چنین گفت نیچه
7.26K subscribers
388 photos
9 videos
23 files
46 links
آکادمیِ "فریدریش نیچه":
درنگیدن بر نیچه و کوششي برای بازفهمِ اندیشه‌یِ او.

برگه‌یِ اینستاگرام:
www.instagram.com/Friedrich_nietzsche_ph

رسانه‌یِ شخصیِ گرداننده:
@Pooria_mgh1844
Download Telegram
Forwarded from چنین گفت نیچه
كسي را كه آن جرئت و استقامتِ فكري نيست تا درگيرِ نوشته‌هایِ خودِ نيچه شود، حاجت به آن نيست كه چيزي هم درباره‌ي او بخواند.

#مارتين_هايدگر
از كتاب: #نيچه
ترجمه‌ي ايرج قانوني

🆔 @fnietzsche
يك‌بار اپيكتتوس* گفت: «وقتي كودكت را مي‌بوسی، به خود بگو شاید فردا مرده باشد.» به او گفتند: «نفوس بد می‌زنی.» گفت: «نه، به‌هیچ‌وجه، فقط به کار طبیعت اشاره می‌کنم. آیا سخن‌گفتن از درو کردن ذرت‌های رسیده، نفوس بد زدن است؟»

#ماركوس_اورليوس (امپراتور روم و يكي از مشهورترين فلاسفه‌ي رواقي)
از كتاب: #تأملات
ترجمه‌ي عرفان ثابتي

*اپيكتتوس: از حكماي مشهور رواقي و يكي از بنيان‌گذاران و گسترش‌دهندگان اين نحله مي‌باشد.

روح انتقام: دوستانِ من همانا كه بشر تاكنون چيزي بهتر ازين نينديشيده است. و هرجا كه رنج در كار بوده است كيفر را نيز در كار آورده‌اند.
«کیفر» آن نامي‌ست كه انتقام بر خود مي‌نهد و با نامي دروغين نيرنگ‌بازانه برايِ خود وجدان آسوده مي‌خرد.
و از آن‌جا كه اراده‌گر خود به رنج است ازين كه به واپس اراده نتواند كرد، پس اراده و تماميِ زندگي كيفري به‌شمار مي‌آيد.
و آن‌گاه اَبر از پسِ اَبر بر سرِ جان غلتيد؛ تا اين‌كه سرانجام جنون موعظه كرد:
«همه‌چیز در گُذر است. پس همه‌چيز سزاوارِ درگذشتن است!»

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
درباره‌ي نجات

Join Links↘️
🆔 @Pooria_mgh1844
🆔 @fnietzsche
تفسیر کامل فصل "درباره‌ی نجات" از کتاب چنین گفت زرتشت.

این تفسیر توسط پوریا معقولی (آدمین) انجام شده است.

#تفسیر
#چنین_گفت_زرتشت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
امروز پانزدهم اكتبر سالروز تولد فريدريش نيچه، فيلسوف مشهور آلماني است.
به اين مناسبت، فقراتي از آثار مختلف او را ارسال خواهيم كرد:

فقط پس‌فردا از آنِ من است، زيرا بعضي‌ها تازه پس از مرگ به دنيا مي‌آيند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #دجال

من از امروز ام و از پيش ازين. اما چيزي در من است كه از فرداست و از پس‌فردا و از پس ازين.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت

من چيزهايي آفريدم، كه دندان‌هاي زمانه از پسِ جويدنِ آن‌ها بر نمي‌آيد.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #غروب_بت‌ها

در پايان نيز يكي از قطعات مورد علاقه‌ي خود را از كتاب چنين گفت زرتشت مي‌آورم:

آري، چيزي رويين و در-گور-نَرَفتني در من است، چيزي صخره‌شكن، يعني اراده‌ي من. او آرام و پا بر جا از خلالِ ساليان مي‌گذرد.
او آن اراده‌يِ دير سال‌ام، بر پاهايِ من به راهِ خويش مي‌رود: نهاد-اش آهنين‌دل است و رويين.
تنها پاشنه‌ام رويين است. هنوز زنده‌اي و همان‌اي كه بودي، اي شكيباترين! هنوز گورها را همه بر مي‌شكافي و بر مي‌آيي.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
بخش: سرودِ عزا

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
اشتباهِ اساسيِ #شوپنهاور در بابِ اراده (چنانكه گويي آز و كشش و غريزه در اراده خاصيت اصلي باشد). خود نمونه‌ای است و وضع را خوب مجسم مي‌کند:
پست‌سازيِ ارزشِ اراده تا به درجه‌يِ بازنشناختن: همچنين كينه‌توزي نسبت به خواستن! آزمايش و كوشش در نخواستن و در فاعل بي‌هدف و بی‌مقصد بودن (فاعلِ فارغ از اراده بودن)...
همه نشانه‌يِ بزرگِ خستگي يا ضعفِ اراده است: زيرا كه اراده در واقع آن است كه بر اميالِ تند به‌سانِ آمر رفتار كند و فرمان راند و به آن‌ها راه و اندازه نمايد...

#فردریش_نیچه
از كتاب: #اراده‌ی_معطوف_به_قدرت
ترجمه‌یِ محمدباقر هوشيار

تفسير:

طبقِ نظرِ شوپنهاور، تمامِ موجودات در تلاش براي حفظِ زندگي و بقا هستند. وي اين نيروي پيش‌راننده را «اراده‌ي معطوف به حيات» نام نهاده است. اما طبق استدلال اين فيلسوف، انسان‌ها به دليلِ سيري‌ناپذيريِ اميال خويش، دچار پوچي ميشوند.
نيچه انتقادِ خود را اين‌گونه بيان مي‌كند:
مقصود از واژه‌ی «اراده»، خواستن چيزي است و شوپنهاور از لفظ اراده به «پوچی» و اصطلاحاً «نخواستن» می‌رسد و اين تناقضي را پديد مي‌آورد كه موجب باطل شدنِ استدلالِ شوپنهاور مي‌گردد.
بنابراين، از ديدگاهِ نيچه، اراده فقط بايد در مسيرِ ‌«خواست زندگی» گام بردارد و این نیرو هیچ‌گاه نباید منتهی به پوچ‌گرایی گردد.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
چون بودا خبردار شد كه پسري برايِ او به دنيا آمده است، گفت: «راهولايي برايم دنيا آمده است، بندي بر بندهايم افزوده شده است.» (راهولا اين‌جا يعني «دیوبچه»)؛ و اين حرفِ هر فيلسوفي ست. هر «جانِ آزاده» از پسِ يك دم بي‌فكري دمي ديگر مي‌بايد غرق در فكر شود، چنان‌كه روزي براي بودا پيش آمد. او با خود انديشيد، «زندگي در خانه، در جايگاهِ ناپاكي، تنگ و خفقان‌آور است. آزادي در تركِ خانه است»: «و با اين انديشه خانه را ترك كرد.»
آرمانِ زُهد چنان پل‌هايي به استقلال مي‌گشايد كه هر فيلسوفي با شنيدنِ داستانِ مردانِ استواري كه روزي به هرگونه بندگي "نه" گفتند و سر به بيابان گذاشتند، مي‌بايد در دل از شادي برايِ ايشان كف بزند؛ گيرم كه آنان جز خرانِ نيرومند نبودند، درست باژگونه‌ي يك جانِ نيرومند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #تبارشناسي_اخلاق
بخش: معنايِ آرمانِ زُهد چي‌ست؟

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
تفسیر کامل فصل "درباره‌ی پيشگو" از کتاب چنین گفت زرتشت.

این تفسیر توسط پوریا معقولی (آدمین) انجام شده است.

#تفسیر
#چنین_گفت_زرتشت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
اطلاعات تاريخي از اين جهت مورد نفرت است كه ما هنوز نيازهايِ خود را رفع نكرده‌ايم و لذا هر چه مانع و رادع تأمين نيازها و احتياجات‌مان باشد، جداً زائد مي‌نمايد.
ما مطمئناً به تاريخ نياز داريم، ولي نيازِ ما به تاريخ با نيازي كه كاهلان و كم‌تحرّكان در برج عاج دارالعلم‌ها به تاريخ دارند، تفاوت دارد؛ اگرچه چنان كسي ممكن است نيازها و بايدهايِ ما را از تاريخِ خام و بي‌جاذبه تشخيص بدهد. ما به تاريخ به خاطرِ زندگي و فعاليت محتاج‌ايم نه براي آن‌كه ما را از زندگي و عمل دور كند يا حتي براي اين‌كه آلام و دردهايِ زندگيِ خويشتن‌طلبانه و فعاليت ساده و ترس‌آلودِ ما را تخفيف دهد.
ما بر آنيم فقط تا آن‌جا در خدمتِ تاريخ باشيم كه تاريخ در خدمتِ زندگي و حيات‌مان قرار مي‌گيرد: زيرا ممكن است كسي براي مطالعه‌ي تاريخ به حدي ارزش قائل باشد كه ديگر از رشد باز ايستد و تباه شود، پديده‌اي كه دردمندانه در رويارويي با عوارضِ خاص روزگار خودمان ناگزير به اعتراف آنيم.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #تأملات_نابهنگام
بخش: در بابِ سود و زيانِ تاريخ براي زندگي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
مردمي كه از خرافات آموخته‌اند كه چيزي را به خطا پُر ارج پندارند، چون دريابند كه آن چيز گره از كارشان نمي‌گشايد و با اندك انديشه‌اي پي ببرند كه سيرِ طبيعت، منظم و هموار است، ايمانشان يكسره سست و تباه مي‌شود.
اما چون با انديشيدنِ بيشتر بياموزند كه همين نظم و همواري، خود نيرومندترين برهان بر تدبير و عقلِ اعلي است، به همان ايماني كه رهايش كرده بودند بازمي‌گردند و آن‌را بر بنيادي پايدارتر استوار توانند كرد.

#ديويد_هيوم
از كتاب: #تاريخ_طبيعي_دين
ترجمه‌ي حميد عنايت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
مسيحيت "اروس"* را زهر نوشاند، اما نمُرد، بلكه __ به مرتبه‌ي رذيلت فرواُفتاد.

#فردریش_نیچه
#فراسوي_نيك_و_بد

*اروس (به يوناني Ἔρως)، خداي عشق در يونان باستان است.

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
قدّیسی که خاطر خدا از وی خرسند است، یک اخته‌ی آرمانی‌ست...
آن‌جا که "ملکوت خدا" آغاز می‌شود، زندگی پایان می‌گیرد.

#فردریش_نیچه
از کتاب: #غروب_بت‌ها
ترجمه‌ی داریوش آشوری

📍عبارت خرسندی خدا از قدّیس، به آیه‌ی ۱۲:۱٨ انجیل متّا اشاره دارد:
"اینک بنده‌ی من که او را برگزیده‌ام و حبیبِ من که خاطرم از وی خرسند است."
📍اخته: انسان یا حیوانی که بیضه‌اش را کشیده باشند.

Join Link
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
درود دوستان.

در صورت تمايل، كانال شخصي من را نيز دنبال بفرماييد.
در اين كانال، ديدگاه‌ها و تفاسير شخصي مرا از مفاهيم فلسفي بخوانيد.

https://t.me/Pooria_mgh1844
سومين پنجشنبه‌ي ماه نوامبر هر سال، از سوي سازمان يونسكو، "روزِ جهانيِ فلسفه" ناميده شده است. به اين بهانه، برخي از تأثيرگذارترين جملات فلسفي در طولِ تاريخ را نقل مي‌كنيم:

١. ما در يك رودخانه هم پا مي‌گذاريم هم پا نمي‌گذاريم، ما هم هستيم هم نيستيم.
#هراكليتوس

٢. اكنون به تو خواهم گفت تنها راه‌هايِ پژوهش را كه بدان مي‌توان انديشيد. يكي اينكه: هست و ناهستي (نيستي) نيست. اين راهِ يقين است، زيرا پيرو حقيقت است. ديگري اينكه: نيست و نيستي به‌ضرورت هست، اين راه به تو مي‌گويم به‌كلي پژوهش‌ناپذير است، زيرا تو نه مي‌توانيتي ناهستنده را بشناسي و نه بر زبان آوري.
#پارميندس

٣. از همه چيز، در همه چيز، چيزي هست.
#آناكساگوراس

٤. انسان، معيارِ حقيقتِ همه چيز است.
#پروتاگوراس

٥. من مي‌دانم، كه هيچ نمي‌دانم.
#سقراط

٦. تمثيل غار [به دليل توضيحاتِ مفصل، از ذكر آن خودداري كرده و علاقمندان را به كتاب ششم "جمهوري" ارجاع مي‌دهيم.]
#افلاطون

٧. مردم بر آنند كه آنچه به نامِ حكمت (=فلسفه) خوانده مي‌شود با نخستين علل و مباديِ اشيا سروكار دارد و از اين‌رو چنانچه پيش‌تر گفتيم، صاحبانِ تجربه حكيم‌تر از كساني به شمار مي‌آيند كه تنها از دريافتِ حسي بهره دارند و ارباب صناعات حكيم‌تر از صاحبان تجربه، و استادكاران حكيم‌تر از كارگران يدي؛ و علوم نظري بيش‌تر از علوم صناعي داراي طبيعتِ حكمت تلقي مي‌شوند. پس روشن است كه حكمت (=فلسفه) علمي است كه موضوعش علل و مباديِ معيني است.
#ارسطو -متافيزيك

٨. آنجا كه مرگ هست، من نيستم و آنجا كه من هستم، مرگ نيست.
#اپيكور

٩. "واحد"، همه چيز است و در عين حال، هيچ‌يك از چيزها نيست. زيرا اصل و مبدأ همه چيز، نمي‌تواند خودِ آن چيزها باشد...
#فلوطين -رساله‌ي دوم از انئاد پنجم

١٠. بهتر بود كه در جواني در راهِ ملكوتِ اعلي خود را اخته مي‌كردم.
#آگوستين -اعترافات

١١. مي‌انديشم، پس هستم.
#دكارت -تأملات

١٢. اگر مجلدي را به دست بگيريم؛ براي نمونه، در الهيات يا مابعدالطبيعه‌ي مدرسي؛ بياييد بپرسيم، آيا حاويِ هيچ استدلال مجردي در خصوصِ كميّت يا عدد هست؟ نه. آيا حاويِ هيچ استدلالِ تجربي‌اي در خصوصِ وجود يا امرِ واقع هست؟ نه. پس به شعله‌ها بسپاريدش: چرا كه حاويِ چيزي نمي‌تواند باشد جز سفسطه و توهّم.
#هيوم -كاوشي در خصوص فهم بشري

١٣. دو چيز هست كه هر چه بيشتر و دقيق‌تر در آن‌ها انديشه می‌كنم، جانم را از تحسين و هيبتي تازه‌تر و فزون‌تر سرشار مي‌سازند: آسمان‌هايِ پُر ستاره در بالاي سرم و قانون اخلاق در درونم.
#كانت -نقد عقل عملي

١٤. حيات "روح"، حياتي نيست كه خود را از مرگ پس بكشد و از دسترس ويراني بگريزد، بلكه حياتي است كه به مرگ تن مي‌دهد و خود را در آن تداوم مي‌بخشد. روح تنها زماني به حقيقتش دست مي‌يابد كه خود را در اعلي درجه‌ي تجزيه‌شدگي بيابد.
#هگل -پديدارشناسي روح

١٥. چه افتخاري است انسان را، كه بستنِ نطفه‌اش، معصيت است و تولدش مجازات، و زندگي‌اش رنج و مرگش ضرورت!
#شوپنهاور -درباب طبيعت انسان

١٦. انسان بندي است بسته، ميانِ حيوان و انسانِ برتر.
#نيچه -چنين گفت زرتشت

١٧. انديشه‌برانگيزترين امر در زمانه‌يِ انديشه‌برانگيزِ ما آن است كه ما هنوز، انديشه نمي‌كنيم.
#هايدگر -معناي تفكر چيست؟

١٨. بشر هيچ نيست، مگر آنچه خود مي‌سازد.
#سارتر -اگزيستانسياليسم و اصالت بشر

١٩. عصيانگر كيست؟ كسي كه نه مي‌گويد. اما به‌رغمِ رد كردن، كناره نمي‌گيرد: نيز او كسي است كه از آغاز نخستين حركت خود، آري مي‌گويد. برده‌اي كه در سراسرِ عمرش فرمان برده است، ناگهان مي‌بيند كه نمي‌تواند فرمانِ تازه‌اي را بپذيرد.

#روز_جهاني_فلسفه

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
«چرا چنين سخت؟»__زغال‌سنگ روزي به الماس چنين گفت__«مگر ما خويشانِ نزديك نيستيم؟»
چرا چنين نرم؟ برادران، من از شما چنين مي‌پرسم: مگر شما برادرانِ من نيستيد؟
چرا چنين نرم؟ چنين سست و تسليم؟ چرا ردّ و انكار در دل‌هايِ شما چنين بسيار است؟ چرا سرنوشت در نگاه‌هايِ شما چنين كم؟
و اگر نخواهيد سرنوشت باشيد و سرسخت، چگونه توانيد همپايِ من فتح كرد؟
و اگر سختيِ شما نخواهد برق زند و بدرّد و ببُرَد، چگونه توانيد روزي همپاي من آفريد؟
زيرا آفرينندگان سخت‌اند. و سعادت در نظرِ شما اين باد كه هزاره‌ها را چنان در چنگ بفشاريد كه موم را.
سعادت نگاشتنِ خواستِ هزاره‌ها ست؛ نگاشتني همچون نگاشتن بر مفرغ، بر سخت‌تر از مفرغ، بر اصيل‌تر از مفرغ. تنها اصيل‌ترينان يكپارچه سخت‌اند.
برادران، من اين لوحِ نو را بر فرازِ شما مي‌نهم: سخت شويد!

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
درباره‌ي لوح‌هايِ نو كُهن

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
تفسیر کامل فصل "درباره‌ی شادكاميِ ناخواسته" از کتاب چنین گفت زرتشت.

این تفسیر توسط پوریا معقولی (آدمین) انجام شده است.

#تفسیر
#چنین_گفت_زرتشت

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
چه چيز موجب قهرماني است؟
همزمان به استقبال بزرگ‌ترين رنج و بزرگ‌ترين اميدِ خود رفتن.

به چه چيز ايمان داري؟
به اينكه بايد اوزانِ همه چيز را از نو تعيين كرد.

وجدانت چه مي‌گويد؟
مي‌گويد «تو بايد آن شوي كه هستي.»

بزرگ‌ترين خطر در كجاست؟
در دلسوزي.

چه چيز را در ديگران دوست داري؟
اميدهايم را.

چه كسي را بد مي‌داني؟
آن‌كس را كه هميشه مي‌خواهد ديگران را شرمسار سازد.

انساني‌ترين كار چيست؟
شخصي را از شرمساري مبرا ساختن.

نشانِ آزاديِ به‌دست آمده چيست؟
ديگر از خود شرمسار نبودن.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #حكمت_شادان
قطعات ٢٦٨ تا ٢٧٥

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
انتقادِ هگل و نيچه از نگارش "پيش‌گفتار":

توضيحاتي كه در يك تأليف، معمولاً پيش از ورود به متن، در پيش‌گفتار آورده مي‌شود __و در آن‌ها، مؤلف ضمنِ بيانِ مقصودي كه براي نگارش‌اش در نظر داشته، از اوضاع و احوالِ [نوشته‌شدنِ اثرش] و رابطه‌اي كه مي‌پندارد اين اثر با رساله‌هايِ پيشين يا همزمان درباره‌ي همان موضوع داشته باشد سخن مي‌گويد __در موردِ يك تأليفِ فلسفي نه تنها زائد مي‌نمايد بلكه، به دليلِ سرشتِ امر حتي بي‌مورد و نامناسب است.

#هگل
از كتاب: #پديدارشناسي_جان [روح]
ترجمه‌ي باقر پرهام

براي اين اثر، گرچه ممكن است به چندين پيش‌گفتار نياز باشد اما تمامِ آن‌ها باز هم اين پرسش را باقي مي‌گذارند كه آيا اين پيش‌گفتارها مي‌توانند زيسته‌ي اين كتاب را به كسي كه تجربياتي مشابه را طي نكرده است منتقل كنند؟

#فردریش_نیچه
از كتاب: #حكمت_شادان
پيش‌گفتار

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Forwarded from چنین گفت نیچه
زندگي چشمه‌ی لذت است. اما آنجا كه فرومايه نيز آب مي‌نوشد، چاه‌ها همه زهرآگين‌اند.
من دوستارِ پاكي‌های‌ام. باري خوش نمي‌‌دارم ديدارِ پوزه‌های گشاده به نيشخند را و تشنگيِ ناپاكان را.
آنان در چاه نگاه انداخته‌اند و اكنون لبخندِ نفرت‌انگیزِشان را از تهِ چاه به سويِ من بَرمي‌تابد.
آبِ مقدس را با شهوت‌بارگیِ خويش زهرآلود كرده‌اند و چون روياهايِ پليدِشان را «لذت» ناميدند، واژه‌ها را نیز به زهر آلودند.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #چنين_گفت_زرتشت
ترجمه‌ی داریوش آشوري

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Nachdem Buddha todt war, zeigte man noch Jahrhunderte lang seinen Schatten in einer Höhle, — einen ungeheuren schauerlichen Schatten. Gott ist todt: aber so wie die Art der Menschen ist, wird es vielleicht noch Jahrtausende lang Höhlen geben, in denen man seinen Schatten zeigt. — Und wir — wir müssen auch noch seinen Schatten besiegen!

Friedrich Nietzsche
Die fröhliche Wissenschaft

پس از آن‌كه بودا مُرد، سايه‌یِ او را قرن‌ها در غاري براي ترساندنِ [مردم] نشان دادند؛ سايه‌اي ترسناك و عظيم. خدا مُرده است، آري، طبيعتِ انسان‌ها اين‌چنين است كه باز هم سايه‌يِ او را در غارها تا هزاران سال براي ترساندن نشان خواهند داد... و ما بايد بر اين سايه نيز غلبه كنيم.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #حكمت_شادان
قطعه‌ي ١٠٨

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
سببِ تمايزِ ما از ديگران آن نيست كه هيچ خدايي را در تاريخ و طبيعت و حتي در فراسويِ طبيعت نمي‌يابيم، بلكه اين است كه نه تنها هر آن‌چه را چون خدا ستوده‌اند، «خدایی» نمی‌دانیم، بلكه آن را امري حقير، پوچ، زيان‌آور و تنها خطا، بلكه جنايتي در حق زندگي قلمداد مي‌‌كنيم.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #دجال
قطعه‌ي ٤٧

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
Man hat schlecht dem Leben zugeschaut, wenn man nicht auch die Hand gesehn hat, die auf eine schonende Weise — tödtet.

Friedrich Nietzsche
Jenseits von Gut und Böse

آن‌كه نديده است دستی را که نوازش‌کُنان __ می‌کشد، زندگی را خوب ننگریسته است.

#فردریش_نیچه
از كتاب: #فراسوی_نيك_و_بد
قطعه‌ی ٦٩

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche