آية الله علوى بروجردى🔹
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
آية الله علوى بروجردى🔹
بخش چهارم
اسلام شیعی، اصیل است. برخی بزرگان میگویند #شیعه مولود #طبیعی #اسلام است. از آن بالاتر باید گفت شیعه #اصل اسلام است. برای بقای اسلام اصیل، رنجها کشیدهاند و #خونها بر خاک ریخته شده است. اگر #صلح امام #حسن مجتبی(علیه السلام) و #قیام امام #حسین(علیه السلام) نبود، شیعه کاملاً نابود شده بود.
در واقع، #اسلام نابود شده بود. تشیع، همان اسلامی است که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آوردند و غیرشیعه اصلاً اتصافی به اسلام ندارد. جاهلیتی است که لباس اسلام پوشیده است. معیارهایش، معیارهای #بنیامیه و #ابوسفیان است. #امام مجتبی(علیه السلام) با #صلح خود و #سیدالشهدا(علیه السلام) با #قیام خونین خویش و بعد #شیعه با قیامهایی که کرد، این حرکت را زنده نگه داشتند. البته نمیگویم هر جا که رسیدیم به #سبّ و #لعنکنندگان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بپردازیم.
ما معتقد به #تقریب هستیم و میخواهیم در بین مسلمانان زندگی کنیم. ما باید در مقابل افراد #بیگانه و #خارج از اسلام با هم متحد باشیم تا دنیای اسلام قدرت داشته باشد و بتواند ممالک خود را حفظ کند، اما نکتهای که هست، این است که #حفظ #وحدت میان مسلمانان به هیچ وجه به معنای دورشدن از اندیشههای متعالی ائمه طاهرین و کنارگذاشتن ویژگیهای مکتب اهل بیت نیست، بلکه تبیین ارزشهای #حق محور و ظلم ستیز #علوی و #فاطمی و زدودن غبارهای #تزویر و #جعل و #دروغ از آینه اسلام، ویژگی مهم و لا یتغیر شیعه است.
واضح است که محل بحث و گفتوگو در این موضوعات، محیطهای علمی و به دور از جنجال است که موجب تحریک احساسات عموم مردم نشود. ذات #مکتب شیعه، در خصوص #ظلم، #حقکشی، #انحراف و بیرونرفتن دین از مسیری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ترسیم فرمودهاند، حساسیت نشان میدهد و با ظالمان و منحرفان و دشمنان اسلام و با آنان که برخلاف مسیر معصومان(علیهمالسلام) گام برمیدارند، هرگز سازش نمیکند. بعضیها میگویند هزار و چهار صد سال گذشته، قضیه #غدیر، هر چه بوده گذشته و تمام شده است؛ نه #امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست و نه #عمر؛ تکرار این مباحث بیفایده است.
باید گفت مسئله گذشت زمان مطرح نیست. #دنیای اسلام باید حرکتی اسلامی داشته باشد. حرکت اسلامی فقط تیر و تفنگ نیست. حرکت اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و علمی است. اگر میخواهیم حرکتی اسلامی داشته باشیم، پرسش مهم این است که: این حرکت اسلامی بر اساس چه #معیار و ضابطهای باید باشد؟ یعنی چه چیز را اسلام بدانیم؟ ممکن است بگویند #قرآن، درست است؛ قرآن معیار و ضابطه حرکت ما است، اما بسیاری از مطالب در قرآن به صورت کلی آمده و باید به صورت جزئی و کاربردی برای ما تبیین شود. ما با تمام وجود همنوا با خود قرآن میگوییم: «و لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ»؛اما آیا کسی میتواند بگوید تمام این رطب و یابسهای در کتاب خدا برای ما قابل فهم است؟
همه میگویند خیر. درک عمده مطالب #قرآن را #سنت و بیان #پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ما آشکار میکند. حال باید پرسید: این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از کجا أخذ کنیم؟ باید کسانی باشند که آنچه را در قرآن برای ما ناگفته مانده است، تبیین کنند. حرکت اسلامی بدون اطلاع از اساس اسلام ممکن نیست. أخذ مطالب #قرآن و #بیان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از کسانی که به مجرد اینکه به قدرت رسیدند (و حتی قبل از آنکه به قدرت برسند) سخنان و حرکاتی کاملاً مغایر با #قرآن نشان دادند، ممکن نیست.
----------------------
@drhadiansarii
بخش چهارم
اسلام شیعی، اصیل است. برخی بزرگان میگویند #شیعه مولود #طبیعی #اسلام است. از آن بالاتر باید گفت شیعه #اصل اسلام است. برای بقای اسلام اصیل، رنجها کشیدهاند و #خونها بر خاک ریخته شده است. اگر #صلح امام #حسن مجتبی(علیه السلام) و #قیام امام #حسین(علیه السلام) نبود، شیعه کاملاً نابود شده بود.
در واقع، #اسلام نابود شده بود. تشیع، همان اسلامی است که حضرت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آوردند و غیرشیعه اصلاً اتصافی به اسلام ندارد. جاهلیتی است که لباس اسلام پوشیده است. معیارهایش، معیارهای #بنیامیه و #ابوسفیان است. #امام مجتبی(علیه السلام) با #صلح خود و #سیدالشهدا(علیه السلام) با #قیام خونین خویش و بعد #شیعه با قیامهایی که کرد، این حرکت را زنده نگه داشتند. البته نمیگویم هر جا که رسیدیم به #سبّ و #لعنکنندگان امیرالمؤمنین(علیه السلام) بپردازیم.
ما معتقد به #تقریب هستیم و میخواهیم در بین مسلمانان زندگی کنیم. ما باید در مقابل افراد #بیگانه و #خارج از اسلام با هم متحد باشیم تا دنیای اسلام قدرت داشته باشد و بتواند ممالک خود را حفظ کند، اما نکتهای که هست، این است که #حفظ #وحدت میان مسلمانان به هیچ وجه به معنای دورشدن از اندیشههای متعالی ائمه طاهرین و کنارگذاشتن ویژگیهای مکتب اهل بیت نیست، بلکه تبیین ارزشهای #حق محور و ظلم ستیز #علوی و #فاطمی و زدودن غبارهای #تزویر و #جعل و #دروغ از آینه اسلام، ویژگی مهم و لا یتغیر شیعه است.
واضح است که محل بحث و گفتوگو در این موضوعات، محیطهای علمی و به دور از جنجال است که موجب تحریک احساسات عموم مردم نشود. ذات #مکتب شیعه، در خصوص #ظلم، #حقکشی، #انحراف و بیرونرفتن دین از مسیری که پیامبر(صلی الله علیه و آله) ترسیم فرمودهاند، حساسیت نشان میدهد و با ظالمان و منحرفان و دشمنان اسلام و با آنان که برخلاف مسیر معصومان(علیهمالسلام) گام برمیدارند، هرگز سازش نمیکند. بعضیها میگویند هزار و چهار صد سال گذشته، قضیه #غدیر، هر چه بوده گذشته و تمام شده است؛ نه #امیرالمؤمنین (علیه السلام) هست و نه #عمر؛ تکرار این مباحث بیفایده است.
باید گفت مسئله گذشت زمان مطرح نیست. #دنیای اسلام باید حرکتی اسلامی داشته باشد. حرکت اسلامی فقط تیر و تفنگ نیست. حرکت اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و علمی است. اگر میخواهیم حرکتی اسلامی داشته باشیم، پرسش مهم این است که: این حرکت اسلامی بر اساس چه #معیار و ضابطهای باید باشد؟ یعنی چه چیز را اسلام بدانیم؟ ممکن است بگویند #قرآن، درست است؛ قرآن معیار و ضابطه حرکت ما است، اما بسیاری از مطالب در قرآن به صورت کلی آمده و باید به صورت جزئی و کاربردی برای ما تبیین شود. ما با تمام وجود همنوا با خود قرآن میگوییم: «و لاَ رَطْبٍ وَلاَ یابِسٍ إِلَّا فِی کتَابٍ مُبِینٍ»؛اما آیا کسی میتواند بگوید تمام این رطب و یابسهای در کتاب خدا برای ما قابل فهم است؟
همه میگویند خیر. درک عمده مطالب #قرآن را #سنت و بیان #پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای ما آشکار میکند. حال باید پرسید: این بیان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از کجا أخذ کنیم؟ باید کسانی باشند که آنچه را در قرآن برای ما ناگفته مانده است، تبیین کنند. حرکت اسلامی بدون اطلاع از اساس اسلام ممکن نیست. أخذ مطالب #قرآن و #بیان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از کسانی که به مجرد اینکه به قدرت رسیدند (و حتی قبل از آنکه به قدرت برسند) سخنان و حرکاتی کاملاً مغایر با #قرآن نشان دادند، ممکن نیست.
----------------------
@drhadiansarii
#غربت امام #مجتبى ع🔹
بخش اول
غربت امام حسن بن علی ع فقط در خانه او و در کنار #همسر ملعونه اش نیست. غربت حسن بن علی در جامعه ای است که در آن زندگی می کند.
غربت حسن بن علی ع در میان یارانش، بسیار ناگوارتر از غربت او در منزل است.
اگر به حسن بن علی ع در خانه ظلم شده است این بازتاب غربت جامعه است که در خانه حسن بن علی ع منجر به شهادت حضرت می شود.
اگر بخواهیم در مورد غربت امام حسن علیه السلام در میان یاران بحث کنیم می بایست یاران حضرت را به چند دسته تقسیم کنم.
یاران #احمق
اینان کسانی بودند که به جایگاه و مقام امامت آشنا نبودند و خود رایی آنان سبب توهین و جسارت آنان به حضرت می شد.
به عنوان نمونه
وقتی که امام حسن علیه السلام برای جنگ با معاویه به سمت ساباط حرکت کرد، وقتی که به ساباط نزدیک شد در کنار پل ساباط اقامت کرد و در صبحی همه یاران خود را فراخواند، وقتی که همه مردم جمع شدند حضرت به سخنرانی پرداختند و بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر و آلش، فرمودند به خدا قسم، شب و روز فقط و فقط در فکر خیرخواهی مردم هستم و #کینه ای و حیله ای نسبت به یاران خود و مردم ندارم.
در ادامه حضرت فرمودند: بدانید که من هر چه که برای شما اندیشه کنم و انجام دهم به نفع خود شما است، اندیشه و فکر من از اندیشه و فکر شما برای خودتان بهتر است.
پس اگر تقابلی بین اندیشه من و اندیشه شما پیش آمد اندیشه خود را رها کنید و به اندیشه من بپردازید، چرا که من جز خیرخواهی برای شما نمی خواهم. پس به هیچ وجه با من مخالفت نکنید.
وقتی که سخنان حضرت تمام شد مردم به یکدیگر نگاه کردند و به امام گفتند: منظور شما چیست؟ نکند قصد #صلح با معاویه را داری و می خواهی کار را به او واگذار کنی؟
بعد گفتند به خدا قسم که تو #کافر شدی!!
بعد به سمت خیمه حضرت هجوم بردند و هر چه در آن بود را غارت کردند!!
چند نکته
همیشه برای اینکه جنایتی اتفاق بیفتد باید نگره های کلامی آن ترویج شده باشد.
مثلا برای اینکه جنایت کربلا به وجود آید از سالها قبل معاویه نگره جبرگرایی را در بین مردم رواج داده بود. تا جایی که وقتی #ابن زیاد به حضرت زینب سلام الله علیها گفت این مردی که همراه توست کیست؟ حضرت فرمودند #علی بن الحسین. ابن زیاد گفت مگر خداوند برادرزاده ات علی بن الحسین را نکشت؟ که حضرت جواب داد خدا نکشت بلکه این تو و لشكر پلید تو بود که چنین جنایتی کرد و آنکه در #کربلا کشته شد برادر ایشان بود.
با توجه به این مقدمه اگر بخواهند به خیمه حسن بن علی هجوم ببرند و او را غارت کنند می بایست برای این جنایت خود نگره کلامی دست و پا کنند و الا این جسارت آنان دلیلی نخواهد داشت.
آنان برای این جسارت به این نگره کلامی تمسک جستند که حسن بن علی کافر شده است، آن هم کافر حربی! پس جان و مال او در امان نخواهد بود پس به سمت خیمه او هجوم بردند و اموالش را غارت کردند تا جایی که سجاده از زیر پای حضرت کشيدند وربودند.
— — — — — —
@drhadiansarii
بخش اول
غربت امام حسن بن علی ع فقط در خانه او و در کنار #همسر ملعونه اش نیست. غربت حسن بن علی در جامعه ای است که در آن زندگی می کند.
غربت حسن بن علی ع در میان یارانش، بسیار ناگوارتر از غربت او در منزل است.
اگر به حسن بن علی ع در خانه ظلم شده است این بازتاب غربت جامعه است که در خانه حسن بن علی ع منجر به شهادت حضرت می شود.
اگر بخواهیم در مورد غربت امام حسن علیه السلام در میان یاران بحث کنیم می بایست یاران حضرت را به چند دسته تقسیم کنم.
یاران #احمق
اینان کسانی بودند که به جایگاه و مقام امامت آشنا نبودند و خود رایی آنان سبب توهین و جسارت آنان به حضرت می شد.
به عنوان نمونه
وقتی که امام حسن علیه السلام برای جنگ با معاویه به سمت ساباط حرکت کرد، وقتی که به ساباط نزدیک شد در کنار پل ساباط اقامت کرد و در صبحی همه یاران خود را فراخواند، وقتی که همه مردم جمع شدند حضرت به سخنرانی پرداختند و بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر پیامبر و آلش، فرمودند به خدا قسم، شب و روز فقط و فقط در فکر خیرخواهی مردم هستم و #کینه ای و حیله ای نسبت به یاران خود و مردم ندارم.
در ادامه حضرت فرمودند: بدانید که من هر چه که برای شما اندیشه کنم و انجام دهم به نفع خود شما است، اندیشه و فکر من از اندیشه و فکر شما برای خودتان بهتر است.
پس اگر تقابلی بین اندیشه من و اندیشه شما پیش آمد اندیشه خود را رها کنید و به اندیشه من بپردازید، چرا که من جز خیرخواهی برای شما نمی خواهم. پس به هیچ وجه با من مخالفت نکنید.
وقتی که سخنان حضرت تمام شد مردم به یکدیگر نگاه کردند و به امام گفتند: منظور شما چیست؟ نکند قصد #صلح با معاویه را داری و می خواهی کار را به او واگذار کنی؟
بعد گفتند به خدا قسم که تو #کافر شدی!!
بعد به سمت خیمه حضرت هجوم بردند و هر چه در آن بود را غارت کردند!!
چند نکته
همیشه برای اینکه جنایتی اتفاق بیفتد باید نگره های کلامی آن ترویج شده باشد.
مثلا برای اینکه جنایت کربلا به وجود آید از سالها قبل معاویه نگره جبرگرایی را در بین مردم رواج داده بود. تا جایی که وقتی #ابن زیاد به حضرت زینب سلام الله علیها گفت این مردی که همراه توست کیست؟ حضرت فرمودند #علی بن الحسین. ابن زیاد گفت مگر خداوند برادرزاده ات علی بن الحسین را نکشت؟ که حضرت جواب داد خدا نکشت بلکه این تو و لشكر پلید تو بود که چنین جنایتی کرد و آنکه در #کربلا کشته شد برادر ایشان بود.
با توجه به این مقدمه اگر بخواهند به خیمه حسن بن علی هجوم ببرند و او را غارت کنند می بایست برای این جنایت خود نگره کلامی دست و پا کنند و الا این جسارت آنان دلیلی نخواهد داشت.
آنان برای این جسارت به این نگره کلامی تمسک جستند که حسن بن علی کافر شده است، آن هم کافر حربی! پس جان و مال او در امان نخواهد بود پس به سمت خیمه او هجوم بردند و اموالش را غارت کردند تا جایی که سجاده از زیر پای حضرت کشيدند وربودند.
— — — — — —
@drhadiansarii
#غربت امام #مجتبى ع🔹
بخش سوم
یاران #خود فروش
سرداران بزرگی مانند #عبیدالله بن عباس که با 8 هزار نفر به معاویه پیوست، و یا «حکم کندی» که قبل از عبیدالله فرمانده 4 هزار نفر از سپاهیان #امام بود و با دویست نفر به #معاویه پیوست در در مقابل مقداری #طلا خود را فروخت. بعد از #کندی امام مردی از قبیله بنی مراد را فرمانده لشکر کرد و از او قسم های بسیار شدید و محکمی گرفت که خیانت نکند و او هم قسم خورد اما او نیز امامش را به 500 دینار طلا فروخت.
وعده ازدواج با #دختران #معاویه آنقدر فریبنده بود که برخی از سرداران سست عنصر او، به دنبال معاویه بروند.
یاران #خائن
بخش دیگری از یاران حضرت کسانی بودند که مانند خود فروشان، حاضر به فرار و ترک لشکر امام حسن نشدند. بلکه آنان در لشکر حضرت حضور داشتند اما قائل به جنگ با معاویه نبودند. اینان محبت معاویه را بر محبت حسن بن علی ترجیح دادند و نامه ها زیادی به معاویه نوشتند که تو غصه نخور ما حسن بن علی را دست بسته اسیر خواهیم کرد و به تو تحویل خواهیم داد.
آنقدر نامه ها زیاد بود که معاویه همه آنها را جمع آوری کرد و برای #امام حسن علیه السلام فرستاد تا حضرت تن به #صلح با او بدهد.
دلیل اینکه معاویه نامه ها را برای امام حسن فرستاد این بود تا به حضرت بگوید، بدان اگر بخواهی با من وارد جنگ شوی اصلا نیازی نیست که من برای تو لشگر بکشم بلکه من به راحتی با کمک همین افراد، تو را اسیر خواهم نمود.
وجود کثیری از همین #خائنان سبب شده بود تا امام حسن وقتی که برای نماز تشریف می آوردند زیر لباسشان زره به تن نمایند.
چرا که امکان اینکه کسی از اینان در اطرف کمین کند و بخواهد حضرت را با تیر بزند زیاد بود. حتی تیری هم به سمت حضرت زدند که به زره ایشان خورد و به ایشان آسیبی نزد.
در جامعه ما وقتی که یک دانشمند هسته ای به نام شهید احمدی روشن ترور می شود چقدر مردم داغدار این جنایت می شوند و چقدر از عامل این جنایت که یک ایرانی وطن فروش بود ابراز انزجار می نمایند، حال تصور نما که بخواهند نسبت به رهبر جامعه چنین جنایتی بنمایند.
ممکن است بگویید. حلقه حفاظت از ایشان بسیار قوی است. می گویم آفرین!
ایشان جان برکفان زیادی علاوه بر حلقه حفاظتی دارند که نخواهند گذاشت یک مو از سر ایشان کم شود، اما امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر غریب بودند که بیشتر افراد اطراف ایشان از همین خائنان طرفداران ایشان بودند.
تا جایی که حضرت، جان بر کفی برای خود نمی بینند به همین جهت در شهر، و نه میدان رزم، برای نماز زره به تن می کردند.
این حرکت چند معنا دارد. اما تنها امامی که یارانش قصد #ترورش را داشتند و اقدام خود را عملی کردند امام حسن بود.
غربت امام حسن تا به این اندازه است که تیم حفاظت هم خائن شده اند. آنقدر اوضاع نا امن شده است که #حضرت در شهر و #مسجد، لباس #میدان رزم به تن دارند، و باد توجه داشت که این ناامنی فقط نسبت به ایشان است، نه اینکه برای دیگران هم نا امن شده است. نه. فقط برای ایشان نا امن است.
عده زیادی می خواهند ایشان را بکشند چون قصد دارد با معاویه صلح کند. و عده دیگری قصد دارند ایشان را اسیر نمایند و یا به #قتل برسانند چون می خواهند به معاویه وفاداری خود را ثابت کنند. چنانچه در نامه به معاویه گفتنه بودند به محض ورود تو در کوفه برایت تضمین می کنیم که #حسن بن علی را دست بسته به تو تحویل دهیم. و اگر امام حسن صلح نمی کرد آنان چنین کاری می کردند و حضرت عزت صلح را بر چنین ذلتی ترجیح دادند.
«چنانچه وقتی در #مدائن بر امام حسن علیهالسلام ضربت زدند زید بن وهب جهنی به خدمت آن حضرت رفت دید امام از درد به خود میپیچد، گفت: ای پسر پیامبر! چه مصلحت میدانی؟ مردم متحیرند!. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: سوگند به خدا که میبینم معاویه برای من از اینان بهتر است. آنها میپندارند که شیعه ی من هستند، در حالی که آهنگ قتل مرا کرده و اثاثیهام را تاراج و مالم را غارت کردند.سوگند به خدا اگر که از معاویه تعهدی بگیرم که جانم را حفاظت کرده و خانوادهام را در امان دارم، بهتر از آن است که مرا کشته و خاندان و خانوادهام از میان بروند. سوگند به خدا اگر با معاویه جنگ میکردم، [همین افرادی که در لشکر من جمع شدند] گردنم را میگرفتند و تسلیم شده به او میسپرد. سوگند به خدا اگر که با او صلح کنم در حالی که عزت دارم بهتر از آن است که مرا در حالی که اسیر اویم، بکشد یا اینکه بر من منت گذاشته [و آزادم سازد] و این، تا ابد ننگی برای بنیهاشم باشد و معاویه و فرزندان او بر مرده و زندهی ما به خاطر آزاد کردن من،منت نهند"
— — — —
@drhadiansarii
بخش سوم
یاران #خود فروش
سرداران بزرگی مانند #عبیدالله بن عباس که با 8 هزار نفر به معاویه پیوست، و یا «حکم کندی» که قبل از عبیدالله فرمانده 4 هزار نفر از سپاهیان #امام بود و با دویست نفر به #معاویه پیوست در در مقابل مقداری #طلا خود را فروخت. بعد از #کندی امام مردی از قبیله بنی مراد را فرمانده لشکر کرد و از او قسم های بسیار شدید و محکمی گرفت که خیانت نکند و او هم قسم خورد اما او نیز امامش را به 500 دینار طلا فروخت.
وعده ازدواج با #دختران #معاویه آنقدر فریبنده بود که برخی از سرداران سست عنصر او، به دنبال معاویه بروند.
یاران #خائن
بخش دیگری از یاران حضرت کسانی بودند که مانند خود فروشان، حاضر به فرار و ترک لشکر امام حسن نشدند. بلکه آنان در لشکر حضرت حضور داشتند اما قائل به جنگ با معاویه نبودند. اینان محبت معاویه را بر محبت حسن بن علی ترجیح دادند و نامه ها زیادی به معاویه نوشتند که تو غصه نخور ما حسن بن علی را دست بسته اسیر خواهیم کرد و به تو تحویل خواهیم داد.
آنقدر نامه ها زیاد بود که معاویه همه آنها را جمع آوری کرد و برای #امام حسن علیه السلام فرستاد تا حضرت تن به #صلح با او بدهد.
دلیل اینکه معاویه نامه ها را برای امام حسن فرستاد این بود تا به حضرت بگوید، بدان اگر بخواهی با من وارد جنگ شوی اصلا نیازی نیست که من برای تو لشگر بکشم بلکه من به راحتی با کمک همین افراد، تو را اسیر خواهم نمود.
وجود کثیری از همین #خائنان سبب شده بود تا امام حسن وقتی که برای نماز تشریف می آوردند زیر لباسشان زره به تن نمایند.
چرا که امکان اینکه کسی از اینان در اطرف کمین کند و بخواهد حضرت را با تیر بزند زیاد بود. حتی تیری هم به سمت حضرت زدند که به زره ایشان خورد و به ایشان آسیبی نزد.
در جامعه ما وقتی که یک دانشمند هسته ای به نام شهید احمدی روشن ترور می شود چقدر مردم داغدار این جنایت می شوند و چقدر از عامل این جنایت که یک ایرانی وطن فروش بود ابراز انزجار می نمایند، حال تصور نما که بخواهند نسبت به رهبر جامعه چنین جنایتی بنمایند.
ممکن است بگویید. حلقه حفاظت از ایشان بسیار قوی است. می گویم آفرین!
ایشان جان برکفان زیادی علاوه بر حلقه حفاظتی دارند که نخواهند گذاشت یک مو از سر ایشان کم شود، اما امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر غریب بودند که بیشتر افراد اطراف ایشان از همین خائنان طرفداران ایشان بودند.
تا جایی که حضرت، جان بر کفی برای خود نمی بینند به همین جهت در شهر، و نه میدان رزم، برای نماز زره به تن می کردند.
این حرکت چند معنا دارد. اما تنها امامی که یارانش قصد #ترورش را داشتند و اقدام خود را عملی کردند امام حسن بود.
غربت امام حسن تا به این اندازه است که تیم حفاظت هم خائن شده اند. آنقدر اوضاع نا امن شده است که #حضرت در شهر و #مسجد، لباس #میدان رزم به تن دارند، و باد توجه داشت که این ناامنی فقط نسبت به ایشان است، نه اینکه برای دیگران هم نا امن شده است. نه. فقط برای ایشان نا امن است.
عده زیادی می خواهند ایشان را بکشند چون قصد دارد با معاویه صلح کند. و عده دیگری قصد دارند ایشان را اسیر نمایند و یا به #قتل برسانند چون می خواهند به معاویه وفاداری خود را ثابت کنند. چنانچه در نامه به معاویه گفتنه بودند به محض ورود تو در کوفه برایت تضمین می کنیم که #حسن بن علی را دست بسته به تو تحویل دهیم. و اگر امام حسن صلح نمی کرد آنان چنین کاری می کردند و حضرت عزت صلح را بر چنین ذلتی ترجیح دادند.
«چنانچه وقتی در #مدائن بر امام حسن علیهالسلام ضربت زدند زید بن وهب جهنی به خدمت آن حضرت رفت دید امام از درد به خود میپیچد، گفت: ای پسر پیامبر! چه مصلحت میدانی؟ مردم متحیرند!. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: سوگند به خدا که میبینم معاویه برای من از اینان بهتر است. آنها میپندارند که شیعه ی من هستند، در حالی که آهنگ قتل مرا کرده و اثاثیهام را تاراج و مالم را غارت کردند.سوگند به خدا اگر که از معاویه تعهدی بگیرم که جانم را حفاظت کرده و خانوادهام را در امان دارم، بهتر از آن است که مرا کشته و خاندان و خانوادهام از میان بروند. سوگند به خدا اگر با معاویه جنگ میکردم، [همین افرادی که در لشکر من جمع شدند] گردنم را میگرفتند و تسلیم شده به او میسپرد. سوگند به خدا اگر که با او صلح کنم در حالی که عزت دارم بهتر از آن است که مرا در حالی که اسیر اویم، بکشد یا اینکه بر من منت گذاشته [و آزادم سازد] و این، تا ابد ننگی برای بنیهاشم باشد و معاویه و فرزندان او بر مرده و زندهی ما به خاطر آزاد کردن من،منت نهند"
— — — —
@drhadiansarii
#غربت امام #مجتبى ع 🔹
بخش چهارم
دسته دیگر از یاران امام حسن دلسوزان و محبین کم #معرفت بودند
برخی از اینان که معرفت کاملی نسبت به امام حسن نداشتند همواره امام حسن را به خاطر صلح کردن مورد مذمت قرار می دادند. مانند:
#عدی بن حاتم یکی از یاران حضرت است که مانند گروه های قبلی قصد خیانت و یا قتل حضرت را نداشت. او #امام حسن را دوست می داشت اما معرفت کاملی نسبت به حضرت نداشت چنانچه به امام حسن می گوید: به خدا قسم دوست داشتم که پیش از این میمردم و همگی با تو(امام حسن) جان میدادیم و چنین ماجرائی را نمیدیدیم. امام حسن در جواب او فرمود.
ای عدی، مردم جنگ را دوست نمیداشتند، و من کراهت داشتم که آن را بر آنان تحمیل کنم و هم فرموده بود که من میخواستم جانها و خونها را از خطر برهانم... اگر یارانی یک دل و صمیم داشتم که به من کمک میکردند با معاویه صلح نمیکردم .
نمونه دیگر از یارانی که حضرت را مورد مذمت قرار داد #سلیمان بن صرد خزاعی است. او از سران #شیعه و از بزرگان و محترمان بود. او به خدمت امام آمد و عرض کرد: شگفتی ما از کار و اقدام تو تمام شدنی نیست... تو چهل هزار نفر در زیر فرمان داشتی چرا صلح کردی؟ و چرا این خواری را پذیرفتی؟
یکی دیگر از یاران حضرت #مسیب بن نخبه است. او هم از بزرگان شیعه و از خیرخواهان و نیک اندیشان بود پس از شنیدن سخنرانی معاویه که در بالای منبر، و در برابر چشمان حیرت زده مردم به صراحت گفته بود، همه قرار دادهائی که با #حسن علیهالسلام بستهام زیر این دو پای من است و غرضم حکومت بود و... به نزد امام آمد و گفت: چرا #صلح کردی؟ و چرا با معاویه نجنگیدی؟
نمونه دیگر سفیان بن ابی لیلی است. #سفیان بن ابی لیلی به امام زخم زبان میزد . بر او وارد شد و گفت السلام علیک یا مذل المؤمنین. سلام بر تو ای ذلیل کننده مومنین!! امام پرسید چه شد که درباره من اینگونه سخن میگوئی؟ او گفت چرا در این راه اقدام کرده و با #معاویه صلح کردهای؟ امام فرمود: ما خانواده حقیم و بهنگامی که چیزی را حق تشخیص دادیم همان را مورد رعایت و عمل قرار میدهیم و بدان سوی میرویم و از آن عدول نمیکنیم. اما علت صلح ما این بود که شما را رفتاری نابهنجار بود. شما پدرم را کشتید به من خنجر زدید، اردوگاهم را غارت کردید. دنیای خود را پیش چشم خود قرار دادید، و به شما نمیتوان اعتماد کرد...
#حجر بن #عدی که از بزرگان صحابه رسول اله صلی الله علیه و آله و از #مفاخر دنیای #شیعه و مردی مستجاب الدعوه بود. او هنگام صلح گستاخانه و خشمگین به حضور امام آمد . گفت که روی مؤمنان را سیاه کردی (سودت وجوه المومنین) کاش مرده بودم و این روز را نمیدیدم.
امام فرمود: ای حجر، چنان نیست، من کاری را انجام دادم که در آن هدفی جز ابقای شما نبود.
این ها فقط نمونه های کمی از غربت سیاسی امام حسن علیه السلام است که تا امروز ادامه دارد و بسیاری از ما گریه بر گنبد نداشتن حضرت را بر گریه غربت سیاسی او ترجیح می دهیم.
آنچه مصیبت اصلی است بی یاوری امام است که عده ای از یارانش او را کافر بدانند و به دنبال قتلش باشند عده ای دیگر دنبال اسارت و ترور او باشند و عده ای هم که او را دوست دارند همواره به او زخم زبان بزنند و او را روسیاه کننده و ذلیل مومنین بدانند.
یا مذل المومنین(ای ذلیل کننده مومنین) تبدیل به شعاری شده بود که بسیاری از یاران با وفای حضرت به ایشان گفته اند.
این #غربت امام #حسن جانسوز ترین غربت یک امام جامعه است.
درست است که امام حسین در کربلا غریب بود اما امام حسین در میان یاران خود غریب نبود، یاران امام حسین به او زخم زبان نزدند، یاران امام حسین به عمر سعد نامه ننوشتند که ما امام حسین را اسیر می کنیم و به تو تحویل می دهیم.
جانسوز ترین غربت امام حسن غربت معماری و ساخت و ساز نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت خانوادگی در برابر همسرش نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت سیاسی اوست که در تشییع جنازه او، با تیر باران جنازه اش ادامه پیدا کرد و 90 سال قبل با تخریب #بقیع، باز ما را به یاد غربت او در میان یارانش انداخت.
— — — — — —
@drhadiansarii
بخش چهارم
دسته دیگر از یاران امام حسن دلسوزان و محبین کم #معرفت بودند
برخی از اینان که معرفت کاملی نسبت به امام حسن نداشتند همواره امام حسن را به خاطر صلح کردن مورد مذمت قرار می دادند. مانند:
#عدی بن حاتم یکی از یاران حضرت است که مانند گروه های قبلی قصد خیانت و یا قتل حضرت را نداشت. او #امام حسن را دوست می داشت اما معرفت کاملی نسبت به حضرت نداشت چنانچه به امام حسن می گوید: به خدا قسم دوست داشتم که پیش از این میمردم و همگی با تو(امام حسن) جان میدادیم و چنین ماجرائی را نمیدیدیم. امام حسن در جواب او فرمود.
ای عدی، مردم جنگ را دوست نمیداشتند، و من کراهت داشتم که آن را بر آنان تحمیل کنم و هم فرموده بود که من میخواستم جانها و خونها را از خطر برهانم... اگر یارانی یک دل و صمیم داشتم که به من کمک میکردند با معاویه صلح نمیکردم .
نمونه دیگر از یارانی که حضرت را مورد مذمت قرار داد #سلیمان بن صرد خزاعی است. او از سران #شیعه و از بزرگان و محترمان بود. او به خدمت امام آمد و عرض کرد: شگفتی ما از کار و اقدام تو تمام شدنی نیست... تو چهل هزار نفر در زیر فرمان داشتی چرا صلح کردی؟ و چرا این خواری را پذیرفتی؟
یکی دیگر از یاران حضرت #مسیب بن نخبه است. او هم از بزرگان شیعه و از خیرخواهان و نیک اندیشان بود پس از شنیدن سخنرانی معاویه که در بالای منبر، و در برابر چشمان حیرت زده مردم به صراحت گفته بود، همه قرار دادهائی که با #حسن علیهالسلام بستهام زیر این دو پای من است و غرضم حکومت بود و... به نزد امام آمد و گفت: چرا #صلح کردی؟ و چرا با معاویه نجنگیدی؟
نمونه دیگر سفیان بن ابی لیلی است. #سفیان بن ابی لیلی به امام زخم زبان میزد . بر او وارد شد و گفت السلام علیک یا مذل المؤمنین. سلام بر تو ای ذلیل کننده مومنین!! امام پرسید چه شد که درباره من اینگونه سخن میگوئی؟ او گفت چرا در این راه اقدام کرده و با #معاویه صلح کردهای؟ امام فرمود: ما خانواده حقیم و بهنگامی که چیزی را حق تشخیص دادیم همان را مورد رعایت و عمل قرار میدهیم و بدان سوی میرویم و از آن عدول نمیکنیم. اما علت صلح ما این بود که شما را رفتاری نابهنجار بود. شما پدرم را کشتید به من خنجر زدید، اردوگاهم را غارت کردید. دنیای خود را پیش چشم خود قرار دادید، و به شما نمیتوان اعتماد کرد...
#حجر بن #عدی که از بزرگان صحابه رسول اله صلی الله علیه و آله و از #مفاخر دنیای #شیعه و مردی مستجاب الدعوه بود. او هنگام صلح گستاخانه و خشمگین به حضور امام آمد . گفت که روی مؤمنان را سیاه کردی (سودت وجوه المومنین) کاش مرده بودم و این روز را نمیدیدم.
امام فرمود: ای حجر، چنان نیست، من کاری را انجام دادم که در آن هدفی جز ابقای شما نبود.
این ها فقط نمونه های کمی از غربت سیاسی امام حسن علیه السلام است که تا امروز ادامه دارد و بسیاری از ما گریه بر گنبد نداشتن حضرت را بر گریه غربت سیاسی او ترجیح می دهیم.
آنچه مصیبت اصلی است بی یاوری امام است که عده ای از یارانش او را کافر بدانند و به دنبال قتلش باشند عده ای دیگر دنبال اسارت و ترور او باشند و عده ای هم که او را دوست دارند همواره به او زخم زبان بزنند و او را روسیاه کننده و ذلیل مومنین بدانند.
یا مذل المومنین(ای ذلیل کننده مومنین) تبدیل به شعاری شده بود که بسیاری از یاران با وفای حضرت به ایشان گفته اند.
این #غربت امام #حسن جانسوز ترین غربت یک امام جامعه است.
درست است که امام حسین در کربلا غریب بود اما امام حسین در میان یاران خود غریب نبود، یاران امام حسین به او زخم زبان نزدند، یاران امام حسین به عمر سعد نامه ننوشتند که ما امام حسین را اسیر می کنیم و به تو تحویل می دهیم.
جانسوز ترین غربت امام حسن غربت معماری و ساخت و ساز نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت خانوادگی در برابر همسرش نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت سیاسی اوست که در تشییع جنازه او، با تیر باران جنازه اش ادامه پیدا کرد و 90 سال قبل با تخریب #بقیع، باز ما را به یاد غربت او در میان یارانش انداخت.
— — — — — —
@drhadiansarii
....#کلیسای کوبشیین
🔸یکی از اندیشمندان #مسیحی به نام #جرج جرداق معتقد است: اگر علمای اسلام ، دین #اسلام را همانند امام #موسی صدر عرضه می کردند، اثری از مسیحیت و سایر ادیان باقی نمی ماند.
.
🔸امام موسی صدر، در تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۷۵ (۳۰ بهمن ۱۳۵۳) برای خواندن خطبۀ موعظۀ آغاز روزه، در کلیسای کبوشیین بیروت حضور یافت. در این مراسم، که بزرگان مسیحیت لبنان در آن شرکت جستند، در بالاترین سطوح سیاسی و دینی فرقههای مسیحی، و به عنوان نماد «گفت وگو و تعایش» از امام صدر تجلیل به عمل آمد.
.
🔸شارل حلو، رئیسجمهور اسبق #لبنان، در این باره میگوید: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در یک کلیسای #کاتولیک و برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن میراند. این اتفاق نهتنها اعجابانگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق و درازمدت است.»
.
🔸قسمتی از سخنان امام موسی صدر در کلیسای کوبشیین:
خدایا، تو را سپاس میگوییم. پروردگارا، ای خدای #ابراهیم و #اسماعیل، خدای #موسی و #عیسی و #محمد، خدای #مستضعفان و همۀ #آفریدگان.
.
🔸سپاس خدایی راست که ترسیدگان را امان دهد، شایستگان را نجات دهد، مستضعفان را برتری دهد، مستکبران را فرونشانَد، شاهانی را نابود سازد، و دیگرانی را بر جایگاه آنان نشانَد. و سپاس خدایی را که درهمکوبنده جبّاران، نابودکننده ستمگران، دریابنده گریزندگان، انتقامگیرنده از سرکشان و فریادرس دادخواهان است.
.
🔸خدایا، تو را شکر میگزاریم که ما را به عنایتت موفق داشتی و به هدایتت گردآوردی و با مهربانیات دلهای ما را یکی کردی.
.
🔸ما، هم اینک، در پیشگاه تو و در خانهای از خانههای تو، در ایامِ روزه، به خاطر تو، گِرد آمدهایم. دلهای ما به سوی تو پر میکشد و خردهای ما نور و هدایت را از تو میگیرد. تو ما را فراخواندهای تا در کنار یکدیگر در خدمت به خلق گام برداریم و بر کلمۀ سواء برای خوشبختی بندگانت اتفاق کنیم. به سوی درگاهت روی آوردهایم و در محراب تو نماز گزاردهایم.
.
🔸برای #انسان گرد آمدهایم، انسانی که ادیان برای او آمدهاند، ادیانی که یکی بودهاند و هرکدام ظهور دیگری را بشارت میداده است و یکدیگر را تصدیق میکردهاند. خداوند، بهواسطۀ این ادیان، مردم را از تاریکیها به سوی نور بیرون کشید و آنان را از اختلافاتِ ویرانگر نجات داد و پیمودن راه #صلح و مسالمت آموخت.
.
🔸#ادیان یکی بودند، زیرا در خدمتِ هدفی واحد بودند:دعوت به سوی خدا و خدمتِ انسان. و این دو نمودهای حقیقتی یگانهاند. و آن گاه که ادیان در پی خدمت به خویشتن برآمدند، میانشان اختلاف بروز کرد...
…………………………
@drhadiansarii
🔸یکی از اندیشمندان #مسیحی به نام #جرج جرداق معتقد است: اگر علمای اسلام ، دین #اسلام را همانند امام #موسی صدر عرضه می کردند، اثری از مسیحیت و سایر ادیان باقی نمی ماند.
.
🔸امام موسی صدر، در تاریخ ۱۹ فوریه ۱۹۷۵ (۳۰ بهمن ۱۳۵۳) برای خواندن خطبۀ موعظۀ آغاز روزه، در کلیسای کبوشیین بیروت حضور یافت. در این مراسم، که بزرگان مسیحیت لبنان در آن شرکت جستند، در بالاترین سطوح سیاسی و دینی فرقههای مسیحی، و به عنوان نماد «گفت وگو و تعایش» از امام صدر تجلیل به عمل آمد.
.
🔸شارل حلو، رئیسجمهور اسبق #لبنان، در این باره میگوید: «برای نخستین بار در تاریخ مسیحیت یک روحانی غیرکاتولیک در یک کلیسای #کاتولیک و برای جمعی از مؤمنان در جایگاه موعظه سخن میراند. این اتفاق نهتنها اعجابانگیز بلکه موجب تأمل و تفکر عمیق و درازمدت است.»
.
🔸قسمتی از سخنان امام موسی صدر در کلیسای کوبشیین:
خدایا، تو را سپاس میگوییم. پروردگارا، ای خدای #ابراهیم و #اسماعیل، خدای #موسی و #عیسی و #محمد، خدای #مستضعفان و همۀ #آفریدگان.
.
🔸سپاس خدایی راست که ترسیدگان را امان دهد، شایستگان را نجات دهد، مستضعفان را برتری دهد، مستکبران را فرونشانَد، شاهانی را نابود سازد، و دیگرانی را بر جایگاه آنان نشانَد. و سپاس خدایی را که درهمکوبنده جبّاران، نابودکننده ستمگران، دریابنده گریزندگان، انتقامگیرنده از سرکشان و فریادرس دادخواهان است.
.
🔸خدایا، تو را شکر میگزاریم که ما را به عنایتت موفق داشتی و به هدایتت گردآوردی و با مهربانیات دلهای ما را یکی کردی.
.
🔸ما، هم اینک، در پیشگاه تو و در خانهای از خانههای تو، در ایامِ روزه، به خاطر تو، گِرد آمدهایم. دلهای ما به سوی تو پر میکشد و خردهای ما نور و هدایت را از تو میگیرد. تو ما را فراخواندهای تا در کنار یکدیگر در خدمت به خلق گام برداریم و بر کلمۀ سواء برای خوشبختی بندگانت اتفاق کنیم. به سوی درگاهت روی آوردهایم و در محراب تو نماز گزاردهایم.
.
🔸برای #انسان گرد آمدهایم، انسانی که ادیان برای او آمدهاند، ادیانی که یکی بودهاند و هرکدام ظهور دیگری را بشارت میداده است و یکدیگر را تصدیق میکردهاند. خداوند، بهواسطۀ این ادیان، مردم را از تاریکیها به سوی نور بیرون کشید و آنان را از اختلافاتِ ویرانگر نجات داد و پیمودن راه #صلح و مسالمت آموخت.
.
🔸#ادیان یکی بودند، زیرا در خدمتِ هدفی واحد بودند:دعوت به سوی خدا و خدمتِ انسان. و این دو نمودهای حقیقتی یگانهاند. و آن گاه که ادیان در پی خدمت به خویشتن برآمدند، میانشان اختلاف بروز کرد...
…………………………
@drhadiansarii
#ماندلا به جرم براندازی نزدیک به 30سال در زندان بود،اما پس از آزادی و تغییر رژیم،برخلاف خواسته همرزمانش،#عفو عمومی اعلام کرد.او میگفت تا وقتی از هم #انتقام میگیریم،هیچگاه #صلح نخواهیم داشت!
_________
@drhadiansarii
_________
@drhadiansarii
حضور #نخست وزير #هند در مجلس عزاى امام #حسين ع 🔴
«نارندرا #مودی» #نخست وزیر هند در جریان بازدید از مسجد #شیعیان "بوهرا" در ایندور با اشاره به قیام امام حسین(ع) بر نیاز به #صلح و عدالت تاکید کرد.
وی اظهار کرد: امام #حسین(ع) زندگی خود را در راه عدالت و صلح فدا کرد. او علیه بی عدالتی و تکبر #قیام کرد. این آموزهها از جانب او امروز بیش از هر زمان دیگری مهم است.
نخست وزیر هند ادامه داد: مفهوم عبارت "جهان، یک خانواده است" در متون #سانسکریت یک مزیت بزرگ برای هندوستان است. جامعه مسلمان بوهرا با فعالیتهایش جهان را با این مفهوم آگاه میکند.
مودی در این مراسم همچنین گفت: ما به گذشته خود افتخار میکنیم. ما به حال خود باور داریم و به آینده روشن خود نیز مطمئن هستیم.
نخست وزیر هند با حضور در یکی از #مساجد شیعیان در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت و همراه با هم میهنان مسلمان خود به سوگواری پرداخت.
بر اساس جزئیات ،مودی در شهر «ایندور» در ایالت «مادیا #پرادش» در مراسم عزاداری شیعیان به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم حضور پیدا کرد. این مراسم از سوی شیعیان «#بهره داوودی» برگزار شده بود.
این نخستین باری است که یک نخستوزیر هند در برنامههای آیینی شیعیان در محرم که هر ساله در 10 روز نخست ماه محرم برگزار میشود، شرکت میکند.
گفتنى است كه مراسم عزادارى بهره هاى داوودى در هند ، از پرشورترين مراسم عزادارى در دهه #عاشوراء بشمار آمده وهزاران نفر از هند وديگر كشورهاى جهان براى حضور در اين مراسم شركت مى كنند.
دكتر #مفضل سيف الدين ، رهبر بهره هاى داوودى جهان ، در اين مراسم به سخنرانى مى پردازد.
لازم به اشاره است كه رهبر بهره هاى #اسماعيلى جهان ، سه سال قبل با سفر به #نجف اشرف و#كربلا ، به ديدار با #مراجع عظام نجف پرداخته واز سوى وى هيأتى عاليرتبه براى #زيارت امامين همامين كاظمين گسيل گرديده وهداياى گرانبهايي را به آن آستان مبارك تقديم داشتند.
____________
@drhadiansarii
«نارندرا #مودی» #نخست وزیر هند در جریان بازدید از مسجد #شیعیان "بوهرا" در ایندور با اشاره به قیام امام حسین(ع) بر نیاز به #صلح و عدالت تاکید کرد.
وی اظهار کرد: امام #حسین(ع) زندگی خود را در راه عدالت و صلح فدا کرد. او علیه بی عدالتی و تکبر #قیام کرد. این آموزهها از جانب او امروز بیش از هر زمان دیگری مهم است.
نخست وزیر هند ادامه داد: مفهوم عبارت "جهان، یک خانواده است" در متون #سانسکریت یک مزیت بزرگ برای هندوستان است. جامعه مسلمان بوهرا با فعالیتهایش جهان را با این مفهوم آگاه میکند.
مودی در این مراسم همچنین گفت: ما به گذشته خود افتخار میکنیم. ما به حال خود باور داریم و به آینده روشن خود نیز مطمئن هستیم.
نخست وزیر هند با حضور در یکی از #مساجد شیعیان در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت و همراه با هم میهنان مسلمان خود به سوگواری پرداخت.
بر اساس جزئیات ،مودی در شهر «ایندور» در ایالت «مادیا #پرادش» در مراسم عزاداری شیعیان به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم حضور پیدا کرد. این مراسم از سوی شیعیان «#بهره داوودی» برگزار شده بود.
این نخستین باری است که یک نخستوزیر هند در برنامههای آیینی شیعیان در محرم که هر ساله در 10 روز نخست ماه محرم برگزار میشود، شرکت میکند.
گفتنى است كه مراسم عزادارى بهره هاى داوودى در هند ، از پرشورترين مراسم عزادارى در دهه #عاشوراء بشمار آمده وهزاران نفر از هند وديگر كشورهاى جهان براى حضور در اين مراسم شركت مى كنند.
دكتر #مفضل سيف الدين ، رهبر بهره هاى داوودى جهان ، در اين مراسم به سخنرانى مى پردازد.
لازم به اشاره است كه رهبر بهره هاى #اسماعيلى جهان ، سه سال قبل با سفر به #نجف اشرف و#كربلا ، به ديدار با #مراجع عظام نجف پرداخته واز سوى وى هيأتى عاليرتبه براى #زيارت امامين همامين كاظمين گسيل گرديده وهداياى گرانبهايي را به آن آستان مبارك تقديم داشتند.
____________
@drhadiansarii
جايگاه تاريخى ومكان صلح #حديبيه كه در #تاريخ اسلام از جايگاه ويژه اى برخوردار است. #صلح حدیبیه پیمانی است که پیامبر #اسلام ص و پیروان وی از #مدینه با بتپرستان #قریش بستند. این پیمان در سال ۶۲۸ پس از میلاد برابر با ذوالقعده ۶ هجری بسته شد. پس از انجام چند جنگ با قبایل بتپرست اطراف #یثرب، مدتی را در آن شهر ماند؛ آنگاه به همراه عدهای از پیروانش برای بهجا گزاردن عمره راهی مکه شد. رسول خدا ص در نزدیکی #عسفان با افرادی از بنیخزاعه برخورد، و ایشان پيامبر ص را آگاه کردند که سران قریش نیروهای خود را گردآورده و خواستهاند از ورود مسلمانان به مکه جلوگیری کنند. آنان همچنین #خالد پسر ولید را با ۲۰۰ سوار تا کراعالغمیم فرستادند. پيامبر ص از اینجا مسیر خود را تغییر داد و در نقطهای به نام حدیبیه فرود آمد. خالد نیز به سمت حدیبیه حرکت کرد و در روبهروی مسلمانان موضع گرفت. قریش، در مدت اقامت رسول خدا ص در حدیبیه، ۴ نماینده نزد وی فرستادند. این ۴ نماینده به نامهای بدیل خزاعی، مکرز، حلیس بن علقمه و عروة بن مسعود ثقفی به مذاکره با پيامبر پرداختند اما این مذاکرات نتیجه ای نداشت و به صلح نینجامید.
پيامبر ص ، #عثمان بن عفان را به مکه فرستاد تا نماینده او در آن شهر باشد. عثمان در پناه أبان بن سعید وارد #مکه شد و پیام رسول خدا را به سران قریش رسانید.
پس از چندی، گروهی این خبر را به پيامبر ص رسانیدند که #عثمان کشته شدهاست.
رسول خدا ص نیز از همگان زیردرختی به نام #سمره بیعت گرفت. این بیعت به #بیعت _رضوان مشهور شد. پس از چندی، روشن شد که عثمان کشته نشدهاست؛ همزمان با بازگشت عثمان نماینده پنجم قریش به نام سهیل بن عمرو فرمان یافت به سوی پيامبر برود و پیماننامه صلحی را با وی امضا کند و قرارداد چنین باشد که محمد بن عبداللّه امسال به مدینه بازگردد و سال دیگر به مکه بازآید.
در سال ششم #هجرت، این پیمان صلح سبب انتشار اسلام در بین #عربستان و در خارج از مرزهای عربستان شد.
رسول خدا ص، دست به تبلیغات گستردهای زد و حتی برخی از پادشاهان کشورهای بزرگ جهان از جمله هراکلیوس امپراتور #بیزانس و خسروپرویز شاه #ایران را به اسلام فراخواند.
پيامبر خدا ص ، در سال هفتم هجرت بنا به پیمانی که با قریش بسته بود به مکه رفت و عمره را بهجای آورد.
۲ سال پس از زیارت اول، رسول خدا ص ، طى نقض صلح از سوى قريش ، موفق به #فتح مکه شد.
___________
@drhadiansarii
پيامبر ص ، #عثمان بن عفان را به مکه فرستاد تا نماینده او در آن شهر باشد. عثمان در پناه أبان بن سعید وارد #مکه شد و پیام رسول خدا را به سران قریش رسانید.
پس از چندی، گروهی این خبر را به پيامبر ص رسانیدند که #عثمان کشته شدهاست.
رسول خدا ص نیز از همگان زیردرختی به نام #سمره بیعت گرفت. این بیعت به #بیعت _رضوان مشهور شد. پس از چندی، روشن شد که عثمان کشته نشدهاست؛ همزمان با بازگشت عثمان نماینده پنجم قریش به نام سهیل بن عمرو فرمان یافت به سوی پيامبر برود و پیماننامه صلحی را با وی امضا کند و قرارداد چنین باشد که محمد بن عبداللّه امسال به مدینه بازگردد و سال دیگر به مکه بازآید.
در سال ششم #هجرت، این پیمان صلح سبب انتشار اسلام در بین #عربستان و در خارج از مرزهای عربستان شد.
رسول خدا ص، دست به تبلیغات گستردهای زد و حتی برخی از پادشاهان کشورهای بزرگ جهان از جمله هراکلیوس امپراتور #بیزانس و خسروپرویز شاه #ایران را به اسلام فراخواند.
پيامبر خدا ص ، در سال هفتم هجرت بنا به پیمانی که با قریش بسته بود به مکه رفت و عمره را بهجای آورد.
۲ سال پس از زیارت اول، رسول خدا ص ، طى نقض صلح از سوى قريش ، موفق به #فتح مکه شد.
___________
@drhadiansarii
https://www.instagram.com/tv/CVvqdmrIhnj/?utm_medium=share_sheet
به بهانه سالروز #صلح امام #حسن عليه السلام
صلح امام حسن ، كامل كننده قيام #امام حسين عليه السلام ، و قيام امام #حسين عليه السلام ، كامل كننده صلح امام حسن عليه السلام بود.
لطفا اين گزارش و سخن را در سه بخش دنبال كنيد.
_
@drhadiansarii
به بهانه سالروز #صلح امام #حسن عليه السلام
صلح امام حسن ، كامل كننده قيام #امام حسين عليه السلام ، و قيام امام #حسين عليه السلام ، كامل كننده صلح امام حسن عليه السلام بود.
لطفا اين گزارش و سخن را در سه بخش دنبال كنيد.
_
@drhadiansarii