[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.8K photos
1.78K videos
739 files
12.9K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#دولت_حق
#حج (۱۵۵)
#تقیه

دعا، کوبنده ترین سلاح مبارزه با سلطان ستمگر

(🔻۶ذیحجه/سالمرگ منصور دوانیقی در سال ۱۵۸هجری قمری)

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

#مقدمه : بر خلاف تبلیغات رسانه ای و برداشتهای سلیقه ای از سیره اهل بیت علیهم‌السلام، بیشتر روایات، مراعات تقیّه و عدم رویارویی مستقیم را توصیه می‌کنند.

یک نمونهٔ جالب از این توصیه ها را می‌توان در روایت زیر دید که امام کاظم علیه السلام ضمن سفارش به عدم تقابل مستقیم با منصور دوانیقی، از شیعیان در خواست می‌کنند که به درگاه الهی روی آورده و مرگ او را بخواهند.

صد البتّه این توصیه به ثمر می‌نشیند و پس از دعای عمومی شیعیان، مرگ منصور به صورت ناگهانی فرا می‌رسد!

💢این گزارش آموزنده را که حاوی نکات مهمّی در عرصه‌های مختلف است با هم مرور کنیم:

🔸ابو ولّاد می گوید: در مدینه بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم و مبلغی همراه من بود که آن را به حضرت رساندم.

حضرت فرمودند: «به اصحاب خود بگو: از خدای عز و جل تقوا پیشه کنید؛ شما در زمان سلطنت آن زورگو -یعنی منصور دوانیقی- هستید؛ پس زبان های خود را حفظ کنید و بر جان و دین خود تقیه نمایید، و هر آنچه را بر ما و خودتان از آن بیمناکید، با دعا دفع کنید؛ زیرا به خدا قسم دعا کردن و از خدا خواستن، بلا را بر می گرداند، اگر چه مقدر و حتمی گشته باشد و فقط امضای آن مانده باشد؛ پس خداوند را بخوانید و از او درخواست کنید که بلا را از شما دور می‌گرداند. پس در دعا پافشاری کنید که خدا آن بلا را از شما کفایت فرماید».


ابو ولّاد می گوید: وقتی گفتار امام کاظم را به اصحابم رساندم، آنان به آن عمل نموده و علیه منصور دوانیقی دعا کردند. و این موضوع در سالی بود که منصور به مکه آمده بود؛←پس پیش از تمام کردن مناسکش در نزدیکی چاه میمون مُرد و خداوند ما را از شر او راحت کرد.

ابو ولّاد می گوید: من در آن سال به حج رفته بودم؛ پس بر امام کاظم علیه السلام داخل شدم؛

حضرت فرمودند: «ای ابو ولّاد! دیدی این امر من و تشویق شما برای نفرین کردن منصور دوانیقی چگونه به نتیجه رسید؟ ای ابو ولّاد! هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل می‌شود و خدا دعا کردن را بر آن بنده الهام می‌کند، مگر این که برطرف کردن آن بلا نزدیک باشد؛ و هیچ بلایی نیست که بر بنده مؤمن نازل می‌شود و خدا آن بنده را از دعا کردن باز می‌دارد، مگر این که آن بلا طولانی باشد؛ پس هرگاه بلایی نازل شد، بر شما باد به دعا کردن

📔 بحار الانوار ۹۲/۲۹۸


@borrhan
#آخر_الزمان (۷۱)
#علائم_ظهور (۳۹)

🔻برخی از وقایع پیش از ظهور

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

پیش از ورود به مبحث به این نکته مهم توجه می‌دهیم که : «هر درگیری بین عرب و یهود حتماً آخرالزمانی نیست.»


#مقدمه : طبق احادیث متواتری که از اهل بیت علیهم السلام رسیده، مهمترین دشمن شیعیان و امام زمان علیه السلام که در آستانه ظهور، قیام می‌کند «سفیانی» است.
برای آشنایی بیشتر با سفیانی (اینجا و اینجا) را بخوان! سفیانی از نسل بنی امیه است و از منطقه شام قیام خود را آغاز می‌کند و بسیاری از این مناطق را فتح می‌کند (شام یعنی شمال عراق، جنوب ترکیه، سوریه، اردن، لبنان و فلسطین کنونی).
پس بنا بر این دسته روایات در آستانهٔ ظهور ، عرب های ناصبی شام که سفیانی از جنس همین عرب های شام است ، فلسطین را فتح و‌ یهودیان را شکست خواهند داد↓↓

🔹أبی و ابن الولید معا عن محمد بن أبی القاسم عن الکوفی عن الحسین بن سفیان عن قتیبة بن محمد عن عبد الله بن أبی منصور قال: سألت أبا عبد الله علیه السلام عن اسم السفیانی فقال و ما تصنع باسمه إذا ملک کور الشام الخمس دمشق و حمص و فلسطین و الأردن و قنسرین فتوقعوا عند ذلک الفرج قلت یملک تسعة أشهر قال لا و لکن یملک ثمانیة أشهر لا یزید یوما.

🔻عبداللَّه بن ابی منصور گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «اسم سفیانی چیست؟» حضرت فرمود: «چه کار به اسم او داری؟ » وقتی او گنج‌های پنجگانه شام، یعنی دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنّسرین را به چنگ آورد، در آن وقت منتظر ظهور قائم باشید» پرسیدم: «او نه ماه سلطنت می‌کند؟» فرمود: «نه! بلکه هشت ماه، و نه یک روز بیشتر»

📗کمال الدین و تمام النعمه، ص ۵۹۰

▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼

🟨 حال به این روایات در تبیین وظایف شیعیان در چنین زمانی توجه کنید؛
پیش از ذکر برخی احادیث در بیان تکلیف شیعیان ، یادآوری می‌شود که احادیث نورانی دیگری حاوی روشنگری های بیشتری از ائمه علیهم السلام که با وضوح بیشتری تکلیف شیعه را روشن می‌کند ذیل هشتک #خانه_نشینی در برهان کار شده است؛
روایاتی از این دست که تا چهار نشانۀ حتمی را ندیده اید دست و پایتان را تکان ندهید. صیحۀ آسمانی، خروج سفیانی، قتل نفس زکیة و خسف بیداء.

حال به این روایات نورانی توجه بفرمایید که در ضمن بیان تکلیف شیعه اشاره ای به درگیری های دشمنان شیعه در پیش از ظهور نیز دارد :

🌐 ابن عقدة عن علی بن الحسن التیملی عن ابن محبوب عن أبی أیوب عن محمد بن مسلم قال سمعت أبا جعفر علیه السلام یقول: ... أ لستم ترون أعداءکم یقتلون فی معاصی الله و یقتل بعضهم بعضا علی الدنیا دونکم و أنتم فی بیوتکم آمنین فی عزلة عنهم و کفی بالسفیانی نقمة لکم من عدوکم و هو من العلامات لکم مع أن الفاسق لو قد خرج لمکثتم شهرا أو شهرین بعد خروجه لم یکن علیکم منه بأس حتی یقتل خلقا کثیرا دونکم فقال له بعض أصحابه فکیف نصنع بالعیال إذا کان ذلک قال یتغیب الرجال منکم عنه فإن خیفته و شرته فإنما هی علی شیعتنا فأما النساء فلیس علیهن بأس إن شاء الله تعالی...

#ترجمه : محمد بن مسلم از امام باقر علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: ... آیا نمی‌بینید که دشمنان شما در ارتکاب گناهان الهی کشته می‌شوند و برای رسیدن به دنیای فانی، یکدیگر را به قتل می‌رسانند(یعنی برای رسیدن به حکومت قیام می‌کنند)، ولی شما چنین نیستید و از آنها دوری جسته و در خانه‌های خود، با طیب خاطر آسوده‌اید؟ بلای سفیانی که از دشمنان شماست، برای شما کافی است. خروج او برای شما از علامات ظهور است. آن فاسق وقتی خروج می‌کند، شما یکی دو ماه آسوده می‌مانید و خطری از وی نمی‌بینید. او مردم بسیاری را به قتل می‌رساند، ولی شما جزو آنها نیستید»
در این موقع یکی از اصحاب حضرت پرسید: «در آن موقع زنان و فرزندان خود را چه کنیم؟ » فرمود: «مردان شما باید پنهان شوند، زیرا خطر او فقط متوجه (مردان) شیعیان ما می‌شود. ولی به خواست خدا زنان شما در معرض آسیب وی نخواهند بود»...


📗الغيبة، للنعماني، ص۳۱۱-۳۱۲
(ر‌.ک: تصویر الحاقی)

[1⃣]
#خطبه_فدکیه (۵۲)
#اسلام_و_ایرانیان (۸۸)
#پیدایش_شیعه (۷۰)

بازتاب خطابه فدکیه در نسخ خطی ایران پیشاصفوی

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#مقدمه : خطبه فدکیه مواضع حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) علیه جریان سقیفه و سرزنش مصادره‌کنندگان #فدک و خلافت را دربردارد. در این خطبه بر ایجاد وحدت در جامعه اسلامی و دوری از تفرقه و نفاق، ذیل پذیرش امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) تأکید شده است.
این خطبه به دلیل دربرداشتن مجموعه‌ای از معارف در زمینه‌های توحید، نبوت و بعثت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، معاد، عظمت قرآن، فلسفه احکام و ولایت، از نفیس‌ترین میراث‌های برجای مانده از حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) است. علاوه بر آن هم‌تراز دانستن خطبه فدکیه با خطبه‌های امیرمومنان علی (علیه السلام) از نظر فصاحت، بلاغت و استفاده از شاخصه‌های منطقی مشهور در فن خطابه، از دلایل اهمیت این خطبه نزد اهل ادب دانسته می‌شود. 
 
نثر الدُّرّ یکی از منابع کهن اقوال معصومان (علیهم السلام)، از جمله خطبۀ فدکیه است.

مؤلف این اثر ابو سعد منصور بن حسین آبی (د: 421هـ) است که از علمای شیعه و متولد شهر آوه بود. وی مدتی از عمر خود را به خدمت در دربار آل‌بویه گذراند.

کتاب او نثر الدُّرّ، اثری است در ادب عربی به معنای عام. کتاب به ترتیب موضوعی است و موضوعات بسیار متنوعی را از قرآن، اقوال حضرات معصومین (علیهم السلام) و گزارش‌های دیگر شامل می‌شود. این اثر را می‌توان نخستین فرهنگ موضوعی قرآن نیز به‌شمار آورد.

در باب اول از فصل رابع این اثر، که به نقل جملات زنان از سادات یا مشهور (با عنوانِ «کلام للنساء الشرائف») اختصاص دارد، خطبۀ فدکیه منعکس شده ‌است.

نسخۀ حاضر از نثر الدُّرّ در سده هفتم هجری کتابت شده و از کهن‌ترین نسخ این کتاب به‌شمار می‌رود. این نسخه که شامل فصل چهارم (در یازده باب) و فصل پنجم (در بیست و دو باب) می‌شود، خطبه فدکیه را نقل کرده است.

این نسخه امروزه به شماره 719 در کتابخانۀ رئیس الکتّاب (اکنون در کتابخانۀ سلیمانیه) در استانبول نگهداری می‌شود. خطبۀ فدکیه در این دست‌نویس در برگ‌های 2ر تا 3پ قرار دارد.

✍🏼شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه

تصاویر در ادامه خواهد آمد و توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:

تصویر نخست: برگ ۱ رو عنوان نسخه
تصویر دوم: برگ ۲ رو فهرست مطالب، آغاز خطبهٔ فدکیّه
تصویر سوم: برگ ۲ پشت ادامه خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگ ۳ رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر پنجم: برگ ۳ پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر ششم: برگ ۱۳۹ پشت، پایان نسخه


@borrhan
#شهادت حضرت زهرا (۲۹۸)
#روابط (۱۲۴)
#عدالت_صحابه (۱۸۸) #عشره_مبشره (۸)
#شبهات_فاطمیه

❗️پاسخ به شبهه‌پراکنی وهابیت نجس در باب شهادت صدیقه کبری سلام الله علیها
(متن شبهه را در اسکن الحاقی مطالعه کنید)

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#مقدمه :

يَحْفُرونَ قُبورَهُم بأیْدیهِـم
گور هایشان را با دست خود حفر میڪنند!

✋🏻ناصبۍ برای جایز نشان دادن #قتل اهلبیت ﴿؏‍لیهم‌السلام﴾ در #هجوم بر منزل حضرت زهرا﴿؏‍لیهاالسلام﴾ گفته :[ زبیر وامام علی ادعاۍ خلیفه شدن امام علی را کردند و بر حسب صحیح بخاری هرگاه برای دو خلیفه بیعت شود یکی از آنها را باید به قتل برسانید]

🛑حال تخریب تک تک ارڪان دین اهل سقیفه را شاهد باشید↯↯↯


📌هرگاه نواصب برای ابراز کینه خویش نسبت به اهلبیت﴿؏‍لیهم‌السلام﴾حرف زدند؛ مایه هـدم مبانی خودشان میشوند، اینها استدلال نمیڪنند بلڪه #خود_زنی میکنند.

این ناصبۍ میگوید: {در واقعه هجوم قتل اهلبیت و زبیر توسط عمر جایز است،چون اهل بیت﴿؏﴾ داشتند درباره خلافت امام علۍ﴿؏﴾ حرف میزدند}

🔥اڪنون با این اقرار زیبا و بیان عقاید صحیح اهل‌ سنت ، توانست به چندین طریق، دین سقیفـه را به مهلکه بیندازد↯↯


1⃣ می‌پرسیم آیا زمانی که داشتند درباره خلیفه شدن امیرالمومنین علی علیه السلام حرف میزدند بدعت‌گذار شدند یا خیر؟

❶اگر بگویید بدعتگذار شدند، پس عدالت صحابه ساقط میشود چون بدعت موجب فسق است و فسق نقیض عدالت است.¹

❷اگر مبتدع نشدند، یعنی سخن آنان سنّت بود و خلافت امام علی﴿؏‍لیه‌السلام﴾ مشروع بود پس خلافت ابوبڪر #باطل میشود

❸اگر بگویید قضیه صرفاً اجتهادی است و اجتهادشان اشتباه بود، نتیجـه میشود اینکه خلافت ابوبکر و عمر یک مسأله #ظنی اجتهادی است و منکرین آن (مثل روافض) مبتدع محسوب نمیشوند.

➸━━━➵━━━➵━━━➸

2⃣ ناصبی گفته قتل امیرالمومنین ﴿؏‍لیه‌السلام﴾ و زبیر جایز بود چون مدعی خلافت بودند، این ادعا دو حالت دارد:

❶کسی که مهدور الدم و واجب القتل باشد اکیدا از عدالت ساقط است، بنابر این عدالت صحابه باطل شد. [ولو برای مدتی محدود واجب القتل بودند]

❷اگر عادل مانده بودند، پس قتل آنان جایز نیست و مرتکب آن برحسب قرآن جهنمی و ملعون است ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنࣰا مُّتَعَمِّدࣰا فَجَزَاۤؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَـٰلِدࣰا فِیهَا وَغَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ وَلَعَنَهُۥ وَأَعَدَّ لَهُۥ عَذَابًا عَظِیمࣰا﴾ پس استدلال ناصبی ، عمر را به مهلکه انداخت.

➸━━━➵━━━➵━━━➸

3⃣ آیا امیرالمؤمنین علیه‌السلام و زبیر شورای سقیفه را بر حق میدانستند یا خیر؟!

❶اگر بر حق میدانستند پس چرا خلافت ابوبکر را در آن برهه قبول نکردند و برای خلافت امام علی علیه‌السلام تصمیم میگرفتند؟!

❷اگر بر حق #نمیدانستند چگونه اهل‌سنت حقانیّت آن را احراز کردند وقتی که مبشرین به بهشت نمیدانستند آن بر حق است؟

➸━━━➵━━━➵━━━➸

4⃣ آیا آن زمان خلافت ابوبکر جزء ضروریّات دین محسوب میشد؟

❶اگر آن زمان ضروری محسوب میشد پس منکرین آن کافرند﴿وَالعَیاذُبِاللهْ﴾ پس در عقیده اهل‌سنت اهل بیت علیهم‌السلام مرتد بودند و کار عمر درست است!!

❷اگر ضروری دین نبود چگونه یک دفعه به ضروری تبدیل شد و منکرین آن تضلیل و #تکفیر میشوند؟

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
[]ابن الصّلاح:كل مُبْتَدع فَاسق
فتاوى ابن الصلاح ۲۱۹:۱
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄


🛎در نهایت از این ناصبی تشڪر میڪنیم که عقیده واقعی خود را آشکار کرد، عقیده این ناصبی و بزرگان او وجوب قتل اهلبیت﴿؏‍لیهم‌السلام﴾ است.

در حال حاضر با اعتراف این ناصبی،۴ استدلال برای بطلان ارکان سقیفه نشان دادیم ، گرچه استدلال های بیشتری داریم لیکن تا اینجا کفایت میکند.


@borrhan
#خواب (۱۱۲)
#شخصیت_زدگی (۳۳)
#نقد_تصوف (۶۱۰)
#گسترش_تشیع (۹۵)

مطلبی که کمتر شنیده‌اید:

مؤمنین حقیقی #کمتر خواب می‌بینند!

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#مقدمه : یکی از جالبترین و مهمترین موضوعاتی که حق تعالی در ساحت انسانی نهاده است، موضوع خواب یا رویا است که غفلت از جایگاه و دایره حجیت آن همانگونه که تاکنون در مجموعه مطالب مهم #خواب تقدیم محضرتان شده ، می‌تواند به بزرگترین انحرافات یک شخص، بلکه یک مکتب و حتی یک نسل منجر شده و برای همیشه دست آنها را از وصول به حقیقت کوتاه و منقطع سازد و از طرف دیگر انسان می‌تواند با شناخت جایگاه خواب از طریق روایات معتبر، بسان رحمتی عظیم از فوائد آن بهره مند شده و موجبات توفیق هر چه بیشتر خویش را فراهم سازد.

اما نکته جالب این جاست که هرچقدر ایمان انسان راسخ تر شود، کمتر خواب می‌بیند و بالتبع، دیگر به دنبال رویاهایش راه نمی‌افتد. شاید از این سخن تعجب کنید اما این نص روایات ماست. عارفان راستین و حقیقی، اهل شهود و خواب نیستند.

🔸در تمام مکاتب عرفانی دنیا و فرق ضاله، خواب و مکاشفه نقشی اساسی در سلوک عرفانی و انحراف ایفا می‌کند.←اما در عرفان اهل بیت علیهم‌السلام، خواب و شهود هرگز نشانه ای برای حقانیت فرد یا درجه بندی ایمان انسان ها نیست.

🔹رویای صادقه نیز یک نوع آینده نگری و غیب گویی است و از بالاترین درجات رویا محسوب می شود.←فرعون که در ادبیات قرآنی، نماد خباثت و شرارت و تکبر و تجلی انسانی شیطان بر زمین است، اما با کمال تعجب خداوند رویای صادقه را به وی عطا می‌نماید تا نشان دهد این تخیلات دیداری هیچ ارتباطی به حقانیت صاحبش ندارد. موارد دیگری هم مانند هم سلولی های حضرت یوسف علیه السلام هستند که مشرک بودند اما رویای صادقه دیدند.

🔸روایت جالبی در کتاب معتبر بصائر الدرجات مرحوم صفار وارد شده است مبنی بر اینکه:
🔖یکی از صوفیان اهل سنت در زمان امام صادق علیه السلام «وَ كَانَ مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِه‏» از عابدترین زاهدان زمان بود و حتی خلیفه را هم موعظه می‌کرد. این صوفی مانند دیگر عرفا، شهود گرا بوده و خواب های زیادی می‌دید تا اینکه از تسنن وارد مذهب حقه تشیع می‌شود لکن دیگر خواب نمی‌بیند! پس نزد امام صادق علیه السلام آمده و می‌پرسد چرا از وقتی شیعه شدم دیگر خواب نمی‌بینم؟ حضرت این جمله مهم و طلائی را در پاسخ وی فرمودند:

🔸 فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا رَسَخَ فِي الْإِيمَانِ رُفِعَ عَنْهُ الرُّؤْيَا.
#ترجمه : زمانی که ایمان در مومن ریشه دار و با ثبات گردد، خواب از او برداشته می‌شود.

📔 بصائرالدرجات ج‏1، ص: 275

🔚 عمل به همین یک روایت و تدبر در آن ، سبب شناخت عرفان حق از باطل و مکاتب ضاله از #فرقه_ناجیه می‌شود.
متأسفانه حجم زیادی از کتب شرح حال عرفا و صوفیه و احوالات بزرگان فرق ضاله ، به شهود و خواب اختصاص دارد و مردم همواره دنبال این مسائل هستند درحالیکه امام طبق این روایت شریف به آنها می‌فرماید:
ایمان والا و راسخ، رویا و شهود را بر می‌دارد و دنبال این مسائل نباشید.

🔻اگر خواب دیدن و‌ شهود(دیدن برخی امور در بیداری) می‌توانند واقعیت های امور جهان را به عیان مشاهده کنند، چرا این همه اختلافات و تضادها هیچگاه از بین نمی‌رود؟ چرا تا به حال نشده است که عارف یک دین، بطلان مذهب خود را شهود کند؟ چرا عرفای ادیان و فِرق دیگر، حقانیت آیین اسلام را شهود نمی‌کنند؟ چرا همه انسانها مدام حقانیت راه و روش خود را شهود می‌کنند یا خواب می‌بینند؟!!!
بالاخره تثلیث مسیحیت حق است یا توحید یهود؟ شانکارا راست می‌گوید یا ابن عربی؟
آقای سید علی قاضی به حقیقت رسیده بود یا تمام فقهای شیعه؟ فقها و مجتهدین شیعه مصاب به واقع اند یا شیخیه و ... ؟ اختلاف توحیدی مرحوم طباطبایی با شاگردش آقای حسینی طهرانی چرا رفع نشد؟ (درحالیکه شاگرد عقیده استادش را شرک می دانست و ایضا استادش عقیده شاگرد را)
... و هزاران سوال دیگر در باب اختلافات مبنایی و اصولی، که انسان را به یک پاسخ می‌رساند و آن اینکه:

🔻هر کس بر اساس عقیده و دیدگاه و  ذهنیت‌های خود و القائات #خواب می‌بیند ، و آنچه در شهود و رویا رخ می‌دهد چیزی بیشتر از انعکاس عینی معتقدات‌ فرد نیست که در قالب کشف و شهود و خواب جلوه‌ می‌کند و فرد نظرات شخصی خود را در اموری مانند خواب و بیداری(مکاشفه) رویت می‌کنند.
از این روست که شیعه به عدم حجیت خواب اذعان دارد و مبانی اعتقادی شیعه مبتنی بر عقل و فطرت است نه شهود و خواب!



@borrhan
#ابوبکر_شناسی (۵۶)
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)

💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادی‌الثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوق‌العاده خواندنی

🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیده‌تر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلاف‌های فراوان و همکاری‌های بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمی‌شناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیق‌تر بررسی گردد.

🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هر‌یک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونه‌ای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به خلافت برسد؛

←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.

به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیک‌تر می‌کرد وجود #بنی_امیه‌ ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.

🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود می‌گوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه می‌گوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!

در همین راستا عمر آرزو می‌کرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان می‌دهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید می‌نماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری می‌توانست به خلافت برسد.

به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بی‌مایگی تمام زندگی‌اش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره می‌کند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر می‌شود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن می‌گوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید می‌کنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.

-----------

۱- شرح نهج‌البلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸

«1⃣»
#خواب (۱۱۶)
#علمای_صالح (۱۱۰)
#نقد_مدعی_یمانی (۱۰۱۵)


خواب علامه حلی هم حجت نیست.

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#مقدمه :
علامه حلّی (۶۴۸-۷۲۶ق) فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم قمری. وی بیش از ۱۲۰ کتاب در رشته‌های مختلف علمی مثل فقه، کلام، تفسیر، منطق، اصول، و رجال نگاشته که برخی از آنها جزو منابع تدریس و تحقیق در حوزه‌های علمیه شیعه است. علامه حلی دارای نقش مهمی در گسترش فقه شیعه دانسته می‌شود، وی مبانی کلامی و اعتقادی شیعه را با تکیه بر مبانی عقلی تبیین کرد.
استاد ما علامه شیخ محمدرضا جعفری ره در مقام نشان دادن عظمت علمی علامه حلی می‌فرمود در بین علمای شیعه لقب «آیة الله» تنها باید برای یک نفر به کار رود؛ که مرحوم علامۀ حلی است.

🔻حال با این مقدمه به این فراز از زندگانی ایشان توجه کنید: صاحب کتاب ریاض العلما در ج۱ ص۳۶۵ در شرح حال علامه حلی می‌نویسد:

«روزی علامه حلی در مسجد نشسته بود و مشغول تدریس بود. ناگهان دیوانه ای وارد مسجد شد و ایشان به علت اینکه در احادیث صحیحه ای آمده است که نباید اجازه داد دیوانه وارد مسجد شود، به خاطر آن که مبادا به مسجد بی احترامی کند لذا دستور فرمود تا اورا از مسجد بیرون کنند.

مرحوم علامه شب در عالم #رؤیا دید که شخصی به او اعتراض می‌کند که چرا دیوانه را از مسجد بیرون کردی و فردای آن شب در مسجد دوباره همان دیوانه وارد می‌شود ومرحوم علامه مجددا دستور می دهد که او را با آرامی یبرون کنند.

در شب دوم و سوم به همین ترتیب خواب می‌بیند که نباید آن دیوانه را از مسجد بیرون کند ولی در عین حال او همه روزه موقع درس، وقتی می‌بیند که آن دیوانه وارد مسجد شده دستور می‌فرماید که او را بیرون کنند.

بالأخره در شب چهارم در عالم رؤیا باز همان شخص را می بیند که به او می گوید:
چرا با آنکه من مکرر تو را از بیرون کردن آن دیوانه نهی کرده ام باز هم او را بیرون می‌کنی؟

🔸مرحوم علامه می‌گوید: اگر هزار مرتبه هم شما مرا در #خواب نهی کنی، من او را برای هزار و یکمین مرتبه از مسجد بیرون می کنم، زیرا خواب حجیت ندارد ولی آن روایاتی که در مورد کراهت ورود دیوانه به مسجد وارد شده، از نظر من معتبر است.
در آن هنگام آن شخص در عالم خواب از مرحوم علامه حلی تقدیر می‌کند
.


پی‌نوشت: علامه حلی رضوان الله علیه بزرگترین شخصیت علمی شیعه در قرن هشتم هجری با آن عظمت مقام ، خواب خود را در یک امر مکروه حجت نمی‌داند!
حال بنگرید اوج حماقت کسانی را در دوران ما به ادعای خواب یک بصری گمنام که در فیسبوک پیغام و‌ پسغام می‌گذارد و می‌گوید در خواب فهمیدم پسر امام زمان هستم ، آخرت خود را به باد دادند و اصل دین را تغییر دادند و‌ بیست و چهار امامی شدند!!!

احمدبصری یک مهندس شهرسازی است که از دانشگاه ضعیف بصره عراق آنهم با نمره متوسط فارغ التحصیل شد! و سپس در حوزه در حالیکه به گفته اساتیدش نه تنها ذهن ضعیفی داشته که اخلاق هم نداشته و دست به زن هم داشته!! مشغول به تحصیل شد! و در نهایت به خاطر اشتغال به سحر و جادو از حوزه هم اخراج شد!!!

الحق که جهنم جایگاه افراد بی‌عقل است!


@borrhan
#خواب (۱۲۳)
#نقد_تصوف (۶۱۴)
#نقد_فرقه_گنابادی (۳۰)

⁉️آیا می‌دانستید یکی از راههای جذب افراد به تصوف : خواب و تجسم اوهام است؟؟

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#مقدمه : صوفیان در اثر اشتغال فراوان تمرکز روی يك موضوع و تكرار آن در مغز و لسان، آن شیء را كم كم در خارج می.بینند، به اين معنى كه در برابر ديدگان آنها مجسم می‌شود؛
←معمولاً اقطاب صوفیه یکی از اذکار غیر ماثور را با آداب خاصی، به مرید آموزش می‌دهند و می گویند:
«درحالیکه قیافه من (قطب) را در ذهن آورده‌ای، روزانه باید چندین ساعت رو به قبله نشسته و این ذکر را تکرار کنی.»

🔺به عنوان مثال :
لقب طریقتی قطب پیشین فرقه نعمت اللهیه گنابادیه ، نورعلی تابنده ، مجذوب علیشاه بود. در این فرقه به بعضی از مریدان خود تصویر مجذوب علیشاه را می‌دهند و به او می‌گویند :
هر روز چندین هزار مرتبه ذکر «یا مجذوب» را در حالیکه صورت و قیافه مجذوب علیشاه را در ذهن خود مجسم کرده ای، تکرار کن .

مرید غافل نیز بعد از گذشت چندین ماه از انجام این تمرین، به اندازه‌ای روی این موضوع تمرکز و تلقین کرده است که وقتی چشم باز می کند همه چیز را مانند صورت مرشد خود (یعنی مجذوب علیشاه) مکاشفه و شهود می‌کند و بعد از اینکه خوب مرید را در حرص دیدن قطب فرو بردند می‌گویند: وقت این رسیده که با امام خود دیدن کنی!

هنگامی که او را نزد قطب فرقه می‌برند دیگر دست از پا گم کرده ناخودآگاه در برابر او به سجده می‌افتد زیرا در این مدت تمام فکر و زندگی او شده بود مجذوب علشاه و با دیدن او به خواسته و آرزوی دیرینه خود می‌رسد!

همچنین، مريد ساده لوح در آغاز كار، به علت تبلیغات هم مسلک های خود ، معتقد مى‌شود كه بايد بوسيله خواب و رؤيا، مرشد و راهنماى حقيقى را پيدا كرد روز به روز اين موضوع در فكر او قوت پيدا مى‌كند و هميشه منتظر است كه در عالم خواب، جمال آن مرشد را زيارت كند! البته چنين كسى غالبا اشخاصى را در نظر خودش براى اين منصب كانديد كرده است و اگر هم تعيين نكرده باشد، حدود مشخصات او را از جهاتى در نظر مى‌گيرد، و اگر اهل رياضت هم شده باشد در اثر انحراف مزاج از تعادل طبيعى، قدرت تخيل او زيادتر مى‌گردد، تلقينهاى اين و آن نيز در او اثر مى‌گذارد.

🔻اما باید دانست که موضوع تجسم اوهام يكى از پديده هاى مورد بحث در علم روان شناسى است و بسيارى از مردم مكرر آن را در مدت زندگى خود تجربه كرده‌اند.
حالات مزاجى انسان هم تأثير فراوانى در اين قسمت دارد؛ يعنى بر اثر انحراف مزاج از حالت تعادل طبيعى ـ بواسطه رياضتهاى شاقه يا بيماريها و يا پيش آمدهاى ناگوار و نظاير آن ـ موضوع تجسم خيال، تقويت پيدا كرده و اوهام به طور آسانترى صورت خارجى به خود مى‌گيرند.

🔻مخصوصاً حالات مزاجى، رابطه مستقيمى با وضيعت خواب و رؤيا دارد، به حدى كه اطباى قديم و فلاسفه طبيعى، مشاهده برف و امثال آن را در خواب دليل بر كم شدن حرارت غريزى و غلبه سردى بر مزاج، و ديدن باران را دليل بر زيادى رطوبت و غلبه آن بر مزاج مى‌گرفتند، همچنين ديدن آتش و شعله هاى قوى و حمامهاى گرم را شاهد بر استيلاى حرارت بر مزاج و بالا رفتن آن از درجه طبيعى دانسته اند؛ بر اثر همين موضوع، اطباى قديم براى تشخيص بيماريها از وضعيت خوابهاى بيمار نيز استفاده مى‌كرده‌اند.

مرید غافل، هنگامى كه وارد صحنه خانقاه مى‌شوند، افكار گوناگونى در برابر مغز او رژه مى‌روند. مجلس شروع مى‌شود، خواندن اشعار مثنوى يا غير آن با آن آهنگهاى مخصوص آغاز مى‌گردد و در اثر شنيدن مطالب ذوقى و نشاط آور كه با آن آهنگها سروده مى‌شود، فكر او تخدير شده و روح، حالت تعادل طبيعى خود را از دست ميدهد؛

🔻در اثر تلقينات قبلى و گفتگوهايى كه در آن مجلس مى‌شود، اين حالت تأييد شده و سالك يك حالت انبساط و فرح كه با رخوت و سستى اعصاب توأم است در خود حس مى‌كند. گاهى اوقات هم ممكن است در اثر شدت فرح و انبساط مغز، كاملا تحريك شده و به اصطلاح خودشان حالت «جوش و خروش» و «رقص» دست دهد!..... در اين هنگام اذكار يا اشعار دسته جمعى شروع مى‌شود و روى آهنگ مخصوصى مرتبا تكرار مى‌گردد و بر اثر آن، انحراف روح از حالت طبيعى بيشتر شده و قوه عاقله كاملا تخدير مى‌گردد و ميدان را براى فعاليت قوه وهميّه خالى مى‌كند.

🔻از سوى ديگر كثرت تكرار ذكر يا شعر، يك حالت خستگى توأم با حرارت و جوش و خروش ايجاد كرده و مرتباً نيروى توّهم را تقويت مى‌كند، رياضتهاى سابقه هم، كار خود را كرده و زمينه را براى فعاليت قوه خيال مهيا كرده است، و دائماً منتظر است تا حادثه اى اتفاق بيفتد و مناظرى كشف شود.

🔴 تمام اين موضوعات دست در دست هم مى‌دهند تا اینکه موفق می‌شوند مرید بى چاره را ، كه به اسم عرفان و دین و سلوک الی الله به سمت خود جذب کرده اند، در چاه فرو ببرند.


❗️در انتها فیلمی از مجلس صوفیان پاکستان الحاق می‌شود..(سنی مذهبند و‌ از فرقه سیفیه)

@borrhan
#منجی
#حدیث_منزلت

نام و اوصاف امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتب مقدس یهودیت و مسیحیت

#مقدمه : در دسته ای از روایات اسلامی چنین آمده است که کتب انبیای پیشین برای حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) اسماء و توصیفات مختلفی ذکر کرده اند. از جمله اسماء حیدر و هیدار و الیا و ایلیا ..
←در لینک‌های زیر با بررسی برخی منابع اهل کتاب از جمله تورات ، مزامیر داوود ، کتاب اشعیای نبی و اناجیل به اثبات این مطلب پرداخته شده است↓↓
https://t.me/borrhan/50864
https://t.me/borrhan/50876
https://t.me/borrhan/50885
https://t.me/borrhan/50896
https://t.me/borrhan/50905
https://t.me/borrhan/50922
https://t.me/borrhan/50935
https://t.me/borrhan/50946
https://t.me/borrhan/50959
https://t.me/borrhan/50968
https://t.me/borrhan/50984
https://t.me/borrhan/50998
https://t.me/borrhan/51013
https://t.me/borrhan/51027
https://t.me/borrhan/51091
https://t.me/borrhan/54019
https://t.me/borrhan/54041
https://t.me/borrhan/54050
https://t.me/borrhan/54056?single
https://t.me/borrhan/54064?single
https://t.me/borrhan/54082
https://t.me/borrhan/54089
https://t.me/borrhan/54094
https://t.me/borrhan/57462

در لینک‌های زیر نیز شباهت های حضرت هارون نبی علیه‌السلام و امیرالمومنین علیه‌السلام با استناد به کتب مقدس و قرآن مجید ارائه شده است↓↓
https://t.me/borrhan/52124
https://t.me/borrhan/52194
https://t.me/borrhan/52195
https://t.me/borrhan/52323
https://t.me/borrhan/55339?single
https://t.me/borrhan/55347?single

🔻به علاقمندان پیشنهاد میشود این مطالب را استخراج کرده و به نشر آن در کانالها و گروههای خود به مناسبت نزدیک شدن به ۱۳/رجب همت گمارند.
#حدیث_منزلت (۸۰)
#منجی (۳۵۶)
#نقد_یهودیت (۴۵)

شباهت‌های جالب توجه امیرالمومنین علیه‌السلام با هارون نبی بنا بر کتب مقدس یهود و نصارا↓↓
←تداوم تفکر سامری در بنی اسرائیل و تناقض گویی کتاب مقدس درباره هارون نبی

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

یادآوری : در قسمت قبل «زعامت دینی امیرالمومنین و ذریه امیرالمومنین و هارون و آل هارون علیهم‌السلام را با استناد به منابع غیرشیعی اثبات نمودیم»

#مقدمه : اینکه امیرالمومنین علیه‌السلام از سوی رسول الله صلی‌الله علیه و آله مأمور به صبر و حفظ اصل امت ایشان بودند را در مباحث ایام فاطمیه ذیل هشتک #دستور_به_صبر مفصلا کار کرده‌ایم‌، و همچنین ظلم و غدر امت در حق اهل بیت علیهم السلام و اهانت‌ها به ایشان را ذیل هشتک #روابط بررسی کرده‌ایم ، و این جسارات به آل الرسول در مکتب مخالفین ادامه یافت.... با این مقدمه شباهتی دیگر را پی می‌گیریم:

⚠️ نسبت بت تراشی و اضلال به حضرت هارون علیه‌السلام!

🔻کتاب خروج، باب ۳۲ : بند ۱ _ ۶
«چون قوم دیدند فرود آمدن موسی از کوه به درازا کشید، ِگرد هارون جمع شده گفتند: «بیا برای ما خدایان بساز تا پیش روی ما بروند. زیرا نمیدانیم بر سر این مرد، موسی، که ما را از سرزمین مصر بیرون آورد، چه آمده است.»
هارون در پاسخ گفت: «گوشواره‌های طلا را که در گوش زنان و پسران و دخترانتان است، به در آورده، نزد من آورید.» پس همۀ قوم گوشواره‌های طلا را از گوشهایشان به در آورده، نزد هارون بردند. هارون آن را از دست ایشان گرفته، با قلم شکل داد و به صورت گوساله‌ای ریخته شده درآورد. آنگاه ایشان ممگفتند: »ای اسرائیل، اینها هستند خدایان تو که تو را از سرزمین مصر بیرون آوردند.» هارون چون این را دید، مذبحی در برابر آن گوساله بنا کرد و اعلام؟ نمود: «فردا جشنی برای خداوند خواهد بود.» پس قوم سحرگاهان برخاستند و قربانی‌های تمام‌‌ سوز و قربانی‌های رفاقت تقدیم کردند. سپس به خوردن و نوشیدن نشستند و به جهت لهو و لعب به پا خاستند.»
https://bible.com/bible/118/exo.32.1-6.NMV

🔻و نیز : کتاب خروج ، باب ۳۲ : بند ۲۵
«چون موسی دید که قوم افسارگسیخته شده‌اند زیرا هارون آنها را واگذاشته بود تا افسار بگسلند و مضحکه دشمنان شوند،»
https://bible.com/bible/118/exo.32.25.NMV

🔻اما مزامیر هم که مورد قبول اهل کتاب است در  باب ۱۰۶ : بند ۱۶ _ ۲۱ درباره هارون نبی و ماجرای گوساله زرین ماجرا را به گونه‌ای دیگر بیان میکند(تصویر الحاقی) و گزارش میکند منحرفین از بنی اسرائیل بر حضرت موسی و هارون علیهماالسلام حسد برده و طغیان کردند. سپس در ادامه از ساخته شدن گوساله زرین به دست بنی اسرائیل سخن گفته شده:

«در اردوگاه بر موسی حسد بردند، و بر هارون، مقدس خداوند. پس زمین دهان میانِ جمع گشود و داتان را فرو برد، و جماعتِ اَبیرام را پوشانید. آتش در ایشان زبانه کشید و شعله‌ها شریران را سوزانید. در حوریب گوساله‌ای ساختند، و بُتِ ریخته شده را پرستش کردند؛ جلال خود را معاوضه کردند، با شمایل گاوی علفخوار! خدا را که نجا‌ت‌دهندۀ ایشان بود از یاد بردند، او را که کارهای عظیم در مصر کرده بود؛»
https://bible.com/bible/118/psa.106.16-21.NMV

در اینجا :
- موسی و هارون علیهماالسلام یک سو هستند و دشمنان ایشان در سوی دیگر.
- هارون به قداست توصیف شده و بت تراشی به او نسبت داده نشده است.
- علاقه به سنت مشرکان ، از جمله پرستش گوساله زرین ، در قلب بنی اسرائیل رسوخ کرده و به اشکال گوناگون آشکار شد؛ از جمله درباره بعد از رحلت سلیمان علیه‌السلام پرستش گوساله زرین گزارش شده است. و این بار هم گوساله طلایی همان خدایی معرفی می‌شود که بنی اسرائیل را از مصر بیرون آورد؛
این نشانگر تداوم فرهنگی انحرافی در قلوب آن قوم است. از جمله ببینید↓↓

🔻کتاب اول پادشاهان ، باب ۱۲ : بند ۲۶ _ ۲۸ :
«و یِرُبعام در دل خود گفت: «حال سلطنت به خاندان داوود بر خواهد گشت. اگر این قوم همچنان برای تقدیم قربانی به خانۀ خداوند در اورشلیم بروند، همانا دلهایشان دیگر بار به سوی سرورشان رِحُبعام، پادشاه یهودا، بر خواهد گشت، و مرا خواهند کشت و به سوی
رِحُبعام، پادشاه یهودا بازگشت خواهند کرد.» پس پادشاه مشورت کرده، دو گوسالۀ زرین ساخت و به قوم گفت: «رفتن به اورشلیم برای شما زحمت است. هان، خدایان شما، ای اسرائیل، که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردند!»
https://bible.com/bible/118/1ki.12.26-28.NMV


@borrhan
@hekmatenabavi