Forwarded from زبان و ترجمه
#سكوت
«شمس تبریزی خطاب به مولانا میگفت: مولانای عزیز، سخن گفتن جان كندن است و سخن شنیدن جان پروردن..»
@TimetoThink
آرامش در سکوتِ هر چه بیشتر فراهم میشود. فرزانگان قدیم بیشترین تأکیدی را که به شاگردانشان میکردند سکوت بود. البته من نمیخواهم به نظرات امثال تراپیستها (Trappist) اشاره کنم و تا آن حد مبالغه نمایم. همانطور که میدانید در مکاتب غربی و شرقی فرقههایی وجود دارد که طرفدار سکوت مادامالعمر هستند به عنوان مثال شعار تراپیستها این است: سکوت مادامالعمر برای آرامش روشن مادامالعمر. به عنوان مثال تامس مرتن معنوی بزرگ امریکایی سدۀ بیستم، یك تراپیست بود و از سن ۱۹سالگی تا سن ۵۲ سالگی که در اثر تصادف از دنیا رفت هیچ سخنی نگفت؛ من نمیخواهم تا آن حد مبالغه کنم؛ ولی میخواهم این نکته را عرض کنم که منبع اضطراب ما تا حد زیادی در سخن گفتن ماست. اینکه تا این حد تأکید میشد که «هر چه #عقل کمال میگیرد، سخن نقصان میگیرد.» به همین دلیل است.
@TimetoThink
#شمس_تبریزی نیز خطاب به مولانا میگفت: مولانای عزیز، سخن گفتن جان كندن است و سخن شنیدن جان پروردن. هنگامی كه حرف میزنی جان میكنی؛ كمتر حرف بزن تا كمتر جان بكنی. انسانی كه سخن را میشنود جانش را فربه میكند ولی هنگام سخن گفتن در حال لاغرتر شدن است و در واقع شنوندگان در حال فربه شدن هستند.
@TimetoThink
این سكوت، سكوت در مقام سخن گفتن است. ما دو نوع سکوت دیگر هم داریم، سكوت ذهنی و سكوت روانی که موضوع بحث ما نیستند.
@TimetoThink
#بودا میگوید: افرادی هستند که سوار کالسکههای بدون سقف میشوند و در جادههای پر گرد و خاك تند میتازند. زمانیکه گرد راه بر آنها مینشیند، میگویند كه چقدر در هوا گرد هست. بودا به آنها میگوید یا سرعتتان را كم کنید یا سقفی بزنید، آنگاه متوجه میشوید كه گردی نیست و تعبیر سخن گفتن را همین میداند و میگوید وقتی سخن زیاد میشود آرامش كم میشود.
مصطفی #ملکیان
@TimetoTHink
«شمس تبریزی خطاب به مولانا میگفت: مولانای عزیز، سخن گفتن جان كندن است و سخن شنیدن جان پروردن..»
@TimetoThink
آرامش در سکوتِ هر چه بیشتر فراهم میشود. فرزانگان قدیم بیشترین تأکیدی را که به شاگردانشان میکردند سکوت بود. البته من نمیخواهم به نظرات امثال تراپیستها (Trappist) اشاره کنم و تا آن حد مبالغه نمایم. همانطور که میدانید در مکاتب غربی و شرقی فرقههایی وجود دارد که طرفدار سکوت مادامالعمر هستند به عنوان مثال شعار تراپیستها این است: سکوت مادامالعمر برای آرامش روشن مادامالعمر. به عنوان مثال تامس مرتن معنوی بزرگ امریکایی سدۀ بیستم، یك تراپیست بود و از سن ۱۹سالگی تا سن ۵۲ سالگی که در اثر تصادف از دنیا رفت هیچ سخنی نگفت؛ من نمیخواهم تا آن حد مبالغه کنم؛ ولی میخواهم این نکته را عرض کنم که منبع اضطراب ما تا حد زیادی در سخن گفتن ماست. اینکه تا این حد تأکید میشد که «هر چه #عقل کمال میگیرد، سخن نقصان میگیرد.» به همین دلیل است.
@TimetoThink
#شمس_تبریزی نیز خطاب به مولانا میگفت: مولانای عزیز، سخن گفتن جان كندن است و سخن شنیدن جان پروردن. هنگامی كه حرف میزنی جان میكنی؛ كمتر حرف بزن تا كمتر جان بكنی. انسانی كه سخن را میشنود جانش را فربه میكند ولی هنگام سخن گفتن در حال لاغرتر شدن است و در واقع شنوندگان در حال فربه شدن هستند.
@TimetoThink
این سكوت، سكوت در مقام سخن گفتن است. ما دو نوع سکوت دیگر هم داریم، سكوت ذهنی و سكوت روانی که موضوع بحث ما نیستند.
@TimetoThink
#بودا میگوید: افرادی هستند که سوار کالسکههای بدون سقف میشوند و در جادههای پر گرد و خاك تند میتازند. زمانیکه گرد راه بر آنها مینشیند، میگویند كه چقدر در هوا گرد هست. بودا به آنها میگوید یا سرعتتان را كم کنید یا سقفی بزنید، آنگاه متوجه میشوید كه گردی نیست و تعبیر سخن گفتن را همین میداند و میگوید وقتی سخن زیاد میشود آرامش كم میشود.
مصطفی #ملکیان
@TimetoTHink
♻️♻️♻️
♻️♻️
♻️
#مذهب_علیه_اخلاق ؛؛؛؛؛؛
با اندک تاملی در آیین #بودا ؛ می توان باور کرد که گوهر این دین بزرگ جهانی ؛؛ برای درمان رنج های روحی انسان بنا شده است و هدف بودا پس از رسیدن به نیروانا ؛ ماندن در کنار انسانها بود تا از اندوه آنها بکاهد و اصولی را برای آدمیان بیاموزد که از طریق بکار بردن آن اصول ؛ انسانها از رنج رها شده و احساس روشنایی و آرامش کنند ۰
این مقصود و مقصد نهایی آیین بوداست که آدمیان ؛ بدور از تقسیم بندی های عقیدتی و نژادی و جغرافیایی ؛ از طریق بدست آوردن بینش درست ؛ معیشت درست ؛ گفتار درست و ارتباطی سازنده ؛ به یک زندگی پاک دور از خشونت دست یابند و با نفی انانیت و خود پرستی و دوری از تمایلات نفسانی ؛ عشق و دوستی را در میان خود ترویج و چراغ جنگ و خشونت را خاموش کنند ۰
ولی دریغ و صدر دریغ که آیینی با این همه جذابیت ؛ در #میانمار بدست و به تفسیر انسانهای متعصب خشک مغز بی شرمی افتاده که بنام بودا ؛ آتش جنگ و خشونت را شعله ور کرده و انسانهای مظلوم و بی دفاعی را از خانه و کاشانه خودشان آواره می کنند و با بی رحمانه ترین و وحشیانه ترین رفتارها ؛ بر زندگی و جان و مال افرادی می تازند که جرمشان مسلمان بودن و راهشان متفاوت از راه معلمان متعصب حاکم بر آن ناحیه است ۰
این حادثه تلخ و دردناک نشان می دهد که مذهب اگر آمیخته به #تعصب و جهل و نادانی متولیان و معلمان دینی شود بجای ترویج اخلاق و صلح و مروت ؛ تبدیل به ابزاری می شود که میتواند زندگی را به جهنمی سوزان بدل سازد ۰
متن دین همواره باید فهمیده شود و برای یافتن فهمی درست در معرض نقد و نظر عالمان و متفکران قرار گیرد و راه فهم های غلط و خشونت بار مسدود گردد ۰
اگر فهم متون دینی انحصاری شود و عده ای بنام مرشد معنوی و عالم دینی درک خود را بر دیگران تحمیل کنند و مخالفان خود را گمراه و بی هویت اعلام نمایند ؛ بشر با پدیده های شومی همچون داعش و یا تسویه حسابهای خونین و وحشتناکی همچون حادثه میانمار و نسل کشی #مسلمانان روبرو می شود ۰
آنچه امروز #دینداران را بجان هم انداخته و بنام مذهب که هدف اصلی اش گسترش صلح در جهان و تقویت مناسبات سالم اخلاقی در میان انسانهاست ؛ جنگ و ویرانی و خشونت را ترویج کرده ؛ نه بی محتوا دانستن متون دینی و نفی زحمات پیامبران و انسانهای معنوی است ؛ بلکه نقد مغزهای خشک و تهی از عقل برخی مفسران متون دینی است که بخاطر روح ضعیف و خالی از فضیلت خود ؛ تصویری از دین ارائه می کنند که پیروان خود را به تعصبات جاهلانه و رفتار خوشونت بار دعوت می کنند ۰
ما در #میانمار ؛ با استادانی روبرو هستیم که گرفتار جهل و وجود تاریکی هستند که از آیین بودا ؛ نه کاهش رنج انسان که افزایش تنازع و کشمکش را آموخته اند و از مشرب و مرامی پاک که با میلونها پیروان متین و سلیم خود در سراسر جهان نقش مهمی در گسترش اخلاق و فرزانگی داشته اند ؛ فقط تاخت و تاز و کشتن آدمیان بی دفاع و سوزندان خانه های افراد مظلوم و بی تکیه گاه را فرا گرفته اند.
من از #تعصب_خام و جهل مردمان و روح خشونت خواه برخی آدمیان حقیر و پست ؛ که کام انسانهای دیگر را تلخ و زندگی آنان را تباه کرده اند به خداوند شکایت می کنم و از راهی دور و با نوشتن این مطلب با برادران و خواهرانم چه آنها که در سوریه آوراره و بی خانمان هستند و چه آنها که در برمه و میانمار با قساوت و بی رحمی از خانه و کاشانه خود فراری شده اند همدری میکنم و در سوگ از کف رفتن عزیزانشان نالان و دل گرفته ام، کاش بیشتر از این می توانستم ولی دریغ ۰
گرچه از آتش دل چون خُم می در جوشم ؛؛؛
#ُمهر_بر_لب زده خون می خورم و خاموشم
#دكتر_ناصر_مهدوي
♻️♻️
♻️
#مذهب_علیه_اخلاق ؛؛؛؛؛؛
با اندک تاملی در آیین #بودا ؛ می توان باور کرد که گوهر این دین بزرگ جهانی ؛؛ برای درمان رنج های روحی انسان بنا شده است و هدف بودا پس از رسیدن به نیروانا ؛ ماندن در کنار انسانها بود تا از اندوه آنها بکاهد و اصولی را برای آدمیان بیاموزد که از طریق بکار بردن آن اصول ؛ انسانها از رنج رها شده و احساس روشنایی و آرامش کنند ۰
این مقصود و مقصد نهایی آیین بوداست که آدمیان ؛ بدور از تقسیم بندی های عقیدتی و نژادی و جغرافیایی ؛ از طریق بدست آوردن بینش درست ؛ معیشت درست ؛ گفتار درست و ارتباطی سازنده ؛ به یک زندگی پاک دور از خشونت دست یابند و با نفی انانیت و خود پرستی و دوری از تمایلات نفسانی ؛ عشق و دوستی را در میان خود ترویج و چراغ جنگ و خشونت را خاموش کنند ۰
ولی دریغ و صدر دریغ که آیینی با این همه جذابیت ؛ در #میانمار بدست و به تفسیر انسانهای متعصب خشک مغز بی شرمی افتاده که بنام بودا ؛ آتش جنگ و خشونت را شعله ور کرده و انسانهای مظلوم و بی دفاعی را از خانه و کاشانه خودشان آواره می کنند و با بی رحمانه ترین و وحشیانه ترین رفتارها ؛ بر زندگی و جان و مال افرادی می تازند که جرمشان مسلمان بودن و راهشان متفاوت از راه معلمان متعصب حاکم بر آن ناحیه است ۰
این حادثه تلخ و دردناک نشان می دهد که مذهب اگر آمیخته به #تعصب و جهل و نادانی متولیان و معلمان دینی شود بجای ترویج اخلاق و صلح و مروت ؛ تبدیل به ابزاری می شود که میتواند زندگی را به جهنمی سوزان بدل سازد ۰
متن دین همواره باید فهمیده شود و برای یافتن فهمی درست در معرض نقد و نظر عالمان و متفکران قرار گیرد و راه فهم های غلط و خشونت بار مسدود گردد ۰
اگر فهم متون دینی انحصاری شود و عده ای بنام مرشد معنوی و عالم دینی درک خود را بر دیگران تحمیل کنند و مخالفان خود را گمراه و بی هویت اعلام نمایند ؛ بشر با پدیده های شومی همچون داعش و یا تسویه حسابهای خونین و وحشتناکی همچون حادثه میانمار و نسل کشی #مسلمانان روبرو می شود ۰
آنچه امروز #دینداران را بجان هم انداخته و بنام مذهب که هدف اصلی اش گسترش صلح در جهان و تقویت مناسبات سالم اخلاقی در میان انسانهاست ؛ جنگ و ویرانی و خشونت را ترویج کرده ؛ نه بی محتوا دانستن متون دینی و نفی زحمات پیامبران و انسانهای معنوی است ؛ بلکه نقد مغزهای خشک و تهی از عقل برخی مفسران متون دینی است که بخاطر روح ضعیف و خالی از فضیلت خود ؛ تصویری از دین ارائه می کنند که پیروان خود را به تعصبات جاهلانه و رفتار خوشونت بار دعوت می کنند ۰
ما در #میانمار ؛ با استادانی روبرو هستیم که گرفتار جهل و وجود تاریکی هستند که از آیین بودا ؛ نه کاهش رنج انسان که افزایش تنازع و کشمکش را آموخته اند و از مشرب و مرامی پاک که با میلونها پیروان متین و سلیم خود در سراسر جهان نقش مهمی در گسترش اخلاق و فرزانگی داشته اند ؛ فقط تاخت و تاز و کشتن آدمیان بی دفاع و سوزندان خانه های افراد مظلوم و بی تکیه گاه را فرا گرفته اند.
من از #تعصب_خام و جهل مردمان و روح خشونت خواه برخی آدمیان حقیر و پست ؛ که کام انسانهای دیگر را تلخ و زندگی آنان را تباه کرده اند به خداوند شکایت می کنم و از راهی دور و با نوشتن این مطلب با برادران و خواهرانم چه آنها که در سوریه آوراره و بی خانمان هستند و چه آنها که در برمه و میانمار با قساوت و بی رحمی از خانه و کاشانه خود فراری شده اند همدری میکنم و در سوگ از کف رفتن عزیزانشان نالان و دل گرفته ام، کاش بیشتر از این می توانستم ولی دریغ ۰
گرچه از آتش دل چون خُم می در جوشم ؛؛؛
#ُمهر_بر_لب زده خون می خورم و خاموشم
#دكتر_ناصر_مهدوي
کانال نو اندیشی دینی کیان
نسبت بين معنويت و دين - دکتر گرمارودي https://t.me/beshnofekrkon
نسبت ناگسستنی #دین و #معنویت
دکتر $گرمارودی پژوهشگر روانشناسی دین:
در #معنویت به نوعی معنا و دانستگی هم هست که بقول ویلیام جیمز اساس #دینداری است( دانستگی به معنای تفسیری کارکردی)
و نسبت معنویت و دین در اینجا مشخص می شود.
#ویلیام جیمز میگوید در تجربه های معنوی یک نوع دانستگی اتفاق می افتد که قابل بیان نیست، دانستگی ای که معنای ما از پدیده ها و جهان را تغییر می دهد و منظر ما به آنها را عوض می کند.
#معنویت از جنس احساس و غلیان و جوششها و درکهای درونی است،
اما #دینداری، بروزهای خروجی آن احساسهای معنویت است.
پدیده ای بیشتر #دین است که یک نریتیو و روایتهایی در آن است که جماعتی حول آن ها جمع بشوند و مناسکی را انجام دهند.
بنابراین رابطه دین و معنویت از این منظر گسستنی نیست، چرا که در ادامه یکدیگر قرار دارند،
و در حقیقت #معنویتِ بدون زبان، چون قابل بیان نیست، کمتر مدعی دارد و یا مشاهده شده است.
مثل آنکه به مولانا بگوییم بدون هیچ استعاره و نمادی، معنویت خود را به دیگران بیان کن
پس این #زبان، نقطه تولد دینداری می شود و پس از آنست که مناسک به آن اضافه شده و هویت دینی شکل می گیرد.
فرض کنیم یک فرد تجربه گر معنوی در جایی قرار دارد که مارکتی از دینها با مناسک و روایتهای مختلف و نیز مردمی که به آنها معتقد و در عمل هستند وجود دارد،
قاعدتا برای بیان و اظهار تجربه های خود، سراغ آن دینی می رود که نمادها و روایتهایش برایش آشناتر و قابل استفاده تر باشد و برای آن مردم هم قابل فهمتر و پذیرشتر باشد.
#تکمله:
و البته در ادامه با تعدیلات و اصلاحات و اضافاتی جهت تکمیل پروژه انتقال تجربه خود به مردم، از آن بهره می گیرد.
مثل #بودا که در کشور هزار آئین، هندوئیسم را انتخاب می کند ولی با اصلاحات و نوسازیها و اضافات خاص خود.
و یا #محمد، آیین ابراهیمی را انتخاب می کند که حنفا به آن پایبند بودند و مردم هم بر مناسکش.
تقظیع و تلخیص: محمد صالحی
از دقیقه 30 تا 35 فایل صوتی زیر:
https://t.me/dinonline/5301
دکتر $گرمارودی پژوهشگر روانشناسی دین:
در #معنویت به نوعی معنا و دانستگی هم هست که بقول ویلیام جیمز اساس #دینداری است( دانستگی به معنای تفسیری کارکردی)
و نسبت معنویت و دین در اینجا مشخص می شود.
#ویلیام جیمز میگوید در تجربه های معنوی یک نوع دانستگی اتفاق می افتد که قابل بیان نیست، دانستگی ای که معنای ما از پدیده ها و جهان را تغییر می دهد و منظر ما به آنها را عوض می کند.
#معنویت از جنس احساس و غلیان و جوششها و درکهای درونی است،
اما #دینداری، بروزهای خروجی آن احساسهای معنویت است.
پدیده ای بیشتر #دین است که یک نریتیو و روایتهایی در آن است که جماعتی حول آن ها جمع بشوند و مناسکی را انجام دهند.
بنابراین رابطه دین و معنویت از این منظر گسستنی نیست، چرا که در ادامه یکدیگر قرار دارند،
و در حقیقت #معنویتِ بدون زبان، چون قابل بیان نیست، کمتر مدعی دارد و یا مشاهده شده است.
مثل آنکه به مولانا بگوییم بدون هیچ استعاره و نمادی، معنویت خود را به دیگران بیان کن
پس این #زبان، نقطه تولد دینداری می شود و پس از آنست که مناسک به آن اضافه شده و هویت دینی شکل می گیرد.
فرض کنیم یک فرد تجربه گر معنوی در جایی قرار دارد که مارکتی از دینها با مناسک و روایتهای مختلف و نیز مردمی که به آنها معتقد و در عمل هستند وجود دارد،
قاعدتا برای بیان و اظهار تجربه های خود، سراغ آن دینی می رود که نمادها و روایتهایش برایش آشناتر و قابل استفاده تر باشد و برای آن مردم هم قابل فهمتر و پذیرشتر باشد.
#تکمله:
و البته در ادامه با تعدیلات و اصلاحات و اضافاتی جهت تکمیل پروژه انتقال تجربه خود به مردم، از آن بهره می گیرد.
مثل #بودا که در کشور هزار آئین، هندوئیسم را انتخاب می کند ولی با اصلاحات و نوسازیها و اضافات خاص خود.
و یا #محمد، آیین ابراهیمی را انتخاب می کند که حنفا به آن پایبند بودند و مردم هم بر مناسکش.
تقظیع و تلخیص: محمد صالحی
از دقیقه 30 تا 35 فایل صوتی زیر:
https://t.me/dinonline/5301
Telegram
DinOnline دینآنلاین
تأملی در نواندیشی دینی درایران معاصر2
با نگاهی به معرفتشناسی و روانشناسی دین
باحضور:
حسین دباغ
معلم و محقق فلسفه اخلاق
سعید گرمارودی
مدرس و پژوهشگر روانشناسی دین
دبیر نشست: نورا نوری صفت
🆔 @dinonline
با نگاهی به معرفتشناسی و روانشناسی دین
باحضور:
حسین دباغ
معلم و محقق فلسفه اخلاق
سعید گرمارودی
مدرس و پژوهشگر روانشناسی دین
دبیر نشست: نورا نوری صفت
🆔 @dinonline