نقد دین اسلام
644 subscribers
16K photos
10.2K videos
1.51K files
9.5K links
هیچ امر مقدسی وجود ندارد. همه چیز و همه کس قابل نقد هستند.
Download Telegram
📝اشتباهات علمی امام صادق؛ مغز متفکر جهان شیعه! [با تمرکز بر کتاب توحید مفضل]

#قسمت_سوم



🖋در قسمت‌های پیشین به دو نمونه از اشتباهات امام صادق، دانشمند و متفکر جهان شیعه(!) اشاره کردیم که عبارت بودند از مصرف خون قاعدگی توسط جنین به‌عنوان تغذیه و تبدیل خون قاعدگی به شیر و مصرف آن توسط نوزاد! در این بخش نیز اشتباه علمی دیگری از این شخص را بررسی خواهیم کرد.



💬امام‌صادق: اگر از حیوان فقط جنس نر یا ماده زاده شود، نسل منقطع و نابود می‌گردد!

✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «انقراض الحيوان لو لم يلد ذكورا وإناثا‏» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین می‌گوید:

▫️متن عربی: ولو لم يولد من الحيوان إلا ذكر فقط أو أنثى فقط ألم يكن النسل منقطعا وباد مع أجناس الحيوان فصار بعض الأولاد يأتي ذكورا وبعضها يأتي إناثا ليدوم التناسل ولا ينقطع. [۱]

▪️ترجمه: اگر از حیوان، فقط جنس نر و یا فقط ماده زاده می‌شد آیا نسل، منقطع و نابود نمی‌گشت؟ در نتیجه تقدیر و تدبیر چنین حکم کرده است که برخى از اولاد نر و برخى دیگر ماده باشند تا آفرینش نسل ادامه یابد و منقطع نگردد.



✍️امام صادق می‌گوید اگر از حیوان تنها یک جنس(نر یا ماده) زاده می‌شد، نسلش منقرض و نابود می‌گشت و این تدبیر الهی است که برخی از زادگان حیوانات نر باشند و برخی دیگر ماده تا اینکه نسل‌شان منقرض نشود و بقایشان تثبیت شود. در ابتدا معنای «حیوان» را بررسی می‌کنیم؛ طبق نظر لغت‌شناسان و ادیبان بزرگ نظیر راغب اصفهانی، ابونصر جوهری، صاحب بن عباد و ابن فارس واژه «حیوان» به معنای 'حیات و زندگی' و 'عکس مرگ' است. [۲]

✍️اگر این معنا را در نظر بگیریم، امام صادق شیعیان به سادگی مرتکب اشتباه شده است؛ تقریبا همۀ باکتری‌ها موجوداتی هستند که تولید مثل جنسی ندارند، آنها جاندارانی 'مثل و هم نوع' خودشان را تولید می‌کنند و مشاهده می‌کنیم که به این دلیل، نسل‌شان منقرض و منقطع نمی‌شود! همچنین موجودات ابتدایی دیگر نظیر مخمرها که از طریق جوانه‌زدن تولید مثل می‌کنند نیز چنین هستند و نسل‌شان به این دلیل از بین نمی‌رود.

✍️اما اگر معنای «حیوان» را موجودات زنده پیچیده نظیر چهارپایان و پرندگان و... در نظر بگیریم، بازهم در اینجا امام صادق اشتباه کرده است؛ در جانداران بسیاری تولید مثل به روش پارتنوژنز (بکرزایی) صورت می‌گیرد. معمولا بکرزایی در تعریف ساده به عنوان نوعی تولید مثل غیرجنسی که در آن از تخمک لقاح‌نیافته، یک موجود زنده کامل به وجود می‌آید [۳] شناخته می‌شود.

✍️در یک نوع از مارمولک‌های ساکن در جنوب غربی امریکا و مکزیک که به عنوان 'Whiptail Lizard' شناخته می‌شوند، برخی گونه‌ها "فقط و فقط" دارای جنس ماده هستند [۴] و فرزندان آنها نیز "فقط و فقط" ماده زاده می‌شوند! آنها معروف‌اند به جمعیت‌های تماما ماده(all-female population) [۵] و تولید مثل آنها به شکل پارتنوژنز حقیقی است که با فقدان کامل همیاری جنس نر شناخته می‌شود. بیش از یک‌سوم از ۵۰ گونه این مارمولک‌ها توسط این نوع از پارتنوژنز، یعنی فقدان کامل همیاری جنس نر تولید مثل می‌کنند چراکه درحال حاضر این گونه‌ها اساسا جنس نری ندارند! [همان ۵]

🖋روشن است که در هر حالت و معنا، امام صادق اشتباه کرده است و این اشتباهات به این دلیل است که ادعاهای شیعیان مبنی بر دانشمند بودن، عالم غیب و معصوم بودن این شخص و دیگر ائمه‌شان همگی کشک است!

📚پی‌نوشت‌ها:
[۱] توحيد المفضّل؛ نشر مكتبة الداوري، ص۹۰.
[۲] معجم مقاييس اللغة؛ ابن‌فارس، نشر دار الفکر، ج۲، ص۱۲۲ | المحيط في اللغه؛ الصاحب بن عباد، ج۱، ص۲۵۸ | المفردات؛ الراغب الأصفهاني، نشر دار القلم، ص۲۶۹ | الصحاح؛ أبو نصر الجوهري، نشر دار العلم للملايين، ج۶، ص۲۳۲۴.
[۳] Wikipedia: bit.ly/3b1KxKp
[۴] Integrated Principles of Zoology(by Hickman); 17th Edition, p. 137
[۵] Nature, 464(7286), 283–286. doi: 10.1038/nature08818

🔸تهیه شده در مجموعه پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️محمد، پيامبر اعراب، پسر چه كسى بود عبدالله يا شخصى ديگر؟

#قسمت_سوم

همین مطلب قسمت قبل بعنوان استناد تاریخی مسلّم در سایت مرکز پژوهش های صدا و سیما هم آمده است:(لينك)
در این روایت ذکر یک نکته جالب است که عبدالمطلب و عبدالله هم زمان با هم در یک مجلس از دو نفر خواستگاری می کنند و حاصل ازدواج عبدالله با آمنه محمد می شود و حاصل ازدواج عبدالمطلب با دختر عموی آمنه حمزه می شود.
همچنین طبری نیز این واقعه را از زبان واقدی بعنوان یک اصل تاریخی ثابت روایت می کند و می گوید: حدثنى الحارث بن محمد قال حدثنا محمد بن سعد قال حدثنا محمد بن عمر قال حدثنا معمر وغيره عن الزهري أن عبد الله بن عبد المطلب كان أجمل رجال قريش فذكر لآمنة بنت وهب جماله وهيئته وقيل لها هل لك أن تزوجيه فتزوجته آمنة بنت وهب فدخل بها وعلقت برسول الله وبعثه أبوه إلى المدينة في ميرة يحمل لهم تمرا فمات بالمدينة فبعث عبد المطلب ابنه الحارث في طلبه حين أبطأ فوجده قد مات * قال الواقدي هذا غلط والمجتمع عليه عندنا في نكاح عبد الله بن عبد المطلب ما حدثنا به عبد الله بن جعفر الزهري عن أم بكر بنت المسور أن عبد المطلب جاء بابنه عبد الله فخطب على نفسه وعلى ابنه فتزوجا في مجلس واحد فتزوج عبد المطلب هالة بنت أهيب بن عبد مناف بن زهرة وتزوج عبد الله بن عبد المطلب آمنة بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة *
 #منبع: تاريخ الطبري جلد: ٢  صفحه: ٧
 #ترجمه:
از زهرى روايت كرده اند كه عبد الله بن عبد المطلب زيباترين مردان قريش بود و از زيبايى و نكو منظرى وى با آمنه دختر وهب سخن كردند و گفتند: «زن او مى شوى؟» و آمنه دختر وهب زن عبد الله شد كه چون بر وى درآمد پيمبر خدا را بار گرفت. پس از آن عبد المطلب عبد الله را به مدينه فرستاد كه خرما بيارد و آنجا بمرد و چون آمدن وى دير شد عبد المطلب پسر ديگر خود حارث را به طلب وى فرستاد و معلوم شد كه مرده است.
واقدى گويد: اين خطاست، و سخن مورد اتفاق درباره ازدواج عبد الله بن عبد المطلب همانست كه در روايت ام بكر دختر مسور آمده كه عبد المطلب با پسر خويش بيامد و براى خود و پسرش خواستگارى كرد و در يك مجلس زن گرفتند و عبد المطلب، هاله دختر اهيب بن عبد مناف بن زهره را به زنى گرفت و عبد الله بن عبد المطلب آمنه دختر وهب بن عبد مناف بن زهره را گرفت.
در اینجا به صراحت مورخین مشاهده می کنیم که عبدالله به محض عقد نمودن آمنه با او همبستر شده و آمنه حامله می شود. بقیه مورخین هم در این مسئله اختلافی ندارند و این یک امر تاریخی ثابت شده است و اتفاقا مسلمین جهان برای اثبات معجزه در دوران جنینی محمد به این داستان بسیار استناد می کنند غافل از آن که این مطلب اساس و تار و پود نسب محمد را به باد می دهد.

ادامه دارد
https://t.me/naghde_eslamm/36706
📝اشتباهات علمی امام صادق؛ مغز متفکر جهان شیعه! [با تمرکز بر کتاب توحید مفضل]

#قسمت_سوم



🖋در قسمت‌های اول و دوم به دو نمونه از اشتباهات امام صادق، دانشمند و متفکر جهان شیعه(!) اشاره کردیم که عبارت بودند از مصرف خون قاعدگی توسط جنین به‌عنوان تغذیه و تبدیل خون قاعدگی به شیر و مصرف آن توسط نوزاد! در این بخش نیز اشتباه علمی دیگری از این شخص را بررسی خواهیم کرد.



💬امام‌صادق: اگر از حیوان فقط جنس نر یا ماده زاده شود، نسل منقطع و نابود می‌گردد!

✍️در کتاب توحید مفضل؛ بابی تحت عنوان «انقراض الحيوان لو لم يلد ذكورا وإناثا‏» وجود دارد که امام صادق شیعیان در آن چنین می‌گوید:

▫️متن عربی: ولو لم يولد من الحيوان إلا ذكر فقط أو أنثى فقط ألم يكن النسل منقطعا وباد مع أجناس الحيوان فصار بعض الأولاد يأتي ذكورا وبعضها يأتي إناثا ليدوم التناسل ولا ينقطع. [۱]

▪️ترجمه: اگر از حیوان، فقط جنس نر و یا فقط ماده زاده می‌شد آیا نسل، منقطع و نابود نمی‌گشت؟ در نتیجه تقدیر و تدبیر چنین حکم کرده است که برخى از اولاد نر و برخى دیگر ماده باشند تا آفرینش نسل ادامه یابد و منقطع نگردد.



✍️امام صادق می‌گوید اگر از حیوان تنها یک جنس(نر یا ماده) زاده می‌شد، نسلش منقرض و نابود می‌گشت و این تدبیر الهی است که برخی از زادگان حیوانات نر باشند و برخی دیگر ماده تا اینکه نسل‌شان منقرض نشود و بقایشان تثبیت شود. در ابتدا معنای «حیوان» را بررسی می‌کنیم؛ طبق نظر لغت‌شناسان و ادیبان بزرگ نظیر راغب اصفهانی، ابونصر جوهری، صاحب بن عباد و ابن فارس واژه «حیوان» به معنای 'حیات و زندگی' و 'عکس مرگ' است. [۲]

✍️اگر این معنا را در نظر بگیریم، امام صادق شیعیان به سادگی مرتکب اشتباه شده است؛ تقریبا همۀ باکتری‌ها موجوداتی هستند که تولید مثل جنسی ندارند، آنها جاندارانی 'مثل و هم نوع' خودشان را تولید می‌کنند و مشاهده می‌کنیم که به این دلیل، نسل‌شان منقرض و منقطع نمی‌شود! همچنین موجودات ابتدایی دیگر نظیر مخمرها که از طریق جوانه‌زدن تولید مثل می‌کنند نیز چنین هستند و نسل‌شان به این دلیل از بین نمی‌رود.

✍️اما اگر معنای «حیوان» را موجودات زنده پیچیده نظیر چهارپایان و پرندگان و... در نظر بگیریم، بازهم در اینجا امام صادق اشتباه کرده است؛ در جانداران بسیاری تولید مثل به روش پارتنوژنز (بکرزایی) صورت می‌گیرد. معمولا بکرزایی در تعریف ساده به عنوان نوعی تولید مثل غیرجنسی که در آن از تخمک لقاح‌نیافته، یک موجود زنده کامل به وجود می‌آید [۳] شناخته می‌شود.

✍️در یک نوع از مارمولک‌های ساکن در جنوب غربی امریکا و مکزیک که به عنوان 'Whiptail Lizard' شناخته می‌شوند، برخی گونه‌ها "فقط و فقط" دارای جنس ماده هستند [۴] و فرزندان آنها نیز "فقط و فقط" ماده زاده می‌شوند! آنها معروف‌اند به جمعیت‌های تماما ماده(all-female population) [۵] و تولید مثل آنها به شکل پارتنوژنز حقیقی است که با فقدان کامل همیاری جنس نر شناخته می‌شود. بیش از یک‌سوم از ۵۰ گونه این مارمولک‌ها توسط این نوع از پارتنوژنز، یعنی فقدان کامل همیاری جنس نر تولید مثل می‌کنند چراکه درحال حاضر این گونه‌ها اساسا جنس نری ندارند! [همان ۵]

🖋روشن است که در هر حالت و معنا، امام صادق اشتباه کرده است و این اشتباهات به این دلیل است که ادعاهای شیعیان مبنی بر دانشمند بودن، عالم غیب و معصوم بودن این شخص و دیگر ائمه‌شان همگی کشک است!

📚پی‌نوشت‌ها:
[۱] توحيد المفضّل؛ نشر مكتبة الداوري، ص۹۰.
[۲] معجم مقاييس اللغة؛ ابن‌فارس، نشر دار الفکر، ج۲، ص۱۲۲ | المحيط في اللغه؛ الصاحب بن عباد، ج۱، ص۲۵۸ | المفردات؛ الراغب الأصفهاني، نشر دار القلم، ص۲۶۹ | الصحاح؛ أبو نصر الجوهري، نشر دار العلم للملايين، ج۶، ص۲۳۲۴.
[۳] Wikipedia: bit.ly/3b1KxKp
[۴] Integrated Principles of Zoology(by Hickman); 17th Edition, p. 137
[۵] Nature, 464(7286), 283–286. doi: 10.1038/nature08818

🔸تهیه شده در مجموعه پاسخ به اسلامگرایان
🚫 @ANSWER_ISLAMISM
Audio
پرونده شنیداری

موضوع: پشت پرده های انقلاب (اعترافات جعفر شفیع زاده) -
#قسمت_سوم

با به اشتراک گذاشتن این فایل‌ صوتی، در روشنگری و مبارزه براى زدودن جهل و خرافات در جامعه سهیم باشید.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️مشكل ضماير در قرآن و سر درگمى مفسرين در طول تاريخ

#قسمت_سوم

در سوره ۷۶ (سوره انسان) در همان اولین آیه ‌نوشته می شود:
هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا ﴿۱﴾
#ترجمه: آیا زمانی طولانی برای انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود
سپس ناگهان الله به شکل اول شخص جمع ظاهر می شود:
#ترجمه: ما انسان را از نطفه مختلطی آفریدیم و او را می آزماییم بدین جهت او را شنوا و بینا قرار دادیم (۲) ماه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد و پذیرا گردد یا ناسپاس (۳) ما برای کافران زنجیرها و غلها و شعله های سوزان آماده کرده ایم (۴) ...》
در آیه ۲۹ به عنوان پایان نوشته می شود:
این [آیات] پند نامه ای است تا هرکه خواهد راهی به سوی پروردگار خود پیش گیرد (۲۹) و تا الله نخواهد [شما] نخواهید خواست قطعا خدا دانای حکیم است(۳۰) هر که را خواهد به رحمت خویش در می آورد و براط ظالمان عذابی پر درد آماده کرده است (۳۱)》
بنابراین در این سوره نقل قول مشخص است و در انتها گفته میشود که این ذکر است برای کسانی که که پند گیرند. پس در اینجا ما با یک نقل قول طرف هستیم که از زبان الله بیان شده است
در نتیجه، اگر سوره های کوتاه پایانی آخر کتاب قرآن را همانطور که بسیاری از مفسرین و پژوهشگران قرآنی اذعان دارند، به لحاظ زمانی مقدم بر سوره های بلندتر بدانیم، با مطالعه آنها در می یابیم که الله به تدریج و بر اساس یک ضرورت، به شکل اول شخص جمع در متن ظاهر می شود. چرا اینطور است ؟
چرا بعد از مدتی، مولف گاهی در نقش الله یا فرشته اى از فرشتگان الله ظاهر می شود؟
این مسئله برای فرضیه ما تا حدی چالش برانگیز است، همیشه برای من سوال بود که چرا نویسنده در نامه های شخصی مجبور بوده گاهی نقش الله یا يكى از فرشتگان الله را برای محمد ایفا کند. در نظر گرفتن متن قرآن به صورت مجموعه ای از نامه ها تا حدی زیادی معنای آیات اولیه هر سوره را روشن می سازد. اما باید نکته دیگری را هم در نظر بگیریم که منظور اصلی بسیاری از نامه هاست (خصوصا سوره های بلند). پاسخ را باید در سوره یونس (۱۰) آیه ۳۹ جستجو کرد :
بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ ۚ كَذَٰلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ (۳۹)
#ترجمه: بلکه چیزی را دروغ شمردند که به علم آن احاطه نداشتند و هنوز تاویل آن برایشان نیامده است کسانی [هم] که پیش از آنان بودند همین گونه [پیامبرانشان] را تکذیب کردند .پس بنگر که فرجام ستمگران چگونه بوده است.》

ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/36901
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️امامزاده تراشی و ترويج خرافات توسط ملاها

#قسمت_سوم

بالاخره، مثل همیشه، منطق مادر پیروز شد. یک دست "جااستکانی" نقره _ تنها یادگار دوران ناز و نعمت _ به گرو رفت و بیست تومان از مشدي فتحعلی نزول خور قرض گرفته شد که سرِ دو ماه دو تومان رویش بگذارند بدهند و جااستکانیها را پس بگیرند.
تهیۀ مقدمات سفر، بخلاف سفرهاي گذشته چندان طولی نکشید. دو روزه همه چیز فراهم شد و راه افتادیم .
خورشید نیمروزي تازه از وسط آسمان به دامن مغرب خزیده بود که گنبد با شکوه امامزاده بر سینۀ سفید " قلعه سنگ" در پهن دشت تفته نمایان شد و در جوارش مزرعۀ تازه احداث "قبطیه" با درختان نو نشانده و خیارستان شادابش چون لکه اي کبود بر سینۀ خشکیدة کویر؛ و ربع ساعتی بعد صداي ضعیفی به گوش رسید که هر چه پیشتر می رفتیم بر قوتش افزوده می گشت و بر حیرت کاروانیان نیز هم، که این طنین ِ در فراخناي بیابان پیچیده از کجاست.
دایی افسانه گویم تازه شروع به توضیح کرده بود دربارة صداهاي موهوم و اشباح مخوفی که به گوش و چشم مسافران کویر می رسد و مربوط به اجنۀ کافري است که به قصد گمراهی مسافران به هزار و یک حیله متوسل می شوند؛ و توصیۀ همیشگی اش که ذکر بسم االله صداها را محو و اشباح را نابود می کند، که صفر چاروادار توي ذوقش زد و دانش وسیعش را به مسخره گرفت که :"ارباب! جن و غول کجا بوده؟ این صداي نقاره خونۀ حضرتیه"، و در پاسخ این سوال انکارآمیز که " مشتی صفر، نقاره خانه توي این بر بیابان کجا بوده؟" با غرور صاحب خبران به توضیح پرداخت که " مگه نمی دونین امامزاده علی دیگه اون امامزاده علی پارسالی نیست، امسال امام رضا اومده مهمونش شده، ارباب قبطیه هم فرستاده از بلورد یۀ دسته ساز و دهل آورده نقاره خونه راه انداخته که بیا و بسیل، الان درست پنج شبونه روزه که یۀ مدوم میزنن و
میکوبن". دریغا که کم شدن فاصله و واضح تر شدن صداي طبل و شاخ نفیرها مجالی براي دایی سرخوردة دمغ شده ام باقی نگذاشت تا جزاي صفر خیره سر را کف دستش بگذارد و معلومات جن شناسی اش را از چنتۀ حافظه بیرون ریزد . انعکاس طنین دلهره آور دهل و نواي نفیر در طبع بازیچه پسند من تاثیري داشت نه از جنس تآثر شوق آمیز همسفران که عاشقانه اشک می ریختند و عبارت "جونم به قربونت یا امام رضا" را با هق هق گریه می آمیختند. من به اقتضاي سنم به ذوق آمده بودم و مشغول تقلید صداها بودم .
سرانجام به حریم زیارتگاه رسیدیم. و من که در طول زندگی کوتاه خود بارها مجالس_. البته قاچاقی_ روضه خوانی دیده و در مراسم عزاداري ایام عاشورا، همراه بچه هاي دیگر نالۀ " یا حسین" سر داده بودم _ با دیدن انبوه جمعیت و صداي نقاره اي که با همه رساییش در ضجۀ زایران و حاجتمندان گم شده بود، دست و پاي خود را گم کرده و با حالتی مرکب از شوق و وحشت به دامن قباي پدر چسبیده بودم، براي نخستین بار به یاد صحراي محشر افتادم و روایاتی که از زبان ملا توتی و پاي منبر آشیخ علی شنیده بودم.

ادامه دارد ...
https://t.me/naghde_eslamm/37009
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
◾️ نكاتى از كتاب مستطاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر از مراجع بزرگ شيعه

#قسمت_سوم

در دو بخش گذشته مواردى را در مورد نزديكى با حيوانات و همچنين ارتباط جنسى دو مرد و عدم ابطال روزه، خدمت شما نوشتم.
اما در اين بخش عمق فاجعه و تفكر اين مرجع تقليد بسيار معروف شيعه را خواهيد ديد. سر اصل فتواى ايشان خواهم رفت و ترجمه آن.

#متن_عربى:
التصرف الثالث: أن يدخل الرجل ذكره في قُبُل أو دُبُر الصبية غير البالغة
إذا دخلت الحشفة بتمامها بطل الصوم
أما إذا لم تدخل بتمامها فلا يبطل الصوم
ما لم يسبب الإنزال فيبطل الصوم حينئذ من جهة الإنزال

#ترجمه:
اینکه مردی آلت تناسلی اش را در جلو یا عقب دختر بچه نا بالغی فرو ببرد
اگر به طور کامل وارد نشود پس روزه باطل نمی شود به شرطی که انزال نکند،
ولى اگر انزال كند روزه اش باطل ميشود.

#منبع: كتاب منية الصائمين ص ٩٧-٩٨

توضيح عمق فاجعه:
ايشان خودِ عمل نزديكى به يك دختر بچه را باطل كننده روزه نميداند و تنها درصورتى روزه شخص باطل ميشود كه شخص عمل انزال را انجام دهد و نه اينكه آلت تناسلى اش را در جلو يا عقب يك دختر نابالغ فرو كرده است.

#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️ روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام

#قسمت_سوم(آخر)

#ابن_حزم اشاره می کند که روزه اى كه صائبين ميگرفتند در ماه رمضان بوده است.
وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد. او در کتابش با عنوان #المختصر فی أخبار البشر ص جلد ١ صفحه ٨١ می گوید:
ولهم الصلاة على الميت بلا ركوع ولا سجود، ويصومون ثلاثين يوماً وإن نقص الشهر الهلالي صاموا تسعاً وعشرين يوماً، وكانوا يراعون في صومهم الفطر والهلال، بحيث يكون الفطر وقد دخلت الشمس الحمل، ويصومون من ربع الليل الأخير إِلى غروب قرص الشمس،
#ترجمه:
و صابئین نیز نماز جنازه می خواندند که رکوع و سجده ندارد و سی روز را روزه می گیرند و اگر ماه هلالی کم شود روزه را بیست و نه روزی می کنند و در زمان دیدن هلال فطر می کنند زیرا خورشید حمل داخل می گردد. روزه صابئین از یک چهارم شب تا غروب خورشید می باشد.
#ابن_جوزی در تلبیس ابلیس صفحه ٦٨ می گوید:
وعليهم صيام شهر أوله الثمان ليال يمضين من آذار وسبعة أيام أولها النسع يبقين من كانون الأَوَّل وسبعة أيام أولها الثمان ليال يمضين من شباط ويختمون صيامهم بالصدقة والذبائح
#ترجمه:
و صابئین نیز در یک ماه روزه می گیرند از هشتم شب که از آذار گذشته و هفت روز از که اولش نسع است که از کانون اول باقی می ماند و هفت روز که اولش هشت شب است که از شباط گذشته و روزه را با صدقه و قربانی ختم می کنند.
دقیقا می بینیم که اسلام به مانند صابئین برای روز عید فطر صدقه یا زکات فطر یا همان فطریه گذاشته است.
اما پیامبر اسلام قبل از هجرت نیز در رمضان در غار حراء می رفت و البته قریش نیز همین کار را می کردند.
اما اینکه ماه رمضان چطور ماه غفران و بخشش بوده نیز ریشه در جاهلیت دارد.
#مقدسی در البدء و التاریخ جلد چهار صفحه ١٤١ می گوید: وكان قريش يتحنثون بحراء في رمضان وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يفعل ذلك لأنّه من البرّ فبينا هو عاكف بحراء
#ترجمه:
و قریش در ماه رمضان به حراء می رفتند تا برای بخشش گناهان نیایش کنند و رسول الله نیز این کار را می کرد زیرا عمل نیکویی بود و در غار حراء معتکف می شد.
این بود مختصرى از كپى شدن روزه از اديان ديگر توسط پيامبر اسلام و حكم آن بر مسلمين بعنوان روزه اسلامى و اینکه اين حكم از سوى الله به اعراب سرزمين حجاز واجب شده است درصورتى كه منشاء آن صائبيان حره بودند.
تقريبا تمامى احكام اسلام يا جزئى از فرهنگ اعراب بوده و يا اينكه از مذاهب و اديان موجود در سرزمين حجاز كپى بردارى شده و بعنوان دستور الله در حلق مردم فرو شده است.

پايان
https://t.me/naghde_eslamm/32700
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️داستان مبهم قوم لوط در قرآن و سوالات بی پاسخ

#قسمت_سوم(آخر)

نه خود قرآن جای آن را گفته است و نه باستان‌شناسان و جغرافيدانان اثری از آن كشف كرده‌اند.
آری تاكنون آثار صدها شهر باستانی(متعلق به صدها يا هزاران سال پيش ) توسط باستان‌شناسان و جغرافيدانان كشف شده است، ولی در هيچ موردی دليل، سند يا مدرك محكم و معتبری نتوانسته(و نمی‌تواند) اثبات كند كه مردم آن شهر به عمل لواط معتاد بوده‌اند و به هيچ وجه حاضر نبودند از اين عمل زشت دست بكشند و همين موجب نزول عذاب الهی بر آنان شده است.
آنچه توسط باستان‌شناسان و كاوشگران كشف می‌شود، استخوان‌هايی نيمه‌پوسيده در زير خروارها خاك و سنگ بعلاوه بعضی سكه‌های رايج در آن دوران و ظروف فلزی و سفالينی است كه آنها استفاده می‌كردند و گاهی نيز تعدادی نقاشی و كنده‌كاری كه بر روی ديوارهای نيمه خراب به جا مانده است،
همين و بس. و البته از روی همين يافته‌ها تا حدودی به بعضی از شرايط اجتماعی و اقتصادی و آداب و رسوم و عقايد آنها ـ در حد حدس و گمان ـ پی‌می‌برند، اما هرگز نشانه و قرينه‌ای يافته نشده و نمی‌شود كه ثابت كند همه مردم آن شهر بدون استثناء لواط كار بودند. به هر حال منتظريم تا مسلمانان چنين شهری را به ما نشان دهند.
۲. فرض كنيم چنين شهری پيدا شود. در اين صورت:
الف) بالاخره روزی فرا می‌رسد كه آثار و نشانه‌های اين شهر به كلی نابود و با خاك يكسان می‌شود. آنگاه آيه مذكور كه می‌گويد: «آثار و نشانه‌های آن شهر هنوز بر جاست» خلاف واقع از آب در می‌آيد.
ب) اگر مؤمنان، در كنار آن شهر ويرانه، شهرها و آبادی‌هايی را ببينند كه مردم آنها صدها سال است كه در گناه و فساد و ظلم و تجاوز شهره آفاقند اما عذابی بر آنها نازل نمی‌شود، چگونه می‌توانند از ديدن آن ويرانه درس عبرت بگيرند؟
آيا در اين صورت به صحت و درستی آيات قرآن شك نخواهندكرد؟
آيا آنها با خود نخواهند گفت كه اگر داستان‌های قرآنی(مانند داستان قوم نوح، عاد، ثمود و لوط ) واقعيت دارند، پس چرا در اين روزگار پرگناه و پرفساد، شاهد آن‌ سيل‌ها، طوفان‌ها و باران‌هاي مرگبار نيستيم اما در عوض هر روز شاهد سيل‌ها، طوفان‌ها و زلزله‌هايی هستيم كه هزاران مرد و زن و كودك و نوزاد بی‌گناه را يا به كام مرگ می‌كشد و يا معلول و آواره و بدبخت می‌كند؟
به قلم: استاد حجت الله نیکویی
منابع:
[۱] رجوع كنيد به سوره اعراف ـ آيات ۸۴ ـ ۸۰، سوره شعرا ـ آيات ۱۶۶ ـ ۱۶۰، سوره نمل ـ آيات ۵۸ـ۵۴، سوره عنكبوت ـ آيات ۳۰ـ۲۸، و …


https://t.me/naghde_eslamm/31336
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️نگاهى به سرچشمه هاى اصلى قرآن

#قسمت_سوم

سرآغاز:
تاثیرات دین زرتُشت در شکل گیری قرآن و دین اسلام
تا پیش از پیدایش اسلام، ایران نقش بسیار مهم سیاسی در شبه جزیره عربستان بازی میکرد. در آغاز سدۀِ ششم میلادی خسرو انوشیروان پادشاهی «حیره» در ساحلِ رودخانۀِ فرات را سرنگون و نمایندۀِ خودش را به نام «Mundhir Mai's Sama» بر تختِ پادشاهی نشاند. سپس او لشکری را به فرماندهی سرلشکر «فراز» به یمن فرستاد تا به اشغال ٧٠ سالۀِ کشور یمن از سوی حبشیانِ ترسایی پایان دهد و تاج پادشاهی را به شاهزاده یمنی «Abu's Saif» و خانواده او بازگرداند [١].
ولی نیروهای رزمی ایران در این کشور ماندند و سرلشکر «فراز» خودش تاجِ پادشاهی یمن را بر سر گذاشت و این جایگاه را در خاندانِ خودش موروثی کرد [٢]. «Mundhir » و خانواده اش تنها به نام
فرماندار ایران بر عراق و عربستان حکومت میکردند [٣]. تا پیش از اینکه اسلام بر کشور یمن حاکم شود، چهار فرماندار حبشی و هشت شاهزاده ایرانی بر یمن فرمانروایی کردند [٤]. تا پیش از پیدایش جُنبش دینی محمد بن عبدالله، میان شمال باختری و باختر عربستان با ایران رفت و آمدهای بازرگانی برپا بود. گزارش هایِ تاریخی میگویند که هنگامیکه «نوفل» و « ُمطَلِب» (برادران جد بُزرگ محمد)، رهبریِ قبیلۀِ قریش را در دست داشتند، پیمان بازرگانی با کشور ایران بستند، که برپایۀِ آن کاروان هایِ بازرگانی مکه اجازه یافتند در عراق و سرزمین هایِ کشور پارس داد و ستد کُنند.
در سال ٦٠٦ یک کاروانِ بازرگانی با سرپرستی ابوسفیان به پایتخت ایران رسید و از دربار پادشاه ایران
دیدن کرد [٥]. هنگامیکه محمد بن عبدالله در سال ٦١٢ میلادی ادعایِ پیامبری کرد، کشور ایران بر آسیای کوچک، فلستین (فلسطین) و سوریه فرمانروایی میکرد. در زمان هجرتِ پیامبر اسلام در سال ٦٢٢ میلادی بخت به «هراکلیوس» امپراتور بیزانس روم روی آورد. و او توانست در پایان جنگِ ٣٠ ساله با ایران به پیروزی های مهمی دستیابد؛ و اندک زمانی پس از آن حکومتِ ایران ناگُزیر از پذیرش آتش بس و پیماننامۀ صلح شد.
در نتیجه فرماندار ایران در یمن، «بدزان» که اُمیدش را از گرفتن پُشتیبانی از حکومتِ ایران از دست داده بود، در سال ٦٢٨ میلادی ناگُزیر از پذیرشِ شرایط تحمیلی محمد و پرداخت باج به او شد.
در پی چندسال پس از مرگِ محمد سپاهیان اسلام ایران را شغال کرده و بخش بزرگی از مردم ایران را به زور شمشیر به پذیرش دین اسلام ناگزیر کردند.
هرگاه دو ملت که یکی از آنها دارای دانش و تمدن پیشرفته است ولی دیگری در تاریکی و واپسماندگی از تمدن درجا میزند، بهَم برخورد کُنند یا پیوند برپا سازند، همیشه مردم پیشرفته تاثیرهای آشکار بر آن ملت واپسمانده از تمدن خواهند گذاشت. سراسر تاریخ این آموزه را به ما یاد میدهد. اکنون در زمان محمد، عرب ها در سنجش با ایرانیان در تاریکی و نادانی روزگار میگُذراندند.

ادامه دارد ......
https://t.me/naghde_eslamm/37960
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
رويگردانى يكى از بزرگترين مبلغين اسلام در كانادا
#قسمت_سوم

عبدالله سمير يكى از مبلغين معروف اسلام در كانادا بود كه پس از تحقيق دقيق در قرآن و تاريخ اسلام،
اين دين ضدبشرى را كنار گذاشته و در اين ويديوها اين موضوع را اعلام ميكند.

ايشان به دلايل جالبى اشاره ميكند كه واقعا شنيدنى هستند.
بدرستى كه هركسى با دقت تمام و بيطرفانه هركدام كتب دينى را بخواند، مطمئنا به پوچ بودن و بى اهميت بودن اين كتابها پى خواهد برد.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
ديدار سلمان فارسى با فاطمه زهراء در حالى كه فاطمه در اين ديدار نيمه عريان بود
#قسمت_سوم

▪️نكات مهم در مورد منابع و ناقلين اين روايت:
١) علامه مجلسى كه اين روايت را در صفحه ٦٦ از جلد ٤٣ كتاب بحار الانوار نقل كرده است در ابتداى كتابش به صراحت ميگويد تمامى روايات منقول در كتابش صحيح و متصل به ائمه هستند.
در اين لينك ميتوانيد متن ادعاى صحت روايات علامه مجلسى را مشاهده كنيد.
٢) جالب اينكه كسانى كه بعدا اين روايت را دوباره نقل كرده اند با تحريف روايت، قسمتهائى را به آن اضافه و كم كرده اند، مثلا در جائى كه سلمان وارد شده ٢ جمله اضافه كرده اند كه سلمان اول در زد و پس از گرفتن اجازه وارد خانه شد و در واقع ميخواسته اند با اينكار عمل زشت و قبيح سلمان را كمى تلطيف كنند و با سانسور قسمتى كه در مورد لباس كوتاه فاطمه و بيرون افتادن موى سر و رانهايش ميباشد را حذف كرده اند(البته چيز عجيبى نيست اين سانسورها و اصولا مذهب شيعه را همين تحريفات و سانسورها بوجود آورده اند/ادمين).
در برخى نيز قسمتى كه در مورد موى سر و پيدا بودن پاهاى فاطمه است را سانسور كرده اند. در ادامه تصاوير اين كتب و روايتى كه جعل كرده اند را خدمتتان ارائه خواهم كرد.
٣) يكى از منابع بسيار مهمى كه اين روايت را نقل كرده است، كتاب منازل الأخره متعلق به شیخ عباس قمی است.
این کتاب (منازل الآخرة) كتابى است که به تحقیق موسسه نشر الاسلامی جامعه المدرسین قم چاپ و انتشار یافته است؛ در مقدمه این کتاب، این موسسه که زیر نظر حوزه علمیه قم می باشد به صحت همه روایات و مطالب کتاب اعتراف و تاكيد می کند.
یعنی این کتاب به طور کامل تصحیح شده و مورد تایید جامعه مدرسین قم قرار گرفته است در نتیجه روایات درون اين كتاب مورد تحقيق قرار گرفته و از صحت آنها مطمئن شده اند. به اعتراف خود اين كتاب، تمام روايات را با بررسى دقيق و تاكيد از صحت آنها، در كتاب درج و منتشر كرده اند.
برای مشاهده کتاب منازل الاخره زیر نظر و تایید جامعه مدرسین قم و برای مشاهده اعتراف به صحت تمام مطالب کتاب در قسمت مقدمه و در صفحه ٤ اين كتاب(در ادامه اسكن اين صفحه را قرار خواهم داد) به اين لینک رجوع کنید.
▪️توضيح آخوندها و نوچه هايشان در مورد اين روايت:
در اينمورد من به چند توضيح برخوردم كه مهمترين آنها را خدمتتان نوشته و در موردش توضي خواهم داد. در ادامه نيز لينك سايت اسلام كوئيست را (در اينجا)
قرار خواهم داد كه خودتان هم مطالعه و قضاوت كنيد اكثر كانالها و سايتهاى ديگر نيز همين پاسخ سايت اسلام كوئيست را كپى پيست كرده اند. من پس از جستجوى فراوان در كانالها و سايتهاى مدافعين اسلام و تشيع توضيحى بهتر از سايت اسلام كوئيست نديدم و باقى كانالها و سايتها دلائل مضحكى ارائه كرده بودند كه در حد و اندازه توضيح نبود.
دلايل سايت اسلام كوئيست در رد اين روايت:
١) عبا قسمتى از لباس است يا لباسى است كه بر روى هم همه لباسها ميپوشند، پس اين اتهام كه موى فاطمه يا پايش عريان بوده دروغ است.
٢) اكثر راويان اين روايت يا مجهولند و يا ضعيف پس اين روايت از اعتبار ساقط است!
▪️پاسخ به اين اشكالات را در قسمت بعدى خواهم نوشت.

ادامه دارد …
Forwarded from نقدى بر اسلام
مهدى موهوم شيعيان، نماد توحش و بربريتى است كه تفكر تكفيرى شيعى از آن نشأت گرفته است
#قسمت_سوم

▪️روايت نهم:
امام صادق فرمود: برای خروج قائم عجله نکنید ... کارش جز شمشیر و مرگ نیست.
#منبع: بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٥٢ ص۳۵۴ حديث ۱۱۵
▪️روايت دهم:
امام باقر در مورد زمان ظهور امام زمان ميگويد:
قول کسانی که گویند در قیام قائم خونی ریخته نمی‌شود و با دیدگاه‌ها بالسویه و با عدل رفتار می‌کند صحیح نیست. او هرکس نُطُق بکشد را مثل قصاب که گوسفند را ذبح می‌کند، سر می‌بُرد.
#منبع: بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٥٢ ص ٣٥٧
▪️روايت يازدهم:
امام صادق در پاسخ به سئوالى در مورد اقدامات مهدى پس از ظهورش ميگويد:
قائم وقتی ظهور کند اشاره می‌کند فلان ‌نقطه را در کوفه حفر کنند و ۱۲ هزار زره، ۱۲ هزار شمشیر و ۱۲ هزار کلاهخودِ دورو از درون خاک بیرون می‌آورند سپس قائم ۱۲ هزار نفر از موالی و عجم(ايرانيها) را فرا می‌خواند و آن ابزار جنگی را به آن‌ها می‌پوشانَد و می‌گوید: هرکس را دیدید که این جامه و ابزار بر تنش نبود را بکشید.
#منبع: بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٥٢ ص ٣٧٧ حديث ١٧٩
▪️روايت دوازدهم:
شخصى از امام باقر پرسید آیا قائم به سیرهٔ محمد رفتار می‌کند؟
پاسخ داد: هرگز؛ همانا رسول‌خدا در اُمتش با مهر و نرمی رفتار می‌کرد ولی سیرهٔ قائم کشتار مردم است زیرا در کتابی که با خود دارد مأمور به کشتار و نپذیرفتن توبه است.
#منبع: بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٥٢ ص ٣٥٣ حديث ١٠٩
▪️روايت سيزدهم:
امام باقر می فرماید:
چون حضرت قائم قیام کند… به کوفه می آید و در آن جا همه ی كسانى را که به امامت حضرت عقیده ندارند به قتل می رساند و کاخ های آنان را ویران می کند و با جنگجویان آنان می جنگد و آن قدر از آنان می کشد تا خداوند خشنود گردد.
#منابع:
١) اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۸؛
٢) بحار الانوار، ج۵۲، ص ۳۳۸٫
▪️روايت چهاردهم:
امام باقر می فرماید: « اگر مردم می دانستند که حضرت قائم چه برنامه ای دارد و چه کارهایی انجام می دهد، اکثر آنان آرزو می کردند که هرگز آن حضرت را نبینند؛
زیرا حضرت کشتار زیادی می کند و به یقین اولین کشتار را در قبیله ی قریش خواهد داشت. پس از قریش نخواهد گرفت جز شمشیر و به آنان نخواهد داد مگر شمشیر. حضرت مهدی کار را به جایی می رساند که بسیاری از مردم می گویند. این شخص از آل محمد نیست و اگر از اهل بیت پیامبر بود، رحم می کرد ».
#منابع:
١) بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٥٢ ص ٣٥٤
٢) نعمانی، الغيبة، ص ۲۳۱؛
٣) عقد الدرر، ص ۲۲۷
٤) اثبات الهداه، ج۳، ص ٥٣٩

ادامه دارد ....
Forwarded from نقدى بر اسلام
امام سجاد، از جاسوسى براى يزيد در مدينه تا نجات جان مامورين خليفه

#قسمت_سوم(آخر)

▪️ساختن مذهب جعلى توسط متوليان شياد
در ادامه بررسى جعل و تحريف تاريخ توسط علامه محسن امين، ملاى صادراتى شيعيان از جبل عامل و خيانت او در نقل تاريخ، بخ نكته اى ميرسيم كه علاوه بر تمامى موارد فوق بايد توهين به شعور پيروان اين مذهب جعلى و ساخته شده توسط آخوند را نيز اضافه كنيم.
#نكته_سوم) براى اينكه به عمق فاجعه پى ببريد و بدانيد جعل و تحريف اساس و بنياد مذهب شيعه را تشكيل ميدهد اين قسمت را به دقت بخوانيد.
با استناد به تمامى منابع تاريخى اسلامى، در سال ٦٣ ه ق كه قيام مردم مدينه بوقوع پيوست دو سال از واقعه كربلا ميگذشت و امام سجاد جوانى ٢٥ ساله بود. از سوى ديگر و طبق اسناد تاريخى، پسر بزرگ سجاد يعنى(محمد باقر) ٣ ساله بود كه واقعه كربلا اتفاق افتاد. پس در سال ٦٣ محمد باقر كه پسر بزرگ امام سجاد ميباشد فقط ٥ سال بيشتر نداشت.
حال آنكه در همان سال، عبدالله پسر دوم سجاد كمتر از ٥ سال سن داشته است! چطور اين آخوند وقيح نوشته است كه عبدالله براى محافظت از عايشه همسر مروان با او روان شد؟؟ چطور كودكى كه حداكثر ٤ سال سن دارد براى محافظت از يك خانواده گمارده ميشود. اگر نقلهاى تاريخى را هم ناديده بگيريم و فرض كنيم سجاد در ١٥ سالگى داراى فرزند شد، در ٢٥ سالگى خودش، فرزند اولش ١٠ ساله و فرزند دومش حدود ٩ ساله ميباشد كه بازهم غير ممكن است يك كودك ٩ ساله براى مراقبت از يك خانواده روان شود.(ببينيد وقاحت و شيادى اين آخوندها تا چه حد است، آنوقت عده اى نادان ميگويند اين آخوندا شيادن اما قبليا خوب بودن)
#نكته_چهار) در روايت طبرى، مروان از سجاد تشكر ميكند بدليل كمك به خروج خانواده اش و طبرى دليل آنرا دوستى ديرينه اين دو نفر ميداند. در واقع با وجود اعتماد مروان به سجاد و كمك سجاد به خانواده او و حتى سپردن فرزندش بدست همسر مروان، ميتوان ادعاى طبرى در دوستى اين دو نفر را منطقى دانست.
اما هم ابن اثير كه ٤٠٠ سال پس از طبرى و هم محسن امين كه ١٠٠٠ سال پس از طبرى، روايت را از كتاب طبرى نقل ميكنند، آن عبارت را از روايت طبرى حذف كرده اند، ابن اثير هيچ توضيحى به اين تحريف نداده است اما محسن امين با سرهم كردن خزعبلات اسلافش آنرا از توهمات طبرى ناميده است و براى توجيه مخاطب كلى آسمان و ريسمان كرده است و جملاتى در ثناى سجاد و معرفت و جوانمردى او به متن اضافه كرده، اما همين شياد جعل كننده، فراموش كرده است كه اگر روابط بين آنها دوستانه نبوده چطور سكينه دختر حسين، عروس همين مروان حكم و همسر عبدالعزيز بن مروان بود و اگر سجاد تا اين اندازه جوانمرد بود چرا خود علماى شيعه از قصاوت قلب وى روايتها نوشته اند(اينجا).
از نكات جالب اين جعل و تحريف فاصله زمانى بين طبرى و محسن امين ميباشد. محسن امين حدود ١٠٠٠ سال پس از طبرى بدنيا آمده است اما براحتى در نقل روايات او هر چيزى عشقش كشيده به آنها اضافه و كم كرده است و جالبتر اينكه آخوندك پرسمان همان روايت جعلى را هم جعل كرده و به خورد مخاطبش داده است(خر تو خر واقعى در مذهب حقه اهل بيت).
وقتى ميگويم اين مذهب از بن و اساس جعلى است برايش ميليونها دليل وجود دارد البته كل تاريخ اسلام پر از اين جعل و تحريفات است اما در كتابهاى شيعه جعل و تحريف بيداد ميكند كه بزودى به اكثر آنها خواهم پرداخت.
هرچه بيشتر كنكاش ميكنيم بيشتر و بيشتر بوى گند و كثافت اين مذهب و تاريخش و متوليانش و ائمه دروغينش بيرون ميزند. عده اى شياد پدرسوخته، عده اى مفتخور زنباره را امام و معصوم و …. معرفى كرده اند و به خورد مردم داده اند. همين امام سجاد مفتخور كه به ادعاى خود همين آخوندها روزى ٨-٩ ساعت نماز ميخواند از كجايش آورده نخلستانى با ٥٠٠ نخل خرما و از كجا آورد كه ٦٠ تا كنيز و برده داشت؟

https://t.me/naghde_eslamm/39540
Audio
فايل صوتى

#قسمت_سوم(آخر)
موضوع:
سیطره تیم امنیتی مجتبی خامنه ای در گردان حبیب بر کشور تا رهبری آینده

سخنران: مراد ويسى

با به اشتراك گذاشتن این فايل صوتى، در روشنگری و ستیز براى زدودن نادانی و جهل و جنايت ديكتاتورى آخوندى در جامعه هم‌دست باشید.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
آيا ادعای مبارزه تدریجی اسلام با برده داری حقيقت دارد؟

#قسمت_سوم

با توجه به ادعاى اسلامگرايان در مورد دليل عدم لغو برده دارى در اسلام، میتوان این ادعاى آنها را قابل درك دانست زيرا هدف اكثر اعراب از پذیرش اسلام و ورود به حلقه مسلمانان، تنها دست یافتن غنايم، به دست آوردن برده ها و ثروتهایی بوده است که از راه غارت دیگران به دست می آمده است. پيامبر اسلام براى جذب افراد بيشترى به حلقه پيروان خود، راهزنى و دزدى از غير خوديها را دستور الله و راه رسيدن به بهشت ناميد و اين همان هدف خود پیامبر اسلام يعنى سلطه بر دیگران و دست یافتن به ثروت آنها و کنیز و غلام کردن اسرا بوده است و از آنجا که این غارتها در نهایت موجب گسترش اسلام میشد، میتوان از آخوندها قبول کرد که الغای برده داری به مرگ اسلام ختم میشد، اما نه به دلیل اینکه جامعه بخاطر مخالفت اسلام با برده داری عکس العمل منفی نسبت به این دین نشان میداد بلکه به دلیل اینکه دیگر انگیزه ای برای گرویدن به اسلام باقی نمیماد تا چپاولگران و کشتارگرانی همچون خالد بن ولید و على بن ابيطالب به آن بپیوندند.
تمامى منابع تاريخى خود مسلمانان بر اين موضوع صحه ميگذارد كه اكثر بزرگان اسلام مانند عثمان بن عفان خليفه سوم يا محمد باقر امام پنجم شيعيان بزرگترين برده داران و برده فروشان زمان خود بوده اند.
نكته ديگر اينكه رابطه جنسى بدون هيچ عقد و اجازه اى با كنيزان و دختران زيباروى فروخته شده به اعراب، انگيزه دوچندانى بود براى اعراب بيابانى كه در راه رسيدن به آن شمشير بزنند. همچنين با استناد به كتب معتبر مورد اعتماد آخوندها، اكثر ائمه آنها زاده همين كنيزهاى بينوا بوده اند كه جسم و روح و هستى آنها توسط پول معامله ميشده است.
همانطور كه در اين مقاله مخاصر ديديد، اسلام نه تنها به مبارزه تدریجی با برده داری نپرداخته است بلکه بیش از هر دین و اعتقاد و باورى در تاريخ بشريت به برده داری وفادار ماند و این رسم غیر انسانی را حیاتی تازه بخشید. براى اثبات اين ادعا ميتوان به فقه اسلامى و تقسيم انسانها به آزاد و برده اشاره كرد كه برده در اين تقسيم بندى نه تنها هيچ حق و حقوقى ندارد بلكه حتى اختيار جان و مال و جسم و فرزندان خود را نيز ندارد و تمامى اين حقوق به خريدار او داده شده است.
سئوالاتى كه بايد از اسلامگرايان دروغگو و متوليان اين دين بيابانى پرسيد:
▪️شما كه بر منابر جهل و خرافاتتان فرياد ميزنيد كه اسلام دين برابرى و برادريست و اسلام برده دارى را لغو كرده، بر اساس كدامين ايه قرآن يا حديث نبوى يا حكم فقهى اين حرف را ميزنيد؟
▪️آزادى تدريجى برده ها كه اسلام براى آن برنامه مدونى داشت چه زمانى به ثمر نشست زيرا تا بعد از قاجاريه هنوز اين رسم ضد انسانى در ايران خودمان وجود داشت با اينكه صفويه و قاجاريه هر دو تحت حاكميت اسلاف عمامه به سران بوده اند!

پايان
Forwarded from نقدى بر اسلام
على بن ابيطالب يك شخصيت حقيقى، يا حاصل جعل تاريخ؟
#قسمت_سوم

▪️نام «علی» از کجا آمده است؟
همان
گونه که خواهیم دید زیوش «علی/اَلی» به پیش از ادیان یکتاپرست سامی می‌رسد. پژوهشگران اهل ترکیه که موضوع پژوهششان «علویان» است[ر ج ك زيرنويس] در این زمینه کارهای بسیار ارزشمندی انجام داده‌اند و نشان داده‌اند که علویان اساساً ربطی به علیِ اسلام ندارند. آیینی که پیرامون «علی» شکل گرفته بود از زمان هیتی‌ها به ویژه در شهر اوگاریت گسترده بود.
در اوگاریت خدایان گوناگونی وجود داشتند ولی اِل / عل خدای برتر بود (اِل بزرگتر است). اتقاقاً همین شعار بعدها وارد اسلام شد: الله اکبر (واژه «اکبر» در زبان عربی صفت برتر است و نه عالی. الله اکبر یعنی الله بزرگتر است. یعنی «الله» [اِل] در مقایسه با خدایان دیگر بزرگتر است. چون صفت برتر در میان یک گروه همجنس معنا پیدا می‌کند)
پس از آن که هیتی‌ها توسط اقوام دریایی یعنی فینیقی‌ها نابود شدند و شهر اوگاریت به آتش کشیده شد ( ۱۱۸۰ پیش از میلاد) مردمان ساکن در قلمروی هیتی‌ها به سوی آناتولی، رشته‌کوه‌های توروس، کوه‌های زاگرس و دِرسیم (امروزه به نام تونجلی) پناه بردند. آناتولی به مرکز پیروان آیین اِل / عل تبدیل گردید ولی بخش نسبتاً بزرگی از این مردمان به سوی ایران و کوههای زاگرس روانه شدند.
پس از خالی شدن سرزمین‌های هیتی‌ها به تدریج اقوام سامی در آنجا اسکان یافتند. سامیها که تا آن زمان کوچ‌کننده بودند توانستند به تدریج در مناطق تخلیه شده از هیتی‌ها یکجانشین شوند و آیین‌های باقی مانده را با درک و برداشت خود از آن خود کنند.
نخستین چیزی که برگرفتند نام اِل برای خدا بود که به شکل «ئیل» یا «ئل» تغییر یافت: اسرائیل، میکائیل، جبرئیل، عزرائيل و ... در عهد عتیق نیز به روشنی از «ال/ئل» به عنوان بالاترین خدا – خدای نور- سخن رفته است (عهد عتیق، کتاب آفرینش، باب ۱۲ بند ۸)
دوست و همکارم آرمین لنگرودی اخیراً یک کتاب پژوهشی به نام «و انسان خدا را همسان خود آفرید» نوشته است که به گونه‌ای بس گسترده به گذشته‌های دور نقب زده است و یک بخش بزرگِ این کتابِ پژوهشی ارزشمند به خدایان در اوگاریت و «اِل» میپردازد. همین واژه‌ی «اِل» برای خدا بعدها وارد مسیحیت شد که در زبان سریانی به «اله» دگرگون شد و سرآخر با گذاشتن یک حرف تعریف «ال» [در زبان عربی] در آغاز آن به «الله» تبدیل گردید.
باری، آیین اِل / عل توانست در آناتولی جنوبی و غربی تا سوریه امروزی جا بیفتد. و زمانی که امپراتوری لووی (Luwians) در سرزمین آناتولی و بخش‌هایی از سوریه جا افتاد، آیین اِل به یک آیین غالب در این منطقه تبدیل گردید (مفهوم «اِل» در مناطق گوناگون خود را گویش‌های محلی سازگار کرد. برای نمونه در حراّن به آن «الا» یا «علا» میگفتند. یعنی گاهی با کسره و گاهی با فتحه خوانده میشد. همه‌ی واژه‌هایی که به خدا برمیگردند از همین «اِل» سرچشمه گرفته‌اند: الهه، الا، علا، تعالی، اولوهیت و ..).
از این رو، آیین ال/عل توانست نه تنها در این جغرافیای خاص بلکه از آنجا به میانرودان و ایران نیز گسترش یابد
زيرنويس: اردوغان چنار (Erdoğan Çınar) با انبوهی از مدارک و اسناد نشان داده است که علویان ربطی به «حضرت علی» داماد پیامبر اسلام ندارند بلکه علویان از آیین «اَل یا عَل» که ریشه‌ی آن در اوگاریت بوده است سرچشمه می‌گیرد. برای کسانی که به زبان ترکی آشنایی دارند میتوانند به این کتابها رجوع کنند:
Erdoğan Çınar: Aleviliğin Gizli Tarihi / Aleviliğin Kayıp Bin Yılı / Kayıp Bir Alevi Efsanesi / Bahçe Bizim Gül Bizdedir

ادامه دارد ...
Forwarded from نقدى بر اسلام
چه کسانی قرآن را نوشته اند؟

#قسمت_سوم

ولی پژوهشهای انتقادی/تاریخی نشان میدهند که حتی این ادعا نیز پذیرفتنی نیست. زیرا میانِ نسبت دادنِ یک «نوشته مقدس» به یک «شخصیت مقدس» گاهی قرنها بازه زمانی وجود داشته است. در اینجا تنها استثنا «نامه های پاولوس» است. این «نوشته های مقدس» باورهای کسانی را نمایندگی میکنند که در یک فرآیند زمانی دراز (چندین قرن) به این نوشته ها شکل نهایی داده اند، و نویسندگان آنها کوشش میکنند با تکیه و استناد به «شخصیتهای مقدس» (در گذشته های دور) برای این «نوشته های مقدس» اعتبار کسب کنند.
در این پیوند برای باورمندان که میخواستند به روایتهای دینی استناد کنند، (و در شرایطی که برای آنها روایتهای دینی مهمتر از گزارشهای تاریخی است) هیچ اهمیتی نداشت که آیا این «شخصیتهای مقدس» که باید سرچشمه این «نوشته های مقدس» باشند، وجود تاریخی داشته اند و یا نداشته اند. تنها چیزی که برای دین باوران اهمیت داشت، بیان نام این «شخصیتهای مقدس» و ترسیم ویژگیهای آنها به گونه ای بود که در جایگاهِ مردانِ خدا نمایان و ادعای پیامبری آنها پذیرفتنی باشد، همان گونه که در خاور آنها را دانا یا فرزانه می نامند. هرچه که زمان زندگی این «شخصیتهای مقدس» را به گذشته های دور تر منتقل میکردند، شک و گمان به وجود آنها کمتر می نمود. افقهای تاریک در روایتهای مذهبی بیشتر سبب اعتبار بخشیدن به جایگاهِ «شخصیتهای مذهبی» میشُد.
پژوهشهایی که بدونِ پیشداوری روی «نوشته های مقدس» انجام گرفته اند، نشان میدهند که شکلگیری آنها یک فرآیند دراز مدت پشت سر گذارده است و نویسندگان و گروه های متفاوتی روی آنها کار کرده اند و یا در نمونۀِ انجیلهای چهارگانه، آنها در کانون های مذهبی ویژه یا جنبش های ویژه شکل گرفته اند. گوهر و درونمایۀِ «نوشته های مقدس» آفریده ها و اندیشه های ویژۀِ یک شخص نیستند- این حتی دربارۀِ «پاولوس» هم پذیرفتنی است.
با این همه در پیوند با شیوۀِ گردآوری و کارپردازیِ
گزارشهای روایت شده، میتوان هدفهای مذهبی نویسندگان آن را ردیابی کرد.
١) تاریخ دراز مدت شکل گیری قرآن
همچنین قرآن در یک فرایندِ تاریخیِ درازمدت بوجود آمده است. در حقیقت دانشِ اسلام شناسی خیلی زود تفاوتِ میانِ سوره ها را شناخت و سپس متوجه تفاوتِ میانِ آیه های کُهن و آیه های نوین در جملات قرآن شد. افسوسمندانه پذیرفته شدنِ تاریخِ افسانهای آغاز اسلام (با ساده دلی) از سوی اسلام پژوهان که در سده های نهم و دهم میلادی بافته و ساخته شده اند، پیشگیری کرد تا پژوهشهای ژرفتری در این تاریخ انجام پذیرد. از آنجا که گفته میشود سرچشمۀِ قرآن پیام محمد است (و برپایۀِ دیدگاهِ رودی پارت »Rudi Paret» «هیچ دلیلی برای این گمانه زنی وجود ندارد که حتی یک آیۀِ قرآن از خود محمد سرچشمه نگرفته باشد»، اسلام پژوهان سوره ها و آیه های کهنتر قرآن را در بخش موعظه های مکی محمد جای دادند (میان سالها ٦١٠ تا ٦٢٢). و آنها توانستند تفاوت در جمله بندی میانِ سوره های کهنتر با سوره های دوران میانه، و دورانِ نزدیکتر به ما را بازشناسند؛

ادامه دارد ….
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️چند قرآن مختلف وجود دارد؟ آيا وجود قرآنهاى مختلف دليل تحريف اين كتاب نيست؟
#قسمت_سوم
در اين قسمت اسماعيل از عكس العمل مسلمانان در مورد ويديوهايش بسيار شگفت زده شده زمانى كه ميبيند براى وى نوشته اند؛ اينها همه فتوشاپ است و تو يك دروغگو هستى.
اسماعيل جوان مسلمانى كه اسلام را ترك كرده با تحقيقات خود به نتايج جالبى در مورد قرآن رسيده است. در اين ويديو اسماعيل به تفاوت قرآنهاى موجود در دست مسلمانان پرداخته و با دقت زياد تناقضات و اختلافات نسخه هاى مختلف اين كتاب را به ما نشان ميدهد.
اين قسمت وى به تفاوت در قرآن حَفْص و قرآن قالون پرداخته و ثابت ميكند اين دو كتاب با هم اختلاف دارند.
دوستان عزيز ما در كانال دروغها و خرافات اسلام زحمت ترجمه و زيرنويس اين ويديو را كشيده اند.
براى خواندن تناقضات قرآن اينجا را كليك كنيد
@naghde_eslamm
جلسه سوم از زندگی حسین
Telegram @RonesansIman
فايل شنيدارى

▪️موضوع: تاريخ زندگى حسين (قبل از مرگ معاويه)
#قسمت_سوم
▪️سخنران: استاد بزرگوار ايمان سليمانى اميرى
براى شنيدن قسمتهاى قبلى بر روى لينكهاى زير كليك كنيد
قسمت اول
قسمت دوم
در مبارزه با جهل و خرافات با انتشار اين فايل صوتى قدمى در راه روشنگرى در جامعه مان برداريد