❇️ #فروپاشی_اجتماعی در فقدان «#آیندهنگری»
🗓 سهشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی ناامیدی به آینده و فروپاشی اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۷۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… بسته به اینکه در چه موضعی قرار داریم از چهار زاویه میشود به این پرسش که: «#آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟» پاسخ داد. من به آنها علتهای چهارگانه میگویم …
… در یک نگاه سطحی و عوامانه، ما «آینده» داریم چون «فردا» زندهایم و بسا افراد عادی خدا را هم شکر کنند که زندهاند …
… در جامعهی ما و در میان بسیاری از #جوانان، بحران معنا و #بحران_امید به آینده و حتی نومیدی نسبت به وجود یک گام به جلو مشاهده میشود …
… اگر بخواهم مقولهی «آینده» را به تفکیک #فرد، #جامعه و #حکومت بیان کنم و بگویم چه وجهی پیدا میکند، از «جنبهی ایجابی» آن یعنی این که بگویم فرد، جامعه و حکومت باید اینگونه باشند و این ویژگیها را داشته باشد، فاصله میگیرم. چون برای برخی مفاهیم چنین کاری ممکن نیست. اما من «جنبهی سلبی» آن را بیان میکنم. یعنی میگویم یک فرد، یک جامعه یا یک حکومت چه چیزهایی نباید داشته باشند تا بتوانیم به آنها بگوییم #آیندهنگر هستند …
… به لحاظ جامعه و حکومت، من از اندیشههای
«ملوین سیمن» الگو میگیرم. ببینید، جامعهای آیندهنگر هست که احساس بیگانگی از جامعه در بین اعضای آن وجود نداشته باشد. وجود این احساس بیگانگی یعنی اینکه آدمها احساس کنند یک مجمعالجزایر هستند، در واقع #فردیت بر جمعیت مقدم است، یعنی در یک جامعه منافع فردی بر منافع جمعی مقدم میشود، به اعتباری با جامعهی «#اتمیزه» شده سروکار داریم. یعنی انگار آدمها در یک جامعه نسبت به دیگران فقط یک نوع قرابت مکانی دارند، اما از قرابت اندیشهای خبری نیست. در این شرایط آدمها احساس بیگانگی از جامعه میکنند و هرچقدر این احساس در بین افراد کمتر باشد یا نباشد، آن جامعه آیندهنگرتر میشود …
… آدمهایی که دچار احساس ازخودبیگانگی یا دچار احساس پوچی یا ناکارآمدی یا دچار احساس بیگانگی از جامعه میشوند به دو شکل واکنش نشان میدهند که یکی به صورت #انزوا و دیگری در نقطهی مقابل آن به صورت #طغیان است. در مورد انزوا، فرد وقتی منزوی میشود در یک مورد به شکل #خودکشی پدیدار می شود که طبق آمارها حدود ۷۵% خودکشیها ریشه در #ناامیدی نسبت به آینده دارد …
… جدا از انزوا، فرد نومید نسبت به آینده میتواند درگیر طغیان هم شـود و الگوهای موجود را زیر پا بگذارد. این طغیان ممکن است نسبت به #قانون باشد که فوری میگویند فرد #مجرم است، اما نمیگویند که جامعه این آدم را به این نقطه رسانده که امید نداشته باشد و انگار چارهای جز این ندارد که طغیان کند.
مگر مدتی قبل نگفتند که بیش از ۵۰% سارقین برای بار اول سرقت کردهاند؛ این فاجعه است …
… به تعبیر «آلبر کامو» آدمها یا باید با یک پرسش در ذهنشان درگیر باشند، مانند یک فیلسوف که سالها با پرسش، ذهن خودش را درگیر میکند، یا اینکه آدمها باید یک افق نوری را ببینند تا به سمت آن حرکت کنند، بنابراین راه رهایی از پرسش «چرا من زنده هستم؟» یا به حرکت ذهنی مانند فیلسوف نیاز دارد، یا به یک حرکت عینی و ملموس که متأسفانه در جامعهی ما این دو با تشکیک و تردید مواجه است …
… آلبر کامو یک جملهای دارد که میگوید: «پوچی سیاست یعنی اصرار دولتها بر معنابخشی به رنج توجیهناپذیری که بر شهروندان خود تحمیل میکنند.» بنابراین شما نگاه کنید در چنین شرایطی #نظام_سیاسی بسیار تعیینکننده است. وقتی پوچی از بالا معنا مییابد و سپس به جامعه و فرد تسری پیدا میکند شما در خروجی به طور مصداقی شاهد خودکشی یا #اعتیاد خواهید بود …
… معتقدم در جامعهی ما فروپاشی سیاسی اتفاق نیفتاده است، اما فروپاشی اجتماعی اتفاق افتاده است …
… «#فروپاشی_اقتصادی» برای صاحبان #سرمایه، نقطهی پایان است که نظام #سرمایه_داری از آن خوف دارد. «#فروپاشی_سیاسی» برای صاحبان #قدرت، دردآور است. «#فروپاشی_فرهنگی» برای صاحبان #ایدئولوژی غیر قابل تحمل است، اما «#فروپاشی_اجتماعی» برای اندیشههایی که درد انسان را دارند و از قوت استدلال و شدت کنش برخوردارند غیر قابل پذیرش و غیر قابل تحمل است …
… انسان ایرانی که دیروز و امروز و فردا از ظرافت در انسانورزی برخوردار بوده و هست، فروپاشی اجتماعی برای او پایان دردآور خط است. در این میان، صاحبان قدرت در جامعهی ما به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته همچنان #فروپاشی سیاسی را پایان خط قلمداد میکنند و بنابراین، همچنان خود را ایستاده فرض میکنند. اما دستهی دوم که غایت نظام سیاسی سالم را استحکام اجتماعی میدانستند با مشاهدهی فروپاشی اجتماعی در خود و نظام اندیشهای و مدیریتی و ساختارهای خود، تشکیک میکنند …
🗓 سهشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی ناامیدی به آینده و فروپاشی اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۷۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… بسته به اینکه در چه موضعی قرار داریم از چهار زاویه میشود به این پرسش که: «#آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟» پاسخ داد. من به آنها علتهای چهارگانه میگویم …
… در یک نگاه سطحی و عوامانه، ما «آینده» داریم چون «فردا» زندهایم و بسا افراد عادی خدا را هم شکر کنند که زندهاند …
… در جامعهی ما و در میان بسیاری از #جوانان، بحران معنا و #بحران_امید به آینده و حتی نومیدی نسبت به وجود یک گام به جلو مشاهده میشود …
… اگر بخواهم مقولهی «آینده» را به تفکیک #فرد، #جامعه و #حکومت بیان کنم و بگویم چه وجهی پیدا میکند، از «جنبهی ایجابی» آن یعنی این که بگویم فرد، جامعه و حکومت باید اینگونه باشند و این ویژگیها را داشته باشد، فاصله میگیرم. چون برای برخی مفاهیم چنین کاری ممکن نیست. اما من «جنبهی سلبی» آن را بیان میکنم. یعنی میگویم یک فرد، یک جامعه یا یک حکومت چه چیزهایی نباید داشته باشند تا بتوانیم به آنها بگوییم #آیندهنگر هستند …
… به لحاظ جامعه و حکومت، من از اندیشههای
«ملوین سیمن» الگو میگیرم. ببینید، جامعهای آیندهنگر هست که احساس بیگانگی از جامعه در بین اعضای آن وجود نداشته باشد. وجود این احساس بیگانگی یعنی اینکه آدمها احساس کنند یک مجمعالجزایر هستند، در واقع #فردیت بر جمعیت مقدم است، یعنی در یک جامعه منافع فردی بر منافع جمعی مقدم میشود، به اعتباری با جامعهی «#اتمیزه» شده سروکار داریم. یعنی انگار آدمها در یک جامعه نسبت به دیگران فقط یک نوع قرابت مکانی دارند، اما از قرابت اندیشهای خبری نیست. در این شرایط آدمها احساس بیگانگی از جامعه میکنند و هرچقدر این احساس در بین افراد کمتر باشد یا نباشد، آن جامعه آیندهنگرتر میشود …
… آدمهایی که دچار احساس ازخودبیگانگی یا دچار احساس پوچی یا ناکارآمدی یا دچار احساس بیگانگی از جامعه میشوند به دو شکل واکنش نشان میدهند که یکی به صورت #انزوا و دیگری در نقطهی مقابل آن به صورت #طغیان است. در مورد انزوا، فرد وقتی منزوی میشود در یک مورد به شکل #خودکشی پدیدار می شود که طبق آمارها حدود ۷۵% خودکشیها ریشه در #ناامیدی نسبت به آینده دارد …
… جدا از انزوا، فرد نومید نسبت به آینده میتواند درگیر طغیان هم شـود و الگوهای موجود را زیر پا بگذارد. این طغیان ممکن است نسبت به #قانون باشد که فوری میگویند فرد #مجرم است، اما نمیگویند که جامعه این آدم را به این نقطه رسانده که امید نداشته باشد و انگار چارهای جز این ندارد که طغیان کند.
مگر مدتی قبل نگفتند که بیش از ۵۰% سارقین برای بار اول سرقت کردهاند؛ این فاجعه است …
… به تعبیر «آلبر کامو» آدمها یا باید با یک پرسش در ذهنشان درگیر باشند، مانند یک فیلسوف که سالها با پرسش، ذهن خودش را درگیر میکند، یا اینکه آدمها باید یک افق نوری را ببینند تا به سمت آن حرکت کنند، بنابراین راه رهایی از پرسش «چرا من زنده هستم؟» یا به حرکت ذهنی مانند فیلسوف نیاز دارد، یا به یک حرکت عینی و ملموس که متأسفانه در جامعهی ما این دو با تشکیک و تردید مواجه است …
… آلبر کامو یک جملهای دارد که میگوید: «پوچی سیاست یعنی اصرار دولتها بر معنابخشی به رنج توجیهناپذیری که بر شهروندان خود تحمیل میکنند.» بنابراین شما نگاه کنید در چنین شرایطی #نظام_سیاسی بسیار تعیینکننده است. وقتی پوچی از بالا معنا مییابد و سپس به جامعه و فرد تسری پیدا میکند شما در خروجی به طور مصداقی شاهد خودکشی یا #اعتیاد خواهید بود …
… معتقدم در جامعهی ما فروپاشی سیاسی اتفاق نیفتاده است، اما فروپاشی اجتماعی اتفاق افتاده است …
… «#فروپاشی_اقتصادی» برای صاحبان #سرمایه، نقطهی پایان است که نظام #سرمایه_داری از آن خوف دارد. «#فروپاشی_سیاسی» برای صاحبان #قدرت، دردآور است. «#فروپاشی_فرهنگی» برای صاحبان #ایدئولوژی غیر قابل تحمل است، اما «#فروپاشی_اجتماعی» برای اندیشههایی که درد انسان را دارند و از قوت استدلال و شدت کنش برخوردارند غیر قابل پذیرش و غیر قابل تحمل است …
… انسان ایرانی که دیروز و امروز و فردا از ظرافت در انسانورزی برخوردار بوده و هست، فروپاشی اجتماعی برای او پایان دردآور خط است. در این میان، صاحبان قدرت در جامعهی ما به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته همچنان #فروپاشی سیاسی را پایان خط قلمداد میکنند و بنابراین، همچنان خود را ایستاده فرض میکنند. اما دستهی دوم که غایت نظام سیاسی سالم را استحکام اجتماعی میدانستند با مشاهدهی فروپاشی اجتماعی در خود و نظام اندیشهای و مدیریتی و ساختارهای خود، تشکیک میکنند …
❇️ منزوی شدهایم نه فردگرا!
🗓 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی آفتاب یزد با #احمد_بخارایی، سعید معدنی و علیرضا شریفی دربارهی چالشهای اجتماعی ناشی از #کرونا | منتشرشده در شمارهی ۵۹۱۷، پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… در اوایل شیوع این بیماری، من دربارهی مواهب و کارکردهای مثبت این بیماری صحبت کردم اما عمدتاً افراد در تب و تاب دیدن جنبههای منفی این بیماری بودند …
… در این دوران آدمها فرصت میکنند که به خلوت خود بروند، فکر کنند و سنجش توانایی نظامهای سیاسی اجتماعی در کنترل موارد پیشبینی نشده اتفاق میافتد …
… هر پدیدهای در متن اجتماعی خودش در یک #جامعه قابل تحلیل است …
… در متن اجتماعی کشورهای توسعه یافته در ایام کرونایی، #فردگرایی اتفاق افتاده زیرا زمانی که افراد مجبور میشوند برای رعایت پروتکلها از محل کار خود فاصله بگیرند تقریباً بستر فراهم است تا به خانههای خود میروند و از راه دور با استفاده از ارتباطات نوین کار خود را انجام میدهند. فرصتی هم به دست میآورند که به خودشان و دنیای پیرامونشان بیشتر توجه کنند …
… در جامعهی ما افراد اگر به محل کار خود نروند با مشکلاتی مواجه میشوند که شرایط جدید برایشان غیرقابل تحمل میشود، به عبارتی آن قدر واقعیتهای اقتصادی گریبانشان را میگیرد تا زندگی برایشان به مرگ تدریجی تبدیل شود …
… امروز شرایط دانشجویان هم مناسب نیست و شرایط درسخواندن دانشجویان و جدیت در درسها مهیا نیست …
… در جامعهی ما افراد در لاک خود فرو رفتهاند. سر در لاک فرو بردن خیلی متفاوت است با گفتوگو با خود. گفتوگو با خود زمانی اتفاق میافتد که یک انسان، دردمند باشد و به لحاظ اجتماعی متعهد باشد. جامعهی ما در روزهای کرونایی به سمت "فردگرایی غیر متعهدانه" رفته است. فردگرایی درست، آن فردگرایی است که رابطهی دیالکتیکی با جمع دارد نه اینکه به بیتفاوتی نسبت به جمع تبدیل شود. اینجا هر گروهی ساز خودش را میزند. این فردگرایی نیست، #انزوا و بحران است …
… کارکرد مثبت پدیده کرونا این است که افراد بالاخره از هیاهوسالاری و پناهبردن به جمع برای فرار از خود یک مقدار فاصله گرفتهاند. همچنین افراد مقابله با #بحران را تمرین میکنند و نیز آزمون توانسنجی نظام اقتصادی اجتماعی اتفاق میافتد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی آفتاب یزد با #احمد_بخارایی، سعید معدنی و علیرضا شریفی دربارهی چالشهای اجتماعی ناشی از #کرونا | منتشرشده در شمارهی ۵۹۱۷، پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… در اوایل شیوع این بیماری، من دربارهی مواهب و کارکردهای مثبت این بیماری صحبت کردم اما عمدتاً افراد در تب و تاب دیدن جنبههای منفی این بیماری بودند …
… در این دوران آدمها فرصت میکنند که به خلوت خود بروند، فکر کنند و سنجش توانایی نظامهای سیاسی اجتماعی در کنترل موارد پیشبینی نشده اتفاق میافتد …
… هر پدیدهای در متن اجتماعی خودش در یک #جامعه قابل تحلیل است …
… در متن اجتماعی کشورهای توسعه یافته در ایام کرونایی، #فردگرایی اتفاق افتاده زیرا زمانی که افراد مجبور میشوند برای رعایت پروتکلها از محل کار خود فاصله بگیرند تقریباً بستر فراهم است تا به خانههای خود میروند و از راه دور با استفاده از ارتباطات نوین کار خود را انجام میدهند. فرصتی هم به دست میآورند که به خودشان و دنیای پیرامونشان بیشتر توجه کنند …
… در جامعهی ما افراد اگر به محل کار خود نروند با مشکلاتی مواجه میشوند که شرایط جدید برایشان غیرقابل تحمل میشود، به عبارتی آن قدر واقعیتهای اقتصادی گریبانشان را میگیرد تا زندگی برایشان به مرگ تدریجی تبدیل شود …
… امروز شرایط دانشجویان هم مناسب نیست و شرایط درسخواندن دانشجویان و جدیت در درسها مهیا نیست …
… در جامعهی ما افراد در لاک خود فرو رفتهاند. سر در لاک فرو بردن خیلی متفاوت است با گفتوگو با خود. گفتوگو با خود زمانی اتفاق میافتد که یک انسان، دردمند باشد و به لحاظ اجتماعی متعهد باشد. جامعهی ما در روزهای کرونایی به سمت "فردگرایی غیر متعهدانه" رفته است. فردگرایی درست، آن فردگرایی است که رابطهی دیالکتیکی با جمع دارد نه اینکه به بیتفاوتی نسبت به جمع تبدیل شود. اینجا هر گروهی ساز خودش را میزند. این فردگرایی نیست، #انزوا و بحران است …
… کارکرد مثبت پدیده کرونا این است که افراد بالاخره از هیاهوسالاری و پناهبردن به جمع برای فرار از خود یک مقدار فاصله گرفتهاند. همچنین افراد مقابله با #بحران را تمرین میکنند و نیز آزمون توانسنجی نظام اقتصادی اجتماعی اتفاق میافتد …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت سیاسی در ایران: تشدید روند فروپاشی اجتماعی!
| آدینه ۳۰ تیر ۱۴۰۲
| گفتوگوی روزنامهی «آرمان امروز» با احمد بخارایی دربارهی خشونت سیاسی | منتشرشده در ۲۸ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=7417
| بخشی از صحبتهای #احمد_بخارایی در این گفتوگو:
به این موضوع کلیدی توجه کنید که #امنیت_جامعه با «#امنیت_حکومت» تفاوت زیادی دارد. چون مطالبهگرها خواستههای اقتصادی، سیاسی، صنفی، فرهنگی و … دارند و نباید با خشونت با آنها برخورد شود. چون آنها هدفی برای تهدید حاکمیت ندارند بنابراین نیازی به برخوردهای خشونتآمیز هم نیست. خشونت سیاسی در واقع اعمال باورهای غلط صاحبان قدرت در برابر #جامعه است که اگر بدون توجه به درخواست بهحق مردم، اعمال شود به سمت «#خشونت_ایجابی» و تثبیت فضای شبهاستبدادی سوق پیدا میکند. اگر در جامعهای مسائلی مانند «#تبعیض»، «#نابرابری»، «#فقر»، «#انزوا»، «طردشدگی از جامعه»، «#مهاجرت اجباری»، «#خشونت کلامی» و … عوامل مطالبهگریها باشند خشونت ایجابی و حداکثری از سوی #نظام_سیاسی، نهایبه نتیجه نخواهد رسید و فقط روند #فروپاشی_اجتماعی را تشدید خواهد کرد یعنی پدیدهی مردم علیه مردم و مردم علیه نظام و نظام علیه مردم تعمیق خواهد شد. توجه داشته باشید که هرجایی ردپایی از «تحمیل» مشاهده کردیم یعنی به خشونت ایجابی نزدیکتر شدهایم حال در هر حوزهای باشد.
در دهههای اخیر به دلیل عدم برابری و تبعیضی که در جوامع وجود دارد شکاف بین دولت و مردم افزایش پیدا کرده است و تبعیض به وجود آمده نگران کننده است. حاکمان در همهی کشورهای جهان باید به این موضوع توجه کنند که اعمال خشونت در عرصهی سیاسی کارکرد «کوتاهمدت» دارد و متأسفانه همین موضوع نظرشان را جلب کرده است. آنها به این موضوع توجه نمیکنند که چنین سیاستی در میانمدت و درازمدت باعث انباشت مطالبات، عصبانیت و … در جامعه خواهد شد. این که مسئولان سیاسی و مجموعهی حاکمیت خطای تحلیلی خود را اصلاح نمیکنند به فروپاشی اجتماعی کمک بیشتری میکند. تجربه نشان داده که در هیچ کشوری نمیتوانند مقابل تفکر و اندیشه را بگیرند. شاید در کوتاهمدت بتوان محدودیتی ایجاد کرد ولی در میانمدت و درازمدت چالشهایی را به وجود میآورد. در نتیجه در هر مرحله مجبور است با خشونت بیشتری با شهروندان برخورد کنند. همهی افراد جامعه فرهیخته نیستند که بدانند باید چه کنشگری داشته باشند. بهترین کلیدواژه برای تغییر روند حاکمیت در اعمال خشونت، «تحول» است. این موضوع نه جنبهی #کودتا دارد و نه معنای #فروپاشی_سیاسی و #براندازی میدهد، یک سیستم سیاسی باید بتواند با شنیدن انتقادها خود را ارزیابی کند و تغییرات زیربنایی را در روند #حکمرانی ایجاد کند.
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| آدینه ۳۰ تیر ۱۴۰۲
| گفتوگوی روزنامهی «آرمان امروز» با احمد بخارایی دربارهی خشونت سیاسی | منتشرشده در ۲۸ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=7417
| بخشی از صحبتهای #احمد_بخارایی در این گفتوگو:
به این موضوع کلیدی توجه کنید که #امنیت_جامعه با «#امنیت_حکومت» تفاوت زیادی دارد. چون مطالبهگرها خواستههای اقتصادی، سیاسی، صنفی، فرهنگی و … دارند و نباید با خشونت با آنها برخورد شود. چون آنها هدفی برای تهدید حاکمیت ندارند بنابراین نیازی به برخوردهای خشونتآمیز هم نیست. خشونت سیاسی در واقع اعمال باورهای غلط صاحبان قدرت در برابر #جامعه است که اگر بدون توجه به درخواست بهحق مردم، اعمال شود به سمت «#خشونت_ایجابی» و تثبیت فضای شبهاستبدادی سوق پیدا میکند. اگر در جامعهای مسائلی مانند «#تبعیض»، «#نابرابری»، «#فقر»، «#انزوا»، «طردشدگی از جامعه»، «#مهاجرت اجباری»، «#خشونت کلامی» و … عوامل مطالبهگریها باشند خشونت ایجابی و حداکثری از سوی #نظام_سیاسی، نهایبه نتیجه نخواهد رسید و فقط روند #فروپاشی_اجتماعی را تشدید خواهد کرد یعنی پدیدهی مردم علیه مردم و مردم علیه نظام و نظام علیه مردم تعمیق خواهد شد. توجه داشته باشید که هرجایی ردپایی از «تحمیل» مشاهده کردیم یعنی به خشونت ایجابی نزدیکتر شدهایم حال در هر حوزهای باشد.
در دهههای اخیر به دلیل عدم برابری و تبعیضی که در جوامع وجود دارد شکاف بین دولت و مردم افزایش پیدا کرده است و تبعیض به وجود آمده نگران کننده است. حاکمان در همهی کشورهای جهان باید به این موضوع توجه کنند که اعمال خشونت در عرصهی سیاسی کارکرد «کوتاهمدت» دارد و متأسفانه همین موضوع نظرشان را جلب کرده است. آنها به این موضوع توجه نمیکنند که چنین سیاستی در میانمدت و درازمدت باعث انباشت مطالبات، عصبانیت و … در جامعه خواهد شد. این که مسئولان سیاسی و مجموعهی حاکمیت خطای تحلیلی خود را اصلاح نمیکنند به فروپاشی اجتماعی کمک بیشتری میکند. تجربه نشان داده که در هیچ کشوری نمیتوانند مقابل تفکر و اندیشه را بگیرند. شاید در کوتاهمدت بتوان محدودیتی ایجاد کرد ولی در میانمدت و درازمدت چالشهایی را به وجود میآورد. در نتیجه در هر مرحله مجبور است با خشونت بیشتری با شهروندان برخورد کنند. همهی افراد جامعه فرهیخته نیستند که بدانند باید چه کنشگری داشته باشند. بهترین کلیدواژه برای تغییر روند حاکمیت در اعمال خشونت، «تحول» است. این موضوع نه جنبهی #کودتا دارد و نه معنای #فروپاشی_سیاسی و #براندازی میدهد، یک سیستم سیاسی باید بتواند با شنیدن انتقادها خود را ارزیابی کند و تغییرات زیربنایی را در روند #حکمرانی ایجاد کند.
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
روزنامه آرمان امروز
حد و مرزهای «خشونت سیاسی»
آرمان امروز ، گروه سیاسی: خشونت پرهیزی یک اصل در جامعه امروزی است؛ با قاعدهای که هم حکمران و هم جامعه باید در تحقق آن بکوشد. اندکی تامل در رفتارهای سیاسی برخی از بازیگران عرصه سیاست، گویای عدم تحمل ، رواداری، صعه صدر، و مدارای سیاسی است؛ مسلهای که خشونت…
| ناهنجاریهای هنجار شده: فروپاشی اجتماعی در ایران!
| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مالخر شناسایی و دستگیر شدند. خدا میداند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر کیفقاپی از رایجترین جرمها ذکر شده. سن کیفقاپها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیفقاپی و مالخری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک میتوان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوهخواری که هنجار شده است. یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعهای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاریهاست!
آیا این دردآور نیست که در جامعهی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیفقاپی و گوشیقاپی میکنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بودهاند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشتهاند؟ آیا اینها مورد ظلم اجتماعی واقع نشدهاند به گونهای که در شرایطی به سر میبرند که مجبور به سرقت شدهاند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمیبایست پس از دستگیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟
اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشهاش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعهشناسی محافظهکارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمیخوریم:
۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه میشود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفهی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟
۲ـ بنا به نظریهی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفتهاند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار میزنند و در اینجا جامعه، آنها را کجرو قلمداد میکند. بر این اساس اگر در جامعهی ایران، پولدار شدن و یکشبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آنهایی که سردمداران این جامعهاند در فضای مهآلود رانت و باند، روزگار میگذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له میکنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه میشوند؟ مگر میشود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟
این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعیاش را در صحنههایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» میخورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتونخوابها و همانند همهی #کودکان_زبالهگرد جزو مظلومان جامعهاند.
به خود آییم!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
| چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳
| #احمد_بخارایی: پلیس آگاهی اعلام کرد که در اواخر سال ۱۴۰۲ حدود ۸۰۰۰ مالخر شناسایی و دستگیر شدند. خدا میداند چه تعداد دیگر وجود دارند که شناسایی نشدهاند. از سوی دیگر کیفقاپی از رایجترین جرمها ذکر شده. سن کیفقاپها در اکثر موارد حداکثر ۲۲ سال بوده. اگر بپذیریم که کیفقاپی و مالخری یک #جرم و بنابراین یک «#نابهنجاری» است اینک میتوان گفت این نابهنجاری، «#هنجار» شده است بسان #رشوهخواری که هنجار شده است. یکی از نشانههای #فروپاشی_اجتماعی در هر جامعهای عبارت از: هنجار شدن نابهنجاریهاست!
آیا این دردآور نیست که در جامعهی ما #جوانان زیر ۲۲ سال در سطح وسیع کیفقاپی و گوشیقاپی میکنند؟ آیا این جوانان مادرزاد، سارق بودهاند؟ آیا این جوانان استعداد دیگری نداشتهاند؟ آیا اینها مورد ظلم اجتماعی واقع نشدهاند به گونهای که در شرایطی به سر میبرند که مجبور به سرقت شدهاند؟ اگر عمدتاً جز «جبر بیرونی» عامل دیگری در رفتار مجرمانه اثرگذار است آیا نمیبایست پس از دستگیری و زندان رفتن، ارتکاب مجدد جرم را شاهد نبودیم؟ مسئولیت وجود فشارهای اجتماعی با چه کسی و کدام مرجع قانونی است؟
اگر در چهارچوب تئوری سوسیالیستی، رفتار مجرمانه تحلیل شود ریشهاش در وجود فاصله و شکاف طبقاتی و نیز در وجود تبعیض در توزیع نابرابر فرصتهای رشد و ارتقای اجتماعی است. اگر در چهارچوب جامعهشناسی محافظهکارانه، رفتار مجرمانه تحلیل شود به دو مؤلفه برمیخوریم:
۱ـ ضعف پیوند فرد و جامعه موجب بروز رفتارهای هنجارشکنانه میشود و یکی از عوامل این گسست بنا به نگاه #تریویس_هیرشی، ناشی از نبود سرگرمی و مشغولیت و به دنبالش، نبود تعهد است. حال آیا وظیفهی حاکمیت نیست که اشتغال و سرگرمی را تدارک ببیند؟
۲ـ بنا به نظریهی #رابرت_مرتون، مجرمان گاه افرادی هستند که اهداف اجتماعی را پذیرفتهاند اما چون وسائل لازم برای رسیدن به اهداف را در اختیار ندارند دست به «نوآوری» (به معنای منفی) در وسائل و ابزار میزنند و در اینجا جامعه، آنها را کجرو قلمداد میکند. بر این اساس اگر در جامعهی ایران، پولدار شدن و یکشبه ره صدساله رفتن به عنوان یک هدف و مقصد، ترویج و تبلیغ و اجرا شده باشد چرا باید یک جوان جنوب شهری که این هدف نهادینه شده را پذیرفته به دنبال خلق و ایجاد ابزارهای انحرافی لازم برای رسیدن به آن اهداف نباشد؟! آنهایی که سردمداران این جامعهاند در فضای مهآلود رانت و باند، روزگار میگذرانند و برای کسب قدرت و ثروت، دیگران را زیر پا له میکنند حال چرا یک جوان نباید به هر طریق به ثروتی برای امرار معاش دست یابد؟ قواعد اخلاقی در یک جامعه چگونه نهادینه میشوند؟ مگر میشود شما کاری کنید اما دیگران را از انجام همان کار برحذر دارید؟
این جوان دو راه دارد: یا #انزوا و #اعتیاد و #خودکشی را انتخاب کند یا وجود اجتماعیاش را در صحنههایی اثبات کند که برچسب «#مجرم» میخورد.
بسیاری از مجرمان همانند بسیاری از کارتونخوابها و همانند همهی #کودکان_زبالهگرد جزو مظلومان جامعهاند.
به خود آییم!
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها: 👇
| dr-bokharaei.com
| https://t.me/dr_bokharaei
| https://www.youtube.com/@AhmadBokharaei/playlists
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist