأْكُلُ بِالْخَمْسِ».
#متن_عربی: مصنف ابن أبي شيبة نویسنده : ابن أبي شيبة، أبو بكر جلد : ۵ صفحه : ۱۳۴
#ترجمه: همانا محمد پیامبر اسلام با دستهایش غذا میخورد.
✍🏻این تصویر از یک قاشق هخامنشی و یک قاشق ساسانی است که قاشق هخامنشی به ۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح و قاشق ساسانی به صد سال قبل از محمد پیامبر اسلام باز میگردد.
✍🏻اسلام دینی بدون تمدن، قانون و محتوای انسانی است؛ ما ایرانیها هیچ نیازی به اسلام و امثال اسلام نداریم.
@naghde_eslamm
Forwarded from Iran International ایران اینترنشنال
🔹محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، طی سخنانی در جلسه «مدیران جهادی راهبردی آینده» با بیان اینکه «زندگی جهادی یعنی صبح با این نیت بلند شویم که میخواهیم به میدان جنگ برویم»، گفت: «کشور ما نه تنها میتواند خود را اداره کند بلکه میتواند ۵۰۰ میلیون نفر را مدیریت کند.»
@iranintltv
@iranintltv
بررسی واژگان مشرک، کافر، بت پرست و مسجد در قرآن
⚜️ بررسی واژگان مشرک، کافر، بت پرست و مسجد در قرآن
▪️رادیو و تلویزیون «مانی» -فایل صوتی
▪️مهمانان/ آقایان مانی، بنایی، لنگرودی و ایمان سلیمانی امیری
🆔 @imansoleymaniamiri
▪️رادیو و تلویزیون «مانی» -فایل صوتی
▪️مهمانان/ آقایان مانی، بنایی، لنگرودی و ایمان سلیمانی امیری
🆔 @imansoleymaniamiri
Forwarded from نقدى بر اسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در آستانه روز تظاهرات پیش بینی شده در بغداد، معترضان در مركز بغداد گرد هم آمده و علیه فرمانده سپاه قدس رژیم ایران(سردار پشمك سليمانى)شعار میدهند.
زيرنويس ويديو: معترضان عراقى خطاب به #قاسم_سلیمانی:
من عراقیم (انی عراقی انی)
يعنى تو عراقى نيستى و بايد از دخالت در عراق دست كشيده و گورت را گم كنى.
بر اساس گزارش خبرنگار العربیه، نیروهای امنیتی پل جمهوری و سنک را همزمان با افزایش تعداد معترضان بغداد بستند.
منتظر خبرهاى بيشتر در اينمورد و شكست خفت بار نقشه هاى جنايتكاران تهران و قم باشيد.
🆔 @naghde_eslamm
زيرنويس ويديو: معترضان عراقى خطاب به #قاسم_سلیمانی:
من عراقیم (انی عراقی انی)
يعنى تو عراقى نيستى و بايد از دخالت در عراق دست كشيده و گورت را گم كنى.
بر اساس گزارش خبرنگار العربیه، نیروهای امنیتی پل جمهوری و سنک را همزمان با افزایش تعداد معترضان بغداد بستند.
منتظر خبرهاى بيشتر در اينمورد و شكست خفت بار نقشه هاى جنايتكاران تهران و قم باشيد.
🆔 @naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
🌫 خدا هست؟ خدا نیست؟ اگر هست کجا هست...
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر
#قسمت_اول
خسته هستم از همه روزهای زندگی.
خسته هستم به اندازه تعداد دم و بازدم هایم.
هرگاه به این ناامیدی می اندیشم ، یاد گذشتههای دینداریام میفتم که نگران نباش خدا هست.
اگر اینجا آخر خط است اما تو در این تیره راه خدا را داری و با چشمانی بسته بر روی حقیقت فکر میکردم نه بهتر است بگویم که یقین داشتم من یکی از کسانی هستم که خدا را دارم و هیچگاه تنها نخواهم ماند.
و مدام با خودم میگفتم خدا اینجاست، کافی هست چشمهایت را بر هم بگذاری و دلت را صاف کنی تا خدا را نظاره کنی.
مدام از تنهایی میگفتم و ناله میکردم و تو مدام تکرار میکردی: فانی قریب (بقره ۱۸۶).
مدام گناه میکردم و درب خانه ات را میزدم و تو جواب میداد : واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه ( پس از خدا بخواهید ببخشاید شما را. هود ۹۰)
آه ای خداوند...
تو بزرگی و من کوچک، و چقدر شیرین است که تو به این بزرگی؛ من کوچک را هرگز فراموش نکردی و اما من کوچک مدام تو را فراموش میکردم.
اگر هیچکس نیست خدا که هست...
و تو مدام میگفتی، دستهای خالی ات را به پیش من بیاور و دیگر کسی جز من تو را نمیفهمد.
نجوا کن، گریه کن، ضجّه بزن، و مرا صدا کن.
و من تو را با گریه شناختم...
آنقدر با تو بودم و از تو خواندم و به تو گوش کردم که زندگی را فراموش نمودم.
به من آموختی که :
ان الموت حقا (مرگ حق است ).
زندگی برآیم معنا نداشت منتظر مرگ بودم تا به رحمانیّت تو برسم، در انتظار همان پارچه سفید که بهترین و سبکترین لباس دنیا بود برآیم.
با این افکار تمام خندههای دنیا ؛ بازیگوشی و شیطنتهای کودکانهام برآیم بی معنا شده بود.
به قدری مرا غرق در افکار رحمانیّت تو نمودند که از دیگر بعدهای تو غافل شدم و همه حقایق را نتوانستم ببینم .
و حال میخواهم از خودم بنویسم و از تجربههای گذشتهام از خدای افکارم ، از چهارده معصومی که زندگیم را به چهارده قسمت تقسیم کرده بودند و هر کدام گوشهای را میکشیدند و من خود این وسط دستم به جایی بند نبود.
چشم که باز کردم اذان در یک مجرای گوشم و اقامه در گوش دیگرم خوانده شد و من بیخبر از همه جا مسلمان به دنیا آمدم و محکوم شدم به اسلام که اگر قبول نمیکردم باید مرگ را تجربه مینمودم.
خانوادهای مذهبی و انقلابی، آن هم از آن انقلابیهای دو آتشه که اگر انقلاب و دین مبین اسلام را از آنها جدا میکردند گویا دیگر بهانهای برای زندگی نداشتند.
ایام کودکیام پدر را زیاد ندیدم چون دوران جنگ بود و پدر عین هشت سال خود را موظف میدانست بیخیال از زندگی و فرزندانش در جبهههای جنگ سر کند، بکشد و به امید آنکه شهد شهادت را بنوشد و یا جانباز مثل آقایش ابالفضل گردد که خوشبختانه هیچکدام حاصل نشد.
قدری سخت است نوشتن ادبی و رعایت تمام نکات گفتاری و نوشتاری این گونه متنها ، پس مرا ببخشایید اگر قدری عامیانه مینویسم خودم را.
دوران تحصیل را با فراز و نشیبهای فکری و روحی زیادی طی کردم از وقتی که خودم و جنسیتم را شناختم متوجه شدم که به جنس موافق خودم گرایش دارم و این موضوع به شدت با عقاید دینی و مذهبیام تضاد داشت تا آنجایی که دچار دپرشن شدید روحی شدم.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر
#قسمت_اول
خسته هستم از همه روزهای زندگی.
خسته هستم به اندازه تعداد دم و بازدم هایم.
هرگاه به این ناامیدی می اندیشم ، یاد گذشتههای دینداریام میفتم که نگران نباش خدا هست.
اگر اینجا آخر خط است اما تو در این تیره راه خدا را داری و با چشمانی بسته بر روی حقیقت فکر میکردم نه بهتر است بگویم که یقین داشتم من یکی از کسانی هستم که خدا را دارم و هیچگاه تنها نخواهم ماند.
و مدام با خودم میگفتم خدا اینجاست، کافی هست چشمهایت را بر هم بگذاری و دلت را صاف کنی تا خدا را نظاره کنی.
مدام از تنهایی میگفتم و ناله میکردم و تو مدام تکرار میکردی: فانی قریب (بقره ۱۸۶).
مدام گناه میکردم و درب خانه ات را میزدم و تو جواب میداد : واستغفروا ربکم ثم توبوا الیه ( پس از خدا بخواهید ببخشاید شما را. هود ۹۰)
آه ای خداوند...
تو بزرگی و من کوچک، و چقدر شیرین است که تو به این بزرگی؛ من کوچک را هرگز فراموش نکردی و اما من کوچک مدام تو را فراموش میکردم.
اگر هیچکس نیست خدا که هست...
و تو مدام میگفتی، دستهای خالی ات را به پیش من بیاور و دیگر کسی جز من تو را نمیفهمد.
نجوا کن، گریه کن، ضجّه بزن، و مرا صدا کن.
و من تو را با گریه شناختم...
آنقدر با تو بودم و از تو خواندم و به تو گوش کردم که زندگی را فراموش نمودم.
به من آموختی که :
ان الموت حقا (مرگ حق است ).
زندگی برآیم معنا نداشت منتظر مرگ بودم تا به رحمانیّت تو برسم، در انتظار همان پارچه سفید که بهترین و سبکترین لباس دنیا بود برآیم.
با این افکار تمام خندههای دنیا ؛ بازیگوشی و شیطنتهای کودکانهام برآیم بی معنا شده بود.
به قدری مرا غرق در افکار رحمانیّت تو نمودند که از دیگر بعدهای تو غافل شدم و همه حقایق را نتوانستم ببینم .
و حال میخواهم از خودم بنویسم و از تجربههای گذشتهام از خدای افکارم ، از چهارده معصومی که زندگیم را به چهارده قسمت تقسیم کرده بودند و هر کدام گوشهای را میکشیدند و من خود این وسط دستم به جایی بند نبود.
چشم که باز کردم اذان در یک مجرای گوشم و اقامه در گوش دیگرم خوانده شد و من بیخبر از همه جا مسلمان به دنیا آمدم و محکوم شدم به اسلام که اگر قبول نمیکردم باید مرگ را تجربه مینمودم.
خانوادهای مذهبی و انقلابی، آن هم از آن انقلابیهای دو آتشه که اگر انقلاب و دین مبین اسلام را از آنها جدا میکردند گویا دیگر بهانهای برای زندگی نداشتند.
ایام کودکیام پدر را زیاد ندیدم چون دوران جنگ بود و پدر عین هشت سال خود را موظف میدانست بیخیال از زندگی و فرزندانش در جبهههای جنگ سر کند، بکشد و به امید آنکه شهد شهادت را بنوشد و یا جانباز مثل آقایش ابالفضل گردد که خوشبختانه هیچکدام حاصل نشد.
قدری سخت است نوشتن ادبی و رعایت تمام نکات گفتاری و نوشتاری این گونه متنها ، پس مرا ببخشایید اگر قدری عامیانه مینویسم خودم را.
دوران تحصیل را با فراز و نشیبهای فکری و روحی زیادی طی کردم از وقتی که خودم و جنسیتم را شناختم متوجه شدم که به جنس موافق خودم گرایش دارم و این موضوع به شدت با عقاید دینی و مذهبیام تضاد داشت تا آنجایی که دچار دپرشن شدید روحی شدم.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm
Telegram
نقدى بر اسلام
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Forwarded from نقدى بر اسلام
🌫 خدا هست؟ خدا نیست؟ اگر هست کجا هست...
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر
#قسمت_دوم
اولین تجربههای سکسیام را در دوران دبیرستان داشتم در حد بغل کردن و به آغوش کشیدن برخی از دوستانم در شرایط خاص .
و بعد از هر هم آغوشی ساده این من بودم که بار سنگینی گناه را بر روی دوشم احساس میکردم و مدام خودم را سرزنش میکردم که خدایم را ناراحت کردهام ، قرآن میخواندم دست به دعا میشدم که خدا مرا ببخشاید و از آتش جهنّم مرا دور نماید.
و اما...
جرقه ی شروع #تحصیلات_حوزویام از شبی زده شد که پدر در خانه به مناسبت شب میلاد زهرا همسر علی امام اول شیعیان در خانه مراسم جشن گرفته بود جشنی بزرگ...
خانه و خیابان پر بود از ریش و عبا و عمامه.
هر طرف را نگاه میکردم خرمنی از ریش میدیدم.
گوشه به گوشه خانه را جوانهایی پر کرده بودند که پیراهن یقه آخوندی پوشیده بودند و پیراهنها همچون لباس عربی بر روی شلوار آویزان.
تا به حال در همچین محیطی قرار نگرفته بودم، با اینکه مسجد میرفتم و گاها در مراسم مذهبی شرکت میکردم اما دیدن این همه ریش و پشم متحرک در یک جا و زیر یک سقف برآیم بسیار عجیب بود.
از آن شب بود که پایم باز شد به مراسمات مولودی و #عزای_اهلبیت.
تازه دیپلم گرفته بودم و به فکر دانشگاه بودم که مسیر زندگیام به کّل تغییر کرد.
رفتم به محل کار پدرم و بدون مقدمه به پدر گفتم میخواهم طلبه بشوم و بروم حوزه ی علمیه،
برق شادی را در چشمان پدرم دیدم...
سرتان را درد نیاورم، پدر موافق و بقیه افراد خانواده مخالف.
مخالف به دلیل اینکه میگفتند که در دانشگاه بهتر میتوانی مثمر ثمر باشی ، اما من تصمیمم را گرفته بودم .
با مشورت با دوستان طلبه و روحانی تصمیم گرفتم بروم #حوزه_علمیه_گلپایگان که آن زمان از مدرسههای
علمیه معتبر بود.
سال ۷۶ بود که دروس حوزوی را شروع کردم و از شاگردهای ممتاز مدرسه بودم و از نظر علمی، درسی، و معنوی بودن زبانزد اکثر بچههای مدرسه.
هرچه درس میخواندام و تحقیق میکردم بیشتر علامتهای سوال در ذهنم شکل میگرفت،
از طرفی هم بحث گرایش جنسیام موضوعی بود که هیچ راه چارهای برای آن پیدا نمیکردم.
این را هم بگویم در ایام تحصیل علوم حوزوی و رفت و آمد با بچههای مذهبی و هیئتی بارها پیش میآمد که با آنها #هم_آغوش میشدم .
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر
#قسمت_دوم
اولین تجربههای سکسیام را در دوران دبیرستان داشتم در حد بغل کردن و به آغوش کشیدن برخی از دوستانم در شرایط خاص .
و بعد از هر هم آغوشی ساده این من بودم که بار سنگینی گناه را بر روی دوشم احساس میکردم و مدام خودم را سرزنش میکردم که خدایم را ناراحت کردهام ، قرآن میخواندم دست به دعا میشدم که خدا مرا ببخشاید و از آتش جهنّم مرا دور نماید.
و اما...
جرقه ی شروع #تحصیلات_حوزویام از شبی زده شد که پدر در خانه به مناسبت شب میلاد زهرا همسر علی امام اول شیعیان در خانه مراسم جشن گرفته بود جشنی بزرگ...
خانه و خیابان پر بود از ریش و عبا و عمامه.
هر طرف را نگاه میکردم خرمنی از ریش میدیدم.
گوشه به گوشه خانه را جوانهایی پر کرده بودند که پیراهن یقه آخوندی پوشیده بودند و پیراهنها همچون لباس عربی بر روی شلوار آویزان.
تا به حال در همچین محیطی قرار نگرفته بودم، با اینکه مسجد میرفتم و گاها در مراسم مذهبی شرکت میکردم اما دیدن این همه ریش و پشم متحرک در یک جا و زیر یک سقف برآیم بسیار عجیب بود.
از آن شب بود که پایم باز شد به مراسمات مولودی و #عزای_اهلبیت.
تازه دیپلم گرفته بودم و به فکر دانشگاه بودم که مسیر زندگیام به کّل تغییر کرد.
رفتم به محل کار پدرم و بدون مقدمه به پدر گفتم میخواهم طلبه بشوم و بروم حوزه ی علمیه،
برق شادی را در چشمان پدرم دیدم...
سرتان را درد نیاورم، پدر موافق و بقیه افراد خانواده مخالف.
مخالف به دلیل اینکه میگفتند که در دانشگاه بهتر میتوانی مثمر ثمر باشی ، اما من تصمیمم را گرفته بودم .
با مشورت با دوستان طلبه و روحانی تصمیم گرفتم بروم #حوزه_علمیه_گلپایگان که آن زمان از مدرسههای
علمیه معتبر بود.
سال ۷۶ بود که دروس حوزوی را شروع کردم و از شاگردهای ممتاز مدرسه بودم و از نظر علمی، درسی، و معنوی بودن زبانزد اکثر بچههای مدرسه.
هرچه درس میخواندام و تحقیق میکردم بیشتر علامتهای سوال در ذهنم شکل میگرفت،
از طرفی هم بحث گرایش جنسیام موضوعی بود که هیچ راه چارهای برای آن پیدا نمیکردم.
این را هم بگویم در ایام تحصیل علوم حوزوی و رفت و آمد با بچههای مذهبی و هیئتی بارها پیش میآمد که با آنها #هم_آغوش میشدم .
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm
Telegram
نقدى بر اسلام
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تلويزيون اكس مسلم اسكانديناوى
مصاحبه اى با نيما فريدمهر يك جوان ايرانى ساكن كانادا كه تحصيلات حوزوى داشته است
و با پى بردن به دروغها، خرافات و تناقضات دين و مذهب،
تمامى خرافات را بدور انداخته است.
وى از تجربياتش از دوران تحصيل در حوزه، فريبكارى آخوندها و رفتار ديگر طلبه ها ميگويد.
اين مصاحبه ميتواند تلنگرى باشد به برخى كه بدليل ترس و وحشت از يافتن حقيقت و غرق بودن در تعصبات مذهبى،
حاضر به تفكر و تحقيق نيستند.
@naghde_eslamm
مصاحبه اى با نيما فريدمهر يك جوان ايرانى ساكن كانادا كه تحصيلات حوزوى داشته است
و با پى بردن به دروغها، خرافات و تناقضات دين و مذهب،
تمامى خرافات را بدور انداخته است.
وى از تجربياتش از دوران تحصيل در حوزه، فريبكارى آخوندها و رفتار ديگر طلبه ها ميگويد.
اين مصاحبه ميتواند تلنگرى باشد به برخى كه بدليل ترس و وحشت از يافتن حقيقت و غرق بودن در تعصبات مذهبى،
حاضر به تفكر و تحقيق نيستند.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥ادعاى دروغين لغو تدريجى برده دارى در اسلام
#قسمت_چهارم
بايد از #آخوندها پرسيد:
شما كه بر منابر ترویج دروغ و خرافه فریاد ميزنيد كه اسلام دين برابری و برادريست و اسلام بردهداری را ملقی كرده، بر اساس كدامين آيه قرآن يا حكم فقهی يا حديث نبوی اين حرف را میزنید ؟؟
میتوانید لطف کنید و با رونمایی از حکم لغو برده داری در اسلام, برای همیشه دهان منتقدین اسلام در مورد وجود بردهداری در این دین را ببندید.
اما در مورد آیات بردهداری باید گفت که این مضامین به هیچ صورتی و در هیچ دورهای باطل نشدهاند.
تراژدی وقتی رخ میدهد که دوستان مسلمان ما میخواهند دفاع کنند و از خود چیزهایی را در میآوردند که به هیچ وجهی مطابق شریعت اسلامی نیست.
در آیهای که اجازه تجاوز به زنان اسیر یا کنیزان را صدر میکند:
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ {المعارج:۳۰}
در اینجا ما قید برای حفاظت از شرمگاه داریم. در زبان عربی یکی از عوامل تخصیصی (الا) میباشد.
در اینجا لفظ (الذین) عام است و گفته است کسانی که شرمگاهشان را حفظ میکنند در اینجا بدیهی است که (کسانی) هیچ محدودیتی ندارد یعنی هرکسی (طبعا منظور از مسلمانان است) شرمگاهش را حفظ کند پس از این که اینکه,
اینجمله که مستثنی تام است تمام میشود، ادات استثنا (الا) برای تخصیص میآید و میگوید مگر, حال میگوییم مگر، چه؟
در جواب باید گفت اینها شرمگاهشان را حفظ میکنند مگر بر ازواجشان و کنیزانشان.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/29426
#قسمت_چهارم
بايد از #آخوندها پرسيد:
شما كه بر منابر ترویج دروغ و خرافه فریاد ميزنيد كه اسلام دين برابری و برادريست و اسلام بردهداری را ملقی كرده، بر اساس كدامين آيه قرآن يا حكم فقهی يا حديث نبوی اين حرف را میزنید ؟؟
میتوانید لطف کنید و با رونمایی از حکم لغو برده داری در اسلام, برای همیشه دهان منتقدین اسلام در مورد وجود بردهداری در این دین را ببندید.
اما در مورد آیات بردهداری باید گفت که این مضامین به هیچ صورتی و در هیچ دورهای باطل نشدهاند.
تراژدی وقتی رخ میدهد که دوستان مسلمان ما میخواهند دفاع کنند و از خود چیزهایی را در میآوردند که به هیچ وجهی مطابق شریعت اسلامی نیست.
در آیهای که اجازه تجاوز به زنان اسیر یا کنیزان را صدر میکند:
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ* إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ {المعارج:۳۰}
در اینجا ما قید برای حفاظت از شرمگاه داریم. در زبان عربی یکی از عوامل تخصیصی (الا) میباشد.
در اینجا لفظ (الذین) عام است و گفته است کسانی که شرمگاهشان را حفظ میکنند در اینجا بدیهی است که (کسانی) هیچ محدودیتی ندارد یعنی هرکسی (طبعا منظور از مسلمانان است) شرمگاهش را حفظ کند پس از این که اینکه,
اینجمله که مستثنی تام است تمام میشود، ادات استثنا (الا) برای تخصیص میآید و میگوید مگر, حال میگوییم مگر، چه؟
در جواب باید گفت اینها شرمگاهشان را حفظ میکنند مگر بر ازواجشان و کنیزانشان.
ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/29426
Telegram
نقدى بر اسلام
اسلامگرايان ادعا ميكنند كه اسلام طبق برنامه اى منظم و تدريجى، برده دارى را لغو كرده است،
درصورتى كه قرآن با زدن مهر الهى بر برده دارى يك تجارت سودآور به مسلمانان هديه كرد.
اين مقاله را در كانال نقد اسلام مطالعه كنيد.
www.eslam.nu
درصورتى كه قرآن با زدن مهر الهى بر برده دارى يك تجارت سودآور به مسلمانان هديه كرد.
اين مقاله را در كانال نقد اسلام مطالعه كنيد.
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهمترین شعار امروز قیام کنندگان عراقی در خیابانهای بغداد: ایران گمشو بیرون، بغداد آزاد است!
#رژيم_اشغالگر_ملاها کە خود در داخل درفساد غرق شدە و مردم تحت ستم بی سابقە قرار دارند، برای هرگونە نفوذی در کشورهای دیگر ضعیف است.
مردم ایران در روز هفتم آبان باید با حضور حداکثری در پاسارگاد، خواست خود را برای آزادی بە نمایش بگذارند.
🆔 @naghde_eslamm
#رژيم_اشغالگر_ملاها کە خود در داخل درفساد غرق شدە و مردم تحت ستم بی سابقە قرار دارند، برای هرگونە نفوذی در کشورهای دیگر ضعیف است.
مردم ایران در روز هفتم آبان باید با حضور حداکثری در پاسارگاد، خواست خود را برای آزادی بە نمایش بگذارند.
🆔 @naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخوند مانند نقل و نبات دروغ ميگويد،
ميدانيد چرا؟
چون اين تنها كارى است كه ميتواند براى حفظ اين مذهب جعلى و مسخره انجام دهد.
اين آخوند ميگويد محمد على در آغوش گرفت و على در بدن محمد هضم شد!
آيا اگر براى ترويج اين دين و مذهب، مطلب و موضوع جذاب و عاقلانه وجود داشت نيازى به چنين افسانه سازى ها پيدا ميشد؟
وقتى ميگوئيم آخوند مانند يك غده سرطانى است و با ترويج جهل و خرافات، جامعه را به انحطاط فكرى و فرعنگى ميكشاند، دليل همين چرندياتى است كه از دهان متعفنشان خارج ميشود.
@naghde_eslamm
ميدانيد چرا؟
چون اين تنها كارى است كه ميتواند براى حفظ اين مذهب جعلى و مسخره انجام دهد.
اين آخوند ميگويد محمد على در آغوش گرفت و على در بدن محمد هضم شد!
آيا اگر براى ترويج اين دين و مذهب، مطلب و موضوع جذاب و عاقلانه وجود داشت نيازى به چنين افسانه سازى ها پيدا ميشد؟
وقتى ميگوئيم آخوند مانند يك غده سرطانى است و با ترويج جهل و خرافات، جامعه را به انحطاط فكرى و فرعنگى ميكشاند، دليل همين چرندياتى است كه از دهان متعفنشان خارج ميشود.
@naghde_eslamm
Forwarded from روشنگران
💢تناقضات معصومین خودخوانده شیعه دلیلی دیگر بر بی دروپیکر بودن مذهب جعلی تشیع{۱۱};{تقیه راه حلی مبتذل تر از تناقضات موجود_۱_}
▪️https://t.me/naghde_eslamm/28966
join: @roshangarane_emroozz
=========================
⚜در ادامه بیان تناقضات مذهب جعلی تشیع سری به کتاب های شیخ الطائفه ایشان طوسی میزنیم تا ببینیم ایشان در مورد حجم عظیم اختلافات روایی معصومین شیعه چه میگوید:▫️{وقد ذکرت ما ورد عنهم فی الأحادیث المختلفة التی تخص الفقه فی کتابی المعروف بالاستبصار وفی کتاب تهذیب الأحکام ، ما یزید علی خمسة آلاف حدیث وذکرت فی أکثرها اختلاف الطائفة فی العمل بها وذلك أشهر من أن یخفی ، حتی إنك لو تاملت اختلافاتهم في هذه الأحکام وجدته يزيد على إختلاف أبي حنيفة والشافعي ومالك.
▪️بیشتر از ۵۰۰۰ روایت در دو کتاب الاستبصار و تهذیب الاحکام مخصوص به فقه ذكر کردهام که در بیشتر آنها اختلاف طائفه در عمل به آن را نیز بيان نموده ام و اين[۵۰۰۰ تناقض] مشهور تر از آن است که مخفی بماند حتی اگر شما اختلاف آنها در احكام را نگاه كنيد، آن اختلافات را بیشتر از اختلاف ابو حنیفه و شافعی و مالک می يابید
🔺شیخ طوسی فقط در حدود ۵۰۰۰ روایت متناقض که از نظر اعتبار و سندیت امکان انکار آنها نیست ولی با سایر احادیث اختلاف دارند!!! و موجب سردرگمی علمای شیعه شده بودند رو جمع آوری کرده و حال برای حل این مبحث راهکار ایشان مورد توجه قرار میدهیم:
▫️علی بن راب قال: سالت ابا عبد الله الاذنان من الراس؟ قال: نعم قلت: فاذا مسحت راسی مسحت اذنی ؟ قال: نعم.
▪️علی بن راب گفت: از امام پرسیدم آیا گوشها از سر به حساب میایند؟ گفت بله، گفتم: اگر سر را مسح کردم گوشها را هم مسح کرده ام؟ گفت: بله.
🔺شیخ طوسی برای حل این اشتباه امام ایشان به روایت صحیح میگوید: [هذا الخبر مَحمول عَلی التقیة لانه موافق لمذاهب العامه ومناف لظاهر القرآن].شیخ طوسی میگوید:اين خبر به خاطر همراستایی با اهل سنت و منافات با ظاهر قرآن بر تقیه حمل میشود!!!! یعنی روشی غیر علمی تر از این نبود!؟ شیخ طوسی برای اینکه از این روایت فرار کند میگوید چونکه این روایت موافق مذهب اهل سنت هست و با ظاهر قران امکان مخالفت دارد پس در نتیجه بنابر تقیه صادر شده!!! در حالی که عقل سلیم میگوید این روایت وقتی از امام شما صادر شده حال با اهل سنت موافق یا مخالف باید برای شما حجت باشد و اگر با قران اختلاف دارد این اختلاف امام شما با قرآن است و نه راهکاری برای برون رفت از تناقضات کثیر اقوال امامان شما!!! در حدیث بعدی:
▫️سألت اباعبدالله عن قول الناس فی صلاه جماعه حین یقرأ فاتحه الکتاب امین قال: ما احسنها واخفض بهاالصوت.
▪️از امام در مورد کلمه ای{ منظور کلمه آمین} که مردم بعد از سوره فاتحه میگویند سوال پرسیدم:امام گفت: بسیار زیبا است، و با صدای آرام آنرا بگو.
🖋شیخ طوسی مانند روایت قبلی و بسیاری از روایات دیگر میگوید: [نحمله علی ضرب مِن التقیة لاجماع الطائفه المحقه علی ترک العمل بها]آن روایت را بر تقیه حمل مینماییم؛ چون اجماع بر ترک آن میباشد. و این کلام نیز مانند کلام قبل ایشان از عجایب روزگار است زیرا معترف به صدور این روایت از امام هستند ولی وقتی میبینند با اجماع خودشان بر یک مطلب که چندین قول اختلافی در ان نیز وارد شده متناقض است میگوید اینجا امام تقیه کرده!!! مشخصا با نگرش عقلی به این جریان ٢ احتمال وجود دارد احتمال اول اینکه امام اشتباه کرده باشد و این موجب رد عصمت ایشان میشود و دو اینکه ایشان منظورش همین بوده و چون با بقیه روایات خودشان متناقض است پس مجدد عصمت ساختگی ایشان از بین میرود. این مذهب جعلی هزاران نمونه از این روایات متناقض در خود جای داده است که در روز های آتی برای شما تعدادی از آنهارا بررسی میکنیم.
=========================
join: @roshangarane_emroozz
▪️https://t.me/naghde_eslamm/28966
join: @roshangarane_emroozz
=========================
⚜در ادامه بیان تناقضات مذهب جعلی تشیع سری به کتاب های شیخ الطائفه ایشان طوسی میزنیم تا ببینیم ایشان در مورد حجم عظیم اختلافات روایی معصومین شیعه چه میگوید:▫️{وقد ذکرت ما ورد عنهم فی الأحادیث المختلفة التی تخص الفقه فی کتابی المعروف بالاستبصار وفی کتاب تهذیب الأحکام ، ما یزید علی خمسة آلاف حدیث وذکرت فی أکثرها اختلاف الطائفة فی العمل بها وذلك أشهر من أن یخفی ، حتی إنك لو تاملت اختلافاتهم في هذه الأحکام وجدته يزيد على إختلاف أبي حنيفة والشافعي ومالك.
▪️بیشتر از ۵۰۰۰ روایت در دو کتاب الاستبصار و تهذیب الاحکام مخصوص به فقه ذكر کردهام که در بیشتر آنها اختلاف طائفه در عمل به آن را نیز بيان نموده ام و اين[۵۰۰۰ تناقض] مشهور تر از آن است که مخفی بماند حتی اگر شما اختلاف آنها در احكام را نگاه كنيد، آن اختلافات را بیشتر از اختلاف ابو حنیفه و شافعی و مالک می يابید
🔺شیخ طوسی فقط در حدود ۵۰۰۰ روایت متناقض که از نظر اعتبار و سندیت امکان انکار آنها نیست ولی با سایر احادیث اختلاف دارند!!! و موجب سردرگمی علمای شیعه شده بودند رو جمع آوری کرده و حال برای حل این مبحث راهکار ایشان مورد توجه قرار میدهیم:
▫️علی بن راب قال: سالت ابا عبد الله الاذنان من الراس؟ قال: نعم قلت: فاذا مسحت راسی مسحت اذنی ؟ قال: نعم.
▪️علی بن راب گفت: از امام پرسیدم آیا گوشها از سر به حساب میایند؟ گفت بله، گفتم: اگر سر را مسح کردم گوشها را هم مسح کرده ام؟ گفت: بله.
🔺شیخ طوسی برای حل این اشتباه امام ایشان به روایت صحیح میگوید: [هذا الخبر مَحمول عَلی التقیة لانه موافق لمذاهب العامه ومناف لظاهر القرآن].شیخ طوسی میگوید:اين خبر به خاطر همراستایی با اهل سنت و منافات با ظاهر قرآن بر تقیه حمل میشود!!!! یعنی روشی غیر علمی تر از این نبود!؟ شیخ طوسی برای اینکه از این روایت فرار کند میگوید چونکه این روایت موافق مذهب اهل سنت هست و با ظاهر قران امکان مخالفت دارد پس در نتیجه بنابر تقیه صادر شده!!! در حالی که عقل سلیم میگوید این روایت وقتی از امام شما صادر شده حال با اهل سنت موافق یا مخالف باید برای شما حجت باشد و اگر با قران اختلاف دارد این اختلاف امام شما با قرآن است و نه راهکاری برای برون رفت از تناقضات کثیر اقوال امامان شما!!! در حدیث بعدی:
▫️سألت اباعبدالله عن قول الناس فی صلاه جماعه حین یقرأ فاتحه الکتاب امین قال: ما احسنها واخفض بهاالصوت.
▪️از امام در مورد کلمه ای{ منظور کلمه آمین} که مردم بعد از سوره فاتحه میگویند سوال پرسیدم:امام گفت: بسیار زیبا است، و با صدای آرام آنرا بگو.
🖋شیخ طوسی مانند روایت قبلی و بسیاری از روایات دیگر میگوید: [نحمله علی ضرب مِن التقیة لاجماع الطائفه المحقه علی ترک العمل بها]آن روایت را بر تقیه حمل مینماییم؛ چون اجماع بر ترک آن میباشد. و این کلام نیز مانند کلام قبل ایشان از عجایب روزگار است زیرا معترف به صدور این روایت از امام هستند ولی وقتی میبینند با اجماع خودشان بر یک مطلب که چندین قول اختلافی در ان نیز وارد شده متناقض است میگوید اینجا امام تقیه کرده!!! مشخصا با نگرش عقلی به این جریان ٢ احتمال وجود دارد احتمال اول اینکه امام اشتباه کرده باشد و این موجب رد عصمت ایشان میشود و دو اینکه ایشان منظورش همین بوده و چون با بقیه روایات خودشان متناقض است پس مجدد عصمت ساختگی ایشان از بین میرود. این مذهب جعلی هزاران نمونه از این روایات متناقض در خود جای داده است که در روز های آتی برای شما تعدادی از آنهارا بررسی میکنیم.
=========================
join: @roshangarane_emroozz
Telegram
نقدى بر اسلام
فقها و عمامه به سرهاى شيعه در منجلاب تناقضات
اختلاف نظر و تناقضات مضحك بازماندگان فسيلهاى سختپوست حوزه ساکن قم (مکارم شیرازی و نوری همدانی) با #رهبر_رژيم_اشغالگر_آخوندى در مورد يكى از مفاخر ادبيات جهان، مولانا
▪️«علی خامنهای» در ۲۵ شهریورماه ۸۷: مثنوی…
اختلاف نظر و تناقضات مضحك بازماندگان فسيلهاى سختپوست حوزه ساکن قم (مکارم شیرازی و نوری همدانی) با #رهبر_رژيم_اشغالگر_آخوندى در مورد يكى از مفاخر ادبيات جهان، مولانا
▪️«علی خامنهای» در ۲۵ شهریورماه ۸۷: مثنوی…
Forwarded from درتی کیدز
تصویر شبنم نعمتزاده در دادگاه اخرش،
دیگه صدای قاضی پرونده هم در اومده بهش گفته یجوری حجاب کن که بشنوی ما چیی میگیم و ما بشنویم تو چی میگی!!!
@Dirty_Kids 👻
دیگه صدای قاضی پرونده هم در اومده بهش گفته یجوری حجاب کن که بشنوی ما چیی میگیم و ما بشنویم تو چی میگی!!!
@Dirty_Kids 👻
Forwarded from Behzad Mehrani- بهزاد مهرانی ✌️
بر بسیاری از «دوستان همسفر» خمینی همان رفت که بر دوستان همسفر در نظام کمونیستی شوروی رفت.
اصطلاح «دوستان همسفر» اختراع تروتسکی بود. او این اصطلاح را بر روشنفکران و هنرمندان و نویسندگانی اطلاق میکرد که هر چند عضو «حزب کمونیست» نبودند اما با نظام کمونیستی شوروی همکاری میکردند و یا حاضر به هرگونه همکاریای بودند.
استالین تا مدتی از این اصطلاح استفاده و آن را تحمل کرد، اما خیلی نگذشت که بساط این اصطلاح را برچید و بسیاری از این «دوستان همسفر» را قربانی کرد.
قربانیشدن این دوستان همسفر به این معنا نیست که آنها آزادیخواه و یا لزوما مخالف استبداد کمونیستی بودند.
بر بسیاری از دوستان همسفر خمینی نیز همین رفت.
آنها که برخیشان حتا مذهبی هم نبودند به تعریف و تمجید از خمینی پرداختند و با او در ویرانی یک مملکت همراه و هماهنگ شدند.
خیلی نگذشت که خمینی این دوستان همسفر را تحمل نکرد و به مرور کمر همت به حذف آنها بست.
نباید چنین تصور کرد همه کسانی که حذف شدند آدمیانی آزادیخواه و دموکرات بودند. خیلیهاشان مثلا دیکتاتوری مذهبی نمیخواستند و برای مثال شیفته دیکتاتوری پرولتاریا بودند و گمان داشتند در گذر زمان میتوانند دیکتاتوری خمینی را خذف کنند و دیکتاتوری خودشان را مستقر.
خیلی از «دوستان همسفر» خمینی پس از مرگ خمینی با دیکتاتور بعدی مشکل پیدا کردند و گرفتار حبس و بند شدند در صورتی که دلشان همچنان در گرو «دوران طلایی امام» و دیکتاتوری خمینی بود.
ملاک حذفشدن و یا زندانیشدن بهوسیله یک دیکتاتور ملاک خوبی برای سنجش میزان آزادیخواهی و دموکراتبودن یک فرد و جریان سیاسی نیست.
✅ @behzadmehrani77
اصطلاح «دوستان همسفر» اختراع تروتسکی بود. او این اصطلاح را بر روشنفکران و هنرمندان و نویسندگانی اطلاق میکرد که هر چند عضو «حزب کمونیست» نبودند اما با نظام کمونیستی شوروی همکاری میکردند و یا حاضر به هرگونه همکاریای بودند.
استالین تا مدتی از این اصطلاح استفاده و آن را تحمل کرد، اما خیلی نگذشت که بساط این اصطلاح را برچید و بسیاری از این «دوستان همسفر» را قربانی کرد.
قربانیشدن این دوستان همسفر به این معنا نیست که آنها آزادیخواه و یا لزوما مخالف استبداد کمونیستی بودند.
بر بسیاری از دوستان همسفر خمینی نیز همین رفت.
آنها که برخیشان حتا مذهبی هم نبودند به تعریف و تمجید از خمینی پرداختند و با او در ویرانی یک مملکت همراه و هماهنگ شدند.
خیلی نگذشت که خمینی این دوستان همسفر را تحمل نکرد و به مرور کمر همت به حذف آنها بست.
نباید چنین تصور کرد همه کسانی که حذف شدند آدمیانی آزادیخواه و دموکرات بودند. خیلیهاشان مثلا دیکتاتوری مذهبی نمیخواستند و برای مثال شیفته دیکتاتوری پرولتاریا بودند و گمان داشتند در گذر زمان میتوانند دیکتاتوری خمینی را خذف کنند و دیکتاتوری خودشان را مستقر.
خیلی از «دوستان همسفر» خمینی پس از مرگ خمینی با دیکتاتور بعدی مشکل پیدا کردند و گرفتار حبس و بند شدند در صورتی که دلشان همچنان در گرو «دوران طلایی امام» و دیکتاتوری خمینی بود.
ملاک حذفشدن و یا زندانیشدن بهوسیله یک دیکتاتور ملاک خوبی برای سنجش میزان آزادیخواهی و دموکراتبودن یک فرد و جریان سیاسی نیست.
✅ @behzadmehrani77
Forwarded from روشنگران
💢تناقضات معصومین خودخوانده شیعه دلیلی دیگر بر بی دروپیکر بودن مذهب جعلی تشیع{۱۱};{تقیه راه حلی مبتذل تر از تناقضات موجود_٢_}
▪️https://t.me/naghde_eslamm/28966
join: @roshangarane_emroozz
=========================
⚜در ادامه اثبات بی درو پیکر بودن مذهب جعلی تشیع به اینجا رسیدیم که ائمه تشیع با اختلافات فراوان موجب وجود تناقضات کثیر در مذهب جعلی تشیع شده اند و حال عمامه به سرهای تشیع برای رهیافت از این تناقضات کثیر به میل خود هرکدام از روایات رو که بخواهند میگویند تقیه شده و هرکدام رو بخواهند میپذیرند که خود این بحث قرینه ای دیگر بر جعلی بودن این مذهب ساختگی است یوسف بحرانی معترف میشود که:
▫️ حملها جمیعا علی التقیه التی هي في اختلاف الأخبار اصل كل بليه/ فان سبيله التقيه التي هي في حكام الشرعيه أصل كل بليه
▪️اكثر اين اخبار بر تقيه حمل گردیده و این اختلافات اصل و اساس هر بلایی است./ پس قطعا راه تقیه در بیان حکم های شرعی اصل و اساس کل بلایا است
🔺یوسف بحرانی معترف میگردد که اختلافات کثیری که از سمت امامان ایشان بیان شده اصل و اساس تمام بلایای موجود در مذهب تشیع است. حال آنکه تقیه صرفا ماله کشی عمامه به سرهای تشیع بر این تناقضات و اختلافات است و امام های ایشان به علت داشتن اقوال مختلف و فراموشی در بیان احکام به کرات به تناقض فتوا میداده اند. اکنون به حدیث زیر نگاه کنید:
▫️عن زيد بن علي عن آبائه عن علي قال:جلست أتوضأ فأقبل رسول الله حين ابتدأت في الوضوء فقال لي: تمضمض واستنشق واسنن ثم اغسل ثلاثاً، فقال: قد يجزيک من ذلك المرتان ، فغسلت ذراعي ومسحت رأسي مرتين ، فقال: قد يجزيک من ذلك المره ، وغسلت قدمي، فقال لي: یا علی خلل بین الأصابع لا تخلل بالنار
▪️زيد بن علي از پدرانش از علی روایت میکند که گفت: نشستم كه وضو بگیرم رسول در ابتدای گرفتن وضويم آمد و به من گفت: با آب، دهان و بینی و گوشت را تميز كن سپس ٣ بار بشوی و فرمود ٢ بار هم بشویی كفایت میکند. پس دستانم را شستم و سرم را دو بار مسح نمودم. پس فرمود: اگر یک بار هم سرت را مسح کنی کفایت می کند، و پاهایم را شستم و به من فرمود: ای علی بین انگشتان پایت را خلال کن تا با آتش خلال نشود.
🖋شیخ طوسی در برخورد با اين روايت میگوید امام تقیه کرد:فهذا خبر موافق للعامه وقد ورد مورد التقیه علت تقيه هم اين هست كه موافق اهل سنت هست!!! ايا واقعا اعتراف به تناقضات ائمه راه حل بهتر و مودبانه تري نبود تا اینکه بگویند این امامان یک سری ترسو و انسان دورو بودن که در تبلیغ احکام دین و حتی وضو نیز تقیه میکردن 😄
=========================
join: @roshangarane_emroozz
▪️https://t.me/naghde_eslamm/28966
join: @roshangarane_emroozz
=========================
⚜در ادامه اثبات بی درو پیکر بودن مذهب جعلی تشیع به اینجا رسیدیم که ائمه تشیع با اختلافات فراوان موجب وجود تناقضات کثیر در مذهب جعلی تشیع شده اند و حال عمامه به سرهای تشیع برای رهیافت از این تناقضات کثیر به میل خود هرکدام از روایات رو که بخواهند میگویند تقیه شده و هرکدام رو بخواهند میپذیرند که خود این بحث قرینه ای دیگر بر جعلی بودن این مذهب ساختگی است یوسف بحرانی معترف میشود که:
▫️ حملها جمیعا علی التقیه التی هي في اختلاف الأخبار اصل كل بليه/ فان سبيله التقيه التي هي في حكام الشرعيه أصل كل بليه
▪️اكثر اين اخبار بر تقيه حمل گردیده و این اختلافات اصل و اساس هر بلایی است./ پس قطعا راه تقیه در بیان حکم های شرعی اصل و اساس کل بلایا است
🔺یوسف بحرانی معترف میگردد که اختلافات کثیری که از سمت امامان ایشان بیان شده اصل و اساس تمام بلایای موجود در مذهب تشیع است. حال آنکه تقیه صرفا ماله کشی عمامه به سرهای تشیع بر این تناقضات و اختلافات است و امام های ایشان به علت داشتن اقوال مختلف و فراموشی در بیان احکام به کرات به تناقض فتوا میداده اند. اکنون به حدیث زیر نگاه کنید:
▫️عن زيد بن علي عن آبائه عن علي قال:جلست أتوضأ فأقبل رسول الله حين ابتدأت في الوضوء فقال لي: تمضمض واستنشق واسنن ثم اغسل ثلاثاً، فقال: قد يجزيک من ذلك المرتان ، فغسلت ذراعي ومسحت رأسي مرتين ، فقال: قد يجزيک من ذلك المره ، وغسلت قدمي، فقال لي: یا علی خلل بین الأصابع لا تخلل بالنار
▪️زيد بن علي از پدرانش از علی روایت میکند که گفت: نشستم كه وضو بگیرم رسول در ابتدای گرفتن وضويم آمد و به من گفت: با آب، دهان و بینی و گوشت را تميز كن سپس ٣ بار بشوی و فرمود ٢ بار هم بشویی كفایت میکند. پس دستانم را شستم و سرم را دو بار مسح نمودم. پس فرمود: اگر یک بار هم سرت را مسح کنی کفایت می کند، و پاهایم را شستم و به من فرمود: ای علی بین انگشتان پایت را خلال کن تا با آتش خلال نشود.
🖋شیخ طوسی در برخورد با اين روايت میگوید امام تقیه کرد:فهذا خبر موافق للعامه وقد ورد مورد التقیه علت تقيه هم اين هست كه موافق اهل سنت هست!!! ايا واقعا اعتراف به تناقضات ائمه راه حل بهتر و مودبانه تري نبود تا اینکه بگویند این امامان یک سری ترسو و انسان دورو بودن که در تبلیغ احکام دین و حتی وضو نیز تقیه میکردن 😄
=========================
join: @roshangarane_emroozz
Telegram
نقدى بر اسلام
فقها و عمامه به سرهاى شيعه در منجلاب تناقضات
اختلاف نظر و تناقضات مضحك بازماندگان فسيلهاى سختپوست حوزه ساکن قم (مکارم شیرازی و نوری همدانی) با #رهبر_رژيم_اشغالگر_آخوندى در مورد يكى از مفاخر ادبيات جهان، مولانا
▪️«علی خامنهای» در ۲۵ شهریورماه ۸۷: مثنوی…
اختلاف نظر و تناقضات مضحك بازماندگان فسيلهاى سختپوست حوزه ساکن قم (مکارم شیرازی و نوری همدانی) با #رهبر_رژيم_اشغالگر_آخوندى در مورد يكى از مفاخر ادبيات جهان، مولانا
▪️«علی خامنهای» در ۲۵ شهریورماه ۸۷: مثنوی…
Forwarded from نقدى بر اسلام
🌫 خدا هست؟ خدا نیست؟ اگر هست کجا هست...
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر
#قسمت_سوم(آخر)
هرچه درس میخواندام و تحقیق میکردم بیشتر علامتهای سوال در ذهنم شکل میگرفت، از طرفی هم بحث #گرایش_جنسیام موضوعی بود که هیچ راه چارهای برای آن پیدا نمیکردم.
این را هم بگویم در ایام تحصیل علوم حوزوی و رفت و آمد با بچههای مذهبی و هیئتی بارها پیش میآمد که با آنها هم آغوش میشدم .
و سوالی که همیشه بعد از سکس از آنها میپرسیدم این بود که با این بار گناه چه باید کرد...
و جواب آنها هميشه اين بود كه:
▪️سماوری که به بزم حسین میجوشد
▪️بخار رحمت او جرم خلق میپوشد
به مرور زمان باورهای مذهبیام داشت کم رنگ میشد و شاید هم بیرنگ.
دیگر از #خدا فقط رحمانیّت را نمیدیدم .
ظالم بودن و #جبّار بودن خدا را هم فهمیده بودم .
در #حوزه_علمیه بود که به موجودیت کلامی و فقهی قرآن و روایت پی بردم، یا مسلمان میشوی یا باید بمیری.
آنجا بود که فهمیدم لا اکراه فی الدین جملهای پوچ است که هیچگاه کاربرد نداشته و ندارد،
اگر اسلام را نپذیری خونت هدر میشود.
آنجا بود که شخصیت #علی را از جنبه ذوالفقار آغشته به خونش شناختم.
آنجا بود که پی بردم نه یهودی و نه مسیحی و نه هیچ قومیتی دیگر برابر با اسلام و مسلمان نیست.
و این #اسلام است که همیشه به جبر و ظلم یک پله از همه ادیان پوچ دیگر بالاتر است.
نزدیک به پنج سال از عمرم را صرف آموختن دین کردم گرچه این چند سال هدر رفت
اما بزرگترین مزیتش این بود که الان خدا را شناختهام و به حقیقت دین پی برده ام.
الان من نیما...
میدانم که خودم خدایی هستم روی زمین و همه ی انسانها نیز میتوانند خدا باشند، فهمیدهام که خدا هیچگونه موجودیتی نداشته و ندارد .
متوجه شدم اهلبیتی که میگفتند از رگ گردن به ما نزدیکتر هستند حتا جای رگ زیر بيضه هايم را نیز نمیتوانند بگیرند.
من خدا و اهلبیتش و تمام این مزخرفات را برای همیشه بالا آوردهام و هرگز به نوشیدن این استفراغ بیهوده فکر نمیکنم.
پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm
▪️نوشته اى به قلم نيما فريدمهر
#قسمت_سوم(آخر)
هرچه درس میخواندام و تحقیق میکردم بیشتر علامتهای سوال در ذهنم شکل میگرفت، از طرفی هم بحث #گرایش_جنسیام موضوعی بود که هیچ راه چارهای برای آن پیدا نمیکردم.
این را هم بگویم در ایام تحصیل علوم حوزوی و رفت و آمد با بچههای مذهبی و هیئتی بارها پیش میآمد که با آنها هم آغوش میشدم .
و سوالی که همیشه بعد از سکس از آنها میپرسیدم این بود که با این بار گناه چه باید کرد...
و جواب آنها هميشه اين بود كه:
▪️سماوری که به بزم حسین میجوشد
▪️بخار رحمت او جرم خلق میپوشد
به مرور زمان باورهای مذهبیام داشت کم رنگ میشد و شاید هم بیرنگ.
دیگر از #خدا فقط رحمانیّت را نمیدیدم .
ظالم بودن و #جبّار بودن خدا را هم فهمیده بودم .
در #حوزه_علمیه بود که به موجودیت کلامی و فقهی قرآن و روایت پی بردم، یا مسلمان میشوی یا باید بمیری.
آنجا بود که فهمیدم لا اکراه فی الدین جملهای پوچ است که هیچگاه کاربرد نداشته و ندارد،
اگر اسلام را نپذیری خونت هدر میشود.
آنجا بود که شخصیت #علی را از جنبه ذوالفقار آغشته به خونش شناختم.
آنجا بود که پی بردم نه یهودی و نه مسیحی و نه هیچ قومیتی دیگر برابر با اسلام و مسلمان نیست.
و این #اسلام است که همیشه به جبر و ظلم یک پله از همه ادیان پوچ دیگر بالاتر است.
نزدیک به پنج سال از عمرم را صرف آموختن دین کردم گرچه این چند سال هدر رفت
اما بزرگترین مزیتش این بود که الان خدا را شناختهام و به حقیقت دین پی برده ام.
الان من نیما...
میدانم که خودم خدایی هستم روی زمین و همه ی انسانها نیز میتوانند خدا باشند، فهمیدهام که خدا هیچگونه موجودیتی نداشته و ندارد .
متوجه شدم اهلبیتی که میگفتند از رگ گردن به ما نزدیکتر هستند حتا جای رگ زیر بيضه هايم را نیز نمیتوانند بگیرند.
من خدا و اهلبیتش و تمام این مزخرفات را برای همیشه بالا آوردهام و هرگز به نوشیدن این استفراغ بیهوده فکر نمیکنم.
پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm
Telegram
نقدى بر اسلام
اين كانال براي زدودن خرافات و تقدس زدايى تشكيل شده است. هدف ما مبارزه با جهل اديان ميباشد.
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
سايت ما
www.eslam.nu
ارتباط با ادمين:
@Naghde_eslam_bot
كتابخانه كانال
@ketabkhaneh_naghd
يوتيوب
https://www.youtube.com/channel/UCUVpfPD7eKOt-vs8M9FvTtQ
Forwarded from نقدى بر اسلام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«به آتش کشیدن عکس منحوس خامنه ای توسط یک افسر بلندپايه عراقی»
تنفر جهانی از خامنه ای و سپاه تروریست و نظام فاسد ولايت فقيه به حدی است
که اگر مردم دست یابی پیدا کنند به این اشغالگران آدمکش بی شک آنها را به آتش میکشند.
لطفا اين ويديو را انتشار دهيد.
اين تازه شروع ماجراست...
@naghde_eslam
تنفر جهانی از خامنه ای و سپاه تروریست و نظام فاسد ولايت فقيه به حدی است
که اگر مردم دست یابی پیدا کنند به این اشغالگران آدمکش بی شک آنها را به آتش میکشند.
لطفا اين ويديو را انتشار دهيد.
اين تازه شروع ماجراست...
@naghde_eslam