با شناختی که بنده از ملاها پیدا کردم,
#بهشت اگر واقعا وجود داشت ,
هیچ آخوندی امکان نداشت لو بده چنین
جایی وجود داره ,
چه برسه بخواد ملت رو به #زور ببره !
#فریدون_فرخزاد
🔮 @cafe_andishe95
#بهشت اگر واقعا وجود داشت ,
هیچ آخوندی امکان نداشت لو بده چنین
جایی وجود داره ,
چه برسه بخواد ملت رو به #زور ببره !
#فریدون_فرخزاد
🔮 @cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🖋آشنایی با اندیشه های میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی #بخش_اول میرزا عبدالرحیم طالبوف با وطنپرستی خود شهرتی جهانی کسب کرده است. اگر از زبان مهدی مجتهدی بیان کنیم باید بگوییم که او همه هستی خود را در راه اصلاح وطن از یاد برده بود. او در کتاب «الحمار» زمان…
🖋آشنایی با اندیشه های طالبوف
#بخش_دوم
طالبوف در مقدمه های کتابهایش میگوید کـه تمام نوشته و اقداماتش در راه #میهن بوده است:
«در زمانه ای که نور معرفت روی زمین را دربر گرفته بدبختانه وطن ما به دلایلی کـه گفتنش ممکـن نیست ، از این فـیض محروم اســت. حتــی درهای تعلیم ابتدایی علوم نیــز بــر روی اذهــان
کودکـان بسـته اسـت. بـدین جهـت مـن... عبـدالرحیم بـن ابوطالـب
تبریـزی خواسـتم کـه بعنـوان وطن پرسـتی ایـن کتاب را کـه بـرای
یادگیری مسائل علم و فنـی، اخبـار درسـت و بـا اسـتفاده از روش
سوال و جواب برای طرح مسائل قـدیم بـه زبان کودکان بنویسم. شاید که به این وسیله ذهن اولاد وطن در تعلیم ابتدایی بـاز شود و آنان در آینده قادر باشند فنون عالی را بیاموزند
قسمت دوم کتاب «سیاست طالبی» یکی از مهمترین آثار میهن پرستانه طالبوف
است. در اینجا دو روشنفکر وطنپرست به نامهای میرزا صادق و میرزا عبداالله شکوه باستانی ایران را به یاد آورده و دربـاره ی عقـب ماندگی فعلـی می اندیشند و بـرای نجات آن راه چاره میجویند. آنان پس از مباحثات طولانی به این نتیجه مـی رسـند
که برای رهایی از دست حکومت و اربابـان خائن ، بکـارگیری #زور لازم اسـت. در این اثر همه ی عیوب موجود در ساختار وطن و وضعیت دشوار آن افشا می شـود.
طالبوف با مشاهده ی پیشرفت های غرب آرزو میکرد که این پیشرفتها در وطن او
هم گسترش یابد:
«یکی از علـل اساسی پیشرفت ملـل غـرب ایـن اسـت کـه علم و تکنولوژی معاصر در آنجا پدید آمده و دیگری نیـز وجود قـانون است که خود ملت آن را تعیــین کرده و دولت آن را اجــرا
میکند.»
از سوی دیگر عیوب غرب را نیز دیده و #پرستندگان آن را #تقبیح میکرد. او با
بحث از فرنگی مأبی یا #تقلید صرف از غرب میگوید که آنان نه در گسترش علوم و برپـایی اصـول اداره بلکـه در چیزهـایی بـی اهمیت مقلد فرنگیـان هسـتند.
او در حاشیه ی مفصلی که در قسمت دوم «سفینه ی طالبی» آمده مینویسد که در مسکو با یک نفر فرنگی مأب ایرانی دیدار کرده و لباس مغلوط آنها را با استهزا تصویر کرده است. او سپس نظرش را دربارهي آداب و لباس ملی بیان کرده و نفرت خـود را از فرنگی مأبان اعلام میکند:
«جاهلان ما از روی شدت جهالت به هر کجا که می روند و هـر که را میبینند فوراً همچون میمون آن را تقلید می کننـد و زبـان، لباس و آداب خود را فراموش میکنند. چون به #وطن خود #محبتی #ندارند، #وطـن_معشـوق_آنهـا_نیسـت. البته وطن نیـز از ایـن اولاد ناخلف و بیغیرت بیزار است.»
در دست نوشته ای از طالبوف که متعلق به سال 1888م / 1267ش میباشد، بـه
این شعر اشـاره شـده اسـت. او نـام شـهرهای وطـن را بـرده و تعـداد اهـالی آنهـا را میگوید. او با #تحقیر #وطنفروشان و #جهان_وطنان، پاسخهایی قاطع به آنها می دهـد.
او به مقاومت قهرمانانـه ی مردمـان جنـوب آفریقـا در برابـر انگلـیس اشـاره کـرده و میگوید که انگلیس با آن همه تکنولوژی و وسایل، هر روز و در هر نقطـه مغلـوب میشد، هزاران اسیر و کشته میداد ولی یک نفر خائن نمییافت که بـرای انگلـیس جاسوسی کند.
او سپس از #وطنفروشان در برخی کشورهای آسیایی بحث کرده و
مینویسد که آنان اسرار کشور خود را با پول میفروشند.
«ملت بدون وطن بشـر نیسـت، تنهـا حیـوانی است کـه بالاتنه اش شبیه انسان است.»
@cafe_andishe95
ادامه🔻🔻
#بخش_دوم
طالبوف در مقدمه های کتابهایش میگوید کـه تمام نوشته و اقداماتش در راه #میهن بوده است:
«در زمانه ای که نور معرفت روی زمین را دربر گرفته بدبختانه وطن ما به دلایلی کـه گفتنش ممکـن نیست ، از این فـیض محروم اســت. حتــی درهای تعلیم ابتدایی علوم نیــز بــر روی اذهــان
کودکـان بسـته اسـت. بـدین جهـت مـن... عبـدالرحیم بـن ابوطالـب
تبریـزی خواسـتم کـه بعنـوان وطن پرسـتی ایـن کتاب را کـه بـرای
یادگیری مسائل علم و فنـی، اخبـار درسـت و بـا اسـتفاده از روش
سوال و جواب برای طرح مسائل قـدیم بـه زبان کودکان بنویسم. شاید که به این وسیله ذهن اولاد وطن در تعلیم ابتدایی بـاز شود و آنان در آینده قادر باشند فنون عالی را بیاموزند
قسمت دوم کتاب «سیاست طالبی» یکی از مهمترین آثار میهن پرستانه طالبوف
است. در اینجا دو روشنفکر وطنپرست به نامهای میرزا صادق و میرزا عبداالله شکوه باستانی ایران را به یاد آورده و دربـاره ی عقـب ماندگی فعلـی می اندیشند و بـرای نجات آن راه چاره میجویند. آنان پس از مباحثات طولانی به این نتیجه مـی رسـند
که برای رهایی از دست حکومت و اربابـان خائن ، بکـارگیری #زور لازم اسـت. در این اثر همه ی عیوب موجود در ساختار وطن و وضعیت دشوار آن افشا می شـود.
طالبوف با مشاهده ی پیشرفت های غرب آرزو میکرد که این پیشرفتها در وطن او
هم گسترش یابد:
«یکی از علـل اساسی پیشرفت ملـل غـرب ایـن اسـت کـه علم و تکنولوژی معاصر در آنجا پدید آمده و دیگری نیـز وجود قـانون است که خود ملت آن را تعیــین کرده و دولت آن را اجــرا
میکند.»
از سوی دیگر عیوب غرب را نیز دیده و #پرستندگان آن را #تقبیح میکرد. او با
بحث از فرنگی مأبی یا #تقلید صرف از غرب میگوید که آنان نه در گسترش علوم و برپـایی اصـول اداره بلکـه در چیزهـایی بـی اهمیت مقلد فرنگیـان هسـتند.
او در حاشیه ی مفصلی که در قسمت دوم «سفینه ی طالبی» آمده مینویسد که در مسکو با یک نفر فرنگی مأب ایرانی دیدار کرده و لباس مغلوط آنها را با استهزا تصویر کرده است. او سپس نظرش را دربارهي آداب و لباس ملی بیان کرده و نفرت خـود را از فرنگی مأبان اعلام میکند:
«جاهلان ما از روی شدت جهالت به هر کجا که می روند و هـر که را میبینند فوراً همچون میمون آن را تقلید می کننـد و زبـان، لباس و آداب خود را فراموش میکنند. چون به #وطن خود #محبتی #ندارند، #وطـن_معشـوق_آنهـا_نیسـت. البته وطن نیـز از ایـن اولاد ناخلف و بیغیرت بیزار است.»
در دست نوشته ای از طالبوف که متعلق به سال 1888م / 1267ش میباشد، بـه
این شعر اشـاره شـده اسـت. او نـام شـهرهای وطـن را بـرده و تعـداد اهـالی آنهـا را میگوید. او با #تحقیر #وطنفروشان و #جهان_وطنان، پاسخهایی قاطع به آنها می دهـد.
او به مقاومت قهرمانانـه ی مردمـان جنـوب آفریقـا در برابـر انگلـیس اشـاره کـرده و میگوید که انگلیس با آن همه تکنولوژی و وسایل، هر روز و در هر نقطـه مغلـوب میشد، هزاران اسیر و کشته میداد ولی یک نفر خائن نمییافت که بـرای انگلـیس جاسوسی کند.
او سپس از #وطنفروشان در برخی کشورهای آسیایی بحث کرده و
مینویسد که آنان اسرار کشور خود را با پول میفروشند.
«ملت بدون وطن بشـر نیسـت، تنهـا حیـوانی است کـه بالاتنه اش شبیه انسان است.»
@cafe_andishe95
ادامه🔻🔻