چنین گفت نیچه
7.22K subscribers
388 photos
9 videos
23 files
46 links
آکادمیِ "فریدریش نیچه":
درنگیدن بر نیچه و کوششي برای بازفهمِ اندیشه‌یِ او.

برگه‌یِ اینستاگرام:
www.instagram.com/Friedrich_nietzsche_ph

رسانه‌یِ شخصیِ گرداننده:
@Pooria_mgh1844
Download Telegram
نديده‌اي كساني كه همه‌ي عمر را به ورزش مي‌گذرانند و از تربيت روحي غافل مي‌مانند چه حالتي پيدا مي‌كنند؟ يا كساني كه تنها به تربيت روحي قناعت مي‌ورزند داراي چگونه صفاتي مي‌شوند؟
گروه نخستين خشن و عاري از ظرافت بار مي‌آيند و گروه دوم سست و بي‌اراده.

#افلاطون
از كتاب: #جمهوري (كتاب سوم)
ترجمه‌ي محمدحسن لطفي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
اگر در جامعه‌ها فيلسوفان پادشاه نشوند، يا كساني كه امروز شاه و زمامدار ناميده می‌شوند به‌راستي دل به فلسفه نسپارند، و اگر فلسفه و قدرت سياسي با يكديگر توأم نشوند، و همه‌ي طبايع يك‌جانبه‌ي امروزي، كه يا تنها به اين مي‌گرايند يا به آن، از ميان برنخيزند، بدبختي جامعه‌ها، و به‌طور كلي بدبختي نوع بشر، به ‌پايان نخواهد رسيد.

#افلاطون
از كتاب: #جمهوري (كتاب پنجم)
ترجمه‌ي محمدحسن لطفي

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
سومين پنجشنبه‌ي ماه نوامبر هر سال، از سوي سازمان يونسكو، "روزِ جهانيِ فلسفه" ناميده شده است. به اين بهانه، برخي از تأثيرگذارترين جملات فلسفي در طولِ تاريخ را نقل مي‌كنيم:

١. ما در يك رودخانه هم پا مي‌گذاريم هم پا نمي‌گذاريم، ما هم هستيم هم نيستيم.
#هراكليتوس

٢. اكنون به تو خواهم گفت تنها راه‌هايِ پژوهش را كه بدان مي‌توان انديشيد. يكي اينكه: هست و ناهستي (نيستي) نيست. اين راهِ يقين است، زيرا پيرو حقيقت است. ديگري اينكه: نيست و نيستي به‌ضرورت هست، اين راه به تو مي‌گويم به‌كلي پژوهش‌ناپذير است، زيرا تو نه مي‌توانيتي ناهستنده را بشناسي و نه بر زبان آوري.
#پارميندس

٣. از همه چيز، در همه چيز، چيزي هست.
#آناكساگوراس

٤. انسان، معيارِ حقيقتِ همه چيز است.
#پروتاگوراس

٥. من مي‌دانم، كه هيچ نمي‌دانم.
#سقراط

٦. تمثيل غار [به دليل توضيحاتِ مفصل، از ذكر آن خودداري كرده و علاقمندان را به كتاب ششم "جمهوري" ارجاع مي‌دهيم.]
#افلاطون

٧. مردم بر آنند كه آنچه به نامِ حكمت (=فلسفه) خوانده مي‌شود با نخستين علل و مباديِ اشيا سروكار دارد و از اين‌رو چنانچه پيش‌تر گفتيم، صاحبانِ تجربه حكيم‌تر از كساني به شمار مي‌آيند كه تنها از دريافتِ حسي بهره دارند و ارباب صناعات حكيم‌تر از صاحبان تجربه، و استادكاران حكيم‌تر از كارگران يدي؛ و علوم نظري بيش‌تر از علوم صناعي داراي طبيعتِ حكمت تلقي مي‌شوند. پس روشن است كه حكمت (=فلسفه) علمي است كه موضوعش علل و مباديِ معيني است.
#ارسطو -متافيزيك

٨. آنجا كه مرگ هست، من نيستم و آنجا كه من هستم، مرگ نيست.
#اپيكور

٩. "واحد"، همه چيز است و در عين حال، هيچ‌يك از چيزها نيست. زيرا اصل و مبدأ همه چيز، نمي‌تواند خودِ آن چيزها باشد...
#فلوطين -رساله‌ي دوم از انئاد پنجم

١٠. بهتر بود كه در جواني در راهِ ملكوتِ اعلي خود را اخته مي‌كردم.
#آگوستين -اعترافات

١١. مي‌انديشم، پس هستم.
#دكارت -تأملات

١٢. اگر مجلدي را به دست بگيريم؛ براي نمونه، در الهيات يا مابعدالطبيعه‌ي مدرسي؛ بياييد بپرسيم، آيا حاويِ هيچ استدلال مجردي در خصوصِ كميّت يا عدد هست؟ نه. آيا حاويِ هيچ استدلالِ تجربي‌اي در خصوصِ وجود يا امرِ واقع هست؟ نه. پس به شعله‌ها بسپاريدش: چرا كه حاويِ چيزي نمي‌تواند باشد جز سفسطه و توهّم.
#هيوم -كاوشي در خصوص فهم بشري

١٣. دو چيز هست كه هر چه بيشتر و دقيق‌تر در آن‌ها انديشه می‌كنم، جانم را از تحسين و هيبتي تازه‌تر و فزون‌تر سرشار مي‌سازند: آسمان‌هايِ پُر ستاره در بالاي سرم و قانون اخلاق در درونم.
#كانت -نقد عقل عملي

١٤. حيات "روح"، حياتي نيست كه خود را از مرگ پس بكشد و از دسترس ويراني بگريزد، بلكه حياتي است كه به مرگ تن مي‌دهد و خود را در آن تداوم مي‌بخشد. روح تنها زماني به حقيقتش دست مي‌يابد كه خود را در اعلي درجه‌ي تجزيه‌شدگي بيابد.
#هگل -پديدارشناسي روح

١٥. چه افتخاري است انسان را، كه بستنِ نطفه‌اش، معصيت است و تولدش مجازات، و زندگي‌اش رنج و مرگش ضرورت!
#شوپنهاور -درباب طبيعت انسان

١٦. انسان بندي است بسته، ميانِ حيوان و انسانِ برتر.
#نيچه -چنين گفت زرتشت

١٧. انديشه‌برانگيزترين امر در زمانه‌يِ انديشه‌برانگيزِ ما آن است كه ما هنوز، انديشه نمي‌كنيم.
#هايدگر -معناي تفكر چيست؟

١٨. بشر هيچ نيست، مگر آنچه خود مي‌سازد.
#سارتر -اگزيستانسياليسم و اصالت بشر

١٩. عصيانگر كيست؟ كسي كه نه مي‌گويد. اما به‌رغمِ رد كردن، كناره نمي‌گيرد: نيز او كسي است كه از آغاز نخستين حركت خود، آري مي‌گويد. برده‌اي كه در سراسرِ عمرش فرمان برده است، ناگهان مي‌بيند كه نمي‌تواند فرمانِ تازه‌اي را بپذيرد.

#روز_جهاني_فلسفه

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
[...] چون همه‌یِ ما در نادانی و ناتوانی برابریم چگونه می‌توان یکی را بر دیگری برتری نهاد؟ اگر عقیده‌ی مرا بخواهید، این کار از هیچ یک از ما برنمی‌آید، و چون چنین است تنها یک پند می‌توانم به شما داد و آن این است که ای مردان، پیش از آنکه به جوانان بیندیشیم باید همه‌ی ما با هم بهترین آموزگاری را که می‌توان یافت نخست برای خود جست و جو کنیم، زیرا خود ما بیش از همه نیازمند آموختنیم، و در این راه نه از بذل مال دریغ ورزیم و نه از چیزی دیگر، چه به هیچ وجه روا نیست چنان بمانیم که تاکنون بوده‌ایم. [...]

#افلاطون
از رساله‌یِ #لاخس (درباره‌یِ شجاعت)
ترجمه‌یِ محمدحسنِ لطفی

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
[...]
ثئای تتوس: به عقیدهٔ تو تفکر چیست؟
سقراط: گفت و گویی است که روح با خود می‌کند دربارهٔ چیزی که می‌خواهد به کُنهِ آن پی‌ببرد. البته من مردی نادانم و آنچه دربارهٔ تفکر می‌توانم گفت سخن مرد نادانی است. ولی به‌هر حال به عقیدهٔ من روح در حال تفکرْ کاری نمی‌کند جز اینکه از خود می‌پرسد و خود پاسخ می‌دهد و باز خود آن پاسخ را می‌پذیرد یا رد می‌کند. پس از آنکه در این جست و جو آهسته یا به‌سرعت پیش رفت و به نتیجه‌ای رسید و آن را پذیرفت و دیگر دربارهٔ آن تردیدی برایش نماند، آن نتیجه را داوری یا پندار او می‌نامیم. از این رو می‌گویم پنداشتن نوعی سخن گفتن است و پندار سخنی است، ولی نه سخنی که به یاری صدا به‌دیگری گفته می‌شود، بلکه سخنی است که روح در حال خاموشی به خود می‌گوید.
[...]

#افلاطون
از کتاب: #ثئای‌تتوس
ترجمه‌یِ محمدحسنِ لطفی

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche
[...] من همواره از گفتن و شنیدن سخنان فلسفی شادمان می‌شوم و این گونه گفت و گوها علاوه بر آنکه سودمندند برای من لذتی خاص دارند. ولی هرگاه سخنی دیگر می‌شنوم، خصوصاً سخنانی که در جمع دوستان شما یعنی توانگران و بازرگانان رایج است، هم خود ملول می‌شوم و هم به حال شما که دوستان من هستید دل می‌سوزانم که می‌پندارید کاری می‌کنید حال آنکه به خیالی واهی دل خوش ساخته‌اید. [...]

#افلاطون
از کتاب: #مهمانی (جلدِ نخستِ دوره آثار)
ترجمه‌یِ محمدحسنِ لطفی و رضا کاویانی

Join Link↘️
🆔 @fnietzsche