🌐جان لاک فیلسوف لیبرال و لزوم انقلاب سیاسی
نکته جالب در مورد جان لاک پافشاری او بر انقلاب هست
:
قدرت برتر همچنان در دستان مردم باقی می ماند تا هر زمان که قانونگذارران بر خلاف اعتمادی که به آنان شده عمل کنند،آنها را برکنار کنند یا تغییر دهند.
اما نه تحت لوای هر حکومتی زیرا قدرت مردم تا زمانی که حکومت منحل نشده است هرگز نمی تواند به منصۀ ظهور برسد.به عبارت دیگر #حق_انقلاب زمانی حاصل می شود که قدرت قانون گذاری یا اجرایی بر خلاف اعتمادی که به آنها شده عمل کنند
جان لاک تاکید دارد انقلاب نباید توسط یک اقلیت انجام گیرد.زیرا همانطور که قرارداد توسط بخش عمدۀ مردم منعقد شده برای خاتمه دادن به آن نیز رضایت اکثر آنان را باید کسب کرد.
در نظام سیاسی جان لاک حکومت می تواند منحل شود در حالی که جامعه همچنان سالم و پا برجاست.این بدان معناست که قدرت مردم برتر از حکومت است...
@cafe_andishe95
نکته جالب در مورد جان لاک پافشاری او بر انقلاب هست
:
قدرت برتر همچنان در دستان مردم باقی می ماند تا هر زمان که قانونگذارران بر خلاف اعتمادی که به آنان شده عمل کنند،آنها را برکنار کنند یا تغییر دهند.
اما نه تحت لوای هر حکومتی زیرا قدرت مردم تا زمانی که حکومت منحل نشده است هرگز نمی تواند به منصۀ ظهور برسد.به عبارت دیگر #حق_انقلاب زمانی حاصل می شود که قدرت قانون گذاری یا اجرایی بر خلاف اعتمادی که به آنها شده عمل کنند
جان لاک تاکید دارد انقلاب نباید توسط یک اقلیت انجام گیرد.زیرا همانطور که قرارداد توسط بخش عمدۀ مردم منعقد شده برای خاتمه دادن به آن نیز رضایت اکثر آنان را باید کسب کرد.
در نظام سیاسی جان لاک حکومت می تواند منحل شود در حالی که جامعه همچنان سالم و پا برجاست.این بدان معناست که قدرت مردم برتر از حکومت است...
@cafe_andishe95
🌎جان لاک و مشروطه و جمهوری!
جان لاک (1632-1704)به تفصیل و با تنوعی که در موضوعات نظریۀ معرفت یافت می شود قلم زده است:موضوعاتی مثل معقول و موجه بودن مسیحیت،تساهل دینی،نظریۀ پول،و نظریۀ اخلاق و سیاست.شهرت او در زمان حیاتش ودر نیمۀ اول قرن 18 مدیون کارهای فلسفی اش بود.او به عنوان نویسندۀ رساله ای دربارۀ فهم انسانی از احترام بالایی نزد انگلستان و اروپا برخوردار است.بعدها در قرن 18 کار اصلی او دربارۀ نظریۀ سیاسی تحت عنوان رسالۀ دوم دربارۀ حکومت به ویژه در آمریکا که دکترین حکومت محدود و
#حق_انقلاب او در سال های پیش از انقلاب آمریکا شهرتی فراگیر یافته،به آوازه ای در سطح رسالۀ اول و حتی بالاتر رسید.از آن زمان رسالۀ دوم به عنوان کاری کلاسیک در تاریخ اندیشۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفت.
این رساله به صورتی آشکار تنها برای توجیه یک
#انقلاب_مشخص_مشروطه در اواخر قرن هفدهم انگلستان نوشته شده بود اما مجددن در اواخر قرن هجدهم برای توجیه یک انقلاب مشخص ضد استعماری (آمریکا)نیز مورد استفاده قرار گرفت.
انگیزۀ لاک به نحوی بارز در انگلستان و آمریکا با توفیق روبرو شد و موضوعات کتابش در این کشورها جای خود را باز کرد.
دولتهای مشروطۀ لیبرال مغرب زمین که جان لاک یکی از امضاکنندگان سند تاسیس آن هاست،اکنون از منظرهای جدید کمونیسم و جهان سوم مورد حمله واقع شده اند و از این رو ناگزیر در جالت دفاعی قرار گرفته اند
📚سی.بی.مکفرسون
➿➿➿➿➿➿➿➿
بنابراین در تئوری و عمل در طول تاریخ آرای جان لاک پایۀ عملی و فکری دو ساحت عمدۀ تحقق دموکراسی لیبرالی بوده است:مشروطه پادشاهی(مدل انگلستان و هلند) و جمهوری(مدل امریکا و فرانسه)
@cafe_andishe95
جان لاک (1632-1704)به تفصیل و با تنوعی که در موضوعات نظریۀ معرفت یافت می شود قلم زده است:موضوعاتی مثل معقول و موجه بودن مسیحیت،تساهل دینی،نظریۀ پول،و نظریۀ اخلاق و سیاست.شهرت او در زمان حیاتش ودر نیمۀ اول قرن 18 مدیون کارهای فلسفی اش بود.او به عنوان نویسندۀ رساله ای دربارۀ فهم انسانی از احترام بالایی نزد انگلستان و اروپا برخوردار است.بعدها در قرن 18 کار اصلی او دربارۀ نظریۀ سیاسی تحت عنوان رسالۀ دوم دربارۀ حکومت به ویژه در آمریکا که دکترین حکومت محدود و
#حق_انقلاب او در سال های پیش از انقلاب آمریکا شهرتی فراگیر یافته،به آوازه ای در سطح رسالۀ اول و حتی بالاتر رسید.از آن زمان رسالۀ دوم به عنوان کاری کلاسیک در تاریخ اندیشۀ سیاسی مورد توجه قرار گرفت.
این رساله به صورتی آشکار تنها برای توجیه یک
#انقلاب_مشخص_مشروطه در اواخر قرن هفدهم انگلستان نوشته شده بود اما مجددن در اواخر قرن هجدهم برای توجیه یک انقلاب مشخص ضد استعماری (آمریکا)نیز مورد استفاده قرار گرفت.
انگیزۀ لاک به نحوی بارز در انگلستان و آمریکا با توفیق روبرو شد و موضوعات کتابش در این کشورها جای خود را باز کرد.
دولتهای مشروطۀ لیبرال مغرب زمین که جان لاک یکی از امضاکنندگان سند تاسیس آن هاست،اکنون از منظرهای جدید کمونیسم و جهان سوم مورد حمله واقع شده اند و از این رو ناگزیر در جالت دفاعی قرار گرفته اند
📚سی.بی.مکفرسون
➿➿➿➿➿➿➿➿
بنابراین در تئوری و عمل در طول تاریخ آرای جان لاک پایۀ عملی و فکری دو ساحت عمدۀ تحقق دموکراسی لیبرالی بوده است:مشروطه پادشاهی(مدل انگلستان و هلند) و جمهوری(مدل امریکا و فرانسه)
@cafe_andishe95
🌐جان لاک فیلسوف لیبرال و حق انقلاب و شورش علیه استبداد🌐
📍لاک معتقد است مبنای دولت مشروع در شرایط مقتضی شورش را توجیه میکند.
نافرمانی مدنی از دیرباز در سنت فکری آنگلوساکسون بیشتر معمول بوده است یعنی قانونشکنی تعمدی به منظور پیشبرد آرمانی که حق تلقی می شد.لاک اما از انقلاب مسلحانه تمام عیار سخن میگوید.نافرمانی مدنی همچون انقلاب نمی تواند دولت را به کل ساقط کند و رویکردی اصلاحطلب دارد.
◽️اما انقلاب سیاسی چیست؟در دو حوزۀ گسترده تغییرات انقلابی روی می دهد:تغییر در کسانی که حکومت میکنند و تغییر در ساختارها و نهادهایی که فرایند سیاسی بر اساس آنان رخ میدهد در جامعه ایی که دیگر نهادهای موجود مشروعیت ندارند.
☑️از منظر لاک حکومت مناسب و مشروع دو شرط را محقق ساخته است:اول اینکه با ارجاع به قانون اساسی جامعه سیاسی،اعضای دولت،اشخاص مناسبی برای تصدی سیاسی مورد نظر باشد.دوم اینکه همچنان به این دولت «اعتماد» داشته باشند.بدون این اعتماد آن شکل قانونی برای آن قدرت سیاسی مشروعیت ندارد.پس در شرایطی زمینۀ شورش فراهم می شود که اکثریت اجتماع به قدرت رژیم بی اعتماد شده باشند.در این شرایط اگر صاحبان قدرت خود کنار نرودند و به زور به قدرت بچسبند و مردم را به چیزی نگیرند یک شورش یا انقلاب به وجود خواهد آمد.
لاک با تیزبینی تبینی نو از شورش ارائه میکند:شورش به دلیل این نیست که مردم قبلن کسی را پذیرفته بودند و اکنون دیگر آن را حکومت خود نمی دانند بلکه این حاکمان قبلی هستند که علیه مردم شورش کرده اند و به اعتماد آنان خیانت ورزیده اند.
لاک می گوید:
"نظریۀ اعطای قدرت به مردم برای تامین امنیت شان با یک امر قانونی جدید زمانی که قانونگذاران(سابق)با هجوم به مالکیتت آنها بر خلاف اعتمادشان عمل کنند،بهترین حصار دفاعی در مقابل شورش و محتملترین وسیله برای ممانعت از آن است".
📍لاک مبناهایی برای شورش توجیه پذیر دارد:
1️⃣-حکومت نتواند قانون طبیعی را اجرا کند.نقض حقوق طبیعی مثل نسل کشی نازی ها که اعمالیست که از جانب حکومت نامشروع است.مالکیتِ فرد در دید لاک به زندگی،آزادی و اموال اشاره دارد نه فقط بحث مادی دارایی ها.نقض این مالکیتها زمینه شورش را فراهم می آورد.هیچ حکومتی حق ندارد در امانت خیانت کند و قدرتی که به ایشان واگذار شده را دلبخواهی و مستبدانه استفاده کند.زیرا هیچ فردی در وضع طبیعی حق چنین اقدامی را ندارد و کل قدرتی که یک حکومت دارد،باید از ناحیۀ مردم باشد.البته او به روشنی می گوید هر سو مدیریت کوچکی به انقلاب منجر نمی شود.دیگری ناتوانی غیرمغرضانه است که به شورش می رسد.
2️⃣-حکومت نتواند خیر عمومی را پیش ببرد.ناتوانی در تحقق خیر جمعی و یافتن راه حل برای ناخرسندی های وضع طبیعی آنگونه که مقصود کسانی بوده است که قرارداد اولیه را ایجاد کرده اند.حکومت باید از مالکیت فرد دفاع کند.حفاظت و سلامت کلِ جامعه هدف لاک است و خودی و غیرخودی مثل حکومتهای استبدادی در این دیدگاه بی معناست.
3️⃣- حکومت اعتماد را از دست بدهد.لاک صراحتن می گوید:"حکومت قدرت اجرای قانون طبیعی را بر پایۀ اعتمادِ اکثریت اجتماع اِعمال میکند."همچنین در صورت لزوم شهروندان تحت اِعمال قدرت ناحق،حق دارند در مقابل آن مقاومت کنند.مثلن از نمونه های اخیر به رومانی و آلمان شرقی علیه کمونیستها اشاره کرد.اگر دولت قدرت را مرجعیت دیگر مثل دولت خارجی واگذار کند و با قدرتی که مردم به او تفویض کرده اند،هر جور دلش می خواهد رفتار کند، مشروعیت خود را از دست می دهد.
4️⃣-حکومت نتواند در چهارچوب قوانین وضع شده عمل کند.قانون از دید لاک چهارچوبیست که حکومت حق تخطی از آن را ندارد.مثل تلاش برای ممانعت از تشکیل پارلمان یا ضبط کردن نا عادلانه مالکیت توسط قوه مجریه بدون تصدیق مجلس
===========
حق شورش و #انقلاب که جان لاک در نظر میگیرد چیزیست که توماس هابز با آن مخالف است.
⏹لاک میگوید:مردمی که بیشتر گرایش به رنج کشیدن دارند تا احقاق حقِ خود با مقاومت،آماده شورش نخواهند بود.نمونه های بی عدالتی موردی یا ظلم پراکنده بر یک فرد بدبخت مردم را به حرکت وا نمیدارد.اما اگر آنها بر اساس شواهد متقن به این اعتقاد برسند که این طرح ها با آزادی های آنان منافات داردو روند و گرایش امور تنها باعث بدگمانی و سوظن شدید در مورد نیات پلید حاکمان شود آنگاه چه شرمندگی( برای شورش و انقلاب) بر جای می ماند؟
◽️پدران بنیانگذار آمریکا نیز همین #حق_انقلاب لاک را مشروعیت بخشیده اند.
@cafe_andishe95
📍لاک معتقد است مبنای دولت مشروع در شرایط مقتضی شورش را توجیه میکند.
نافرمانی مدنی از دیرباز در سنت فکری آنگلوساکسون بیشتر معمول بوده است یعنی قانونشکنی تعمدی به منظور پیشبرد آرمانی که حق تلقی می شد.لاک اما از انقلاب مسلحانه تمام عیار سخن میگوید.نافرمانی مدنی همچون انقلاب نمی تواند دولت را به کل ساقط کند و رویکردی اصلاحطلب دارد.
◽️اما انقلاب سیاسی چیست؟در دو حوزۀ گسترده تغییرات انقلابی روی می دهد:تغییر در کسانی که حکومت میکنند و تغییر در ساختارها و نهادهایی که فرایند سیاسی بر اساس آنان رخ میدهد در جامعه ایی که دیگر نهادهای موجود مشروعیت ندارند.
☑️از منظر لاک حکومت مناسب و مشروع دو شرط را محقق ساخته است:اول اینکه با ارجاع به قانون اساسی جامعه سیاسی،اعضای دولت،اشخاص مناسبی برای تصدی سیاسی مورد نظر باشد.دوم اینکه همچنان به این دولت «اعتماد» داشته باشند.بدون این اعتماد آن شکل قانونی برای آن قدرت سیاسی مشروعیت ندارد.پس در شرایطی زمینۀ شورش فراهم می شود که اکثریت اجتماع به قدرت رژیم بی اعتماد شده باشند.در این شرایط اگر صاحبان قدرت خود کنار نرودند و به زور به قدرت بچسبند و مردم را به چیزی نگیرند یک شورش یا انقلاب به وجود خواهد آمد.
لاک با تیزبینی تبینی نو از شورش ارائه میکند:شورش به دلیل این نیست که مردم قبلن کسی را پذیرفته بودند و اکنون دیگر آن را حکومت خود نمی دانند بلکه این حاکمان قبلی هستند که علیه مردم شورش کرده اند و به اعتماد آنان خیانت ورزیده اند.
لاک می گوید:
"نظریۀ اعطای قدرت به مردم برای تامین امنیت شان با یک امر قانونی جدید زمانی که قانونگذاران(سابق)با هجوم به مالکیتت آنها بر خلاف اعتمادشان عمل کنند،بهترین حصار دفاعی در مقابل شورش و محتملترین وسیله برای ممانعت از آن است".
📍لاک مبناهایی برای شورش توجیه پذیر دارد:
1️⃣-حکومت نتواند قانون طبیعی را اجرا کند.نقض حقوق طبیعی مثل نسل کشی نازی ها که اعمالیست که از جانب حکومت نامشروع است.مالکیتِ فرد در دید لاک به زندگی،آزادی و اموال اشاره دارد نه فقط بحث مادی دارایی ها.نقض این مالکیتها زمینه شورش را فراهم می آورد.هیچ حکومتی حق ندارد در امانت خیانت کند و قدرتی که به ایشان واگذار شده را دلبخواهی و مستبدانه استفاده کند.زیرا هیچ فردی در وضع طبیعی حق چنین اقدامی را ندارد و کل قدرتی که یک حکومت دارد،باید از ناحیۀ مردم باشد.البته او به روشنی می گوید هر سو مدیریت کوچکی به انقلاب منجر نمی شود.دیگری ناتوانی غیرمغرضانه است که به شورش می رسد.
2️⃣-حکومت نتواند خیر عمومی را پیش ببرد.ناتوانی در تحقق خیر جمعی و یافتن راه حل برای ناخرسندی های وضع طبیعی آنگونه که مقصود کسانی بوده است که قرارداد اولیه را ایجاد کرده اند.حکومت باید از مالکیت فرد دفاع کند.حفاظت و سلامت کلِ جامعه هدف لاک است و خودی و غیرخودی مثل حکومتهای استبدادی در این دیدگاه بی معناست.
3️⃣- حکومت اعتماد را از دست بدهد.لاک صراحتن می گوید:"حکومت قدرت اجرای قانون طبیعی را بر پایۀ اعتمادِ اکثریت اجتماع اِعمال میکند."همچنین در صورت لزوم شهروندان تحت اِعمال قدرت ناحق،حق دارند در مقابل آن مقاومت کنند.مثلن از نمونه های اخیر به رومانی و آلمان شرقی علیه کمونیستها اشاره کرد.اگر دولت قدرت را مرجعیت دیگر مثل دولت خارجی واگذار کند و با قدرتی که مردم به او تفویض کرده اند،هر جور دلش می خواهد رفتار کند، مشروعیت خود را از دست می دهد.
4️⃣-حکومت نتواند در چهارچوب قوانین وضع شده عمل کند.قانون از دید لاک چهارچوبیست که حکومت حق تخطی از آن را ندارد.مثل تلاش برای ممانعت از تشکیل پارلمان یا ضبط کردن نا عادلانه مالکیت توسط قوه مجریه بدون تصدیق مجلس
===========
حق شورش و #انقلاب که جان لاک در نظر میگیرد چیزیست که توماس هابز با آن مخالف است.
⏹لاک میگوید:مردمی که بیشتر گرایش به رنج کشیدن دارند تا احقاق حقِ خود با مقاومت،آماده شورش نخواهند بود.نمونه های بی عدالتی موردی یا ظلم پراکنده بر یک فرد بدبخت مردم را به حرکت وا نمیدارد.اما اگر آنها بر اساس شواهد متقن به این اعتقاد برسند که این طرح ها با آزادی های آنان منافات داردو روند و گرایش امور تنها باعث بدگمانی و سوظن شدید در مورد نیات پلید حاکمان شود آنگاه چه شرمندگی( برای شورش و انقلاب) بر جای می ماند؟
◽️پدران بنیانگذار آمریکا نیز همین #حق_انقلاب لاک را مشروعیت بخشیده اند.
@cafe_andishe95
💡حق شورش و انقلاب از منظر جان لاک فیلسوف لیبرال(2)
💢لاک میگوید:
"چه کسی باید قضاوت کند که آیا شهریار یا قانونگذار بر خلاف اعتمادی که به آنها شده عمل میکنند یا خیر؟
پاسخ من این است:مردم باید قضاوت کنند.
...شمایی که او را نماینده خود کرده اید و با این کار این قدرت را نیز دارید که وقتی سهل انگاری و غفلت کند او را کنار بگذارید"
از نظر لاک وقتی اکثریت توافق خود را پس می گیرند حکومت نامشروع می شود.در آن صورت اگر حکومت به تلاش خود برای اِعمال قدرت ادامه دهد هرکس طبق قرارداد اولیه مکلف به مقاومت است.
طبق رای لاک اگر نتایج فقدان حق شورش از نظر ارزشها های موجود در قانون بنیادین طبیعی فاجعه آمیز باشد اجتماع باید حق شورش داشته باشد.
لاک در مورد #حق_انقلاب هم از استدلال اشتقاق یافته از قررارداد اولیه در حق مشروع بازپسگیری اعتماد استفاده میکند و همچنین میگوید اگر حکومت بقای مردم را تهدید کند انقلاب متناقض با حقوق نیست.
📍استفاده از زور علیه دولت برای حفاظت از حقوق طبیعی از جانب مردم مشروع است.
اگر اکثریت توافق نگرشی خود را پس گرفته باشد انقلاب موجه است.
@cafe_andishe95
💢لاک میگوید:
"چه کسی باید قضاوت کند که آیا شهریار یا قانونگذار بر خلاف اعتمادی که به آنها شده عمل میکنند یا خیر؟
پاسخ من این است:مردم باید قضاوت کنند.
...شمایی که او را نماینده خود کرده اید و با این کار این قدرت را نیز دارید که وقتی سهل انگاری و غفلت کند او را کنار بگذارید"
از نظر لاک وقتی اکثریت توافق خود را پس می گیرند حکومت نامشروع می شود.در آن صورت اگر حکومت به تلاش خود برای اِعمال قدرت ادامه دهد هرکس طبق قرارداد اولیه مکلف به مقاومت است.
طبق رای لاک اگر نتایج فقدان حق شورش از نظر ارزشها های موجود در قانون بنیادین طبیعی فاجعه آمیز باشد اجتماع باید حق شورش داشته باشد.
لاک در مورد #حق_انقلاب هم از استدلال اشتقاق یافته از قررارداد اولیه در حق مشروع بازپسگیری اعتماد استفاده میکند و همچنین میگوید اگر حکومت بقای مردم را تهدید کند انقلاب متناقض با حقوق نیست.
📍استفاده از زور علیه دولت برای حفاظت از حقوق طبیعی از جانب مردم مشروع است.
اگر اکثریت توافق نگرشی خود را پس گرفته باشد انقلاب موجه است.
@cafe_andishe95