کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
316 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.

┅─┅─═✾😀✾═─┅─┅

🍃۞ در حدیث شریف نبوی (صلّی الله علیه و آله) آمده است که:

🔻ماه رجب؛
➊☜ ماه #استغفار است ֎⇦『 #تخلیه

🔻و ماه شعبان؛
➋☜ ماه #صلوات است ֎⇦『 #تحلیه

🔻و ماه رمضان، ماهِ؛
➌☜ #تهلیل (لا إله الّا الله)
➍☜ #تکبیر (الله اکبر)
➎☜ #تحمید (الحمد للّه)
➏☜ #تمجید (اذکار مختلف دارد)
➐☜ و #تسبیح (سبحان الله)
است ֎⇦『 #تجلیه』.

📚بحار الأنوار، ج‏۹۴، ص۷۷


♦️۞ و امّا؛ تمام هفت فقرۀ فوق؛ جلوۀ یک حقیقت است که از باطنُ البواطنِ خفا، تا ظاهرُ الظّواهر جَلا، ممدود و کشیده است.
و این اذکار هفتگانه؛ داعیِ مذکور (دعوت کنندۀ حقّﷻ) در هفت مرتبۀ نفس‌اند، و چون به لُبّ و محبّت به حقّﷻ دمساز شوند؛ #اطباق_سبعه را در جانِ ذاکر، هویدا می‌کنند (📚بحار الأنوار، ج‏۳۶، ص۴۰۴).


💠۞ «#رجب»؛ ماهِ هفتم قمری است.
که هفت، عدد ابجدِ «اَبَـــد» است، و ابدیّتِ در حرمت، به معنای تامّ بودنِ در حرمت است. به طوری که ماه رجب، که یکی از چهار ماهِ حرام [که عبارتند از؛ ذی‌القعده و ذی‌الحجّه و محرّم و رجب] می‌باشد؛ از اینکه حقیقتِ حرمتِ دیگرْ ماه‌های حرام است و به فرمایش ائمه اطهار علیهم السلام در ادعیه شریف؛ «أوَّلُ أشْهُرِ الْحُرُم؛ 📚إقبال الأعمال ج ۲، ص ۶۷۹» است؛ در فردیّت [و جدا از سه ماهِ حرامِ دیگر] ظاهر شده است.

☘️⇯⇦ یعنی؛ ذی‌القعده و ذی‌الحجّه و محرّم با هم هستند.
🍃 و ماه رجب؛ از شدّت حرمت و جلالت، در فردانیّت و جدائی است.


🌿۞ الغرض؛
«رَجَب» از لحاظ لغوی؛
֎⇦ به معنای «حیاء کردن» و بزرگ داشتن است.



🔶 و امّا #حیاء_چیست و منشأ آن از کجاست؟

إن شاء الله همراه باشید…


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

💫༺𐦍•لطیفه‌ای از «حیـــاء»•𐦍༻

☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅


❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا بحث در مورد «حیاء» بهتر روشن شود.

🍃۞ حضرت حقّﷻ؛ «الحیّ القیّوم» است.
«حیّ» اگر در صورتِ ظاهر باشد، در تعیّن حیات است. یعنی؛ زنده بودنِ ظاهری باید از آن هویدا باشد تا حیات، محسوس و مورد درکِ عموم واقع شود.

🔶 و امّا #حی_مطلق چطور است؟
[برای شرحِ #اطلاق؛
رجوع کنید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]

🌿۞ اگر مطلقْ بودن برای «حیّ»؛ در حدِّ اطلاق باشد، باز هم فقط در تعیّنِ حیاتِ ظاهری باید آن را دید. یعنی؛ باید آثار حیات در این «حیّ»، ظاهر باشد، و گرنه آن را «حیّ» نمی‌دانیم!
🍃⇯⇦ این‌گونه «حیّ» بودن، مطلقِ حقیقی نیست. چرا که اصلاً اطلاقِ حقیقی با قید نمی‌سازد.

🍃۞ امّا «حیّ» بودنِ حقّ تعالی؛ #مطلق_حقیقی است، بدین معنا که؛ اطلاق برایش قید و حدّ محسوب نمی‌شود که مقهورِ حیّ بودنِ ظاهری باشد. بلکه او بر اطلاقِ حیّ بودنِ خویش نیز، اطلاق دارد.
🍃⇯⇦که یعنی؛ در حیّ بودن، #مطلق_علی_الاطلاق است.

⭕️ اشدّ بودنِ حیِّ مطلق؛ در آن حالی است که خلافِ ظاهریِ حیات، جلوه‌گر شود، ولی باز به قوّت و اطلاقِ «حیّ» بماند.
🍃⇯⇦ بدین بیان که؛ حضرت «حیّﷻ» به ولیّ مطلقِ خویش که تمامیّت و خودیّتِ اوست، به اطلاقِ «حیّ»، در نقطۀ مقابلِ حیاتِ ظاهری، جلوه می‌کند.
در نتیجه؛
❂☜ در شدیدترین وجهِ «حیّ» بودن؛ به جایِ ظهور در حالتِ 《حـیّ》 ، در 《میّت》بودن ظاهر می‌شود، در حالی که به عینِ میّت بودن، 《حـیّ》 است. چنان که مولی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) می‌فرمایند:

⚜️『 إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُت』⚜️
همانا مُردۀ ما هرگز نمرده است.
📚بحار الأنوار،ج‏۲۶،ص۶

🍃⇯⇦ یعنی؛ در همان نقطه که «میّت» است و صد البته که «میّت» است، «حیّ لا یموت» است و بلکه نفسِ حیات است که🔻هُو حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ؛ التوحيد، للصدوق،ص۱۴۶ 】🔺.
و در زیارتنامۀ حضرت امام حسین (علیه السلام) در نیمه‌ی شعبان نیز آمده است:

🔻【 أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ】🔺
شهادت می‌دهم که کشته شده‌ای امّا نمرده‌ای‌.
📚 البلد الأمين و الدرع الحصين، ص۲۸۴

🌿۞ بنابراین؛ به 《حیّ مطلق》، در نفیِ مطلق خودِ، باید نظر شود، که قرآن می‌فرماید:

☀️﴿فِي الْقِصاصِ حَياةٌ﴾☀️
در قصاص حیاتی هست.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۷۹

🍃۞ که 《حیّ مطلق》؛ در نهایتِ 《حیّ》 بودن، نفیِ خود می‌کند.

🌿۞ و امّا؛
«الحیّ»؛ در حیثیتِ جلال است که نفیِ غیر می‌کند.

֎⫸ چون غیرِ حقّ تعالی؛ هر چه که باشد، نفسِ هلاکت و نیستی است، «الحیّ» که نفسِ حیات است، در این حیّ بودن، تمامِ غیر خود را [که «نیست» است] نفی می‌کند.

🍃⇯⇦ پس «الحیّ» در حقیقت؛ نفیِ غیر است، و #حیات، جلوۀ غیرتیّتِ مطلقۀ حقّ تعالی است.
که قرآن می‌فرماید:

💎﴿هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُو﴾
📘سورۀ غافر، آیۀ۶۵

♦️☜ «هُوَ الْحَيّ»؛ معرّفیِ ذات حقّ تعالی است. که «الحیّ» کیست؟
֎⇦ آن که «لا إِلهَ إِلاَّ هُو» است، و دائماً در نفیِ غیر، در جهتِ اثباتِ خویش است.

🍃⇯⇦ و این اثبات (یعنی؛ الّا هو) که به #عین_شخصی آن نفی (یعنی؛ لا هو) است؛ همان "قیّوم" بودن خداوندﷻ است که در #آیة_الکرسی می‌خوانیم:

💎﴿اللهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم‏﴾
📘سورۀ بقره، آیۀ۲۵۵

🔰«اللهُ»؛ مبتداست، و «لا إله إلّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «اللهُ»، «لا إله إلّا هو» است. که در تحلیل بیان می‌شود:

✳️ «لا هو»؛ جلال است و «الحیّ»
✴️ «إلّا هو»؛ جمال است و «القیّوم»


[⚠️ دقّت کنیم که «لا هو» به #عین_شخصی ِ «إلّا هو» است. برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


💠۞ و امّا؛ «لا إله إلّا هو»؛ مرتبه‌ای از #مراتب_توحید است. و افضل از این مرتبه، مرتبۀ🔻«لا هــو إلّا هو»🔺 است. و همان‌طور که؛
خودِ «اللهُ» تعالی؛【لا إلـــه إلّا هـــو】 است،
خودِ «اللهُ» تعالی؛🔻لا هــو إلّا هـــو🔺 است.

🌿۞ الغرض؛
خداوندی که【لا هــو إلّا هـــو】 است؛ 【الحیّ القیّوم】است.


☀️⇯⇦ که『 الحیّ』 بودنِ خداوندﷻ؛ همان 《لا هو》 بودنِ اوست.
و 『 القیّوم』 بودنِ اوﷻ؛《إلّا هو》 بودنِ اوست که به عین شخصیِ یکدیگرند.

🍃۞ بنابراین، حقّﷻ؛
❂☜ به نفیِ «لا هو»؛ اشیاء را حیات می‌دهد، و نقطۀ حیاتِ اشیاء است.
❂☜ و به اثباتِ «إلّا هو»؛ آن‌ها را قوام می‌بخشد.

🔻و امّا؛ به همین مقدار به عنوان مقدّمه بسنده می‌کنیم تا در ادامه إن شاء الله لطائفی را در مورد 『 حَــیـــاء』 بخوانیم:


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻🔆•༻

☀️🌿
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☀️🌿


🔰 حضرت خاتم الأنبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم) می‌فرمایند:

♦️『اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ』♦️
حيا نيكوست، امّا در زنان؛ نيكوتر.
📚نهج الفصاحه، ص۵۷۸


🔶 و امّا سؤال این است که چرا حیاء در زنان، اَحْسَن (نیکوتر) از مردان است؟

🍃֎⇦ اوّلاً؛『 اَحْسَن』بودن به این معنا نیست که مقابلش «اقبح» باشد. بلکه مقابل ندارد و حیاء به قولِ مطلق؛ حُسن است و『 حَسَن』.

🍃֎⇦ و ثانیاً؛ در عالم نور، جَلوَت، اشدّ از خلوَت است.

[کثرت نوری، اشدّ از وحدت نوری است.
رجوع شود به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]

֎⇯⇦ مثلاً خداوند که في ذاتِهِ غفّار است، غفاریّتِ اوﷻ در ظاهر؛ اشدّ است. چنان که حضرت خاتم الانبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

💠『لو لم تذنب لجاء اللَّه بقوم يذنبون فيغفر لهم و يدخلهم الجنّة』💠
اگر تو گناه نمی‌كردى، خدا قومى را مى ‏آورد كه گناه كنند و بيامرزدشان و به بهشتشان در آورد.
📚نهج الفصاحة، ص۶۵۱

🔔 دقّت کنیم که شدّت و ضعف نوری، در خودِ نور است، و اینکه عرض می‌شود که مثلاً غفاریّت در ظهور، اشدّ است، بایستی دقت شود که ظهورِ خداوند، بیرون از خودِ خدا نیست بلکه عین ذات اوست، چنان که قرآن فرمود؛ 🔅﴿هو الظاهر؛ سورۀ حدید، آیۀ۳﴾🔅. بنابراین؛
ذاتِ حضرت حقّﷻ【الظاهر】است.

🔆 پس نور را باید #بالنورانیة بشناسیم. که پیش از #المعرفة_بالنورانیة؛ قلوب به معرفتِ حقیقی روشن نشده و موفّق بیرون نمی‌آید.

🌿۞ حال با این مقدّمه؛ حدیثِ حضرت نبی اکرم (صلّی الله علیه و آله) را یک بار دیگر به دقّت بخوانیم:

♦️『 اَلْحَياءُ حَسَنٌ وَلكِنْ فِى النِّساءِ اَحْسَنُ 』♦️


💠❂☜ اوّلاً بدانیم که #حیاء_تمام_دین_است. چنان که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🍀『الحياء هو الدّين كُلُّه』
حيا تمام دين است‏.
📚نهج الفصاحة،ص۴۵۳

و یا حضرت مولی علی (علیه السّلام) می‌فرمایند؛
🔻【 اَلحَياءُ مِنَ الله】🔺
📚تصنیف غررالحکم، ص۲۵۷

💠❂☜ و ثانیاً؛ دین، حقیقت است و #شخص_حقیقی عالم است که باطنُ‌البواطن تا ظاهرُالظواهر را به عینِ شخصی خویش پُر کرده است. چنان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

🌸『أصْلَ الدِّينِ هُوَ رَجُلٌ
وَ ذَلِكَ الرَّجُلُ هُوَ الْيَقِينُ وَ هُوَ الْإِيمَانُ
وَ هُوَ إمامُ أُمَّتِهِ وَ أهْلِ زَمَانِهِ』🌸
ريشۀ دين و پايۀ آن شخص خاصّی است
و آن يك نفر است و آن يک نفر؛ يقين و ايمان است. و او (ع) امام امّتش و اهل زمانش است.
📚بصائر الدرجات، ج۱، ص۵۲۹


🌿⇯⇦ و امّا؛ عرض شد 『حـَـیــاء』 که از ریشۀ "حیّ" است؛ جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقﷻ است.

↷°پس حیاء را صرفاً در ظاهر افعال نباید دید.°↶

♦️۞ بلکه حیاء؛ حقیقت است.
حیاء، خودِ دین است. خودِ ایمان است. و خودِ یقین است.
֎⫸ و به همان دلیل که "دین"، ذات و صفت و فعل را گرفته است، حیاء نیز چنین است.

🍃⇯⇦ حال اگر در مثالی که برای غفاریّت خداوند بیان شد، دقّت شود، این مطلب روشن می‌گردد که غفاریّت خداوند؛ در گناهکاران است که در اشدّ ظهور می‌کند.
به عبارتی؛
❂☜ ظرفِ ظهورِ غفاریّت خداوند، گناهکاران هستند.

🔔 که البتّه این مطلب؛ به معنایِ احتیاج خداوند به مُذنِبین نیست! بلکه شدّت غفران را باید دید که حضرتِ غفّارﷻ به مغفرت خویش، خلائق را خلق می‌کند. و این خلائق هستند که غفران را مختاراً بپذیرند، یا به عنادشان از حیطۀ اختیار و طلبِ این خیر بزرگ خارج شده، و نار را بر نور ترجیح دهند و فریادِ 🔥"#النار_و_لا_العار"🔥 سر دهند!! (لعنة الله علیه و علی اتباعه).

🌿۞ الغرض؛ با یافتنِ مَناط و معیاری که برای غفاریّت ارائه شد، بیان می‌گردد که؛
❂☜ ظرفِ اصلیِ ظهورِ حیاء، نساء هستند.

⚠️ چنان که در حدیثِ مذکور هم نفرمودند؛〖 وَلكِنْ «مِن» النِّساءِ اَحْسَنُ 〗
بلکه فرمودند؛【 وَلكِنْ «فِى» النِّساءِ اَحْسَنُ】.

♦️۞ که یعنی؛ حیاء #در نساء، به اشدّ ظاهر است.

֎⇯⇦بنابراین؛
🌸 حیاء، منحصر به فعلِ نساء نیست، بلکه بایستی در نساء بودنِ نساء (#نسائیت)، حیاء را دید. یعنی در کینونَت و ذات ایشان.
🌸 و بعد از آن (یعنی؛ بعد از ذات)؛ در صفات و افعال بعدیِ ایشان نیز به طورِ ممدود؛ حیاء جلوه‌گر می‌شود.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻🔆•༻

☀️🌿
☀️🌿

🔰 و امّا؛ حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻『اَلحياءُ عَشَرَةُ أجزاء؛ تِسعةٌ «في» النّساءِ و واحِدٌ «في» الرِّجال』🔺
حيا ده جز دارد، نُه جزء آن در زنان است و يک جزء در مردان.
📚من لایحضر الفقیه، ج۳، ص۴۶۸

✔️❂☜ باز اگر دقت شود؛ حضرت (؏) حرفِ «في» را بیان می‌نمایند. و حرفِ «في» در قیاس با حرفِ «مِن»، بدین معناست که؛
🍃֎⇦ نساء (و بعد از ایشان و در پی ایشان؛ رجال) #ظرف ظهورِ حیاء هستند.

🌿۞ بنابراین؛ همان‌طور که بیان شد که ظهورِ خداوندﷻ به خودش است و خودش؛ "الظاهر" است، ظهورِ حیاء هم به خودش است، و در نقطۀ نساء بودنِ زنان (که مَحظوظ از نُه قسم از حیاء هستند)، حیاء در اشدِّ ظهور است.

֎⇯⇦ در نتیجه؛
☘️ مظهَرِ اصلیِ (یعنی محلّ ظهورِ) حیاء؛ نساء هستند. پس همان‌طور که [حسب ظاهرِ حدیث] به اندازۀ نود درصد از حیاء بهره برده‌اند، در ظاهر کردنِ حیاء؛『اَحسَن』 هستند.

💠۞ و یکی از دلایل دیگر برای مطلبی که گذشت، بیانِ این حدیث با جملۀ اسمیه‌ی 【الحياء حسنٌ ولكن فى النّساء احسن】 می‌باشد [و نه جملۀ فعلیه]. که جملۀ اسمیه؛ دلالت بر ثبوت و استمرار دارد.
بنابراین؛
🍃☜حقیقتِ امر را بیان فرمودند که گام اوّل در معرفت به «حیاء»؛ وارد شدن بر ظاهرِ افعال و رفتارِ زنان و مردان نیست. بلکه در ثبوت و ذاتِ نسائیّت و رجالیّت ایشان است. که البته آن هم در نساء، ارجح است.
که یعنی؛
🌸حقیقتِ #حیاء در اشدّ ظهور، در نساء بودنِ نساء می‌باشد.

🌿⇯⇦ بنابراین اگر سؤال شود؛
چنانچه [العیاذ بالله] برخی از زنان حیاءِ ظاهری نداشته باشند و افعالی انجام دهند که شرم‌آور باشد، آیا باز هم می‌گوییم که حیاء در ایشان به 『اَحسَن』ظهور می‌کند؟

در پاسخ بیان می‌شود؛
💠☜این مطلب، در حدیث هیچ نقضی را به وجود نمی‌آورد. سخن این است که در حینِ آن افعال نابجا، از نساء بودنِ آن زنان، کاسته شده است.

🍂 که نقطۀ بی‌حیائی؛ نقطۀ منقطع شدن از『 الحیّ』 است، که آن؛ نقطۀ جدائی و منفکّ شدن از ولایت است.
بدین معنا که؛
🔻⇯⇦ هر فاعلِ فعلِ شرم‌آور، با هر جنسیتی؛ در هنگام آن فعل، از وادی انسانیّت خارج شده، و نه مرد است و نه زن، بلکه طبق فرمایش قرآن؛
🌀﴿أولئكَ كالأنْعام بَل هُم أضَلّ﴾
آنها چون چهارپايانند بلكه گمراه‏ترند.
📘اعراف، ۱۷۹

⚠️ دقت بفرمائید که مطلبِ معرفتی را عرض می‌کنم و پناه بر خدا که خاطری رنجیده شود. و إلّا؛ محبّینِ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام)؛ «در محبّ بودن»، نهایتِ حیاء و حیاتند.

🔲 ❂☜ که شرّ بودنِ هر فعلِ شرّی؛ جدا شدنِ از خَیر مطلق یعنی؛ ولایت آل‌الله (؏) است.
🍂 و نقطۀ جدا شدن از ولایت، خارج شدن از انسانیّت است.
💫۞ و خداوند به نصّ قرآن و روایاتِ آل‌الله (علیهم السّلام)؛ محبّین آل‌الله (؏) را می‌بخشد و شکّی در آن نداریم. ولیکن؛ موضوعِ بحثِ ما بخشش محبّین نیست، و مسئله؛ حولِ محورِ حیاء است. و بایستی حقیقتِ آن بیان می‌شد و تسامح در بیانِ معرفت، [خودش] بی‌حیائی و ظلم به حقیقت است.

🌿۞الغرض؛
مطلب این‌طور شد که نساء، در کینونیّتِ «نساء بودن»، مَظهرِ اصلیِ حیاء هستند. و حدیثِ مذکور، بیانِ حقیقت است و نه بیانِ افعالِ زنان. چرا که در حدیثِ دیگری بیان شد که به نساء، سهم اعظم از حیاء داده شده، که این؛ صرفاً به فعل ایشان منحصر نمی‌شود.

🔶 و امّا علّت اینکه به زنان سهم اعظم داده شده است، چیست؟

🔷 اگر علّت افعالِ خداوندﷻ را خارج از اوﷻ در نظر بگیریم، [العیاذ بالله] خدا را صمد ندانسته‌ایم!
بنابراین؛
❂☜اوّلین بیان و تمامِ بیان، که #نفی_لبّی تمام علّت‌هاست، این است؛ خداوند که علّةُ العلل است، سؤال کرده نمی‌شود، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔻【 لا يُسْئَلُ عَمّا يَفْعَلُ وَ هُم يُسئَلون】🔺
[خدا] از آنچه مى‏‌كند سؤال نمى‏‌شود، ولى آن‏ها سؤال مى‌‏شوند.
📘أنبیاء (؏)،۲۳

[🔔 دقت شود که این سؤال نشدن؛ جبر نیست. إن شاء الله، با درکِ نفی لبّی ؛ حقیقتِ سؤال کرده نشدنِ حضرت حقّﷻ مشخّص می‌شود.
ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/384
تمام افعال حقّ تعالی، جلوۀ اوست.
حضرت حقّ، جواب مطلق است که هر سؤالی در خالصۀ «سؤال بودن» جلوه‌ای از جواب مطلق است. پس؛ حضرت حقّ، متعیّنِ به تعیّنِ «سؤال» نیست.]




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
☀️🌿

🍃۞ و امّا اگر بخواهیم حکمتی از این امر را بدانیم، در حدّ بضاعت، این مطلب را بیان می‌کنم:

🌿⇯⇦ خداوندﷻ «حیّ قیّوم» است، که می‌فرماید؛ 🔻هُوَ الحيُّ القيّوم؛ آل‌عمران،۲】🔺.
و این دو اسم و صفت، اکثراً با یکدیگر بیان می‌شود:

↩️القیّوم』بودنِ خداوندﷻ که صیغۀ مبالغه از «قائم» است، قوامِ خودِ حقّﷻ است، و به دنبال آن، قوامِ اشیاء را نیز به این هیئتی که هستند، رقم می‌زند.
و در حقیقت [در مقایسه با حیّ]
💠☜«القیّوم»؛ جمال حضرت حقّﷻ است.

↩️ و امّا『 الحیّ』بودنِ خداوندﷻ حیاتِ اوست و نقطۀ وجودِ اشیاء است که در #مباحث_توحید مفصلاً در مورد آن صحبت شد.

[رجوع شود به مجموعه #مباحث_توحید
در #کانال_معرفة_الحق❂☜ https://t.me/ehsannil3/215]

💠☜ و «الحیّ»؛ در قیاسِ با «القیّوم»؛ جلالِ حقّﷻ است.


🍃۞ و امّا؛ #حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودنِ حضرتِ حقّﷻ است. که یعنی؛ جلوۀ جلال حقّﷻ است.



🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻﴿اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ﴾🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
📚تصنیف غررالحکم، ص۲۵۸

💠۞ مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود، چرا که در معرضِ اجتماع هستند.

🌿⇯⇦ پس مروّت؛ جلوۀ『 القیّوم』بودن است، و بیان شد که «قیّوم»؛ جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ (اجتماع) ظاهر می‌شود.
❂☜ و مظهر『 القیّوم』رجال هستند. و به عبارتی؛ رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است، نسبت به نساء در شدّتِ ظهورند.

🔺۞ پس اینکه قرآن می‌فرماید؛
🔸الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء؛ سورۀ نساء، آیۀ۳۴】🔸 یعنی؛
🍃☜رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است؛【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

🌿⇯⇦ و امّا نساء؛ در مظهرِ جلالِ حقّﷻ که『الحیّ』است، نسبت به رجال، در شدّتِ ظهورند.
🍃❂☜حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودن است و بیان شد که «حیّ»؛ جلالِ حقّﷻ است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست [⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!].
و آن نساء هستند که قرآن در وصفشان؛
آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید؛
🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ الله】🔸
و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند.
سورۀ نساء، آیۀ۳۴


°•❁🌷❁•°

🍃۞ و امّا؛ #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ『 لا هو إلّا هو』است نیز به همین نسبت در رمزگشاییِ این حقیقت، کارساز است.
که فقط اشاره می‌کنم:

🔅 #ناز؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ『 الحیّ』می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ『 القیّوم』می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظرِ عمومند.


در کار گـــلاب و گُـل، حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده‌نشین باشد
(حافظ)


🔲 النّهایة؛
حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅و نساء؛ که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

🌿☀️ و حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها)؛ ناموس حقّ تعالی بوده، و در «#عماء» هستند.
و در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال می‌کند:

🔸『أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟』
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

و حضرت (ص) می‌فرمایند:

🔹『كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ』
در «عَماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
📚عوالي اللئالي، ج‏۱، ص۵۴

🔲❂☜ «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.

[🔔برای شرحِ بیشتری در مورد #عماء،
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/1057]


🍃⇯⇦ مقامِ «عماء»؛ همان 🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار؛ سورۀ انعام آیۀ۱۰۳﴾🔺 بودن است، که آن؛
❂☜ «لا یُدرَک» بودنِ حقّ تعالی است.
و غیبُ الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّﷻ از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش؛ حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها) و عصمتِ ایشان (س) است.

🌿۞ بنابراین؛ حضرتِ عصمةُ اللهِ الکبریٰ فاطمة الزّهراء (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّﷻ» می‌باشند ...
و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء (روحی لها الفداء).

و امّا راجع به ارتباط حیاء، با استغفار و ماه رجب؛ إن شاء الله در سخنِ بعدی؛ لطائفی را خواهیم خواند.




『الْحَمْدُ للهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ』



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#حیاء_ظهور_حی
#لطیفه‌_حیاء


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
☀️🌿
.
.

🔘༺❖•لطیفه‌ای از لیلة الرغائب•❖༻


☀️🌿
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/33
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
𑁍

رغبت از جانب اوست…
دستْ تهی کن امشب !


🌿۞قرآن می‌فرماید:

🔴﴿● فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ ●
وَ إِلىَ رَبِّكَ «فَارْغَب»﴾🔴
پس چون فراغت یافتی؛ در انتصاب بیا.
و به سوی پروردگارت «رغبت» کن.

📘 سورۀ شرح، آیات ۷ و ۸

🔻حقیقتِ قرآن و عِدل آیات شریفه، یعنی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) در مورد این آیات می‌فرمایند:

🌸『فاذا فرغت مِن نبوّتک، فَانْصَبْ عَلیـّـاً (؏)
و إلی ربّک فَارْغَبْ في ذلک』🌸
🔹 پس چون فراغت از نبوّت یافتی، علی (علیه السّلام) را نصب فرما.
و در این #نصب؛ به سوی پروردگارت «رغبت» کن.

🌿❖ توضیح اینکه؛
#نبوت؛ ظاهرِ ولایت است.
و نبوّت وقتی به خودش ظاهر شود، به تعیّن خویش ظاهر گردیده.
و وقتی نبوّت، ظاهر و تعیّن خویش را رها کرده و از خود فارغ شده باشد، در عینِ این فراغت، به باطن و حقیقتِ خویش ظاهر گشته (که یعنی؛ به ولایت، ظاهر شده است).
🍃☜ این ظهورِ به باطن؛ نصبِ ولایت است.

⚠️در نصب حدّی؛ منصوب، به جعلِ مرکّب، نصب می‌شود. یعنی؛ منصوب، ذاتی دارد و بعد؛ آن را نصب می‌کنند.
🍃☜ولی در نصبِ لُبّی؛ منصوب، به جعلِ بسیط، نصب می‌شود. یعنی؛ منصوب بودن، ذاتِ منصوب است و جعلِ منظور [یا به عبارتی؛ نصبِ مذکور]، همین بودنِ اوست.

◈ لذا «فَانْصَبْ»؛ یعنی آنچه هست را ظاهر کن. آنچه هست را به «هست بودن» نشان بده. بلکه آنچه هست را در عینِ هست بودن، هست کن (انشاء و حیاتِ «نصب لبّی»).

🔻الغرض؛ ادامه‌ی آیه می‌فرماید؛ «وَ إِلىَ رَبِّكَ "فَارْغَب"»

🌿۞رغبتِ خداوند چه رغبتی است؟
☘️ رغبت خداوند، تمام رغبت‌ها را گرفته است و اصلاً رغبتی جز رغبت خداوند نیست و همۀ رغبت‌ها، ظهوری از آن رغبت است.

اگر معنای حقیقیِ #توحید را دریابیم، خواهیم دانست که توحیدِ خدا به ذرّه ذرّۀ عالم و اراده‌ها کشیده شده، و چیزی بیرون از او و ولیّ او (؏) نیست، چنان که قرآن می‌فرماید؛🔻﴿کلّ شیء ٍ احصیناه فی امام مبین؛ یس(ص)، آیۀ۱۲﴾🔺، و نیز می‌فرماید؛ 🔻﴿قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ الله؛ نساء، آیۀ۷۸﴾🔺.

🌿۞و امّا؛ در یومُ «الجمع» آشکار می‌شود که تمام رغبت‌ها و خواسته‌ها در یک‌جا جمع است.
و کسی که در این عالم با مبدأش جمع گردد؛ یومُ «الجمع» را همین‌جا می‌یابد. و تمام رغبت‌ها، به جمع شدنش با خدا در او جمع می‌شود.

در وصف چنین شخصی آمده:

💠『أعْطَاهُ الله تَعَالَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ «رَغْبَتَهُ» وَ مِثْلَ رَغْبَةِ الْخَلَائِق』💠
در روز قيامت، رغبت او و مثل رغبت خلايق را به او می‌دهد (یعنی به مؤمن).
📚بحار الأنوار،ج۹۲،ص۱۹۹

چرا که او؛ تمام رغبتش، خدایِ صمد است.
آن خداوندی که؛

◈☜ «غَايَةُ الْمَطَالِب؛ 📚البلد الأمين،ص۹۶»
◈☜ «مُنْتَهَى طَلَبِ الطَّالِبِينَ؛ 📚زاد المعاد - مفتاح الجنان،ص۳۹۹»،
◈☜ «مُنْتَهَى كُلِّ رَغْبَةٍ؛ 📚الكافي،ط -الإسلامية،ج‏۲،ص۵۷۹» است
◈☜ و «لَا رَغْبَةَ إلّا إِلَيْهِ؛ 📚إقبال الأعمال،ط - القديمة،ج‏۱،ص۵۷» می‌باشد.

🌿۞و دعایِ چنین کسی از جان و دل تا زبانِ ظاهر،‌ چنین است:

☀️『يَا رَبّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا
وَ يَا «غَايَةَ رَغْبَتِــنَا»!
أسْأَلُكَ يَا الله أنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنّار』☀️
پروردگارا و ای آقا و مولایمان و ای نهایت و غایت رغبت ما!
یا الله! از تو می‌خواهم که خلقتم را با آتش، زشت مسازی.
📚دعای یا من اظهر الجمیل؛ توحيد صدوق،ص۲۲۲

🔥۞ آتش، آتشِ #کثرت است.
و مشغول به غیرِ خدا شدن؛ اصلِ آتش است.
و امّا محبّ حضرت حقّﷻ به رغبتی که به حقّ تعالی دارد، آلودۀ به کثرات نشده است، و دعای 🔷أنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بِالنّار🔷؛ ظهور اجابت شدنش است.

🌿۞ اوّلین نقطۀ کثرت (و تمامِ کثرت)، إنیّتِ شخص است.
چنان که می‌فرمایند:

🔻『یا بنی آدم! وجودُکَ ذَنبٌ لایُقاس به ذنب』🔺
ای آدمی! همانا وجودِ تو گناهی است که قابلِ مقایسه با هیچ گناهی نیست.
📚منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، مقدمه‏۲،ص۶۳

☀️۞بنابراین؛ همه، به نفسِ بودنشان در «کنارِ» حقّﷻ یعنی؛ به صِرفِ داشتنِ إنیّت، مُذنب هستند و در مظنّۀ ظلم. امّا شیعیانِ آل‌الله (علیهم السّلام) که شعاعِ نورِ ایشانند، به نفسِ اتّصال به حضرات (؏)، در حِلّیّتِ ائمۀ معصومین (؏) قرار می‌گیرند.
چنان که حضرت امام جعفر صادق(علیه السّلام) می‌فرمایند:

💠『إنّ النّاسَ كُلَّهُمْ يَعِيشُونَ‏ فِي‏ فَضْلِ‏ مَظْلِمَتِنَا إلّا أنَّا أحْلَلْنَا شِيعَتِنَا مِنْ ذَلِك‏』💠
تمام مردم در ظلم به ما زندگى مى‏كنند، الّا اینکه ما شيعيان خود را از اين نظر در حليّت قرار داديم (یعنی؛ برای شیعیانمان حلال کردیم).
📚من لا يحضره الفقيه،ج‏۲،ص۴۵



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

☀️🌿
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
☀️🌿


☘️ و امّا؛
موتِ از خود، نقطۀ آغازینِ رغبت به حقّﷻ است. پس؛

🍃『موتوا قبل أن تموتوا』🍃
بمیرید، پیش از آنکه شما را بمیرانند.
📚 بحار الأنوار، ج‏۶۹، ص۵۸

🌿۞ حال؛ با این مقدّمه در بیانِ رغبت، سراغ #مناجات_الراغبین یکی از مناجات‌های خمس عشرِ حضرت زین العابدین امام سجّاد (علیه السّلام) می‌رویم. که یکی از آن عبارات نورانی‌اش چنین است:

🌟『وَ هَا أَنَا «مُتَعَرِّضٌ» لِنَفَحَاتِ رَوْحِكَ وَ عَطْفِكَ وَ مُنَتَجِعٌ غَيْثَ جُودِكَ وَ لُطْفِك』🌟
و اینک من خود را در معرضِ نسیم عنایت و لطفت در آوردم و تقاضای باران جود و لطفت را می‌نمایم.
📚بحار الأنوار، ج‏۹۱، ص۱۴۵

🌿⇯⇦ پس «#راغب» این‌گونه است که با نفیِ خود، خود را در معرضِ نفحات دائمیِ خدا قرار می‌دهد. و «فراغتی» (یعنی؛ نفیِ إنیّت و ماسوای خدا - تخلیه) می‌طلبد تا خود را به درستی عَرضه کند.

[ دقّت شود که؛ واژه‌ی "اعتصام" در ﴿وَ اعْتَصِمُوا بِحَبلِ الله﴾؛ مصدر باب افتعال از ریشه‌ی «عَصَم» است. و باب افتعال؛ مطاوعه و پذیرشِ ریشه‌ی خود را می‌کند. بنابراین؛ #اعتصام به حضرات عصمةُ الله (علیهم السّلام)؛ پذیرش ایشان، در عینِ نفیِ خود و فراغت از إنّیّتِ اعتباری خود است.]


🌿۞ الغرض؛ حضرت خاتم الانبیاء و المرسلین رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔴『إنّ لربّكم في أيّام دهركم نفحاتٌ
ألا «فتعرّضوا» لها』🔴
همانا برای خدا در روزگار شما نسیم‌هایی هست. به هوش (منتظر) باشید که خود را به آن نسیم‌ها عَرضه کنید [خود را در معرض آن نسیم‌ها قرار دهید].

🍃֎⇦ و آن شبی در ایّامِ دهر؛ که به شب لیلةُ الرّغائب معروف است؛ هنگام «إذا فرغت» است. که چون برای خدا فارغ از ماسوای خدا شدیم، رغبت به سوی پروردگارمان یافتیم.


🍃۞ محبّ آل‌الله (ع)! ماه رجب را می‌شناسی؟
֎⇦ که معروف به #ماه_تخلیه است.
همان‌طور که ماه شعبان، #ماه_تحلیه است و ماه رمضان #ماه_تجلیه.
کهچون از «خود»، تخلیه شدی، وارد بر تحلیه و آراستنِ ماه شعبان می‌شوی و مهیّایِ تجلّی حقّﷻ در ماه تجلیۀ رمضان المبارک خواهی شد.

🌿⇯⇦ و امّا در اوّلین شب جمعه از ماه رجب؛ که لیلة الرغائب است وُ آغاز #تخلیه؛
فراغت را از خدا طلب کن («فاذا فرغتَ»)
و فارغ از ماسوایِ خدا شو ...
لذا در فرمایشات حضرات معصومین (علیهم السّلام) به انحاء مختلف، استغفار در ماه رجب را سفارش فرموده‌اند.

🍂 استغفار از ماسوایِ خدا. از هر آنچه که باشد.
استغفار از «بود»هایِ عاریتی و اعتباری. آن إنیّتِ پوچی که مانع از یافتنِ خودیّت و نفْسِ حقّﷻ یعنی؛ حضراتِ نفْس‌الله‌تعالی (علیهم السّلام) می‌شود.

ز هرچه غیر یــار،«استغفر الله»
ز «بودِ» مستعــار، «استغفر الله»
دمی کان بگذرد بی یادِ رویَـش
از آن دم بیشمـار، «استغفر الله»

(ملّا محسن فیض کاشانی -ره-)


🍃 «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ»
(استغفاری مخصوص در ماه رجب)

💠 شب جمعه، مقدّمۀ جمع شدن است.
فردای «لیلة الرغائب»، یوم الجمعی است که در «جمعه» خواهد آمد و سِرّ دل‌های مؤمنین، که جامع خوبی‌هاست، هویدا می‌گردد.

🔆 چشم دل باز کن! که؛

🍃👈🏻 «راغب» هم، خودِ خداست و «رغبت»، وجود اوست و رغبتِ اوﷻ تمام عالم را گرفته ...
و فراغتِ تو، لَبّیــکی است به رغبت الهی که مشتاقانه منتظر توست‌.

إن شا الله جزء راغبین حقیقی درگاهش باشیم که نقطۀ رغبت، تمام گشایش‌هاست. و راه بر جنابِ رغبتشان مفتوح و گسترده است.


🍃『اللَّهُمَّ!
إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ
وَ سُبُلَ «الرَّاغِبِينَ» إِلَيْكَ شَارِعَة』
اى خدا!
دل‌هاى خاشعان و خدا ترسان در تو واله و حيران است
و راه‌هاى مشتاقانت به جانب تو باز است.

زیارتِ امین الله
📚کامل الزيارات، ص۴۰

الهی!




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه‌_لیلة_الرغائب
#لیلة_الرغائب_رمز_راهیابی


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
☀️🌿
.
.

🖼️ ┅✿❀ سلسله جنبانِ بداء مطلق ❀✿┅


┅─┅─═•  🌤  •═─┅─┅
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/2035
┅─┅─═•  🌾  •═─┅─┅


حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند‏ :

♦️『لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِي الْقَوْلِ بِالْبَدَاءِ مِنَ الْأَجْرِ مَا فَتَرُوا عَنِ الْكَلَامِ فِيهِ.』♦️
اگر می‌دانستند چه پاداشى در اعتقاد به بداء هست از سخن در آن سستى نمی‌ورزيدند.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۱۴۸

🔳 مبحثِ «بَداء»، از ظریف‌ترین و خطیرترین مباحثِ معرفتی است.
📖 شرحِ این مبحث به لطف خدا در رساله‌ای مجزّا تحریر شد، امّا به علّت مفصّل بودنِ کیفی و کمّی آن؛ سالهاست که در بایگانی باقی مانده و در محیط مجازی ارائه نشده است.
در این مقاله؛ بر اساسِ نیاز و به عنوانِ مقدمۀ بحثِ اصلی؛ مختصر و خلاصه‌ای ساده و مناسبِ محیط مجازی، از مکتوبِ منظور تقدیم می‌شود. باشد که إن شاء الله بازخوردِ بهتر و بیشتری از خوانندگان عزیز نسبت به این مقالات دریافت شود تا به لطف خدا، مطالب بیشتری و عمیق‌تری، به برکتِ شوق و رغبت طالبین؛ ارائه گردد.


🍃 با ذکرِ شریفِ ༺֎•یا عـﷻـلے‌؏•֎༻ همدل و همراه شوید ...


꧁ꕥ°༄༅࿔🦋࿐°


❖ ابتدائاً؛
🔰 لطائفی از «تغییر» را بشناسیم: ➣●•

⊱⟤ «تَغْییر»؛ مصدرِ بابِ تَفعیل از مادّه‌ی «غَیْر» است. بابِ تفعیل برای متعدّی ساختن به کار می‌رود. بنابراین؛ «تغییر» به معنای؛ دیگرگون ساختن است. پس «تَغْییر»؛ از نفسی به نفسِ دیگری بُردن است.
⏎◉ بنابراین، به طورِ کلّی؛ تغییر مستلزم نفی و اثبات است.

⊱⟤ «تَغَیُّر»؛ مصدرِ بابِ تَفَعُّل از مادّه‌ی «غیر» است. باب تفعّل برای قبولِ اثرِ بابِ تفعیل به کار می‌رود و معنایِ اصلی بابِ تفعّل؛ مُطاوعه و اثرپذیری است. پس «تَغَیُّر»؛ متأثّر از «تغییر» است. بنابراین؛ «تغییر»، فاعل است و «تَغَیُّر»؛ منفعِل.

◦•●◉⇩ بعضی از مؤلّفه‌های امرِ تغییر و تغیّر چنین‌اند:
▣ مُغَیِّر (تغییر دهنده)
▣ مُتُغَیِّر (تغییر داده شده)
▣ مبدأ تغییر
▣ مقصدِ تغییر
▣ موضوع تغییر

➥ꕥ
🔰 بررسی «تغییر» در عالَم حدّ و کثرت و ظلمت:

✓➊ تمام مؤلّفه‌های فوق، نفوس جدا از هم دارند. بنابراین؛ تغییر حدّی؛ مبتنی بر دوئیت و کثرت و تشتّت است.
✓➋ مُغَیِّر (تغییر دهنده) به خاطر فاعِلیّتی که نسبت به مُتغیِّر (تغییر داده شده) دارد؛ سلطه‌ای بر مُتغیِّر دارد که این سلطه و استیلا، نحوی از سلطه‌ی ولایت است. بنابراین؛ مُغَیِّر، در موضوعِ تغییر، بر مُتغیِّر ولایت دارد.
✓➌ متغیّر شدنِ حدّی از جایی، یا حالی، یا حیثیتی، یا موقعیتی، یا نفسی، به جا یا حال یا حیثیت یا موقعیّت یا نفسِ دیگر رفتن یا منتقل شدن است.
✓➍ چیزی که تغییر حدّی پیدا می‌کند؛ در حقیقت، در مبدأ تغییرش؛ مرتبه‌ای از نفی حدّی و زوال برای آن حاصل شده، و در مقصد تغییرش؛ مرتبه‌ای از ثبوت حدّی برای او محقّق گشته.

⊱⟤ مثالی برای تغییر در عالَم حدود:
وقتی مثلاً گفته می‌شود: 🔵«رنگ آبی به قرمز تغییر کرد»🔴؛

❖ اوّلاً) رنگِ آبی، و رنگِ قرمز [و نیز تغییر دهندۀ آنها] نفوس جدای از یکدیگر دارند. بنابراین؛ این تغییر، مبتنی بر دوئیت و کثرت است.
❖ ثانیاً) در تغییرِ مذکور؛ نفیِ حدّی و زوالِ رنگِ آبی صورت گرفته،

⇦◨ یعنی «نفی» و بی‌رنگ شدنِ رنگِ آبی صورت گرفت، و «اثبات» رنگ قرمز محقّق شد.

⏎◨ این «تغییر حدّی» مربوط به عالم حدود وُ کثرت وُ دوئیت است که؛
در تغییرِ حدّی؛
«نفی» در نقطه‌ای انجام شده و مترتّبِ آن و بعد از آن؛ «اثبات» در نقطۀ دیگر محقّق می‌شود.
و تغییر حدّی، هر چند که بسیار سریع هم باشد؛ ولی اصلاً و ابداً نمی‌تواند طَفرَتاً و دفعتاً صورت بگیرد.

⏎⧉ این نفی و اثباتِ جداگانه در تغییر حدّی، که نشانی از تدریج دارد؛ امری جدا نشدنی از «تغییر حدّی» است چرا که به نصّ آیات قرآن کریم؛ 👈🏻 عالَم «#خلق»؛ به تدریج و در شش روز ایجاد شده است (『إنّ رَبَّكُمُ الله الّذي خَلَقَ السّماواتِ وَ الأرض☜ في سِتَّةِ أيّام』؛ سورۀ اعراف، آیۀ ۵۴») و تدریج؛ امری جدانشدنی از «#عالم_خلق» است.

➥ꕥ
🔰 بررسی «تغییر» در عالَم بی‌حدّی و وحدت و نور:

موضوعِ عالَم بی‌حدّی و نور؛ ☚ «نفس واحدۀ إلهی» است و سخن از تغییر در آن نیز؛ «تغییر نوری» است.
حضرت حقّ تعالی «غیور» است و «غیرت» دارد که؛ «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى غَيُورٌ؛ الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۵، ص۵۳۵».

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

🔲 «#غیرت »؛ نفیِ «#غیر» است و «#غیور»؛ نفی کننده‌ی «غیر».

◨ غیرت در عالَم کثرت و ظلمت؛
با نفیِ حدّی «غیر»؛ محقّق است. پس؛ «غیور» در عالَم کثرت؛ خودِ افرادِ غیر را کنار می‌زند و نفی می‌کند و به این صورت؛ غیر را نفی می‌کند.

🔅 غیرت در عالَم وحدت و نور؛
با نفیِ لبّی «غیر»؛ محقّق است. پس؛ «غیور» در عالَم وحدت؛ «حدّ» افرادِ غیر را نفی می‌کند. بنابراین در نفیِ لبّی؛ افرادِ غیر؛ در عین اینکه غیر هستند؛ تجلّیاتِ حضرتِ غیور می‌باشند.

(حتماً برای شرحِ و تفصیلِ «نفیِ حدّی و نفی لبّی» به مقالۀ بسیار مهمّ آن در #کانال_معرفة_الحق رجوع بفرمایید 👈🏻: https://t.me/ehsannil3/376)


🍃 و امّا ...
•►♦️◇ ⦃ بَـــداء ⦄ ♦️◇◄•

🔸 از نظر لغوی؛
اسم مصدر از مادۀ «بَدَوَ»، به معنای ظاهر شدن و آشكار شدن، و رخ دادن و پيدا شدنِ امری جديد.

🔸 و از نظر معرفتی؛
تغییر لبّی و نوریِ قضای حتمی إلهی است.

در عالَم نور؛ نفسِ واحدۀ إلهی متجلّی است و جولانِ دوئیت مطرح نیست. «الله»؛ اسم علَم برای ذات و نفس باریتعالی است و فرمایشِ قرآن در مورد نفس واحدۀ إلهی چنین است:

💎 ﴿اللهُ لا إلهَ إلّا هُو💎
📘 بقره، آیهٔ ۲۵۵

◉⇯⇦ ﴿اللّهُ﴾؛ مبتدا، و ﴿لا إلهَ إلّا هُو﴾؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ ﴿اللّهُ﴾ که بسیط و بدون جزء است؛ ☜ ﴿لا إلهَ إلّا هُو﴾ می‌باشد.
که ﴿لا إلهَ إلّا هُو﴾؛ کلمۀ توحید است و کلام نیست که متجزّی به اجزاء باشد.
مرتبه‌ای والاتر از ﴿لا إلهَ إلّا هُو﴾ در مراتبِ توحید؛

֎⫸ ﴿لا هُو إلّا هُو﴾ است.

﴿هُو﴾؛ اسمِ عَلَم برای اشاره به ذات و نفسِ غیب الغیوبیِ باریتعالی است.

💠 که در تحلیل:

﴿لا هُو﴾ [که نفی نوری و لبّی است]؛ ☜ #جلال الله تعالی است.
﴿إلّا هُو﴾ [که اثبات نوری و لبّی است]؛ ☜ #جمال الله تعالی است.

⊱⟤ نفیِ جلالیِ ﴿لا هُو﴾ و اثباتِ جمالیِ ﴿إلّا هُو﴾ که امری جدانشدنی از نفس و ذاتِ إلهی است؛ 👈🏻 تغییرِ لبّی و نوری و ذاتیِ إلهی است.

⏎◉ بنابراین؛
«تغییر» در ذاتِ باریتعالی؛ «تغییر نوری» است که صد البته با تغییر حدّی متفاوت است و خداوند از تغییرِ حدّی منزّه است.
نفی و اثباتِ «تغییرِ نوری»، منفی و مثبَتِ آن؛ دو امر، دو حال، یا دو حیثیت نیست. بلکه در وحدتِ اطلاقی باریتعالی و در کلمۀ توحید ﴿لا هُو إلّا هُو﴾ محقّق است که جزء ناپذیر است.


📖 به تأویل و اشارۀ حضراتِ آل الله(ع) در روایات مختلف؛ قرآن مجید در خصوصِ «بَداء» می‌فرماید:

🍂﴿يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ﴾🍃
خدا آنچه را خواهد محو مى‏كند و [آنچه را خواهد] تثبيت مى‏كند، و اصل كتاب نزد اوست.
(سورۀ رعد، آیۀ ۳۹)

چند نکته به اشاره:
⧍ آیۀ فوق بدون ذکرِ متعلّق بوده، و مطلق می‌باشد.
⧍ افعالِ «يَمْحُوا» و «يُثْبِتُ»؛ فعلِ مضارع است که دلالت بر استمرار و دوام دارد و چون فعلِ حقّ تعالی است؛ استمرارِ آن؛ استمرارِ حقیقی است و حقیقتِ آن به 👈🏻 دوامِ ذات و نفسِ حضرتِ «الدائم» (جلّ جلاله) محقّق و برقرار است.
⧍ ﴿يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ﴾؛ شرحِ تفصیلیِ ﴿أُمُّ الْكِتابِ﴾ است و به نصّ روایات؛ 👈🏻 ﴿أُمُّ الْكِتابِ﴾؛ جلوه‌ای از جلواتِ آل الله(ع) است.


💠 در کلمۀ توحیدِ ﴿لا هُو إلّا هُو﴾:

❖ آن که محو و نفیِ نوری می‌شود (﴿لا هُو﴾)؛ نفسِ حقّ تعالی است [و این جلالِ حضرتِ حقّ است].

[و به عینِ شخصی و بدون هیچ گونه طفره و فاصله و دوئیت؛]
❖ آن که اثباتِ نوری می‌شود (﴿إلّا هُو﴾)؛ نفسِ حقّ تعالی است [و این جمال حضرتِ حقّ است].

⊱⟤ نفیِ جلالیِ ﴿لا هُو﴾یی، و اثباتِ جمالیِ ﴿إلّا هُو﴾یی؛ در کلمۀ توحید (﴿لا هُو إلّا هُو﴾)؛ 👈🏻 بَداء حقیقی و مطلق است.

( نکته: بَداء حقیقی و مطلق که در حضرتِ حقّ برقرار است، به فرمایشِ حضرت مولی أمیرالمؤمنین؏ برای جناب کمیل در حدیثِ «حقیقت»، با عبارتِ نورانی 👈🏻مَحْوِ الموهوم مَعَ صحو الْمَعْلُومِ◥ بیان شده است.)



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

🌀 بداء حقیقی و مطلق که در ذاتِ حضرت حقّ تعالی دائماً برقرار است؛ حیاتِ ذات و نفسِ حضرتِ ﴿الحَیّ﴾ (جلّ جلاله) است.

👈🏻 نفس الله تعالی که همانا شخصِ ﴿لا هُو إلّا هُو﴾ می‌باشد؛ خودِ «وجود مطلق» است.
◾️ «بداء» [که آشکار شدن است]؛ آشکارِ شدنِ «وجود مطلق» است.
◾️ «وجودِ مطلق» به هیچ حدّی محدود نیست. نه به حدّ و تعیّنِ «وجود» و جمالِ ﴿إلّا هُو﴾یی، و نه به حدِّ و تعیّنِ عدم و جلالِ ﴿لا هُو﴾یی.
بلکه؛ وجودِ مطلق؛ دائماً حیاتِ نفی جلالی، و اثباتِ جمالیِ ﴿لا هُو إلّا هُو﴾ست.

💠 چون هیچ امری و شیئی از «وجود مطلق» خالی نیست و همه؛ حظّ از آن دارند و «موجود» هستند،
⏎❖ بنابراین؛
👈🏻 حقیقتاً هیچ امری و شیئی [از ذات باریتعالی، تا ذرّاتِ دَنیِ دنیا]؛ از «بداء» و نفی و اثباتِ نوریِ آن، خالی نیست.
منتها؛
🏳️ نامِ «بداء»، در جزئی از ظهورِ او، که در تعیّنِ «ظهور» محقّق است؛ مشهور می‌باشد و به عبارتی؛
◈ ⇦ مرتبۀ نازلۀ «بداء»، نقطۀ شهرتِ بداء است.


༅༅‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༅᭄༊࿐ྀུ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─

🍃 و امّا بعد…

💠 نفس حضرت باریتعالی، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

◣『أَفْضَلُ الْجُودِ بَذْلُ الْمَوْجُودِ.』◥
برترین بخشش، بذل کردنِ تمامِ موجودی است.
📚غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۹۴

❖ الف و لامِ «الْمَوْجُود»؛
⊱⟤ در عالَم حدود و کثرت که بذل و بخشش‌ها حدّی است؛ الف و لامِ استغراق است. پس؛ «الْمَوْجُود» یعنی؛ هر آن چه که موجود هست.
⊱⟤ در عالَم بی‌حدّی و نور و وحدت که بذلِ حقیقی محقّق است؛ الف و لامِ عهدِ حضور است و
«الْمَوْجُود»؛ 👈🏻 شخصِ حقیقیِ موجود مطلق، که شخصِ «وجود مطلق» می‌باشد.


🔆 در عالَم نور؛ جود و بخشش نفسِ باریتعالی مطرح است و چنین است که نفس حضرت حقّ تعالی؛
•◄➊ خودِ «وجود» را وجود می‌بخشد یعنی به جود و عطایش، «وجود» را «وجود» می‌کند و به مَنَصۀ «موجود» بودن می‌رساند و حیاتِ نفس باریتعالی و تمام أسماء إلهی است.
⏎◉ بنابراین؛ جودِ مطلقِ باریتعالی، «مَبْدَأُ الْوُجُود»، أصل الوجود، و مصدر و عَین و چشمۀ حیاتِ زاینده‌ی «وجود» است.

👈🏻 جود مطلق؛ خودِ تغییرِ نوریِ و لبّیِ ﴿لا هُو إلّا هُو﴾ و حیاتِ کلمۀ توحید بوده، و «بَداء مطلق» می‌باشد.

•◄➋ چون جود، مطلق است، و اطلاقش حقیقی است یعنی #مطلق_علی_الإطلاق است؛ فاطِر و منشئ نفوسِ موجودات است و موجودات را به نحوِ «إنشاء»؛ ایجاد می‌کند و مجال مطلق می‌بخشد.

🌿 این در حالی است که؛

❖ اوّلاً: «وجود»، خودیّت و نفسِ باریتعالی است و ائمه اطهار(ع) [که «نفس الله تعالی» هستند] شخصِ «الوجود» و بلکه «مبدأ الوجود»، یعنی عَیْن و چشمۀ جوشان «وجود» هستند که می‌فرمایند:

🔻『نَحْنُ‏ عَيْنُ‏ الوُجوُد』🔺
مائیم عینیّت و نیز چشمه‌ی جوشان وجود
📚مشارق أنوار اليقين في أسرار أميرالمؤمنين ع، ص۷۶

🔻『مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ』🔺
[ائمۀ اطهار(ع)] مبدأ و غایت «وجود» هستند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۵،ص۱۷۴

❖ ثانیاً: به حضراتِ وجودِ مطلق(ع)؛ هر امری و بلکه هر تحقّق و موجودیّتی؛ برقرار و محقّق است که؛

🔹『بِکمْ فَتَحَ الله وَ بِکمْ يَخْتِمُ』🔹
خداوند [به طور مطلق ] هر امر و تحقّقی را به شما حضراتِ آل‌الله(ع) آغاز می‌کند و هر امر و تحقّقی را به شما خاتمه می‌دهد.
(زیارت جامعۀ کبیره؛ 📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲،ص۶۱۵)

⏎◉ بنابراین؛ به قوّتِ اطلاقِ 『بِکمْ فَتَحَ الله وَ بِکمْ يَخْتِمُ』؛ بَداء [که حیاتِ وجود است و دائماً ﴿يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ﴾ می‌باشد] در تمام مراتبِ وجودی، از ذات عالی حضرتِ حقّ، تا ذرّاتِ دانیِ موجودات؛ به ائمّه‌ی اطهار(؏) محقّق و برقرار است،
چنان که نفس مطلق باریتعالی، حضرت مولی أمیرالمؤمنین(؏) به قولِ مطلق می‌فرمایند:

⫸⦁اا🔅 『بِنَا فَتَحَ اللَّهُ وَ بِنَا يَخْتِمُ وَ بِنَا يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ‏』🔅اا⦁⫷
خداوند [به طور مطلق ] هر امر و تحقّقی را به ما (آل‌الله ع) آغاز کرده و به ما ختم می‌نماید، و به محو کرده و به ما اثبات می‌نماید.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۶۵، ص۶۱



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

༅༅‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌༅᭄༊࿐ྀུ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ܓ

💠 الغرض: 🦋

🔆 حضرت امام موسی كاظم (علیه السلام) می‌فرمایند:

⇜۞✿『 رَجَبٌ؛ شَهْرٌ عَظِيمٌ يُضَاعِفُ اللَّهُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ 』✿۞⇝
#رجب ؛ ماهِ بزرگی است که خداوند، دائماً در آن حسنات را مضاعف می‌کند و سیئات را محو می‌نماید.

📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۹۲

⏎⧉ سیئۀ حدّی که مشخّص است و نیاز به توضیح ندارد. ولی سیئه لبّی؛ ❂☜ توقّف بر هر تعیّنی حتّی تعیّنِ نوری است. یعنی؛
توقّف به حدّ أسماء، حدّ صفات، و حتّی حدّ ذات و نفسِ إلهی که در محو و اثباتِ بدائیِ «لا هو إلّا هو»یی نیاید.
❂☜ هر توقّف و تعیّنِ حدّی در عالَم نور؛ سیئۀ نوری است.

(برای شرح سیئۀ لبّی رجوع بفرمایید 👈🏻: https://t.me/ehsannil2/325)



°༄༅࿔💠࿐°

💠 این محو و اثبات؛ حضورِ پر نقشِ #بداء در #ماه_رجب است. و امّا برکاتِ آن از کجاست؟

🌿 مرحوم سید بن طاووس در کتاب اقبال الأعمال حدیثی را بیان می‌فرمایند:

📌✿『عَاشِر مِنْ كُلِّ شَهْرٍ مِنْهَا أَمْرُ، فَالْيَوْمَ الْعَاشِر مِنْ ذِي الْحِجَّةِ؛ «يَوْمُ النَّحْرِ»، وَ الْيَوْمِ الْعَاشِرُ مِنَ الْمُحَرَّمِ «عَاشُورَاءَ»، وَ الْيَوْمِ الْعَاشِرُ مِنَ رَجَب؛ «يَمْحُوا اللهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ』✿

📚 الإقبال بالأعمال الحسنة (ط - الحديثة)، ج‏۳، ص۲۲۷
📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۲، ص۶۵۳

➥ꕥ𖣐➓━━➵━━❖❧


💠 ➓ روزِ دهم ماه رجب در عالَم اشارات؛ روز میلاد ظاهریِ حضرت امام جواد الأئمه علیه السلام است که روزِ 🔻﴿يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ﴾ 🔺، یعنی؛ 👈🏻 «روزِ بداء» می‌باشد.

•°●○•° «جواد مطلق»؛ منشئِ «جودِ مطلق» است. که «جودِ مطلق»؛ منشئِ حقیقی و نوریِ «وجودِ مطلق» است، که محوِ جلالیِ «لا هو»یی و اثباتِ جمالیِ «إلّا هو»ییِ کلمۀ طیّبۀ توحید (﴿لا هو إلّا هو﴾) [که همانا «بَداء مطلق» است]؛ دائماً به جوادِ مطلق، یعنی حضرتِ جواد الأئمه (ع) محقّق و برقرار است.


🌿 ⏎◈ حضرتِ امام جواد الأئمه علیه السلام که منشئِ جود مطلق هستند؛ به نصّ روایات ◣『قُطْبُ الْوُجُودِ وَ سَمَاءُ الْجُودِ وَ شَرَفُ الْمَوْجُود』◥ بودنِ ائمّه‌ی اطهار(؏) می‌باشند (📚حدیث طارق بن شهاب؛ بحارالأنوار، ط - بيروت، ج ۲۵، ص۱۷۰) که سلسله جنبانِ بداء مطلق هستند.

🌤️میلادِ حضرتِ امام جواد الأئمه علیه السلام؛ تجلّیِ حیاتِ نهرِ جاریِ سلسله جنبانِ بداءِ مطلق است؛ که از مقامِ خلوَتِ ذاتِ إلهی، و مقامِ جلوَتِ صفات و أسماء باری، تا عالَم خلقت و زمان و موجودات؛ در دهمینِ روزِ ماه «رجب الأصب» متجلّی است.
🎋 إن شاء الله، به جودِ بی‌حسابِ حضرتشان(؏)؛ درکِ معرفتشان؛ رزقِ خاصّ ماه رجبِ همۀ محبّین آل الله(؏) باشد.🤲🏻


﹏.𐫱 الحمد لله الجواد𐫱.﹏



#حیات_بداء
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده



🍃
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM