سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
📝🔻📝🔻 @drshhs مقاله تحلیل مبانی فلسفی و تکنولوژیکی بحران محیط زیست؛ضرورت تولید علم دینی #سید_حسین_حسینی
📝🔻📝🔻 @drshhs
مقاله تحلیل مبانی فلسفی و تکنولوژیکی بحران محیط زیست؛ضرورت تولید علم دینی
نویسنده: #سید_حسین_حسینی
#مجله #حکمت معاصر ـ
سال چهارم، پاییز 1392، شماره 3
چکیده #مقاله
این مقاله به بررسی ارتباط و نسبت #بحران زیست محیطی #جهان معاصر با #مبانی_فلسفی آن میپردازد تا از این طریق راهی به سوی طرح دیدگاههای #دینی در مسئله بگشاید. بحران #جهانی موجود را جدای از ریشههای #زیست_شناسی و #تجربی آن و آنچه در حوزة علوم #طبیعی و زیستی و #تکنولوژی مطرح میشود میتوان با ریشهها و علل عمیقتری نیز پیوند زد و آن، #تحلیل مسئله از زاویة مبانی و رویکردهای #فلسفی است. مقالة حاضر از این منظر به تحلیل موضوع پرداخته تا درنهایت نتیجه گیرد که یکی از راههای برونرفت از بحران، #تحول مبنایی در #ساختار علوم معاصر است. بدینسان پس از ارائة مقدمهای کوتاه در طرح مسئله، از حکومت نگاه #اومانیستی در عصر جدید و ارتباط این مبنای فلسفی با نقش علوم و تکنولوژی جهان #غرب سخن گفته و نتیجه میگیرد که تغییر و تحول در حوزة «فلسفه»، «علم»، و «فناوری» بیارتباط با یکدیگر نیستند و سپس در پایان به چند #راهحل علمی و #کاربردی نیز اشاره دارد. هدف نهایی مقاله، طرح راهحل برای چارهجویی بحران زیست محیطی جهان معاصر با ضرورت #تحول در حوزة علوم و ضرورت تولید #علم_دینی است تا راه برای فرار از بحرانهای ساخته و پرداختة مبانی فلسفی #مادیگرایانه فراهم شود.
کلیدواژه: #بحران_محیط_زیست، #علم_دینی، #فلسفه_تکنولوژی، #علم و #فلسفه
http://www.noormags.ir/view/en/magazine/number/56065
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
مقاله تحلیل مبانی فلسفی و تکنولوژیکی بحران محیط زیست؛ضرورت تولید علم دینی
نویسنده: #سید_حسین_حسینی
#مجله #حکمت معاصر ـ
سال چهارم، پاییز 1392، شماره 3
چکیده #مقاله
این مقاله به بررسی ارتباط و نسبت #بحران زیست محیطی #جهان معاصر با #مبانی_فلسفی آن میپردازد تا از این طریق راهی به سوی طرح دیدگاههای #دینی در مسئله بگشاید. بحران #جهانی موجود را جدای از ریشههای #زیست_شناسی و #تجربی آن و آنچه در حوزة علوم #طبیعی و زیستی و #تکنولوژی مطرح میشود میتوان با ریشهها و علل عمیقتری نیز پیوند زد و آن، #تحلیل مسئله از زاویة مبانی و رویکردهای #فلسفی است. مقالة حاضر از این منظر به تحلیل موضوع پرداخته تا درنهایت نتیجه گیرد که یکی از راههای برونرفت از بحران، #تحول مبنایی در #ساختار علوم معاصر است. بدینسان پس از ارائة مقدمهای کوتاه در طرح مسئله، از حکومت نگاه #اومانیستی در عصر جدید و ارتباط این مبنای فلسفی با نقش علوم و تکنولوژی جهان #غرب سخن گفته و نتیجه میگیرد که تغییر و تحول در حوزة «فلسفه»، «علم»، و «فناوری» بیارتباط با یکدیگر نیستند و سپس در پایان به چند #راهحل علمی و #کاربردی نیز اشاره دارد. هدف نهایی مقاله، طرح راهحل برای چارهجویی بحران زیست محیطی جهان معاصر با ضرورت #تحول در حوزة علوم و ضرورت تولید #علم_دینی است تا راه برای فرار از بحرانهای ساخته و پرداختة مبانی فلسفی #مادیگرایانه فراهم شود.
کلیدواژه: #بحران_محیط_زیست، #علم_دینی، #فلسفه_تکنولوژی، #علم و #فلسفه
http://www.noormags.ir/view/en/magazine/number/56065
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
www.noormags.ir
حکمت معاصر پاییز 1392، سال چهارم - شماره 3 - Noor Specialized Journal Website
Journal حکمت معاصر پاییز 1392، سال چهارم - شماره 3
سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
Photo
📌✅@drshhs
بحثی مفهومی دربارۀ نقد در قلمرو علوم انسانی
#سید_حسین_حسینی
حضور در جمع #استادان دانشگاه کرمان و طرح بحث در خصوص مسالۀ #نقد در قلمرو #علوم انسانی فرصت بسیار مغتنم و ارزشمندی بود.
پس از خیر مقدم دوستان، مطالبی طرح کردم که همراه با #گفتگوی علمی متقابل اعضاء هیأت علمی بود و در پایان جلسه نیز ضمن خواندن متن #منتقدانه ای که دربارۀ #کتاب "دربارۀ نقد" #نوئل_کارول نوشته بودم، از شرکت کنندگان خواستم در چند خط کوتاه برداشت خود را بنویسند که منتهی به اظهار نظرهای خوبی از ناحیۀ دوستان شد.
این #نشست علمی در نهایت با قرار برگزاری #کارگاههای نقد به پایان رسید.
از جملۀ نکاتی که در این جلسه یادآوری کردم، عبارت بودند از:
1 – اهمیت مسألۀ نقد در فضای جامعۀ علمی کنونی و ضرورت نقد پژوهی علمی.
2 – آسیب نگاه درجۀ دو و فرعی دیدن مسألۀ نقد.
3 – نقد، آمیزه ای از سلب و ایجاب و حرکت بین کاری فرمالیستی و کاری عمقی است.
4 – نقد علوم انسانی معاصر، مقدمۀ #تحول در علوم انسانی است.
5 – نقد غیر روشمند و غیر نظام مند، نقد علمی محسوب نمیشود.
6 – نگاه منفی و سلبی صِرف به پدیده ای، نقد علمی آن پدیده نیست.
7 – به سطوح مختلفی از نقد نیازمندیم مانند: نقد #مقالات علمی، نقد کتب علمی، نقد #نظریه های علمی، نقد دیدگاههای علمی، و نقد #پارادایمهای علمی.
8 – مباحث نقد ادبی و نقد هنری در منابع موجود، برای ترسیم مفهوم نقد علمی در حوزۀ علوم انسانی کفایت نمیکنند.
9 – به چارچوبهای مفهوم نقد علمی در قلمرو علوم انسانی، کمتر توجه شده است.
10 – در خصوص مفهوم نقد علمی، به ملاکها و معیارهای تمایز ویژه ای نیاز داریم.
11 – موضوع ذهن جان #دیویی در کتاب #هنر به منزلۀ تجربه، نقد آثار هنری از زاویۀ امری شخصی و تجربی است و به مشخصه های نقد علمی نپرداخته است.
12 – مرز نقد حقوقی و نقد امپرسیونیستی نزد دیویی، مرز بین نقد به معنای تحلیل و نقد به معنای بیان یک تأثر از یک اثر هنری است.
13 – از تقسیم بندی #رولان_بارت به نقد دانشگاهی و نقد مرامی نیز نمیتوان به مولفه های مشخصی در خصوص نقد علمی دست یافت.
14 – نقد علمی در برابر نقدهای ذوقی و سلیقه ای و عامیانه و جانبدارانه است.
15 – در #مقالۀ نقد و پژوهشگری در نشریۀ کرسی اندیشه، نقد را از سنخ ارزیابی و داوری همراه با تفکیک نقاط اشتراک و تمایزات یک پدیده و نیز تحلیل نقاط قوت و ضعف پیرامون آن دانسته ام.
16 – اما نقد علمی را در سلسله کارگاههای متد نقد چنین معنا کرده ام: تحلیل و ارزیابی امتیازات و کاستی های یک اثر علمی در ابعاد شکلی و محتوایی با توجه به معیارهای خاص علمی. (اثر علمی یعنی: مقاله، کتاب، یادداشت، نظریه، یا دیدگاهی علمی).
17 – بجای ارائۀ تعاریف بسیط و بسته از مفهوم نقد علمی، بهتر آن است به تعیین مولفه های این مفهوم بپردازیم.
18 – مولفه های نقد علمی میتواند شامل: نظام مندی، الگومندی، جامع نگری، نگاه انتقادی، اِبتنای فلسفی، تخصص مداری، خلاقیت، و اخلاق مداری باشد.
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
بحثی مفهومی دربارۀ نقد در قلمرو علوم انسانی
#سید_حسین_حسینی
حضور در جمع #استادان دانشگاه کرمان و طرح بحث در خصوص مسالۀ #نقد در قلمرو #علوم انسانی فرصت بسیار مغتنم و ارزشمندی بود.
پس از خیر مقدم دوستان، مطالبی طرح کردم که همراه با #گفتگوی علمی متقابل اعضاء هیأت علمی بود و در پایان جلسه نیز ضمن خواندن متن #منتقدانه ای که دربارۀ #کتاب "دربارۀ نقد" #نوئل_کارول نوشته بودم، از شرکت کنندگان خواستم در چند خط کوتاه برداشت خود را بنویسند که منتهی به اظهار نظرهای خوبی از ناحیۀ دوستان شد.
این #نشست علمی در نهایت با قرار برگزاری #کارگاههای نقد به پایان رسید.
از جملۀ نکاتی که در این جلسه یادآوری کردم، عبارت بودند از:
1 – اهمیت مسألۀ نقد در فضای جامعۀ علمی کنونی و ضرورت نقد پژوهی علمی.
2 – آسیب نگاه درجۀ دو و فرعی دیدن مسألۀ نقد.
3 – نقد، آمیزه ای از سلب و ایجاب و حرکت بین کاری فرمالیستی و کاری عمقی است.
4 – نقد علوم انسانی معاصر، مقدمۀ #تحول در علوم انسانی است.
5 – نقد غیر روشمند و غیر نظام مند، نقد علمی محسوب نمیشود.
6 – نگاه منفی و سلبی صِرف به پدیده ای، نقد علمی آن پدیده نیست.
7 – به سطوح مختلفی از نقد نیازمندیم مانند: نقد #مقالات علمی، نقد کتب علمی، نقد #نظریه های علمی، نقد دیدگاههای علمی، و نقد #پارادایمهای علمی.
8 – مباحث نقد ادبی و نقد هنری در منابع موجود، برای ترسیم مفهوم نقد علمی در حوزۀ علوم انسانی کفایت نمیکنند.
9 – به چارچوبهای مفهوم نقد علمی در قلمرو علوم انسانی، کمتر توجه شده است.
10 – در خصوص مفهوم نقد علمی، به ملاکها و معیارهای تمایز ویژه ای نیاز داریم.
11 – موضوع ذهن جان #دیویی در کتاب #هنر به منزلۀ تجربه، نقد آثار هنری از زاویۀ امری شخصی و تجربی است و به مشخصه های نقد علمی نپرداخته است.
12 – مرز نقد حقوقی و نقد امپرسیونیستی نزد دیویی، مرز بین نقد به معنای تحلیل و نقد به معنای بیان یک تأثر از یک اثر هنری است.
13 – از تقسیم بندی #رولان_بارت به نقد دانشگاهی و نقد مرامی نیز نمیتوان به مولفه های مشخصی در خصوص نقد علمی دست یافت.
14 – نقد علمی در برابر نقدهای ذوقی و سلیقه ای و عامیانه و جانبدارانه است.
15 – در #مقالۀ نقد و پژوهشگری در نشریۀ کرسی اندیشه، نقد را از سنخ ارزیابی و داوری همراه با تفکیک نقاط اشتراک و تمایزات یک پدیده و نیز تحلیل نقاط قوت و ضعف پیرامون آن دانسته ام.
16 – اما نقد علمی را در سلسله کارگاههای متد نقد چنین معنا کرده ام: تحلیل و ارزیابی امتیازات و کاستی های یک اثر علمی در ابعاد شکلی و محتوایی با توجه به معیارهای خاص علمی. (اثر علمی یعنی: مقاله، کتاب، یادداشت، نظریه، یا دیدگاهی علمی).
17 – بجای ارائۀ تعاریف بسیط و بسته از مفهوم نقد علمی، بهتر آن است به تعیین مولفه های این مفهوم بپردازیم.
18 – مولفه های نقد علمی میتواند شامل: نظام مندی، الگومندی، جامع نگری، نگاه انتقادی، اِبتنای فلسفی، تخصص مداری، خلاقیت، و اخلاق مداری باشد.
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
سیدحسینحسینی؛فلسفه/روش/نقدپژوهی
✅ @drshhs
✅✅ @drshhs
#تحول_علوم_انسانی؛ #مسألۀ_علم_دینی
در این جلسه با حضور استادان و اعضاء هیات علمی، بر محور نامۀ اخیر دکتر #داوری و نقدی که با عنوان "فلسفه را گِل آلود نکنیم..." نوشتم، نکاتی به بحث گذاشته شد:
1 – سیاسی شدن مسایل جدّی علمی، از #آسیبهای زمانۀ ماست که بایستی برای آن چاره کرد.
2 – تحریر محل نزاع در موضوع #علم دینی؛ با پاسخ به این پرسش که علم دینی، چه چیزی نیست؟
3 – طرح مسألۀ علم دینی، مربوط به دورۀ جدید تحولات #علوم_انسانی معاصر است یعنی دوره¬ای که علم، امری #اجتماعی و #کاربردی قلمداد میشود و نگاه #فرآیند محور به آن وجود دارد.
4 – از نکات مهم در بحث علم دینی، تعریف علم و نحوۀ مرزگذاری بین مفهوم #دانش و علم است.
5 – بدون مدیریت علم، رَه به جایی نخواهیم بُرد و بایستی مسیر تحول را پیدا کرد؛ تحول فکری، نقطۀ آغاز؛ و ترویج جریان فراگیر #نقد علوم معاصر، میتواند از مهمترین راهکارهای تحول فکری قلمداد شود.
6 – محل بحث در خصوص علم دینی، علوم انسانی است، اما دربارۀ چگونگی تناسب این علوم با آموزه¬های دینی، توجه به مولفه¬هایی ضروری بنظر میرسد:
یک – نگاه فرآیند محور به علم بجای نگاههای #ذات گرایانه و #آرمان گرایانه.
دو – رویکردهای غالب حداقلی و حداکثری به علم دینی، قادر به حل #پژوهشی مسأله نیستند.
سه – بایستی به مدلهایی که از تناسب روشمند (متدیک) و نظام¬مند ( سیستمی) علم با آموزه¬های دینی سخن میگویند، بها داد.
چهار – لزوم توجه به جنبه¬های اجتماعی علم یک ضرورت است.
پنج – فقدان نگاههای #روش شناختی به مسألۀ علم دینی، آسیبهایی پژوهشی چندی را بوجود آورده است.
شش – در طرح مسألۀ علم دینی ، تعیین جایگاه نقد علمی نظریه¬های علوم انسانی معاصر بسیار اهمیت دارد.
#دکتر_سید_حسین_حسینی
Drshhs44@gmail.com
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
#تحول_علوم_انسانی؛ #مسألۀ_علم_دینی
در این جلسه با حضور استادان و اعضاء هیات علمی، بر محور نامۀ اخیر دکتر #داوری و نقدی که با عنوان "فلسفه را گِل آلود نکنیم..." نوشتم، نکاتی به بحث گذاشته شد:
1 – سیاسی شدن مسایل جدّی علمی، از #آسیبهای زمانۀ ماست که بایستی برای آن چاره کرد.
2 – تحریر محل نزاع در موضوع #علم دینی؛ با پاسخ به این پرسش که علم دینی، چه چیزی نیست؟
3 – طرح مسألۀ علم دینی، مربوط به دورۀ جدید تحولات #علوم_انسانی معاصر است یعنی دوره¬ای که علم، امری #اجتماعی و #کاربردی قلمداد میشود و نگاه #فرآیند محور به آن وجود دارد.
4 – از نکات مهم در بحث علم دینی، تعریف علم و نحوۀ مرزگذاری بین مفهوم #دانش و علم است.
5 – بدون مدیریت علم، رَه به جایی نخواهیم بُرد و بایستی مسیر تحول را پیدا کرد؛ تحول فکری، نقطۀ آغاز؛ و ترویج جریان فراگیر #نقد علوم معاصر، میتواند از مهمترین راهکارهای تحول فکری قلمداد شود.
6 – محل بحث در خصوص علم دینی، علوم انسانی است، اما دربارۀ چگونگی تناسب این علوم با آموزه¬های دینی، توجه به مولفه¬هایی ضروری بنظر میرسد:
یک – نگاه فرآیند محور به علم بجای نگاههای #ذات گرایانه و #آرمان گرایانه.
دو – رویکردهای غالب حداقلی و حداکثری به علم دینی، قادر به حل #پژوهشی مسأله نیستند.
سه – بایستی به مدلهایی که از تناسب روشمند (متدیک) و نظام¬مند ( سیستمی) علم با آموزه¬های دینی سخن میگویند، بها داد.
چهار – لزوم توجه به جنبه¬های اجتماعی علم یک ضرورت است.
پنج – فقدان نگاههای #روش شناختی به مسألۀ علم دینی، آسیبهایی پژوهشی چندی را بوجود آورده است.
شش – در طرح مسألۀ علم دینی ، تعیین جایگاه نقد علمی نظریه¬های علوم انسانی معاصر بسیار اهمیت دارد.
#دکتر_سید_حسین_حسینی
Drshhs44@gmail.com
https://t.me/joinchat/AAAAAEApA-u_0LOwiizh8g
@DRSHHS
کار علمی نیازمند #روش دقیق علمی است و با توصیه و سفارش انجام نمیشود. بله ممکن است #همدلی قدری در نزدیک کردن افکار یاری رسان باشد اما #شیوه های علمی با صرف قصد همدلی متحول نمیشوند.
عدهای سادهلوحانه از تغییر فقه سخن میگویند که گویا مانند تعویض روغنی است که میرویم سرکوچه و روغن ماشین را عوض میکنیم و خلاص!
تغییر و تحول در #فقه سنتی برای رسیدن به فقهی پویا امری ضروری است اما امری فردی هم نیست بلکه #تحول در دستگاه پشتیبان و نظام استنباطی باید روی دهد که کار ساده و سهلی نیست و اگر بخواهد اتفاق افتد به سدهها نیازمند است.
نظام #استنباط موجود نیز بدون
تغییر و تحول در مبانی #اصولی و کلامی و فلسفی هیچ تغییری نخواهد کرد و برونداد همین است نهایت با کمی ظاهرسازی در تغییرات صوری و فرعی یا حیل #شرعی!
هم اراده جمعی لازم است
هم #برنامه سازمانی
و هم در مسیر تحول بودن
که بحمدالله! فعلا و در شرایط کنونی جامعه ایرانی هیچیک از این سه
ضرورت بچشم نمیآید...
نقل قول سی رایت #میلز در روحیه بروکراتیک #جامعهشناسی جالب است که از زمان گالیله تا انقلاب صنعتی حدود ۲۵۰سال طول کشید تا علوم طبیعی بتواند تاثیر مهمی بر تاریخ #جهان داشته باشد. قدمت پژوهشهای اجتماعی تجربی اما سه یا چهار دهه بیش نیست...
کار علمی نیازمند #روش دقیق علمی است و با توصیه و سفارش انجام نمیشود. بله ممکن است #همدلی قدری در نزدیک کردن افکار یاری رسان باشد اما #شیوه های علمی با صرف قصد همدلی متحول نمیشوند.
عدهای سادهلوحانه از تغییر فقه سخن میگویند که گویا مانند تعویض روغنی است که میرویم سرکوچه و روغن ماشین را عوض میکنیم و خلاص!
تغییر و تحول در #فقه سنتی برای رسیدن به فقهی پویا امری ضروری است اما امری فردی هم نیست بلکه #تحول در دستگاه پشتیبان و نظام استنباطی باید روی دهد که کار ساده و سهلی نیست و اگر بخواهد اتفاق افتد به سدهها نیازمند است.
نظام #استنباط موجود نیز بدون
تغییر و تحول در مبانی #اصولی و کلامی و فلسفی هیچ تغییری نخواهد کرد و برونداد همین است نهایت با کمی ظاهرسازی در تغییرات صوری و فرعی یا حیل #شرعی!
هم اراده جمعی لازم است
هم #برنامه سازمانی
و هم در مسیر تحول بودن
که بحمدالله! فعلا و در شرایط کنونی جامعه ایرانی هیچیک از این سه
ضرورت بچشم نمیآید...
نقل قول سی رایت #میلز در روحیه بروکراتیک #جامعهشناسی جالب است که از زمان گالیله تا انقلاب صنعتی حدود ۲۵۰سال طول کشید تا علوم طبیعی بتواند تاثیر مهمی بر تاریخ #جهان داشته باشد. قدمت پژوهشهای اجتماعی تجربی اما سه یا چهار دهه بیش نیست...