جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.32K subscribers
66 photos
20 videos
1 file
627 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com
Download Telegram
❇️ درنگی پیرامون حادثه‌ی کشته‌شدن همسر دوم محمدعلی نجفی

#جامعه #حادثه #خشونت #قتل #میترا_استاد #نجفی #محمدعلی_نجفی #مردسالاری #رانت #ایدئولوژی #زنان #برابری_جنسیتی

🖌 احمد بخارایی | دانش‌یار جامعه‌شناسی

🗓 دوشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۸

… در وقوع یک حادثه از جمله شلیک به همسر دوم از سوی محمدعلی نجفی، علت‌ها و دلیل های مختلفی وجود دارد که در این مورد خاص، برخی از آنها از سطح خرد تا کلان عبارتند از:
ـ تشدید میل جنسی در مردان تحت ساختار فرهنگی موجود با محوریت تمایلات جنسیتی در ایران اسلامی،
ـ ضعف و ناهمواری بستر رسمی و غیر رسمی برای تعاملات اجتماعی زنان،
ـ داغ‌بودن بازار اتهام‌زنی که ریشه در تزلزل اعتماد اجتماعی و احساس ناتوانی و پوچی دارد،
ـ مشتبه‌شدن و تفسیر ناصحیح از «امر سیاسی» نزد نخبگان حکومتی در میان عناصر جناح‌های سیاسی راست و چپ به علت بسته‌بودن دایره‌ی گردش نخبگان در چهار دهه‌ی اخیر در ایران به طور خاص،
ـ عدم شکل‌گیری گروه‌های مرجع و قانونی دفاع از حقوق زنان،
ـ تصلب رسانه‌ای و منبرگونه‌گی رسانه‌ی ملی در ایران در هنگام تحلیل پدیده‌های اجتماعی و سیاسی، - مقدس‌پنداری امر سیاسی و سیاسیون در این دیار که عامل تشدید و تعمیق مشروعیت ناکارآمد شده است.... و عوامل دیگری از این دست …

… اما اگر این‌ علل و دلایل را موقتاً از صحنه‌ی تحلیل کنار بگذاریم و اگر «فرض» کنیم که در حادثه‌ی به قتل رسیدن میترا استاد به دست محمدعلی نجفی، آثاری از نظام اطلاعاتی ـ امنیتی مشاهده می‌شود (با فرض انتقام‌جویی نسبت به افشاگری دکتر نجفی از عمل‌کرد رانت‌محور دکتر قالیباف در شهرداری یا هم‌سویی نجفی با اصلاح‌طلبان یا …) آن وقت باید گفت: «از کوزه همان برون تراود که در اوست»! …

… در تحلیل‌های حادثه‌ی قتل اخیر، کمتر دیدم به این موضوع اشاره شود که ارتباط «احتمالی» میترا استاد با مقامات اطلاعاتی، در امتداد همان نظام امنیتی و گزینشی است که مجموعه‌ی نظام جمهوری اسلامی (اعم از جناب نجفی و نجفی‌ها) آن را «کم‌وبیش» آفریدند و «مستقیم و غیرمستقیم» مدیریت کردند. یادمان باشد که #قتل‌های_زنجیره‌ای در زمانی اتفاق افتاد که ریاست جمهور به جناب هاشمی و سردمداران حزب سازندگی و هم‌حزبی‌های جناب نجفی، تعلق داشت …

… این نفوذ به حریم خصوصی، در زمانی که دکتر نجفی در مقام عالی وزارت آموزش و پرورش هم بود، در وزارت متبوعه در قالب گزینش و نظارت‌های حراستی، جریان داشت. حالا طبیعی است که در نظام مردسالار، از زن‌های آسیب‌پذیر به عنوان طعمه هم استفاده شود یا اصلاً نشود و «زن» برای دفاع از موضع متزلزل خود به چنین رویه‌ای روی آورد …

… در تحلیل حوادثی مانند قتل میترا استاد (با فرض مذکور مبنی بر دخالت عناصر اطلاعاتی)، آیا متغیر مستقل و علت اصلی، «ارتباط مقتول به عنوان پرستو با مراکز اطلاعاتی» است یا فراتر و قبل از آن، علت بزرگ‌تر و ریشه‌ای‌تر عبارت است از: «ساختار امنیتی معطوف به ایدئولوژی که چپ و راست، آن را تقویت کرده‌اند»؟ این نگاه تحلیلی دارای بافت ساده‌ای است که کم‌وبیش در تحلیل‌های اخیر پیرامون این واقعه، مغفول مانده است.

لطفاً نگویید که نویسنده نسبت به تخصص و ویژگی‌های شخصیتی دکتر نجفی، کم‌اطلاع است!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

:: دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها
👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سه‌شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۸

❇️ ظهر عاشورای ۱۹ شهریور و مظلومیت شهروندان

به ظهر #عاشورا در ۱۹ شهریور ۹۸ نزدیک می‌شویم. صدای طبل‌ها در دسته‌ی #عزاداری از دور به گوش می‌رسد. دارم به امشب و شام غریبانی که #شیعیان برای #اسارت #زینب و کاروان اسرای عاشورا به پا می‌دارند فکر می‌کنم. ذهنم به اطراف، پرواز می‌کند. هیاهویی در درونم به پا است. کجاییم و چه می‌کنیم؟ کدام‌یک از دردها را فریاد بزنم؟ چه می‌خواستیم و چه شد! برای #مظلومیت و آزاده‌گی #حسین، سینه‌ها چاک و امشب برای اسارت زینب، اشک‌ها سرازیر می‌‌شوند و این برای واقعه‌ای است که قرن‌ها قبل اتفاق افتاده. چگونه است که برای آن واقعه‌ی قدیمی دل‌ها می‌شکند و سینه‌ها از ضربت‌ها سرخ می‌شود اما به پیرامون خود توجه نمی‌شود؟ به نام حسین و زینب، حاکمیتی شکل می‌گیرد اما آن کجا و این کجا! دیروز شنیدیم #دختر_آبی، همان #سحر_خدایاری که چهار روز پیش در اثر #خودسوزی در #اعتراض به روند #داد‌گاه‌ در بیمارستان جان باخت از سوی #نیروهای_امنیتی ابتدا خانواده‌اش فرا خوانده شدند و توجیه و #تهدید شدند که مصاحبه‌ای نداشته باشند و سپس جسدش دفن و پس از آن خبر مرگش (بخوانید: #قتل #اجتماعی ـ #سیاسی) دیروز منتشر شد. «سحر» در اسفند ۹۷ هنگام ورود به استادیوم #آزادی دستگیر شد و شش ماه در بلا‌تکلیفی و رفت‌وآمد به دادگاه بود تا شمشیر داموکلس #قاضی، بالای سرش مانند هیولایی آزارش دهد. سحر تصمیم به خودسوزی گرفت و به جان‌گداز‌ترین شکل، خود را فدای ورود آزاد #زنان به #ورزشگاه #آزادی کرد. تندیس او در بدو ورود به ورزشگاه آزادی باید نصب شود. اینک صدای طبل‌ها بلند شده‌اند و به ظهر #عاشورا نزدیک می‌شویم. ذهنم از سحر عزیز، به سمت #اسرا می‌رود. #یاسمن_آریایی، #منیژه_عرب‌شاهی و #مژگان_کشاورز از مخالفان #حجاب_اجباری در ماه گذشته روی هم به ۵۵ سال و نیم #حبس #تعزیری محکوم شدند و در زمان #محاکمه در دادگاه به #وکیل دسترسی نداشتند. ذهنم را مرور می‌کنم به همراه صدای طبل‌ها که هر لحظه بلندتر می‌شود فعالان #محیط_زیست را به یاد می‌آورم. ۸ #فعال_محیط_زیست یک سال و نیم است که در بازداشت‌اند. #مراد_طاهباز، #سام_رجبی، #امیرحسین_خالقی، #هومن_جوکار، #سپیده_کاشانی، #نیلوفر_بیانی، #طاهر_قدیریان و #عبدالرضا_کوهپایه به #اتهام «#افساد_فی‌الارض و #جاسوسی و همکاری با دول متخاصم» در اسارت‌اند. #نیلوفر_بیانی در جلسه‌ی دوم دادگاه‌ش گفته بود که تحت فشار و تهدید #بازجویان #اعتراف کرده است. به‌یاد زنده‌یاد #کاووس_سید_امامی افتادم که در سال ۹۶ در #زندان #اوین #خودکشی «کرده‌ شد». او هم متهم به این بود که محیط زیست و #طبیعت را محترم می‌شمارد و برای حفظ #حاکمیت_مذهبی در ایران نسبت به طبیعت، اولویت قائل نیست! ذهنم به قبل‌تر سفر می‌کند، #محمود_علوی، #وزیر_اطلاعات در دوازدهم همین ماه گفته بود ۵۳ نفر بازداشت شده در پرونده‌ی #متهمان #ترور #دانش‌مندان #هسته‌ای از جمله #مازیار_ابراهیمی که سال‌ها در بازداشت و #شکنجه و #اعتراف‌گیری به اجبار و تهیه‌ی برنامه‌ی دروغین تلویزیونی «#کلوپ_ترور» بودند با پرداخت چهار میلیارد تومان(!) مورد دل‌جویی و آزادی قرار گرفتند. قبل از آن، #مجید_جمالی_فشی به اتهام ترور دکتر #مسعود_علی_محمدی #اعدام شده‌بود و ظاهراً فرصت پیدا نکرد تا ندای مظلومیتش را با صدای طبل‌ها به گوش من و شما برساند. چه می‌گویم، چه می‌نویسم، چه می‌شنوید: پرداخت مبلغی معادل خرید یک ماشین لوکس به مجموع ۵۳ متهم مظلوم پس از ماه‌ها و بلکه سال‌ها اسارت و نابودی جسم و روح و امید و حیات! صدای طبل‌ها در دسته‌ی #عزاداری بلندتر شده‌است اما تمرکز می‌کنم و به یاد فعالان کارگری و مدنی مرتبط با مطالبات #کارگران نیشکر #هفت‌تپه می‌افتم. آنها هم اینک در اسارت‌اند. #اسماعیل_بخشی، کارگری که فریاد می‌زند و حقوق ماهیانه‌اش را طلب می‌کند به اتهام اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه #امنیت_ملی و فعالیت تبلیغی علیه #نظام و نشر اکاذیب به ۱۴ سال #حبس در هفته‌ی گذشته محکوم می‌شود. #سپیده_قلیان که فریاد #کارگران را در نشریه‌ی «#گام» طنین‌انداز می‌کند به ۱۸ سال #زندان #محکوم می‌شود. این دو گفته بودند از سوی #وزارت_اطلاعات شکنجه شده‌اند. گفته می‌شود #امیرحسین_محمدی، #ساناز_الهیاری، #امیر_امیرقلی و #عسل_محمدی هم که همکار #سپیده_قلیان در نشریه‌ی گام بودند هر یک به ۱۸ سال #حبس محکوم شدند. 👈 ادامه

📺 ویدئو: روایتی از وکلای زندانیان سیاسی را تماشا کنید.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت در عدم تحول فرهنگی

🗓 سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی ریشه‌های #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… پدیده‌هایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیده‌هایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاع‌رسانی می‌شوند. مادری که کودکش آزار می‌دهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشی‌هایی که در جامعه مشاهده می‌کنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتار‌های ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول می‌کند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینه‌ی بالای زندگی، میزان بی‌کاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف می‌شوند …

… شرط کافی برای بروز پدیده‌های نامطلوب و آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودک‌آزاری مادر در اینستاگرام می‌توان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه می‌کنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه می‌بینند؟ چه رابطه‌ای بین خود و فرزندشان تعریف می‌کنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزه‌ی فرهنگ می‌گنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …

…مسئله‌ی دیگر توسعه‌نیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شده‌ایم و الگو‌های رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشی‌های مختلف، و سایر آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیین‌کننده را ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانه‌ها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت می‌شوند و این انحصار را در رسانه‌ها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان می‌دهد. یعنی در این کانون‌ها نیز صدا‌هایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت می‌یابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …

#نظام_آموزشی کشور، کتاب‌های درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعه‌پذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت می‌کند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را می‌سازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیاز‌های جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به هم‌نوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف می‌شوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #هم‌زیستی_مسالمت‌آمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعه‌شناسی مشاهده می‌کنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیض‌‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بی‌اعتمادی نسبت به آینده‌ی خود را ندارد و کم‌تر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشی‌نگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه می‌کند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش می‌یابد، آن‌چنان‌که در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کرده‌اند، این مسائل در کنار بی‌کاری، کم‌رنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بین‌المللی ناموفق، بخشی‌نگری و غیره همگی نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بی‌معنا می‌شود …

#بی‌هنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمی‌کنند. اما در خانواده‌های امروزی و به‌ویژه در نسل جوان شاهد بی‌هنجاری و بی‌الگویی هستیم، گویی این خانواد‌ها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همه‌ی این موارد برون‌داد مجموعه‌ی یک نظام بیمار است …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| "کلثوم"، قربانی #نظام_مردسالار مشروع!

| سه‌شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آفتاب یزد» با احمد بخارایی درباره‌ی #قتل مردان مازندرانی | منتشرشده در ۱۳ شهریور ۱۴۰۲:
https://aftabeyazd.ir/17136

| نمایش گزارش:👇
https://aftabeyazd.ir/17146


#احمد_بخارایی: عزیزان، در این گفت‌وگو به عوامل آشکار و پنهان در سه سطح: خرد، میانه و کلان در بروز پدیدارهایی مانند #همسرکشی و ابزارانگاری #زنان مظلوم در ایران اسلامی پرداختم.

«در چنین مواقعی (مواجهه با یک پدیدار)، صرفاً اگر در سطح خُرد متوقف شویم، اسیر برخی کلیشه‌ها خواهیم شد که نهایتاً به یک سری «توصیه» بسنده خواهیم کرد اما «پدیدارها» را باید «سه سطحی» دید:
ـ سطح خُرد: یعنی خانواده و انواع باید‌ها و نباید ها
ـ سطح میانه: سازمان ها
ـ سطح کلان: ساختارها، نگاه اجتماعی، نگاه جامعه شناسی، بررسی بر اساس جامعه شناسی سیاسی و مداقه در تمامی خرده دلایلی که در نهایت محصولی به نام:« «قتل‌های سریالی مردان مازندرانی» » به دست می‌دهد.
عدم توجه به سطح کلان و میانه و متوقف شدن در سطح خُرد هیچ ارزشی ندارد مگر آن که برای مان انتشار خبر مهم باشد و بس!

نکته اول: ما فاقد «نظام جامع رفاه اجتماعی» هستیم!
از دو زاویه می‌شود این موضوع را تحلیل کرد: یکی از زاویه نگاه مرد، یکی از زاویه نگاه زن.
از زاویه نگاه مرد، با توجه به سن مقتول، بحث سالمندان در جامعه ما مطرح می‌شود. ما با سیر صعودی سالمندان مواجه هستیم(چه از 60 سال به بالا در نظر بگیریم و چه از 65 سال به بالا) و از آن جایی که هرم سنی به سمت سالخوردگی جامعه در حرکت است پس تعداد سالمندان روز به روز بیشتر می‌شود. و ما یک نظام جامع رفاه اجتماعی تعریف شده برای سالمندان مان نداریم، سالمندان به نحوی «رها شده» هستند. خانواده نیز دچار تغییر شده‌اند یعنی، از شکل گسترده به شکل هسته‌ای و حتی از هسته‌ای نیز عقب نشینی کرده‌اند و با تأخیر سن ازدواج مواجه هستیم و از این رو حتی خانواده‌های هسته‌ای نیز با تهدید رو به رو شده‌اند حال اگر به این موضوعات، تعداد کمِ فرزندان در خانواده را نیز اضافه کنیم و به تغییر در نوع نگاه فرزندان(جوان‌تر ها) نیز دقت کنیم زیرا نوع نگاه با گذشته، تفاوت فاحشی دارد.
وقتی می‌گوییم نگاه‌ها تغییر کرده بدان معنا است که اندیشه ی جوانان در حوزه خانه و خانواده؛ مدرن تر، جدید تر، خودمحورتر از دیگرخواهانه به گونه‌ای که در گذشته بوده، است. پس تا اینجای ماجرا؛ یک: ما فاقد یک نظام جامع رفاه اجتماعی هستیم که نتیجه‌اش می‌شود رهاشدگی سالمندان و دو: خانه و خانواده هم متحول شده و دیگر توجه چندان به سالمندانِ درون خانواده ندارد.
> حرکت از نگاه عاطفی به نگاه «هزینه ـ فایده» ای!
ماحصل آن چه تا حالا بیان شد به یک تحول دردآورتر می‌رسد و آن حرکت از نگاه عاطفی به نگاه «هزینه ـ فایده» ای!
حال اگر همه ی موارد را در کنار هم قرار دهیم و به موضوعاتی چون تغییر جایگاه خانواده، پناهگاه نبودن و حامی نبودن خانواده و این تغییر نگاه توجه کنیم لاجرم به رهاشدگی سالمندان خواهیم رسید که خود آغاز ماجرا است.
در این جا گریزی هم باید زد به ساختارها که وقتی برای داشتن یک نظام جامعه رفاه اجتماعی نمی‌اندیشد پس لابد دیگر به مردم، ورای همه ی مرزبندی‌های مثلاً خودی و غیر خودی نیز توجه نمی‌کند. کافی است بدانید «نظام جامع رفاه اجتماعی» از سال 84 تا به الان مسکوت باقی مانده است!
در ادامه ی نگاه از زاویه مرد، یک انسان در همین فضای رها شدگی، حق زندگی هم دارد یعنی می‌تواند با تمام مختصات ذهنی خود به یک زن هم فکر کند. در همین فضا خیلی زود مقهور نگاه «مردسالارانه» می‌شود.
در نگاه مردسالارانه، نگاه به زن یک نگاه ابزاری است، هرچه زن زیبا‌تر و جذاب تر، بهتر!
در ساختارهای منفعل که رهاشدگی بخشی از آن است، جایگاه برتر قائل شدن برای یک مرد جای هیچ پرسش و تحلیلی باقی نمی‌گذارد؛ یعنی مرد جایگاه برتری دارد، در چنین فضایی، شاید اصلا فرصت دیگر بررسی‌ها نیز داده نشود و به سادگی پای زنی به ماجرا باز شود که در ذهن صدها نقشه و برنامه دارد که خود آن زن نیز بخشی از همین مسیر را در آن سوی ماجرا پیموده است یعنی وقتی در بین برخی از ماها به یک زن از منظر ابزاری نگریسته شود لابد آن زن نیز با تن دادن به همین نوعِ نگاه، برای خود حقی قائل می‌شود که به سراغ مردانی برود مسن تر، ثروتمند‌تر و دارای جذابیت‌های اجتماعی بیشتر.
> به همان اندازه ی مرد سالمند دچار رهاشدگی است زنان نیز هستند
دیگر سوی قصه اما یک زن است، زنی که مشترک با مردها در جامعه‌ای زندگی می‌کند که رهاشدگی را به او نیز تحمیل کرده است،| ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/09/blog-post.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |