Forwarded from Unclesam
💥 بيعت امام حسن و امام حسين با معاويه
#اسلامگرايان_شيعه با فرياد و هوچى گرى از عدم بيعت دلبخواه فرزندان #امام_على با #معاويه گفته اند و اين كار را مبارزه با ظلم از جانب آنها خطاب ميكنند.
ولى وقتى به كتب علماى شيعه سر ميزنيم، داستان را به گونه اى ديگر ميبينيم.
خلاصه داستان در معتبرترين كتب علماى بزرگ شيعه بدين منوال ميباشد:
#ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ابن ابوسفيان خليفه مسلمانان، ﻧﺎﻣﻪ ﺍى خطاب به #امام_ﺣﺴﻦ مينويسد و از او ميخواهد كه همراه برادرش #حسين و ياران نزديك پدرش به نزد او بروند.
امام حسن و برادرش به همراهى ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩه و ديگران ياران امام على ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ امام ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ #ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ،
ايشان ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﮔﺎه ﺑﻪ امام ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ايشان نيز ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ،
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ بن عبادهﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻪ ﺳﻮى امام ﺣﺴﻴﻦ نگاه كرد تا از او براى اينكار نظر بخواهد،
در اينحال امام ﺣﺴﻴﻦ به او گفت:
اى ﻗﻴﺲ برخيز كه ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ(اشاره به معاويه).
#منبع:
كتاب بحاﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ از علامه مجلسى، ﺝ ٤٤، ﺹ ٦١ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ كتاب ﺭﺟﺎﻝ ﮐﺸﻲ
حال #روحانيون_شيعه این حدیث كه داراى اعتبار صحت رجالى است را حمل بر تقیه کرده و كار امامان حسن و حسين را تقيه از ترس جان ناميده اند !!
موجودات عمامه به سر دروغگو، يادشان رفته كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى #کتاب_اصول_کافی، بابى است به نام:
" ﺇﻥ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ ﻣﺘﻰ ﻳﻤﻮﺗﻮﻥ ﻭﻻ ﻗﻢ ﻓﺒﺎﻳﻊ، ﻓﻘﺎﻡ ﻓﺒﺎﻳﻊ ﺛﻢ ﻗﺎﻝ ﺇﻻ ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻨﻬﻢ"
یعنی : امامان ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻣﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎن مرگشان را نيز ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ.
ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ: جلد ١ / ص ٢٥٨
حال از #روحانيون_گنبد_پرست ميپرسيم كه در اینصورت با توجه به این ادعاى شيخ کلینی، دیگر تقیه و ترس از کشتن جان خود چه معنا و توجیهی دارد؟
اصولا امامى كه از ترس جانش يك حاكم فاسد و فاسق را امام خود بنامد به چه دردى ميخورد ؟؟
#آخوندهاى_فاسد_شيعه با همين دروغها قرنها مردم نااگاه ايران را فريب داده و حاصل دسترنج آنها را براى ادامه حيات زالو وارشان، از دستشان خارج كرده اند.
#اسلامگرايان_شيعه با فرياد و هوچى گرى از عدم بيعت دلبخواه فرزندان #امام_على با #معاويه گفته اند و اين كار را مبارزه با ظلم از جانب آنها خطاب ميكنند.
ولى وقتى به كتب علماى شيعه سر ميزنيم، داستان را به گونه اى ديگر ميبينيم.
خلاصه داستان در معتبرترين كتب علماى بزرگ شيعه بدين منوال ميباشد:
#ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ابن ابوسفيان خليفه مسلمانان، ﻧﺎﻣﻪ ﺍى خطاب به #امام_ﺣﺴﻦ مينويسد و از او ميخواهد كه همراه برادرش #حسين و ياران نزديك پدرش به نزد او بروند.
امام حسن و برادرش به همراهى ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩه و ديگران ياران امام على ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ امام ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ #ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ،
ايشان ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﮔﺎه ﺑﻪ امام ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ايشان نيز ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ،
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ بن عبادهﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻪ ﺳﻮى امام ﺣﺴﻴﻦ نگاه كرد تا از او براى اينكار نظر بخواهد،
در اينحال امام ﺣﺴﻴﻦ به او گفت:
اى ﻗﻴﺲ برخيز كه ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ(اشاره به معاويه).
#منبع:
كتاب بحاﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ از علامه مجلسى، ﺝ ٤٤، ﺹ ٦١ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ كتاب ﺭﺟﺎﻝ ﮐﺸﻲ
حال #روحانيون_شيعه این حدیث كه داراى اعتبار صحت رجالى است را حمل بر تقیه کرده و كار امامان حسن و حسين را تقيه از ترس جان ناميده اند !!
موجودات عمامه به سر دروغگو، يادشان رفته كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى #کتاب_اصول_کافی، بابى است به نام:
" ﺇﻥ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ ﻣﺘﻰ ﻳﻤﻮﺗﻮﻥ ﻭﻻ ﻗﻢ ﻓﺒﺎﻳﻊ، ﻓﻘﺎﻡ ﻓﺒﺎﻳﻊ ﺛﻢ ﻗﺎﻝ ﺇﻻ ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻨﻬﻢ"
یعنی : امامان ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻣﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎن مرگشان را نيز ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ.
ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ: جلد ١ / ص ٢٥٨
حال از #روحانيون_گنبد_پرست ميپرسيم كه در اینصورت با توجه به این ادعاى شيخ کلینی، دیگر تقیه و ترس از کشتن جان خود چه معنا و توجیهی دارد؟
اصولا امامى كه از ترس جانش يك حاكم فاسد و فاسق را امام خود بنامد به چه دردى ميخورد ؟؟
#آخوندهاى_فاسد_شيعه با همين دروغها قرنها مردم نااگاه ايران را فريب داده و حاصل دسترنج آنها را براى ادامه حيات زالو وارشان، از دستشان خارج كرده اند.
Forwarded from Unclesam
رشوه ها و هداياى معاويه به امام حسين
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مىدهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بودهاند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانهاى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانستهاند، عمدا در اين باره سكوت مىكنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مىشتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مىگرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانهاى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنىاميه، امام حسين مىگفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمىكنم. امام حسين در نامهاى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مىشد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنجهزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخششهاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مىشود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوهها و هديههاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پولهاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مىبرد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مىرفت و از او پولها مىگرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهرهها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨،٤٩و ٥٠
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مىدهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بودهاند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانهاى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانستهاند، عمدا در اين باره سكوت مىكنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مىشتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مىگرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانهاى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنىاميه، امام حسين مىگفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمىكنم. امام حسين در نامهاى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مىشد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنجهزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخششهاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مىشود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوهها و هديههاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پولهاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مىبرد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مىرفت و از او پولها مىگرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهرهها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨،٤٩و ٥٠
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 بيعت امام حسن و امام حسين با معاويه
#اسلامگرايان_شيعه با فرياد و هوچى گرى از عدم بيعت دلبخواه فرزندان #امام_على با #معاويه گفته اند و اين كار را مبارزه با ظلم از جانب آنها خطاب ميكنند.
ولى وقتى به كتب علماى شيعه سر ميزنيم، داستان را به گونه اى ديگر ميبينيم.
خلاصه داستان در معتبرترين كتب علماى بزرگ شيعه بدين منوال ميباشد:
#ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ابن ابوسفيان خليفه مسلمانان، ﻧﺎﻣﻪ ﺍى خطاب به #امام_ﺣﺴﻦ مينويسد و از او ميخواهد كه همراه برادرش #حسين و ياران نزديك پدرش به نزد او بروند.
امام حسن و برادرش به همراهى ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩه و ديگران ياران امام على ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ امام ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ #ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ،
ايشان ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﮔﺎه ﺑﻪ امام ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ايشان نيز ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ،
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ بن عبادهﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻪ ﺳﻮى امام ﺣﺴﻴﻦ نگاه كرد تا از او براى اينكار نظر بخواهد،
در اينحال امام ﺣﺴﻴﻦ به او گفت:
اى ﻗﻴﺲ برخيز كه ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ(اشاره به معاويه).
#منبع:
كتاب بحاﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ از علامه مجلسى، ﺝ ٤٤، ﺹ ٦١ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ كتاب ﺭﺟﺎﻝ ﮐﺸﻲ
حال #روحانيون_شيعه این حدیث كه داراى اعتبار صحت رجالى است را حمل بر تقیه کرده و كار امامان حسن و حسين را تقيه از ترس جان ناميده اند !!
موجودات عمامه به سر دروغگو، يادشان رفته كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى #کتاب_اصول_کافی، بابى است به نام:
" ﺇﻥ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ ﻣﺘﻰ ﻳﻤﻮﺗﻮﻥ ﻭﻻ ﻗﻢ ﻓﺒﺎﻳﻊ، ﻓﻘﺎﻡ ﻓﺒﺎﻳﻊ ﺛﻢ ﻗﺎﻝ ﺇﻻ ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻨﻬﻢ"
یعنی : امامان ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻣﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎن مرگشان را نيز ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ.
ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ: جلد ١ / ص ٢٥٨
حال از #روحانيون_گنبد_پرست ميپرسيم كه در اینصورت با توجه به این ادعاى شيخ کلینی، دیگر تقیه و ترس از کشتن جان خود چه معنا و توجیهی دارد؟
اصولا امامى كه از ترس جانش يك حاكم فاسد و فاسق را امام خود بنامد به چه دردى ميخورد ؟؟
#آخوندهاى_فاسد_شيعه با همين دروغها قرنها مردم نااگاه ايران را فريب داده و حاصل دسترنج آنها را براى ادامه حيات زالو وارشان، از دستشان خارج كرده اند.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما: www.eslam.nu
#اسلامگرايان_شيعه با فرياد و هوچى گرى از عدم بيعت دلبخواه فرزندان #امام_على با #معاويه گفته اند و اين كار را مبارزه با ظلم از جانب آنها خطاب ميكنند.
ولى وقتى به كتب علماى شيعه سر ميزنيم، داستان را به گونه اى ديگر ميبينيم.
خلاصه داستان در معتبرترين كتب علماى بزرگ شيعه بدين منوال ميباشد:
#ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ابن ابوسفيان خليفه مسلمانان، ﻧﺎﻣﻪ ﺍى خطاب به #امام_ﺣﺴﻦ مينويسد و از او ميخواهد كه همراه برادرش #حسين و ياران نزديك پدرش به نزد او بروند.
امام حسن و برادرش به همراهى ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩه و ديگران ياران امام على ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ امام ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ #ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ،
ايشان ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﮔﺎه ﺑﻪ امام ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ايشان نيز ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ،
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ بن عبادهﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻪ ﺳﻮى امام ﺣﺴﻴﻦ نگاه كرد تا از او براى اينكار نظر بخواهد،
در اينحال امام ﺣﺴﻴﻦ به او گفت:
اى ﻗﻴﺲ برخيز كه ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ(اشاره به معاويه).
#منبع:
كتاب بحاﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ از علامه مجلسى، ﺝ ٤٤، ﺹ ٦١ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ كتاب ﺭﺟﺎﻝ ﮐﺸﻲ
حال #روحانيون_شيعه این حدیث كه داراى اعتبار صحت رجالى است را حمل بر تقیه کرده و كار امامان حسن و حسين را تقيه از ترس جان ناميده اند !!
موجودات عمامه به سر دروغگو، يادشان رفته كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى #کتاب_اصول_کافی، بابى است به نام:
" ﺇﻥ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ ﻣﺘﻰ ﻳﻤﻮﺗﻮﻥ ﻭﻻ ﻗﻢ ﻓﺒﺎﻳﻊ، ﻓﻘﺎﻡ ﻓﺒﺎﻳﻊ ﺛﻢ ﻗﺎﻝ ﺇﻻ ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻨﻬﻢ"
یعنی : امامان ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻣﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎن مرگشان را نيز ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ.
ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ: جلد ١ / ص ٢٥٨
حال از #روحانيون_گنبد_پرست ميپرسيم كه در اینصورت با توجه به این ادعاى شيخ کلینی، دیگر تقیه و ترس از کشتن جان خود چه معنا و توجیهی دارد؟
اصولا امامى كه از ترس جانش يك حاكم فاسد و فاسق را امام خود بنامد به چه دردى ميخورد ؟؟
#آخوندهاى_فاسد_شيعه با همين دروغها قرنها مردم نااگاه ايران را فريب داده و حاصل دسترنج آنها را براى ادامه حيات زالو وارشان، از دستشان خارج كرده اند.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_دوازدهم
در رویداد #نهروان که یاران #على از او خواستار شدند در برابر پیشنهاد #معاويه در گزینش رهبری اسلام به داوری قرآن ارج نهد، وی پاسخ میدهد که قرآن بیش از چند برگ کاغذ سیاه شده نیست و قرآن ناطق و گویا منم.
زمانی که پیشنهاد کنندگان از دستور على از تازش بر #قرآن سر باز میزنند على بر آنان تازش میبرد و عده فراوانى را در رويداد نهروان از همان ياران خودش را ميكشد
(#منابع:
١) دفتر تشیع و سیاست در ایران نوشته بهرام چوبینه پوشینه نخست برگ ۱۱۸ -
٢) تاریخ ادبی ایران برگ ۳۵۲
٣) تاریخ ایران برای نوجوانان بنیاد مطالعات ایران واشینگتن برگ ٦٢
٤) دفتر جنبشهای ناسیونالیستی در ایران نوشته استاد خانک عشقی صنعتی پوشینه یکم زیرنویس برگ ١٦٧
٥) دفتر زندگانی حسین پوشینه دوم چاپ نهم نوشته زین العابدین رهنما برگ ١٦٧
٦) تاريخ طبرى پوشينه ششم برگ ۷٦۴
٧) دفتر روند نهضت های ملی و انقلاب اسلامی برگهای ١٧٣-۱۷۴
بنقل از #دینوری اخبار الاطوال برگ ۲۲۵ که علی میگوید:
قرآن منم نه آن ورق های سیاه شده. حمله کنید. که همین گفتار در دفتر دافعه و جاذبه على از انتشارات حسينيه ارشاد نوشته آیت الله مطهری نیز آمده است - تاریخ ادبیات ایران ذبیح الله صفا پوشینه نخست برگ ۱۰ - عایشه بعد از پیغمبر برگردان ذبيح الله منصورى برگ ۴۵٣ - تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضی راوندى پوشینه دوم برگ ٧٠)
#خمینی_پليد در این باره گفته است روز #خوارج روزی است که امیرالمومنين على سلام الله عليه شمشیرش را کشید و این فاسدها را مثل غده سرطانی درو کرد و تمامشان را کشت.
#منبع: از توضیح المسائل شجاع الدین شفا برگ ۸۲۷ از گفته های سید خونخوار خمینی در روز ۱۷ شهریور ۵۷ در قم)
آن روز یوم الله بود یعنی روز خوشی و شادمانی الله؟ شاد مانی الله از کشتار دلخراش پیروان قرآنش؟
خوارج به علی گفتند در دستور حمله بر قرآن کافر شده ای اگر به کار خود اقرار و توبه بکنی ما به تو کمک میکنیم در غیر اینصورت تو و هواخواهانت را تسلیم معاویه می کنیم تا به سرنوشت عثمان گرفتار آیی، علی نپذیرفت و به آنان حمله برد و جمعی را کشت سرانجام کار خلافت به حکمیت و خلع على انجامید
#منبع: تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضى راوندى پوشينه دوم برگهای ٦۹ تا ۷۲
دفتر مرد نامتناهی نوشته حسن صدر زیرنویس برگ ۹۰ ميگويد: على ناچار شد خوارج را با زبان تیغ اندرز دهد و خاموش سازد.
على در نامه خود به #معاویه نوشت من همان ابوالحسنی هستم که جد تو عتبه و عموى تو شيبه و برادر تو حنظله را كشته ام و اکنون هم آن شمشیر در دست من است
(#منبع: نامه ٦٤ نهج البلاغه در پاسخ به معاويه و كتاب مناقب آل ابي طالب ابن شهرآشوب ج ٢ ص ٣٥١)
فأنا أبو الحسنقاتل جدك عتبة وعمك شيبة واخيك حنظلة الذين سفك الله دماءهم على يدي في يوم بدر، وذلك السيف معي
مناقب آل ابي طالب نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : ٢ صفحه : ٣٥١
لينك صفحه كتاب http://lib.eshia.ir/16066/2/351
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_دوازدهم
در رویداد #نهروان که یاران #على از او خواستار شدند در برابر پیشنهاد #معاويه در گزینش رهبری اسلام به داوری قرآن ارج نهد، وی پاسخ میدهد که قرآن بیش از چند برگ کاغذ سیاه شده نیست و قرآن ناطق و گویا منم.
زمانی که پیشنهاد کنندگان از دستور على از تازش بر #قرآن سر باز میزنند على بر آنان تازش میبرد و عده فراوانى را در رويداد نهروان از همان ياران خودش را ميكشد
(#منابع:
١) دفتر تشیع و سیاست در ایران نوشته بهرام چوبینه پوشینه نخست برگ ۱۱۸ -
٢) تاریخ ادبی ایران برگ ۳۵۲
٣) تاریخ ایران برای نوجوانان بنیاد مطالعات ایران واشینگتن برگ ٦٢
٤) دفتر جنبشهای ناسیونالیستی در ایران نوشته استاد خانک عشقی صنعتی پوشینه یکم زیرنویس برگ ١٦٧
٥) دفتر زندگانی حسین پوشینه دوم چاپ نهم نوشته زین العابدین رهنما برگ ١٦٧
٦) تاريخ طبرى پوشينه ششم برگ ۷٦۴
٧) دفتر روند نهضت های ملی و انقلاب اسلامی برگهای ١٧٣-۱۷۴
بنقل از #دینوری اخبار الاطوال برگ ۲۲۵ که علی میگوید:
قرآن منم نه آن ورق های سیاه شده. حمله کنید. که همین گفتار در دفتر دافعه و جاذبه على از انتشارات حسينيه ارشاد نوشته آیت الله مطهری نیز آمده است - تاریخ ادبیات ایران ذبیح الله صفا پوشینه نخست برگ ۱۰ - عایشه بعد از پیغمبر برگردان ذبيح الله منصورى برگ ۴۵٣ - تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضی راوندى پوشینه دوم برگ ٧٠)
#خمینی_پليد در این باره گفته است روز #خوارج روزی است که امیرالمومنين على سلام الله عليه شمشیرش را کشید و این فاسدها را مثل غده سرطانی درو کرد و تمامشان را کشت.
#منبع: از توضیح المسائل شجاع الدین شفا برگ ۸۲۷ از گفته های سید خونخوار خمینی در روز ۱۷ شهریور ۵۷ در قم)
آن روز یوم الله بود یعنی روز خوشی و شادمانی الله؟ شاد مانی الله از کشتار دلخراش پیروان قرآنش؟
خوارج به علی گفتند در دستور حمله بر قرآن کافر شده ای اگر به کار خود اقرار و توبه بکنی ما به تو کمک میکنیم در غیر اینصورت تو و هواخواهانت را تسلیم معاویه می کنیم تا به سرنوشت عثمان گرفتار آیی، علی نپذیرفت و به آنان حمله برد و جمعی را کشت سرانجام کار خلافت به حکمیت و خلع على انجامید
#منبع: تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضى راوندى پوشينه دوم برگهای ٦۹ تا ۷۲
دفتر مرد نامتناهی نوشته حسن صدر زیرنویس برگ ۹۰ ميگويد: على ناچار شد خوارج را با زبان تیغ اندرز دهد و خاموش سازد.
على در نامه خود به #معاویه نوشت من همان ابوالحسنی هستم که جد تو عتبه و عموى تو شيبه و برادر تو حنظله را كشته ام و اکنون هم آن شمشیر در دست من است
(#منبع: نامه ٦٤ نهج البلاغه در پاسخ به معاويه و كتاب مناقب آل ابي طالب ابن شهرآشوب ج ٢ ص ٣٥١)
فأنا أبو الحسنقاتل جدك عتبة وعمك شيبة واخيك حنظلة الذين سفك الله دماءهم على يدي في يوم بدر، وذلك السيف معي
مناقب آل ابي طالب نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : ٢ صفحه : ٣٥١
لينك صفحه كتاب http://lib.eshia.ir/16066/2/351
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 سياست، كفايت و درايت، تمام چيزى كه امام على نداشت
#قسمت_سوم(آخر)
٢) #عدم_سياست و #درايت على!
يك سياستمدار زيرك و با درايت در اين شرايط با هوشيارى، قدرت را تصاحب ميكند و پس از به قدرت رسيدن راه و روش خودش را ميرود خصوصا اينكه #تشيع معتقد است كه خلفاى قبل از على راه انحراف پيش گرفته و خلافت را از خاندان على غصب كرده بودند،
خوب اين بهترين فرصت براى او بود كه بتواند قدرت را پس بگيرد اما ..
حال برگرديم به زمانى كه #على بعنوان خليفه چهارم و پس از كودتايى خونين(قتل عثمان توسط ياران على) بر كرسى خلافت تكيه زد.
از جمله اقدامات او كه اثبات ميكند على بن ابيطالب درايت كافى و #لياقت_خليفه_بودن را نداشت ميتوان به موارد بسيارى اشاره كرد كه در اينجا به چند مورد مختصر كفايت ميكنم.
#الف) بى اعتنائى به صحابه بسيار معتبر و از ياران وفادار محمد مانند #طلحه و #زبير و آزرده خاطر كردن آنها، كه بعدها با همدستى اين دو و عايشه همسر دردانه محمد، جنگ جمل به راه افتاد و عده اى از مسلمانان جانشان را از دست دادند
و در واقع على براى اولين بار جنگ بين مسلمانان را راه انداخته و آنان را به جان هم انداخت.
#ب) دفاع بيش از حد از قاتلان خليفه سوم و مجازات نكردن آنها و عدم اجراى عدالت كه باعث ايجاد تفرقه بين طرفداران عايشه(ام المومنين) و خودش شد.
#ج) به كار گماشتن آدمهاى بى لياقتى كه تنها بدليل خشك مذهبى بودن مورد علاقه او بودند، مانند #ابوموسى_اشعرى كه اتفاقا بعدها هم از فرمان على سرپيچى كرد و هم در حكميت عامل اصلى سرنگونى #خلافت_لرزان_على شد.
#د) آغاز ٤ جنگ در كمتر از ٤ سال بين مسلمانان كه اولين جنگ ها بين مسلمانان در تاريخ اسلام ميباشد و ايجاد تفرقه بين آنها براى هميشه.(هنوز هم اين تفرقه و برادر كشى ادامه دارد)
#ذ) عدم اعتنا به راى مردم و يكدندگى كه باعث تن دادن به حكميت با #معاويه و از دست دادن خلافت نيم بند و لرزان خود شد.
البته شايد اگر على خليفه ميماند حالا نامى از دين اسلام وجود نداشت و ميليونها انسانى كه توسط مسلمانان كشته شده اند، كشته نمى شدند و ما ايرانيها نيز بواسطه وجود #آخوندهاى_زالوصفت_فرقه_شيعه اين همه خفت و خوارى نمى كشيديم و فرهنگمان اينقدر دستخوش خرافات و مرده پرستى نميشد.
من در اين متن بطور خلاصه مهمترين موارد را خدمت شما ارائه كردم و همين موارد كافى است كه بدانيم على بن ابيطالب، شخصى كه از آخوندهاى فرقه تشيع از او يك خداى ديگر در كنار #الله ساخته و در موردش افسانه سراييهاى زيادى كرده اند،
يك انسان بدون كفايت و درايت سياسى بود كه لياقت رهبرى و هدايت جامعه را نداشته و تنها ثمره اش براى اسلام و مسلمانان، تفرقه و دشمنى بين مسلمانان، و بوجود آمده مذهبى شد كه برخلاف تمامى آموزه هاى اسلامى، هم براى الله شريك قائل بوده و هم بت پرستى را رواج داده است.
پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm/28224
#قسمت_سوم(آخر)
٢) #عدم_سياست و #درايت على!
يك سياستمدار زيرك و با درايت در اين شرايط با هوشيارى، قدرت را تصاحب ميكند و پس از به قدرت رسيدن راه و روش خودش را ميرود خصوصا اينكه #تشيع معتقد است كه خلفاى قبل از على راه انحراف پيش گرفته و خلافت را از خاندان على غصب كرده بودند،
خوب اين بهترين فرصت براى او بود كه بتواند قدرت را پس بگيرد اما ..
حال برگرديم به زمانى كه #على بعنوان خليفه چهارم و پس از كودتايى خونين(قتل عثمان توسط ياران على) بر كرسى خلافت تكيه زد.
از جمله اقدامات او كه اثبات ميكند على بن ابيطالب درايت كافى و #لياقت_خليفه_بودن را نداشت ميتوان به موارد بسيارى اشاره كرد كه در اينجا به چند مورد مختصر كفايت ميكنم.
#الف) بى اعتنائى به صحابه بسيار معتبر و از ياران وفادار محمد مانند #طلحه و #زبير و آزرده خاطر كردن آنها، كه بعدها با همدستى اين دو و عايشه همسر دردانه محمد، جنگ جمل به راه افتاد و عده اى از مسلمانان جانشان را از دست دادند
و در واقع على براى اولين بار جنگ بين مسلمانان را راه انداخته و آنان را به جان هم انداخت.
#ب) دفاع بيش از حد از قاتلان خليفه سوم و مجازات نكردن آنها و عدم اجراى عدالت كه باعث ايجاد تفرقه بين طرفداران عايشه(ام المومنين) و خودش شد.
#ج) به كار گماشتن آدمهاى بى لياقتى كه تنها بدليل خشك مذهبى بودن مورد علاقه او بودند، مانند #ابوموسى_اشعرى كه اتفاقا بعدها هم از فرمان على سرپيچى كرد و هم در حكميت عامل اصلى سرنگونى #خلافت_لرزان_على شد.
#د) آغاز ٤ جنگ در كمتر از ٤ سال بين مسلمانان كه اولين جنگ ها بين مسلمانان در تاريخ اسلام ميباشد و ايجاد تفرقه بين آنها براى هميشه.(هنوز هم اين تفرقه و برادر كشى ادامه دارد)
#ذ) عدم اعتنا به راى مردم و يكدندگى كه باعث تن دادن به حكميت با #معاويه و از دست دادن خلافت نيم بند و لرزان خود شد.
البته شايد اگر على خليفه ميماند حالا نامى از دين اسلام وجود نداشت و ميليونها انسانى كه توسط مسلمانان كشته شده اند، كشته نمى شدند و ما ايرانيها نيز بواسطه وجود #آخوندهاى_زالوصفت_فرقه_شيعه اين همه خفت و خوارى نمى كشيديم و فرهنگمان اينقدر دستخوش خرافات و مرده پرستى نميشد.
من در اين متن بطور خلاصه مهمترين موارد را خدمت شما ارائه كردم و همين موارد كافى است كه بدانيم على بن ابيطالب، شخصى كه از آخوندهاى فرقه تشيع از او يك خداى ديگر در كنار #الله ساخته و در موردش افسانه سراييهاى زيادى كرده اند،
يك انسان بدون كفايت و درايت سياسى بود كه لياقت رهبرى و هدايت جامعه را نداشته و تنها ثمره اش براى اسلام و مسلمانان، تفرقه و دشمنى بين مسلمانان، و بوجود آمده مذهبى شد كه برخلاف تمامى آموزه هاى اسلامى، هم براى الله شريك قائل بوده و هم بت پرستى را رواج داده است.
پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm/28224
Telegram
نقدى بر اسلام
درايت، سياست و لياقت، تمامى آن چيزى است كه،
#على_بن_ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان از آن برخوردار نبود
و همين بى درايتى باعث ايجاد يك تفرقه تاريخى مابين مسلمانان جهان شد.
اين مقاله را در #كانال_تخصصى_نقد_اسلام مطالعه بفرماييد.
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
#على_بن_ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان از آن برخوردار نبود
و همين بى درايتى باعث ايجاد يك تفرقه تاريخى مابين مسلمانان جهان شد.
اين مقاله را در #كانال_تخصصى_نقد_اسلام مطالعه بفرماييد.
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 بيعت امام حسن و امام حسين با معاويه
#اسلامگرايان_شيعه با فرياد و هوچى گرى از عدم بيعت دلبخواه فرزندان #امام_على با #معاويه گفته اند و اين كار را مبارزه با ظلم از جانب آنها خطاب ميكنند.
ولى وقتى به كتب علماى شيعه سر ميزنيم، داستان را به گونه اى ديگر ميبينيم.
خلاصه داستان در معتبرترين كتب علماى بزرگ شيعه بدين منوال ميباشد:
#ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ابن ابوسفيان خليفه مسلمانان، ﻧﺎﻣﻪ ﺍى خطاب به #امام_ﺣﺴﻦ مينويسد و از او ميخواهد كه همراه برادرش #حسين و ياران نزديك پدرش به نزد او بروند.
امام حسن و برادرش به همراهى ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩه و ديگران ياران امام على ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ امام ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ #ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ،
ايشان ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﮔﺎه ﺑﻪ امام ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ايشان نيز ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ،
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ بن عبادهﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻪ ﺳﻮى امام ﺣﺴﻴﻦ نگاه كرد تا از او براى اينكار نظر بخواهد،
در اينحال امام ﺣﺴﻴﻦ به او گفت:
اى ﻗﻴﺲ برخيز كه ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ(اشاره به معاويه).
#منبع:
كتاب بحاﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ از علامه مجلسى، ﺝ ٤٤، ﺹ ٦١ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ كتاب ﺭﺟﺎﻝ ﮐﺸﻲ
حال #روحانيون_شيعه این حدیث كه داراى اعتبار صحت رجالى است را حمل بر تقیه کرده و كار امامان حسن و حسين را تقيه از ترس جان ناميده اند !!
موجودات عمامه به سر دروغگو، يادشان رفته كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى #کتاب_اصول_کافی، بابى است به نام:
" ﺇﻥ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ ﻣﺘﻰ ﻳﻤﻮﺗﻮﻥ ﻭﻻ ﻗﻢ ﻓﺒﺎﻳﻊ، ﻓﻘﺎﻡ ﻓﺒﺎﻳﻊ ﺛﻢ ﻗﺎﻝ ﺇﻻ ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻨﻬﻢ"
یعنی : امامان ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻣﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎن مرگشان را نيز ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ.
ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ: جلد ١ / ص ٢٥٨
حال از #روحانيون_گنبد_پرست ميپرسيم كه در اینصورت با توجه به این ادعاى شيخ کلینی، دیگر تقیه و ترس از کشتن جان خود چه معنا و توجیهی دارد؟
اصولا امامى كه از ترس جانش يك حاكم فاسد و فاسق را امام خود بنامد به چه دردى ميخورد ؟؟
#آخوندهاى_فاسد_شيعه با همين دروغها قرنها مردم نااگاه ايران را فريب داده و حاصل دسترنج آنها را براى ادامه حيات زالو وارشان، از دستشان خارج كرده اند.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما: www.eslam.nu
#اسلامگرايان_شيعه با فرياد و هوچى گرى از عدم بيعت دلبخواه فرزندان #امام_على با #معاويه گفته اند و اين كار را مبارزه با ظلم از جانب آنها خطاب ميكنند.
ولى وقتى به كتب علماى شيعه سر ميزنيم، داستان را به گونه اى ديگر ميبينيم.
خلاصه داستان در معتبرترين كتب علماى بزرگ شيعه بدين منوال ميباشد:
#ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ابن ابوسفيان خليفه مسلمانان، ﻧﺎﻣﻪ ﺍى خطاب به #امام_ﺣﺴﻦ مينويسد و از او ميخواهد كه همراه برادرش #حسين و ياران نزديك پدرش به نزد او بروند.
امام حسن و برادرش به همراهى ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺩه و ديگران ياران امام على ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﻓﺘﻨﺪ.
ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ امام ﺣﺴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ #ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ،
ايشان ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ، ﺁﻥ ﮔﺎه ﺑﻪ امام ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ ﻭ ايشان نيز ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﺮﺩ،
ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﻴﺲ بن عبادهﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻪ ﺳﻮى امام ﺣﺴﻴﻦ نگاه كرد تا از او براى اينكار نظر بخواهد،
در اينحال امام ﺣﺴﻴﻦ به او گفت:
اى ﻗﻴﺲ برخيز كه ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻦ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ(اشاره به معاويه).
#منبع:
كتاب بحاﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ از علامه مجلسى، ﺝ ٤٤، ﺹ ٦١ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ كتاب ﺭﺟﺎﻝ ﮐﺸﻲ
حال #روحانيون_شيعه این حدیث كه داراى اعتبار صحت رجالى است را حمل بر تقیه کرده و كار امامان حسن و حسين را تقيه از ترس جان ناميده اند !!
موجودات عمامه به سر دروغگو، يادشان رفته كه در معتبرترين كتاب حديث شيعيان يعنى #کتاب_اصول_کافی، بابى است به نام:
" ﺇﻥ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ ﻣﺘﻰ ﻳﻤﻮﺗﻮﻥ ﻭﻻ ﻗﻢ ﻓﺒﺎﻳﻊ، ﻓﻘﺎﻡ ﻓﺒﺎﻳﻊ ﺛﻢ ﻗﺎﻝ ﺇﻻ ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻨﻬﻢ"
یعنی : امامان ﺑﺎﺧﺘﻴﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﻣﻰﻣﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﺎن مرگشان را نيز ﻣﻰﺩﺍﻧﻨﺪ.
ﺃﺻﻮﻝ ﺍﻟﻜﺎﻓﻲ: جلد ١ / ص ٢٥٨
حال از #روحانيون_گنبد_پرست ميپرسيم كه در اینصورت با توجه به این ادعاى شيخ کلینی، دیگر تقیه و ترس از کشتن جان خود چه معنا و توجیهی دارد؟
اصولا امامى كه از ترس جانش يك حاكم فاسد و فاسق را امام خود بنامد به چه دردى ميخورد ؟؟
#آخوندهاى_فاسد_شيعه با همين دروغها قرنها مردم نااگاه ايران را فريب داده و حاصل دسترنج آنها را براى ادامه حيات زالو وارشان، از دستشان خارج كرده اند.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://telegram.me/joinchat/As5Azz1Qdgei1tKR5VztMA
سايت ما: www.eslam.nu
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥رشوه ها و هداياى معاويه به امام حسين
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مىدهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بودهاند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانهاى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانستهاند، عمدا در اين باره سكوت مىكنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مىشتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مىگرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانهاى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنىاميه، امام حسين مىگفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمىكنم. امام حسين در نامهاى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مىشد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنجهزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخششهاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مىشود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوهها و هديههاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پولهاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مىبرد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مىرفت و از او پولها مىگرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهرهها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨،٤٩و ٥٠
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مىدهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بودهاند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانهاى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانستهاند، عمدا در اين باره سكوت مىكنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مىشتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مىگرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانهاى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنىاميه، امام حسين مىگفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمىكنم. امام حسين در نامهاى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مىشد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنجهزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخششهاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مىشود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوهها و هديههاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پولهاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مىبرد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مىرفت و از او پولها مىگرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهرهها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨،٤٩و ٥٠
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥 سياست، كفايت و درايت، تمام چيزى كه امام على نداشت
#قسمت_سوم(آخر)
٢) #عدم_سياست و #درايت على!
يك سياستمدار زيرك و با درايت در اين شرايط با هوشيارى، قدرت را تصاحب ميكند و پس از به قدرت رسيدن راه و روش خودش را ميرود خصوصا اينكه #تشيع معتقد است كه خلفاى قبل از على راه انحراف پيش گرفته و خلافت را از خاندان على غصب كرده بودند،
خوب اين بهترين فرصت براى او بود كه بتواند قدرت را پس بگيرد اما ..
حال برگرديم به زمانى كه #على بعنوان خليفه چهارم و پس از كودتايى خونين(قتل عثمان توسط ياران على) بر كرسى خلافت تكيه زد.
از جمله اقدامات او كه اثبات ميكند على بن ابيطالب درايت كافى و #لياقت_خليفه_بودن را نداشت ميتوان به موارد بسيارى اشاره كرد كه در اينجا به چند مورد مختصر كفايت ميكنم.
#الف) بى اعتنائى به صحابه بسيار معتبر و از ياران وفادار محمد مانند #طلحه و #زبير و آزرده خاطر كردن آنها، كه بعدها با همدستى اين دو و عايشه همسر دردانه محمد، جنگ جمل به راه افتاد و عده اى از مسلمانان جانشان را از دست دادند
و در واقع على براى اولين بار جنگ بين مسلمانان را راه انداخته و آنان را به جان هم انداخت.
#ب) دفاع بيش از حد از قاتلان خليفه سوم و مجازات نكردن آنها و عدم اجراى عدالت كه باعث ايجاد تفرقه بين طرفداران عايشه(ام المومنين) و خودش شد.
#ج) به كار گماشتن آدمهاى بى لياقتى كه تنها بدليل خشك مذهبى بودن مورد علاقه او بودند، مانند #ابوموسى_اشعرى كه اتفاقا بعدها هم از فرمان على سرپيچى كرد و هم در حكميت عامل اصلى سرنگونى #خلافت_لرزان_على شد.
#د) آغاز ٤ جنگ در كمتر از ٤ سال بين مسلمانان كه اولين جنگ ها بين مسلمانان در تاريخ اسلام ميباشد و ايجاد تفرقه بين آنها براى هميشه.(هنوز هم اين تفرقه و برادر كشى ادامه دارد)
#ذ) عدم اعتنا به راى مردم و يكدندگى كه باعث تن دادن به حكميت با #معاويه و از دست دادن خلافت نيم بند و لرزان خود شد.
البته شايد اگر على خليفه ميماند حالا نامى از دين اسلام وجود نداشت و ميليونها انسانى كه توسط مسلمانان كشته شده اند، كشته نمى شدند و ما ايرانيها نيز بواسطه وجود #آخوندهاى_زالوصفت_فرقه_شيعه اين همه خفت و خوارى نمى كشيديم و فرهنگمان اينقدر دستخوش خرافات و مرده پرستى نميشد.
من در اين متن بطور خلاصه مهمترين موارد را خدمت شما ارائه كردم و همين موارد كافى است كه بدانيم على بن ابيطالب، شخصى كه از آخوندهاى فرقه تشيع از او يك خداى ديگر در كنار #الله ساخته و در موردش افسانه سراييهاى زيادى كرده اند،
يك انسان بدون كفايت و درايت سياسى بود كه لياقت رهبرى و هدايت جامعه را نداشته و تنها ثمره اش براى اسلام و مسلمانان، تفرقه و دشمنى بين مسلمانان، و بوجود آمده مذهبى شد كه برخلاف تمامى آموزه هاى اسلامى، هم براى الله شريك قائل بوده و هم بت پرستى را رواج داده است.
پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm/28224
#قسمت_سوم(آخر)
٢) #عدم_سياست و #درايت على!
يك سياستمدار زيرك و با درايت در اين شرايط با هوشيارى، قدرت را تصاحب ميكند و پس از به قدرت رسيدن راه و روش خودش را ميرود خصوصا اينكه #تشيع معتقد است كه خلفاى قبل از على راه انحراف پيش گرفته و خلافت را از خاندان على غصب كرده بودند،
خوب اين بهترين فرصت براى او بود كه بتواند قدرت را پس بگيرد اما ..
حال برگرديم به زمانى كه #على بعنوان خليفه چهارم و پس از كودتايى خونين(قتل عثمان توسط ياران على) بر كرسى خلافت تكيه زد.
از جمله اقدامات او كه اثبات ميكند على بن ابيطالب درايت كافى و #لياقت_خليفه_بودن را نداشت ميتوان به موارد بسيارى اشاره كرد كه در اينجا به چند مورد مختصر كفايت ميكنم.
#الف) بى اعتنائى به صحابه بسيار معتبر و از ياران وفادار محمد مانند #طلحه و #زبير و آزرده خاطر كردن آنها، كه بعدها با همدستى اين دو و عايشه همسر دردانه محمد، جنگ جمل به راه افتاد و عده اى از مسلمانان جانشان را از دست دادند
و در واقع على براى اولين بار جنگ بين مسلمانان را راه انداخته و آنان را به جان هم انداخت.
#ب) دفاع بيش از حد از قاتلان خليفه سوم و مجازات نكردن آنها و عدم اجراى عدالت كه باعث ايجاد تفرقه بين طرفداران عايشه(ام المومنين) و خودش شد.
#ج) به كار گماشتن آدمهاى بى لياقتى كه تنها بدليل خشك مذهبى بودن مورد علاقه او بودند، مانند #ابوموسى_اشعرى كه اتفاقا بعدها هم از فرمان على سرپيچى كرد و هم در حكميت عامل اصلى سرنگونى #خلافت_لرزان_على شد.
#د) آغاز ٤ جنگ در كمتر از ٤ سال بين مسلمانان كه اولين جنگ ها بين مسلمانان در تاريخ اسلام ميباشد و ايجاد تفرقه بين آنها براى هميشه.(هنوز هم اين تفرقه و برادر كشى ادامه دارد)
#ذ) عدم اعتنا به راى مردم و يكدندگى كه باعث تن دادن به حكميت با #معاويه و از دست دادن خلافت نيم بند و لرزان خود شد.
البته شايد اگر على خليفه ميماند حالا نامى از دين اسلام وجود نداشت و ميليونها انسانى كه توسط مسلمانان كشته شده اند، كشته نمى شدند و ما ايرانيها نيز بواسطه وجود #آخوندهاى_زالوصفت_فرقه_شيعه اين همه خفت و خوارى نمى كشيديم و فرهنگمان اينقدر دستخوش خرافات و مرده پرستى نميشد.
من در اين متن بطور خلاصه مهمترين موارد را خدمت شما ارائه كردم و همين موارد كافى است كه بدانيم على بن ابيطالب، شخصى كه از آخوندهاى فرقه تشيع از او يك خداى ديگر در كنار #الله ساخته و در موردش افسانه سراييهاى زيادى كرده اند،
يك انسان بدون كفايت و درايت سياسى بود كه لياقت رهبرى و هدايت جامعه را نداشته و تنها ثمره اش براى اسلام و مسلمانان، تفرقه و دشمنى بين مسلمانان، و بوجود آمده مذهبى شد كه برخلاف تمامى آموزه هاى اسلامى، هم براى الله شريك قائل بوده و هم بت پرستى را رواج داده است.
پايان ....
https://t.me/naghde_eslamm/28224
Telegram
نقدى بر اسلام
درايت، سياست و لياقت، تمامى آن چيزى است كه،
#على_بن_ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان از آن برخوردار نبود
و همين بى درايتى باعث ايجاد يك تفرقه تاريخى مابين مسلمانان جهان شد.
اين مقاله را در #كانال_تخصصى_نقد_اسلام مطالعه بفرماييد.
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
#على_بن_ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان از آن برخوردار نبود
و همين بى درايتى باعث ايجاد يك تفرقه تاريخى مابين مسلمانان جهان شد.
اين مقاله را در #كانال_تخصصى_نقد_اسلام مطالعه بفرماييد.
www.eslam.nu
@naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 #امام_حسين و لعن شيعيان
#امام_حسن فرزند ارشد #امام_على و امام دوم شيعيان ميباشد. وى در مورد #شيعيان و كسانى كه ادعا ميكنند شيعه پدرش و خودش ميباشند ميگويد:
خير و بركت #معاويه از شيعيان براى من بيشتر است و شيعيان قصد جان و مال مرا دارند....
متن روايت و ترجمه آنرا در اينجا خدمت شما مينويسم:
وقال الحسن - عليه السلام -:
أرى والله معاوية خيراً لي من هؤلاء يزعمون أنهم لي شيعة، ابتغوا قتلي
وأخذوا مالي، والله لأن آخذ من معاوية ما أحقن به من دمي وآمن به في أهلي
خير من أن يقتلوني فيضيع أهل بيتي، والله لو قاتلت معاوية لأخذوا بعنقي
حتى يدفعوا بي إليه سلماً، ووالله لأن أسالمه وأنا عزيز خير من أن يقتلني
وأنا أسير
خلاصه #ترجمه:
به خدا قسم كه #معاويه بيش از آنانكه ادعا ميكنند #شيعه من هستند براى من خير و بركت دارد، آنها(شيعيان) قصد جانم را داشتند و اموالم را بردند، به خدا قسم آنچه از معاويه ميگيرم ديه خون من است و امنيت خانواده ام و بهتر از اين است كه كشته شوم(بدست شيعيان) و اهل بيتم نابود شود.....
#منبع:
كتاب الاحتجاج نويسنده علامه ابى منصور احمد بن على ابن ابيطالب الطبرسى معروف به علامه طبرسى جلد ٢ صفحه ١٠
تصوير صفحه كتاب را پس از مطلب قرار خواهم داد.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
#امام_حسن فرزند ارشد #امام_على و امام دوم شيعيان ميباشد. وى در مورد #شيعيان و كسانى كه ادعا ميكنند شيعه پدرش و خودش ميباشند ميگويد:
خير و بركت #معاويه از شيعيان براى من بيشتر است و شيعيان قصد جان و مال مرا دارند....
متن روايت و ترجمه آنرا در اينجا خدمت شما مينويسم:
وقال الحسن - عليه السلام -:
أرى والله معاوية خيراً لي من هؤلاء يزعمون أنهم لي شيعة، ابتغوا قتلي
وأخذوا مالي، والله لأن آخذ من معاوية ما أحقن به من دمي وآمن به في أهلي
خير من أن يقتلوني فيضيع أهل بيتي، والله لو قاتلت معاوية لأخذوا بعنقي
حتى يدفعوا بي إليه سلماً، ووالله لأن أسالمه وأنا عزيز خير من أن يقتلني
وأنا أسير
خلاصه #ترجمه:
به خدا قسم كه #معاويه بيش از آنانكه ادعا ميكنند #شيعه من هستند براى من خير و بركت دارد، آنها(شيعيان) قصد جانم را داشتند و اموالم را بردند، به خدا قسم آنچه از معاويه ميگيرم ديه خون من است و امنيت خانواده ام و بهتر از اين است كه كشته شوم(بدست شيعيان) و اهل بيتم نابود شود.....
#منبع:
كتاب الاحتجاج نويسنده علامه ابى منصور احمد بن على ابن ابيطالب الطبرسى معروف به علامه طبرسى جلد ٢ صفحه ١٠
تصوير صفحه كتاب را پس از مطلب قرار خواهم داد.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥رشوه ها و هداياى معاويه به امام حسين
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مىدهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بودهاند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانهاى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانستهاند، عمدا در اين باره سكوت مىكنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مىشتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مىگرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانهاى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنىاميه، امام حسين مىگفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمىكنم. امام حسين در نامهاى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مىشد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنجهزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخششهاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مىشود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوهها و هديههاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پولهاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مىبرد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مىرفت و از او پولها مىگرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهرهها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨،٤٩و ٥٠
بررسى دقيق واقعه كربلا، بروشنى نشان مىدهد كه در حرکت حسین به سوی کوفه نيز انگيزه هاى مردمى و مترقى، بسيار اندك بودهاند.
قابل ذكر است كه در تمامت دوران حكومت #معاويه -حدود بيست سال- #امام_حسين روابط دوستانه و محترمانهاى با وى داشت. نظريه پردازان تشيع سرخ علوى (از جمله دكتر شريعتى و آقاى ورداسبى) كه معاويه را نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى دانستهاند، عمدا در اين باره سكوت مىكنند كه در سفرهاى معاويه به مكه و مدينه، امام حسين همواره اولين كسى بود كه به پيشواز معاويه مىشتافت و نماينده اشرافيت تاريخى و مركز و مظهر ارتجاع سياسى را در آغوش مىگرفت(١)
و حتى بفرمان معاويه در سال ٤٩ هجرى در جنگ #قسطنطنيه شركت كرد.(٢)
با چنين مناسبات و روابط دوستانهاى بود كه عليرغم خواست توده ها در خلع معاويه و سرنگونى حكومت بنىاميه، امام حسين مىگفت: ميان من و معاويه عهدى است كه آنرا نقض نمى كنم.
بنابراين تا معاويه زنده است من(امام حسين) عليه او مبارزه و طغيان نمىكنم. امام حسين در نامهاى به معاويه تاكيد كرد كه : من خواهان نبرد يا مخالفت با تو نيستم و از اين رو به ياران خويش گفت: تا معاويه زنده هست بايد هريك از شما خانه نشينى را پيشه خود سازد(٣)
در برابر اين آرامش و حسن تفاهم بود كه امام حسين همواره از كمكهاى مالى هنگفت معاويه برخوردار مىشد، بطوريكه مقررى امام حسن و امام حسين، كه در زمان عمر، سالى #پنجهزار_درهم بود، معاويه آنرا به سالى #يك_ميليون_درهم (يعنى دويست برابر، معادل ٤ هزار كيلو نقره) افزايش داد.(٤)
روايات مؤرخين اسلامى درباره ثروت ها، #أراضى و #املاك و بذل و بخششهاى امام حسين چنان است كه باعث شگفتى و حيرت مىشود.(٥)
ديگر افراد خاندان على نيز از رشوهها و هديههاى معاويه برخوردار بودند آنچنانكه مثلا: عبدالله ابن جعفر (پسر عموى امام حسن و امام حسين) از معاويه پولهاى هنگفت گرفت و آنرا بين مطربان و آوازخوانان و شاعران، بذل و بخشش كرد. همين عبدالله بن جعفر نه تنها از مقررى ساليانه بهره مىبرد، بلكه هر از گاه به نزد معاويه(به دمشق) مىرفت و از او پولها مىگرفت. عبدالله پس از مرگ معاويه نزد يزيد رفت. يزيد از او پرسيد: مقررى تو چند است؟ عبدالله گفت: يك ميليون درهم. يزيد گفت: از امروز دو ميليون درهم به تو مى دهم. عبدالله گفت: پدر و مادرم فداى تو، به هيچ كس اين جمله را نگفته بودم. يزيد گفت: مجددا آن را دو برابر كردم.(٦)
عقيل(برادر حضرت على) نيز از رشوه ها و هداياى معاويه بهرهها برد بطوريكه كار بجايى رسيد كه روزى معاويه از عقيل خواست تا على را لعنت كند. عقيل بر منبر رفت و گفت: “اى مردم! معاويه بمن فرمان داد تا على را لعنت كنم كه بر او لعنت باد!(٧)
#منابع:
١- اخبار الطوال، ص ٢٤٣؛ روضه الصفا، ج ٣، صص ٨٠،٨١ و ٨٣.
٢- زندگانى امام حسين، ص ١٢٢٠، فتوح البلدان، ص ١٨٣؛ مختصر البلدان، ابن فقيه، ص ١٥٢
٣- اخبار الطوال، صص ٢٤٥ – ٢٤٤ و ٢٤٨؛ روضه الصفا، ج ٣، ص ١٥؛ ارشاد شيخ مفيد، ص ٢٠٦
٤-تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨. درصلحنامه امام حسن ومعاويه از جمله قرار شد كه هر سال دو ميليون درهم نيز به امام حسين پرداخت شود: اخبار الطوال، ص ٢٤١.
٥- كتاب الخراج، يحيى بن آدم، ص ٧٥؛ كتاب الخراج، قاضى ابويوسف،ص ٣٥؛ الحسين، على جلال، جلد ١، صص ٦٣ و ١٠٧؛ منتهى الامال، جلد ١، صص ٣٤٨،٣١٩-٣٥٠ و ٣٧٣.در صحراى كربلا، امام حسين به ابن سعد (فرمانده سپاه يزيد) پيشنهاد دادن خانه ها و املاك خوبى در مدينه نمود به اين شرط كه از جنگ با وى خوددارى كند، اما ابن سعد پيشنهاد امام را نپذيرفت: تاريخ طبرى، جلد ٧، ص ٣٠٠٨؛ زندگانى امام حسين، صص ٨٧-٨٤ و ١٠٠-٩٢ و ٣٧٧
٦-تاريخ فخرى، ابن طقطقى ،صص ٩٧-٩٦؛ تاريخ تمدن اسلام، ج ٤، ص ٨٨
٧-تاريخ فخرى، ص ٩٧؛ مروج الذهب، ج ٢، ص ٤٠
اسلام شناسى، جلد ٢، على ميرفطروس، ص ٤٨،٤٩و ٥٠
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
💥 #امام_حسين و لعن شيعيان
#امام_حسن فرزند ارشد #امام_على و امام دوم شيعيان ميباشد. وى در مورد #شيعيان و كسانى كه ادعا ميكنند شيعه پدرش و خودش ميباشند ميگويد:
خير و بركت #معاويه از شيعيان براى من بيشتر است و شيعيان قصد جان و مال مرا دارند....
متن روايت و ترجمه آنرا در اينجا خدمت شما مينويسم:
وقال الحسن - عليه السلام -:
أرى والله معاوية خيراً لي من هؤلاء يزعمون أنهم لي شيعة، ابتغوا قتلي
وأخذوا مالي، والله لأن آخذ من معاوية ما أحقن به من دمي وآمن به في أهلي
خير من أن يقتلوني فيضيع أهل بيتي، والله لو قاتلت معاوية لأخذوا بعنقي
حتى يدفعوا بي إليه سلماً، ووالله لأن أسالمه وأنا عزيز خير من أن يقتلني
وأنا أسير
خلاصه #ترجمه:
به خدا قسم كه #معاويه بيش از آنانكه ادعا ميكنند #شيعه من هستند براى من خير و بركت دارد، آنها(شيعيان) قصد جانم را داشتند و اموالم را بردند، به خدا قسم آنچه از معاويه ميگيرم ديه خون من است و امنيت خانواده ام و بهتر از اين است كه كشته شوم(بدست شيعيان) و اهل بيتم نابود شود.....
#منبع:
كتاب الاحتجاج نويسنده علامه ابى منصور احمد بن على ابن ابيطالب الطبرسى معروف به علامه طبرسى جلد ٢ صفحه ١٠
تصوير صفحه كتاب را پس از مطلب قرار خواهم داد.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm
#امام_حسن فرزند ارشد #امام_على و امام دوم شيعيان ميباشد. وى در مورد #شيعيان و كسانى كه ادعا ميكنند شيعه پدرش و خودش ميباشند ميگويد:
خير و بركت #معاويه از شيعيان براى من بيشتر است و شيعيان قصد جان و مال مرا دارند....
متن روايت و ترجمه آنرا در اينجا خدمت شما مينويسم:
وقال الحسن - عليه السلام -:
أرى والله معاوية خيراً لي من هؤلاء يزعمون أنهم لي شيعة، ابتغوا قتلي
وأخذوا مالي، والله لأن آخذ من معاوية ما أحقن به من دمي وآمن به في أهلي
خير من أن يقتلوني فيضيع أهل بيتي، والله لو قاتلت معاوية لأخذوا بعنقي
حتى يدفعوا بي إليه سلماً، ووالله لأن أسالمه وأنا عزيز خير من أن يقتلني
وأنا أسير
خلاصه #ترجمه:
به خدا قسم كه #معاويه بيش از آنانكه ادعا ميكنند #شيعه من هستند براى من خير و بركت دارد، آنها(شيعيان) قصد جانم را داشتند و اموالم را بردند، به خدا قسم آنچه از معاويه ميگيرم ديه خون من است و امنيت خانواده ام و بهتر از اين است كه كشته شوم(بدست شيعيان) و اهل بيتم نابود شود.....
#منبع:
كتاب الاحتجاج نويسنده علامه ابى منصور احمد بن على ابن ابيطالب الطبرسى معروف به علامه طبرسى جلد ٢ صفحه ١٠
تصوير صفحه كتاب را پس از مطلب قرار خواهم داد.
#كانال_تخصصى_نقد_اسلام
https://t.me/naghde_eslamm