دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.95K videos
86 files
2.68K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
#كشتار #مسلمانان ، ننگ #بشريت در #قرن حاضر🔹

#خشونت علیه مسلمانان، که سال گذشته تنها به ایالت غربی راخین محدود شده بود، امروز در سرتاسر کشور #میانمار گسترش یافته است. گروه‌های مهاجم خشمگینی از بودایی‌ها، که برخی با جنبش نظامی "9 6 9" كه به معنای «ويژگی‌های نه‌گانه بودا، شش راه بودا و ويژگی‌های نه‌گانه رهبانيت» است در ارتباطند، در شهرهای میکتیلا، نایپیادا، باگو و به تازگی نیز یانگون، بزرگ‌ترین شهر این کشور، به مسلمانان حمله‌ور شده‌اند.
بسیاری از مسلمانان یانگون، باگو و دیگر شهرهای بزرگ جرأت رفتن به #مسجد، وارد شدن به فروشگاه‌های مواد غذایی مسلمانان یا نشان دادن مسلمان بودنشان خارج از خانه‌ها و مغازه‌هایشان را ندارند. در دوسال گذشته، دستکم 100 هزار مسلمان آواره، و هزاران مسلمان دیگر نیز کشته شده‌اند.

ضعف #دولت مرکزی میانمار این قدرت را به #اقوام و #قبایل تندروی این کشور داده است تا اقدامات #وحشیانه و خشونت باری را بر ضد اقلیت مسلمان اعمال کنند. "تین سین" رئیس جمهور میانمار 6 می در سخنانی مدعی شد که دولت میانمار متعهد به ایجاد #جامعه ای آرام و هماهنگ در استان راخین است.

ولی اتفاقات #دردناک در استان راخین و اقدامات #خشونت بار بر ضد مسلمانان این منطقه واقعیت های دیگری را نشان می دهد. ایجاد پناهگاه های اضطراری برای مسلمانان روهینگیا اکنون تبدیل به مکانی دائمی برای آنان شده و این مکان ها شبیه به #زندان شده است.

مسلمانان اجازه خروج از این #اردوگاه ها و #پناهگاه ها را ندارند. کارگران #امداد و #نجات تهدید می شوند. #خشم و #نگرانی مسلمانان در این اردوگاه ها به اوج خود رسیده است.

این اتفاقات و حملات به مسلمانان میانمار در حالی ادامه دارد که بر اساس #آمار رسمی دولت میانمار در ماه مارس گذشته 43 نفر در شهر میکتیلا کشته شدند.



#كليپ #وحشناكى كه در بالا ملاحظه مى كنيد ، علاوه بر تصاویر حمله گروهی افراطیان بودایی، صحنه هایی باورنکردنی از ضرب و شتم شدید و حتی آتش زدن مسلمانان در آن به چشم می خورد.

بر اساس گزارش های موجود و مورد تایید رسانه های غربی، مسلمانان میکتیلا به فجیع ترین وجه ممکن قربانی خشونت های بوداییان افراطی شده اند.

به عنوان مثال، در جریان دور جدید نسل کشی مسلمانان، 20 پسر بچه مسلمان از مدرسه ربوده و پس از قطعه قطعه شدن، اجسادشان به آتش کشیده شده است.

گفتنی است تا کنون آمار رسمی در مورد تعداد دقیق کشته‌های نسل‌کشی مسلمانان میانمار وجود ندارد و بر اساس آمار غیر رسمی در حوادث اخیر 170 نفر کشته شده، 7 هزار نفر زخمی شده و 40 هزار فعال مسلمان دستگیر و روانه زندان شده‌اند.

#رهبر #مسلمانان میانمار #دکتر محمد یونس نیز #سکوت #کشورهای مسلمان در کنار کشورهای غربی و مجامع #حقوق بشری را علت ادامه یافتن کشتار مسلمانان این کشور می‌داند.

به گفته وی #بودیست‌های #افراطی ،#مسلمانان را در میان خود نمی‌خواهند و به همین دلیل جوانان و به خصوص تحصیل کرده های مسلمان را دستگیر کرده و به نقطه نامعلومی می برند و به #زنان مسلمان #تجاوز می کنند.


--------------------
@drhadiansarii
#شهيد آيت الله حاج شيخ احمد #انصاري قمي(ره)


آيت الله حاج شيخ احمد انصاري قمي در سال 1297 شمسي در شهر #قم بدنيا آمد. پدر وي شيخ محمد حسين قمي بود كه در محله #چهل اختران قم سكونت داشت و به زهد و تقوي مشهور و در ميان مردم به « شيخ » معروف بود.
وي چهارمين فرزند شيخ محمد حسين بود و فرزند بزرگ او شيخ #مرتضي _انصاري خطيب و سخنور نامي ايران در دهه اي و چهل و پنجاه شمسي مي باشد.

تحصیلات
وي در كودكي پدر خود را از دست داد و در 11 سالگي به همت برادر بزرگ خود به تحصيل مقدمات علم روي آورد. شوق او به آموختن وي را واداشت تا در سن 17 سالگي بهمراه #مادر خود به #نجف اشرف هجرت كند. نخست براي زيارت به نجف مشرف شد ليكن آستانه #اميرالمومنين او را به خود جذب نمود و مادر تنها به ايران باز گشت ، وي قصد اقامت دائمي را در نجف نمود و با جديت تمام به تحصيل پرداخت بگونه اي كه حتي براي فوت برخي عزيزان و فاميل نزديك خود حاضر به ترك نجف نگرديد.

در اين مدت از اساتيد مشهور و معروف حوزه نجف از جمله مرحوم آیات ميرزا عبدالهادي #شيرازي ، سيد محمود #شاهرودي سيد محسن #حكيم ـ و سيد ابوالقاسم #خوئي بهره ها برد.
از ديگر اساتيد ايشان مرحوم آيت الله حاج سيد #محمد _روحاني است كه بسياري از دروس سطوح عالي حوزه را بهمراه برخي ديگر از معاريف حوزه همچون شهيد سيد محمد باقر #صدر ، اخوان #جعفری نزد ايشان تلمذ نمود و با شهيد صدر و چند تن ديگر به مباحثه پرداختند.
در ميان اين بزرگان رابطه بسيار نزديكي با آيت الله العظمي #خوئي برقرار نمود و از شاگردان بسيار نزديك ايشان به حساب مي آمد و اين رابطه تا آخر ادامه يافت بگونه اي كه طرف مشورت ايشان بود.
ایشان از چنان جایگاهی در حوزه برخوردار گردید که نوه میرزای #نایینی را به ازدواج خود درآورد.
فعالیتها
آيت الله #انصاري در كنار اشتغالات علمي و تدريس ، همت بسيار بلندي در انجام كارهاي خير و عالم المنفعه داشت و به علت روابط بسيار گسترده خود با #بيوت مراجع #تقليد و ديگران از چهره هاي صاحب نفوذ در امور اجتماعي حوزه علميه و شهر نجف گرديد و گره گشاي بسياري از مشكلات بشمار مي آمد.
در جريان حوادث 15 #خرداد سال 1342 و واقعه مدرسه #فيضيه ايشان نقش فعالي در نجف داشت و #حوزه را به تعطيلی كشانيد و ديداري ميان علما و مرجع وقت حضرت آيه الله #حكيم در #كوفه ترتيب داد و بعد از هجرت امام #خميني به نجف ،ارتباط نزديكي با ايشان داشت .
يكي از اقدامات ارزشمند وي به عهده گرفتن مسئوليت كمك رساني به نزديك به 700 #زنداني ايراني در زندان شهر #حله عراق بود. اين افراد كه معمولا زائران بودند كه با عدم آگاهي از قوانين اقامتي عراق به تناوب در سالهاي 1350 تا 1354 دستگير و در زندان به سر مي بردند به علت دور بودن از خانواده شرايط بسيار سختي را در زندان مي گذراندند. به همت آيت الله انصاري و توافق مسئولين #زندان، شرايط مناسبي براي اين افراد فراهم گرديد و هزاران دينار عراقي صرف بهبود وضعيت معيشتي آنان گرديد ، و در نهايت با اقدامات ايشان و گفتگو با مسئولين مربوط ،حكم عفو عمومي تمامي آنان صادر گرديد و همگي در سال 1355 ش به ايران بازگردانده شدند .
پس از به قدرت رسيدن #صدام در سال 1358 كه شرايط عراق بسيار سخت و حساس گرديد ، و تهاجم همه جانبه اي براي شكستن قدرت حوزه علميه نجف و مراجع تقليد آغاز گرديد ، بسياري از چهره هاي صاحب نفوذ حوزه تحت فشار قرار گرفتند و در اين رابطه آيت الله انصاري از نخستين افرادي بود كه مورد تعرض قرار گرفت ، و در چندين نوبت به اشكال گوناگون براي او مزاحمتهايي ايجاد شد. و در چند نوبت #تهديد به #اخراج از عراق گرديد كه با حمايت #مرجعيت از ايشان موضوع موقتا منتفي گرديد. ولي همچنان فشار بر ايشان ادامه داشت ، آيت الله انصاري قصد #خروج از عراق را نمود. ليكن #آيت الله خوئي صريحا به ايشان فرمود كه بيرون رفتن شما از نجف #حرام است و شما از اركان حوزه علميه بشمار مي رويد.

شهادت
در نيمه دوم سال 1359 رژيم عراق كه در حال آمادگي براي تهاجم به جمهوري اسلامي ايران بود ، براي آماده سازي شرايط #جنگ در فاصله كوتاهي اقدام به دستگيريهاي گسترده اي در سطح حوزه علميه نجف و علماي موثر ديگر شهرهاي مهم عراق زد ، از آن جمله در نجف #شهيد آيه الله صدر را دستگير و اعدام نمود و در همان زمان در نيمه شبي بيش از 20 نفر از مامورين امنيتي به خانه آيت الله انصاري يورش برده و او را دستگير و مستقيما به #بغداد انتقال دادند ، و آزادي او را مشروط به همكاري و تاييد آيه الله العظمي خوئي و حوزه نجف از رژيم صدام قرار دادند ، تاييدي كه هرگز حوزه و مراجع آن حاضر به انجام آن نبودند.
اقدامات فراواني براي رهايي ايشان از زندان در داخل عراق و خارج آن از سوي سازمانهاي بين المللي انجام گرفت ليكن بي نتيجه ماند و همواره #رژيم صدام از پاسخگويي طفره مي رفت
سرانجام پس از سقوط رژيم صدام و گشوده شدن زندانها ، اثري از
خاندانى #خدمتگزار🔴

به بهانه در گذشت دكتر محمد #خلخالى در #نجف أشرف 🔹

بخش چهارم 🔹🔹🔹🔹

یکی دیگر از خدمات مرحوم حاج شیخ نصر الله خلخالی ، این بود که بیش از هشتاد #مدرسه ، #حسینیه ، #خانه های وقفی وجز اینها از اموال عمومی و#موقوفات ، بنام او بود.
علاوه براین بیش از یکصد وهشتاد خانه ایرانیان وحوزویان ودیگر ملیت هایی که بر طبق قوانین #عراق ، حقً مالکیت در عراق را نداشتند ، بنام ایشان بود.
لازم به یاد آوری است که وی از معدود ایرانیانی بود که دارای شناسنامه وگذرنامه عراقی بود که از این روی می توانست املاک زیادی را بنام خویش داشته باشد.
جالب آنکه در سال ۱۹۸۰ میلادی ، #صدًام حسین قانون مصادره اموال خارجی تباران در عراق را صادر نمود ، ودر این راستا اموال واملاک فراوانی که بنام عراقی ها وجز اینها بود که مالکیت آنها از آنِ ایرانی تباران بود ، همه مصادره گردید وتنها املاک بنام #نصر الله بن حسن بن علی الخلخالی از مجلس رهبری انقلاب عراق موسوم به (#مجلس قیادة الثورة) استثناء گردید!
علًت این رخداد این بود که در این هنگام که مرحوم حاج شیخ نصر الله خلخالی به #سوریه گریخته بود ، فرزندش دکتر #محمد خلخالی که خود فارغ التحصیل پزشکی در رشته #ارتوپدی از دانشگاه ( العین ) #قاهره بود ، ودر نجف مشغول به طبابت وکار در بیمارستان ومطب بود ، اقدام به شکایت علیه دولت عراق نموده وبا گرفتن وکلای قدرتمند ، در برابر دولت #بعث ایستادگی نمود که این املاک همه از آنِ خاندان وی می باشد وتاوان آن را که چند ماه #زندان بود نیز برخود ارزانی داشت ، تا سرانجام قانون یاد شده صادر شده و از تمام املاک وموقوفاتی که بنام پدرش بود محافظت نمود.
حاج شیخ نصر الله خلخالی که به یکی از ثروتمندان #قدرتمند عراق ، تغییر یافته بود ودر حوزه وروحانیت از جایگاه ویژه ای برخوردار بود ، هیچگاه پارا از گلیم خود فراتر ننهاده ودر طول این مدت وفعالیت گسترده ، سوء استفاده ، تخلًف مالی ، دفاع از افراد بد عقیده ویا منحرف مذهبی ، جبهه گیری بر علیه مرجعی ، وجز اینها از کارها در پرونده او ثبت نگردیده است.


____________
@drhadiansarii
بعد از #جنگ آمریکا با #کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد #ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در #جهان را مورد مطالعه قرار میداد:

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک #زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.

این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.
#آب و #غذا و امکانات به وفور یافت میشد.

در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول #شکنجه استفاده نمیشد، اما...

اما بیشترین آمار #مرگ زندانیان
در این #اردوگاه گزارش شده بود.

عجیب اینکه زندانیان به #مرگ طبیعی میمردند.

با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان #فرار نمیکردند.

بسیاری از آنها #شب میخوابیدند و #صبح دیگر بیدار نمیشدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:

در این اردوگاه، فقط #نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های #مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.

هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

هر کس که #جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، #سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.

با جاسوسی، #عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی #پست می یافتند.

با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.

و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک #شکنجه، شکنجه #خاموش نامیده میشود.

نتيجه :
اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنويم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نيستيم و اگر همگي در فکر زدن #پنبه همدیگر هستيم،
به سندرم «#شکنجه _خاموش» مبتلا شده ايم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
#دلار گران شده ...
#طلا گران شده ...
#کار نیست ...
#مدرسه ای آتش گرفت ...
#زورگیری در ملاءعام...

این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما #ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است.
ما ایرانیها هیچی نیستیم!
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم!
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک #انسان میتواند داشته باشد داریم!

توی همین محیيط هاى مجازی چقدر با دلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان #فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.

#اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را !

بزرگان #علمی، #هنری، #ادبی و #دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.

این همان #جنگ _نرم است.

این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟

این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون #دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟

این روزها همه شبیه زندانیان #جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟

بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی‌‌ فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، احترام بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.




_____________
@drhadiansarii
گامی در قدمگاه میرزای شیرازی، بوجود آورنده مکتب سامراء
هادی انصاری

بخش چهارم🔹🔹🔹🔹


روایتی از زیارت #سامراء وگام زدن در قدمگاه میرزای شیرازی ودیگر ستارگان برجسته مکتب سامراء

دنباله سخن اینکه سنًی ها ، احترام ویژه ای به اعتاب مقدسه در عراق داشته ودارند وچه بسیار سوگندها را که به ( #قسًامه ) شهرت دارد ، #شیعه وسنًی ،هنگام قتل وتبرئه ، در کنار به ویژه #ضریح حضرت #عباس ع ، حاضر شده وسوگند یاد می کنند ، واعتقادشان این است که اگر خلاف سوگند یاد کنند سالم از بارگاه خارج نمی گردند. در سامراء نیز چنین شرایطی ، قرنها حاکم بوده به طوری که تولیت آن ونیز بسیاری از خادمان حرم #عسکریین ، گاه سنی مذهب بودند.
اینجانب که تا سال ۱۳۵۳ شمسی در نجف اشرف مشرف بودم ، رسم بر این بود که تعطیلات #نوروزی را خانواده های روحانی نجف ، اغلب برای زیارت وحضور شیعیان ، به سامراء رفته ودر #حسینیه مرحوم آیة الله العظمی #بروجردی که بنظرم بیش از بیست اتاق در دو طبقه داشت، سکونت اختیار می کردیم و روزی دو وگاه سه وعده اذان ونماز را به حرم مشرف می شدیم بیاد دارم که در این زیارت ها وتشرفات  وغیر از آن ، گاه در حرم با پنج نفر   اندکی  بیشتر وکمتر را درک کرده بودم.
در یکی از این سفرهای بیاد ماندنی ، با مرحوم آیة الله حاج شیخ حسن #سعید چهلستونی ، آیة الله حاج شیخ مصطفی #مسجد جامعی، حاج آقا #مسیح مسجد جامعی ، آیة الله شیخ محمد #صادقی تهرانی، آیة الله حاج آقا باقر  #خوانساری ، مرحوم پدرم شهید آیة الله #انصاری به زیارت دوره که شامل سامراء، حضرت #سید محمد، سپس #کاظمین وبعد از آن #کربلا ودر پایان بازگشت به #نجف بود وبه زیارت ( #دوره ) شهرت داشت ، همسفر بودیم که طبیعتا در سامراء ، با چندین خانواده روحانی دیگر که اغلب در حسینیه یاد شده سکونت داشتیم ، برخورد می نمودیم و از زیباترین ایام وخاطرات دوران کودکی ونوجوانی من بشمار می آمد. رفتن به مسجد #متوکل ، وبالا رفتن از مناره آن مشهور به ( #ملویه) ، دیدن #زندان مشهور حضرت #هادی ع ، رفتن به کنار #سدً _سامراء که بر روی رود #دجله قرار داشته وبسیار آب سردی داشت وگاه شنا کردن بزگسالان در آن ، ومهم زیارت حرم عسکریین که صدای #گنجشکهایی که به درون حرم در پرواز بودند ،هنوز در گوشم طنین انداز است، زیارت #سرداب غیبت ، وخریدن #انجیر های خشک شده که از میانه با ریسمانی همچون دانه های تسبیح ، عبور داده بودند! ، و صدای #اذان بدون #شهادت ثالثه ، که برای ما نوجوانان که در نجف وکربلا بزرگ شده بودیم ، تازگی داشته و ناپسند بود لیکن به ما اشاره می دادند که اعتراضی نکنیم.
صدای اذان از مسجد #سنی ها ، مشهور به مسجد (#أبو یوسف )که درون صحن ودر بخش شمال شرقی صحن عسکریین قرار داشت وهیچگاه گام به درون آن ننهادم ، ظهرها وغروب ها پیش از #اذان ما ، ندا داده می شد وشگفت آنکه اذانی که از مناره های حرم عسکریین نیز داده می شد، شهادت ثالثه را نداشت.



…………………………………
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 کوه میان تهی #زندان_سلیمان یکی از شگفتی های طبیعی کشور عزیزمان ایران در استان آذربایجان غربی و در ۳۰ کیلومتری شهرستان #تکاب


_______
@drhadiansarii
#شهيد آية الله حاج شيخ احمد #انصارى قمى


ولادت
آیت الله شیخ احمد انصاری قمی در سال ۱۲۹۷ شمسی در شهر #قم بدنیا آمد. پدر وی شیخ محمد حسین قمی بود که در محله #چهل اختران قم سکونت داشت و به زهد و تقوی مشهور و در میان مردم به « #شیخ » معروف بود.
وی چهارمین فرزند شیخ محمد حسین بود و فرزند بزرگ او شیخ مرتضی انصاری خطیب و سخنور نامی ایران در دهه ای و چهل و پنجاه شمسی می باشد.

تحصیلات
وی در کودکی پدر خود را از دست داد و در ۱۱ سالگی به همت برادر بزرگ خود به تحصیل مقدمات علم روی آورد. شوق او به آموختن وی را واداشت تا در سن ۱۷ سالگی بهمراه مادر خود به نجف اشرف هجرت کند. نخست برای زیارت به نجف مشرف شد لیکن آستانه #امیرالمومنین ع او را به خود جذب نمود و مادر تنها به ایران باز گشت ، وی قصد اقامت دائمی را در نجف نمود و با جدیت تمام به تحصیل پرداخت بگونه ای که حتی برای فوت برخی عزیزان و فامیل نزدیک خود حاضر به ترک نجف نگردید.

اساتید

در این مدت از اساتید مشهور و معروف حوزه نجف از جمله مرحوم میرزا عبدالهادی #شیرازی ، سید محمود #شاهرودی سید محسن #حکیم ـ و سید ابوالقاسم #خوئی بهره ها برد.
از دیگر اساتید ایشان مرحوم آیت الله حاج سید محمد #روحانی است که بسیاری از دروس سطوح عالی حوزه را بهمراه برخی دیگر از معاریف حوزه همچون شهید سید محمد باقر #صدر نزد ایشان تلمذ نمود و با شهید صدر و چند تن دیگر به مباحثه پرداختند.
در میان این بزرگان رابطه بسیار نزدیکی با آیت الله العظمی خوئی برقرار نمود و از شاگردان بسیار نزدیک ایشان به حساب می آمد و این رابطه تا آخر ادامه یافت بگونه ای که طرف #مشورت ایشان بود.

فعالیتها
آیت الله انصاری در کنار اشتغالات علمی و تدریس ، همت بسیار بلندی در انجام کارهای خیر و عالم المنفعه داشت و به علت روابط بسیار گسترده خود با بیوت مراجع تقلید و دیگران از چهره های صاحب نفوذ در امور اجتماعی #حوزه علمیه و شهر نجف گردید و گره گشای بسیاری از مشکلات بشمار می آمد.
در جریان حوادث ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و واقعه مدرسه #فیضیه ایشان نقش فعالی در نجف داشت و حوزه را به تعطیل کشانید و دیداری میان علما و مرجع وقت حضرت آیه الله حکیم در کوفه ترتیب داد و بعد از هجرت امام #خمینی به نجف ارتباط نزدیکی با ایشان داشت .
یکی از اقدامات ارزشمند وی به عهده گرفتن مسئولیت کمک رسانی به نزدیک به ۷۰۰ زندانی ایرانی در #زندان شهر #حله عراق بود. این افراد که معمولا زائران بودند که با عدم آگاهی از قوانین اقامتی عراق به تناوب در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ دستگیر و در زندان به سر می بردند به علت دور بودن از خانواده شرایط بسیار سختی را در زندان می گذراندند. به همت آیت الله انصاری و توافق مسئولین زندان شرایط مناسبی برای این افراد فراهم گردید و هزاران دینار عراقی صرف بهبود وضعیت معیشتی آنان گردید ، و در نهایت با اقدامات ایشان و گفتگو با مسئولین مربوط حکم عفو عمومی تمامی آنان صادر گردید و همگی در سال ۱۳۵۵ ش به ایران بازگردانده شدند .
پس از به قدرت رسیدن #صدام در سال ۱۳۵۸ که شرایط عراق بسیار سخت و حساس گردید ، و تهاجم همه جانبه ای برای شکستن قدرت حوزه علمیه نجف و مراجع تقلید آغاز گردید ، بسیاری از چهره های صاحب نفوذ حوزه تحت فشار قرار گرفتند و در این رابطه آیت الله انصاری از نخستین افرادی بود که مورد تعرض قرار گرفت ، و در چندین نوبت به اشکال گوناگون برای او مزاحمتهایی ایجاد شد. و در چند نوبت تهدید به اخراج از عراق گردید که با حمایت مرجعیت از ایشان موضوع موقتا منتفی گردید. ولی همچنان فشار بر ایشان ادامه داشت ، آیت الله انصاری قصد خروج از عراق را نمود. لیکن آیت الله خوئی صریحا به ایشان فرمود که بیرون رفتن شما از نجف حرام است و شما از ارکان حوزه علمیه بشمار می روید.

شهادت
در نیمه دوم سال ۱۳۵۹ رژیم عراق که در حال آمادگی برای تهاجم به جمهوری اسلامی ایران بود ، برای آماده سازی شرایط جنگ در فاصله کوتاهی اقدام به دستگیریهای گسترده ای در سطح حوزه علمیه نجف و علمای موثر دیگر شهرهای مهم عراق زد ، از آن جمله در نجف شهید آیه الله صدر را دستگیر و اعدام نمود و در همان زمان در نیمه شبی بیش از ۲۰ نفر از مامورین امنیتی به خانه آیت الله انصاری یورش برده و او را دستگیر و مستقیما به بغداد انتقال دادند ، و آزادی او را مشروط به همکاری و تایید آیه الله العظمی خوئی و حوزه نجف از رژیم صدام قرار دادند ، تاییدی که هرگز حوزه و مراجع آن حاضر به انجام آن نبودند.
اقدامات فراوانی برای رهایی ایشان از زندان در داخل عراق و خارج آن از سوی سازمانهای بین المللی انجام گرفت لیکن بی نتیجه ماند و همواره رژیم صدام از پاسخگویی طفره می رفت
سرانجام پس از سقوط رژیم صدام و گشوده شدن زندانها ، اثری از این عالم بزرگوار و دیگر علما و مومنین دستگیر شده بدست نیامد و مشخص شد همگی به دست جلادان آن #رژیم خون آشام به #شهادت رسیده اند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خانه أبدى مرحوم آية الله العظمى سيد محمد سعيد #حكيم ره در #مقبره شماره ٢٨ در كنار درب ساعت صحن مطهر #أمير المومنين ع در #نجف أشرف!
اين بزرگ همچنانكه در طول دوران زندگى پر فراز و نشيب و تحمًل #زندان ، و پس از آن در دوران مرجعيت سى ساله خود ، خدمات گسترده اى را به مكتب اهل بيت عليهم السلام نمود، در پس فوت ، پيكرش نيز همچون نگهبانى در كنار درب شرقى ورود به بارگاه مولى الموالى بخاك سپرده شد ، تا اينكه با #روح گسترده خود كه بر گرفته از اجداد طاهرينش مى باشد ، وظيفه پاسدارى ازاين بارگاه و زائرانش را بجا آورد!
خوشا به اين بزرگ
والسلام عليه يوم ولد ، و يوم مات ، و يوم يبعث حيًا


___________
@drhadiansarii
مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در #زندان_رجایی_شهر خاطره جالبی دارد:

🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود.

🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند.

🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت:
" من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام"
و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :
"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم."

🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:
"درخواستی ندارم."

🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند.

جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند.
به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت:
"من یک خواسته دارم"
من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید.

🔸 شاگرد قاتل، گفت:
"۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز.

می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید.
من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (ع)، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم.

امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (ع) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم."

🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت:

#من_با_ابوالفضل (ع) درنمی‌افتم؛
من قصاص نمی‌کنم.

برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد.

🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟
پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد.
مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم.

خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(ع) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند ببینید نام #ابولفضل ع با دلها چکار میکنه .
دوستان

اگه دلتون شکست اشکی از چشمتون جاری شد جهت پیشرفت وسلامتی همه محبان اهلبیت(ع) و همه اموات دعا بفرمایید...

جان کلام:پروردگارا در برق چشمانمان بصیرت علوی،در دلهایمان حب آل محمد(ص) و در زبانمان کلام حق جاری فرما...
والسلام..
التماس دعا