دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.92K videos
86 files
2.66K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
خاطره ضرغامی از دیدار با حجت الاسلام قرائتى

#عزت_ الله #ضرغامی در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹اوایل هفته جاری به طور تصادفی در یکی از نهاد ها با آقای #قرائتی برخورد کردیم. یقه‌ی من و #دکتر مخبر را گرفت و گفت حتماً باید نکات مهمی را به شما تذکر دهم. جایی برای نشستن نبود. همان‌جا روی #چمن‌ها نشست و گفت کفش‌ها و جوراب‌هایتان را هم درآورید و راحت به حرف‌هایم گوش کنید!
🔹به شوخی میگفت حالا جزو #پا _برهنه ها هستیم!
🔹مثل همیشه حرف‌های شیرین و سازنده زد و از دغدغه‌هایش در مورد هدر رفتن ظرفیت‌های عظیم کشور و ضرورت تحول بنیادین و نه شعاری در دستگاههای تبلیغی به ویژه در سازمان روحانیت گفت.
🔹معتقد بود که حوزه‌های علمیه در کادرسازی و تربیت طلاب فاضل و دردمند و آشنا با نیازهای واقعی و روزمره مردم و به ویژه روش‌های روانشناسانه برای تربیت دینی اقشار مختلف دچار کم‌کاری و عقب ماندگی هستند.
خوشبختانه پس از گذراندن یک کسالت طولانی حالش خوب بود و با طنزهای دسته اول منشوری و غیرمنشوری! حال ما را هم خوب کرد.
🔸آقای قرائتی جزو سرمایه‌های #ملی است. معتقدم همانطور که نتوانسته‌ایم #بهشتی و #مطهری تربیت کنیم، همانطور هم نمی‌توانیم مثل آقای قرائتی، درست با همین خصوصیات و توانمندی‌ها، به راحتی تربیت کنیم و تحویل جامعه دهیم.
🔸اما با اصلاح روش‌ها و رفتارها و نگاه‌های مردم سالارانه و توجه به روح و بطن #دین می‌توان شاهد رویش‌های ارزشمند در نهادهای دینی بود.
🔸#آخوند باید مردمی باشد، نگاه از بالا به پایین نداشته باشد، #خوش ا_خلاق باشد، اصل را بر جذب بگذارد، تکبر نکند، با مردم راه برود و زبان مردم و به تعبیر #قرآن لسان #قوم را بداند، آنان را از #دین نترساند و با همه وجود بداند که کارکرد دین آرامش بخشی به #روح و #روان مردم است.
-----------------
@drhadiansarii
به مناسبت #قتل #آتنا دختر7 ساله

این مقاله از مجتبی #مطهری فرزند کوچک شهید مطهری

چرا در #ایران، نیت شیطانی این قدر زود به تجاوز منجر می‌شود؟
از #دختر _دبستانی _روستایی، فقط کفش‌هایش پیدا شده بود. چندی بعد جنازه ی خفه شده ی او، پس از تعرض یافت شد. متجاوز و قاتل که بود؟ مردی متأهل! او گفت: "دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، آن را عملی کردم!" چگونه است که در ایران، این نیت های پلید شیطانی، زود به مرحله عمل می‌رسند؟
اگر قرار باشد #نیت شیطانی این قدر سریع ایجاد شده و به مرحله ی عمل برسد، در کشورهای غربی، که استخر‌ها مختلط، #مشروب فروشی‌ها در دسترس، تابلوهای نیمه عریان در مقابل و فیلم های شهوت انگیز #تلویزیون در دید همگان است، باید روزانه ده ها هزار نفر مورد تعرض قرار گیرند.
پاسخ سؤال در این نکته است که این جمله ی سه قسمتی (دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، نیت خود را عملی کردم)، در حقیقت جمله‌ای چهار قسمتی است: "دخترک را تنها دیدم، نیتی شیطانی به ذهنم رسید، "دیدم انگار در این مملکت، کسی به کسی نیست"، نیت خود را عملی کردم!"
کشورهای غربی با درست در اختیار گرفتن قدرت رسانه‌ای، به هر نافهمی فهمانده‌اند که در این شهر، نسبت به #جرم های خشن، به ویژه نسبت به کودکان و دختران، حساسیت زیادی وجود دارد و "کسی به کسی هست!" وقتی دختر ده ساله‌ای به نام "هولی جونز" در کانادا ناپدید شد، به مدت دو روز، "خبر اول" تمام شبکه‌های مهم خبری آن کشور بود!
ما چه می‌کنیم؟ فورا این گونه اخبار را پنهان می‌کنیم تا زمان دستگیری احتمالی مجرم!
آیا از کم شعوری غربی هاست که برنامه‌های مهم تلویزیونی را قطع کرده و تعقیب و گریز یک مجرم را به طور زنده پخش می‌کنند؟
اتفاقا غربی‌ها در این موارد، بسیار عاقلانه عمل می‌کنند چون می‌دانند مسئله ی اصلی، دستگیری مجرم نیست، بلکه فهماندن این امر، به مجرمان بعدی است که این جا، شهر است نه جنگل؛ و ربودن یک کودک و یا تعرض به او، یعنی مواجهه با کل حکومت و مردم.
در ایران ما، وقتی یک جانی به یک دختر تعرض می‌کند حداکثر خود را با یک خانواده، طرف می‌بیند که به راحتی با تهدیدهایی مانند پخش فیلم تعرض و یا تجاوز به عضو دیگر خانواده، آنان را از شکایت منصرف می‌کند. ولی در غرب، کودک، از جامعه ربوده می‌شود نه از خانواده؛ و جانی می‌داند از فردا، جنایت او مورد توجه همه ی رسانه هاست و انصراف شاکی خصوصی تأثیری ندارد.
من نمی‌دانم تعداد "جنگل بانان" در این کشور چند نفر است ولی هر چه هست، تعداد "جنگل بینان"، یعنی کسانی که جامعه ی ایران را مثل "جنگل" تلقی می‌کنند و از قمه کشی و ربایش و تهدید و تجاوز و جرم های دیگر ابایی ندارند، کم شمار نیست.
به سبب جمعیت رو به رشد "جنگل بینان" است که اگر آینه ی دو خودرو، کمی با شدت به هم برخورد کند، پیاده شدن از خودرو با قمه، منظره ی نادری در تهران نیست!
#مردم عادی به کنار، در کدام کشور جهان، شروران در مواجهه با پلیس، به جای فرار، مکررا با قمه به مأموران مسلح حمله می‌کنند؟ آیا این پدیده‌ها دلیلی بر گسترش تعداد "جنگل بینان" نیست؟
و همچنین است داستان اختلاس، رشوه، غارت بیت المال و...
نماز صبح، رادیو را باز می‌کنید، پیام اخلاق می‌دهد، از خانه خارج می‌شوید، بر دیوار روبرو، پیام اخلاقی نوشته است. در و دیوار شهر، پر است از تابلوها و بیلبوردهای اخلاقی.
تلفن های همراه پی در پی پیام های اخلاقی از دوستانمان، گروه های وایبری، فیس بوکی و تلگرامی‌مان برایمان باز می‌کند.
بالای سربرگ نامه های اداری مان، پیام اخلاقی نوشته است، آخوند اداره مان، ظهر، کلی برای ما اخلاق می‌بافد. عصر به مراسم ختم می‌رویم، کلی اخلاق می‌آموزیم.
از ده شبکه ی سیما، دست کم در هر زمان، شش تا مستقیم، سخنرانی فلان آقا را پخش می‌کند که پیام اخلاق می‌دهد. آن هایی هم که فیلم پخش می‌کنند، همان حرف ها را از زبان هنرپیشگانشان، دوباره به خوردمان می‌دهند!
راستی اگر بنا بود این پیام ها کاری بکند، ما الان باید در بهشت اخلاق زندگی می‌کردیم! نیاز به چک و سفته و ضامن، برای پول دادن و گرفتن و کاسبی نداشتیم. کلانتری ها و دادگاه های ما، مانند سوئیس بیکار بودند!
آقای قاضی‌القضات ما چند روز پیش، فرمودند: "ما پانزده میلیون پرونده در نوبت دادرسی داریم!"
اگر بپذیریم که هر پرونده حداقل دو شاکی و متشاکی دارد و هرکدام، حداقل یک خانواده ی سه نفره و نه بیشتر باشند، تعداد افراد درگیر دادگستری ایران، رقم سرسام آور میلیون نفر است و فاجعه یعنی این!
ای قربان درس اخلاق دادنتان!
می‌بینید همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید:
بیشترین متخصصان پزشکی؛ و بیشترین آمار بیماری!
بیشترین روحانی و معلم اخلاق؛ و بیشترین پرونده ی دادگستری و کلانتری!
بیشترین بانک و سیستم حسابرسی؛ و بیشترین دزدی و اختلاس!
ما خنده دارترین مردم جهانیم!
هیچ جا و هیچ کس را هم در دنیا آدم حساب نمیکنیم
نبرد #حوزه و #دانشگاه
ضرورت احیاء سبک سنتی و قدرت قدیم حوزه
دکتر محمد حسین رجبی دوانی
.
.
.
عدم تحول در علوم انسانی ناشی از عملکرد حوزه‌های علمیه است. اگر حوزه‌های علمیه در دوره‌های پیش به‌خاطر حاکمیت سلاطین طاغوتی نتوانستند در برخی عرصه‌های خاص مانند حدود، قصاص و دیات و... وارد شوند، عذر قابل قبولی است، اما شیعه در فقه خود «باب معاملات» را دارد و کتاب «مکاسب» یکی از منابع مهم درسی حوزه‌های علمیه است. چرا بعد از ۳۵ سال یک متن دقیق و اصلاح شده در مورد اقتصاد اسلامی عرضه نشده است تا شمایل اقتصاد ایده‌آل را ترسیم کند؟
شهیدان #صدر و #مطهری نیز در این زمینه کتاب دارند، اما در عمل هیچ چیز تغییر نکرد. در دانشگاه‌های ایران همان اقتصاد خرد و کلان غربی تدریس می‌شود و آنچه در اقتصاد ایران اتفاق می‌افتد به‌مراتب بدتر از آن چیزی است که در نظام‌های سرمایه‌داری وجود دارد. ما در این زمینه کوتاهی کردیم.
باید امروز یک کمیته با اراده و مسئول این شرایط را اصلاح کند. نمی‌توان ظرف مدت یک‌سال گروهی در زیرشاخه‌های علوم انسانی تحقیق کنند و حاصل کارشان به متنی در جامعه‌شناسی یا اقتصاد اسلامی و... تبدیل شود، اما می‌شود متنی تهیه و تدریس آن را شروع کرد و سپس حین تدریس، نقایص آن را توسط اهل فن استخراج و برطرف نمود.
در #حوزه‌های علمیه نوآوری دیده نمی‌شود و اگر حرکتی نیز برای به‌روز شدن صورت گرفته، در دیجیتالی کردن آثار و کتب بوده و تفکر نوینی مطرح نشده است. ایده «#وحدت _حوزه و #دانشگاه» برای آن بود که مزایای حوزه وارد دانشگاه شود و در عین حال، معایب دانشگاه وارد حوزه نشود، اما در عمل معایب دانشگاه وارد حوزه شده و محاسن حوزه به دانشگاه نرفت؛ مانند آنچه در مدرک‌گرایی این‌ روزهای حوزه می‌بینیم که آفت بزرگی برای حوزه به‌شمار می‌رود. شخصی که دروس حوزوی را به‌خوبی بخواند، باید افتخار کند که به او «حجت الاسلام» بگویند، اما امروز بیشتر این علاقه وجود دارد که آن‌ها را با لفظ «دکتر» خطاب کنند. متاسفانه دیگر در حوزه‌ها خبری از مباحثه‌ها و جدل‌ها نیست و طلبه‌ها فقط در حال یادداشت برداری هستند، درست مانند دانشجویان.
حوزه باید سبک #سنتی و قدرت قدیم خود را باز یابد، نه اینکه آفت‌های دانشگاه وارد حوزه شود و محاسن حوزه وارد #دانشگاه نشود. در حال حاضر دوره‌های حوزه مانند دانشگاه به شکل «ترمی» برگزار می‌شود و به دلیل کمبود وقت دروس به‌طور کامل خوانده نمی‌شود. در گذشته چنین نبود، بلکه دروس باید تمام می‌شد تا درس جدید آغاز شود، اما از زمانی‌که تحصیل در قالب ترمیک انجام می‌شود، همان بلایی که در دانشگاه‌ها گریبان ما را گرفته، در حوزه‌ها نیز به‌وجود آمده است. دانشجو درس را کامل نخوانده و اگر به‌صورت خودجوش و بدون استاد به‌دنبال تکمیل اطلاعات نرود، با مباحث آشنا نخواهد شد و طبعاً تخصص پیدا نخواهد کرد. این یک ایراد بزرگی است که در حوزه‌های علمیه ایران وجود دارد.
از طرف دیگر، جریان سنتی بر حوزه حاکم است و آسیب‌های دانشگاه‌ها هم به آن راه پیدا کرده است. به‌همین دلیل، شاهد پویایی در تولید علم و تحرک در عرصه‌های تفکر نیستیم. آیا شخصی مانند علامه طباطبایی، آیت‌الله حسن‌زاده آملی، آیت‌الله #جوادی _آملی و چهره‌های برجسته دیگر را در دهه‌های اخیر داشته‌ایم؟ هر سرمایه‌ای وجود دارد، متعلق به دوره‌های قبل است و تعداد چهره‌های جدید برجسته علمی بسیار کمتر شده‌ است. وضع اساتیدِ دانشگاه‌ها نیز همینطور است.
…………………………………
@drhadiansarii
در باره لباس روحانیت 🔹🔹


درتاریخ۲/ ۱۰ /۹۵ در محضر#مرحوم آیت الله #نقیبی @_طباطبایی از علمای #مشهد که تازه مرحوم شدند سوال از #لباس _روحانیت شد که از کی متداول شده است ؟
ایشان قضیه ذیل را که بعد دیدم مرحوم #مطهری ره ذکر کرده با تغییر #ابویوسف به #ابوحنیفه ونیز اندک اختلافی نقل کردند.
مطهری ره می گوید: رواج اين نوع پوشش وباب شدن آن را از زمان #هارون الرشيد مي داند.مي فرمايند:« زمان #ابوبكر و بالاخص در زمان #عمر موضوعات قضائى كه پيش مى آمد دنبال حضرت #امير مى فرستاد و قضيه را خدمت حضرت طرح مى كرد , بعد مى گفت علي در ميان شما قضاوت بكند و حضرت قضاوت مى كرد . و بعد هم مملكت توسعه پيدا كرد و ديگر اين كار , كار يك #قاضى و دو قاضى نبود و در هر شهرستانى احتياج به قاضى داشتند . آنوقت مقام خلافت از مقام قضاوت عمل تفكيك شد . خليفه وقت فقط كار #خلافت را مى كرد و كار قضاوت در مركز خلافت با يك نفر ديگر بود ... بعدها مقام قضاوت خيلى اهميت پيدا كرد و آن كسى كه در تاريخ اسلام اول بار منصب #قاضى القضاتى پيدا كرد ابويوسف شاگرد ابوحنيفه بود .. . چون مى بايست قاضيهاى زيادى به اطراف فرستاده شود , احتياج پيدا شد كه يك نفر قاضى القضات باشد كه تقريبا كار وزارت دادگسترى را داشت , و ابويوسف اولين شخص منصوب به اين مقام بود . و باز اولين كسى كه لباس قاضى را از لباس ديگران جدا كرد همين ابويوسف بود . تا زمان ابويوسف همه يكجور لباس مى پوشيدند . براى اينكه امتيازى براى قضات معين بشود براى آنها لباس معينى انتخاب كردند . من نمى دانم آيا در دوره هاى قبل از اسلام هم اين سنت بوده است كه قاضيها لباس عليحده داشته باشند يا اول بار در زمان هارون الرشيد اين كار شد . از آن زمان لباس #روحانيت از لباس غير #روحانى جداشد.(اسلام ومقتضيات زمان ج1ص178) از خاطرات محمدجواد عنایتی راد


………………………
@drhadiansarii
دورنمای شهر #قم در یک عکس قدیمی مربوط به دوره #قاجار

منبع: آرشیو عکس‌های قدیمی کتابخانه مرکزی #دانشگاه تهران (آلبوم شماره 4)

در این عکس دورنمای بخش دو قم یعنی قسمت غربی رودخانه و ساخت و سازهای قاجاری از جمله #مهمانخانه مهندسیه و #باغ مقابل آن حد فاصل میدان #مطهری و سه راه #خورشید را در آن دوران نشان می‌دهد.
این تصویر از نظر مطالعات تاریخ شهرسازی در بخش دو قم واجد اهمیت است. ظاهرا عکس از پشت #نقاره‌خانه در قسمت شمالی صحن #عتیق و از روی بام #ایوان بین این صحن و مدرسه #فیضیه گرفته شده است و صحن مقابل همان مدرسه فیضیه است. حجره‌های مدرسه #دارالشفا در سمت راست عکس دیده می‌شود.
#چادرهای سفید گویا مربوط به اردوی همایونی #ناصرالدین شاه در سفر به قم است. رشته کوه‌های کم ارتفاع #یزدان در دور دست نیز دیده می‌شود.


……………………………
@drhadiansarii
تفکرات واندیشه های ضالًه دکتر شریعتی 🔹



با سلام وعرض ادب واحترام
در این راستا اجازه دهید که در باره دکتر شریعتی ، مطالبی را که به علت گستردگی وضرورت اشاره ، به چند بخش تقسیم کرده ام ! خدمتتان ارائه نمایم.

بخش اول🔹
.

« کوچک‌ترین گناه این مرد (#شریعتی ) بدنام کردن #روحانیت است. او همکاری روحانیت با دستگاه‌های ظلم و جور علیه توده مردم را به صورت یک اصل کلی اجتماعی درآورد ، مدعی شد که ملک و مالک و ملا و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همیشه در کنار هم بوده و یک مقصد داشته‌‌اند.»...«و خدا می‌داند که اگر خداوند نبود از باب «ویمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین» در کمین او نبود او در ماموریت خارجش چه بر سر روحانیت و اسلام می‌آورد.»

این سخنان، قضاوت آیت‌الله مرتضی #مطهری در آستانه انقلاب 1357 و در نامه‌ای خصوصی به آیت‌الله خمینی درباره دکتر علی شریعتی است. او چنان از شریعتی برآشفته بود که حتی از آن‌ را تدبیر خداوند می‌نامید.(متن کامل نامه را در شیخ شهید- انتشارات صدرا- صص39-46 ببینید) اما مگر شریعتی چه کرد که علاوه بر روحانیون سنتی، دشمنی روحانیان نوگرا را هم به‌جان خرید؟

رویارویی شریعتی با روحانیت را باید در برنامه فکری او جستجو کرد. او که آهنگ ارائه تفسیری نو از دین داشت چاره‌ای جز رویارویی با بخش بزرگی از ذهنیت مذهبی جامعه ایران نداشت و متولیان تفسیر غالب مذهبی هم روحانیان بودند.
 
بنابراین در گام اول این تفسیرهای شریعتی از دین بود که مناقشه‌انگیز شد. از طرفی شریعتی مجبور به نقد ساختار سازمانی و فکری روحانیت هم بود، چرا که مگر می‌توان از دین سخن گفت و از متولیان آن چیزی نگفت؟ از اینجا بود که مناقشه‌ی اولیه به رویارویی جدی منجر شد که تا تکفیر رسمی شریعتی نیز پیش رفت.

شریعتی بارها تاکید می‌کند که در اسلام بجای روحانی عالم دینی وجود دارد:«من، روحانیت را با علمای اسلامی یکی نمی‌گیرم، بلکه متضاد می‌بینم. در اسلام، ما دستگاهی، طبقه‌ای یا تیپی به نام روحانیت نداریم. این اصطلاح خیلی تازه است و مصداق آن هم نوظهور. در اسلام ما عالم داریم در برابر غیر عالم نه روحانی در برابر جسمانی» (م.آ.20- ص119) «آقا روحانی است. یعنی مصرفش چیست؟ متفکر اسلامی است؟ نه. عالم اسلامی است؟ نه. سخنران اسلامی است؟ نه. نویسنده یا مترجم اسلامی است؟ نه. پس چیست؟ ایشان یکپارچه نور است، مقدس است. شخصیت دینی است. آبروی دین است» (م.آ.9- ص193)

…………………………
@drhadiansarii
بخش دوم پاسخ به مطلب اندیشه وتفکر #شریعتی🔹🔹

نقدهای بی‌پروای شریعتی به روحانیت از یک طرف و تفسیرهای نوگرایانه او از مفاهیم دینی از سوی دیگر، در ابتدا روحانیت سنتی را در برابر او قرار داد. در مرحله اول واعظان وروحانیون برخی #مساجد تهران علیه شریعتی ،وارد میدان شدندکه مشهورترین آنهاحجج اسلام شیخ #قاسم اسلامی،شیخ محمد علی #انصاری، حسین #روشنی و ابراهیم انصاری زنجانی بودند. به این جمع شیخ احمد #کافی، واعظ و مداح مشهور مهدیه تهران را نیز باید اضافه کرد.
آنان شریعتی را متهم به #سنی‌گری، #وهابی‌گری و مخالفت با اصول #شیعه می‌کردند. در یکی از اسناد ساواک آمده است:« آیة الله سید رضا #صدر، امام جماعت مسجد امام حسین واقع در میدان شهناز، ضمن صحبت‌های خصوصی گفته است من از آیت‌الله خوانساری پرسیدم رفتن معممین به حسینیه ارشاد چه صورتی دارد؟ او گفت با این برنامه‌هایی که دارند رفتن به آنجا صلاح نیست. آنگاه اضافه نموده علت این موضوع این است که دکتر شریعتی و چند نفر دیگر علیه مذهب شیعه در آنجا صحبت می‌کنند.» (شریعتی به روایت اسناد ساواک-ج1-ص397)

در همین زمان حجه الاسلام والمسلمین محمد علی انصاری با انتشار جزوه‌ای در نقد شریعتی نوشت:« تو به عنوان یک #مومن و یک واعظ نباید محاسن خود را بتراشی، باید سخنرانی‌هایت را با نام خدا و پیغمبر شروع کنی، اهل بدعت را لعن و نفرین کنی، با ذکر مصائب امام حسین چشمان حضار را غرق در اشک و آه کنی و در پایان هم علاوه بر دعا برای سعادت مسلمانان از خدا بخواهی که در فرج امام زمان تعجیل فرماید.» ( علی رهنما-مسلمانی در جستجوی ناکجا آباد- ص384)
با انتشار سخنرانی‌های جدید شریعتی همچون «#تشیع علوی و تشیع #صفوی» و «پدر، مادر، ما متهمیم»، حمله به شریعتی تندتر شد. حتی حجة الاسلام والمسلمین انصاری قمی خواستار حبس و #اعدام شریعتی شد و از دولت خواست که با وی بعنوان جنایتکار و خرابکار برخورد کند. او به دولت، مردم و روحانیون هشدار داده بود که «در یک قرن اخیر، اسلام و تشیع هیچگاه دشمنی خطرناکتر و گستاخ‌تر از علی شریعتی به خود ندیده است.»(همان- ص389)
از این پس نیز آیة الله لطف الله #صافی ، با نوشتن کتاب ، برعلیه شریعتی ، گام به میدان نهاد وبا ورود استاد #مطهری به این جرگه ، شمار وجایگاه مخالفین شریعتی ، قدرتمند وکامل گردید!
گفتنی است که در این میان اغلب مراجع از آیة الله خویی وآیة الله خوانساری ، وآیة الله نجفی مرعشی وآیة الله شریعتمداری بیانیه واظهار نظر ومخالفت خود را الام داشته بودند.



……………………………
@drhadiansarii
بخش سوم پاسخ به مطلب وتفکر شریعتی🔹🔹🔹


در همین ایام آیت‌الله مطهری با #حسینیه _ارشاد دچار اختلافات شدیدی در نحوه برگزاری مراسم و سخنرانان آن – از جمله شریعتی – شده بود و نهایتا به جدایی کامل او از ارشاد در اواخر سال 1349منجر شد. مطهری پس از خروج از ارشاد تلاش کرد تا نقد شریعتی و نوشته‌ها و گفته‌های او را سازماندهی کند. در این زمان مجموعه‌ای سه جلدی به قلم حسین روشنی در نقد شریعتی منتشر شد که بر اساس اسناد ساواک آیت‌الله #مطهری در تدوین آن نقش داشت. در یکی از اسناد ساواک آمده است:«بنظر می‌رسد جزوه‌ای در حال تدوین است که در این جزوه بر رد گفته‌های دکتر شریعتی مسائلی ذکر شده و در عین حال اشکالاتی را که بر او گرفته‌اند نگاشته شده است. جزوه مذکور توسط آقای #روشن، پیشنماز مسجد الحسین واقع در خیابان اقبال پشت پارک خیام با همکاری عده‌ای از آقایان روحانیون از جمله آقای مطهری در حال تکمیل میباشد.» (شریعتی به روایت اسناد ساواک-ج2-ص21) این گزارش در تاریخ 21/2/1351 تهیه شده است.

همزمان برخی روحانیون نوگرای حوزه قم نیز نقد شریعتی را آغاز کردند. در همین راستا آیت‌الله ناصر #مکارم شیرازی با چاپ مقاله‌ای در مجله مکتب اسلام و با عنوان «آیا شورا مبنای حکومت اسلامی است؟» نظر شریعتی را نادرست دانسته و استدلال کرده بود که شیعه به انتخاب خلیفه بر اساس رای شور معتقد نیست و خلیفه را منتخب خدا و پیامبر می‌داند. چندی بعد مقاله‌ای دیگر توسط آیت‌الله مکارم در همین نشریه منتشر شد که در آن نظریه دیگر شریعتی مبنی بر اینکه میوه ممنوع بهشتی «آگاهی» بوده است رد شده بود. مکارم شیرازی به شریعتی توصیه کرده بود که قبل از ارائه نظراتش با اهل فن مشورت کند. مجله #مکتب اسلام قبل از آن هم در پاسخ به پرسش شریعتی درباره دعای ندبه که در جزوه «انتظار مکتب اعتراض» مطرح کرده بود، وی را به تندی نقد کرده بود.

برخی از این نقدها ،پاسخ شریعتی را نیز در پی داشت. او چند نامه به مکتب اسلام نوشته و به برخی دیگر از منتقدان خود نیز پاسخ داده است. برای نمونه او در پاسخ به یکی از این کتاب‌ها با عنوان «دفاع از اسلام و روحانیت، پاسخ به برقعی و دکتر علی شریعتی» نامه‌ای تند به مدیر چاپخانه فیض #قم نوشته و رونوشت آن را به آیت‌الله #گلپایگانی و دیگر آیات عظام نیز فرستاد.
پیش از تعطیلی حسینیه ارشاد برخی مراجع حوزه علمیه نیز علیه شریعتی تحریک می‌شدند.
در یکی دیگر از اسناد ساواک آمده است:«اخیرا از طلاب قم نزد آیت‌الله شهاب‌الدین نجفی #مرعشی و شریعتمداری مراجعه و اظهار داشته‌اند که دکتر علی شریعتی در یکی از سخنرانی‌هایش در حسینیه ارشاد منکر امام زمان شده و گفته است دعای ندبه سند معتبر ندارد، آقای مرعشی گفته من دکتر شریعتی را نمی‌شناسم ولی اگر او چنین حرفی گفته باشد کافر است.» (شریعتی به روایت اسناد ساواک-ج2-ص11)




……………………………
@drhdiansarii
بخش چهارم پاسخ به مطلب وتفکر #شریعتی🔹🔹🔹🔹


اوایل شهریور 1351، مخالفان مذهبی شریعتی موفق شدند که اولین فتوای رسمی علیه حسینیه #ارشاد را بگیرند که در آن مقلدان از حضور در ارشاد و یا مطالعه کتب منتشرشده توسط آن منع شده بودند.
نهم آبان‌ماه نیز آیت‌الله سید محمدصادق #روحانی در پاسخ به استفتایی که درباره حسینیه ارشاد علی شریعتی شده بود، نوشت: «نشریات اخیر موسسه فوق‌الذکر و سخنرانی‌های نامبرده در این ایام پا به مرحله خطرناکی گذاشته...هرگز تصور نمی‌رفت...کار #محاربه با تشیع و شیعه‌گری و محاربه با #خاندان رسالت چنان اوجی بگیرد که موسسه‌ای اینگونه آزادانه برخلاف مذهب تشیع و دین مقدس اسلام و قوانین آسمانی آن مطالبی را منتشر و سخنرانی‌های #زهرآلودی در آن بشود. در هر صورت با وضع فعلی این موسسه، حقیر شرکت در مجالس آن‌را حرام می‌دانم.» چهاردهم آبان نیز فتوایی مشابه توسط آیت‌الله سید حسن #طباطبایی قمی منتشر شد. ( اسناد انقلاب اسلامی- ج5-ص145)

با انتشار این فتاوی رسمی، زمینه تعطیلی ارشاد فراهم شد و در همان آبان‌ماه 1351حسینیه ارشاد تعطیل گردید و شریعتی متواری شد. پس از تعطیلی ارشاد، فتاوی مذهبی علیه ارشاد و شریعتی به شدت گسترش یافت.
 
از این زمان کلیه کتابهای شریعتی «مضره و تحریک آمیز» تشخیص داده شده و ممنوع اعلام شد.(همان-ص139) شریعتی نهایتا به‌دلیل دستگیری پدرش، در تیرماه 1352 خود را تسلیم کرد و زندانی شد. حدود یک ماه پس از دستگیری شریعتی در یکی از اسناد ساواک آمده است: «روز دوشنبه 15/5/1352 دکتر سید محمد بهشتی، سید هادی خامنه‌ای و چند نفر از طلاب قم به منظور دید و بازدید از مرتضی #مطهری در منزل وی [...] حضور داشتند. مطهری ضمن انتقاد از شریعتی گفت صرفنظر از افکار نادرست وی و غرور و اشتباهاتش، ضربه جبران ناپذیری بر هماهنگی روحانیت و طبقه تحصیلکرده زد و آنها را نسبت بهم سخت بدبین نمود و احساسات جمعی از جوانان خام را علیه روحانیون برانگیخت.» (عالم جاودان استاد شهید مرتضی مطهری-ص444)




……………………………
@drhadiansarii
بخش ششم پاسخ به مطلب وتفکر #شریعتی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹


کمتر از 6 ماه از مرگ نابهنگام شریعتی، نگذشته بود که در اوج تکفیرها و تفسیق‌های نیروهای #سنتی مذهبی درباره وی، نامه‌ای به امضای مهندس مهدی بازرگان و آیت‌الله مرتضی مطهری منتشر شد. این نامه که به خط آیت‌الله #مطهری نگاشته شده، تاریخ 23/9/1356 را بر خود دارد. انتشار نامه مهندس بازرگان و آیت‌الله مطهری درباره شریعتی ،ابعاد گسترده مناقشه بر سر او را آشکارتر کرد.
آیت‌الله مطهری، نامه را چنین آغاز می‌کند: «نظر به اینکه مسائل مربوط به مرحوم دکتر علی شریعتی مدتی است موضوع جنجال و اتلاف وقت طبقات مختلف و موجب انصراف آنها از مسائل اساسی و حیاتی و وسیله بهره‌برداری افراد و دستگاه‌های مغرض گردیده است، اینجانبان تبادل‌نظر در این مسائل را ضرور دانستیم.»
 
در ادامه نامه آمده است: «اینجانبان که علاوه بر آشنایی به آثار و نوشته‌های مشارالیه، با شخص او فی‌الجمله معاشرت داشتیم، معتقدیم نسبت‌هایی از قبیل سنی‌گری و وهابی‌گری به او بی‌اساسی است و او در هیچ یک از مسائل اصولی اسلام از #توحید گرفته تا #نبوت و #معاد و #عدل و #امامت گرایش غیراسلامی نداشته است» اما در این نامه آنچه مناقشه‌ها را افزون کرد، بخش پایانی آن بود. نویسنده نامه در این بخش آورده بود:
🔴 «ولی نظر به اینکه تحصیلات عالیه و فرهنگ او غربی بود و هنوز فرصت و مجال کافی نیافته بود در معارف اسلامی مطالعه وافی داشته باشد، تا آنجا که گاهی از مسلمات قرآن و سنت و معارف و فقه اسلامی بی‌خبر می‌ماند، هر چند با کوشش زیاد به تدریج بر اطلاعات خود در این زمینه می‌افزود، در مسائل اسلامی – حتی در مسائل اصولی – دچار #اشتباهات فراوان گردیده است که #سکوت در برابر آنها ناروا و نوعی کتمان حقیقت [...] است»

مهندس #بازرگان چندی پس از انتشار این نامه و واکنش‌های محافل سیاسی و روشنفکری، اعلام کرد که امضای خود را از این نامه پس می‌گیرد. ظاهرا متن نامه را آیت‌الله مطهری بدون موافقت نهایی بازرگان منتشر کرده بود. اما #انتقاد آیت‌الله مطهری با شریعتی، در این نامه، بعدها به مخالفتی همه‌جانبه تبدیل شد که نمونه آنرا در نامه‌ای که به آیت‌الله #خمینی نوشت و بخشی از آن در ابتدای این نوشته آمده است را دیدیم.
مطهری در همان نامه خطاب به #رهبر فقید #انقلاب می‌نویسد:
🔴«عجباً! می‌خواهند با اندیشه‌‌هایی که چکیده افکار #ماسینیون مستشار وزارت مستعمرات #فرانسه در شمال #آفریقا و سرپرست مبلغان #مسیحی در #مصر و افکار گورویچ _یهودی #ماتریالیست و اندیشه‌های #ژان پل سارتر #اگزیستانسیالیست ضدخدا و #عقاید #دورکهایم جامعه‌شناس ضد#مذهب است، #اسلام نوین بسازند، پس وعلی‌الاسلام #السلام»



…………………………
@drhadiansarii