فرزندان رودبارسرا😷
1.76K subscribers
22.7K photos
10.3K videos
161 files
15.1K links
#رودبارسرا بزرگترین روستای شهرستان #رضوانشهر میباشد

جهت اگاهی اخبار،اداب و رسوم .تاریخچه.شناخت محلات.جاهای دیدنی و غذاهای محلی تالش به ما بپیوندید

با مدیریت» جاوید مسعودی

ارتباط شما با ما :

@javid_masoudi
@K_masoudi_01
Download Telegram
#بیشتر_بدانیم



بازیهای قدیم بچه های #تالش


#کلا-پتنه (#کلا-پگته


🔶ترجمه #کلاه برداری


نام این بازی با کلاه برداری فارسی تفاوت دارد


در #تالش باستان این بازی را
به فرزندان خود یاد میدانند تا
که به فرزندان خود مقاومت و پایداری
و دفاع از حریمها در جامعه و خانواده ،
و سرعت بخشیدن درامور در زندگی را بیاموزند

در این بازی افرادی که در داخل دایره
فرضی بازی قرار گرفته اند میباید دردفاع از حریم و در برابر افرادی که در خارج دایره قرار گرفته اند و قصد ربودن کلا را دارتد جانانه مقاومت کنند و افراد فرضی در بیرون از دایره که قرار گرفته اند ،آنها هم میباید برای رسیدن به اهداف کوشش و تلاش بسیاری انجام دهند این بازیها که برای فرزندان تالشی یک تفریح محسوب میشد ولی در اصل آموزش دادن و مقاومت در برابرسختیها و مشکلات زندگی بود

اسفندیاراحمدی


@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم



در #تالش باستان مردم تالش چگونه
مواد غذایی فاسد شدنی خود را نگهداری می کردند؟؟؟!!!؟؟



#روش_نگهداری_گوشت_در_تالش_باستان


🔸ابتدا گوسفندی را بابت این کار سر
می بریدند ، بعد از پوست کندن گوسفند و خرد کردن گوشت به اندازه
دلخوا و نیز چربی گوسفند از حمله دنبه آن را نیز خرد کرده،با گوشت مخلوط می کردند.........

سپس معده گوسفند را بر داشته داخل معده آن را قشنگ می شستند ،بعد از شستن معده ،آن داخل یک ظرف آب قرار داده روی آتش میگذاشتند ،تا خوب در آب جوش پخته شود ،......


توضیح:معده گوسفند نمی بایست هیچ سوراخ و روزنه ای داشته باشد مگر دوطرف معده که بعدا آن را می بستند،


🌕 🔸بعد آماده سازی معده ،سپس گوشت خرده شده و دنبه را داخل ظرفی ریخته روی آتش میگذاشتند تا کاملا پخته شود،


ابتدا یک طرف معده را با استفاده از پوست نازک درخت توت محکم می بستند تا هوایی داخل آن نفوذنکند،در نهایت گوشت پخته شده که کاملا گرم و داغ بود داخل معده که از قبل آماده کرده بودند میریختند ،آن را نیزمحکم می بستند تا هوا وارد آن نشود ، در طرف چند ساعت گوشت معده کاملا خشک میشدند ،آن را در پشت بام خانه ها یا انباری که داشتند آویزان می کردند ،هر وقت که نیاز داشتند یک طرف معده را باز میکردند وبه مقدار نیاز گوشت مصرفی را برداشته،مصرف میکردند .مواد گوشتی در داخل معده به مدت زیادی می ماند بدون اینکه فاسدشود.........


#تالش به گوشتی که به این روش نگهداری می کرد ،ّی_واته_میگفت


بقلم استاد :اسفندیاراحمدی



@frodbarsara
فرزندان رودبارسرا😷
کلیپ زیبا از #ییلاق_برن خواننده؛ پژمان یوسفی عکس وتنظیم: #ادمین کانال فرزندان رودبارسرا تقدیم به همراهان همیشگیِ #کانال_فرزندان_رودبارسرا حتما ببینید👍 درخواستی 😉 @frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


موسیقی در #تالش_باستان

من نه متخصص موسیقی هستم ، نه روانشناس ، اما میتوانم بگویم ،با توجه به اشعاری و نواهای #تالشی،که از گذشته های دور باقی مانده،است در موسیقی #تالشی انواع پرده ها وجود داشت

#موسیقیدانان ایران اعتقاد داشتند،که موسیقی،در ایران ،برای چهارفصل سال نیز خوانده میشد
و برای هریک از فصل
های سال بر حسب همان فصل #نغمه های مخصوص آن فصل نواخته میشد...
مثلا در فصل بهار که علاوه براینکه فصل روبش بود و مصادف با نوروز
نوروز نامه و رکب خوانده میشد
و در سایر فصول نیز بر حسب طبیعت آن فصل موسیقی خوانده و نواخته میشد


اما در #تالش باستان علاوه بر موسیقی #چهار فصل انواع موسیقی ها نواخته و خوانده میشد ،

موسیقی برای .
آفتاب و ماه و ستاره گان و آب و باد و پرندگان و احشام و موسیقی های حماسی و در کل آنچه که در طبیعت وجود داشت و هریک بطریقی در زندگی مردم تاثیر گذار بود ، وجود داشت

این امر گویای این است
که #تالشان در موسیقی یک سروگردن جلوتر از
سایر اقوام بود و حتی برای آهنگ ها انواع نام و #پرده انتخاب میکردند

موسیقی که برای #احشام خود خود
میخواتند به آن (#رمه پرده )
میگفتند ..
مثل #لدو به محمود به منش برده رمنه

موسیقی (#کیجه‌پرده )که برای
پرنده گان می سروند و مینواختند
مثل :
مسته بلبل ببی مرا بخونی
چمن سوته دلی دردی نزونی


🔴 و موسیقی (ویوعه پرده)یا #گشه پرده) که برای تازه عروس ها میخواندند

مثل : هیار هیار یاری برده را اومیم.
هیار هیار زنبیل باره نه اومیم......

موسیقی (#حماسی ) #غم‌نامه

که در دوری یا در گذشت عزیزی از
عزیری را میخواندند
مثل: که بیشتر به موسیقی در #سوک #سیاوش شباهت دارد


موسیقی #زنگه_پرده :

این نوع موسیقی در هماهنگی با
صدای زنگ احشام در حین کوچک نواخته میشد
مثل :
مالون زنگی صداوعه
برا حتما که کو عه

موسیقی برای #آفتاب و #ماه مثل :

آوتاو پرمه نازینه
گَندم کَشم داسینه

یا برای #ماه:

شنارنن مانگه تاو خیلی روشونه
زمین و آسمون خیلی پر نوره

موسیقی برای #باد :

وَده وَده وا گنه
وَده مالن شینه کو
وَده یارن شینه کَ

بنا به گفته بعضی از افراد مسن #تالش ،که سررشته ای در،موسیقی داشتند اولین آلت موسیقی را که به آنها ِبک، و #له‌له میگفتند از #شاخ_گوزن درست میکردند

متاسفانه اکثر موسیقی ها در #تالش به مرور زمان رنگ باخته یا اثری از آنها باقی نمانده است

بقلم استاد :اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


برگی از تاریخ #تالش_باستان

#تالش در زمان #طاهریان ،#صفاریان و #سامانیان و #غزنویان و #سلجوقیان

در زمان خلافت طاهریان و صفاریان تالش و گیلان اسقلال خودرا خفظ کرده بود این سرزمین توسط حاکمان محلی خود اداره میشد چون دو چون شاهان طاهری از چندان قدرتی برخودار نبودند که بتوانند در برابر مردمان این سرزمین ارز و اندام کنند.

صفاریان نیز به دلیل اینکه تمام تلاش و خود را برای احیا سرزمینهایی کرده بود که در آن سرزمین ها اعراب در مدت تسلط خود زبان پارسی از بین برده بودند از آنجا که سرزمین #زیاد زیر سلطه اعراب نبودند و مردم تالش کماکان فرهنگ ایرانی خود را حفظ کرده بودند صفاریان علاوه براینکه از این کار مردمان #تالش و گیلان راضی نودند این سرزمین به حال خود آزاد گذاشتند تا توسط امرای محلی خود اداره شود،
سه عامل موجب شده بود که صفاریان نقشی در تالش نداشته باشند

۱-صفاریان تمام قوای خود را در جنگ با خلفای جورعباسی بسیج کرده

۲_از طرفی اگثر تالشان خود از دشمنان سرسخت خلفای عباسی بودند

۳-حاکمان محلی تالش خود از شاهان قدرتمند محسوب،می شدند

در این دوران سرزمین گیلان تالش که توسط امرای محلی اداره میشد از چنان اهمیت بالایی برخودار بود که هر کسی در گوشه ای از کشور دچار تعرض می شد به گیلا ن و تالش پتاه می آوردند......


بعد انقراض صفاریان سامانیان به مقصد قدرت رسیدند در این زمان هیچ رد پایی از #تالشان در این زمان در دولت سامانی دیده نمیشود که نشانگر آن است تالشان توسط حاکمان محلی اداره میشد و سامانیان نقشی در تالش نداشتند و بعد از سامانیان غزنویان به قدرت رسیدند
که این ترک غز توانستند بر آذربایجان تسلطت پیدا کنند ولی نتوانستند وارد سرزمین تالش شوند . کماکان تالش
تا ایجا استقلال محلی خود را حفظ کرده بود...

باسورت مینویسد:

سلطان محمود غزنوی به ری و دیلم آمد و رستم دیلمی را از پادشاهی عزل کرد ،اما در این زمان زمان #تالش از مناطقی بود که علاوه بر اینکه در قلمرو سامانیان نبوده ،در حیطه تصرفات غزنویان نیز نبوده ،توسط امرای محلی اداره،می شد

همو مینویسد :،
در این زمان حکومت آذربایجان بدست، امیر وهسودان بود او غزان را پذیرفت به امید اینکه برای او سودی داشته باشند حتی دختری از غزنویان را به زنی گرفت تا بتواند آنها را رام کند ولی به دلیل بدرفتاری با مردم با مردم این سرزمین از آنجا رانده شدند و راهی ارمنستان و دیگر دیار شدند ،بدین گونه غزان در همسایگی #تالش یعنی آذربایجان و آران روی آوردند و پای آنان به #تالش نرسید و #تالشان از گزند آنها در امان ماندند

بعداز غزنویان سلجوقیان به قدرت رسیدند. با توجه به اینکه آنها توانستند .به گیلان و دیلم و قزوین دست

یافتند ولی به همت #سپیده دختر ماسالی #تالش که همسر #ملکشاه_سلجوقی بود #تالشان کما کان با حمایت او استقلال نسبی خود را حفظ کرده بودند و این سرزمین ها توسط امرای محلی خود اداره میشد ، او زبیایی خود را با قدرتی که در ،دربار پیدا کرده در هم آمیخت با تمام وجود از سرزمین های تالش حمایت می کرد به همین دلیل مردم تالش به او لقب #ملکه #تالشان داده بودند ، سر انجام این شیرزن #تالشی به دستور #حسن_صباع ترور شد او قبل از مرگش وصیت کرد که او را در راس الخط سرزمین پدریش #ماسال دفن کنند


در این زمان حاکم وقت تالش #مرداویج بود و سرزمین تالش از لحافظ وسعت تالش بزرگ به دلیل حاکمت های محلی خیلی کوچک شده بود چون هرحاکمی منطقه خاص خود را اداره می کردکه شامل #ماسال #شاندرمن و#تالشدولاب می شد که آن را #گسکر می نامیدند.

که قبلا از قول مورخ انگلیس ه .ل رابینو توضیح داده بودیم

بعداز انقراض #غزنویان . #خوارزمشاهیان به قدرت رسیدند
در این زمان برگ تازه ای از تاریخ تالش باز شده و آن هم منطقه ای به نام #گشتاسبی است

نسوی نویسنده کتاب در سیرت جلال الدین این چنین مینویسد :

#گشتاسفی محلی است بین #نهر_ارس_ونهر_کر_که_جز_با_کشتی_بدان_جا_نتوان_رفت جویار بسیار دارد ،مرغابی و ماهی فراوان دارد به طوری که صدمرغابی را در آنجا به یک درهم میفروختند


حمدالله مستوفی در مورد آن می نویسد:
حاصل آن منطقه غله و برنج است و پنبه و میوه است
مردمش سفید چهره .و بر #مذهب_شافعی
هستند زبانشان پهلوی گیلانی(تالشی)،است

گشتاسبی همان جایی است که بعد ها محل استقرار شیخ زاهد گیلانی شد، #تالشها
بر خلاف تبرستان که در زمان محمد خوارزمشاهی از دولت تابیعت کردند گیلان
و# تالشان تابع نبودند. در این منطقه قدرت هم چنان در دست حاکمان محلی بوده است
پس از آنکه مغولان به ایران،حمله کرد آنها شهر را با خاک یکسان کردند بازمانده گان به روستای #محمود_آباد فرار کردند

بقلم : اسفندیاراحمدی

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


#آوای_سگ_چیست؟

کدام واژه در مورد آوای سگ درست است #پارس کردن یا #پاس کردن، #پاس دادن

در ایران باستان #سگ را برای #پاسبانی از #منازل و #احشام به کار میگرفتند

در #تالش باستان علاوه بر اینکه از وجود سگ برای محافظت از دامها استفاده میکردند و آنها بر این باور بودند که وجود سگ در،منازل اهریمن #آل را از خانه دور،مکند به همین دلیل بود که به #آوای_سگ_گال میگفتند
گَ = دهن
آل= جن
گال = دهنی که آل را دور میکند گال‌=دور کننده آل .

بس میتوانیم بگویم که واژه پارس برای آوای سگ واژه،نادرستی است
مفهوم واقعی آن پاس است حیوانی به عنوان نگهبان از خانه و اموال و مردم بکار گرفته،میشد
از اینکه واژه پارس از کجا و چگونه وارد زبان فارسی شده اطلاعی ندارم
ولی شکی نیست نیست که این واژه با توجه به اینکه از وجود سگ برای نگهبانی استفاده میکردند واژه نادرستی است و واژه درست آن پاس،کردن است

بقلم :اسفندیاراحمدی..

#کانال_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


گلواژه های #تالشی

#تالشی : #ژن

فارسی : زن

ژن / ژنک

پژی /بژی = آفرین

ژن = آفریننده

#تالش به کوچک ( #روک )میگوید

#ژنک = آفریننده کوچک

خداوند میفرمایید :من شما را
از #مشکی_خاک خلق کردم و از #روح
خود به شما دمیدم ،

در اینجا خداوند #آفریننده بشر است ، برای ادامه بقا و رشد بشر خداوند زن را برگزید .....

چون خداوند در نزد #تالشان #مقدس بود ، با توجه به اینکه زن نیز
آفریننده ،و رشد و نمو ،دهنده نسل
بشر بود ،برای اینکه از تقدس خداوند
کسر نشود ،خداوندی که آفریننده بشر
بود، به زن ،#ژن =(آفریننده) =(ژن)ژنک=آفریننده کوچک میگفت............

ژنک = آفریننده کوچک = کسی که بعد از خدا ،مسئول #بقا،رشد و نمو
بشر اوست ،به همین دلیل بود که
میگفتند بهشت زیر پای مادران است
(کسانی که آفریننده و بقا و رشدونمو
دهنده بشر هستند......
ژن = آفریننده
ژنک= آفریننده کوچک

در #تالش باستان #زن را با القاب
متفاوت صدا میکردند ،مثل :

ین
ینک
بانو

#تالش به همراه بودن (باهم بودن)، (یندنه )میگوید
🌺ین = همراه کننده
🌸ینک= همراه کننده کوچک
🌺 بانو = بانی کننده = سازنده
=آفریننده نسل نو (نسل جدید)


اگر توجه داشته باشیم در #گویش_تالشی اکثرا به گوساله ماده که به سن بلوغ رسیده باشد به آن #ژیه میگویند ، دلیل این نام برای این حیوان به معنی این است که این حیوان به سن آفریدن رسیده است ، میتواند بیافریند

#بانو = سازنده خانه های نو

صد درود و هزاران #درود به #نیاکان که به زن حرمت و ارج به این زیبایی میداند بر خلاف بعضی از اقوام که به زن القابی چون ضعیفه میداند.....

متاسفانه عده ای از #تالش زبان بعد ها ، به تابع از اقوام بدوی
(ژنک ) =(زن) را بد تعبیر و تفسیر میکنند ، که به این نام معنی حقارت وسبک میدهند
درحالی واژه (ژنک ) از معنی و مفهوم
والایی برخوردار است

لطفاً نشر دهید

بقلم: اسفندیار احمدی

#کانال‌_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
نام گیاه با گویش #تالشی

#تالشی : #سیاف
فارسی :سداب
در #تالش_باستان از این گیاه برای تنظیم خانواده ،یعنی جلوگیری از تولد
فرزندان بیشتر استفاده می کردند(سقط جنین)

اسفندیار احمدی

#کانال‌_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
#بیشتر_بدانیم


بازیهای قدیم بچه های #تالش

#کلا-پتنه (#کلا-پگته

ترجمه #کلاه برداری

نام این بازی با کلاه برداری فارسی تفاوت دارد

در #تالش_باستان این بازی را
به فرزندان خود یاد میدانند تا به
فرزندان خود مقاومت و پایداری
و دفاع از حریمها در جامعه و خانواده ،بیاموزند و نیز سرعت بخشیدن را در امورات زندگی را یاد بگیرند

در این بازی که به صورت دسته جمعی است افراد به دو گروه تقسیم میشونل
در این بازی افرادی که در داخل دایره
فرضی بازی قرار گرفته اند میباید دردفاع از حریم و در برابر افرادی که در خارج دایره قرار گرفته اند و قصد ربودن کلا را دارند جانانه مقاومت کنند و افراد فرضی در بیرون از دایره که قرار گرفته اند ،آنها هم میباید برای رسیدن به اهداف کوشش و تلاش بسیاری انجام دهند این بازیها که برای فرزندان تالشی یک تفریح محسوب میشد ولی در اصل آموزش دادن و مقاومت در برابرسختیها و مشکلات زندگی بود

اسفندیاراحمدی

#کانال‌_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
Forwarded from اتچ بات
#بیشتر_بدانیم

نام #برن و #امیره‌کوه

#برن که نام منطقه ای ییلاقی
در شهرستان رضوانشهر است دلیل نام #برن برای این نقطه برمیگردد به نامگذاری برای مکانها به تاریخ باستان #تالش ، چون در #تالش باستان هر چیزی را بر حسب #طبیعت آن و یا #آثار #نمایان و#برتر و نیز بعضی از #افراد #نامدار و #سرشناس #یا محل #سکونت #فرد و #افراد نامگذاری میکرد
نام #برن و #امیره کو نیز از این امر مستثنی نبود.......

#تالش به برش عمقی و دوتکه کردن چیزی را به کلی #برنه میگفت
به برش کم عمق #برن میگفت
چون دو کوه به عمق کمی #این نقطه را در طرف در بر گرفته بود نام این نقطه را #برن گذاشتند

در مورد #نام #امیره‌کو
این نام بر میگرد به #امیرساسان او مدتی حاکم محلی شهر #گسکر بود ( #هفت_دغنان_فعلی ) او نیز مثل سایر افراد در طول فصول در چند نقطه زندگی می کرد و در روستای #اورماملا دارای قعله بود که در موقع جنگ از آن مکان استفاده میکرد و هنوز به نام ((امیره قعله)) معروف است و در فصل بهار به #مکان که بالاتر از #برن قرار گرفته کوج میکرد به این دلیل نام این مکان به نام او #امیره‌کوه میگویند

آثاری که از او باقی نمانده نشانگر این است که او فردی خدمتگزار بود و عمران آبادی زیاد در زمان حاکمیت خود در مناطق #تالش نشین انجام شد از جمله خدمات او احداث #نهر #امیربند بود که در حال حاظر به #امیره‌دغن معروف است که از رودخانه #شیف‌رو (شفارود)در پونل یک شاخه انحرافی زد و آب این رودخانه را از پونل به #چکوچه‌پشت و #طارمسرا و #گیل‌چالان #دارسرا و #بوداغ‌محله و #کچلک #تا انزلی هدایت کرد .

او علاوه بر اینکه فردی پر تلاش و خادم بود اشعارهای زبیایی می سرود
مخصوصاً بعد از آنکه از درساز با #حسن‌صباع در نیامد و قبول نکرد مذهب باطنی را بپذیر در نهایت به دست حسن صباع گرفتار شد و تا سر پیری در زندان الموت زندانی بود و بعد از آزادی از زندان در حالی راهی زادگاهش مشد #اشعاری به این مضون سروده است که اشعار او هنوز ورد زبان #تالشان ساکن #حومه #رضوانشهر است

امیره ساسانیم قزوینی کا آبیم پیر
شوشلی نتکه سر اومه چمن ویر
#زره کشتم اپی اسپی آوی بخچر

ترجمه : امیر ساسانم در قزوین پیر شدم تنگه #شوشل یادم آمد و نیز گردش در #رزه و شکار در #اسپی آوری را میخواهم

(#شوشل ییلاق تابستانی و نیز#رزه و #اسپی آوی ییلاق بهاره مردمان تالش رضوانشهر است

اسفندیاراحمدی

#کانال‌_فرزندان_رودبارسرا

@frodbarsara
فرزندان رودبارسرا😷
#پیام_مردمی آقای نگارنده پیام های مردمی که تحمل آستانه کمی دارید توصیه میشود به کاندید #فاتحتان رجوع نمایید و رزومه و کارنامه #کاندید خودرا در صندلی های کوچک بررسی کنید و بعداً تمجید های باب فتوح و یا مفتوح و فاتح را استفاده نمایید و حداقل در نشر مطالبتان…
#پ_لَخته_لیو چیست؟؟؟

😁 به شخص و یا #افرادی گفته میشود که #معلول_الحال هستن و بخاطر #چندرقاز رنگ عوض میکنند یعنی با #همه_هستن و #با_هیشکی_نیستن و تا دیده شده افراد عاقل از این جور افراد دوری میکنند فقط افراد شبیه آنان باهاشون همراه هستن...

#پ_لَخته_لیو به زبان #فارسی به برگ درختی گویند که با #آرام‌ترین و #ملایم ترین #نسیم ها به این طرف و آن طرف حرکت میکنند...

👍منتظر گویش های قدیمی دیگر از #تالش_باستان که حال و روز برخی از دوستان امروزی ما را نشان میدهد باشید


#کانال_فرزندان_رودبارسرا

https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA
#بیشتر‌بدانیم

🔸#آوای_سگ_چیست؟

🅰🔸کدام واژه در مورد آوای سگ درست است #پارس کردن یا #پاس کردن، #پاس دادن .

در ایران باستان سگ را برای پاسبانی از منازل و احشام به کار میگرفتند ، سگ پاسپان مردم بود، در نتیجه سگ پاس میکرد نه پارس ، آنهایی که آوای سگ را پارس گفتند ، هویت و فرهنگ ایرانی را نشانه گرفته بودند و تا کنون نیز نیز موفق بوده اند.

در #تالش باستان علاوه بر اینکه از وجود سگ برای محافظت از دامها استفاده میکردند و آنها بر این باور بودند که وجود سگ در،منازل اهریمن #آل را از خانه دور،مکند به همین دلیل بود که به #آوای_سگ_گال میگفتند
گَ = دهن
آل= جن
گال = دهنی که آل را دور میکند گال‌=دور کننده آل .

👈بس میتوانیم بگویم که واژه پارس برای آوای سگ واژه،نادرستی است
مفهوم واقعی آن پاس است حیوانی به عنوان نگهبان از خانه و اموال و مردم بکار گرفته،میشد
از اینکه واژه پارس از کجا و چگونه وارد زبان فارسی شده اطلاعی ندارم
ولی شکی نیست نیست که این واژه با توجه به اینکه از وجود سگ برای نگهبانی استفاده میکردند واژه نادرستی است و واژه درست آن پاس،کردن است

بقلم‌:اسفندیاراحمدی

#کانال‌فرزندان‌رودبارسرا
https://t.me/joinchat/AAAAAERQ-XpuLnV5ZEgDzA