لیبراسیون/لیبرالیسم
7.41K subscribers
2.68K photos
813 videos
89 files
516 links
🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#بازگشت_به_مشروطه
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال
Download Telegram
عقل؟ غرایز؟ یا فرهنگ (قواعد رفتاری اکتسابی غیرابداعی)؟

🖋از نظر هایک ذهن متفکر انسان محصول تحول فرهنگی است. فرهنگ بعقیده وی «عبارتست از سنتی از قواعد رفتاری اکتسابی که هرگز ابداع نشده و معمولا عملکردش از چشمان افراد کنشگر پوشیده است» درواقع فرهنگ نخستین وجه تمایز انسان از سایر حیوانات است و درنتیجه عملکرد تحولی فرهنگ است که تمدن بشری بوجود می آید.

🌐تمدن ابتدا در سایهٔ مطیع ساختن غرایز حیوانی به عادتهای غیرعقلانی، یعنی قواعد رفتاری که زاییده عقل نیستند، مانند «تابوها» ممکن شد. هایک میگوید ویژگی مهم انسان در مقایسه با سایر حیوانات در توانایی بسیار گسترده وی در تقلید و نیز انتقال آموخته هاست. گسترش توانایی وی درخصوص یادگیری آنچه در وضعیتهای مختلف باید انجام دهد -یا مهمتر از آن، آنچه نباید انجام دهد- او را از زندگی حیوانی جدا و متمایز ساخت.

🌐یادگیری قواعد رفتاری و اتکا به آنها وی را قادر کرد تا کارهای خود را با محیط سازگار کند، بدون اینکه نیازی به شناخت چگونگی عملکرد سایر عوامل محیطی داشته باشد. یعنی انسان در اغلب موارد یاد گرفت که چه چیزی را باید انجام دهد، بدون اینکه بفهمد چرا باید آن را انجام دهد.

🌐هایک در توضیح چگونگی پدید آمدن عقل مینویسد: «به این ترتیب سنتی از قواعد رفتاری، با شأنی مستقل از کسانی که آن را فراگرفته بودند، شروع به تاثیرگذاری بر زندگی انسان کرد. هنگامیکه در این قواعد که شامل طبقه بندی انواع مختلف اشیا می شد، نوعی مدل از محیط شکل گرفت که انسان را در عمل قادر به پیش بینی و پیشگیری وقایع خارجی میکرد، آن چیزی که ما عقل مینامیم پدیدار شد.»

🌐حدفاصل زندگی حیوانی و دنیای انسانی عقل نیست، زیرا پیش از بوجود آمدن عقل، یک سلسله قواعد رفتاری، فرهنگ، یا بعبارت دقیقتر، مجموعه ای از نظمهای خودجوش بودند که زندگی جمعی انسانها و فعالیت هرچه موفقیت آمیزتر آنها را در محیط ناشناخته فراهم آوردند. بعقیده هایک کنترل و تسلط بر غرایز حیوانی ویرانگر را پیش از عقل، عادتها و قواعد رفتاری که محصول عقل نیستند و مقدم بر آنند، برعهده دارند. عقل در فرایند گسترش این قواعد رفتاری یا فرهنگ بوجود می آید و به هیچ روی آفریننده آنها نیست.

🌐هایک بر این باور است که غریزه قدیمیتر از آداب و رسوم و سنت است و اینها قدیمیتر از عقلند. آداب و رسوم و سنت، از لحاظ منطقی، روانشناسی و زمانی، مابین غریزه و عقل قرار دارند.

در چارچوب اندیشه هایک کردار انسانی و ارزشهایی که این کردار بر آنها مبتنی است، از سه منبع نشأت میگیرند:
1️⃣غرایز طبیعی
2️⃣آداب و رسوم یا قواعد رفتاری خودجوش فرهنگی
3️⃣قواعد مصنوع آگاهانه عقل بشری

(توضیح مورد 1️⃣) : درنقطه آغاز، اساس محکمی با تغییرات اندک وجود دارد، که عبارتست از میراث ژنتیکی، یعنی انگیزه های غریزی ناشی از ساختار فیزیولوژیکی.

(توضیح مورد 2️⃣) : پس از آن ما با تمام بقایای سنتهای کسب شده در انواع پی در پی ساختارهای اجتماعی روبرو میشویم، سنتهای مجهز به قواعدی که انسان آگاهانه و عامدانه انتخاب نکرده است. شیوع این قواعد بدین علت بوده، که برخی رفتارها، رونق، رفاه و قدرت گروهی را که از آن تبعیت میکردند افزایش می داده و باعث وسعت یافتن اعضای این گروهها، نه تنها از طریق تولید مثل، بلکه شاید بیشتر از طریق پیوستن بیگانگان به این گروهها می شده است.

(توضیح مورد 3️⃣) : بالاخره ورای تمام اینها، لایه سوم باریکی وجود دارد که عبارتست از قواعدی که عامدانه به منظور نیل به برخی مقاصد معلوم اتخاذ شده اند یا تغییر یافته اند

هایک تاکید می ورزد که قواعد موروثی سنت بهتر میتوانند در خدمت کارکرد جامعه باشند تا آنچه بطور غریزی خوب دانسته میشود یا آنچه بطور عقلانی برای رسیدن به هدفهای خاص مفید تشخیص داده میشود. و این حقیقتی است که به عقیده وی اندیشه صنع گرای مسلط عصر ما نمی تواند بپذیرد.

🔚هایک به تکرار و با تاکید مینویسد: «انسان به علت هوشمندیش قواعد جدید رفتار را اتخاذ نکرد، او با اطاعت کردن از قواعد رفتاری جدید، هوشمند شد. مهمترین بینشی که هنوز باید مورد تاکید قرار گیرد و بسیاری از خردگرایان در مقابل آن جبهه گیری میکنند و حتی بدشان نمی آید به آن انگ خرافات بزنند این است که انسان نه تنها هیچگاه سودمندترین نهادهایش را، از زبان گرفته تا اصول اخلاقی و قانون، ابداع نکرده بلکه حتی امروز هم نمیفهمد چرا باید این نهادها را حفظ کند درحالیکه نه غرایز او را ارضا میکنند و نه عقل او را متقاعد میکنند. ابزارهای بنیادین تمدن - #زبان ، #اصول_اخلاقی ، #قانون و #پول - همگی نتیجه رشدی خودجوش هستند و نه طراحی عامدانه. قدرت سازمان یافته بر این دو ابزار آخری دست یافته و آنها را کاملا خراب کرده است»
👤دکتر موسی غنی نژاد
📚معرفت شناسی علم اقتصاد
@cafe_andishe95