جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.01K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
686 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🔴 زیر پوست شهر، داغ‌تر از تابستان!

📅 سه‌شنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۷

📄 امروز در خیابان‌های تهران، اطراف فردوسی و جمهوری و... قدم می‌زدم و هنوز ادامه دارد… به چهره‌ها دقیق شده‌ام… نگاه‌های پریشان را دنبال می‌کنم…
جوانان متشخصی را می‌بینم که با استیصال، برگه‌های تبلیغاتی از آموزش رایگان اصلاح موی سر تا تبلیغ پیتزا و تخلیه‌ی چاه را پخش می‌کنند و من هم برای احترام به آن‌ها از دستشان می‌گیرم تا زودتر تکلیفشان را انجام داده باشند…
احساس خوشایندی اصلاً ندارم، زیر پوست شهر، حرارت زیاد است و بوی آتشفشان به مشام میرسد… اگر یک جامعه‌شناس نتواند استشمام کند، صرفاً یک فرد ماهر در سطح حداقلی است و فاقد قوه‌ی استنباط است… داستان ما در تیر ۱۳۹۷ اصلاً حکایت اقوام نیست، فراقومیتی است… تلاش برای زنده ماندن…

#احمد_بخارایی #دکتر_احمد_بخارایی #دکتر_بخارایی #شهر #زیر_پوست_شهر #جامعه #جامعه_شناسی #جامعه‌شناس #جامعه_شناس #خیابانگردی #خیابان_گردی
https://t.me/dr_bokharaei
❇️ تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید می‌کند

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی اطلاعات با #احمد_بخارایی

🗓 چهارشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۸

#جامعه #اقتصاد #کمک #فلسفه #مشارکت_اجتماعی #جامعه_شناسی #جامعه‌شناسی #دولت #طبقه #طبقه_اقتصادی #طبقه_اجتماعی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از این گفت‌وگو:

… فلسفه مانند نوری است که مسیر را روشن می کند ولی برای پرواز به دو بال جامعه شناسی نیازمند است. انفکاک میان این دو باعث شده است که هیچ‌کدام کارآیی لازم را نداشته باشند …

… در فلسفه نسبت به موضوعات اخلاقی چهار رویکرد داریم: اول رویکرد شهودگرایی است، که یک‌سری از امور (از جمله «کمک کردن») را بدیهی و خوب می‌دانیم و همه‌ی فرهنگ‌ها آن را قبول دارند. در رویکرد دوم یعنی «احساس‌گرایی»، در ما حس خوب و رضایت‌مند ایجاد می شود و تلویحن به ما می‌گوید که: «اهل کمک کردن باش». رویکرد سوم، «هدایت‌گرایی» است که بر اساس آن ما اجازه داریم که حکم کنیم و بگوییم «تو باید به دیگران کمک کنی». از این‌جا به بعد، فلسفه به سمت جامعه شناسی می‌رود.
رویکرد چهارم در فلسفه‌ی اخلاق که بیش‌تر با جامعهشناسی پیوند دارد «توصیف گرایی» است. در این رویکرد، فلسفه وارد حیطه‌ی جامعهشناسی می‌شود و گزاره های: «کمک کردن خوب است» و «باید کمک کنی»، در صورتی نمود عملی خواهند داشت که جامعه بتواند روند کمک کردن را تعریف کند و سپس این رفتار را ارزیابی کرده و سیاست های تشویقی برای آن در نظر بگیرد. یعنی گزاره‌های اخلاقی در درازمدت در جامعه پدیدار شده و عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌شوند. در این حالت است که یک جامعه‌ی اخلاقی خواهیم داشت …

… در نظام اجتماعی نمی‌توان خرده‌نظام سیاسی را حذف کرد و نقش آن را نادیده گرفت. نمی‌توان تنها از اشخاص انتظار داشت که کمک کنند، بدون آن‌که دولت هیچ بستر سازمان‌دهی شده‌ای برای آن فراهم کرده باشد …

رفع تعارضات اجتماعی از طریق تعامل اجتماعی

… مارکس می‌گفت تضاد طبقاتی برای جامعه خوب نیست یعنی فاصله طبقاتی زیادی بین آحاد جامعه وجود داشته باشد و طبقه‌ی مرفه بگوید «به من چه»! این یعنی سلطه ی «من»، سلطه‌ی طبقه‌ و سلطه خانواده و قوم بر قشر ضعیف و نیازمند. این تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید می‌کند …

… وقتی دولت به قشر آسیب‌پذیر توجه دارد، شهروندان هم این رفتار را تکرار می‌کنند. به‌جای تعارض طبقاتی به تعامل طبقاتی باید روی آوریم. آن نگاه سوسیالیستی که می‌گوید همه‌ی آحاد جامعه باید در یک سطح زندگی کنند، نوعی توهم است. در رویکرد تعاملی باید به قشر ضعیف‌تر توجه کنیم و نیازش را برآورده سازیم. این نیاز، می‌تواند صرفا مادی نباشد. مثلن باید آن کارگر زن را هم نسبت به هم‌کار مرد خود و دستمزد کم‌تری که دریافت می‌کند و در حقش اجحاف می‌شود و تبعیض جنسیتی و از رشد بازماندن او را هم مشاهده کرد ...

مشارکت اجتماعی، شرط لازم برای تعامل

… مشارکت اجتماعی دو سطح دارد، یکی داوطلبانه و دیگری دعوت است که چهار شرط دارد: اول آن‌که فرد به «آزادی» اعتقاد داشته باشد. دوم آن‌که افراد آگاه باشند که مشارکت اجتماعی حق آن‌ها است. سوم آن‌که مشارکت را باید به شکل فرآیندی ببینیم نه به شکل جزیره‌ای و تکه‌پاره و چهارم آن‌که مشارکت اجتماعی باید در هر مقوله‌ای عمیق بوده و وسیع باشد و همه‌ی حوزه‌ها را در بر بگیرد. نظام سیاسی نباید با نگاه امنیتی مانعی برای این مشارکت ایجاد کند وگرنه مشارکت شکل نمی‌گیرد و گزاره‌های اخلاقی هم تحقق نمی‌یابند و ما می‌گوییم در جامعه همه نسبت به هم‌نوع و هم‌وطن خود بی‌تفاوت شده‌اند …

آموزش، شرط کافی برای تعامل

… برداشتن «موانع»، شرط لازم برای رفع تعارضات اجتماعی و پیاده‌سازی اخلاق در جامعه است ولی یک شرط کافی هم داریم که باید محقق شود. باید مردم آگاه شوند که مشارکت اجتماعی «حق» آن‌ها است. این آگاهی از «آموزش» ایجاد می‌شود. در این حالت است که کلیت جامعه با تدابیر نظام سیاسی، به سمت کم تر شدن فاصله طبقاتی پیش می‌رود و آن حس بی‌تفاوتی، کم‌رنگ شده و هم‌دلی و هم‌راهی، بستری برای ظهور پیدا می‌کنند.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۶ شهریور ۱۳۹۸

❇️ #پوزیتیویسم مد نظر #آگوست_کنت در جامعه‌ی ایران شکل نگرفته است

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) به مناسبت سال‌روز درگذشت آگوست کُنت در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی #جامعه‌شناس و مدیر گروه فلسفه‌ی #علوم_اجتماعی در انجمن جامعهشناسی ایران

👈 نمایش گزارش:
👇بخش‌هایی از سخن من:

#جامعه‌شناسی_ایران چه نسبتی با آگوست کُنت برقرار کرده است؟

#آگوست_کنت آغازگر #پوزیتیویسم در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی است. او از #فلسفه به سمت جامعهشناسی می‌غلتد که این هم هنر بزرگ او محسوب می‌شود که هم واضع واژه‌ی جامعهشناسی و هم این‌که به عنوان پدر جامعهشناسی است. ما تا آگوست کُنت را درک نکنیم و پوزیتیویسم را در ساحت و فضای ذهنی او نفهمیم نمی‌توانیم بگوییم که جامعه‌ی ایران به طرف کُنت متمایل شده است یا خیر ...

… آگوست کُنت را باید در یک فضایی میان #فلسفه و #جامعه‌شناسی خواند و ارزیابی کرد. بسیاری که درباره‌ی #کنت در ایران بحث می‌کنند تنها در حوزه‌ی جامعهشناسی بحث خود را پیش می‌برند و همین هم باعث می‌شود برداشت ناقص و نیمه‌تمامی از کُنت داشته باشند ...

… رویکرد او از سه جهت برجسته‌گی دارد که پیوندی میان جامعه، ذهن و حوزه‌ی سیاست و قدرت برقرار می‌کند. در تکامل «#جامعه» به مراحل سه‌گانه‌ی #الهی، #فلسفی و #علمی می‌پردازد و در تطور «#ذهن» به سه مرحله‌ی ربانی، متافیزیکی و اثباتی یا #پوزیتیویسم اشاره دارد که در تناظر با این‌ مراحل سه‌گانه، انواع سلطه هم سه‌گانه می‌شود؛ «سلطه‌ی کاهنان، سلطه‌ی مردانِ حقوق‌دان و سلطه‌ی مدیرانِ صنعتی و هدایت اخلاقی دانش‌مندان». بنابراین پوزیتیویسم کُنتی در دوره‌ی سوم معنادار می‌شود و این‌جا است که آگوست کُنت تأکید می‌کند که ما باید از #روش_تجربی در #علوم_انسانی استفاده کنیم اما در میان #علوم هفت‌گانه، جامعهشناسی علم هفتم است و از «#کلیت_متنازل» و «#پیچیده‌گی_متزاید» برخوردار است؛ یعنی کلیت به حداقل و پیچیده‌گی آن به حداکثر می‌رسد ...

به چه دلیل آن چیزی که امروز در جامعه‌ی ایران رواج دارد با #اثبات‌گرایی یا #پوزیتیویسم مد نظر آکوست کُنت هم‌خوانی ندارد؟

… آن‌چه امروز در #ایران جاری است به دو دلیل #پوزیتیویسم ناشی از آگوست کُنت نیست؛ یکی این‌که پوزیتیویسمی که کُنت می‌گوید در یک جامعه‌ای امکان تحقق دارد که در مرحله‌ی سوم و علمی باشد که جامعه‌ی ما نیست و در مراحل #الهی ـ #فلسفی به سر می‌برد. در نظریه‌ی آگوست کُنت، رشد ذهنی به مرحله‌ی سوم که اثباتی است باید رسیده باشد و از #قواعد_ربانی و #متافیزیکی گذر کرده باشد که جامعه‌ی ما باز هم گذر نکرده است. در جامعه‌ی کنونی ایران (بخوانید: #حاکمیت_شیعی) اذهان ما آمیخته با اشکال ربانی، متافیزیکی و یک اثباتی معیوب است و نهایتاً در نظریه‌ی کنت، نوع #سلطه مطرح است که وقتی جامعه‌ی ما در دو بخش «جامعه و ذهن»، در جایگاه خودش قرار ندارد که #پوزیتیویسم معنادار شود در انواع #سلطه هم به همین‌گونه است؛ یعنی به مدیران صنعتی و اهالی علم و اندیشه تعلق ندارد و سلطه، آمیخته‌ای میان #حقوق و #مذهب است …

… در آن چیزی که آکوست کُنت می گوید بسیاری از ظرافت های کیفی وجود دارد که در جامعه‌ی ما کم‌تر درک می‌شود زیرا اگر افراد #فلسفه ندانند نمی‌توانند او را به خوبی درک کنند، ولی یک #فیلسوف بسا بتواند از مباحث کُنت مطالب خاصی را استنتاج کند. #جامعه‌شناسی ما تلاش می‌کند از جامعهشناسی #فرانسه ایده بگیرد اما به دلایل گفته شده نمی‌تواند موفق باشد …

… آن چیزی که در ایران در حوزه‌ی #جامعه‌شناسی شکل گرفته نوعی فهم تقلیل‌گرایانه از #روش_کمی‌گرایی است که آن هم به شکل معیوب آن اجرا می‌شود؛ چیزی که تکنیک‌ها به پرسش‌نامه و چند آزمون آماری بی‌جان و روش‌ها هم به پیمایش، تقلیل پیدا کرده است بدون این‌که تصویری از #واقعیت_اجتماعی در نتایج به دست آمده نشان داده شود. بنابراین #پوزیتیویسم مد نظر آگوست کُنت شکل نگرفته است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📅 دوشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۸

❇️ نشست «بازخوانی آرای دوركيم درباره‌ی پديده‌ی خودكشی در زمان صلح»
به مناسبت ۱۰ سپتامبر (۱۹ شهریور) روز جهانی پیش‌گیری از خودکشی

👥
سخن‌رانان:
#احمد_بخارایی (جامعه‌شناس و استاد دانشگاه)
#حسن_موسوی_چلک (رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران)
#اردشیر_بهرامی (پژوهش‌گر مسائل اجتماعی ایران و مطالعات شهری)
پژوهش‌گر مهمان: #سیروان_محمودی (مدیر انجمن جامعهشناسی ایران ـ دفتر سردشت)

🔰 برگزار کننده: انجمن جامعهشناسی ایران (گروه صلح با همکاری دیگر گروه‌ها)
📅 تاریخ: ۱۱ شهریور ۱۳۹۸
🏫 مکان: کتاب‌خانه‌ی ملی

👇 گزارش نشست در:
روزنامه‌ی ایران (Iran Online)

🔍 بخش‌هایی از سخن‌رانی من:

«#خودکشی» به مثابه «#امر_سیاسی» در #ایران اخیر

#صلح با «بیرون»، مقدمه و شرط لازم برای صلح با «درون» است تا زنجیره‌ی صلح کامل شود و زشتی‌هایی مانند «#خودکشی» اتفاق نیفتد. صلح با «بیرون» هم زمانی شکل می‌گیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (کاهش #بی‌تفاوتی_اجتماعی) پاسخ گویند …

… «#دورکیم» را مبنا قرار دهیم و سپس «#فرا_دورکیمی»، #مسائل جامعه‌ی ایران از جمله «خودکشی» را در متن اجتماعی ـ سیاسی «#حاکمیت_شیعی» تحلیل کنیم …

… «فکر کردن» به #خودکشی، «تهدید» به خودکشی و «اقدام» به خودکشی، سه مرحله در تحلیل خودکشی است. #آمار کسانی که در ایران خودکشی کرده‌اند بیشتر از نرخ شش در صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ده برابر این افراد، «اقدام» به خودکشی کرده‌اند اما ناموفق بوده‌است. چند برابر این‌ها هم «تهدید» به خودکشی و میلیون‌ها ایرانی همواره به «فکر» خودکشی بوده‌اند …

… خودکشی‌ها را باید «ترکیبی» مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «#خودکشی»‌ها از این جهت «#سیاسی» هستند که جای پای نظام سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خود‌کشی‌هایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده می‌شود. در خودکشی #دگر‌دوستانه «#امر_فرهنگی»، در خودکشی #خودخواهانه «#امر_اجتماعی» و در خودکشی ناشی از #بی‌هنجاری «#امر_اقتصادی» پررنگ است و این امور مستقیماً از سوی #نظام_سیاسی، #بازتولید یا تولید شده‌اند …

… وقتی یک #انقلاب می‌آید و توی گوش #رژیم قبلی می‌زند و می‌گوید من آمده‌ام تا امر «#فرهنگ» را تحول بخشم اما پاشنه‌ی فرهنگی به سمت عقب‌تر می‌چرخد این در اصل یک #خیانت و فریب فرهنگی است که یکی از نمودهایش می‌تواند «خودکشی» افراد باشد …

🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |

🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سه‌شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۸

❇️ ظهر عاشورای ۱۹ شهریور و مظلومیت شهروندان

به ظهر #عاشورا در ۱۹ شهریور ۹۸ نزدیک می‌شویم. صدای طبل‌ها در دسته‌ی #عزاداری از دور به گوش می‌رسد. دارم به امشب و شام غریبانی که #شیعیان برای #اسارت #زینب و کاروان اسرای عاشورا به پا می‌دارند فکر می‌کنم. ذهنم به اطراف، پرواز می‌کند. هیاهویی در درونم به پا است. کجاییم و چه می‌کنیم؟ کدام‌یک از دردها را فریاد بزنم؟ چه می‌خواستیم و چه شد! برای #مظلومیت و آزاده‌گی #حسین، سینه‌ها چاک و امشب برای اسارت زینب، اشک‌ها سرازیر می‌‌شوند و این برای واقعه‌ای است که قرن‌ها قبل اتفاق افتاده. چگونه است که برای آن واقعه‌ی قدیمی دل‌ها می‌شکند و سینه‌ها از ضربت‌ها سرخ می‌شود اما به پیرامون خود توجه نمی‌شود؟ به نام حسین و زینب، حاکمیتی شکل می‌گیرد اما آن کجا و این کجا! دیروز شنیدیم #دختر_آبی، همان #سحر_خدایاری که چهار روز پیش در اثر #خودسوزی در #اعتراض به روند #داد‌گاه‌ در بیمارستان جان باخت از سوی #نیروهای_امنیتی ابتدا خانواده‌اش فرا خوانده شدند و توجیه و #تهدید شدند که مصاحبه‌ای نداشته باشند و سپس جسدش دفن و پس از آن خبر مرگش (بخوانید: #قتل #اجتماعی ـ #سیاسی) دیروز منتشر شد. «سحر» در اسفند ۹۷ هنگام ورود به استادیوم #آزادی دستگیر شد و شش ماه در بلا‌تکلیفی و رفت‌وآمد به دادگاه بود تا شمشیر داموکلس #قاضی، بالای سرش مانند هیولایی آزارش دهد. سحر تصمیم به خودسوزی گرفت و به جان‌گداز‌ترین شکل، خود را فدای ورود آزاد #زنان به #ورزشگاه #آزادی کرد. تندیس او در بدو ورود به ورزشگاه آزادی باید نصب شود. اینک صدای طبل‌ها بلند شده‌اند و به ظهر #عاشورا نزدیک می‌شویم. ذهنم از سحر عزیز، به سمت #اسرا می‌رود. #یاسمن_آریایی، #منیژه_عرب‌شاهی و #مژگان_کشاورز از مخالفان #حجاب_اجباری در ماه گذشته روی هم به ۵۵ سال و نیم #حبس #تعزیری محکوم شدند و در زمان #محاکمه در دادگاه به #وکیل دسترسی نداشتند. ذهنم را مرور می‌کنم به همراه صدای طبل‌ها که هر لحظه بلندتر می‌شود فعالان #محیط_زیست را به یاد می‌آورم. ۸ #فعال_محیط_زیست یک سال و نیم است که در بازداشت‌اند. #مراد_طاهباز، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #هومن_جوکار، #سپیده_کاشانی، #نیلوفر_بیانی، #طاهر_قدیریان و #عبدالرضا_کوهپایه به #اتهام «#افساد_فی‌الارض و #جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» در اسارت‌اند. #نیلوفر_بیانی در جلسه‌ی دوم دادگاه‌ش گفته بود که تحت فشار و تهدید #بازجویان #اعتراف کرده است. به‌یاد زنده‌یاد #کاووس_سید_امامی افتادم که در سال ۹۶ در #زندان #اوین #خودکشی «کرده‌ شد». او هم متهم به این بود که محیط زیست و #طبیعت را محترم می‌شمارد و برای حفظ #حاکمیت_مذهبی در ایران نسبت به طبیعت، اولویت قائل نیست! ذهنم به قبل‌تر سفر می‌کند، #محمود_علوی، #وزیر_اطلاعات در دوازدهم همین ماه گفته بود ۵۳ نفر بازداشت شده در پرونده‌ی #متهمان #ترور #دانش‌مندان #هسته‌ای از جمله #مازیار_ابراهیمی که سال‌ها در بازداشت و #شکنجه و #اعتراف‌گیری به اجبار و تهیه‌ی برنامه‌ی دروغین تلویزیونی «#کلوپ_ترور» بودند با پرداخت چهار میلیارد تومان(!) مورد دل‌جویی و آزادی قرار گرفتند. قبل از آن، #مجید_جمالی_فشی به اتهام ترور دکتر #مسعود_علی_محمدی #اعدام شده‌بود و ظاهراً فرصت پیدا نکرد تا ندای مظلومیتش را با صدای طبل‌ها به گوش من و شما برساند. چه می‌گویم، چه می‌نویسم، چه می‌شنوید: پرداخت مبلغی معادل خرید یک ماشین لوکس به مجموع ۵۳ متهم مظلوم پس از ماه‌ها و بلکه سال‌ها اسارت و نابودی جسم و روح و امید و حیات! صدای طبل‌ها در دسته‌ی #عزاداری بلندتر شده‌است اما تمرکز می‌کنم و به یاد فعالان کارگری و مدنی مرتبط با مطالبات #کارگران نیشکر #هفت‌تپه می‌افتم. آنها هم اینک در اسارت‌اند. #اسماعیل_بخشی، کارگری که فریاد می‌زند و حقوق ماهیانه‌اش را طلب می‌کند به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه #امنیت_ملی و فعالیت تبلیغی علیه #نظام و نشر اکاذیب به ۱۴ سال #حبس در هفته‌ی گذشته محکوم می‌شود. #سپیده_قلیان که فریاد #کارگران را در نشریه‌ی «#گام» طنین‌انداز می‌کند به ۱۸ سال #زندان #محکوم می‌شود. این دو گفته بودند از سوی #وزارت_اطلاعات شکنجه شده‌اند. گفته می‌شود #امیرحسین_محمدی، #ساناز_الهیاری، #امیر_امیرقلی و #عسل_محمدی هم که همکار #سپیده_قلیان در نشریه‌ی گام بودند هر یک به ۱۸ سال #حبس محکوم شدند. 👈 ادامه

📺 ویدئو: روایتی از وکلای زندانیان سیاسی را تماشا کنید.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |