ڪلبہ‎‌‌‎‌‌شـ؏ـردلاویز
4.13K subscribers
859 photos
1 video
12 links
زیر امضای تمام شعرهایم مینویسم" دل" نوشت
تابدانند " عشق را باید فقط با "دل " نوشت

#رزگار_موکریان

@Delaviz_20
Download Telegram
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی

من خامُش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی


#مجتبی_کاشانی
تو سال و مه از غنج خرامنده چو کبکی
من روز و شب از رنج خروشنده چو بلبل

زلفین تو زاغیست در آویخته هموار
از ماه به منقار و ز خورشید به چنگل


#عبدالواسع_جبلی
تــک درخـتی روی کوهی دور از آبــادی ام
فارغ ازهرگونه ذوق وشوق و شورو شادی ام

ساده من، دیوانه من، بیچاره من، ناچار من
عمر مـن طی شد هنــوزم در پـی آزادی ام!


#کاوه_احمدزاده
سر بر آوردم و با ماه رخت حرف زدم
آسمان خم شد و انداخت به ابروی تو چین

آنچه نم زد به خیابان تو باران که نبود
اشک دلتنگی من بود که بارید زمین


#آرمن_فرناد
اگر نظاره از خود رفتگی آرد حجاب اولی
نگیرد با من این سودا بها از بس گران خواهی

سخن بی پرده گو با ما شد آن روز کم آمیزی
که می گفتند تو ما را چنین خواهی چنان خواهی


#اقبال_لاهوری
ای صافی دعوی ترا معنی درد
فردا به قیامت این عمل خواهی برد

شرمت بادا اگر چنین خواهی زیست
ننگت بادا اگر چنان خواهی مرد


#ابوسعید_ابوالخیر
رفتارِ شکوفه ها ، دچارِ  من و توست
بر چهره یِ گل نقشِ بهارِ من و توست

یک خطِ سپید و سرخ تا مقصدِ صبح
همراهِ ترانه ، هم گذارِ  من و توست.


#رباعی_مجید_محبعلی
چون آمده‌ای در این بیابان حاصل
چون بیخبران مباش از خود غافل

گامی میزن به قدر طاقت منشین
کاسودهٔ خفته دیر یابد منزل


#رباعی_مولانا
توفیق نمی‌شود به زاری حاصل
وز عمر عزیز است چه خواری حاصل

چون باد ز گردیدن بیهوده چه چیز
کردیم به غیر جانسپاری حاصل؟


#سلمان_ساوجی
گر طالب مطلوب به هر آیینی
شرط است که در طلب ز پا ننشینی

بگذار ز سر غرور و خودبینی را
خواهی اگر ای دوست خدا را بینی


#وحدت_کرمانشاهی
بگو با دلبر ترسایی امشب
چه می شد گر که بی ترس آیی امشب

لبان خشک فایز را ز رحمت
بر آن لعل لب ترسایی امشب


#فایز_دشتی
گوید نی تازه شوی بی‌حد و اندازه شوی
تازه‌تر از نرگس و گل پیش صبای دل من

گویم ای داده دوا لایق هر رنج و عنا
نیست مرا جز تو دوا ای تو دوای دل من


#مولانا
آن دل که بر او مهر تو تابان باشد
میسوزد و شمعوار خندان باشد

تو جان منی و تا ابد خواهد بود
از تو نبرم تا ببرم جان باشد


#ابن_یمین
آن نغمه که چون گام نهد بر گذر هوش
جان رقص کنان بر سر آن رهگذر آید

آن نغمهٔ شیرین که پرد روح به سویش
مانند مگس کاو به سلام شکر آید


#وحشی_بافقی
ترک درویش مگیر ار نبود سیم و زرش
در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر

میل رفتن مکن ای دوست دمی با ما باش
بر لب جوی طرب جوی و به کف ساغر گیر


#حافظ
گر چشم و دلم ز ناله و گریه جداست
زنهار مبر گمان که راحت، که خطاست

گر ناله خموش است دلم در جوش است
گر دیده سراب است، درونم دریاست


#عرفی_شیرازی
از خیالت در دل شبها اگر غافـل شـوم
تا قیامت سنگسار از خواب غفـلت کن مرا

در خرابیهاست، چون چشم بتان، تعمیر من
مرحمت فرما، ز ویـرانی عمـارت کن مرا


#صائب_تبریزی
عشقست مرا بهینه‌تر کیش بتا
نوشست مرا ز عشق تو نیش بتا

من می‌باشم ز عشق تو ریش بتا
نه پای تو گیرم نه سر خویش بتا


#سنایی
کاش می شد عشق را آغاز کرد
با هزاران گل یاس آن را ناز کرد

کاش می شد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست


#هادی_لطفی_پیربستی
آن روح را که عشق حقیقی شعار نیست
نابوده به که بودن او غیر عار نیست

در عشق باش که مست عشقست هر چه هست
بی کار و بار عشق بر دوست بار نیست


#مولانا