💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
#شيخ_صدوق يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه قتل عقبه بن ابي معيط را اينگونه در كتاب خود امالي بازتاب داده است:
جمعى از دانشمندان گفتگوئى ميان حسن بن على و وليد بن عقبه نقل كردهاند كه امام حسن باو گفت تو را ملامت نكنم كه على را سب ميكنى زيرا هشتاد تازيانه براى ميخوارى بتو زده و پدرت را بدستور رسول خدا دست بسته در روز بدر كشته است
#متن_عربى: فِي كَلاَمٍ كَانَ بَيْنَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَيْنَ اَلْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ أَلُومُكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ جَلَدَكَ فِي اَلْخَمْرِ ثَمَانِينَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاكَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمِ بَدْرٍ
#منبع: امالي شيخ صدوق جلد ١ صفحه ٤٩٠
لينك صفحه در سايت جامع الأحاديث همراه با ترجمه و متن:
https://hadith.inoor.ir/hadith/440139?SourceID=0&PageType=ViewTranslate&HadithID=440139&FilterGroupID=0
#على شاهرگ گلوی مردانی را برید و آنها را به همان حال در بیابان رها کرد تا با شکنجه هرچه بیشتر بمیرند
#منبع: دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان زیر نگر طالقانی پوشينه پنجم برگ ۲۷ ).
#مغیره پیرمردی که از بیم جان از دست محمد گریخته بود . على وى را دستگیر نمود و چون گوسفندی سرش را برید
#منبع: دفتر زنان پیغمبر نوشته عماد زاده برگهای ۲۱۹-۲۱۷ ).
#على , مالک و پسرش را کشت. دوهزار شتر و پنجهزار گوسفندانش را بنام غنيمت ربود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی پوشینه یکم برگ ۱۸)
در دستبرد بر تیره هوازن چهل تن را کشت و دارایی همه را به غنيمت گرفت که آمده است در این تازش با هر شمشیر مردان را از میان سر تا پا به دو نیم کرده بود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ۸۷ تا ۸۹ پوشينه يكم)
#شيخ_عباس_قمى در كتاب منتهي الامال در صفحه ٢٦٤ مينويسد: در نبردى به نام ليلة الهرير [به معناى شبی که باد زوزه می کشید] زياده از پانصد كس و به قولى نهصد كس را با شمشير كشت و به هر ضربتى تكبير گفت (#منبع: منتهي الآمال باب معجزات حضرت على صفحه ٢٦٤)
مردی بنام نوفل بن که در خندق آبی غوته ور بود پس از بیرون کشیدن از آب موهایش را بدست گرفت و گوسفند وار سرش را برید
در #تاريخ_طبري اين داستان به اين شكل آمده است:
وَمِنْ بَنِي مَخْزُومٍ نَوْفَلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، وَكَانَ اقْتَحَمَ الْخَنْدَقَ فَتَوَرَّطَ فِيهِ، فَرَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ، فَقَالَ:
يَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ، قِتْلَةً أَحْسَنَ مِنْ هَذِهِ! فَنَزَلَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَتَلَهُ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٢ ص ٥٧٤
@bozoonhigz
#شيخ_صدوق يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه قتل عقبه بن ابي معيط را اينگونه در كتاب خود امالي بازتاب داده است:
جمعى از دانشمندان گفتگوئى ميان حسن بن على و وليد بن عقبه نقل كردهاند كه امام حسن باو گفت تو را ملامت نكنم كه على را سب ميكنى زيرا هشتاد تازيانه براى ميخوارى بتو زده و پدرت را بدستور رسول خدا دست بسته در روز بدر كشته است
#متن_عربى: فِي كَلاَمٍ كَانَ بَيْنَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَيْنَ اَلْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ أَلُومُكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ جَلَدَكَ فِي اَلْخَمْرِ ثَمَانِينَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاكَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمِ بَدْرٍ
#منبع: امالي شيخ صدوق جلد ١ صفحه ٤٩٠
لينك صفحه در سايت جامع الأحاديث همراه با ترجمه و متن:
https://hadith.inoor.ir/hadith/440139?SourceID=0&PageType=ViewTranslate&HadithID=440139&FilterGroupID=0
#على شاهرگ گلوی مردانی را برید و آنها را به همان حال در بیابان رها کرد تا با شکنجه هرچه بیشتر بمیرند
#منبع: دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان زیر نگر طالقانی پوشينه پنجم برگ ۲۷ ).
#مغیره پیرمردی که از بیم جان از دست محمد گریخته بود . على وى را دستگیر نمود و چون گوسفندی سرش را برید
#منبع: دفتر زنان پیغمبر نوشته عماد زاده برگهای ۲۱۹-۲۱۷ ).
#على , مالک و پسرش را کشت. دوهزار شتر و پنجهزار گوسفندانش را بنام غنيمت ربود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی پوشینه یکم برگ ۱۸)
در دستبرد بر تیره هوازن چهل تن را کشت و دارایی همه را به غنيمت گرفت که آمده است در این تازش با هر شمشیر مردان را از میان سر تا پا به دو نیم کرده بود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ۸۷ تا ۸۹ پوشينه يكم)
#شيخ_عباس_قمى در كتاب منتهي الامال در صفحه ٢٦٤ مينويسد: در نبردى به نام ليلة الهرير [به معناى شبی که باد زوزه می کشید] زياده از پانصد كس و به قولى نهصد كس را با شمشير كشت و به هر ضربتى تكبير گفت (#منبع: منتهي الآمال باب معجزات حضرت على صفحه ٢٦٤)
مردی بنام نوفل بن که در خندق آبی غوته ور بود پس از بیرون کشیدن از آب موهایش را بدست گرفت و گوسفند وار سرش را برید
در #تاريخ_طبري اين داستان به اين شكل آمده است:
وَمِنْ بَنِي مَخْزُومٍ نَوْفَلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، وَكَانَ اقْتَحَمَ الْخَنْدَقَ فَتَوَرَّطَ فِيهِ، فَرَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ، فَقَالَ:
يَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ، قِتْلَةً أَحْسَنَ مِنْ هَذِهِ! فَنَزَلَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَتَلَهُ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٢ ص ٥٧٤
@bozoonhigz
●اعتراف عایشه همسر و نزدیک ترین شخص به پیامبر اسلام به حذف و #تحریف_قرآن
⚡️امروزه عدهی کثیری از اسلامگرایان به جهت تقدس بخشی به قرآن مدعی هستند که قرآن هیچ گونه تغییر و حذفی نشده است؛ این در حالیست که این ادعا باطل و نادرست است زیرا نزدیک ترین شخص به پیامبر اسلام یعنی همسرش عایشه بنت ابیبکر صراحتا تصریح به حذف آیات متعددی از قرآن کرده است :
#متن_عربى : ۱۹۴۴.(حدیث حسن)حَدَّثَنَا أَبُو سَلَمَةَ یَحْیَى بْنُ خَلَفٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْأَعْلَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ، عَنْ عَمْرَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، وعَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «لَقَدْ نَزَلَتْ آیَةُ الرَّجْمِ، وَرَضَاعَةُ الْکَبِیرِ عَشْرًا، وَلَقَدْ کَانَ فِی صَحِیفَةٍ تَحْتَ سَرِیرِی، فَلَمَّا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَتَشَاغَلْنَا بِمَوْتِهِ، دَخَلَ دَاجِنٌ فَأَکَلَهَا
#ترجمه : عایشه می گوید : آیه رجم (سنگسار) و آیه رضاعه کبیر (شیر دادن به بزرگسال) در قرآنی زیر تخت من قرار داشت و زمانی که پیامبر وفات کرد و ما مشغول کفن و دفن پیامبر شدیم، بزغاله ای آمد و آن را خورد.
#منبع : سنن ابن ماجه روایت ۱۹۴۴
⚡️سوال : چگونه ادعا بر الهی بودن قرآن میشود در حالی که همسر پیامبر اسلام اعتراف کرده برخی آیات قرآن از آن حذف شده است ؟
⚡️نکته دیگر این است که عایشه به آیات رضاع کبیر و رجم اشاره می کند و میگوید که این آیات در قرآن بوده است، ولیکن این آیات در قرآن فعلی وجود ندارد و حذف شده است.
⚡️در آخر توجه بفرمایید که این روایت از اعتبار بالایی برخوردار است و علمای بزرگ اهل سنت همچون شیخ ناصر الدین آلبانی این روایت را حسن می داند
@bozoonhigz
⚡️امروزه عدهی کثیری از اسلامگرایان به جهت تقدس بخشی به قرآن مدعی هستند که قرآن هیچ گونه تغییر و حذفی نشده است؛ این در حالیست که این ادعا باطل و نادرست است زیرا نزدیک ترین شخص به پیامبر اسلام یعنی همسرش عایشه بنت ابیبکر صراحتا تصریح به حذف آیات متعددی از قرآن کرده است :
#متن_عربى : ۱۹۴۴.(حدیث حسن)حَدَّثَنَا أَبُو سَلَمَةَ یَحْیَى بْنُ خَلَفٍ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْأَعْلَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ، عَنْ عَمْرَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، وعَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْقَاسِمِ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَائِشَةَ، قَالَتْ: «لَقَدْ نَزَلَتْ آیَةُ الرَّجْمِ، وَرَضَاعَةُ الْکَبِیرِ عَشْرًا، وَلَقَدْ کَانَ فِی صَحِیفَةٍ تَحْتَ سَرِیرِی، فَلَمَّا مَاتَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَتَشَاغَلْنَا بِمَوْتِهِ، دَخَلَ دَاجِنٌ فَأَکَلَهَا
#ترجمه : عایشه می گوید : آیه رجم (سنگسار) و آیه رضاعه کبیر (شیر دادن به بزرگسال) در قرآنی زیر تخت من قرار داشت و زمانی که پیامبر وفات کرد و ما مشغول کفن و دفن پیامبر شدیم، بزغاله ای آمد و آن را خورد.
#منبع : سنن ابن ماجه روایت ۱۹۴۴
⚡️سوال : چگونه ادعا بر الهی بودن قرآن میشود در حالی که همسر پیامبر اسلام اعتراف کرده برخی آیات قرآن از آن حذف شده است ؟
⚡️نکته دیگر این است که عایشه به آیات رضاع کبیر و رجم اشاره می کند و میگوید که این آیات در قرآن بوده است، ولیکن این آیات در قرآن فعلی وجود ندارد و حذف شده است.
⚡️در آخر توجه بفرمایید که این روایت از اعتبار بالایی برخوردار است و علمای بزرگ اهل سنت همچون شیخ ناصر الدین آلبانی این روایت را حسن می داند
@bozoonhigz
👩🏽⚖️ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد
#قسمت_دوم
#طبرى مورخ بزرگ اسلام مينويسد:
#متن_عربى: كان المقوقس أهداه إليه مَعَ الجاريتين اللتين يقال لإحداهما مارية، وهي التي تسري بِهَا والأخرى سيرين وهي التي وهبها رسول الله لحسان بْن ثابت، لما كان من جناية صفوان بْن المعطل عليه، فولدت لحسان ابنه عبد الرحمن بْن حسان وَكَانَ المقوقس بعث بهذا الخصي مَعَ الجاريتين اللتين أهداهما لرسول الله
#ترجمه:
#مقوقس دو خواهر را بعنوان هديه فرستاد كه نام يكى از آنها #ماريه و نام ديگرى #سيرين بود ماريه را خود پيامبر نگاه داشت و ديگرى را به حسان بن ثابت هديه داد كه در جريان صفوان به او ظلم روا شده بود الى آخر ...
#منبع: تاريخ طبرى، ج ٣ ص ١٧٢
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/47196/3/172
كتاب ديگر تاريخى كه اين داستان را بازنويسى كرده است، #كتاب_طبقات_كبرى از معتبرترين منابع تاريخى اسلام است.
متن #عربى :
بَعَثَ الْمُقَوْقَسُ صَاحِبُ الْإِسْكَنْدَرِيَّةِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّى الله عليه وسلم فِي سَنَةِ سَبْعٍ مِنَ الْهِجْرَةِ بِمَارِيَةَ وَبِأُخْتِهَا سِيرِينَ وَأَلْفِ مِثْقَالٍ ذَهَبًا وَعِشْرِينَ ثَوْبًا لَيِّنًا وَبَغْلَتِهِ الدُّلْدُلِ وَحِمَارِهِ عُفَيْرٍ وَيُقَالُ يَعْفُورٌ
#ترجمه:
مقوقس والى اسكندريه در سال هفتم هجرى ماريه و خواهرش را به همراه هزار مثقال طلا و بيست لباس فاخر و الاغى به نام #عفير يا يعفور را به سوى پيامبر اسلام فرستاد.
#منبع: طبقات الكبرى -ط دار صادر ج ٨ ص ٢١٢
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/40238/8/212
#ماریه زنى بسيار زیبا بوده است که احتمالاً به همين خاطر شامل ازدواج های بدون خواندن عقد و نکاح برای محمد شده، و او را بر خود حلال کرده است،
البته صرف هديه بودن و كنيز بودن ايشان خود كافى است كه براى همخوابى با اين بانوى بخت برگشته عقدى جارى نشود.
از دلايل زيبايى وافر ماريه قبطيه را ميتوان از سخنان عايشه در مورد ايشان دريافت كه بعدها ماریه را این گونه با حسرت به یاد می آورد: «چونکه ماریه زیبا بود من بر او رشک می بردم».
#متن_عربى:
وكانت عائشة تَقُولُ: ما غرت عَلَى امرأة غيرتي عَلَى مارية، وَذَلِكَ لأنها كانت جميلة جعدة الشعر، وكان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم معجبا بِهَا
#ترجمه:
#عايشه ميگفت: هرگز به هيچ زنى حسادت نورزيدم بجز بر ماريه زيرا بسيار زيبا با موهاى مواج بود و پيامبر بسيار مجذوب او بود.
#منبع: انساب الإشراف بلاذري ج ١ ص ٤٥٠
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/40503/1/450
ادامه دارد ....
@bozoonhigz
#قسمت_دوم
#طبرى مورخ بزرگ اسلام مينويسد:
#متن_عربى: كان المقوقس أهداه إليه مَعَ الجاريتين اللتين يقال لإحداهما مارية، وهي التي تسري بِهَا والأخرى سيرين وهي التي وهبها رسول الله لحسان بْن ثابت، لما كان من جناية صفوان بْن المعطل عليه، فولدت لحسان ابنه عبد الرحمن بْن حسان وَكَانَ المقوقس بعث بهذا الخصي مَعَ الجاريتين اللتين أهداهما لرسول الله
#ترجمه:
#مقوقس دو خواهر را بعنوان هديه فرستاد كه نام يكى از آنها #ماريه و نام ديگرى #سيرين بود ماريه را خود پيامبر نگاه داشت و ديگرى را به حسان بن ثابت هديه داد كه در جريان صفوان به او ظلم روا شده بود الى آخر ...
#منبع: تاريخ طبرى، ج ٣ ص ١٧٢
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/47196/3/172
كتاب ديگر تاريخى كه اين داستان را بازنويسى كرده است، #كتاب_طبقات_كبرى از معتبرترين منابع تاريخى اسلام است.
متن #عربى :
بَعَثَ الْمُقَوْقَسُ صَاحِبُ الْإِسْكَنْدَرِيَّةِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلّى الله عليه وسلم فِي سَنَةِ سَبْعٍ مِنَ الْهِجْرَةِ بِمَارِيَةَ وَبِأُخْتِهَا سِيرِينَ وَأَلْفِ مِثْقَالٍ ذَهَبًا وَعِشْرِينَ ثَوْبًا لَيِّنًا وَبَغْلَتِهِ الدُّلْدُلِ وَحِمَارِهِ عُفَيْرٍ وَيُقَالُ يَعْفُورٌ
#ترجمه:
مقوقس والى اسكندريه در سال هفتم هجرى ماريه و خواهرش را به همراه هزار مثقال طلا و بيست لباس فاخر و الاغى به نام #عفير يا يعفور را به سوى پيامبر اسلام فرستاد.
#منبع: طبقات الكبرى -ط دار صادر ج ٨ ص ٢١٢
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/40238/8/212
#ماریه زنى بسيار زیبا بوده است که احتمالاً به همين خاطر شامل ازدواج های بدون خواندن عقد و نکاح برای محمد شده، و او را بر خود حلال کرده است،
البته صرف هديه بودن و كنيز بودن ايشان خود كافى است كه براى همخوابى با اين بانوى بخت برگشته عقدى جارى نشود.
از دلايل زيبايى وافر ماريه قبطيه را ميتوان از سخنان عايشه در مورد ايشان دريافت كه بعدها ماریه را این گونه با حسرت به یاد می آورد: «چونکه ماریه زیبا بود من بر او رشک می بردم».
#متن_عربى:
وكانت عائشة تَقُولُ: ما غرت عَلَى امرأة غيرتي عَلَى مارية، وَذَلِكَ لأنها كانت جميلة جعدة الشعر، وكان رسول اللَّه صلى اللَّه عليه وسلم معجبا بِهَا
#ترجمه:
#عايشه ميگفت: هرگز به هيچ زنى حسادت نورزيدم بجز بر ماريه زيرا بسيار زيبا با موهاى مواج بود و پيامبر بسيار مجذوب او بود.
#منبع: انساب الإشراف بلاذري ج ١ ص ٤٥٠
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/40503/1/450
ادامه دارد ....
@bozoonhigz
Telegram
👩🏽⚖️ماريه قبطيّه، كنيزى كه زيباييش براى محمد رسوايى جنسى به بار آورد
#قسمت_سوم
پیامبر اسلام در روزی که محمد بايد همراه #عائشه و در خانه او باشد، #ماریه را بی خبر عائشه به خانه #حفصه(كه براى ديدار پدرش از خانه خارج شده بود) آورده با او همبستر شده است، به ناگاه حفصه به خانه بازميگردد و محمد را در حال آميزش(سكس) با ماريه ميبيند.
#متن_عربى: فَذَهَبَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا، فَتَحَدَّثَتْ عِنْدَهُ، فَأَرْسَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى جَارِيَتِهِ، فَظَلَّتْ مَعَهُ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ، وَكَانَ الْيَوْمَ الَّذِي يَأْتِي فِيهِ عَائِشَةَ، فَرَجَعَتْ حَفْصَةُ، فَوَجَدَتْهُمَا فِي بَيْتِهَا، فَجَعَلَتْ تَنْتَظِرُ خُرُوجَهَا، وَغَارَتْ غَيْرَةً شَدِيدَةً، فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَارِيَتَهُ، وَدَخَلَتْ حَفْصَةُ فَقَالَتْ: قَدْ رَأَيْتُ مَنْ كَانَ عِنْدَكَ، وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «وَاللَّهِ لَأُرْضِيَنَّكِ فَإِنِّي مُسِرٌّ إِلَيْكِ سِرًّا فَاحْفَظِيهِ»
#ترجمه: حفصه به خانه پدرش روانه شد، پيامبر ازين جريان باخبر بود(اينكه حفصه خانه را ترك ميكند)، پس بدنبال كنيزش فرستاد كه به خانه حفصه برود، و آن روزى بود كه بايد همراه عايشه ميبود، حفصه بازگشت و به ناگاه #ماريه و #محمد را در خانه اش يافت.
بدليل بسته بودن درب خانه، منتظر ماند كه كارشان تمام شود و در حين خروجشان وارد خانه شد و به محمد گفت: ديدم با چه كسى بودى با من بسيار كار بدى كردى... پيامبر(كه در شرايط بسيار بدى قرار گرفته بود) گفت: به الله قسم تو را راضى ميكنم(هرطور بخواهى رضايتت را جلب ميكنم) و اين بايد بين ما يك راز باقى بماند!
#منبع: تفسير طبرى ، ج ٢٣ ص ٨٦
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/86
داستان را كه #طبرى ازين جريان نقل كرده را با زبانى روانتر مينويسم:
در يكى از روزها حفصه براى كارى قصد رفتن به خانه پدرش(عمر بن خطاب) را داشت و اين فرصت خوبى را براى محمد ایجاد می كند تا با كنيز زيباى خود معاشقه ای با داشته باشد با اينكه آن روز را بايد همراه عايشه ميبود و با وى همخوابى ميكرد.
ماریه پیشنهاد محمد را اجابت می نماید(كنيز نميتواند سرپيچى كند) و در رختخواب حفصه، گرم معاشقه می گردند.
دست بر قضا قبل از اتمام سکس، حفصه به منزلش مراجعت می کند. همينكه به خانه می رسد می بیند که درب منزل از پشت بسته شده است. ناچار جلوی در می نشیند تا محمد و ماریه از خانه خالى محل معاشقه خارج شوند. حفصه با دیدن چنین صحنه اى و همخوابى محمد با كنيزش در رختخواب او، کاسه ی صبر و تحملش لبریز می شود و به محمد ميگويد:
«بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
متن #عربى مربوطه: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَخَلَ بَيْتَ حَفْصَةَ، فَإِذَا هِيَ لَيْسَتْ ثَمَّ، فَجَاءَتْهُ فَتَاتُهُ، وَأَلْقَى عَلَيْهَا سِتْرًا، فَجَاءَتْ حَفْصَةُ فَقَعَدَتْ عَلَى الْبَابِ حَتَّى قَضَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَاجَتَهُ، فَقَالَتْ: وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، جَامَعْتَهَا فِي بَيْتِي
#ترجمه را در بالا نوشته ام و فقط كلمات آخر اين متن عربى را براى بستن دهان ماله كشان ترجمه ميكنم.
حفصه به محمد ميگويد: به خدا با من بسيار بد كردى، جامعتها في بيتى: با او در خانه من سكس كردى.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٧
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/87
ادامه دارد ....
@bozoonhigz
#قسمت_سوم
پیامبر اسلام در روزی که محمد بايد همراه #عائشه و در خانه او باشد، #ماریه را بی خبر عائشه به خانه #حفصه(كه براى ديدار پدرش از خانه خارج شده بود) آورده با او همبستر شده است، به ناگاه حفصه به خانه بازميگردد و محمد را در حال آميزش(سكس) با ماريه ميبيند.
#متن_عربى: فَذَهَبَتْ حَفْصَةُ إِلَى أَبِيهَا، فَتَحَدَّثَتْ عِنْدَهُ، فَأَرْسَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَى جَارِيَتِهِ، فَظَلَّتْ مَعَهُ فِي بَيْتِ حَفْصَةَ، وَكَانَ الْيَوْمَ الَّذِي يَأْتِي فِيهِ عَائِشَةَ، فَرَجَعَتْ حَفْصَةُ، فَوَجَدَتْهُمَا فِي بَيْتِهَا، فَجَعَلَتْ تَنْتَظِرُ خُرُوجَهَا، وَغَارَتْ غَيْرَةً شَدِيدَةً، فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَارِيَتَهُ، وَدَخَلَتْ حَفْصَةُ فَقَالَتْ: قَدْ رَأَيْتُ مَنْ كَانَ عِنْدَكَ، وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، فَقَالَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «وَاللَّهِ لَأُرْضِيَنَّكِ فَإِنِّي مُسِرٌّ إِلَيْكِ سِرًّا فَاحْفَظِيهِ»
#ترجمه: حفصه به خانه پدرش روانه شد، پيامبر ازين جريان باخبر بود(اينكه حفصه خانه را ترك ميكند)، پس بدنبال كنيزش فرستاد كه به خانه حفصه برود، و آن روزى بود كه بايد همراه عايشه ميبود، حفصه بازگشت و به ناگاه #ماريه و #محمد را در خانه اش يافت.
بدليل بسته بودن درب خانه، منتظر ماند كه كارشان تمام شود و در حين خروجشان وارد خانه شد و به محمد گفت: ديدم با چه كسى بودى با من بسيار كار بدى كردى... پيامبر(كه در شرايط بسيار بدى قرار گرفته بود) گفت: به الله قسم تو را راضى ميكنم(هرطور بخواهى رضايتت را جلب ميكنم) و اين بايد بين ما يك راز باقى بماند!
#منبع: تفسير طبرى ، ج ٢٣ ص ٨٦
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/86
داستان را كه #طبرى ازين جريان نقل كرده را با زبانى روانتر مينويسم:
در يكى از روزها حفصه براى كارى قصد رفتن به خانه پدرش(عمر بن خطاب) را داشت و اين فرصت خوبى را براى محمد ایجاد می كند تا با كنيز زيباى خود معاشقه ای با داشته باشد با اينكه آن روز را بايد همراه عايشه ميبود و با وى همخوابى ميكرد.
ماریه پیشنهاد محمد را اجابت می نماید(كنيز نميتواند سرپيچى كند) و در رختخواب حفصه، گرم معاشقه می گردند.
دست بر قضا قبل از اتمام سکس، حفصه به منزلش مراجعت می کند. همينكه به خانه می رسد می بیند که درب منزل از پشت بسته شده است. ناچار جلوی در می نشیند تا محمد و ماریه از خانه خالى محل معاشقه خارج شوند. حفصه با دیدن چنین صحنه اى و همخوابى محمد با كنيزش در رختخواب او، کاسه ی صبر و تحملش لبریز می شود و به محمد ميگويد:
«بدکاری با من کرده ای! کالایی را به خانه من و روی بستر من آورده ای که برای هیچ کدام از همسرانت نبرده ای !»
متن #عربى مربوطه: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دَخَلَ بَيْتَ حَفْصَةَ، فَإِذَا هِيَ لَيْسَتْ ثَمَّ، فَجَاءَتْهُ فَتَاتُهُ، وَأَلْقَى عَلَيْهَا سِتْرًا، فَجَاءَتْ حَفْصَةُ فَقَعَدَتْ عَلَى الْبَابِ حَتَّى قَضَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ حَاجَتَهُ، فَقَالَتْ: وَاللَّهِ لَقَدْ سُؤْتَنِي، جَامَعْتَهَا فِي بَيْتِي
#ترجمه را در بالا نوشته ام و فقط كلمات آخر اين متن عربى را براى بستن دهان ماله كشان ترجمه ميكنم.
حفصه به محمد ميگويد: به خدا با من بسيار بد كردى، جامعتها في بيتى: با او در خانه من سكس كردى.
#منبع: تفسير طبرى، ج ٢٣ ص ٨٧
لينك صفحه كتاب:
http://lib.efatwa.ir/46982/23/87
ادامه دارد ....
@bozoonhigz
Telegram
●عاقبت کسی که اسلام را کنار بگذارد.
#قسمت_دوم
#ارتداد
⚡️در قسمت قبل دیدیم که امام باقر در حدیث صحیحی میگوید که هر کس از اسلام خارج شود بایستی کشته شود؛ حال در این قسمت یکی ازین کشته های بیگناه را از زبان امام صادق با سند معتبر میآوریم :
#متن_عربى : ۲- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن علي بن الحكم، عن موسى بن بكر، عن الفضيل بن يسار، عن أبي عبد الله عليه السلام أن رجلا من المسلمين تنصر فاتي به أمير المؤمنين عليه السلام فاستتابه فأبى عليه فقبض على شعره ثم قال: طئوا يا عباد الله فوطئ حتى مات.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۶
مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : العطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : ۱۹ صفحه : ۱۰۰
#ترجمه : امام صادق می گوید : مردی از مسلمانان به دین مسیحیت گروید. او را نزد امام علی آوردند. امام علی از او خواست تا توبه کند؛ اما او سر باز زد. پس امام علی موی او را گرفت و گفت : ای بندگان الله! او را لگدمال کنید! پس آن قدر او را لگدمال نمودند تا این که کشته شد.
⚡️این روایت نیز معتبر است؛ چنانچه علامه مجلسی پس از نقل این روایت میگوید : 《كالموثق》.
#منبع : ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۱۶ صفحه : ۲۷۲
⚡️این روایت معتبر بیان میدارد که علی بن ابی طالب فردی را که معتقد به اسلام نبود به قدری لگد مال کردند تا کشته شد؛ آیا علی بن ابی طالب با این عملکرد وحشیانه و دین خشونتبار اسلام می تواند پیام اور عدالت، صلح و اخلاق در جامعه باشد؟
ادامه دارد....
@bozoonhigz
#قسمت_دوم
#ارتداد
⚡️در قسمت قبل دیدیم که امام باقر در حدیث صحیحی میگوید که هر کس از اسلام خارج شود بایستی کشته شود؛ حال در این قسمت یکی ازین کشته های بیگناه را از زبان امام صادق با سند معتبر میآوریم :
#متن_عربى : ۲- محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد، عن علي بن الحكم، عن موسى بن بكر، عن الفضيل بن يسار، عن أبي عبد الله عليه السلام أن رجلا من المسلمين تنصر فاتي به أمير المؤمنين عليه السلام فاستتابه فأبى عليه فقبض على شعره ثم قال: طئوا يا عباد الله فوطئ حتى مات.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۶
مسند الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد(ع) نویسنده : العطاردي، الشيخ عزيز الله جلد : ۱۹ صفحه : ۱۰۰
#ترجمه : امام صادق می گوید : مردی از مسلمانان به دین مسیحیت گروید. او را نزد امام علی آوردند. امام علی از او خواست تا توبه کند؛ اما او سر باز زد. پس امام علی موی او را گرفت و گفت : ای بندگان الله! او را لگدمال کنید! پس آن قدر او را لگدمال نمودند تا این که کشته شد.
⚡️این روایت نیز معتبر است؛ چنانچه علامه مجلسی پس از نقل این روایت میگوید : 《كالموثق》.
#منبع : ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۱۶ صفحه : ۲۷۲
⚡️این روایت معتبر بیان میدارد که علی بن ابی طالب فردی را که معتقد به اسلام نبود به قدری لگد مال کردند تا کشته شد؛ آیا علی بن ابی طالب با این عملکرد وحشیانه و دین خشونتبار اسلام می تواند پیام اور عدالت، صلح و اخلاق در جامعه باشد؟
ادامه دارد....
@bozoonhigz
●عاقبت کسی که اسلام را کنار بگذارد.
#قسمت_سوم
#ارتداد
⚡️در قسمت دیدیم که در سندی معتبر آمده بود که علی ابن ابیطالب فردی بیگناه را فقط به جرم مسیحی شدن به قدری لگد مال کرد تا کشته شد؛ حال در این قسمت سندی دیگر را نقل می کنیم :
#متن_عربى : ۳ - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن محبوب، عن غير واحد من أصحابنا، عن أبي جعفر وأبي عبد الله عليهما السلام في المرتد يستتاب فإن تاب وإلا قتل والمرأة إذا ارتدت عن الاسلام استتيبت فإن تابت ورجعت وإلا خلدت في السجن وضيق عليها في حبسها.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۶
#ترجمه : امام باقر و امام صادق درباره مرتد گفتند: از او(مرتد) می خواهند که توبه کند؛ پس اگر توبه نمود، رهایش می کنند. در غیر این صورت، 👈🏻او را می کشند👉🏻 و اگر زنی مرتد شود، او را به توبه وادار می کنند؛ اگر توبه نمود و به اسلام بازگشت، رهایش میکنند ، وگرنه او را برای همیشه زندانی می نمایند و در زندان، او را در تنگنا و سختی قرار می دهند.
⚡️این روایت صحیح است، چنانچه آیت الله خویی در این مورد این روایت می نویسد : 《صحيحة》.
#منبع : موسوعة الامام الخوئي نویسنده : الخوئي، السيد أبوالقاسم جلد : ۴۱ صفحه : ۳۹۹
⚡️همچنین آیت الله سید علی طباطبایی در مورد این روایت می گوید که این روایت صحیح است.
#منبع : رياض المسائل في تحقيق الأحكام بالدّلائل نویسنده : الطباطبائي، السيد علي جلد : ۱۴ صفحه : ۲۲۸
⚡️همچنین علامه مجلسی در مورد این روایت می نویسد : 《الحديث الثالث : حسن》.
#منبع : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۲۳ صفحه : ۳۹۷
⚡️عزیزان خوب به این اسناد توجه کنید؛ ائمه بیرحم شیعه میگویند که مردی که معتقد به اسلام نبود را بکشید و اگر زنی از اسلام خارج شد تو را به زندان بیاندازید که در اوج سختی قرار بگیرد؛ آیا یک انسان شرافتمند و عاقل چنین سخن زشتی را میزنند؟
⚡️فرض کنید که یک انسان دانشمند با مطالعه و تحقیق به این نتیجه رسیده که اسلام دینی غیر عقلانی و غیر اخلاقی و ضد علمی است، آیا این شخص شریف را فقط به دلیل اعتقاداتش باید کشته شود؟ آیا این تفکر وحشیانه اسلامی میتواند مروج صلح برای بشریت باشد؟
ادامه دارد...
@bozoonhigz
#قسمت_سوم
#ارتداد
⚡️در قسمت دیدیم که در سندی معتبر آمده بود که علی ابن ابیطالب فردی بیگناه را فقط به جرم مسیحی شدن به قدری لگد مال کرد تا کشته شد؛ حال در این قسمت سندی دیگر را نقل می کنیم :
#متن_عربى : ۳ - علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن محبوب، عن غير واحد من أصحابنا، عن أبي جعفر وأبي عبد الله عليهما السلام في المرتد يستتاب فإن تاب وإلا قتل والمرأة إذا ارتدت عن الاسلام استتيبت فإن تابت ورجعت وإلا خلدت في السجن وضيق عليها في حبسها.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۶
#ترجمه : امام باقر و امام صادق درباره مرتد گفتند: از او(مرتد) می خواهند که توبه کند؛ پس اگر توبه نمود، رهایش می کنند. در غیر این صورت، 👈🏻او را می کشند👉🏻 و اگر زنی مرتد شود، او را به توبه وادار می کنند؛ اگر توبه نمود و به اسلام بازگشت، رهایش میکنند ، وگرنه او را برای همیشه زندانی می نمایند و در زندان، او را در تنگنا و سختی قرار می دهند.
⚡️این روایت صحیح است، چنانچه آیت الله خویی در این مورد این روایت می نویسد : 《صحيحة》.
#منبع : موسوعة الامام الخوئي نویسنده : الخوئي، السيد أبوالقاسم جلد : ۴۱ صفحه : ۳۹۹
⚡️همچنین آیت الله سید علی طباطبایی در مورد این روایت می گوید که این روایت صحیح است.
#منبع : رياض المسائل في تحقيق الأحكام بالدّلائل نویسنده : الطباطبائي، السيد علي جلد : ۱۴ صفحه : ۲۲۸
⚡️همچنین علامه مجلسی در مورد این روایت می نویسد : 《الحديث الثالث : حسن》.
#منبع : مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول نویسنده : العلامة المجلسي جلد : ۲۳ صفحه : ۳۹۷
⚡️عزیزان خوب به این اسناد توجه کنید؛ ائمه بیرحم شیعه میگویند که مردی که معتقد به اسلام نبود را بکشید و اگر زنی از اسلام خارج شد تو را به زندان بیاندازید که در اوج سختی قرار بگیرد؛ آیا یک انسان شرافتمند و عاقل چنین سخن زشتی را میزنند؟
⚡️فرض کنید که یک انسان دانشمند با مطالعه و تحقیق به این نتیجه رسیده که اسلام دینی غیر عقلانی و غیر اخلاقی و ضد علمی است، آیا این شخص شریف را فقط به دلیل اعتقاداتش باید کشته شود؟ آیا این تفکر وحشیانه اسلامی میتواند مروج صلح برای بشریت باشد؟
ادامه دارد...
@bozoonhigz
●عاقبت کسی که اسلام را کنار بگذارد.
#قسمت_چهارم
#ارتداد
⚡️در اسلام اشخاص بدون تحقیق از زمانی که به دنیا میآیند توسط والدین خویش مسلمان میشوند و در سنین بالاتر که سواد را میآموزد و تحقیق میکند؛ اگر از اسلام خارج شوند، باید کشته شوند که این خود یکی از بزرگترین جنایات ضد بشری در اسلام است.
#متن_عربى : ۵.محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن علي بن حديد، عن جميل بن دراج وغيره، عن أحدهما عليهما السلام في رجل رجع عن الاسلام قال: يستتاب فإن تاب وإلا قتل...
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۶
#ترجمه : .
۵. امام باقر و امام صادق درباره مردی که از اسلام خارج شد، گفتند : از او میخواهند که توبه کند؛ پس اگر توبه کرد، رهایش میکنند و در غیر این صورت، او را میکشند...
⚡️آیا این تفکر خطرناک میتواند پیامآور صلح و عدالت در جامعه باشد؟
⚡️انسانهایی که به زور و بدون تحقیق در سنین کودکی اسلام آوردهاند و در سنین جوانی با تحقیق و مطالعه از تفکر جنایتکارانه اسلام خروج میکنند، واقعا باید کشته شوند یا مورد تکریم قرار بگیرند؟ کدام اخلاقی و عقلانیست؟
ادامه دارد..
@bozoonhigz
#قسمت_چهارم
#ارتداد
⚡️در اسلام اشخاص بدون تحقیق از زمانی که به دنیا میآیند توسط والدین خویش مسلمان میشوند و در سنین بالاتر که سواد را میآموزد و تحقیق میکند؛ اگر از اسلام خارج شوند، باید کشته شوند که این خود یکی از بزرگترین جنایات ضد بشری در اسلام است.
#متن_عربى : ۵.محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى، عن علي بن حديد، عن جميل بن دراج وغيره، عن أحدهما عليهما السلام في رجل رجع عن الاسلام قال: يستتاب فإن تاب وإلا قتل...
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۶
#ترجمه : .
۵. امام باقر و امام صادق درباره مردی که از اسلام خارج شد، گفتند : از او میخواهند که توبه کند؛ پس اگر توبه کرد، رهایش میکنند و در غیر این صورت، او را میکشند...
⚡️آیا این تفکر خطرناک میتواند پیامآور صلح و عدالت در جامعه باشد؟
⚡️انسانهایی که به زور و بدون تحقیق در سنین کودکی اسلام آوردهاند و در سنین جوانی با تحقیق و مطالعه از تفکر جنایتکارانه اسلام خروج میکنند، واقعا باید کشته شوند یا مورد تکریم قرار بگیرند؟ کدام اخلاقی و عقلانیست؟
ادامه دارد..
@bozoonhigz
●عاقبت کسی که اسلام را کنار بگذارد.
#قسمت_پنجم
#ارتداد
⚡️در قسمتهای قبل ثابت کردیم که اسلام دینی اخلاقی و عقلانی نیست و بلکه دینی ضد بشری است که تمام مخالفین خود را نابود میکند و سران آورنده آن نیز تماما جنایتکار بوده اند، حال برای اثبات این ادعا مجدد سند دیگری را نقل می کنیم :
#متن_عربى : ۶ - عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن محمد الحسن بن شمون، عن عبد الله بن عبد الرحمن الأصم، عن مسمع، عن أبي عبد الله عليه السلام أن أمير المؤمنين عليه السلام اتي بزنديق فضرب علاوته.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۷
#ترجمه : امام صادق گفت : زندیقی(کسی که معتقد به اسلام نیست) را نزد علیبنابیطالب آوردند. علی گردنش را قطع کرد.
⚡️این روایت معتبر است، چنانچه علامه محمد تقی مجلسی در کتاب خویش می نویسد : 👈و في القوي👉عن مسمع بن عبدالملك، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: أتي أمير المؤمنين بزنديق فضرب علاوته (أي رأسه)
#منبع : روضه المتقین نویسنده : المجلسي، محمد تقى جلد : ۶ صفحه : ۳۸۴
⚡️در جمهوری اسلامی تعداد فراوانی از غیر مسلمانان، صرفا به علت مسلمان نبودن به قتل رسیدند که عدهای به علت عدم اطلاع این کارهای اسلامی و منطبق با اسلام را خلاف اسلامی معرفی می کنند(برای تطهیر اسلام)؛ حال به این سند دقت کنید که علی بن ابیطالب شخصی را به علت مسلمان نبودن گردنش را قطع می کند و او را به قتل میرساند.
⚡️آیا این دین ضد بشری و این اشخاص قاتل میتوانند پیامآور صلح و عدالت باشند؟
ادامه دارد....
@bozonhigz
#قسمت_پنجم
#ارتداد
⚡️در قسمتهای قبل ثابت کردیم که اسلام دینی اخلاقی و عقلانی نیست و بلکه دینی ضد بشری است که تمام مخالفین خود را نابود میکند و سران آورنده آن نیز تماما جنایتکار بوده اند، حال برای اثبات این ادعا مجدد سند دیگری را نقل می کنیم :
#متن_عربى : ۶ - عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن محمد الحسن بن شمون، عن عبد الله بن عبد الرحمن الأصم، عن مسمع، عن أبي عبد الله عليه السلام أن أمير المؤمنين عليه السلام اتي بزنديق فضرب علاوته.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۷
#ترجمه : امام صادق گفت : زندیقی(کسی که معتقد به اسلام نیست) را نزد علیبنابیطالب آوردند. علی گردنش را قطع کرد.
⚡️این روایت معتبر است، چنانچه علامه محمد تقی مجلسی در کتاب خویش می نویسد : 👈و في القوي👉عن مسمع بن عبدالملك، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: أتي أمير المؤمنين بزنديق فضرب علاوته (أي رأسه)
#منبع : روضه المتقین نویسنده : المجلسي، محمد تقى جلد : ۶ صفحه : ۳۸۴
⚡️در جمهوری اسلامی تعداد فراوانی از غیر مسلمانان، صرفا به علت مسلمان نبودن به قتل رسیدند که عدهای به علت عدم اطلاع این کارهای اسلامی و منطبق با اسلام را خلاف اسلامی معرفی می کنند(برای تطهیر اسلام)؛ حال به این سند دقت کنید که علی بن ابیطالب شخصی را به علت مسلمان نبودن گردنش را قطع می کند و او را به قتل میرساند.
⚡️آیا این دین ضد بشری و این اشخاص قاتل میتوانند پیامآور صلح و عدالت باشند؟
ادامه دارد....
@bozonhigz
●عاقبت کسی که اسلام را کنار بگذارد.
#قسمت_ششم
#ارتداد
⚡️در اثبات اینکه اسلام دینی خشونت امیز و غیر منطقی و غیر اخلاقی و ضد بشری است، تاکنون هزاران سند و صدها ادله به نحوهای مختلف آوردیم؛ در این قسمت نیز بر اثبات این ادعا یک سند صحیح و معتبر دیگر نیز نقل می کنیم :
#متن_عربى : ۷- حميد بن زياد، عن الحسن بن محمد بن سماعة، عن غير واحد من أصحابه، عن أبان بن عثمان، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام في الصبي إذا شب فاختار النصرانية وأحد أبويه نصراني أو مسلمين قال: لا يترك ولكن يضرب على الاسلام.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۷
#ترجمه : امام صادق درباره کودکی که به سن جوانی می رسد و مسیحیت را انتخاب می کند، در حالی که یکی از پدر و مادرش مسیحی و یا هر دو مسلمانند گفت: کودک را رها نمیکنند؛ بلکه آن قدر او را کتک میزنند تا اسلام را بپذیرد.
⚡️این روایت بسیار معتبر است و نزد عده ای از علمای شیعه موثق و نزد عده ای دیگر نیز صحیح است :
۱)آیت الله سید احمد خوانساری می گوید این روایت موثق است.
#منبع : جامع المدارك نویسنده : الخوانساري، السيد أحمد جلد : ۵ صفحه : ۲۸۸
۲)آیت الله محمد سند می گوید این روایت موثق است.
#منبع : بحوث في القواعد الفقهية نویسنده : السند، الشيخ محمد جلد : ۱ صفحه : ۴۸۷
۳)آیت الله سید علی طباطبایی میگوید این روایت موثق است.
#منبع : رياض المسائل نویسنده : الطباطبائي، السيد علي جلد : ۱۳ صفحه : ۴۵۲
۴)آیت الله سید محمد مهدی موسوی خلخالی میگوید این روایت صحیح است.
#منبع : فقه الشيعة نویسنده : الموسوي الخلخالي، السيد محمد مهدي جلد : ۶ صفحه : ۴۳
۵)آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی نیز می گوید این روایت صحیح است.
#منبع : مباني تكملة المنهاج نویسنده : الخوئي، السيد أبوالقاسم جلد : ۱ صفحه : ۳۹۳-۳۹۴
⚡️آیا این صحیح است که کودک را به علت عدم پذیرش اسلام کتک زد؟ ایا اساسا کتک زدن کودک امری صحیح و اخلاقیست که امام صادق چنین جوازی داده است؟
⚡️طبق این سند صحیح، اسلام دینی ضد بشری و ضد اخلاقی است که جواز کتک زدن کودکان را داده است و از طرفی به جای تشویق نوجوانان و جوانان به تحقیق و مطالعه و بررسی و پذیرش عقلانی دین اسلام، آنان را به علت عدم پذیرش اسلام کتک میزنند که این خود دلیلی واضح بر عدم حقانیت دین اسلام است.
ادامه دارد.....
@bozoonhigz
#قسمت_ششم
#ارتداد
⚡️در اثبات اینکه اسلام دینی خشونت امیز و غیر منطقی و غیر اخلاقی و ضد بشری است، تاکنون هزاران سند و صدها ادله به نحوهای مختلف آوردیم؛ در این قسمت نیز بر اثبات این ادعا یک سند صحیح و معتبر دیگر نیز نقل می کنیم :
#متن_عربى : ۷- حميد بن زياد، عن الحسن بن محمد بن سماعة، عن غير واحد من أصحابه، عن أبان بن عثمان، عن بعض أصحابه، عن أبي عبد الله عليه السلام في الصبي إذا شب فاختار النصرانية وأحد أبويه نصراني أو مسلمين قال: لا يترك ولكن يضرب على الاسلام.
#منبع : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : ۷ صفحه : ۲۵۷
#ترجمه : امام صادق درباره کودکی که به سن جوانی می رسد و مسیحیت را انتخاب می کند، در حالی که یکی از پدر و مادرش مسیحی و یا هر دو مسلمانند گفت: کودک را رها نمیکنند؛ بلکه آن قدر او را کتک میزنند تا اسلام را بپذیرد.
⚡️این روایت بسیار معتبر است و نزد عده ای از علمای شیعه موثق و نزد عده ای دیگر نیز صحیح است :
۱)آیت الله سید احمد خوانساری می گوید این روایت موثق است.
#منبع : جامع المدارك نویسنده : الخوانساري، السيد أحمد جلد : ۵ صفحه : ۲۸۸
۲)آیت الله محمد سند می گوید این روایت موثق است.
#منبع : بحوث في القواعد الفقهية نویسنده : السند، الشيخ محمد جلد : ۱ صفحه : ۴۸۷
۳)آیت الله سید علی طباطبایی میگوید این روایت موثق است.
#منبع : رياض المسائل نویسنده : الطباطبائي، السيد علي جلد : ۱۳ صفحه : ۴۵۲
۴)آیت الله سید محمد مهدی موسوی خلخالی میگوید این روایت صحیح است.
#منبع : فقه الشيعة نویسنده : الموسوي الخلخالي، السيد محمد مهدي جلد : ۶ صفحه : ۴۳
۵)آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی نیز می گوید این روایت صحیح است.
#منبع : مباني تكملة المنهاج نویسنده : الخوئي، السيد أبوالقاسم جلد : ۱ صفحه : ۳۹۳-۳۹۴
⚡️آیا این صحیح است که کودک را به علت عدم پذیرش اسلام کتک زد؟ ایا اساسا کتک زدن کودک امری صحیح و اخلاقیست که امام صادق چنین جوازی داده است؟
⚡️طبق این سند صحیح، اسلام دینی ضد بشری و ضد اخلاقی است که جواز کتک زدن کودکان را داده است و از طرفی به جای تشویق نوجوانان و جوانان به تحقیق و مطالعه و بررسی و پذیرش عقلانی دین اسلام، آنان را به علت عدم پذیرش اسلام کتک میزنند که این خود دلیلی واضح بر عدم حقانیت دین اسلام است.
ادامه دارد.....
@bozoonhigz
▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_نهم
#متن_عربى آيه: أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا
#ترجمه: آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد {سوره ۷۹، آیات ۲۷ الی ۳۰}
ﻣﺎ در اﯾﻦ آﯾﺎت ﺑﻪ وﺿﻮح ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ الله اﺑﺘﺪا آﺳﻤﺎن را آﻓﺮﯾﺪه و ﺳﭙﺲ زﻣﯿﻦ را ﺑﺎ ﻏﻠﻄﺎﻧﺪن و پهن كردن(!) ﺑﻮﺟﻮد آورده اﺳﺖ.
ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ ﺑﻮدن اﯾﻦ دﻋﻮﯾﺎت، از اﯾﻦ دو ﺷﻖ ﻣﻨﻄﻘﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺴﺮ اﺳﺖ. ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت در ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ﺳﻬﻢ ارث و ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮ ﮐﻪ ذﮐﺮ آن از ﺣﻮﺻﻠﻪ اﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﺧﺎرج اﺳﺖ.
ﮐﯿﻬﺎن و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﷲ در ﻗﺮآن ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯽﮐﺸﺪ در ﺗﻀﺎد ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺎ داﻧﺶ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻤﯽ ﻣﺎ از ﺟﻬﺎن اﺳﺖ.
در ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﺑﺎرﻫﺎ ﻣﯽﺧﻮاﻧﯿﻢ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن ﺳﻘﻔﯽ ﺑﺎ ﺳﺘﻮنﻫﺎي ﻧﺎﻣﺮﺋﯽ اﺳﺖ(١٣/٢ - ٣١/١٠)
ﻧﻘﺶ ﮐﻮهﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮕﺎه داﺷﺘﻦ زﻣﯿﻦ اﺳﺖ (١٦/١٥ - ٢١/١٣ - ٣١/١٠ - ٧٩/٣٢)
آﺳﻤﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﺳﻘﻒ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺘﺎرﮔﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ یک سقف است که ستارگان مانند چراغ هایی آویزان هستند (٤١/١٢ - ٢٥/٦١ - ٦٧/٥) و در ﺑﺎﻻي اﯾﻦ ﺳﻘﻒ الله ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺮ ﻋﺮش ﻧﺸﺴﺘﻪ اﺳﺖ(١٧/٩٢ - ١٠/٣ - ٢٥/٥٩)
زﻣﯿﻦ و آﺳﻤﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز آﻓﺮﯾﺪه ﺷﺪه اﻧﺪ.
اﻧﺴﺎن از ﮔﻞ ﺳﻔﺎل ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ(٣٢/٧ - ٣٨/٧١ - ٢٣/١٢ - ٥٥/١٤)
و ﻧﻄﻔﻪ اﻧﺴﺎن از ﭘﺸﺖ ﻣﺮد و اﺳﺘﺨﻮانهای میان سینه زن بسته میشود (٨٦/٧). داﺳﺘﺎنﻫﺎی ﺑﺎورﻧﮑﺮدﻧﯽ #ﺗﻮرات ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن ﺗﮑﺮار ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﺟﻬﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز، آﻓﺮﯾﻨﺶ اوﻟﯿﻦ زن از دﻧﺪه ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﺮد، ﻃﻮﻓﺎن ﻧﻮح، ﻣﻌﺠﺰات ﻣﻮﺳﯽ و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن.
ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﺪم ﺗﻄﺎﺑﻖ آﺷﮑﺎر ﺑﺎ ﻋﻠﻢ،
ﻧﻤﯽﺗﻮان ﻓﺮض ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن، ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن و زﻣﯿﻦ را ﺧﻠﻖ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ اول از ﻫﻤﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﮐﯿﻬﺎن و اﻧﺴﺎن آﮔﺎﻫﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﻣﺎ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﺪارد ﺑﻠﮑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ او ﺣﺘﯽ از داﻧﺶ زﻣﺎن ﺧﻮدش ﻫﻢ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
۲) فرض دوم که در میان غیرمسلمانان و منتقدین محبوب است آن است که محمد متن قرآن را براي خود نوشته است.در سوره ٢٥ آیه ٥ میخوانیم:
" و گفتند افسانه هاى پیشینیان است که آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا میشود (٥)"
ادامه دارد .....
@bozoonhigz
#قسمت_نهم
#متن_عربى آيه: أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا
#ترجمه: آيا آفرينش شما دشوارتر است يا آسمانى كه [او] آن را برپا كرده است سقفش را برافراشت و آن را [به اندازه معين] درست كرد و شبش را تيره و روزش را آشكار گردانيد و پس از آن زمين را با غلتانيدن گسترد {سوره ۷۹، آیات ۲۷ الی ۳۰}
ﻣﺎ در اﯾﻦ آﯾﺎت ﺑﻪ وﺿﻮح ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ الله اﺑﺘﺪا آﺳﻤﺎن را آﻓﺮﯾﺪه و ﺳﭙﺲ زﻣﯿﻦ را ﺑﺎ ﻏﻠﻄﺎﻧﺪن و پهن كردن(!) ﺑﻮﺟﻮد آورده اﺳﺖ.
ﺻﺮف ﻧﻈﺮ از ﻏﯿﺮواﻗﻌﯽ ﺑﻮدن اﯾﻦ دﻋﻮﯾﺎت، از اﯾﻦ دو ﺷﻖ ﻣﻨﻄﻘﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﺴﺮ اﺳﺖ. ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ دﯾﮕﺮی ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن دﯾﺪه ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺷﺘﺒﺎﻫﺎت در ﻣﺤﺎﺳﺒﺎت ﺳﻬﻢ ارث و ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮ ﮐﻪ ذﮐﺮ آن از ﺣﻮﺻﻠﻪ اﯾﻦ ﺑﺤﺚ ﺧﺎرج اﺳﺖ.
ﮐﯿﻬﺎن و ﺟﻬﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﷲ در ﻗﺮآن ﺑﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯽﮐﺸﺪ در ﺗﻀﺎد ﮐﺎﻣﻞ ﺑﺎ داﻧﺶ و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻋﻠﻤﯽ ﻣﺎ از ﺟﻬﺎن اﺳﺖ.
در ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﺑﺎرﻫﺎ ﻣﯽﺧﻮاﻧﯿﻢ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن ﺳﻘﻔﯽ ﺑﺎ ﺳﺘﻮنﻫﺎي ﻧﺎﻣﺮﺋﯽ اﺳﺖ(١٣/٢ - ٣١/١٠)
ﻧﻘﺶ ﮐﻮهﻫﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﮕﺎه داﺷﺘﻦ زﻣﯿﻦ اﺳﺖ (١٦/١٥ - ٢١/١٣ - ٣١/١٠ - ٧٩/٣٢)
آﺳﻤﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﺳﻘﻒ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺘﺎرﮔﺎن ﻣﺎﻧﻨﺪ یک سقف است که ستارگان مانند چراغ هایی آویزان هستند (٤١/١٢ - ٢٥/٦١ - ٦٧/٥) و در ﺑﺎﻻي اﯾﻦ ﺳﻘﻒ الله ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن ﺑﺮ ﻋﺮش ﻧﺸﺴﺘﻪ اﺳﺖ(١٧/٩٢ - ١٠/٣ - ٢٥/٥٩)
زﻣﯿﻦ و آﺳﻤﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز آﻓﺮﯾﺪه ﺷﺪه اﻧﺪ.
اﻧﺴﺎن از ﮔﻞ ﺳﻔﺎل ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﻮﺟﻮد آﻣﺪه اﺳﺖ(٣٢/٧ - ٣٨/٧١ - ٢٣/١٢ - ٥٥/١٤)
و ﻧﻄﻔﻪ اﻧﺴﺎن از ﭘﺸﺖ ﻣﺮد و اﺳﺘﺨﻮانهای میان سینه زن بسته میشود (٨٦/٧). داﺳﺘﺎنﻫﺎی ﺑﺎورﻧﮑﺮدﻧﯽ #ﺗﻮرات ﻧﯿﺰ در ﻗﺮآن ﺗﮑﺮار ﻣﯽﺷﻮد ﻣﺎﻧﻨﺪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﺟﻬﺎن در ﺷﺶ ﯾﺎ ﻫﺸﺖ روز، آﻓﺮﯾﻨﺶ اوﻟﯿﻦ زن از دﻧﺪه ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﺮد، ﻃﻮﻓﺎن ﻧﻮح، ﻣﻌﺠﺰات ﻣﻮﺳﯽ و ﻣﺎﻧﻨﺪ آن.
ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﺗﻨﺎﻗﻀﺎت ﻣﻨﻄﻘﯽ و ﻋﺪم ﺗﻄﺎﺑﻖ آﺷﮑﺎر ﺑﺎ ﻋﻠﻢ،
ﻧﻤﯽﺗﻮان ﻓﺮض ﮐﺮد ﮐﻪ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن، ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ آﺳﻤﺎن و زﻣﯿﻦ را ﺧﻠﻖ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺪاﯾﯽ ﺑﺎﯾﺪ اول از ﻫﻤﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آﻓﺮﯾﻨﺶ ﮐﯿﻬﺎن و اﻧﺴﺎن آﮔﺎﻫﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. اﻣﺎ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه ﻣﺘﻦ ﻗﺮآن ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻧﺪارد ﺑﻠﮑﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ او ﺣﺘﯽ از داﻧﺶ زﻣﺎن ﺧﻮدش ﻫﻢ ﻋﻘﺐ ﺗﺮ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
۲) فرض دوم که در میان غیرمسلمانان و منتقدین محبوب است آن است که محمد متن قرآن را براي خود نوشته است.در سوره ٢٥ آیه ٥ میخوانیم:
" و گفتند افسانه هاى پیشینیان است که آنها را براى خود نوشته و صبح و شام بر او املا میشود (٥)"
ادامه دارد .....
@bozoonhigz
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان!
#قسمت_دوم
روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره كنيم.
دوستان توجه خاص داشته باشيد اين روايات را علماى شيعه و به نقل از ائمه نقل كرده اند، نه اهل سنت يا غير مسلمانان، اين موضوع را براى بستن دهان بهانه جويان به صورت تاكيدى نوشتم كه بهانه اى نداشته باشند.
حال ميپردازيم به روايات.
١) روايت اول از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: سهل، عن علي بن حسان، عن موسى بن بكر، عن أبي الحسن الأول (عليه السلام) قال: قال: ضرب الرجل يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره.
#ترجمه : موسى بن بكر به نقل از امام كاظم ميگويد : فردى كه به هنگام مصيبت و عزا دست خود را بر رانش بزند(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى-جلد : ٣ ،صفحه : ٢٢٥
لينك صفحه كتاب
٢) روايت دوم از #كتاب_نهج_البلاغه:
#متن_عربى:
١٤٤ ـ وقَالَ عليهالسلام يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ ـ ومَنْ ضَرَبَ يَدَه عَلَى فَخِذِه عِنْدَ مُصِيبَتِه حَبِطَ عَمَلُه.
#ترجمه: در نهج البلاغه از امام اول شيعيان نقل است كسى كه به هنگام مصيبت وعزا دستش را بر ران خويش بكوبد(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : نهج البلاغة ، سيد شريف رضى- چاپ دار الكتاب اللبناني ،صفحه ٤٩٥
٣) روايت سوم از #كتاب_معاني_الأخبار:
متن #عربى: حدثنا أحمد بن إدريس، عن سلمة بن الخطاب عن الحسين بن راشد بن يحيى ، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام، قالت: سمعت أبا الحسن أو أبا جعفر يقول في هذه الآية : « ولا يعصينك في معروف » قال : إن رسول الله قال لفاطمة: إذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، ولا ترخى علي شعرا، ولا تنادي بالويل، ولا تقيمي علي نائحة.
#ترجمه: از امام باقر شنیدم که می گفت: آيا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : هنگامی که من فوت كردم، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و نوحه خوانی برایم بپا نکن(عزادارى نكن)
#منبع : معاني الأخبار، شيخ صدوق ، صفحه ٣٩٠
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
#قسمت_دوم
روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره كنيم.
دوستان توجه خاص داشته باشيد اين روايات را علماى شيعه و به نقل از ائمه نقل كرده اند، نه اهل سنت يا غير مسلمانان، اين موضوع را براى بستن دهان بهانه جويان به صورت تاكيدى نوشتم كه بهانه اى نداشته باشند.
حال ميپردازيم به روايات.
١) روايت اول از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: سهل، عن علي بن حسان، عن موسى بن بكر، عن أبي الحسن الأول (عليه السلام) قال: قال: ضرب الرجل يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره.
#ترجمه : موسى بن بكر به نقل از امام كاظم ميگويد : فردى كه به هنگام مصيبت و عزا دست خود را بر رانش بزند(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى-جلد : ٣ ،صفحه : ٢٢٥
لينك صفحه كتاب
٢) روايت دوم از #كتاب_نهج_البلاغه:
#متن_عربى:
١٤٤ ـ وقَالَ عليهالسلام يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ ـ ومَنْ ضَرَبَ يَدَه عَلَى فَخِذِه عِنْدَ مُصِيبَتِه حَبِطَ عَمَلُه.
#ترجمه: در نهج البلاغه از امام اول شيعيان نقل است كسى كه به هنگام مصيبت وعزا دستش را بر ران خويش بكوبد(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : نهج البلاغة ، سيد شريف رضى- چاپ دار الكتاب اللبناني ،صفحه ٤٩٥
٣) روايت سوم از #كتاب_معاني_الأخبار:
متن #عربى: حدثنا أحمد بن إدريس، عن سلمة بن الخطاب عن الحسين بن راشد بن يحيى ، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام، قالت: سمعت أبا الحسن أو أبا جعفر يقول في هذه الآية : « ولا يعصينك في معروف » قال : إن رسول الله قال لفاطمة: إذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، ولا ترخى علي شعرا، ولا تنادي بالويل، ولا تقيمي علي نائحة.
#ترجمه: از امام باقر شنیدم که می گفت: آيا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : هنگامی که من فوت كردم، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و نوحه خوانی برایم بپا نکن(عزادارى نكن)
#منبع : معاني الأخبار، شيخ صدوق ، صفحه ٣٩٠
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان! #قسمت_دوم روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره…
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان است!
#قسمت_سوم
٤) روايت چهارم از كتاب #من_لايحضر_الفقيه:
#متن_عربى: وقال أمير المؤمنين عليهالسلام فيما علم أصحابه : « لا تلبسوا السواد فإنه لباس فرعون ».
#ترجمه: و از جمله مطالبى كه اميرالمؤمنين به اصحاب خويش مى آموختند يكى اين بود كه لباس سياه بر تن نكنيد كه آن جامه فرعون است.
#منبع :
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق - جلد ١ ، صفحه ٢٥١
ساير #منابع اين روايت:
١). المقنع، شيخ صدوق ، صفحه ٥٤٢
٢). علل الشرائع، شيخ صدوق - جلد ٢ ، صفحه ٢٤٧
٣). خصال، شيخ صدوق، صفحه ٦١٥
٥) روايت پنجم از كتاب #وسائل_الشيعه:
#متن_عربى: ـ عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه ، عن النبي ـ في حديث المناهي ـ نهى عن الرنة عند المصيبة، ونهى عن النياحة والاستماع إليها، ونهى عن تصفيق الوجه.
#ترجمه: از امام صادق از پدرانش و آنها نيز از پيامبر اسلام در حديث نهى كننده، كه ايشان از سر و صدا كردن در مصيبت و نوحه خوانى و ناله و شيون و گوش دادن به آن را نهى كرده است و همچنين ايشان نهى كرده اند از زدن به صورت خود در هنگام عزا
#منبع: وسائل الشيعة ، حر عاملى- چاپ مؤسسه آل البیت - جلد ١٧ ، صفحه ١٢٨
٦) روايت ششم از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: عن سهل بن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، والحسن ابن علي جميعا، عن أبي جميلة، عن جابر، عن أبي جعفر قال: قلت له: ما الجزع؟
قال: أشد الجزع الصراخ بالويل والعويل ولطم الوجه والصدر وجز الشعر من النواصي ومن أقام النواحة فقد ترك الصبر وأخذ في غير طريقه ومن صبر واسترجع وحمد الله عز وجل فقد رضي بما صنع الله ووقع أجره على الله ومن لم يفعل ذلك جرى عليه القضاء وهو ذميم وأحبط الله تعالى أجره.
#ترجمه: جابر ميگويد : به امام باقر گفتم : بى تابى و جزع چيست ؟
فرمود شديدترين جزع و بى تابى، فرياد زدن به واويلا(واويلا گفتن)، سينه زدن و به صورت خود زدن، و كندن موى سر در مصيبت است. هركس به نوحه گرى بپردازد صبر را ترك نموده و راه بى صبرى و ناشكيبائى را پيموده است. و هركس شكيبائى كند و خداى متعال را حمد و سپاس گويد به آنچه كه خداوند انجام داده راضى شده و اجر او بر خداوند لازم است، و هركس چنين نكند قضاى الهى بر او جارى شده و او مذموم و مورد نكوهش است و خداى تعالى اجر او را باطل خواهد فرمود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى- جلد ٣ ، صفحه ٢٢٢
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
#قسمت_سوم
٤) روايت چهارم از كتاب #من_لايحضر_الفقيه:
#متن_عربى: وقال أمير المؤمنين عليهالسلام فيما علم أصحابه : « لا تلبسوا السواد فإنه لباس فرعون ».
#ترجمه: و از جمله مطالبى كه اميرالمؤمنين به اصحاب خويش مى آموختند يكى اين بود كه لباس سياه بر تن نكنيد كه آن جامه فرعون است.
#منبع :
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق - جلد ١ ، صفحه ٢٥١
ساير #منابع اين روايت:
١). المقنع، شيخ صدوق ، صفحه ٥٤٢
٢). علل الشرائع، شيخ صدوق - جلد ٢ ، صفحه ٢٤٧
٣). خصال، شيخ صدوق، صفحه ٦١٥
٥) روايت پنجم از كتاب #وسائل_الشيعه:
#متن_عربى: ـ عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه ، عن النبي ـ في حديث المناهي ـ نهى عن الرنة عند المصيبة، ونهى عن النياحة والاستماع إليها، ونهى عن تصفيق الوجه.
#ترجمه: از امام صادق از پدرانش و آنها نيز از پيامبر اسلام در حديث نهى كننده، كه ايشان از سر و صدا كردن در مصيبت و نوحه خوانى و ناله و شيون و گوش دادن به آن را نهى كرده است و همچنين ايشان نهى كرده اند از زدن به صورت خود در هنگام عزا
#منبع: وسائل الشيعة ، حر عاملى- چاپ مؤسسه آل البیت - جلد ١٧ ، صفحه ١٢٨
٦) روايت ششم از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: عن سهل بن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، والحسن ابن علي جميعا، عن أبي جميلة، عن جابر، عن أبي جعفر قال: قلت له: ما الجزع؟
قال: أشد الجزع الصراخ بالويل والعويل ولطم الوجه والصدر وجز الشعر من النواصي ومن أقام النواحة فقد ترك الصبر وأخذ في غير طريقه ومن صبر واسترجع وحمد الله عز وجل فقد رضي بما صنع الله ووقع أجره على الله ومن لم يفعل ذلك جرى عليه القضاء وهو ذميم وأحبط الله تعالى أجره.
#ترجمه: جابر ميگويد : به امام باقر گفتم : بى تابى و جزع چيست ؟
فرمود شديدترين جزع و بى تابى، فرياد زدن به واويلا(واويلا گفتن)، سينه زدن و به صورت خود زدن، و كندن موى سر در مصيبت است. هركس به نوحه گرى بپردازد صبر را ترك نموده و راه بى صبرى و ناشكيبائى را پيموده است. و هركس شكيبائى كند و خداى متعال را حمد و سپاس گويد به آنچه كه خداوند انجام داده راضى شده و اجر او بر خداوند لازم است، و هركس چنين نكند قضاى الهى بر او جارى شده و او مذموم و مورد نكوهش است و خداى تعالى اجر او را باطل خواهد فرمود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى- جلد ٣ ، صفحه ٢٢٢
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان!
#قسمت_چهارم(آخر)
در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت ديگر را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
٧) روايت هفتم از كتاب #جلاء_العيون_مجلسى:
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.
#منبع: جلاء العيون (تاريخ چهارده معصوم) ، تاليف محمدباقر مجلسى - تحقيق سيد على اماميان ، صفحه ٣٣٥
#متن_عربى همين روايت كه در كتاب #امالى از شيخ صدوق(ابن بابويه) آمده است:
٤ - حدثنا علي بن الحسين السعد آبادي، قال: حدثنا أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن أحمد بن النضر الخزاز، عن عمرو بن شمر، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن أبي حمزة الثمالي، عن حبيب بن عمرو، قال: دخلت على أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام) في مرضه الذي قبض فيه، فحل عن جراحته، فقلت: يا أمير المؤمنين، ما جرحك هذا بشئ، وما بك من بأس. فقال لي: يا حبيب، أنا والله مفارقكم الساعة. قال: فبكيت عند ذلك، وبكت أم كلثوم، وكانت قاعدة عنده، فقال لها: ما يبكيك يا بنية؟ فقالت: ذكرت يا أبه أنك تفارقنا الساعة فبكيت. فقال لها: يا بنية لا تبكين، فوالله لو ترين ما يرى أبوك ما بكيت.
#منبع: امالى، شيخ صدوق(ابن بابويه) ، صفحه ٣٩٦
٨) روايت هشتم از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را میپیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳
٢). الامالی؛ شیخ مفید؛ صفحه ۳۵۲
٣). أعيان الشيعة؛ الأمين، السيد محسن؛ ج٣ ص ٤٦٥
٤). مسند الإمام علي (ع) ؛ القبانجي، حسن؛ ج ٧ ص ٤٥٢
٥). بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء؛ العلامة المجلسي ؛ ج ٤٢ ص ٢٠٤
٦). حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار(ع) ؛ البحراني، السيد هاشم؛ ج۲ ص ٣٩١
سند این روایت نیز از نظر علامه مجلسی صحیح می باشد [رجوع كنيد به : جلال العیون صفحه ۳۲۶]
اين هشت روايت، مُشتى از خروار و نمونه اندكى بود از آنچه كه در #نهى_عزادارى از ائمه شيعه نقل شده است
آيا با وجود اين روايات هنوز بايد چرنديات #آخوندهاى_دروغگو و شياد را درباره عزادارى باور كرد و كاسه داغتر از آش شد؟
عزادارى هايى كه #شيعيان به هر مناسبتى برپا ميدارند تنها و تنها ضامن بقاى آخوندها در فرهنگ روزمره مردم است و القاء حس ندامت و گناهكار بودن به عامه جامعه و درآوردن اشك آنها با داستانهائى كه هيچكدام واقعيت خارجى و استناد تاريخى ندارند و در زمان سلاطين خون آشام صفويه ساخته شده اند.
قضاوت با عاقلان
@bozoonhigz
#قسمت_چهارم(آخر)
در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت ديگر را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
٧) روايت هفتم از كتاب #جلاء_العيون_مجلسى:
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.
#منبع: جلاء العيون (تاريخ چهارده معصوم) ، تاليف محمدباقر مجلسى - تحقيق سيد على اماميان ، صفحه ٣٣٥
#متن_عربى همين روايت كه در كتاب #امالى از شيخ صدوق(ابن بابويه) آمده است:
٤ - حدثنا علي بن الحسين السعد آبادي، قال: حدثنا أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن أحمد بن النضر الخزاز، عن عمرو بن شمر، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن أبي حمزة الثمالي، عن حبيب بن عمرو، قال: دخلت على أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام) في مرضه الذي قبض فيه، فحل عن جراحته، فقلت: يا أمير المؤمنين، ما جرحك هذا بشئ، وما بك من بأس. فقال لي: يا حبيب، أنا والله مفارقكم الساعة. قال: فبكيت عند ذلك، وبكت أم كلثوم، وكانت قاعدة عنده، فقال لها: ما يبكيك يا بنية؟ فقالت: ذكرت يا أبه أنك تفارقنا الساعة فبكيت. فقال لها: يا بنية لا تبكين، فوالله لو ترين ما يرى أبوك ما بكيت.
#منبع: امالى، شيخ صدوق(ابن بابويه) ، صفحه ٣٩٦
٨) روايت هشتم از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را میپیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳
٢). الامالی؛ شیخ مفید؛ صفحه ۳۵۲
٣). أعيان الشيعة؛ الأمين، السيد محسن؛ ج٣ ص ٤٦٥
٤). مسند الإمام علي (ع) ؛ القبانجي، حسن؛ ج ٧ ص ٤٥٢
٥). بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء؛ العلامة المجلسي ؛ ج ٤٢ ص ٢٠٤
٦). حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار(ع) ؛ البحراني، السيد هاشم؛ ج۲ ص ٣٩١
سند این روایت نیز از نظر علامه مجلسی صحیح می باشد [رجوع كنيد به : جلال العیون صفحه ۳۲۶]
اين هشت روايت، مُشتى از خروار و نمونه اندكى بود از آنچه كه در #نهى_عزادارى از ائمه شيعه نقل شده است
آيا با وجود اين روايات هنوز بايد چرنديات #آخوندهاى_دروغگو و شياد را درباره عزادارى باور كرد و كاسه داغتر از آش شد؟
عزادارى هايى كه #شيعيان به هر مناسبتى برپا ميدارند تنها و تنها ضامن بقاى آخوندها در فرهنگ روزمره مردم است و القاء حس ندامت و گناهكار بودن به عامه جامعه و درآوردن اشك آنها با داستانهائى كه هيچكدام واقعيت خارجى و استناد تاريخى ندارند و در زمان سلاطين خون آشام صفويه ساخته شده اند.
قضاوت با عاقلان
@bozoonhigz
🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
▪️امام حسین و قبول بيعت با يزيد در آخرين ساعات حياتش براى طولانى نشد مطلب خلاصه گزارش شیخ مفید از بزرگترین علماى تاريخ شیعه و كتاب معروف "ارشاد" كه معروفترین کتاب در تاریخ امامان ميباشد را خدمتتان ارائه ميكنيم. شيخ مفید مينويسد: امام حسین در آخرالامر با…
▪️امام حسين هم عضو سپاه معاويه و هم سرباز عثمان
#قسمت_دوم
در قسمت اول دروغ آخوندهای شياد را در مورد عدم شركت حسن و حسين در لشكر اسلام كه به كشورهاى ايران و روم تجاوز كردند، افشا كرديم.
در اين قسمت به دو منبع تاريخى ديگر اشاره ميكنيم كه در آنها اشاره شده است به حضور حسين در #لشكر_معاويه.
در كتاب تاريخ مدينة دمشق كه يك كتاب بسيار معتبر تاريخى است
در مورد شركت حسين بعنوان سرباز معاويه در لشكر خليفه چنين نوشته است؛
#متن_عربى:
الحسين بن علي بن أبي طالب ابن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف أبو عبد الله سبط رسول الله .... و وفد على معاوية و
توجه غازيا إلى القسطنطينية في الجيش الذي كان أميره يزيد بن معاوية
#ترجمه:
حسين على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم ... به فرمان معاويه براى فتح قسطنطنيه همراه با سپاهى كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود، رفت
#منبع: تاريخ مدينة دمشق، لابن عساکر، ج ١٤ ص ١١١
چنانچه خوانديد، حسين به عنوان سرباز معاويه در سپاهى كه قصد فتح قسطنطنيه را داشت شركت كرده بود و جالبتر از همه اينكه، يزيد بن معاويه دوشادوش اين امام(داراى علم غيب) و در كنار او فرمانده سپاه بود.
بگذاريد به يك كتاب تاريخ نامدار و بسيار معتبر ديگر سر بزنيم.
▪️كتاب البداية والنهاية، نوشته ابن کثیر، در جلد ٨ صفحه ١٦١
نوشته است؛
#متن_عربى: ولما توفي الحسن کان الحسين يفد إلى معاوية في كل عام فيعطيه ويكرمه ، وقد كان في الجيش الذين غزوا القسطنطينية مع ابن معاوية يزيد ، في سنة إحدى وخمسين
#ترجمه:
هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
خوب همانطور كه ديديد اين مورخ بزرگ و نامدار به صراحت ميگويد حسين به نزد معاويه رفته و با عزت و احترام از وى پذيرائى شد و همچنين حسين بعنوان سربازان معاويه در فتح قسطنطنيه شركت داشت و بعنوان سرباز يزيد در اين سپاه حضور داشت.
اينجاست كه بايد به ريش پدر آخوندهاى شيعه خنديد بدليل دروغ بافى و جعل تاريخ
@bozoonhigz
#قسمت_دوم
در قسمت اول دروغ آخوندهای شياد را در مورد عدم شركت حسن و حسين در لشكر اسلام كه به كشورهاى ايران و روم تجاوز كردند، افشا كرديم.
در اين قسمت به دو منبع تاريخى ديگر اشاره ميكنيم كه در آنها اشاره شده است به حضور حسين در #لشكر_معاويه.
در كتاب تاريخ مدينة دمشق كه يك كتاب بسيار معتبر تاريخى است
در مورد شركت حسين بعنوان سرباز معاويه در لشكر خليفه چنين نوشته است؛
#متن_عربى:
الحسين بن علي بن أبي طالب ابن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف أبو عبد الله سبط رسول الله .... و وفد على معاوية و
توجه غازيا إلى القسطنطينية في الجيش الذي كان أميره يزيد بن معاوية
#ترجمه:
حسين على بن ابيطالب بن عبدالمطلب بن هاشم ... به فرمان معاويه براى فتح قسطنطنيه همراه با سپاهى كه فرمانده آن يزيد بن معاويه بود، رفت
#منبع: تاريخ مدينة دمشق، لابن عساکر، ج ١٤ ص ١١١
چنانچه خوانديد، حسين به عنوان سرباز معاويه در سپاهى كه قصد فتح قسطنطنيه را داشت شركت كرده بود و جالبتر از همه اينكه، يزيد بن معاويه دوشادوش اين امام(داراى علم غيب) و در كنار او فرمانده سپاه بود.
بگذاريد به يك كتاب تاريخ نامدار و بسيار معتبر ديگر سر بزنيم.
▪️كتاب البداية والنهاية، نوشته ابن کثیر، در جلد ٨ صفحه ١٦١
نوشته است؛
#متن_عربى: ولما توفي الحسن کان الحسين يفد إلى معاوية في كل عام فيعطيه ويكرمه ، وقد كان في الجيش الذين غزوا القسطنطينية مع ابن معاوية يزيد ، في سنة إحدى وخمسين
#ترجمه:
هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
خوب همانطور كه ديديد اين مورخ بزرگ و نامدار به صراحت ميگويد حسين به نزد معاويه رفته و با عزت و احترام از وى پذيرائى شد و همچنين حسين بعنوان سربازان معاويه در فتح قسطنطنيه شركت داشت و بعنوان سرباز يزيد در اين سپاه حضور داشت.
اينجاست كه بايد به ريش پدر آخوندهاى شيعه خنديد بدليل دروغ بافى و جعل تاريخ
@bozoonhigz
🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
▪️امام حسين هم عضو سپاه معاويه و هم سرباز عثمان #قسمت_دوم در قسمت اول دروغ آخوندهای شياد را در مورد عدم شركت حسن و حسين در لشكر اسلام كه به كشورهاى ايران و روم تجاوز كردند، افشا كرديم. در اين قسمت به دو منبع تاريخى ديگر اشاره ميكنيم كه در آنها اشاره شده…
البداية والنهاية ، لابن کثیر، جلد ٨ صفحه ١٦١
#متن_عربى:
ولما توفي الحسن کان الحسين يفد إلى معاوية في كل عام فيعطيه ويكرمه ، وقد كان في الجيش الذين غزوا القسطنطينية مع ابن معاوية يزيد ، في سنة إحدى وخمسين
#ترجمه:
هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
آخوندهاى شياد شيعه با جعل تاريخ و نوشتن روايتهاى جعلى و من دراوردى از معاويه و فرزندش غول درست كرده اند كه دشمن خونين على و فرزندانش بوده اند درصورتى كه كتب معتبر تاريخى دروغ آخوندهاى شياد و مفتخور شيعه را رسوا ميكند.
@bozoonhigz
#متن_عربى:
ولما توفي الحسن کان الحسين يفد إلى معاوية في كل عام فيعطيه ويكرمه ، وقد كان في الجيش الذين غزوا القسطنطينية مع ابن معاوية يزيد ، في سنة إحدى وخمسين
#ترجمه:
هنگامی که حسن وفات کرد حسین نزد معاویه ميرفت و در تمام سال او را اطعام و اکرام می کرد. حسين بن على در سال ٥١ هجرى همراه يزيد بن معاويه در سپاهى بود كه در فتح قسطنطنيه شركت داشت.
آخوندهاى شياد شيعه با جعل تاريخ و نوشتن روايتهاى جعلى و من دراوردى از معاويه و فرزندش غول درست كرده اند كه دشمن خونين على و فرزندانش بوده اند درصورتى كه كتب معتبر تاريخى دروغ آخوندهاى شياد و مفتخور شيعه را رسوا ميكند.
@bozoonhigz
Forwarded from 🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان!
#قسمت_دوم
روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره كنيم.
دوستان توجه خاص داشته باشيد اين روايات را علماى شيعه و به نقل از ائمه نقل كرده اند، نه اهل سنت يا غير مسلمانان، اين موضوع را براى بستن دهان بهانه جويان به صورت تاكيدى نوشتم كه بهانه اى نداشته باشند.
حال ميپردازيم به روايات.
١) روايت اول از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: سهل، عن علي بن حسان، عن موسى بن بكر، عن أبي الحسن الأول (عليه السلام) قال: قال: ضرب الرجل يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره.
#ترجمه : موسى بن بكر به نقل از امام كاظم ميگويد : فردى كه به هنگام مصيبت و عزا دست خود را بر رانش بزند(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى-جلد : ٣ ،صفحه : ٢٢٥
لينك صفحه كتاب
٢) روايت دوم از #كتاب_نهج_البلاغه:
#متن_عربى:
١٤٤ ـ وقَالَ عليهالسلام يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ ـ ومَنْ ضَرَبَ يَدَه عَلَى فَخِذِه عِنْدَ مُصِيبَتِه حَبِطَ عَمَلُه.
#ترجمه: در نهج البلاغه از امام اول شيعيان نقل است كسى كه به هنگام مصيبت وعزا دستش را بر ران خويش بكوبد(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : نهج البلاغة ، سيد شريف رضى- چاپ دار الكتاب اللبناني ،صفحه ٤٩٥
٣) روايت سوم از #كتاب_معاني_الأخبار:
متن #عربى: حدثنا أحمد بن إدريس، عن سلمة بن الخطاب عن الحسين بن راشد بن يحيى ، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام، قالت: سمعت أبا الحسن أو أبا جعفر يقول في هذه الآية : « ولا يعصينك في معروف » قال : إن رسول الله قال لفاطمة: إذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، ولا ترخى علي شعرا، ولا تنادي بالويل، ولا تقيمي علي نائحة.
#ترجمه: از امام باقر شنیدم که می گفت: آيا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : هنگامی که من فوت كردم، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و نوحه خوانی برایم بپا نکن(عزادارى نكن)
#منبع : معاني الأخبار، شيخ صدوق ، صفحه ٣٩٠
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
#قسمت_دوم
روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره كنيم.
دوستان توجه خاص داشته باشيد اين روايات را علماى شيعه و به نقل از ائمه نقل كرده اند، نه اهل سنت يا غير مسلمانان، اين موضوع را براى بستن دهان بهانه جويان به صورت تاكيدى نوشتم كه بهانه اى نداشته باشند.
حال ميپردازيم به روايات.
١) روايت اول از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: سهل، عن علي بن حسان، عن موسى بن بكر، عن أبي الحسن الأول (عليه السلام) قال: قال: ضرب الرجل يده على فخذه عند المصيبة إحباط لاجره.
#ترجمه : موسى بن بكر به نقل از امام كاظم ميگويد : فردى كه به هنگام مصيبت و عزا دست خود را بر رانش بزند(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى-جلد : ٣ ،صفحه : ٢٢٥
لينك صفحه كتاب
٢) روايت دوم از #كتاب_نهج_البلاغه:
#متن_عربى:
١٤٤ ـ وقَالَ عليهالسلام يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ ـ ومَنْ ضَرَبَ يَدَه عَلَى فَخِذِه عِنْدَ مُصِيبَتِه حَبِطَ عَمَلُه.
#ترجمه: در نهج البلاغه از امام اول شيعيان نقل است كسى كه به هنگام مصيبت وعزا دستش را بر ران خويش بكوبد(عزادارى كند) اجرش از ميان ميرود.
#منبع : نهج البلاغة ، سيد شريف رضى- چاپ دار الكتاب اللبناني ،صفحه ٤٩٥
٣) روايت سوم از #كتاب_معاني_الأخبار:
متن #عربى: حدثنا أحمد بن إدريس، عن سلمة بن الخطاب عن الحسين بن راشد بن يحيى ، عن علي بن إسماعيل، عن عمرو بن أبي المقدام، قالت: سمعت أبا الحسن أو أبا جعفر يقول في هذه الآية : « ولا يعصينك في معروف » قال : إن رسول الله قال لفاطمة: إذا أنا مت فلا تخمشي علي وجها، ولا ترخى علي شعرا، ولا تنادي بالويل، ولا تقيمي علي نائحة.
#ترجمه: از امام باقر شنیدم که می گفت: آيا می دانید معنای این گفتار خدا چیست که(لا یعصینک فی معروف یعنی در هیچ کار معروفی از تو نافرمانی نکنند)؟ پاسخ دادم : نه ؛ گفت : رسول خدا به فاطمه فرمود : هنگامی که من فوت كردم، گونه بر من نخراش و موی خود را پریشان نکن و فریاد واویلا نده و نوحه خوانی برایم بپا نکن(عزادارى نكن)
#منبع : معاني الأخبار، شيخ صدوق ، صفحه ٣٩٠
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
Forwarded from 🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان! #قسمت_دوم روايات مربوط به نهى عزادارى در كتب #علماى_شيعه بسيار زيادند كه ما سعى كرده ايم براى طولانى نشدن مطلب، به روايات مهمتر و معتبرتر كه در كتابهاى بسيار معتبر علماى شيعه آمده اند اشاره…
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان است!
#قسمت_سوم
٤) روايت چهارم از كتاب #من_لايحضر_الفقيه:
#متن_عربى: وقال أمير المؤمنين عليهالسلام فيما علم أصحابه : « لا تلبسوا السواد فإنه لباس فرعون ».
#ترجمه: و از جمله مطالبى كه اميرالمؤمنين به اصحاب خويش مى آموختند يكى اين بود كه لباس سياه بر تن نكنيد كه آن جامه فرعون است.
#منبع :
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق - جلد ١ ، صفحه ٢٥١
ساير #منابع اين روايت:
١). المقنع، شيخ صدوق ، صفحه ٥٤٢
٢). علل الشرائع، شيخ صدوق - جلد ٢ ، صفحه ٢٤٧
٣). خصال، شيخ صدوق، صفحه ٦١٥
٥) روايت پنجم از كتاب #وسائل_الشيعه:
#متن_عربى: ـ عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه ، عن النبي ـ في حديث المناهي ـ نهى عن الرنة عند المصيبة، ونهى عن النياحة والاستماع إليها، ونهى عن تصفيق الوجه.
#ترجمه: از امام صادق از پدرانش و آنها نيز از پيامبر اسلام در حديث نهى كننده، كه ايشان از سر و صدا كردن در مصيبت و نوحه خوانى و ناله و شيون و گوش دادن به آن را نهى كرده است و همچنين ايشان نهى كرده اند از زدن به صورت خود در هنگام عزا
#منبع: وسائل الشيعة ، حر عاملى- چاپ مؤسسه آل البیت - جلد ١٧ ، صفحه ١٢٨
٦) روايت ششم از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: عن سهل بن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، والحسن ابن علي جميعا، عن أبي جميلة، عن جابر، عن أبي جعفر قال: قلت له: ما الجزع؟
قال: أشد الجزع الصراخ بالويل والعويل ولطم الوجه والصدر وجز الشعر من النواصي ومن أقام النواحة فقد ترك الصبر وأخذ في غير طريقه ومن صبر واسترجع وحمد الله عز وجل فقد رضي بما صنع الله ووقع أجره على الله ومن لم يفعل ذلك جرى عليه القضاء وهو ذميم وأحبط الله تعالى أجره.
#ترجمه: جابر ميگويد : به امام باقر گفتم : بى تابى و جزع چيست ؟
فرمود شديدترين جزع و بى تابى، فرياد زدن به واويلا(واويلا گفتن)، سينه زدن و به صورت خود زدن، و كندن موى سر در مصيبت است. هركس به نوحه گرى بپردازد صبر را ترك نموده و راه بى صبرى و ناشكيبائى را پيموده است. و هركس شكيبائى كند و خداى متعال را حمد و سپاس گويد به آنچه كه خداوند انجام داده راضى شده و اجر او بر خداوند لازم است، و هركس چنين نكند قضاى الهى بر او جارى شده و او مذموم و مورد نكوهش است و خداى تعالى اجر او را باطل خواهد فرمود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى- جلد ٣ ، صفحه ٢٢٢
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
#قسمت_سوم
٤) روايت چهارم از كتاب #من_لايحضر_الفقيه:
#متن_عربى: وقال أمير المؤمنين عليهالسلام فيما علم أصحابه : « لا تلبسوا السواد فإنه لباس فرعون ».
#ترجمه: و از جمله مطالبى كه اميرالمؤمنين به اصحاب خويش مى آموختند يكى اين بود كه لباس سياه بر تن نكنيد كه آن جامه فرعون است.
#منبع :
من لا يحضره الفقيه، شيخ صدوق - جلد ١ ، صفحه ٢٥١
ساير #منابع اين روايت:
١). المقنع، شيخ صدوق ، صفحه ٥٤٢
٢). علل الشرائع، شيخ صدوق - جلد ٢ ، صفحه ٢٤٧
٣). خصال، شيخ صدوق، صفحه ٦١٥
٥) روايت پنجم از كتاب #وسائل_الشيعه:
#متن_عربى: ـ عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن جعفر بن محمّد ، عن آبائه ، عن النبي ـ في حديث المناهي ـ نهى عن الرنة عند المصيبة، ونهى عن النياحة والاستماع إليها، ونهى عن تصفيق الوجه.
#ترجمه: از امام صادق از پدرانش و آنها نيز از پيامبر اسلام در حديث نهى كننده، كه ايشان از سر و صدا كردن در مصيبت و نوحه خوانى و ناله و شيون و گوش دادن به آن را نهى كرده است و همچنين ايشان نهى كرده اند از زدن به صورت خود در هنگام عزا
#منبع: وسائل الشيعة ، حر عاملى- چاپ مؤسسه آل البیت - جلد ١٧ ، صفحه ١٢٨
٦) روايت ششم از #كتاب_كافى:
#متن_عربى: عن سهل بن زياد، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، والحسن ابن علي جميعا، عن أبي جميلة، عن جابر، عن أبي جعفر قال: قلت له: ما الجزع؟
قال: أشد الجزع الصراخ بالويل والعويل ولطم الوجه والصدر وجز الشعر من النواصي ومن أقام النواحة فقد ترك الصبر وأخذ في غير طريقه ومن صبر واسترجع وحمد الله عز وجل فقد رضي بما صنع الله ووقع أجره على الله ومن لم يفعل ذلك جرى عليه القضاء وهو ذميم وأحبط الله تعالى أجره.
#ترجمه: جابر ميگويد : به امام باقر گفتم : بى تابى و جزع چيست ؟
فرمود شديدترين جزع و بى تابى، فرياد زدن به واويلا(واويلا گفتن)، سينه زدن و به صورت خود زدن، و كندن موى سر در مصيبت است. هركس به نوحه گرى بپردازد صبر را ترك نموده و راه بى صبرى و ناشكيبائى را پيموده است. و هركس شكيبائى كند و خداى متعال را حمد و سپاس گويد به آنچه كه خداوند انجام داده راضى شده و اجر او بر خداوند لازم است، و هركس چنين نكند قضاى الهى بر او جارى شده و او مذموم و مورد نكوهش است و خداى تعالى اجر او را باطل خواهد فرمود.
#منبع : فروع كافى، شيخ كلينى- جلد ٣ ، صفحه ٢٢٢
ادامه دارد ...
@bozoonhigz
Forwarded from 🧠اندیشه ی ممنوعه🧠
▪️عزادارى شيعيان، مخالف رفتار ائمه و دكانى براى آخوندها و مداحان!
#قسمت_چهارم(آخر)
در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت ديگر را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
٧) روايت هفتم از كتاب #جلاء_العيون_مجلسى:
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.
#منبع: جلاء العيون (تاريخ چهارده معصوم) ، تاليف محمدباقر مجلسى - تحقيق سيد على اماميان ، صفحه ٣٣٥
#متن_عربى همين روايت كه در كتاب #امالى از شيخ صدوق(ابن بابويه) آمده است:
٤ - حدثنا علي بن الحسين السعد آبادي، قال: حدثنا أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن أحمد بن النضر الخزاز، عن عمرو بن شمر، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن أبي حمزة الثمالي، عن حبيب بن عمرو، قال: دخلت على أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام) في مرضه الذي قبض فيه، فحل عن جراحته، فقلت: يا أمير المؤمنين، ما جرحك هذا بشئ، وما بك من بأس. فقال لي: يا حبيب، أنا والله مفارقكم الساعة. قال: فبكيت عند ذلك، وبكت أم كلثوم، وكانت قاعدة عنده، فقال لها: ما يبكيك يا بنية؟ فقالت: ذكرت يا أبه أنك تفارقنا الساعة فبكيت. فقال لها: يا بنية لا تبكين، فوالله لو ترين ما يرى أبوك ما بكيت.
#منبع: امالى، شيخ صدوق(ابن بابويه) ، صفحه ٣٩٦
٨) روايت هشتم از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را میپیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳
٢). الامالی؛ شیخ مفید؛ صفحه ۳۵۲
٣). أعيان الشيعة؛ الأمين، السيد محسن؛ ج٣ ص ٤٦٥
٤). مسند الإمام علي (ع) ؛ القبانجي، حسن؛ ج ٧ ص ٤٥٢
٥). بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء؛ العلامة المجلسي ؛ ج ٤٢ ص ٢٠٤
٦). حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار(ع) ؛ البحراني، السيد هاشم؛ ج۲ ص ٣٩١
سند این روایت نیز از نظر علامه مجلسی صحیح می باشد [رجوع كنيد به : جلال العیون صفحه ۳۲۶]
اين هشت روايت، مُشتى از خروار و نمونه اندكى بود از آنچه كه در #نهى_عزادارى از ائمه شيعه نقل شده است
آيا با وجود اين روايات هنوز بايد چرنديات #آخوندهاى_دروغگو و شياد را درباره عزادارى باور كرد و كاسه داغتر از آش شد؟
عزادارى هايى كه #شيعيان به هر مناسبتى برپا ميدارند تنها و تنها ضامن بقاى آخوندها در فرهنگ روزمره مردم است و القاء حس ندامت و گناهكار بودن به عامه جامعه و درآوردن اشك آنها با داستانهائى كه هيچكدام واقعيت خارجى و استناد تاريخى ندارند و در زمان سلاطين خون آشام صفويه ساخته شده اند.
قضاوت با عاقلان
@bozoonhigz
#قسمت_چهارم(آخر)
در ادامه روايات علماى شيعه در نهى عزادارى توسط پيامبر اسلام و ائمه شيعه،
دو روايت ديگر را از معتبرترين كتب اين علما خدمتتان مينويسم.
٧) روايت هفتم از كتاب #جلاء_العيون_مجلسى:
#ترجمه_روايت: ابن بابويه(شيخ صدوق) به سند معتبر از حبيب بن عمر روايت كرده است كه او گفت : به خدمت #اميرالمؤمنين رفتم در مرضى كه آن حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود، پس جراحت سر خود را گشود، من گفتم: يا اميرالمؤمنين جراحت تو چيزى نيست و بر تو اين جراحت باكى نيست، حبيب گفت: من به گريه افتادم و ام كلثوم دختر حضرت گريان شد نزديك حضرت نشسته بود، #على فرمود: چرا گريه ميكنى اى دختر ؟ ام كلثوم گفت : چون گريه نكنم ؟ تو ما را خبر ميدهى در اين ساعت از ما مفارقت مينمائى، ايشان فرمود : اى دختر گرامى گريه مكن، بخدا سوگند كه اگر بينى آنچه پدر تو مى بيند هر آينه گريه نخواهى كرد.
#منبع: جلاء العيون (تاريخ چهارده معصوم) ، تاليف محمدباقر مجلسى - تحقيق سيد على اماميان ، صفحه ٣٣٥
#متن_عربى همين روايت كه در كتاب #امالى از شيخ صدوق(ابن بابويه) آمده است:
٤ - حدثنا علي بن الحسين السعد آبادي، قال: حدثنا أحمد بن أبي عبد الله البرقي، عن أبيه، عن أحمد بن النضر الخزاز، عن عمرو بن شمر، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن أبي حمزة الثمالي، عن حبيب بن عمرو، قال: دخلت على أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السلام) في مرضه الذي قبض فيه، فحل عن جراحته، فقلت: يا أمير المؤمنين، ما جرحك هذا بشئ، وما بك من بأس. فقال لي: يا حبيب، أنا والله مفارقكم الساعة. قال: فبكيت عند ذلك، وبكت أم كلثوم، وكانت قاعدة عنده، فقال لها: ما يبكيك يا بنية؟ فقالت: ذكرت يا أبه أنك تفارقنا الساعة فبكيت. فقال لها: يا بنية لا تبكين، فوالله لو ترين ما يرى أبوك ما بكيت.
#منبع: امالى، شيخ صدوق(ابن بابويه) ، صفحه ٣٩٦
٨) روايت هشتم از كتاب #امالى از شيخ صدوق:
خلاصه #متن_عربى: لا تبک یا أصبغ، فإنّها واللَّه الجنة
#ترجمه: علی بن ابيطالب در هنگام ضربت خوردن به اصبغ از اصحاب خود دستور میدهد گریه نکند:
در قسمتی از روایتی طولانى از قول امام على چنین امده است: ای اصبغ، گریه نکن، به خدا قسم راه بهشت را میپیمایم.
اين روايت در منابع زير نيز آمده است:
١). الامالی؛ شیخ طائفه؛ صفحه ۱۲۳
٢). الامالی؛ شیخ مفید؛ صفحه ۳۵۲
٣). أعيان الشيعة؛ الأمين، السيد محسن؛ ج٣ ص ٤٦٥
٤). مسند الإمام علي (ع) ؛ القبانجي، حسن؛ ج ٧ ص ٤٥٢
٥). بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء؛ العلامة المجلسي ؛ ج ٤٢ ص ٢٠٤
٦). حلية الأبرار في أحوال محمد و آله الأطهار(ع) ؛ البحراني، السيد هاشم؛ ج۲ ص ٣٩١
سند این روایت نیز از نظر علامه مجلسی صحیح می باشد [رجوع كنيد به : جلال العیون صفحه ۳۲۶]
اين هشت روايت، مُشتى از خروار و نمونه اندكى بود از آنچه كه در #نهى_عزادارى از ائمه شيعه نقل شده است
آيا با وجود اين روايات هنوز بايد چرنديات #آخوندهاى_دروغگو و شياد را درباره عزادارى باور كرد و كاسه داغتر از آش شد؟
عزادارى هايى كه #شيعيان به هر مناسبتى برپا ميدارند تنها و تنها ضامن بقاى آخوندها در فرهنگ روزمره مردم است و القاء حس ندامت و گناهكار بودن به عامه جامعه و درآوردن اشك آنها با داستانهائى كه هيچكدام واقعيت خارجى و استناد تاريخى ندارند و در زمان سلاطين خون آشام صفويه ساخته شده اند.
قضاوت با عاقلان
@bozoonhigz
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
#شيخ_صدوق يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه قتل عقبه بن ابي معيط را اينگونه در كتاب خود امالي بازتاب داده است:
جمعى از دانشمندان گفتگوئى ميان حسن بن على و وليد بن عقبه نقل كردهاند كه امام حسن باو گفت تو را ملامت نكنم كه على را سب ميكنى زيرا هشتاد تازيانه براى ميخوارى بتو زده و پدرت را بدستور رسول خدا دست بسته در روز بدر كشته است
#متن_عربى: فِي كَلاَمٍ كَانَ بَيْنَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَيْنَ اَلْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ أَلُومُكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ جَلَدَكَ فِي اَلْخَمْرِ ثَمَانِينَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاكَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمِ بَدْرٍ
#منبع: امالي شيخ صدوق جلد ١ صفحه ٤٩٠
لينك صفحه در سايت جامع الأحاديث همراه با ترجمه و متن:
https://hadith.inoor.ir/hadith/440139?SourceID=0&PageType=ViewTranslate&HadithID=440139&FilterGroupID=0
#على شاهرگ گلوی مردانی را برید و آنها را به همان حال در بیابان رها کرد تا با شکنجه هرچه بیشتر بمیرند
#منبع: دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان زیر نگر طالقانی پوشينه پنجم برگ ۲۷ ).
#مغیره پیرمردی که از بیم جان از دست محمد گریخته بود . على وى را دستگیر نمود و چون گوسفندی سرش را برید
#منبع: دفتر زنان پیغمبر نوشته عماد زاده برگهای ۲۱۹-۲۱۷ ).
#على , مالک و پسرش را کشت. دوهزار شتر و پنجهزار گوسفندانش را بنام غنيمت ربود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی پوشینه یکم برگ ۱۸)
در دستبرد بر تیره هوازن چهل تن را کشت و دارایی همه را به غنيمت گرفت که آمده است در این تازش با هر شمشیر مردان را از میان سر تا پا به دو نیم کرده بود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ۸۷ تا ۸۹ پوشينه يكم)
#شيخ_عباس_قمى در كتاب منتهي الامال در صفحه ٢٦٤ مينويسد: در نبردى به نام ليلة الهرير [به معناى شبی که باد زوزه می کشید] زياده از پانصد كس و به قولى نهصد كس را با شمشير كشت و به هر ضربتى تكبير گفت (#منبع: منتهي الآمال باب معجزات حضرت على صفحه ٢٦٤)
مردی بنام نوفل بن که در خندق آبی غوته ور بود پس از بیرون کشیدن از آب موهایش را بدست گرفت و گوسفند وار سرش را برید
در #تاريخ_طبري اين داستان به اين شكل آمده است:
وَمِنْ بَنِي مَخْزُومٍ نَوْفَلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، وَكَانَ اقْتَحَمَ الْخَنْدَقَ فَتَوَرَّطَ فِيهِ، فَرَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ، فَقَالَ:
يَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ، قِتْلَةً أَحْسَنَ مِنْ هَذِهِ! فَنَزَلَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَتَلَهُ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٢ ص ٥٧٤
@bozoonhigz
#شيخ_صدوق يكى از بزرگترين علماى تاريخ شيعه قتل عقبه بن ابي معيط را اينگونه در كتاب خود امالي بازتاب داده است:
جمعى از دانشمندان گفتگوئى ميان حسن بن على و وليد بن عقبه نقل كردهاند كه امام حسن باو گفت تو را ملامت نكنم كه على را سب ميكنى زيرا هشتاد تازيانه براى ميخوارى بتو زده و پدرت را بدستور رسول خدا دست بسته در روز بدر كشته است
#متن_عربى: فِي كَلاَمٍ كَانَ بَيْنَ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ بَيْنَ اَلْوَلِيدِ بْنِ عُقْبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ أَلُومُكَ أَنْ تَسُبَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ جَلَدَكَ فِي اَلْخَمْرِ ثَمَانِينَ سَوْطاً وَ قَتَلَ أَبَاكَ صَبْراً بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي يَوْمِ بَدْرٍ
#منبع: امالي شيخ صدوق جلد ١ صفحه ٤٩٠
لينك صفحه در سايت جامع الأحاديث همراه با ترجمه و متن:
https://hadith.inoor.ir/hadith/440139?SourceID=0&PageType=ViewTranslate&HadithID=440139&FilterGroupID=0
#على شاهرگ گلوی مردانی را برید و آنها را به همان حال در بیابان رها کرد تا با شکنجه هرچه بیشتر بمیرند
#منبع: دفتر الامام على نوشته عبد الفتاح برگردان زیر نگر طالقانی پوشينه پنجم برگ ۲۷ ).
#مغیره پیرمردی که از بیم جان از دست محمد گریخته بود . على وى را دستگیر نمود و چون گوسفندی سرش را برید
#منبع: دفتر زنان پیغمبر نوشته عماد زاده برگهای ۲۱۹-۲۱۷ ).
#على , مالک و پسرش را کشت. دوهزار شتر و پنجهزار گوسفندانش را بنام غنيمت ربود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی پوشینه یکم برگ ۱۸)
در دستبرد بر تیره هوازن چهل تن را کشت و دارایی همه را به غنيمت گرفت که آمده است در این تازش با هر شمشیر مردان را از میان سر تا پا به دو نیم کرده بود
#منبع: دفتر منتهی الامال قمی برگهای ۸۷ تا ۸۹ پوشينه يكم)
#شيخ_عباس_قمى در كتاب منتهي الامال در صفحه ٢٦٤ مينويسد: در نبردى به نام ليلة الهرير [به معناى شبی که باد زوزه می کشید] زياده از پانصد كس و به قولى نهصد كس را با شمشير كشت و به هر ضربتى تكبير گفت (#منبع: منتهي الآمال باب معجزات حضرت على صفحه ٢٦٤)
مردی بنام نوفل بن که در خندق آبی غوته ور بود پس از بیرون کشیدن از آب موهایش را بدست گرفت و گوسفند وار سرش را برید
در #تاريخ_طبري اين داستان به اين شكل آمده است:
وَمِنْ بَنِي مَخْزُومٍ نَوْفَلُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ، وَكَانَ اقْتَحَمَ الْخَنْدَقَ فَتَوَرَّطَ فِيهِ، فَرَمَوْهُ بِالْحِجَارَةِ، فَقَالَ:
يَا مَعْشَرَ الْعَرَبِ، قِتْلَةً أَحْسَنَ مِنْ هَذِهِ! فَنَزَلَ إِلَيْهِ عَلِيٌّ فَقَتَلَهُ
#منبع: تاريخ الطبري ج ٢ ص ٥٧٤
@bozoonhigz
Forwarded from نقدى بر اسلام
💥گذرى بر زندگى على بن ابيطالب، شخصيت افسانه اى شيعيان
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_هيجدهم
در ادامه اين مقاله مواردى ديگر از #جنايات_على را براى شما بيان ميكنيم:
#على در یکی دیگر از گردنه بندیها که برای پیدا کردن چشمه آبی رفته بود در نیمه راه برده سیاهی را دید که با دو خیک آب میرود با اینکه او جای چشمه آب را به على نشان داد وى نپذیرفت و آن برده را با زور به نزد محمد برد نخست آبهایش را نوشیدند و سپس خیکهای آیش را سوراخ کردند و او را با مشت و لگد زدند و زخمی و گریان در بیابان رهایش کردند
#منبع: تحفته المجالس نوشته تاج الدین حسن سلطان محمد برک ۱۸).
همه مردميکه پس از مرگ #محمد شادمانی کرده و بر دست و پای خود حنا بسته بودند بدستور ابوبکر و عمر با دست على سر بریده شدند و این علی بود که تن های آنان را در آتش سوزانده و خاکستر نمود
#منابع:
١) قصص الأنبياء نيشابورى برگهاى ٤٥٥-٤٥٦
٢) تاریخ طبری پوشینه چهارم برگهای ۱۳۵۴-۱۳۷۹-۱٣۸۰-۱۳۹۴-۱۴۰٨- ۱۴۱۰-۱۴٦۴ و پوشينه ششم برگهای ۲۴۲۰ - ۲٦٦۵ )
#ابن_حجر_عسقلاني از علماى بزرگ اهل سنت در #كتاب_فتح_الباري اين عمل على را جواز سوختن مرتدين ميداند و فتوا ميدهد:
درباره سوختن مرتدين با آتش در ميان سلف(صحابه) اختلاف است عمر بن خطاب و عبدالله بن عباس و غير از آن دو از آن كراهت داشته اند و علي و خالد بن وليد و غير از آن دو اين كار را مجاز شمرده و انجام داده اند و بعد از آن نيز مثالى از نحوه كشتن مرتدين با آتش ميزند
و سخن ملهب را ميآورد كه اين نهى عده اى از صحابه درباره #سوختن_مخالفين با آتش به معناى تحريم اين عمل نيست بلكه در جهت و بر سبيل تواضع بر انجام اين كار است و دليل بر جواز سوختن مرتدين با آتش افعال صحابه است همانگونه كه پيامبر اسلام چشمان عده اى را با #آهن_گداخته به سرمه كشيد و ابوبكر عده اى را در حضور صحابه سوزاند و خالد بن وليد نيز با اهل رده اين كار را انجام داده است و آنها را با آتش سوزاند
#متن_عربى فتواى ابن حجر عسقلانى:
وَاخْتَلَفَ السَّلَفُ فِي التَّحْرِيقِ فَكَرِهَ ذَلِكَ عُمَرُ وبن عَبَّاسٍ وَغَيْرُهُمَا مُطْلَقًا سَوَاءٌ كَانَ ذَلِكَ بِسَبَبِ كُفْرٍ أَوْ فِي حَالِ مُقَاتَلَةٍ أَوْ كَانَ قِصَاصًا وَأَجَازَهُ عَلِيٌّ وَخَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ وَغَيْرُهُمَا وَسَيَأْتِي مَا يَتَعَلَّقُ بِالْقِصَاصِ قَرِيبًا وَقَالَ الْمُهَلَّبُ لَيْسَ هَذَا النَّهْيُ عَلَى التَّحْرِيمِ بَلْ عَلَى سَبِيلِ التَّوَاضُعِ وَيَدُلُّ عَلَى جَوَازِ التَّحْرِيقِ فِعْلُ الصَّحَابَةِ وَقَدْ سَمَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَعْيُنَ الْعُرَنِيِّينَ بِالْحَدِيدِ الْمَحْمِيِّ وَقَدْ حَرَقَ أَبُو بَكْرٍ الْبُغَاةَ بِالنَّارِ بِحَضْرَةِ الصَّحَابَةِ وَحَرَقَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ بِالنَّارِ نَاسًا مِنْ أَهْلِ الرِّدَّةِ
#منبع: فتح الباري نویسنده : العسقلاني، ابن حجر جلد : ٦ صفحه : ١٥٠
http://lib.efatwa.ir/43242/6/150
ادامه دارد .....
https://t.me/naghde_eslamm/25186
#قسمت_هيجدهم
در ادامه اين مقاله مواردى ديگر از #جنايات_على را براى شما بيان ميكنيم:
#على در یکی دیگر از گردنه بندیها که برای پیدا کردن چشمه آبی رفته بود در نیمه راه برده سیاهی را دید که با دو خیک آب میرود با اینکه او جای چشمه آب را به على نشان داد وى نپذیرفت و آن برده را با زور به نزد محمد برد نخست آبهایش را نوشیدند و سپس خیکهای آیش را سوراخ کردند و او را با مشت و لگد زدند و زخمی و گریان در بیابان رهایش کردند
#منبع: تحفته المجالس نوشته تاج الدین حسن سلطان محمد برک ۱۸).
همه مردميکه پس از مرگ #محمد شادمانی کرده و بر دست و پای خود حنا بسته بودند بدستور ابوبکر و عمر با دست على سر بریده شدند و این علی بود که تن های آنان را در آتش سوزانده و خاکستر نمود
#منابع:
١) قصص الأنبياء نيشابورى برگهاى ٤٥٥-٤٥٦
٢) تاریخ طبری پوشینه چهارم برگهای ۱۳۵۴-۱۳۷۹-۱٣۸۰-۱۳۹۴-۱۴۰٨- ۱۴۱۰-۱۴٦۴ و پوشينه ششم برگهای ۲۴۲۰ - ۲٦٦۵ )
#ابن_حجر_عسقلاني از علماى بزرگ اهل سنت در #كتاب_فتح_الباري اين عمل على را جواز سوختن مرتدين ميداند و فتوا ميدهد:
درباره سوختن مرتدين با آتش در ميان سلف(صحابه) اختلاف است عمر بن خطاب و عبدالله بن عباس و غير از آن دو از آن كراهت داشته اند و علي و خالد بن وليد و غير از آن دو اين كار را مجاز شمرده و انجام داده اند و بعد از آن نيز مثالى از نحوه كشتن مرتدين با آتش ميزند
و سخن ملهب را ميآورد كه اين نهى عده اى از صحابه درباره #سوختن_مخالفين با آتش به معناى تحريم اين عمل نيست بلكه در جهت و بر سبيل تواضع بر انجام اين كار است و دليل بر جواز سوختن مرتدين با آتش افعال صحابه است همانگونه كه پيامبر اسلام چشمان عده اى را با #آهن_گداخته به سرمه كشيد و ابوبكر عده اى را در حضور صحابه سوزاند و خالد بن وليد نيز با اهل رده اين كار را انجام داده است و آنها را با آتش سوزاند
#متن_عربى فتواى ابن حجر عسقلانى:
وَاخْتَلَفَ السَّلَفُ فِي التَّحْرِيقِ فَكَرِهَ ذَلِكَ عُمَرُ وبن عَبَّاسٍ وَغَيْرُهُمَا مُطْلَقًا سَوَاءٌ كَانَ ذَلِكَ بِسَبَبِ كُفْرٍ أَوْ فِي حَالِ مُقَاتَلَةٍ أَوْ كَانَ قِصَاصًا وَأَجَازَهُ عَلِيٌّ وَخَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ وَغَيْرُهُمَا وَسَيَأْتِي مَا يَتَعَلَّقُ بِالْقِصَاصِ قَرِيبًا وَقَالَ الْمُهَلَّبُ لَيْسَ هَذَا النَّهْيُ عَلَى التَّحْرِيمِ بَلْ عَلَى سَبِيلِ التَّوَاضُعِ وَيَدُلُّ عَلَى جَوَازِ التَّحْرِيقِ فِعْلُ الصَّحَابَةِ وَقَدْ سَمَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَعْيُنَ الْعُرَنِيِّينَ بِالْحَدِيدِ الْمَحْمِيِّ وَقَدْ حَرَقَ أَبُو بَكْرٍ الْبُغَاةَ بِالنَّارِ بِحَضْرَةِ الصَّحَابَةِ وَحَرَقَ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ بِالنَّارِ نَاسًا مِنْ أَهْلِ الرِّدَّةِ
#منبع: فتح الباري نویسنده : العسقلاني، ابن حجر جلد : ٦ صفحه : ١٥٠
http://lib.efatwa.ir/43242/6/150
ادامه دارد .....
Telegram
نقدى بر اسلام
گذرى بر زندگى #على_بن_ابيطالب شخصيت افسانه اى شيعيان
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…
على در مذهب شيعه نقش خدا را بازى ميكند و در باور آنها از تمامى پيامبران مقام بالاترى دارد
در اين مقاله نگاهى گذرا داريم بر زندگى و رفتار كسى كه شيعيان به جاى خدا مى پرستند.
ما در اين مقاله و با استناد به…