کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
318 subscribers
1.8K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.

اگر برای انگشتر افراد مختلف هیچ لطیفه‌ای نباشد و دقّت و توجّه، محلّ نداشته باشد؛ امّا مسلّماً خاتمِ ائمه اطهار(؏)، جایِ خضوع و دقت دارد؛

💍♦️ خاتمِ حضرتِ نفس الله تعالی، خالصة الله، صفوة الله، خاصّة الله، سرّ الله، رُکن الله، امیرالمؤمنین (که ﴿هُوَ...الْمُؤْمِن؛ حشر۲۳﴾) 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 که «هو القدیم» (که #قدیم؛ مقامِ خفا و ذاتِ باریتعالی است)و «هو الکریم» (که #کریم؛ مقامِ جلا و جمالِ باریتعالی است)، مولی علی بن ابیطالب علیهما السلام؛
👈🏻 تمامیّتِ مطلقه الهی است که از تمامیّتِ مطلقه بودن، ختم کنندۀ مطلقه است.

و
خاتم بخشیِ حضرت مولی(؏)؛ ➷
👈🏻 ♦️انشاء لبّی و حیاتِ دَم به دمِ تمامیّتِ مقامِ خلوَت و جلوَتِ باریتعالی است. ♦️

💍 و از حقیقت #نبأ_عظیم و خاتِم و خاتَم مطلق؛ حضرت نبی اکرم(ص) پرده برمی‌دارند، بدین صورت که؛
🍃 وارد مسجد می‌شوند و سائل خبر می‌دهد که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) به او خاتم بخشیده‌اند، حضرت نبی اکرم(ص) بدون طفره و فاصله تکبیر («الله اکبر») می‌گویند و تمام اهل مسجد (کنایه از تمام عوالِم هستی) به تَبَع حضرت نبی اکرم(ص)، تکبیر می‌گویند (🔻«فَكَبَّرَ النَّبِيُّ ص وَ كَبَّرَ أَهْلُ الْمَسْجِدِ؛ 📚الأمالي( للصدوق)،ص124»🔺).

به ندای تکبیر و «#الله_اکبر»؛ خبر از «نفس الله تعالی» و کبریایی مطلق او، یعنی شخصِ حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌دهند تا خاتِم و ختم‌کنندۀ مطلق، حتّی در خلوَت ذات الهی، برای قلوب سلیم و تسلیم، هویدا شود.

⚠️ در صورتِ توجّه، لطیفۀ این مقاله؛
◣ جز برای معتقدینِ این مهمّ که ائمه اطهار(؏) «مِن دون الله» نبوده، بلکه نفسِ باریتعالی هستند -و این، توحیدِ ذاتیِ خداوند و حضرات آل الله(؏) است-؛ کفر و شرک قلمداد می‌شود! و معتقد و گویندۀ چنین دقائقی، قطع به یقین از دیدِ احوَل چنین افرادی، مطرود است! (پناه بر خدا)
امّا ؛
به لطف حضرت حقّ، درس‌های این دقائق در #کانال_معرفة_الحق و لطائفِ مقدماتی این مقاله، در همین #کانال_اللطائف_الإلهیة بارها بیان شده است و اگر کسی به لطف خدا، از ابتدایِ این مسیر، همدلی و همراهی کرده، و مطالب را با دقّت مطالعه کرده باشد؛ إن شاء الله قبول این معارف برای او آسان است و بلکه تشنۀ بیشتر آن خواهد بود.
به نفسِ حضرتِ حقّ، مولی امیرالمؤمنین؏؛ دائماً ملتجی و پناهنده‌‌ایم.◥


🍃 خاتم بخشی حضرتِ 《الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏》 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام؛ فتراکِ و محور و حیات و قوّتِ تمامیّتِ مطلقۀ باریتعالی است.
♻️ و این حلقۀ انگشتری -که حالِ برگشت به خود دارد-؛ جلوۀ «﴿نُورٌ عَلى‏ نُور﴾؛ سورۀ نور، آیۀ ۳۵» و تجلّی «خود به خودِ» نفس باریتعالی، یعنی حضراتِ ائمه اطهار(؏) است.


🍃 به لطف حضرتِ مولی(؏) روزی شد و؛
من از مفصّــل این نکتــــه ، مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصّل بخوان ازین مجمل



«الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
(📚الدروع الواقية – سیّد بن طاووس ، ص۱۷۶)




#خاتم_نفس_الله_تعالی
#خاتم_الرسول_ص
#خاتم_رسالت
#خاتم_بخشی
#خاتم

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
◆࿐

🔲 🖋در روایت است که می‌فرمایند:

اوّلین مصیبتی که برپا شد، به قلم وحی شد.
ای قلم بر لوح بنویس:
حسین (؏) غریبانه کشته شد.💧
قلم عرض کرد:
خداوندا! چه کسی او را می‌کشد؟
ندا آمد: یزید! که لعنت خدا بر او باد‌‌.

❂☜ پس قلم بر لوح؛ «بی اذن خداوند»، به لعن یزید جاری شد.
(『 ... وَ الْقَلَمُ جَرَى عَلَى اللَّوْحِ بِلَعْنِهِ «بِغَيْرِ إِذْنِ رَبِّهِ» )

تا چنین شد، خداوندِ عالمﷻ به قلم وحی کرد (فَأَوْحَى اللهُ تَعَالَى إِلَى الْقَلَمِ):

🔳أَنَّكَ اسْتَحْقَقْتَ الثَّنَاءَ بِهَذَا اللَّعْن🔳
تو به سبب لعن یزید، مستحقّ ثنا و مدح شدی.
📚 بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۴۴


◆⇯⇦ در حالی که مَلَکوتیان، بی اذنِ حقّﷻ حتّی ذرّه‌ای نمی‌جنبَند؛ قلم، بی اذنِ الهی به عزا (و لعن) برخاست. و خداوند، او را مدح نمود و گرامی داشت. به جهت آنکه به لعن یزید پیش از صدور امر الهی، سبقت گرفت.

🔔 اینجا وادیِ امتحانِ بزرگ است.

👁‍🗨 اگر معطّلِ اذن شدی، به همان اندازۀ «معطّل شدن»، در عزا نیامده‌ای!
🔲 که عزادارِ حقیقی؛ در تدبیر نیست. بلکه بیقرارِ مصیبت است ...

۞ در عزایِ سیّد الشّهداء (؏)؛ معطّلِ اذن و احکام و آداب نباش. و معطّلِ معطَّلین هم نباش!
در این مقام؛ هر اذنی، مضمحلّ در صاحبِ عزا گشته. و هر حکمی، به خاکِ خضوع نشسته. و هر آدابی که مانع از عزاست؛ ساقط شده.
این مقام؛ وادی بیقراری برای حضرتِ حقیقت (؏) است.

🔲 وقتی حضرت امام صادق علیه السلام عزاداری گروهی از عزاداران حضرت سید الشهدا علیه السلام را تعریف می‌فرمایند، در آخر فرمایش نورانی خود، بیانی دارند که همین اشاره برای جویای حقیقت کفایت می‌نماید:

◾️«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي
جَعَلَ فِي النَّاسِ مَنْ يَفِدُ إِلَيْنَا وَ يَمْدَحُنَا وَ يَرْثِي لَنَا
👈🏻 و جَعَلَ عَدُوَّنَا مَنْ يَطْعُنُ عَلَيْهِمْ مِنْ قَرَابَتِنَا وَ غَيْرِهِمْ يَهُدُّونَهُمْ [يُهَدِّدُونَهُمْ‏] وَ يُقَبِّحُونَ مَا يَصْنَعُونَ.»
◾️
حمد و سپاس خدائى را كه در ميانِ مردم؛
كسانى را گذارده كه به طرف ما كوچ و سفر كرده، و مدح و مراثىِ ما را مى‌‏گويند.
و در مقابل؛ دشمنِ ما را كسانى قرار داده كه افرادی را که نزدیکانِ ما هستند (#عزاداران ؛ «قرابتنا» خوانده شدند) مورد طعن قرار مى‌‏دهند و ايشان را هلاک كرده و كار و عملشان (یعنی عزاداریشان) را زشت و قبیح می‌پندارند.

📚 كامل الزيارات؛ الباب الثامن و المائة نوادر الزيارات‌‏، ص۳۲۶


◆⇯⇦ پس؛ به طعنه‌های مقصّرین گوش مده! اینان دانسته یا ندانسته؛ یا دشمنِ آل الله(ع) هستند یا در میدانِ دشمنان، قدم برمی‌دارند!

هر چه هنر داری و نداری پیاده کن. که «اذن» هم عزادار حسین (؏) است. و در عزایِ مصیبت اعظم، در بیقراری و لا تعیّنی است.


🔲 النّهایة؛
«یوم الطّفوف» ظهورِ حقیقتِ بسیطۀ حضرت حقّﷻ است که جامعِ سرِّ الهی و حقیقتِ ذات باری است (جلّ جلاله).
مقالاتی که در بیانِ لطائفِ جامعُ الاسرارْ بودنِ این حقیقتِ واحده روزی شد، با عنوانِ «یوم الطّفوف؛ مجمع حیرانی» به قلم تحریر در آمده است.
و به لطف حقّﷻ آن مقداری که روزی این جمع، و در پاسخ به «رغبتِ خوانندگان» و «پیگیری آن‌ها»ست، ارسال می‌گردد.

ان شاء الله که به نظر حضرتِ نافذ البصیرة، ساقیِ معرفت، آقا ابا الفضل العباس (علیه السلام)، این جاریِ قلمی که عنایت فرموده‌اند، بابِ حیرانی و بیقراری را، بر محبّین‌شان بگشاید تا بیش از پیش در اظهارِ عبودیّت، و نوکریِ آستان مُلوکانۀ الوهیّتِ حضرتِ مقصود، شاهدِ مشهود، آقا ابا عبد الله الحسین (علیه السّلام)، جانْ تقدیم کنند.








یا سیّدیَ العشق! أغِثْني بِـبَلائِک
یا غـايـةَ مَثـوایْ! اَرِحْني بِلـِقائک
یا حضرت ساقی! دو سه ساغر نگهم دار
الفاني فــي حُبِّکَ حَیٌّ بـِبـَقائِک
(شاعر: #مهدی_فاتح)


🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


◆࿐
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سوّم :
مصیبتِ ولیّ خدا (؏)، مصیبتِ همۀ هستی


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/247
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

▪️در سخن دوّم اشاره شد که درْک؛ حضور درک شده در شخصِ درک کننده است.
● برای شرح این مطلب بایستی دهها مقالۀ مفصّل نوشته می‌شد.
اما این ایّام، ایّام شتاب است!

▪️در این ایّام، برای بیان، تعلّل جایز نیست. ان شاء الله لُبّ کلام را نوش کنیم تا به وقتش، به لطف حضرت سیّد الشهدا (ع) برایِ تبیین بیشتر مطلب، جان برای محبّینش تقدیم گردد.

🍃 و امّا در ادامۀ آن حقیقت ...

°•❁🔳🔲🔳❁•°

▪️حضرات آل الله (علیهم السلام) ولیّ و حجّت خدایند و حجّت شیء، لُبّ اللُبّ شیء و حاقّ الحاقِّ آن است که شیء را به منصۀ ظهور رسانده و در معرض حقیقیِ محاجّه قرار می‌دهد.

حجّة الله چنین است، که می‌پرسیم "الله" تعالی کیست؟
قرآن می‌فرماید:

💎【 فاللَّهُ هُوَ الْوَلِي】💎
الله، ولیّ است.
(سورۀ شوریٰ، آیۀ ۹)

▪️اما خداوند به ولایتش، شیئیت اشیاء است که در ادعیۀ سحر ماه مبارک رمضان می‌خوانیم:

💠"يَا وَاحِدُ الْبَاقِي «أَوَّلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ آخِرَهُ»"💠
(📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۸۰)

🔻"أَوَّلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ"🔺؛ نظر به واحدِ اشاره به شیء است. که آن، ذات و بود و کینونت و بلکه شیئیتِ آن است.
و 🔻"آخِرُه"🔺؛ نظر به تمامیّت صفات و افعال و آثار شیء است.

🍃 إن شاءالله از دو بینی‌ بایستی جدا شویم و در عالم توحید چشم باز کرده و مشاهده کنیم؛
الله، و ولیّ او، و ولایة الله، ۳ چیز نیستند، بلکه یک حقیقت‌اند که به جلوۀ اسماء، در ۳ بیان، ظاهر شده‌اند.

(⚠️ بحمد الله مباحث توحید در مجموعۀ مقالاتی در #کانال_معرفة_الحق ارائه شده است و طالبان آن می‌توانند به مرحمتیِ حقّ تعالی رجوع بفرمایند 👈 https://t.me/ehsannil3/213)

● از منظری و بیانی عرض می‌شود که؛ اگر صمدیّت حضرت حقّ تصوّر شود، تصدیق تمام این مطالب به نفْسِ آن تصوّر، آمده است.

▪️مقام ذات، مقام "لا اسم له و لا رسم له" است و هـــــرچـــــه از خداوند تصوّر می‌کنیم، آن اسماء الحُسنای خداوند باشد، که حضرات آل الله (علیهم السلام) هستند.

▪️جانِ عالم وجود، حضرات آل الله (علیهم السلام) بوده که در حدیث طارق بن شهاب حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) امام را 🔹『 مبدأ الوجود』🔹 و 🔹 『 قطب الوجود』🔹 معرفی می‌فرمایند (📚بحار الأنوار ، ج۲۵، ص۱۷۴).

▪️حضرات آل الله (علیهم السلام) شیئیت اشیاء می‌باشند و اصلاً و مطلقاً؛ هیچ شیئی، مستقل از آل الله(ع)، وجود ندارد که 💎【كلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ】💎 (سورۀ قصص، آیۀ ۸۸).

▪️در حالیکه تمامیّت و حاقّ الحاقّ حضرت حقّ، ولیّ اوست؛ حیثیت حیاتی و تمامیّت شیء، خداوند متعال است که فرمودند:

🔹هوَ حَيَاةُ كُلِّ شَيْءٍ وَ نُورُ كُلِّ شَيْءٍ🔹
(📚الكافي، ج۱، ص: ۱۲۹)

حضرت حقّ به ولیّ‌اش حیات و شیئیتِ کائنات است که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) امام را 🔻『 نقطة الكائنات، و قطب الدائرات، و سرّ الممكنات‏』🔺 (مشارق الانوار، ص۱۷۸) معرفی می‌نمایند.


🔰 به بیانِ دیگر :

❖ "دابَّة" ؛ اسم فاعل مؤنث از ریشۀ "دَبَّ" است. "دبّ" به معنایِ حرکت مخفیانه است.

👈 "دابة" که اسم فاعل این ریشه است. یعنی آنکه اوّلاً حالَش حرکت و جنبش است. و ثانیاً حرکت دهنده و جنبانندۀ غیر است.

❁ حضرت مولی امیرالمومنین(ع) می‌فرمایند 🔻『 أَنا دَابَّةُ الْأَرْض』🔺 (مَن جنبانندۀ زمین هستم/ 📚بحار الأنوار، ج۳۹، ص۲۴۳).
و "ارض"، ارضِ تعیّنات است، یعنی؛ همه چیز.

🔘 علّت جنبش و حرکت و حیات موجودات، حضرات آل الله علیهم السلام هستند.

به عبارتی دیگر؛
هر «موجود»ی، محظوظ از «وجود» است. یعنی همینکه «موجود» است، صاحبِ وجود شده.
«موجود»؛ اسم مفعول است یعنی آنچه، محظوظ از «وجود» است.

«وجود» عالَم همان «دابة» است. که ارضِ تعیّنات به او، دائماً «موجود» است.

🔅 نقطۀ جُنبش و حیات ارضِ تعیّنات (که همان «وجود» است) حضرات آل الله علیهم السلام هستند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.

💧 سقّای مقام جمع الجمعِ «حیات» 🫧


🌿🦋 احسان الله نیلفروش زاده

🌐
https://www.instagram.com/p/CMiRFMvpSZH/?igshid=e830phk44cwf

•┈•اا✾•༺ 🌕 ༻•✾اا•┈•

حیاتِ هر شیئی از #آب است(🔻﴿و جعلنا من #الماء کلّ شیء حیّ🔺؛أنبیاء؏ ۳۹).

همه، به نوشیدن آب، #حیات دارند،
امّا ولیّ خدا؏، به آب نوشیدنش، حیاتِ به آب می‎بخشد.
آنان، دَلْو در چاه می‎اندازند؛ حیات را از آب می‌‏کشند تا زنده بمانند،
امّا...
او(؏)، به دَلوی که در چاه می‌اندازد؛ حیات را به آب می‌کِشد، تا آب را زنده نماید.


🌊 #فرات - که شیعۀ امیرالمؤمنین(؏) می‌باشد(📚كامل الزيارات،ص۴۹)-؛ مبدأ تمام آبهای عالَم است که فرمودند؏؛ «ماء الفرات؛ أوّل ماء قدّس الله؛📚وسائل الشيعة،ج‏۱۴،ص۵۱۶».

°࿔
💠 #علقمه؛ به حسب ظاهر، نهری است که از فرات منشعب است و در حقیقت؛
مقامِ جمع الجمعِ فراتِ باطن، و تمام آب‌های ظاهر است.
به عبارتی؛
#علقمه؛ عُلقۀ حقیقی و نقطۀ وصالِ خلوَت و جلوَتِ ماءِ حیات است.
و به این ترتیب؛
▣⇦ آبشخورِ حیاتِ تمام #موجودات، از علقمه است.

𑁍ܓ
🌊 امّا حیاتِ علقمه از کجاست؟

از آن والا مقامی که تمامِ فضائل را، پدر است.
آن رشیدْ قامتِ قمرْ صورت،
که به ندیدن و نفیِ خویش،
به شوقِ وصالِ علقمه پاسخ گفته، بسویِ آن رفته،
دست به زیر «آب‌هایِ تشنه به ید او»، برده؛
و بر رویِ بسترِ دستان مبارکش،
علقمه را حیات داده و پرورانده، و فرات و خلوَتِ آبها را انشاء کرده،
آنگاه؛
بذل جاه نموده،
آن «آبِ حیات یافته» را بر رویِ جاریِ آبها ریخته؛
تا دستانِ حیاتبخشِ مبارکش، در این جریان، محییِ آبِ حیاتِ موجودات شود وُ
خلوَتِ فرات، به جلوَتِ آبهای عالَم، ممدود گردد وُ قرار یابد.
♡••࿐
🍃اوست...
که محیی مقام جمع الجمعِ ماء حیات است.

حضرت اباالفضل العباس(؏)...
او که سقّای کربلایِ حقیقت است.
او که علقمه، به دستانِ حیات‌بخش او؛ حیاتِ فراتِ خلوَت و آبهای جلوَت است.

🔆الحقّ...
که جز به ظهورِ حضرت «#اباصالح»المهدی (روحی فداه)، عالمیان از مقام «#عباس»بن علی(؏)، خبری نخواهند یافت و اسرارِ علقمه نیز بر آنها مکشوف نمی‌شود.
این است که علقمه؛ مقام حضرت «اباصالح»(عج) است تا به وحدت این حقیقت که ابجدِ نامِ «عبّاس»(؏) و «اباصالح»(عج)﴿۱۳۳﴾ یکیست، ارادتِ حضرتِ جمع الجمع(عج) به سقّای حضرتش(عج) «در مقام نورانیّت»، بر اهل نظر، روشن گردد.


🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


◦•●◉✿هو الساقی✿◉●•◦

🆔 t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
🆔 t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil


🍃
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

🔆 نورِ مطلق، بسیط است و بدون جزء. پس کوچکترین جسارت و آزاری به او، جسارت به تمامِ آن است.
و چون در وحدتِ حقیقی و شخصی با حضرت حقّ تعالی است؛ جسارت به او، بدونِ تشبیه و تمثیل و تسامح، و بدون طفره و فاصله، بلکه عیناً و شخصاً و حقیقتاً و دقیقاً جسارت به حضرت حقّ جلّ جلاله است.

پس دقّت شود که جسارت به آل الله(ع) العیاذ بالله مانند جسارت به فرزندِ کسی نیست. که پدر، شخصی باشد و طرفی، و فرزند شخصِ دیگری باشد و طرفی دیگر. و فقط عُلقه و نِسَبی اعتباری دلیل شود که آزارِ و جسارت به فرزند، آزار و جسارتِ به پدر محسوب گردد.

هرگز از این جِنس نیست و مطلب، در نسَب و اضافاتِ حدّی نیست.

حضرات آل الله(ع) «مِن دون الله» نیستند که فرضِ دوئیت با حضرت حقّ برای ایشان ملحوظ گردد.

(در مباحثِ #کانال_معرفة_الحق این مطالب توضیح داده شده است. و بدونِ استدلال و اقامۀ براهین و استناد بر آیات و روایات، صحبت نمی‌شود. ر.ک: #کانال_معرفة_الحق https://t.me/ehsannil3 )


🍃 و امّا ...

🔲 "السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَات" 🔲
سلام بر آن لبهای خشکیده.
(زیارت ناحیۀ مقدسه -
📚 المزار الكبير ، ص: ۵۹۰)

در مقــامــی کــه بـــه یـــاد لــب او مِی‌ْ نوشند
سِفله آن مـسـت کـه باشد خبـر از خویشتنش
(حافظ - ره)


🔲 لب حضرت سیدالشهدا(ع) از تشنگی خشک شده و ترک خورده بود.
(وا ويلاه ، وا مصيبتاه ، وا ثكلاه‏)

▪️ آیا تشنگی، تنها همین تشنگیِ آبِ ظاهری است؟!

معلوم است که حقیقت از باطن تا ظاهر آمده است. حقیقت تشنگی، تشنگی آبِ باطن بود که به آبِ ظاهرْ نمایان شد.

💧 آب در روایاتی؛ "ولایتِ آل الله(ع)" و در روایاتی خودِ آل الله(ع) معرفی شده‌ است (فرقی نمی‌کند، چراکه ولایت؛ خودیّت حضرات(ع) است).
💦 در روایات آمده است که آب؛ سروَرِ نوشیدنی‌هاست و #فرات؛ آن آب است («الماء سيّد شراب الدنيا و الآخرة... الفرات الماء...؛ 📚 كامل الزيارات،ص۴۷»). و #ماء که «اوّل ما خلق الله» است؛ جلوۀ حضراتِ قوّام الله یعنی ائمه اطهار(ع) بوده که واسطۀ مطلقه هستند و هر موجودی از آنها، حدوث و بقاء دارد. پس در عالَمِ دانی و نزولِ اجلالِ آل الله(ع)؛
فرات، شیعه و جلوۀ خودِ حضرات(ع) است که فرمودند 🔹『 الْفُرَاتَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ؏ 』 🔹(📚 كامل الزيارات،ص۴۹).

مَهریه حضرت زهرا (س) که آب‌های عالَم است؛ یعنی خودشان. مَهریه خودشان، خودشان هستند. که حقیقتِ ماء در هستی؛ سرّ ولایت، یعنی مقامِ فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها است.

اگر بگوییم چطور این ممکن می‌شود که خودشان، مَهریۀ خودشان باشند؟!
در عالَم حدود و تعیّنات محال است که شیئی به خودش دور بزند، یا به خودش توقّف کند، یا به خودش مشغول باشد، یا خودش، خودش را بخواهد، یا خودش به خودش مستکفی باشد، و یا خودش فدای خودش شود و قتیل خویش باشد (و تعابیر مشابه).

وقتی در عالَم حدود گفته می‌شود "کسی خودش را دوست دارد"؛ این، در یک نقطه نیست.
این شخص، [بداند یا نداند] دو «خودْ» ملحوظ می‌کند که در یکی، محبّ است. و در دیگری، محبوب. پس دوست داشتنِ خود بر خود نیست. بلکه دو مقام لحاظ شده است.

امّا حرف و سخن در عالَم نور فراتر از این قیاساتِ خیالی است!

در عالم نور برای نورِ احدِ واحد، تعبیر 🔸نُورٌ عَلیٰ‏ نُور🔸 آمده است (سورۀ نور۳۵).
یعنی خود به خود در جوشش و غلیان و تجلّی است.
این تجلّیِ خود به خود است.


🍂 حضرت سیدالشهدا (ع) فریاد "العطش" سر دادند.
نه از بیرون خودشان، و نه به بیرون خودشان. که بیرون از امام و ولیّ خدا چیزی نیست که 🔻كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ🔺 (سورۀ ۳۶، آیۀ ۱۲).

✖️مگر او که صمد است و بی‌حدّ، بیرون دارد؟!
او حجّت خداست. یعنی لُبّ اللُبّ خدا. حاقّ الحاقّ خدا.
او دونِ الله تعالی نیست. حساب غیرِ الله برای ولیّ خدا کردن، نشناختن ولیّ خداست، و زیر سوال بردن صمدیّت خدا.

💠 حضرت سیدالشهدا (ع)، «سیّــد» الشهداء هستند.
«سیّد» به معنای ظاهری "آقا"ست.
و «سیّد» هر امر و شیئی؛ آقا بودنِ در آن امر و شیء است. که آن، یعنی صمد بودن و پُر بودن در آن امر است.

◼️ شهادت در عالَم حدود و تعیّنات اینطور است که شاهد و مشهود، حدّ و تعیّن و مختصات دارند. و شاهد، غیر از مشهود است. و مشهود، غیر از شاهد است. و اعتباراً آنرا «#شهادت» می‌گویند.

🔆 امّا شهادت در عالَم نور، دوئیتی ندارد. شاهد و مشهود، به #عین_شخصی یکدیگرند. در حالیکه شاهد، شاهد است و مشهود، مشهود. و این فرق، #فرق_نوری است که مؤکّد وحدت نوری می‌باشد.
حضرت سیّد الشهدا (ع) در "شهادتِ" بی‌حدّیِ نوری هستند. نه شهادتِ در عالَم حدود که شاهد غیر از مشهود است.




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

🔰 قدم سوّم : حضرت رسول اکرم (ص)، برگزیدۀ مطلق ➣●•

(مرحمت کنید به دقّت و شمرده بخوانید)

💠 یکی از اسماء حضرت حقّ تعالی "مُصْطَفِي‏" است (اسم فاعل به معنایِ برگزیننده - 🔻يَا مُصْطَفِي‏🔺/ دعایِ فرج - 📚 البلد الأمين ، ص۳۲۴).

در #کانال_معرفة_الحق توضیح داده شد که اسماء حقّ تعالی #توقیفی و برخاسته از ذات است.
(برای شرح #اسماء_توقیفی رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

◆ ذاتِ باریتعالی «مُصْطَفِي‏» است.
برگزینندۀ مطلق، حضرت حقّ است.
از اطلاقِ حضرت حقّ بیان می‌شود که ؛ «مُصْطَفِي‏» بودنِ باریتعالی در تمامِ مراتبِ فعل و صفت و ذات بایستی ظاهر شود. که نقطۀ ظهورِ «مُصْطَفِي‏»، «مصطفیٰ» است.
«مُصْطَفِي‏» در باطن، «مصطفیٰ» در ظاهر است.

این در حالی است که ظهورِ حضرت باریتعالی، خودیّت اوست که فرمود 🔻"هو الظاهر"🔺 (【هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِر】/ سورۀ حدید، آیۀ ۳).

پس بدانیم: هر شیئی لایقِ اصطفا و برگزیدگیِ حضرت حقّ نیست.
پس اگر شیئی چیزی از برگزیدگیِ حقّ شاملِ حالش باشد(یعنی در مرتبه‌ای از «مصطفیٰ بودن» قرار گرفت)، حضرتِ حقّ را به «مُصْطَفِي‏ بودن» در خود نشان داده است. و در حقیقت، حضرت «مُصْطَفِي‏» (جلّ جلاله) جلوۀ خود را در آن شیءِ برگزیده است.

◆ بطورِ کلّی و بقولِ مطلق: حضرت حقّ تعالی، «مُصْطَفِي‏» خویش است.
و خویشتنِ خویش، حضرت محمّد «مصطفیٰ» ، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستند.
حضرت رسول اکرم (ص) «مصطفیٰ» مطلق هستند.

«مُصْطَفِي‏» بودنِ حضرت حقّ عزّ و جلّ، به عینِ شخصیِ «مصطفیٰ» بودنِ رسول اکرم صلّی الله علیه و آله است.
«مُصْطَفِي‏» مطلق، «مصطفیٰ»اش مطلق است.
اطلاق، با دوئیت سازگار نیست. یک شیء مطلق حقیقی هست و آن حضرتِ حقّ تعالی است.

❁ «مُصْطَفِي‏» مطلق که به خودیِ خود ظاهر است، یعنی ؛
به «مصطفیٰ» بودنِ خویش که حضرت رسول اکرم(ص) است، ظاهر است.
مقامِ ظهورِ «مُصْطَفِي‏» مطلق، حضرتِ «مصطفیٰ» صلّی الله علیه و آله و آل مطهّر ایشان (علیهم السلام) هستند.


🔰 قدم چهارم : حضرت رسول اکرم محمّد مصطفیٰ(ص) به عینِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) هستند ➣●•

حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند 🔻『 حُسَيْنٌ ؏ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏ ؏』🔺(📚 كامل الزيارات، ص۵۲). حرف اصلی در موردِ "مِن" در این حدیثِ شریف این است که آن، "مِن" بیانیه است (و نه بَعضیه). چرا که حضرات آل الله علیهم السلام «نور واحد» هستند ( 『 كُلُّنَا وَاحِدٌ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ』 / 📚بحار الأنوار، ج‏۲۶، ص۱۶).
واحد بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام واحدِ عددی نیست بلکه «واحدِ حقیقی» است. و واحدِ حقیقی، آن است که مطلق حقیقی باشد. بنابراین؛ در حدّ اطلاق گرفتار نیست. بلکه در عالَم فرق به صورتِ چهارده نور جلوه کرده و در نفْسِ تمامِ تمایزات، به عین شخصی و در وحدتِ حقیقی است.
یعنی در همان نقطه که حضرت رسول اکرم(ص) متمایز از امام حسین(ع) هستند، به عینِ شخصی ایشان، و در وحدتِ حقیقی هستند (نورِ واحدِ حقیقی‌اند).

⇦ ●⭕️● بنابراین مصطفیٰ بودنِ حضرت رسول اکرم(ص)، دقیقاً و عیناً و شخصاً در حضرت امام حسین(ع) حاضر و ظاهر است.

🔰 قدم پنجم : یارانِ ابا عبد الله الحسین(ع) فانی در حضرتند ➣●•

در سخن هفتم این مقالات بیان شد که یاران حضرت ابا عبد الله علیه السلام در نفْسِ یگانگی با حضرت(ع) می‌باشند. و شرح آن بیان شد و تکرار ادله و شواهد نمی‌کنم. خوانندگان عزیز می‌توانند به مقالات قبل رجوع بفرمایند.

یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرف الاضافه به حضرت(ع) بوده و همانطور که در لطیفۀ سلامِ آخر زیارت عاشورا اشاره شد، به عینِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا(ع) بایستی نظر شوند.

⇦ ●⭕️● بنابراین مصطفیٰ بودنِ حضرت رسول اکرم(ص)-که دقیقاً و عیناً و شخصاً در حضرت امام حسین(ع) حاضر و ظاهر است-؛ در یارانِ حضرت(ع) حاضر و ظاهر است.

نکته:
همان نقطه‌ای که یاران ابا عبد الله(عليه السلام) در عالم مافوق ِ عالمِ دون انتخاب می‌شوند، آنها مختاراً «انتخاب شدن» را می‌پذیرند و همین پذیرش، نفْسِ امتحان آنهاست(تأمّل می‌خواهد و این مطلب، اعتکاف می‌خواهد!)
انتخاب حقّ و پذیرش انتخاب شدن، دو مطلب جداگانه نیست. نفسِ انتخاب خدا، پذیرشِ انتخاب خدا توسّط منتخَبین است. و انتخاب و پذیرش، «بود» و کینونیّت ایشان است.


✯ اگر این سلسله بیانها به لطف خدا، درست تبیین و درست تفهیم شده باشد، با تکیه بر معرفتی که روزی شده و إن شاء الله ایمانِ آن مستقر در جانِ خوانندگان شده باشد، می‌شود مطلب مهمّی در مورد حضرت حرّ (سلام الله علیه) بیان نمود.

🍃 إن شاء الله به دلْ همراه باشید ...


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
.
🍃
«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هجدهم:
•༺•جلواتِ 《علی》 در کربلای معلّی•༻•


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
┅─┅─═ ✦✧᯽✧✦ ═─┅─┅
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/2236
┅─┅─═ ✦✧᯽✧✦ ═─┅─┅


🍃 به مرحمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها؛
بحرِ لطائفِ «یوم الطفوف» موج می‌زند، امّا ثقالتِ کمّی و کیفیِ مطالب؛ گاهی مانع از ارائۀ مقالاتِ جدید می‌شود!
با این حال، در پاسخ به استقبالِ بعضی از مشتاقان که مرحمت کرده و پیام لطف و پیگیری می‌دهند؛
مقالۀ مهمّ دیگری از سلسله مقالاتِ «یوم الطفوف؛ مجمع حیرانی» محضر راغبین ارائه می‌شود.

إن شاء الله شاکرِ نعمتِ معرفت باشیم و در طلبِ آن؛ ابرازِ شوق را ابزارِ سوق کنیم که نجوایِ مشتاقِ حقیقی، حالِ باطن تا ظاهر اوست که:

«يُنَاجِيَهُ بِلِسَانِ الشَّوْقِ مُعَبِّراً عَمَّا فِي سَرِيرَتِهِ
[مشتاقِ حقیقی] به زبان شوق؛ از آن چه که به سرّ یافته؛ نجوایش می‌کند.

📖 مصباح الشريعة - الباب الرابع و التسعون في الشوق‏


🍃 با ذکرِ شریفِ ༺֎•یا عـﷻـلے‌؏•֎༻ به دقایقی از کربلایِ مُعلّی، راهی شویم ...


꧁ꕥ°༄༅࿔🦋࿐°


💠 کربلای مُعَلّی؛

«مُعَلّی»؛ اسم مفعول از مادّۀ «علوّ»؛ به معنایِ «دارای علوّ و منزلت و رفعت» بوده و در حقیقت؛ کربلایِ مُعَلّی؛ کربلایی است که منسوب به 《علی》(روحی و ارواح العالمین لذکره الفداء) است.

کربلای مُعَلّی؛
تجلیگاه، نفسِ باریتعالی، حضرتِ مولی امیرالمؤمنین 《علی》 علیه السلام است که؛
حضرتِ سیّد الشاهد و المشهود، مولی «سیّد الشهداء» أبا عبد الله الحسین علیه السلام به سیادت در شهادت؛ 《علی》 را به منصۀ شهود و ظهور می‌رسانند.


•►♦️◇ شهودِ اوّل -
اسم حقیقی ♦️◇◄•


در مقالات #کانال_معرفة_الحق در خصوصِ اسم حقیقی و توقیفی بودن أسماء الهی صحبت شد.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/186)

حضرات آل الله علیهم السلام شخصِ «نفس الله تعالی» بوده و در عین حال (عین شخصی)؛ شخصِ «الأسماء الحُسنی» هستند. بنابراین؛
اسماء باریتعالی، به «حُسنی» بودن؛ نفسی مادونِ باریتعالی نداشته، و عینیّتِ شخصی با نفسِ حضرت حقّ تعالی دارند.

( به مرحمت الهی؛
ظرائف مطلب مهمّ فوق؛ بسیار، و پاسخِ مستشکلین که اکثراً از متکلّمین هستند؛ به لطف خدا حاضر است، منتها این مقاله برای تبیین مطلب دیگری است)

أسامی حقیقی؛ برخاسته از ذات و نفس مسمّا هستند و از بیرون از مسمّا، وضع نشده که بر آن، عارض گردند. بلکه اسامی حقیقی، حقیقتِ مسمّا بوده و از باطن البواطنِ مسمّا، تا ظاهرِ آن، هویدا می‌شوند. أسماء الله و أسماء حضرات آل الله علیهم السلام؛ اسم حقیقی هستند.


🔆 از قیّومیّتِ مَعیّۀ حضرات آل الله(ع)؛
•◄➊ در عالَم ظاهر؛ اسم، شرافت و اثر دارد و از حقوقِ فرزند بر پدرش این است که بر او اسم نیکو بگذارد.
بر اساسِ همین شرافتِ حقیقی؛ در أدعیۀ مختلفی از خداوند متعال طلب می‌کنیم که اسم ما را مبدّل مساز :

🔅«رَبِّ لَا تُبَدِّلِ اسْمِي‏؛ 📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص695»
🔅«اللّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِک مِنْ أَنْ تُبَدِّلَ اسْمِي‏؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص552»


•◄➋ به همان قوّت که فارغ از خَیر و شرّ بودنِ موجود، «وجود»؛ خالصۀ هر «موجود»ی بوده،
و «وجود»؛ جلوه‌ای از جلواتِ حضراتِ «عَیْنُ الوُجود؛ 📚مشارق الأنوار، ص76» و «مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏25، ص174» یعنی ☜ شخصِ ائمه اطهار علیهم السلام است و ظلّ حقیقیِ آن می‌باشد؛

👈🏻 حقیقت و خالصۀ اسم افراد نیز، فارغ از خَیر و شرّ بودنشان،
و فارغ از لفظ و حروفی که آن اسم را تشکیل می‌دهد؛
ظلّ حقیقیِ «أسماء الحسنی» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام است.

که در عالَم کثرت، و مطرحِ شدنِ زوجیّت، و هویدا شدن جنسیّت مرد و زن در بین بنی آدم؛

◦•● اسمِ 《علی》؛ شاخصۀ أسامی مذکّر،
◦•● و اسمِ 《فاطمه》؛ شاخصۀ أسامی مؤنّث
هستند.


⏎◉ الغرض؛
حضرت سیّد الشهداء علیه السلام این حقیقت را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند، پس؛

❁ نامِ مبارکِ تمام پسرانِ حضرت سیّد الشهداء (ع)؛ 《علی
❁ نام مبارکِ تمام دخترانِ حضرت سیّد الشهداء (ع)؛ 《فاطمه

است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


♦️•◄ 🌤حضرت علی أوسط امام سجّاد علیه السلام؛
که به «امام» بودن؛ صاحب مقامِ جمع الجمع و وسطیّتِ حقیقی و مطلق هستند؛ مقامِ جمع الجمعِ اسم مبارکِ 《علی》 می‌باشند.
مقامِ امامت همان است که در روایات؛
امامت به؛

✿『الْأُمَّةُ الْوَسَطُ؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏1، ص191』✿
✿『الطَّرِيقَةَ الْوُسْطَى؛ 📚مصباح المتهجد، ج‏1، ص413』✿
✿『النُّمْرُقَةُ الْوُسْطَى؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏34، ص341』✿

و تعابیری مشابه آن که وسطیّتِ حقیقی در آن مطرح است؛ خوانده شده است.

⏎ از این رو؛
حضرت امام سجّاد علیه السلام، در کربلای مُعَلّی؛

◨ نه در حدّ و تعیّنِ شهادتِ خلوَت، ظاهر می‌شوند که مانند حضرت علی اصغر علیه السلام به ضربه‌ای از سوی دشمنِ لعین شهادت را به منصۀ ظهور برسانند
◧ و نه در حدّ و تعیّنِ شهادتِ جلوَت ظاهر می‌شوند که مانند حضرت علی اکبر علیه السلام با پیکاری و قتالی تمام در کربلا مشهوداً شهادت را به منصۀ ظهور برسانند و پیکر مبارکشان «إرباً إرباً» شود.
◾️بلکه به «شدّتِ بیماری» که تا مرزِ شهادت رسیده به طوری که حتّی دشمن لعین و خبیث هم به ظاهر او را خالی از حیات فرض کرده و به ظاهر، شمشیرِ کین بر او نکشیده؛ 👈🏻 شهادتِ خلوَت و جلوَت را فراگرفته‌اند.
و در عین اینکه در خصوصِ ائمه اطهار (ع) که مقامِ جمع الجمع و وسطیّت حقیقی و مطلق هستند آمده است؛
مَا مِنَّا إلّا مَقْتُولٌ أوْ مَسْمُوم‏؛ از ما [آل الله ع] نیست إلّا اینکه مقتول یا مسموم است؛ 📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۷، ص۲۱۷』
جلوۀ شهیدِ مطلق بودنِ اسمِ 《علی》 و مقامِ جمع الجمعی این شهادت را، آن طور به مَنَصۀ ظهور رساندند تا معلوم شود:

『أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوت‏』
من زنده‌ای هستم که نمی‌میرم.

『إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُتْ وَ غَائِبَنَا لَمْ يَغِبْ وَ إِنَّ قَتْلَانَا لَنْ يُقْتَلُوا』
همانا مردۀ ما [آل الله؏] مُرده نیست، و غایب ما غایب نیست، و کشته‌ی ما هرگز کشته نشده است.

و این؛
جلوه‌گریِ شهادتِ مطلقه و مقامِ جمع الجمعِ شهادتِ ائمه اطهار علیهم السلام و اسمِ مبارکِ 《علی》علیه السلام است.



⏎◈ جمع بندی مختصر:

🌥⊱⟤ حضرت علی اصغر علیه السلام »» مقامِ خلوَتِ نوریِعلی》 را به منصۀ ظهور می‌رسانند.
☀️⊱⟤ حضرت علی أوسط امام سجّاد علیه السلام »» مقامِ جمع الجمععلی》 را به منصۀ ظهور می‌رسانند.
🌤⊱⟤ حضرتِ علی أکبر علیه السلام »» مقامِ جلوَتِ نوریعلی》 را به منصۀ ظهور می‌رسانند.



ألا لعنة الله علی الظالمین



🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴

🏴
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🏴
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🔥 در اعتقاداتت؛ به منافق، جا نده !

https://www.instagram.com/p/C-HNhJBI0xQ/?igsh=MzRlODBiNWFlZA==


🔰 حضرت پیامبر اکرم (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) فاش می‌سازند:

🔻« مَثَلُ المُنافقِ مَثَلُ جِذعِ النَّخلِ؛ أرادَ صاحِبُهُ أن يَنتَفِعَ بهِ في بَعضِ بِنائهِ فلَم يَستَقِمْ لَهُ في المَوضِعِ الّذي أرادَ، فحَوّلَهُ في مَوضِعٍ آخَرَ فلَم يَستَقِمْ لَهُ، فكانَ آخِرُ ذلكَ أنْ أحرَقَهُ بالنّارِ🔺

حكايت منافق؛ حكايت تنه‌ی درخت خرماست كه صاحبش مى‌خواهد از آن در قسمتى از ساختمان خانه‌اش استفاده كند و در جايى كه مى‌خواهد بگذارد، درست قرار نمى‌گيرد. لذا آن را در جاى ديگر ساختمان مى‌گذارد و براى آن جا هم مناسب نيست و بالاخره كار به آن جا مى رسد كه آن را مى‌سوزاند.

📚الكافي: 2/396/5



🔰 توضیح مختصر که «العاقل یکفیه الإشارة!» :

⇩ ✿ تشبیه به تنهٔ درخت و نه خود درخت؛
تشبیه «نفاق» است.
چرا که درخت با ریشه و برگ و غیره است و حیات دارد ولی تنهٔ آن، منفک از ریشه است و حیات ندارد، و خالی از برگ و میوه است و ثمر ندارد. یعنی قبلِ «حیاتی» و بعدِ «بقائی» ندارد چرا که در خودش؛ حیات و بقاء ندارد و صرفا نام درخت را به یدک می‌کشد.

🌴تشبیه به درخت نخل و نه هر درخت دیگر؛

نخل، شرافت خاصی دارد:

- سدرة المنتهی و شجرهٔ طیبه؛ نخل هستند.
- نخل؛ عمهٔ مؤمن است.
- نخل: به نفر که واحد شمارش انسان است؛ شمارش می‌شود.
- لقاح نخل؛ دستی، و حیات؛ مشابه انسان است که مثلا سرش به زیر آب برود یا بریده شود؛ می‌میرد.
- و اما؛ در روایات است که خداوند با دو دست خود نخل را غرس نمود. این دو دست؛ نشانی از جلال و جمال الهی است و غرس با دو دست الهی؛ یعنی تمامِ مجال تا متن به وجود آمدن، داده شده است.

⇦ ❀ الغرص:

منافق، شریف‌ترین صورت ظاهر را، بدون حیات و حقیقت، بقاء و ثمر؛ منافقانه و غاصبانه به یدک می‌کشد اما خبری از خیری نیست و فقط ظاهربینان و اهل دنیا فریب این تخته‌پارهٔ خودْقالب‌کن را می‌خوردند!


🏠 اما تشبیه به ساخت بنا:

اولاً) «بنا»؛ جلوهٔ بنیان کردن است.

ثانیا) به قوّتِ بیت الله الحرام و اهل بیت بودن ائمه اطهار علیهم السلام؛
بیت هر کسی، شرافت از صاحب بیت دارد. و از این رو؛ آداب مختلفی برای بیت و نیز برای ورود به بیت افراد در آیات و روایات ذکر شده است.

ثالثاً) بیتوته در بیت و بنایی صورت می‌گیرد که؛ محل سُکنی و ساکن شدن نفس است. بنابراین؛ هر چاردیواری، بیت حقیقی نیست و در آن بیتوته ندارد.


🏠 بیت و بنای حقیقی هر کسی؛ مبنایی است که در نفس و اعتقادش شکل گرفته.

اگر در آخرت به مؤمن «قصر» داده می‌شود؛ مبنای اعتقادی او، به این «بنا» جلوه کرده.
مؤمن که در عین ایمان و عمل صالح، خود را در ساحت مقدس و بی‌حدّ ائمه اطهار علیهم السلام، «مقصّر» می‌داند و «قصور» خود را می‌بیند؛ 👈🏻در قیامت؛ «قصر»، بیت و سکنای اوست.

و کافر و منافق؛ که بی‌مبناست؛ در آخرت، در برهوت است و بی‌بنا و بی‌خانمان است.

👈🏻 پس ساخت بنا؛ ساخت مبناست.

⏎▣بنابراین:
منافق را در هر جایی از مبنایت که بخواهی بچِپانی (این واژه مخصوص همینجاست! «چپاندن» و «تپاندن» یعنی به زور در جایی که جایش نیست، جا دادن!)؛ 👈🏻 جا ندارد و جا نمی‌شود!!
چرا که او خودِ «بی‌مبنایی» است و با بنایِ «مبنا» ناسازگار است.


🔻 پس با منافق باید چه کرد؟

حضرت(ص) نمی‌فرمایند که او را باید کنار گذاشت. بلکه باید بدانی که او را باید در مبنا و اعتقاداتت، 👈🏻 بسوزانی‌ 🔥
و مسامحه‌بردار نیست!

همان طور که در ظاهر و در روایات مختلف بیان شده است که ائمه اطهار علیهم السلام می‌فرمایند؛
اصل نفاق یعنی ابابکر و عمر ملعون را از خاک بیرون می‌کشیم (چون خاک، شرافت داشت و این دو ملعون، فقط به مجال حضرت ابوتراب علیه السلام، تا هنگام ظهور؛ در خاک پنهان بودند)، زنده می‌کنیم (نه برای زنده کردن، بلکه برای بعدش)، و با همان هیزمی که جولانی از خود آنهاست و درب بیت مطلق الهی یعنی بیت فاطمه زهرا سلام الله علیها را سوزاندند؛ این ملعون‌ها را می‌سوزانیم.


🔥 اللهم العن الجبت و الطاغوت و النعثل و اتباعهم اجمعین🤲🏻


🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

🍃
.
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوازدهم :
بشنو از نی چون حکایت میکند!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/414
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

👁‍🗨 وقایع عالم، صرفاً اتفاقات و حوادثی در عالم ظاهر نیست. بلکه همانطور که عوالم هستی، هستیِ خویش را از عالَم عالیِ ألَستی، تا عالَمِ دانی و پَستی، دارند؛ حوادث نیز از عوالَم مافوق، تا عالَم مادون، ممدود گشته است که قرآن می‌فرماید:

💎﴿ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في‏ أنفسكم إلا في‏ كتاب من قبل أن نبرأها إن ذلك على الله يسير﴾💎
هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏‌دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است.
(حدید۲۲)


🔰 بر طبق احادیثِ جنودِ عقل و جهل (📚 ر.ک:ج۱ اصول کافی):

هنوز عوالِم خلقت، خلق نشده بود که عقل و جنود آن خلق شد. و به دنبال و در پیِ آن، جهل و جنودِ جهل مجالِ خلق شدن پیدا کردند.
حضرات آل الله(ع)، عقل مطلقه بوده و دشمنان ملعون حضراتِ آل الله(ع)؛ جهل هستند.
رویارویی عقل و جهل، که تقابلِ حقّ و باطل است؛ از مافوقِ عالَمِ اشارات و تعیّنِ ارضِ کثرات، وجود دارد.

👈 حضرت سیّد الشهداء و اصحابشان (سلام الله «علیه») ؛ #عقل و جنودِ آن، اسمِ مستأثِره و سایر حروفِ اسم اعظم می‌باشند.
در مقابلِ حضرت(ع) -که دشمنان ملعون حضرت(ع) هستند-؛ جهل و جنودِ آن می‌باشند.

🔲 و پیش از این در #سخن_پنجم مقالات «یوم الطفوف» توضیح داده شد؛
کربلا؛ صرفاً منطقه‌ای از جغرافیایِ زمین نیست. بلکه حقیقت است که از لامَکان تا مکان کشیده شده است. کربلایِ حقیقت که«بَطحاء الجنة» است؛ به جلوۀ سرزمینِ #کرب_و_بلا رخْ عیان نموده.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259 )

✿ بنابراین؛ نزدِ اهل معرفت این حقیقت حاضر است که عاشورا؛ صرفاً یک واقعه در برهۀ زمان نیست. بلکه آن است که «زمان»، بعد از آن معنا می‌یابد. از این رو، خونِ مطهّرِ حضرت ثار الله(ع) 🔻 سَکَنَ في «الخُلد»🔺است (زیارتنامه حضرت ؏/ 📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۴،ص۵۷۶)
و این خون؛ حقیقتِ ازلیّت و ابدیّت حقّ تعالی می‌باشند.
به همین قوّتِ در بیان؛
دشمنان حضرت(ع) ازلاً و ابداً مخلّدینِ در نار هستند.

🔔 این مقدمه؛ صرفاً تنبّه و تذکّری است تا بینشِ خوانندۀ این سخن از مجموعه مقالات «یوم الطفوف»، از تعیّن و تقیّدِ عالمِ محدودات، رها شده و از منظر لاحدّیِ مطلقه، تا أدنی مرتبۀ عالمِ حدود در گودالِ مظلومیّت، نظر کند.


🍃و امّا…

ائمۀ اطهار(ع) که نفسِ حضرت باریتعالی می‌باشند؛ أسماء الحُسنایِ حضرت حقّ عزّوجلّ هستند. خداوند؛ به نفسِ خویش -که حضراتِ أسماء الحسنی (اسم اعظم) می‌باشند-؛ مُسمّاست. فرضِ دوئیت بین حضرت باریتعالی و ائمۀ معصومین(ع) نشانی از کوتاهی معرفت است.
(در این خصوص رجوع شود به مجموعۀ مطالب #کانال_معرفة_الحق و بالخصوص به سخن چهاردهم حقیقة الولایة 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/111 )

🌐 عوالِم هستی، و تمامِ مراتبِ موجودات؛ اسمِ أسماء الحُسنی می‌باشند. و به عبارتی جلواتِ أسماء الحسنی هستند.
که در مقالۀ "«دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق!" شرحی از آن گذشت.( 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )

تمام موجودات، #بالحقیقة در قرآن جمعند و قرآن؛ به حقیقتِ خویش، جامعِ حقیقیِ تمام عوالم هستی و موجودات می‌باشد که فرمود:

💎﴿لا رطب و لا يابس إلا في‏ كتاب مبين﴾💎
هيچ تَر و خشکى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج‏] است.
(انعام،۵۹)

❀ 《رَطْب》 و 《یابِسـ》 ی نیست (بطورِ کلّی یعنی؛ شیئی نیست) إلّا اینکه در جامعیّتِ «"کتاب مبین" بودنِ قرآن» جمع است.
تمام سوره‌هایِ قرآن، در سورۀ فاتحة الکتاب، بالحقیقة، جمع است.
و سورۀ فاتحة الکتاب، در "بسم الله الرحمن الرحیم" آن (که در ادعیه می‌خوانیم : 🔹"«بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»؛ اسْمُ الله الْأَعْظَم‏"🔹 / 📚مهج الدعوات،ص۳۱۶).
و "بسم الله الرحمن الرحیم"ِ فاتحة الکتاب، در باء "بسم الله"،
و باء "بسم الله" در نقطۀ تحتِ باء جمع است که «تحت بودنِ آن»؛ باطن بودنِ آن است و نه تحتی که فوقی داشته باشد.
و این نقطه؛ که نقطۀ بسیطه و مطلقه است؛ ولیّ خداست که حضرت مولی(ع) که مولی الموالی و سلسله جنبانِ ولایتِ مطلقۀ إلهیه هستند و عظمت و «اعظم بودنِ» اسم اعظم، و می‌فرمایند :

🔻"أنــا النّقطة تحت الباء"🔺
من آن نقطۀ تحت باء هستم.
(📚جامع الأسرار،ص۴۱۱)

سلسلۀ هستی(یعنی؛آیات الهی)؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس رسول مطلق الهی و راسِم عوالِم حضرتِ«رحمةً للعالمین»(ص) می‌فرمایند:

🔽"ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم"🔼
موجودات از باء «بسم الله الرحمن الرحیم» ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

🔔 یادآوری:

اسم اکثر اشیاء، بعد از بودنِ آن اشیاء، و از بیرونشان، به آنها منسوب می‌شود. شیئی را داریم، بعد آن را بین خودمان قرارداد می‌کنیم که نامش چنین باشد.
امّا بعضی از اشیاء که در اعلی درجه یا در مقابل، در أَدنیٰ دَرَکه هستند، نامشان، وصفشان است. یعنی از اینکه وصفشان خاصّ است، نامشان خاصّ خواهد شد.
(شرحِ این مطلب را در #کانال_معرفة_الحق مطالعه بفرمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )


⬛️ "شام
نام این سرزمین، از عالَمِ باطن، تا عالَمِ ظاهر، آمده است. و وصفی است که به اسم، ظاهر شده. دقت بفرمائید:

◾️"شامّ"؛ اسم فاعل از ریشۀ "شَئَم" به معنای بدبختی است که در فارسی هم برگرفته از عربی می‌گوئیم: فلان چیز «#شوم» است که این لفظ، لغتی عربی است که بصورتِ "الشُّؤم" نوشته و خوانده می‌شود.

◇ اسم فاعل وقتی بی‌زمان ذکر شود؛ صفتِ حالیه واقع می‌شود و دوام آن صفت را می‌رساند.➴
⦿ "شامّ" صفتِ بدبختی است. و الف و لامِ «الشامّ»؛ تمام الف و لام‌هایِ متصوّر است. یعنی از اینکه شخصِ «شوم بودن» است (با الف و لامِ معرفه)؛ الف و لامِ جنس نیز هست که جنسِ "شوم" بودن می‌باشد. و نیز الف و لامِ استغراق نیز هست که هر بدی و شرّی و شومی، چیزی از آن است.

◾️این واژه (الشامّ)؛ بر ضدّ «الیُمْن» و «البرکة» است. «مَشئَمَة» نیز از همین مادّه است که در قرآن می‌خوانیم:

💎 【و أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ» ما أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى!
(سورۀ واقعه،آیۀ ۹)

▪️بیان «ما»ی استفهامی در 《«ما» أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ》 نشان از بی حدّ و حصر بودنِ مَشئمَت و شوم بودن دشمنان آل الله(ع) است. که در یافتنِ شوم بودنِ این خبیثان، متوقّف به حدّی مَشو. که به بیحدّی حضرات آل الله(ع)، دشمنانشان در عداوت، بی حدّ هستند.

◾️ قرآن 《أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»》 را معرفی می‌فرماید:

💎 【و الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
🔹و آنها كه به #آيات ما كافر شدند اهل شومى و شقاوتند.
(سورۀ بلد، آیۀ ۱۹)

👈🏻 آیۀ اکبر خداوند، که حقیقتِ آیاتِ الهی است؛ ائمۀ اطهار(ع) هستند که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

🔅『 مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي‏』🔅
برای خدای عزّوجلّ آیه‌ای بزرگتر از من نیست.
(📚الكافي- ط - الإسلامية، ج‏۱، ص: ۲۰۷)

◆ «اصحابِ مشئمة» کسانی‌اند که کافر به ائمۀ اطهار(ع) هستند.

◾️پس ؛
کسانی که کافر به أباعبدالله الحسین (علیه السلام) شدند و به کفرشان، خودشان از سلسلۀ هستی خارج بوده، امّا حقیقة الحقائق، اصل الدین، حضرت سیّد الشهدا(ع) را خارج از دین نامیدند و «خارجی» خطاب کردند؛ اینها «أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ» هستند و «شامّ» که از همین ریشۀ «شئم» است سرزمینی است که وَسمِ نامِ خویش را از اصحابش دارد.
(یعنی داغی از اصحابِ مشئمه بر این سرزمین خورده و نامش "شامّ" شده).

▪️حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام)، «أبا عبد الله» یعنی پدرِ عبودیّت و عبادت می‌باشند؛ فرزند بزرگوار ایشان که سرّ حضرتشان است («الولدُ سِرُّ أبیه»)، حضرتِ «زین العابدین»(علیه السلام) هستند.

🌕 زینت در عالم نور، باطنُ البواطن و جلال را به ظاهرُ الظّواهر و جمال، ممدود ساخته و ظاهر می‌کند. یعنی او اشدّ از باطن و جلال، ظاهر می‌گردد.

کربلا و عاشورای أبا عبد الله (عليه السلام) حقیقت است و در وحدتِ «لا هو إلّا هو»، مصائبش به فرمایش خداوندِ عظیم، 《مُصیبةً ما أعظمَها》 است.
مصیبت، جلال است و در خلوت. امّا عزا و اسارتِ جمالِ آن جلال است، و در جلوت.
از این رو عزا و اسارت، حقیقتاً اشدِّ مصیبت است و این است که تاج البَکّائین حضرت «زین العابدین» اسارت و عزای «أباعبد الله» (علیهم السلام) را در اشدّ بودن معرفی می‌فرمایند که :

◼️الشّام الشّام الشّام◼️


◾️ولیّ خدا (علیه السلام) به سعه و اطلاقی که دارد به دشمنان مجال می‌دهد. امّا مطلقِ مجال را می‌دهد؛ نه اینکه میدان برای ظلم داده شود. امّا دشمنان خدا در تمام مراتبِ وجودی (فعل، صفات، ذات) شوم بودن و دشمنی را ادامه می‌دهند.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️

🔳 ائمۀ اطهار (ع) "قَوْل أحسَن" و "أحسَن قَوْل" هستند که قرآن می‌فرماید:

💎【وَ «مَنْ» «أَحْسَنُ قَوْلاً» مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني‏ مِنَ الْمُسْلِمينَ】💎
و «كيست» آن گفتارِ نیکو از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيک كند و گويد: من از مسلمانانم؟
(سورۀ فصلت، آیۀ ۳۳)

✿ «مَن»؛ اسم موصول برای ذوی العقول است.
این آیۀ شریفه، "أحسَن قَوْل" را #شخص معرفی فرموده است. و آن ائمۀ اطهار(ع) هستند که وجودشان، 🔻『 الدُّعَاةِ إِلَى اللَّه』🔺 است (📚بحار الأنوار،ج‏۹۹ ص۱۴۸) و حقیقتِ #عمل_صالح می‌باشند.

👈 " #أحسن_قول"؛ مقامِ جمع الجمعی ائمۀ اطهار(ع) در «"قَوْل" بودن» است.

🌀 خودِ "قَوْل"، مفرد است و اشاره به مقامِ وحدت و خفاست یعنی به بیانی؛ مقامِ جمعِ نوری ائمۀ اطهار (ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 جمع "قَوْل" ؛ "اَقوال" است. و جمعِ "اقوال" ؛ "اَقاویل" است. یعنی "اقاویل" جمعِ جمعِ "قَوْل" است.
پس اگر گفته شود "قول" مقامِ وحدت است، "اقوال" مقام کثرت است و "اقاویل" شدّتِ مقامِ کثرت است و آمدن در ادنی مرتبۀ عالمِ اشارات و کثرات است.

⭕️ "أحسن قول" که همانا "قولِ أحسن" است؛ "أحسن" بودنِ آن، نقطۀ صرف الربط بودنِ آن به قائلِ هستی یعنی خداوند است.
پس "قول" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) در تعیّن و حدِّ "قول"، گرفتار نمی‌شود و دائماً صِرف الربط به قائل است. پس "أحسن" است.

⤵️ سیرِ "أحسن قول" به "أقاویل"؛ "تَقَوُّل" است.

◆ "تقوّل"؛ مصدرِ بابِ "تفعّل" از مادۀ "قول".
معنایِ اصلی باب تفعّل، مطاوعه و اثر پذیری است.
بنابراین؛ هرچند "تَقَوُّل" را در آیات مذکور در سورۀ حاقّه، به معنایِ "نسبت دادن سخنی به کسی" می‌دانند [و بر همین معنا هم صحبت خواهیم کرد]، امّا مطلب این است که 💎وَ لَوْ «تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ💎 ؛ مطاوعه و پذیرشِ فعلیّتِ "قائِل" (قائل؛ حقّ تعالی) است تا عالَم کثرات ترسیم شود.

و 💎«تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ💎 (یعنی بعضی از گفتارها را به ما نسبت بدهی)؛ نسبت دادنِ امری خارجی به حضرت حقّ نیست. که حضرتِ رسول اکرم(ص) نفسِ حضرت باریتعالی، و نقطۀ عصمت اویند و نسبت دادن ایشان، ظهورِ خودِ منسوبٌ إلیه (یعنی خداوند) است و نه غیر آن.
◇ و "بعض" در این آیۀ شریفه؛ بیانِ کثرتیِ "الأقاویل" است. چرا که هرآنچه در مقابلِ #وحدت ظاهر گردد، به خودی خود، "بَعض" است و تمام نیست و بلکه هیچ است. و هیچ بودنش در بیان؛ "بَعض" است و نه به معنایِ "بعضی از کلّ" باشد.

پس اگر خواننده‌ای که تمام مطالب معرفتی که در خصوص ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق بیان شده و با همان معرفت، به قوّت سلسله بیانی که در این مقاله مطرح شد، این مطلب را دنبال کرده باشد؛ برآشفته نخواهد شد که چطور "لَوْ"یِ در آیات مذکور را اخذِ به "لَوْ"یِ امتناعیه نکردیم، بلکه محقّقِ موضوع دانستیم. که بحمد الله هم مطلبش بیان شد و هم وجهِ تحقّق آن.


❁ پس "تُقَوِّلِ" حضرتِ نبی اکرم(ص) که خودِ "أحسن قَوْل" هستند؛ ترسیمِ "قولِ أحسن" در عالم است. که تمام موجودات، که «کلمات الله» می‌باشند؛ جلواتِ "قَوْل أحسن"اند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔲

🍁 چنین است که درکِ این "رزایا" (که رَزیّۀ عظیمه و مطلقه است)، و رسیدن به نقطۀ اطلاقیِ «اصابتِ مطلقه» در عینِ #اشک و #ندبه و #عزا یِ تامّ و تمام (که هیچوقت و به هیچ وجهی، حقّ این عزاداری، اَدا نخواهد شد)، شُکرها و حمدها دارد که در آخرین جملۀ #زیارت_عاشورا (که این زیارت، زیارت در «عشرۀ ایمان» است) می‌خوانیم :

👈🔻"الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ «رَزِيَّتِي»‏"🔺
ستایش خدای را بر بزرگیِ «مصیبتم».

یاءِ «رَزِيَّتِي»‏ (ضمیر متصّل متکلّم وحده) به قدرِ پذیرشِ «الرَزایا» است.

🍃 بیقرارانِ حضرتِ #کعبة_الرزایا (س)! ("طوبی لکم" )!
نوشِ جانتان این حدیث شریف که میفرمایند:

🔳"الْمُؤْمِنُ مُرَزَّأٌ"🔳
(📚مجمع البحرين، ج‏۱، ص۱۸۳)

"مُرَزَّأٌ" ؛ اسم مفعولِ از مصدرِ "رزأ" است. و آن، کسی است که "کعبة الرزایا" بودنِ حضرت زینب (س) را پذیرفته است.
پس؛
👈 هرچقدر پذیرایِ حضرتِ کعبة الرزایا (س) باشی؛ مؤمن هستی.


🔰 مطلب، مطوّل شد . پس لطیفۀ آخر را بدون شرح می‌نگارم :

🍃 خوب تماشا کن عزیز من!

آن کربلا و عاشورائی که توحید و "بَطْحَاءِ الْجَنَّة" (یعنی گستردگیِ عالَم خفا و جنّت/ 📗كامل الزيارات، ص۲۶۳) است، به حضرتِ کعبة الرزایا زینب کبری روحی لذکرها الفداء، گسترده شد. حضرت زینب (س) عالَم را پر کرده‌اند.

خفایِ کربلا ، به مقامِ رضا -؏- (که اطلاق و لاتعیّنیِ محضه است)، در گودالِ مظلومیّتِ 🔳『 رِضاً بِرِضائِک صَبْراً عَلی بَلائِک لا معبودي لي سِواک』🔳، (که مقامِ "راضیة مرضیة" بودنِ #نفس_مطمئنه است) ؛ به قدومِ مبارکِ حضرت زینب کبری(س)، در عالَم جلوَت گسترده شد و تمام اشیاء را در تسبیح و بکاء بر حضرت سیّد الشهدا(ع) رقم زد.
و حضرتشان (س) مصدر آن شدند تا حقیقت رضایِ در اوج مصیبت (که در گودالِ مظلومیّت بود)، در عوالِم انشاء شود و چنین گردد که:

🔻" الرِّضَا بِقَضَاءِ اللَّهِ يُهَوِّنُ عَظِيمَ الرَّزَايَا."🔺
رضا به قضایِ الهی، مصائب بزرگ را [به نفسِ عظیم بودن] آسان می‌کند (⚠️به نحوِ اطلاق).
(📗تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۰۳)



"الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى عَظِيمِ «رَزِيَّتِي»‏"




حضرتِ #زینب_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_کعبة_الرزایا
#لطیفه_مصیبت
#لطیفه_صواب
🏴🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
⛲️


🌿۞ و امّا؛
🔻❂ در «#ترسیم» عالم؛
֎⇦ حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، نفوسِ اعتباریِ خلایق را انشاء و ترسیم می‌فرمایند، چرا که ایشان(ص)؛
🍃☜【رحمةٌ لِلْعالَمین】[اشاره به آیۀ ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين﴾؛ سورۀ أنبیاء؏، ۱۰۷] و【طبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه】هستند و مقامِ #فرق را ظاهر می‌کنند.

🔺❂ و در «تجمیع» عالم؛
֎⇦ امام (علیه‌السّلام)، نفوسِ اعتباری خلایق را تجمیع می‌نماید. چرا که ایشان(؏)؛
🍃☜ باطنُ البواطنِ حضرت حقّﷻ و 『نَفْسُ الله تَعَالَى』 می‌باشد، بنابراین؛ نفوسِ اعتباریِ خلایق را در خود مضمحل فرموده، و مقام #جمع را ظاهر می‌نماید.

🌿۞ چنان که حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند:

🔻🌤『أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ عَلِيٌّ ؏ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيل』☀️🔺
من بر تنزيلِ قرآن جنگ می‌كنم، و على (علیه‌السّلام) بر تأويلِ آن جنگ خواهد نمود.
📚الخصال، ج‏۲، ص۶۵۰

🔻֎ که «#تنزیل»؛
🍃☜ نزول و آوردن است (ترسیمِ عالم).
🔺֎ و «#تأویل»؛
🍃☜ صعود و به «اوّل» بازگرداندن است (تجمیعِ عالم).


🌿۞ حالا دوباره در عباراتِ زیارتنامه دقّت بفرمایید:

🌸『وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِه ...』🌸

🍃⇯֎ این #بذل نفس حضرت مولی (علیه‌السّلام) برای حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)؛
❂☜ اضمحلالِ #وحدت در #کثرت است. که به این اضمحلال؛ آن【کَنز مخفی】(یعنی؛ وحدت) در عالم اشارات (یعنی؛ کثرت) می‌آید.

🍃⇯֎ پس این بذلِ نفس؛
❂☜ ترسیمِ عالم و انشاءِ نفوس از 『نَفْسُِ الله تَعَالَى』 است. که در ذات و صفت و فعل ممدود است.

🔹 که【مرضات】؛
֎⇦ اشاره‌ای به #ذات است.
🔹 و【طاعت】؛
֎⇦ اشاره به #صفات است.
🔹 و【مَجّان】(جُنّه) و سپر بودن؛
֎⇦اشاره به #افعال است.

🍃⇯֎ و ذات و صفت و فعلِ عالمیان در همین «مرضات» و «طاعت» و «مَجّان» ترسیم می‌گردد.

🔔 بنابراین؛
حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)؛ به مولی امیرالمومنین (علیه‌السّلام) [که نفْسِ ایشان (ص) هستند] راسِم (ترسیم کنندۀ) کثرات می‌باشند.


🌿۞ و امّا در ادامۀ زیارتنامه آمده است:

🌸『حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ
وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا
وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه』🌸


🍃⇯֎ این #فوض نفْسِ حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در کفّ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)؛
❂☜ اضمحلال #کثرت در #وحدت است. که اضمحلال؛ برگشت و تجمیع عالم به مبدأ حقیقی آن است، که امام (؏)؛ به خودش و در خودش این کار را انجام می‌دهد.

آنچه از دریا به دریا می‌رود
از همانجا کآمد آنجا می‌رود

🔰 که در تحلیل بیان می‌شود:

🔹 【فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ】؛
֎⇦ اضمحلالِ اَفعالِ عالَمیان در فعلِ ولیّ الله (علیه‌السّلام) است.
🔹 و【اسْتَلَبَ بَرْدَهَا】؛
֎⇦ اضمحلالِ صفاتِ عالَمیان در صفت ولیّ الله (علیه‌السّلام) است.
🔹 و【مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه】؛
֎⇦ اضمحلالِ ذواتِ اعتباری عالَمیان در ذاتِ ولیّ الله (علیه‌السّلام) است.


💫۞ جمع‌بندی آنکه؛
در همان نقطۀ مبعث که نقطۀ بسط و ترسیمِ عالمِ اشارات است؛ تجمیعِ عالم به سمتِ مبدأش را باید دید.
بدین بیان که؛
🍃☜ حضرت نبی اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که راسِم عالم کثرات می‌باشند، در همان نقطۀ بسطِ عالَمِ اشارات؛ تجمیع و قبض آن را به سمتِ حقیقتِ عالَم (یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام) انجام می‌دهند.

🔔 پس از این روست که در عباراتِ زیارتنامۀ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) در شبِ مبعث؛
֎⇦عبارتِ لحظۀ شهادت و قبضِ نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) توسّط حضرت مولی (؏) آمده است.


🔻『الحمد لله ربّ العالمین』🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده


ما ز بالائیم و بالا می‌رویم
ما ز دریائیم و دریا می‌رویم
ما از آنجا و از اینجا نیستیم
ما ز بی‌جائیم و بی‌جا می‌رویم
«لا إلهْ» اندر پی «إلَّا الله» است
همچو «لا» ما هم به «إلّا» می‌رویم
خوانده‌ای «إنّا إلیهِ راجعون»؟
تا بدانی که کجاها می‌رویم
همّتِ عالی است در سرهای ما
از عَلی (؏) تا ربِّ أعلا می‌رویم



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

⛲️
.
.

༺•✿#حضرت_محسن (علیه السلام)؛
سرّ مستودع حضرت باریتعالی✿•༻


┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/302
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅


🍃 مطالبی که به مرحمت الهی می‌خوانید؛ بعد از مبانی و مقدماتی است که در #کانال_معرفة_الحق بیان شده است.
( آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈🏻 https://t.me/ehsannil3)➪

🔔 ⦿ بنابراین چنانچه آن مطالب و شروح معرفتی، خوانده نشده یا هنوز شبهه و سؤالی در آن خصوص باقی مانده باشد، از خواندن این مقاله اجتناب کنید! ⇰


༺ از آنجا که معرفت به حضرات آل الله علیهم السلام بی حدّ و حصر است و هر مرتبه‌ای از معرفت، تمامِ مقصد، و در عین شخصیِ «مقصد بودن»، تمامِ طریقْ، و قدمی از قدمهایِ معرفتی است؛ بنابراین هر گامی از بیانِ روزی شده را به تمامِ «مقصد بودن»، نظر بفرمائید. هرچند عنوانِ «قـــدم» برای آن برگزیده شد.

شمارش قدمها، به تعداد حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" آمد. إن شاء الله به حقیقتِ "بسم الله الرحمن الرحیم"، حضرات آل الله علیهم السلام، همۀ این گام‌هایِ معرفتی، شیرۀ جان و شیرازۀ وجودِ محبّین حضرت محسن علیه السلام شود. ༻


•┈••✾•ا◆﷽◆ا•✾••┈•


♦️◆ قدم اوّل ➣●• —---—
▣⇦ احدی را با حضرات آل الله علیهم السلام مقایسه نکنید که می‌فرمایند 🔅 لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ🔅 (📚عيون أخبار الرضا -ع-،ج‏۲، ص۶۶).

❖ از 《لا یُقاس》 بودنِ حضرات آل الله(؏)، فرزندان ایشان، و انبیاء الهی و فرزندانِ ایشان (علیهم صلوات الله) را با کسی مقایسه نکنید که حضرت امام جعفر صادق(؏) در مورد اطفال انبیاء(؏) می‌فرمایند :

『 لَيْسُوا كَأَطْفَالِ النَّاسِ』
آنها مانند اطفال مردم نیستند.
(📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص۴۹۰)


♦️◆ قدم دوّم ➣●• —---—
❖حضرات آل الله علیهم السلام «مِن دون الله» نبوده بلکه خودیّت حضرت حقّ هستند که در زیارت حضرت مولی (؏) می‌خوانیم ◣『 السلام علی نفس الله تعالی』◥ .
❖بنابراین ولایتشان، عیناً ولایتِ خداوند است (عین شخصی و نه عینِ تطبیقی) که می‌فرمایند ◣『 وَلَايَتُنَا وَلَايَةُ اللَّهِ』◥ (📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱، ص۴۳۷).
❖و #ولایت، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند که حضرت مولی علی (؏) #امامت که خودیّتِ امام است را ولایت معرفی می‌فرمایند که ◣『فَهِيَ‏ عِصْمَةٌ وَ «وَلَايَــة»』◥ (📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۵،ص۱۷۰).


♦️◆ قدم سوّم ➣●• —---—
▣⇦ ولایتِ خداوند، خدائیت و فعلیّت محضۀ حضرت حقّ تعالی است.


♦️◆ قدم چهارم ➣●• —---—
« #احسان » ؛ ولایت خداست که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند ◣『الإحسان؛ ولاية أمير المؤمنين ؏』◥ (📚 تفسير نور الثقلين، ج‏۳، ص۸۰).


♦️◆ قدم پنجم ➣●• —---—
اسماء حقّ تعالی، #توقیفی است. در این خصوص مطالبی در #کانال_معرفة_الحق بیان شد. از جمله می‌توانید به لینک زیر رجوع بفرمائید.
(#اسماء_توقیفی 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/186)

❖ به تلخیص: اسماء حقّ تعالی «حُسنیٰ» است. بدین معنا که عینِ شخصیِ ذات حقّ، و برخاسته از اوست. و نه اینکه از بیرون ذات، بر او واقع شده باشد. و از این رو، محدود به تعیّن و حدِّ اسم نیست. بلکه در عینیّتِ حقیقی با مسمّاست. در نتیجه در همان نقطۀ افتراق با مسمّا، عینِ شخصی اوست.


♦️◆ قدم ششم ➣●• —---—
اسماء حضرت حقّ تعالی که همگی «حُسنیٰ» می‌باشند، حضرات آل الله علیهم السلام هستند که می‌فرمایند ◣『نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنیٰ‏』◥ (به خدا قسم ما اسماء الحسنیٰ هستیم / 📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱، ص۱۴۴).

❖بنابراین اسماء حقّ ، یک لفظ نیست. بلکه حقیقت است و شخص است و آن شخصِ شخیص ، نفْسِ خداوند است که حضرات محمّد و آل محمّد می‌باشند (صلّی الله علیه و آله و سلّم).
اینکه بعضی می‌گویند حضرات (ع) صرفاً مَظهَرِ اسماء الحسنی می‌باشند؛ معرفت صحیح نیست!
بلکه دقیقاً شخصِ اسماء الحسنی هستند و عبارتِ حدیثِ فوق واضح است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۵۳، ص۲۳)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۶، ص۳۱۷)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
🔹

♦️◆ قدم هجدهم ➣●• —---—
دانستیم که شهادت و «شهید بودن» خودیّت حضرات آل الله علیهم السلام است.

در این قدم بایستی در مورد عدد ۶ و #شش_ماهگی در بینِ سه جلوۀ حقیقت (حضرت محسن ، حضرت سیّد الشهدا، حضرت علی اصغر - علیهم السلام-)، مقدمه‌ای بیان میشد. امّا به ضیقِ مقال، و پرهیز از اطالۀ کلام، از این مقدمه اجتناب کرده و خودِ ذِی المقدمه بیان می‌شود. باشد که إن شاء الله در فرصتی دیگر مجالِ بیانِ آن مقدمه نیز فراهم گردد:

🔰 با در نظر گرفتنِ « #شش_ماه » که بین حضرتِ محسن(؏) و حضرتِ امام حسین(؏) و حضرت علی اصغر(؏) مشترک است، یک حقیقت مشهود است . و آن شهادت است. به تحلیل کوتاه که بیان می‌شود، دقت بفرمائید:

🔳 حضرت محسن علیه السلام به حَسَبِ ظاهر، #جنین #شش_ماهه بودند و هنوز متولّد نشده بودند که #شهید شدند.
⇦ پس در خفا و در بطنِ حضرت فاطمه(س) شهید شدند. که حضرت «فاطمه»(؏) به «فاطمه بودن» دائماً در جلالت هستند که ◣『 لِأَنَّ الْخَلْقَ «فُطِمُوا» عَنْ‏ مَعْرِفَتِهَا』◥ (زیرا خلایق از معرفتش جدا شده‌اند/ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۴۳،ص۶۵).
بنابراین؛

»» این مقامِ خفایِ شهادت (یعنی شهید شدنِ حضرت محسن ع در بطنِ ناموسیّت الهی) ؛ #مقام_جمع_شهادت یا به عبارتی، جلالِ شهادت، یا به بیانی #مقام_خلوت_شهادت است.

🔳 حضرت امام حسین علیه السلام که "سیّد الشهدا" هستند، #شش_ماهه #متولد شدند.
ایشان چون "سیّد الشهدا" هستند، جامعِ مقامِ خلوت و جلوتِ شهادت می‌باشند.
⇦ پس تولّدِ شهادت در مقامِ جمع الجمع بوده است. که به #تولد در شش ماهگی ، مشترک حقیقی با حضرت محسن(؏) هستند. و به شهادت ظاهری، مشترک حقیقی با حضرت علی اصغر (؏) هستند. یعنی خلوت و جلوَت را فراگرفته‌اند.
یا به عبارتی و بیانی دیگر :

❖ «سیّد الشهدا بودن» ؛ مقامِ خلوتِ شهادت است.
❖ متولّد شدن حضرت سیّد الشهدا (؏)؛ مقامِ جلوتِ شهادت است.

»» هر دو مقامِ فوق چون بالحقیقة در یک شخص است، پس
#مقام_جمع_الجمع_شهادت در حضرت سید الشهدا (؏) باید دیده شود.

🔳 حضرت علی اصغر علیه السلام #شش_ماه #بعد_از_تولد شهید شدند.
»» ظهورِ شهادت، بعد از تولّد، #مقام_فرق_شهادت یا به بیانی #مقام_جلوت_شهادت است.

پس به لطف خدا؛ دانستیم که این سه بزرگوار (؏) همگی در مقاماتِ شهادت ظاهر شدند.
نکات و لطائف این خصوص در جوشش است امّا اشارۀ آخر فقط بیان می‌شود والسّلام، و آن این است:


♦️◆ قدم نوزدهم ➣●• —---—
֎ خونِ حضرات آل الله(؏)، سرّ حیات و جوشش و بیقراریِ خدائیتِ خداست. ⤥

❣️ خون مطهّر حضرت محسن (؏) به حسب ظاهر مخفی ماند.
❣️و نیز خون مطهّر حضرت علی اصغر (؏) به آسمان پرتاب شد و آن هم به خفایِ جلالت سپرده شد.

❤️ امّا خونِ مطهّر حضرت سیّد الشهدا(؏) هم به آسمانِ خفا و لا اشاره پاشیده شد و هم به ارضِ جلا و اشاره، ریخته گشت.
👈☀️ این مقامِ جمع الجمعی شهادت است که از «مُسْتَسِرِّ السِّرِّ»بودنِ حضرت محسن (؏) ، تا نهایت «ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ» بودنِ حضرتِ علی اصغر (؏) در حضرت «سیّد الشهدا» (ع) ظاهر میگردد. ☀️


⬛️◼️▪️به شهادت رساندنِ حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت محسن(؏)، توسط عمر و ابابکر ملعون، قتل و جسارت به تمامِ مراتب و مقامات حضرات آل الله علیهم السلام از «مُسْتَسِرِّ السِّرِّ» تا نهایتِ «ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ» است.
این جسارت، دقیقاً و شخصاً و عیناً جسارتِ به خداست.
➣●•






🔥"اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا
وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا
وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا
وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا
"🔥

☝️(لعن حضرت رسول اکرم -ص- به عمر ملعون /
📚 الأمالي، للصدوق، ص۱۱۴)





#حضرت_محسن_علیه‌السلام
🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🌻

🔰 قدم هفتم ➣●•
برائت از دشمنان حضرات آل‌الله (ع)؛ شرط قبولی ولایت است.

حضرت خاتم الأنبیاء و المرسلین (ص) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند:

🔻«إِنَّ وَلَايَتَک لَا تُقْبَلُ إلّا بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِک وَ أَعْدَاءِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِک بِذَلِک أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ (ع) فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَکفُر‏.» 🔺

همانا ولایت تو قبول کرده نمی‌شود به جز با برائت از دشمنانت و دشمنانِ ملعونِ ائمّه از فرزندانت (ع)، که جبرئیل(ع) مرا از این مطلب مهمّ باخبر ساخت. پس هر کس را که بخواهد؛ پس ایمان آورد، و هر کس را بخواهد؛ پس کافر شود.

📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۷، ص۶۳


🔰 قدم هشتم ➣●•
برائت از دشمنان حضرات آل‌الله (ع) واجب است.

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) می‌فرمایند:

🔻『حُبُّ أَوْلِيَاءِ الله وَ الْوَلَايَةُ لَهُمْ وَاجِبَةٌ
👈🏻 وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَاجِبَةٌ』
🔺

دوستیِ اولیاء خدا (یعنی؛ حضراتِ آل‌الله ع) [در همان سه مرتبه، یعنی؛ معرفت به دل، اقرار به لسان، و عمل به ارکان] و ولایتِ ایشان واجب است،
و برائت و بیزاری از دشمنان لعین ایشان (لعنة الله علیهم اجمعین) واجب است.

📚 الخصال، ج۲، ص۶۰۷

⇦⧈ بنابراین؛
برائت از دشمنان لعین حضرات آل‌الله (ع) واجب است. و کسی که صرفاً به دل، برائت از دشمنان ملعون حضراتِ آل‌الله (ع) داشته باشد، امّا مجالس خصوصیِ شیعه برای امرِ برائت را شرکت نکند، و یا اصلاً این مجالس را درست نداند؛
👈🏻 در «عملِ» بغض؛ ضعیف است.
و اگر ذکرِ لعن را جائز نداند و تصوّر کند همان برائت به دل، کفایت می‌کند؛
👈🏻 در حقیقت؛ «لسان» او بغض نسبت به اعداء آل‌الله (ع) ندارد.




🔥 اللّهمّ العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة ...

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🚩


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔅

🍃 و امّا ...

| ➣●•°●○•° 《 خــطّ 》 •°●○•°•
بعد از «ه» ، خطّی رو به پائین آمده است!

این خطِّ تنزیل یافتۀ از «ه» در حرفِ «م»، تنزیلِ حقیقتِ «ه»، آن دایرۀ فوقِ تمام و لااشارۀ «هو» است که خود بر خود از «ملئیت»، گردان است، و در جهت تجلّی و ترسیم ماسوای خود در الفِ مبسوطه ظاهر می‌شود که مولی امیرالمومنین علی (ع)، آن نفسِ نفیس حقّ تعالی و حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔻أَنَــا الْخَـــطُّ🔺
(📚 مناقب آل أبي طالب ؏، لابن شهرآشوب، ج۲، ص: ۴۹)


⭕️ دایره که به حسب ظاهر در سیصد و شصت درجه در خود دور میزند، در باطن و «خصوص»، به سیصد و شصت رگِ اشرفِ مخلوقات [یعنی انسان] حضور خود را نشان میدهد (◣『 ثَلَاثَمِائَةِ مَرَّةٍ وَ سِتِّينَ مَرَّةً عَدَدَ عُرُوقِ الْجَسَد』◥ / 📚الکافی ج ۲ص ۵۰۳) و در ظاهر و «عموم»، به سیصد و شصت روز سال (عام) جلوه میکند و هر قوامی از قیومیّت معیۀ اوست و چیزی جز او نیست که؛

چو ممكن گرد امكان بر فِشاند
به جز واجــب دگر چيزى نماند


🔲 بنابراین «احــد» به ولیّ مطلق خود یعنی «احمد»(صلی الله علیه و آله و سلّم) به اشاره می‌آید. که حدیث قدسی، حقّ تعالی می‌فرماید:

🔅أنا احمد بلا ميم‏🔅
(📚 مكاشفات رضوى، ص: ۲۶)
(📚 منظر الأولياء، ص: ۹)


ز «احمد» تا «احد» یک میم فرق است
«جهانی» اندر این یک میم غرق است


🌐 همه چیز («جهانی»)، مُلکِ حضرت حقّ است و در اطلاقِ حضرت ولیّ الله (ص) جمع است. و آن «م»یِ «احمد» است که "ه"یِ لا اشاره، و الفِ مبسوطۀ اشاره را فراگرفته است و بلکه حقیقتِ آنهاست که آنکه «رحمةً للعالمین» است، رحمت بودنش، طرفین رحمت، یعنی رحمان و مرحوم را گرفته است.
و «جهانی»، از مبدأ، تا همۀ عوالم و موجودات را فرا می‌گیرد و همه در سیطرۀ میم «احمــد»یّت حضرت احمد صلّی الله علیه و آله و سلّم، که ظهور تامّ و تمام حضرتِ احد جلّ جلاله می‌باشد، غرق و محظوظند. و در ربوبیّتِ او، مربوب.

🔰 که در کتاب شریف اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاووس (ره) در دعاهای روز چهاردهم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم :

🔻〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي تَحَلَّمَ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لَا ذَنْبَ لِي
فَرَبِّي‏ «أَحْمَـــدُ» وَ هُوَ أَحَقُ‏ بِحَمْــدِي〗🔺

ستایش خدای را که چنان بردباری کرد و مرا عفو نمود که گویی گناهی نکرده‌ام.
بنابراین، پروردگار من «احمد» و ستوده‌ترین است و او مستحقّ به حمد من می‌باشد.

(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص: ۱۵۰)





🔅جَزَى اللَّهُ عَنَّا مُحَمَّداً مَا هُوَ أَهْلُهُ🔅
(📚 بحار الأنوار، ج‏۹۱، ص: ۶۳)
و الحمد لله ربّ العالمین.



🔹تعالی الله قدیمی کو به یک دم
کند آغاز و انجام دو عالم
جهان خلق و امر اینجا یکی شد
یکی بسیار و بسیار اندکی شد
همه از وهم توست این صورت غیر
که نقطه دایره است از سرعت سیر
یکی خط است از اول تا به آخر
بر او خلق جهان گشته مسافر
در این ره انبیا چون ساربانند
دلیل و رهنمای کاروانند
وز ایشان سید ما گشته سالار
هم او اول، هم او آخر در این کار
احد در میم احمد گشت ظاهر
در این دور اول آمد عین آخر
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر آن یک میم غرق است
بر او ختم آمده پایان این راه
در او منزل شده «ادعوا الی الله»
مقام دلگشایش جمع جمع است
جمال جانفزایش شمع جمع است
شده او پیش و دلها جمله از پی
گرفته دست دلها دامن وی🔹

(شیخ محمود شبستری -ره- /📕گلشن راز)







#انا_احمد_بلا_میم_و_انا_عرب_بلا_عین
#ز_احمد_تا_احد_یک_میم_فرق_است
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


🍃
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.