🔰#صورتجلسه #نشستقضائی
🔸 #لزوم جلبنظر #کارشناس با وجود #اقرار
🔹آیا با وجود اقرار، #جلبنظرکارشناسی در امور تخصصی #اجباری است؟ اگر بین اقرار و #نظرکارشناسی تناقض باشد، #تکلیف چیست؟
✅ نظر #اقلیت
نمیتوان #اصل را بر #صحت نظر کارشناسی گذاشت، اگر دلیل دیگری وجود داشته باشد مانند اقرار همراه با #قرائن کافی است و به نظر میرسد #ارجاع موضوع به کارشناسی ضروری نیست.
✳️ نظر #اکثریت
در جایی که موضوع #پرونده یک بحث تخصصی است و نیاز به بررسیتخصصی دارد، اخذ نظر کارشناسی اجباری است مانند موارد #ارش که #قانونگذار به صراحت به جلب نظریه #پزشکی.قانونی تأکید کرده است و از همین قبیل است مواردی که طرف #خسارت به خاطر معیوب بودن بذر #ادعا میکند، در این مورد نیز #احراز #تقصیر، ملاکعمل است و خارج از #تخصص #قاضی و #طرفین است و همچنین در تصادفات نظر کارشناسی اجباری است. اما در #جعل یا اقرار متهم، یعنی درصورتیکه درخصوص جعل متهم اقرار دارد و قرائن هم در این زمینه است، نیازی به اخذ نظر از کارشناسی نیست، یعنی باید مصداقی عمل کرد و در هر پرونده به طور مصداقی ارزش اقرار و کارشناس را در نظر گرفت.
✍ نظر #هیئتعالی
#ارزیابی و اعتبار #دلایل از جمله اقرار، همانگونه که در ماده ۱۲۷۶ #قانونمدنی تصریح شده و ماده ۱۲۷۷ #قانون مرقوم نیز از #اقرارفاسد یا مبنی بر #اشتباه یا #غلط پس از #اثبات ادعای #مقر یاد کرده، برعهده #قاضی است. درصورتیکه وی نظر کارشناس را صائب و متقن تشخیص و اقرار را #خلافواقع یا ناشی از اشتباه مقر تشخیص دهد، میتواند #بطلان اقرار و صائب بودن کارشناسی را در جهت به #یقین رسیدن #علم خودش در قضیه، مورد #استدلال و #استناد قرار دهد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 #لزوم جلبنظر #کارشناس با وجود #اقرار
🔹آیا با وجود اقرار، #جلبنظرکارشناسی در امور تخصصی #اجباری است؟ اگر بین اقرار و #نظرکارشناسی تناقض باشد، #تکلیف چیست؟
✅ نظر #اقلیت
نمیتوان #اصل را بر #صحت نظر کارشناسی گذاشت، اگر دلیل دیگری وجود داشته باشد مانند اقرار همراه با #قرائن کافی است و به نظر میرسد #ارجاع موضوع به کارشناسی ضروری نیست.
✳️ نظر #اکثریت
در جایی که موضوع #پرونده یک بحث تخصصی است و نیاز به بررسیتخصصی دارد، اخذ نظر کارشناسی اجباری است مانند موارد #ارش که #قانونگذار به صراحت به جلب نظریه #پزشکی.قانونی تأکید کرده است و از همین قبیل است مواردی که طرف #خسارت به خاطر معیوب بودن بذر #ادعا میکند، در این مورد نیز #احراز #تقصیر، ملاکعمل است و خارج از #تخصص #قاضی و #طرفین است و همچنین در تصادفات نظر کارشناسی اجباری است. اما در #جعل یا اقرار متهم، یعنی درصورتیکه درخصوص جعل متهم اقرار دارد و قرائن هم در این زمینه است، نیازی به اخذ نظر از کارشناسی نیست، یعنی باید مصداقی عمل کرد و در هر پرونده به طور مصداقی ارزش اقرار و کارشناس را در نظر گرفت.
✍ نظر #هیئتعالی
#ارزیابی و اعتبار #دلایل از جمله اقرار، همانگونه که در ماده ۱۲۷۶ #قانونمدنی تصریح شده و ماده ۱۲۷۷ #قانون مرقوم نیز از #اقرارفاسد یا مبنی بر #اشتباه یا #غلط پس از #اثبات ادعای #مقر یاد کرده، برعهده #قاضی است. درصورتیکه وی نظر کارشناس را صائب و متقن تشخیص و اقرار را #خلافواقع یا ناشی از اشتباه مقر تشخیص دهد، میتواند #بطلان اقرار و صائب بودن کارشناسی را در جهت به #یقین رسیدن #علم خودش در قضیه، مورد #استدلال و #استناد قرار دهد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔰 #فقه، #قانون و #کرونا
#قانوناساسی به عنوان یک #میثاقملی #حقوق و تکالیفی را برای #ملت و #دولت به معنای عام مشخص نموده که هر کدام به فراخور #شرایط و موضوع #مکلف به #تبعیت و رعایت حقوق و #تکالیف مربوطه در چارچوب #مقرر میباشند و نیل به اهداف و از جمله پیروزی بر #ویروسکرونا همکاری همزمان مردم و دولت را با هم و در کنار هم میطلبد و عدمهمکاری و یا کوتاهی هر کدام از مردم و دولت حکایت همان سوراخ کردن کشتی توسط یک شخص میباشد. از قابلیتهای برخی #قوانینموضوعه و برخی موازین غنی فقهی حتی در این شرایط حساس میتوان جهت ضمانتاجرای #موازینعلمی و بهداشتی و #سلامتعمومی حسب مورد و به فراخور بحث بهرهبرداری کرد و در تصمیمگیریهای اداری و حقوقی و #کیفری این قابلیتها را به کار گرفت. بهعنوانمثال به این موارد میتوان #استناد و اشاره کرد. (صرفنظر از برخی اختلافاتعلمی و اصولی)
۱. در #فقه قاعدهای وجود دارد که میگوید #کلماحکمبهالعقل #حکمبهالشرع و #کلماحکمبهالشرع حکمبهالعقل یعنی هر چه که #عقل #حکم کند #شرع هم به آن حکم میکند و هر چه شرع به آن حکم کند عقل هم به آن حکم میکند که به این مطلب ملازمه بین حکم عقل و شرع می گویند.
۲. #منابعفقهشیعه عبارتند از قرآن و #سنت و #اجماع و عقل که با مراجعه به هر کدام رعایت مسائلبهداشتی و معنوی در کنار هم توصیه شده است با تاکید بر اینکه از دیدگاه فقهایامامیهعقل در کنار #کتاب و سنت منبع مستقلی می باشد.
۳. اگر مساوی از مساوی انجام کاری را بخواهد به آن خواهش میگویند و اگر درجه پایین از درجه بالا چیزی بخواهد به آن استدعا می گویند و اگر درجه بالا از پایین چیزی بخواهد به آن #امر میگویند و باید بررسی کرد در مراحل مختلف بیماریواگیر از جمله ویروسکرونا کدام مرحله و چگونه و به چه نحو طی گردیده و بر اساس معیارهای مذکور نسبت به تعیین #حق و #تکلیف و #مسوولیت اقدام نمود.
۴. #قاعدهاهمومهم یعنی اگر دو حکم باشد که هر دو #واجب باشند به نحوی که یکی مهم و دیگری مهمتر باشد و نتوان هر دو را انجام داد عقل میگوید باید حکم مهمتر را انجام داد که در این شرایط حفظ #جان و #سلامتی عموم مهمتر است که مورد تاکید نیز قرار گرفته است و ارکانمسوولیت در اینخصوص حسب مورد قابلبررسی میباشد.
۵. اعمالی که احتمال #حرام بودنش وجود دارد را باید اجتناب کرد و این مهم از مفهوم #آیهتهلکه که بیان می کند #ولاتلقوابایدیکمالیالتهلکه قابلاستنتاج است
۶. یکی از موارد بیان شده در #اصولفقه #بنایعقلا و آن رفتاری است که به طور مستمر از همه عقلای جهان بروز می کند مثلا عقلا درمورد کارهایی که #علم و تخصصی ندارند به #متخصص و #خبره #رجوع میکنند و رجوعکردن افراد به متخصص و کارشناس #سیرهعقلا و #حجت است و امور پزشکی و رعایت نکات اعلامی از سوی #وزارتبهداشت درخصوص ویروسکرونا مصداقی از این موضوع است.
۷. #قاعدهتحذیر یا هشدار به این معنا که اگر کسی قبل از انجام دادن کاری هشدارهای لازم را بدهد و شرایط مربوط به هشدار را رعایت کند ولی شنونده به #هشدار توجه نکند و به علت مذکور مشکلی پیش آید هشداردهنده مسوولیتی ندارد
۸. #قاعدهاقدام به آن معنا که شخصی با توجه و آگاهی و با #اراده عملی را انجام دهد که موجب ورود #زیان توسط دیگران به او شود مسوولیتی بر عهده واردکننده زیان نخواهد بود.
۹. مباحث فراوان دیگر از جمله #ذرایع و #ذیالمقدمه و حکم عقلی و #عرف و #قاعدهلاضرر و #قبحعقاببلابیان و بسیاری امور دیگر فقهی و اصولی نیز حسب مورد میتواند مورد استناد و #استدلال قرار گیرد.
۱۰. قانوناساسی و برخی #قوانینعادی و آییننامهها به شرح #وظایف و تکالیف و حقوق متولیان مربوطه تصریح دارد و نحوه و چگونگی و ضمانتهایاجرایی به فراخور موضوع و شرایط تعیین گردیده است.
۱۱. #قانوناجازهالحاقدولتایرانبهسازمانبهداشتجهانی موازینی را پیشبینی نموده است.
۱۲. ماده ۲۲ #قانونطرزجلوگیریازبیماریهایواگیردار بیان نموده اشخاصی که مانع اجرای #مقرراتبهداشتی شوند یا در اثر #غفلت باعث انتشار یکی از بیماریهایواگیر میشوند به #حبس و #جزاینقدی #محکوم می شوند 👇👇👇👇
#قانوناساسی به عنوان یک #میثاقملی #حقوق و تکالیفی را برای #ملت و #دولت به معنای عام مشخص نموده که هر کدام به فراخور #شرایط و موضوع #مکلف به #تبعیت و رعایت حقوق و #تکالیف مربوطه در چارچوب #مقرر میباشند و نیل به اهداف و از جمله پیروزی بر #ویروسکرونا همکاری همزمان مردم و دولت را با هم و در کنار هم میطلبد و عدمهمکاری و یا کوتاهی هر کدام از مردم و دولت حکایت همان سوراخ کردن کشتی توسط یک شخص میباشد. از قابلیتهای برخی #قوانینموضوعه و برخی موازین غنی فقهی حتی در این شرایط حساس میتوان جهت ضمانتاجرای #موازینعلمی و بهداشتی و #سلامتعمومی حسب مورد و به فراخور بحث بهرهبرداری کرد و در تصمیمگیریهای اداری و حقوقی و #کیفری این قابلیتها را به کار گرفت. بهعنوانمثال به این موارد میتوان #استناد و اشاره کرد. (صرفنظر از برخی اختلافاتعلمی و اصولی)
۱. در #فقه قاعدهای وجود دارد که میگوید #کلماحکمبهالعقل #حکمبهالشرع و #کلماحکمبهالشرع حکمبهالعقل یعنی هر چه که #عقل #حکم کند #شرع هم به آن حکم میکند و هر چه شرع به آن حکم کند عقل هم به آن حکم میکند که به این مطلب ملازمه بین حکم عقل و شرع می گویند.
۲. #منابعفقهشیعه عبارتند از قرآن و #سنت و #اجماع و عقل که با مراجعه به هر کدام رعایت مسائلبهداشتی و معنوی در کنار هم توصیه شده است با تاکید بر اینکه از دیدگاه فقهایامامیهعقل در کنار #کتاب و سنت منبع مستقلی می باشد.
۳. اگر مساوی از مساوی انجام کاری را بخواهد به آن خواهش میگویند و اگر درجه پایین از درجه بالا چیزی بخواهد به آن استدعا می گویند و اگر درجه بالا از پایین چیزی بخواهد به آن #امر میگویند و باید بررسی کرد در مراحل مختلف بیماریواگیر از جمله ویروسکرونا کدام مرحله و چگونه و به چه نحو طی گردیده و بر اساس معیارهای مذکور نسبت به تعیین #حق و #تکلیف و #مسوولیت اقدام نمود.
۴. #قاعدهاهمومهم یعنی اگر دو حکم باشد که هر دو #واجب باشند به نحوی که یکی مهم و دیگری مهمتر باشد و نتوان هر دو را انجام داد عقل میگوید باید حکم مهمتر را انجام داد که در این شرایط حفظ #جان و #سلامتی عموم مهمتر است که مورد تاکید نیز قرار گرفته است و ارکانمسوولیت در اینخصوص حسب مورد قابلبررسی میباشد.
۵. اعمالی که احتمال #حرام بودنش وجود دارد را باید اجتناب کرد و این مهم از مفهوم #آیهتهلکه که بیان می کند #ولاتلقوابایدیکمالیالتهلکه قابلاستنتاج است
۶. یکی از موارد بیان شده در #اصولفقه #بنایعقلا و آن رفتاری است که به طور مستمر از همه عقلای جهان بروز می کند مثلا عقلا درمورد کارهایی که #علم و تخصصی ندارند به #متخصص و #خبره #رجوع میکنند و رجوعکردن افراد به متخصص و کارشناس #سیرهعقلا و #حجت است و امور پزشکی و رعایت نکات اعلامی از سوی #وزارتبهداشت درخصوص ویروسکرونا مصداقی از این موضوع است.
۷. #قاعدهتحذیر یا هشدار به این معنا که اگر کسی قبل از انجام دادن کاری هشدارهای لازم را بدهد و شرایط مربوط به هشدار را رعایت کند ولی شنونده به #هشدار توجه نکند و به علت مذکور مشکلی پیش آید هشداردهنده مسوولیتی ندارد
۸. #قاعدهاقدام به آن معنا که شخصی با توجه و آگاهی و با #اراده عملی را انجام دهد که موجب ورود #زیان توسط دیگران به او شود مسوولیتی بر عهده واردکننده زیان نخواهد بود.
۹. مباحث فراوان دیگر از جمله #ذرایع و #ذیالمقدمه و حکم عقلی و #عرف و #قاعدهلاضرر و #قبحعقاببلابیان و بسیاری امور دیگر فقهی و اصولی نیز حسب مورد میتواند مورد استناد و #استدلال قرار گیرد.
۱۰. قانوناساسی و برخی #قوانینعادی و آییننامهها به شرح #وظایف و تکالیف و حقوق متولیان مربوطه تصریح دارد و نحوه و چگونگی و ضمانتهایاجرایی به فراخور موضوع و شرایط تعیین گردیده است.
۱۱. #قانوناجازهالحاقدولتایرانبهسازمانبهداشتجهانی موازینی را پیشبینی نموده است.
۱۲. ماده ۲۲ #قانونطرزجلوگیریازبیماریهایواگیردار بیان نموده اشخاصی که مانع اجرای #مقرراتبهداشتی شوند یا در اثر #غفلت باعث انتشار یکی از بیماریهایواگیر میشوند به #حبس و #جزاینقدی #محکوم می شوند 👇👇👇👇
🔰حاکمیت قانون یا حاکمیت بهوسیلۀ قانون
✍ عیسیامینی؛
۲۹ اسفندماه ۱۳۹۸
شنیده میشود #پیشنویس آییننامۀ جدید قوۀقضاییه بر لایحۀقانونیاستقلالکانونوکلایدادگستری مصوب ۱۳۳۱ تدوین شد...!
لذا بر آن شدم یادداشتی برای مهمترین ویژگی حکومتهایمردمسالار که #حکمرانیقانون است بنویسم؛ زیرا #حاکمیتقانونْ ملاک اصلی توسعۀملی و حدود تحقق #دموکراسی در یک کشور است.
حکمرانی #قانون برخاسته از تحدید #قدرتسیاسی پس از سیر تاریخی مطالبهگری و تحکیم #مردمسالاری است. در اینصورت، تصمیمات براساس سلیقه، عدمقابلیتپیشبینی و ارادۀفردی اتخاذ نمیشود.
#حکمرانیخوب، #حکومتخردجمعی با محور #عقلانیت بر ارادۀشخصی است و #حقوقاداری، #حکمران را الگویتسهیلگر میداند، نه صاحبقدرتمداخلهگر. بدین جهت است که «#مردم و #حاکمیت باید از حکمرانی قانون پشتیبانی کنند.»
پرسش این است که چرا مردم باید هزینۀ حمایت از حاکمیتقانون را متقبل شوند؟ این موضوع یک #دلیل بیش ندارد. اگر حاکمیت قانون از #جامعه رخت بربندد، جامعۀمدنی جای خود را به #قدرت، #انحصار و عدمقابلیتپیشبینی میدهد.
اگر چنین باشد، ممکن است این تلقی پیش آید که حکمرانی قانون مغایر با منافعحاکمیتهایسیاسی است و آنها دیگر نیازمند چنین امری نیستند. درحالیکه بر عکس، #ذینفع اصلیِ حاکمیت قانون، که نتیجۀ خرد جمعی و مشارکتهمگانی است، تنها نماندن نظامهایسیاسی در برابر توفانها و گردبادهاست.
از سوی دیگر، حدود حکومتقانون، پیمانهای دقیق برای میزان توسعۀ پایدار، نرخ #رشداقتصادی، حدود #آزادیهایعمومی و مدنی در یک کشور است.
نکتۀ مهم این است حکومت قانون همان «حکومت بهوسیلۀ قانون» نیست. یعنی #قانونگذار بهجایِ آنکه به دنبال انعکاس ارادۀعمومی در قالب قانون باشد، به دنبال #قانونگذاری برای تحکیم قدرتسیاسی و یا با بیتوجهی به ارادۀعمومی و خیر جامعه باشد. در اینجا میتوان یک مثال ارائه کرد: تبصرۀ مادۀ ۴۸ #قانونآییندادرسیکیفری است که با حکم قانون، #آزادیعمومی سلب شد.
شکل سوم، «حکومت بهوسیلۀ آییننامۀ در مقام قانون» و ایجاد ساختار و #حق و #تکلیف بدینوسیله است که بهمراتب بدتر از «حکومت بهوسیلۀ قانون» میباشد و نشان از ضعف حداکثری و عدم کارامدی #مجلس دارد. اگر #آییننامه بهجایِ قانون بر چارچوبسازی یک نهاد سیاسی و یا #نهادمدنی حاکمیت یافت، آن #نهادسیاسی از قالب قانون اساسی کشور خارج میشود و آن نهاد مدنی نیز به نهاد دولتی یا وابسته و بیاثر تبدیل خواهد شد و حداکثر نام تاریخیاش را با خود یدک خواهد کشید. در حکمرانی بهوسیلۀ آییننامهها، نه مردمسالاری و توسعۀ پایدار باقی خواهد ماند و نه #حقوقمدنی مردم و آزادیهایعمومی.
در این روزها و در اوج بحران کرونا شنیدهها حاکی از آن است که آییننامهای در قوۀقضاییه جهت لایحۀقانوناستقلالکانونوکلایدادگستری مصوب ۱۳۳۴ و بهجایِ آییننامۀ ۶۴ سالۀ آن تدوین شده است که اگر این خبر صحت داشته باشد و «حتی یک ماده» از آن نیز ـکه بیگمان در مقام قانونگذاری و برخلافِ مادۀ ۲۲ لایحۀ مزبور استـ #تصویب شود، مصداق حاکمیت بهوسیلۀ آییننامهها و خارجکردن بیدرنگ #کانونوکلایدادگستری از زمرۀ نهادهایمدنی و مستقل در عرصۀ داخلی و بینالمللی و به منزلۀ فقدان کانونوکلایدادگستری مدنظر #اسنادبینالمللی است که امیدوارم رئیس محترم قوۀقضاییه و نظام با چنین انحرافی از حاکمیتقانون و پایانبخشیدن به #دادرسیمنصفانه و آن هم پس از گذشتن شصتوهفتسال پیشینۀ #استقلال کانونوکلایدادگستری و چهلویکسال از انقلاباسلامی مقابله کنند. نهادهایاثرگذار حاکمیتی نمیتوانند توفیق #مدیریت کارآمد داشته باشند، مگر اینکه با جلب #مشارکت نهادهایمدنیمستقل مدیریت خود را اعمال کنند. #آییننامهنویسی بیپروا و غیرقابلاجرا بهجایِ قانونی که عمری به درازای #تاریخحقوق با ابعاد مختلف و پیچیده دارد هشداری جدی برای همکاران شریف و اساسا #نظامحقوقی کشور است. اینگونه اقدامات نهتنها انطباقی با #قانونگرایی ندارد، بلکه تحمیل هزینهای سنگین به #ملت، #دولت و کشور و نابودی این نهاد مدنی است./حاکمیتقانون
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✍ عیسیامینی؛
۲۹ اسفندماه ۱۳۹۸
شنیده میشود #پیشنویس آییننامۀ جدید قوۀقضاییه بر لایحۀقانونیاستقلالکانونوکلایدادگستری مصوب ۱۳۳۱ تدوین شد...!
لذا بر آن شدم یادداشتی برای مهمترین ویژگی حکومتهایمردمسالار که #حکمرانیقانون است بنویسم؛ زیرا #حاکمیتقانونْ ملاک اصلی توسعۀملی و حدود تحقق #دموکراسی در یک کشور است.
حکمرانی #قانون برخاسته از تحدید #قدرتسیاسی پس از سیر تاریخی مطالبهگری و تحکیم #مردمسالاری است. در اینصورت، تصمیمات براساس سلیقه، عدمقابلیتپیشبینی و ارادۀفردی اتخاذ نمیشود.
#حکمرانیخوب، #حکومتخردجمعی با محور #عقلانیت بر ارادۀشخصی است و #حقوقاداری، #حکمران را الگویتسهیلگر میداند، نه صاحبقدرتمداخلهگر. بدین جهت است که «#مردم و #حاکمیت باید از حکمرانی قانون پشتیبانی کنند.»
پرسش این است که چرا مردم باید هزینۀ حمایت از حاکمیتقانون را متقبل شوند؟ این موضوع یک #دلیل بیش ندارد. اگر حاکمیت قانون از #جامعه رخت بربندد، جامعۀمدنی جای خود را به #قدرت، #انحصار و عدمقابلیتپیشبینی میدهد.
اگر چنین باشد، ممکن است این تلقی پیش آید که حکمرانی قانون مغایر با منافعحاکمیتهایسیاسی است و آنها دیگر نیازمند چنین امری نیستند. درحالیکه بر عکس، #ذینفع اصلیِ حاکمیت قانون، که نتیجۀ خرد جمعی و مشارکتهمگانی است، تنها نماندن نظامهایسیاسی در برابر توفانها و گردبادهاست.
از سوی دیگر، حدود حکومتقانون، پیمانهای دقیق برای میزان توسعۀ پایدار، نرخ #رشداقتصادی، حدود #آزادیهایعمومی و مدنی در یک کشور است.
نکتۀ مهم این است حکومت قانون همان «حکومت بهوسیلۀ قانون» نیست. یعنی #قانونگذار بهجایِ آنکه به دنبال انعکاس ارادۀعمومی در قالب قانون باشد، به دنبال #قانونگذاری برای تحکیم قدرتسیاسی و یا با بیتوجهی به ارادۀعمومی و خیر جامعه باشد. در اینجا میتوان یک مثال ارائه کرد: تبصرۀ مادۀ ۴۸ #قانونآییندادرسیکیفری است که با حکم قانون، #آزادیعمومی سلب شد.
شکل سوم، «حکومت بهوسیلۀ آییننامۀ در مقام قانون» و ایجاد ساختار و #حق و #تکلیف بدینوسیله است که بهمراتب بدتر از «حکومت بهوسیلۀ قانون» میباشد و نشان از ضعف حداکثری و عدم کارامدی #مجلس دارد. اگر #آییننامه بهجایِ قانون بر چارچوبسازی یک نهاد سیاسی و یا #نهادمدنی حاکمیت یافت، آن #نهادسیاسی از قالب قانون اساسی کشور خارج میشود و آن نهاد مدنی نیز به نهاد دولتی یا وابسته و بیاثر تبدیل خواهد شد و حداکثر نام تاریخیاش را با خود یدک خواهد کشید. در حکمرانی بهوسیلۀ آییننامهها، نه مردمسالاری و توسعۀ پایدار باقی خواهد ماند و نه #حقوقمدنی مردم و آزادیهایعمومی.
در این روزها و در اوج بحران کرونا شنیدهها حاکی از آن است که آییننامهای در قوۀقضاییه جهت لایحۀقانوناستقلالکانونوکلایدادگستری مصوب ۱۳۳۴ و بهجایِ آییننامۀ ۶۴ سالۀ آن تدوین شده است که اگر این خبر صحت داشته باشد و «حتی یک ماده» از آن نیز ـکه بیگمان در مقام قانونگذاری و برخلافِ مادۀ ۲۲ لایحۀ مزبور استـ #تصویب شود، مصداق حاکمیت بهوسیلۀ آییننامهها و خارجکردن بیدرنگ #کانونوکلایدادگستری از زمرۀ نهادهایمدنی و مستقل در عرصۀ داخلی و بینالمللی و به منزلۀ فقدان کانونوکلایدادگستری مدنظر #اسنادبینالمللی است که امیدوارم رئیس محترم قوۀقضاییه و نظام با چنین انحرافی از حاکمیتقانون و پایانبخشیدن به #دادرسیمنصفانه و آن هم پس از گذشتن شصتوهفتسال پیشینۀ #استقلال کانونوکلایدادگستری و چهلویکسال از انقلاباسلامی مقابله کنند. نهادهایاثرگذار حاکمیتی نمیتوانند توفیق #مدیریت کارآمد داشته باشند، مگر اینکه با جلب #مشارکت نهادهایمدنیمستقل مدیریت خود را اعمال کنند. #آییننامهنویسی بیپروا و غیرقابلاجرا بهجایِ قانونی که عمری به درازای #تاریخحقوق با ابعاد مختلف و پیچیده دارد هشداری جدی برای همکاران شریف و اساسا #نظامحقوقی کشور است. اینگونه اقدامات نهتنها انطباقی با #قانونگرایی ندارد، بلکه تحمیل هزینهای سنگین به #ملت، #دولت و کشور و نابودی این نهاد مدنی است./حاکمیتقانون
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
در حال حاضر علیرغم ابطال بند ۲ ماده ۱ و ماده ۲ دستورالعمل همچنان مفاد تبصرههای ۳ و ۴ و ۵ ماده ۸ #قانون در نتیجه پرداخت #خسارت براساس #قاعدهتناظر پابرجاست و سقفخسارتپرداختی به خودروهایغیرمتعارف در حوادثرانندگی معادل نصف #دیه مرد مسلمان در #ماهحرام خواهد بود.
علتاصلی #ابطال ماده ۲ دستورالعمل این بود که تعیین میزانخسارت براساس #تناظر موضوع تبصره ۳ به #تناسب تغییر کرده است. همچنین در #تبصره ۴ ماده ۸ قانون قیمت #خودرویمتعارف کمتر از نصف دیه مرد مسلمان تعیین شده ولی در دستورالعمل معادل نصف دیه مرد مسلمان تعیین شده است که این نیز از ایرادات #هیاتعمومی محترم #دیوان است. البته لازم به توضیح است لزوماً اجرای این دستورالعمل باعث نشده تا افراد خسارت کمتری دریافت کنند. در واقع فرمول اعمال تناسب در خسارت ها نزدیکترین شیوه به اجرای تناظر تبصره ۳ است.
در حال حاضر علیرغم ابطال بند ۲ ماده ۱ و ماده ۲ دستورالعمل همچنان مفاد تبصره های ۳ و ۴ و ۵ ماده ۸ قانون در نتیجه پرداخت خسارت بر اساس قاعده تناظر پابرجاست و سقف خسارت پرداختی به #خودروهایغیرمتعارف در حوادثرانندگی معادل نصف دیه مرد مسلمان در ماهحرام خواهد بود.
یکی از مسائل دارای #ابهام در فرمول #بیمهمرکزی این بود که به عنوان نمونه، فردی پوشش تعهدات خسارات در #بیمه ثالث برای خود را تا ۱۰ میلیون تومان خریداری میکرد اما در زمان بروز خسارت به یک خودرویغیرمتعارف تا ۵ میلیون تومان، تنها یک میلیون تومان به فرد خسارت دیده از سوی شرکت بیمه پرداخت می شد.
اولا در قانون میزان تعهدات #بیمهگر و #مقصر حادثه براساس اعمال قاعدهتناظر و نوعی #تحدیدمسئولیت در پرداخت خسارت اعم از جزئی و کلی پیشبینی شده است. از سوی دیگر شرکتهایبیمه #مسئولیتتبعی دارند و هر اندازه مقصر حادثه که #رابطهبیمهای با آنها دارد #مسئولیت داشته باشد، آن را جبران میکنند. اگر ۱۰ میلیونتومان #سقفتعهدمالی #بیمهنامه یک #بیمهگذار است، #شرکتبیمه تا سقف ۱۰ میلیونتومان، خسارتی را که بیمهگذار #متعهد به پرداخت آن است را #جبران میکند و نه بیشتر از تعهد بیمهگذار. بنابراین این خلاف #منطقحقوقی و بیمهای است که شرکت بیمه خسارتی را که بر عهده بیمهگذارش قرار ندارد، جبران کند. ضمن اینکه در تبصره ۳ اعمالقاعدهتناظر هم برای مقصر و هم برای شرکتبیمه مدنظر بوده است و همچنین در تبصره ۵ اعمالقاعدهتناظر توسط #ارزیاب خسارت شرکت بیمه #تکلیف شده است.
علتاصلی #ابطال ماده ۲ دستورالعمل این بود که تعیین میزانخسارت براساس #تناظر موضوع تبصره ۳ به #تناسب تغییر کرده است. همچنین در #تبصره ۴ ماده ۸ قانون قیمت #خودرویمتعارف کمتر از نصف دیه مرد مسلمان تعیین شده ولی در دستورالعمل معادل نصف دیه مرد مسلمان تعیین شده است که این نیز از ایرادات #هیاتعمومی محترم #دیوان است. البته لازم به توضیح است لزوماً اجرای این دستورالعمل باعث نشده تا افراد خسارت کمتری دریافت کنند. در واقع فرمول اعمال تناسب در خسارت ها نزدیکترین شیوه به اجرای تناظر تبصره ۳ است.
در حال حاضر علیرغم ابطال بند ۲ ماده ۱ و ماده ۲ دستورالعمل همچنان مفاد تبصره های ۳ و ۴ و ۵ ماده ۸ قانون در نتیجه پرداخت خسارت بر اساس قاعده تناظر پابرجاست و سقف خسارت پرداختی به #خودروهایغیرمتعارف در حوادثرانندگی معادل نصف دیه مرد مسلمان در ماهحرام خواهد بود.
یکی از مسائل دارای #ابهام در فرمول #بیمهمرکزی این بود که به عنوان نمونه، فردی پوشش تعهدات خسارات در #بیمه ثالث برای خود را تا ۱۰ میلیون تومان خریداری میکرد اما در زمان بروز خسارت به یک خودرویغیرمتعارف تا ۵ میلیون تومان، تنها یک میلیون تومان به فرد خسارت دیده از سوی شرکت بیمه پرداخت می شد.
اولا در قانون میزان تعهدات #بیمهگر و #مقصر حادثه براساس اعمال قاعدهتناظر و نوعی #تحدیدمسئولیت در پرداخت خسارت اعم از جزئی و کلی پیشبینی شده است. از سوی دیگر شرکتهایبیمه #مسئولیتتبعی دارند و هر اندازه مقصر حادثه که #رابطهبیمهای با آنها دارد #مسئولیت داشته باشد، آن را جبران میکنند. اگر ۱۰ میلیونتومان #سقفتعهدمالی #بیمهنامه یک #بیمهگذار است، #شرکتبیمه تا سقف ۱۰ میلیونتومان، خسارتی را که بیمهگذار #متعهد به پرداخت آن است را #جبران میکند و نه بیشتر از تعهد بیمهگذار. بنابراین این خلاف #منطقحقوقی و بیمهای است که شرکت بیمه خسارتی را که بر عهده بیمهگذارش قرار ندارد، جبران کند. ضمن اینکه در تبصره ۳ اعمالقاعدهتناظر هم برای مقصر و هم برای شرکتبیمه مدنظر بوده است و همچنین در تبصره ۵ اعمالقاعدهتناظر توسط #ارزیاب خسارت شرکت بیمه #تکلیف شده است.
Forwarded from آرای قضایی
🟡 عنوان یا عناویناتهامی فروشمالامانی از ناحیهی امین
از جمله مطالب بحث و مناقشهبرانگیز در #حقوقجزا، تشخیص عنوان یا عناویناتهامی #فروشمالامانی از ناحیه #امین است به گونهای که #رویهقضایی تاکنون موضعیکپارچهای در اینخصوص اتخاذ ننموده است.
به باور نگارنده، چنانچه #مالامانی از ناحیهی امین به دیگری از طریق یکی از #عقودناقله اعم از معین یا نامعین منتقل شود، موضوع واجد وصف #تعددمعنوی از باب صدق #عناوینمجرمانه #خیانتدرامانت و #انتقالمالغیر است. فروشمالامانی توسط امین مصداق بارز "#تصاحب" و به #حکمصریح ماده ۶۷۴ #قانونتعزیرات متصف به عنوان و وصف خیانت در امانت است و از سویدیگر، به حکم مادهاول #قانونمجازاتراجعبهانتقالمالغیر مصوب سال ۱۳۰۸ عمل #فروش، مصداق بارز "#انتقالمال" است و صرف وجود #رابطهیامانی نافی #اتهام انتقالمالغیر نیست و هر دو حکم #قانون مارالذکر قابلجمعاند و مباینتی مابین آنها وجود ندارد و نظر بهاین که هر دو #بزه درعداد و شمار #جرایمغیرقابلگذشت هستند و #تعقیب متهم تحتعنوان هر یک از این اتهامها محتاج الیه به #شکایت #بزهدیده (#مالک #مال یا #منتقلالیه جاهل به عدممالکیت #انتقالدهنده و #سمت امین) نیست بلکه #مدعیالعموم قانوناً #تکلیف به تعقیب آنها دارد و لذا قائلشدن تفکیک مشعر به اینکه چنانچه #شاکی، مالک مال باشد، عناوین خیانت در امانت و انتقال مال غیر هر دو مجتمعاً محقق و چنانچه شاکی منتقلالیهِجاهل باشد، صرفاً اتهام انتقالمالغیر محقق است، فاقد دفاعیه و پشتوانهقانونی و کافی است.
به عبارتالاخری، علیالقاعده تطبیقعمل متهم با قانون و تشخیص عنوان یا عناویناتهامی به عهده #مقامقضایی است و اینکه چه شخصی در مقام #اشتکاء و #تظلمخواهی برآمده باشد، در جرایمغیرقابلگذشت از جمله #شرایط تعقیب متهم نیست همانگونه که از عناصر متشکله اتهام نمیباشد.
بدیهی است در این قسم #جرایم، تاثیر شکایت یا عدمشکایت مالکِمال از حیث #ردمال محفوط و نمایان است نه تمیز عناوینمجرمانه، بهاینشرح که وقتی خیانت در امانت یا انتقالمالغیر #محرز شد و مالک با اقامهشکایت، #استردادمال خویش را #مطالبه کند، با صدور #حکممحکومیتقطعی، #معامله منعقده #فاسد و #باطل است و هر یک از #عوضین مادام که عیناً موجودند، باید به مالکاولی برگردد والا #بدل آن اعم از #مثل یا #قیمت با #تقدیمدادخواستحقوقی قابلمطالبه است و چنانچه مالک در مقامشکایت و مطالبهمال برنیامده باشد، لاجرم رد مال در #پروندهکیفری منتفی است.
ممکن است این #شبهه حاصل شود که عناوین #کلاهبرداری و خیانت در امانت بر #فعلواحد ثابت و صادق نیست؛ زیرا برابر #رای شماره ۱۵۹۱-۱۳۱۷/۷/۱۵ شعبه #دیوانعالیکشور، کلاهبرداری متضمن #فریب و خیانت در امانت متضن #رضاء است. لیکن این شبهه در اینخصوص قابلصدق نیست؛ زیرا قطعنظر از اینکه بزه انتقالمالغیر در برخی موارد از بزه کلاهبرداری متفاوت و مجزا میباشد که بحث آن از موضوع و حوصله این مقال خارج است و به وقت مناسب دیگر #احاله میشود، از یکسو امین با فروش مالامانی (#تصرف و تصاحبمالکانه) نسبت به شخصمالک (#مودع) #مرتکب خیانت در امانت شده و از سویدیگر، بدون #اذن مالک یا قانون مال او را به #ثالث منتقل نموده است و حتی میتوان گفت جایی که امین با یک سلسله افعالمتقلبانه خود را مالک مال معرفی و ثالث را #اغفال و مالامانی را به عنوان مالخویش به وی منتقل میکند که غالباً چنین است، نسبت به ثالث بزه کلاهبرداری هم محقق شده است. (تعدد معنوی)
باری، مستفاد از #مستنداتقانونی مربوط به جرایممعنون، محل اعمالِ قولِ عدمصدقِ کلاهبرداری و خیانت در امانت بر فعلواحد جایی است که مرتکب با #سوءنیت و توسل به #وسایلمتقلبانه خود را شخصامین و معتمدیمتظاهر و موجب فریب و اغفال مالکمال شود و او را متقاعد کند که مال خود را به نزد وی به عنوان #امانت گذارد و تسلیم کند که در این صورت، به دلیل این قرار و #توافق بر استرداد مال به ظاهر امانی، خیانت در امانت به ذهن متبادر میگردد در حالیکه این #تحصیل و تصاحبمال مصداق کلاهبرداری است و با خیانت در امانت قابلجمع نیست و عنواناً از آن منتزع و این فرض با فرض فوق متفاوت است.
مقطعکلام، در واقع، در جرم خیانت در امانت، تسلیممال به دیگری از جمله شرایطاولیه و مقدماتی تشکیلدهندهجرم است و فعلخیانتآمیز موخر بر آن، در حالیکه در جرم کلاهبرداری، تسلیممال از #شرایطمقدماتیجرم نیست بلکه از شرایطاصلی و #الزامی و نتیجهینهایی #ارتکابجرم است و عملمتقلبانه مقدم بر آن.
✍ *قدرتی*/ دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
از جمله مطالب بحث و مناقشهبرانگیز در #حقوقجزا، تشخیص عنوان یا عناویناتهامی #فروشمالامانی از ناحیه #امین است به گونهای که #رویهقضایی تاکنون موضعیکپارچهای در اینخصوص اتخاذ ننموده است.
به باور نگارنده، چنانچه #مالامانی از ناحیهی امین به دیگری از طریق یکی از #عقودناقله اعم از معین یا نامعین منتقل شود، موضوع واجد وصف #تعددمعنوی از باب صدق #عناوینمجرمانه #خیانتدرامانت و #انتقالمالغیر است. فروشمالامانی توسط امین مصداق بارز "#تصاحب" و به #حکمصریح ماده ۶۷۴ #قانونتعزیرات متصف به عنوان و وصف خیانت در امانت است و از سویدیگر، به حکم مادهاول #قانونمجازاتراجعبهانتقالمالغیر مصوب سال ۱۳۰۸ عمل #فروش، مصداق بارز "#انتقالمال" است و صرف وجود #رابطهیامانی نافی #اتهام انتقالمالغیر نیست و هر دو حکم #قانون مارالذکر قابلجمعاند و مباینتی مابین آنها وجود ندارد و نظر بهاین که هر دو #بزه درعداد و شمار #جرایمغیرقابلگذشت هستند و #تعقیب متهم تحتعنوان هر یک از این اتهامها محتاج الیه به #شکایت #بزهدیده (#مالک #مال یا #منتقلالیه جاهل به عدممالکیت #انتقالدهنده و #سمت امین) نیست بلکه #مدعیالعموم قانوناً #تکلیف به تعقیب آنها دارد و لذا قائلشدن تفکیک مشعر به اینکه چنانچه #شاکی، مالک مال باشد، عناوین خیانت در امانت و انتقال مال غیر هر دو مجتمعاً محقق و چنانچه شاکی منتقلالیهِجاهل باشد، صرفاً اتهام انتقالمالغیر محقق است، فاقد دفاعیه و پشتوانهقانونی و کافی است.
به عبارتالاخری، علیالقاعده تطبیقعمل متهم با قانون و تشخیص عنوان یا عناویناتهامی به عهده #مقامقضایی است و اینکه چه شخصی در مقام #اشتکاء و #تظلمخواهی برآمده باشد، در جرایمغیرقابلگذشت از جمله #شرایط تعقیب متهم نیست همانگونه که از عناصر متشکله اتهام نمیباشد.
بدیهی است در این قسم #جرایم، تاثیر شکایت یا عدمشکایت مالکِمال از حیث #ردمال محفوط و نمایان است نه تمیز عناوینمجرمانه، بهاینشرح که وقتی خیانت در امانت یا انتقالمالغیر #محرز شد و مالک با اقامهشکایت، #استردادمال خویش را #مطالبه کند، با صدور #حکممحکومیتقطعی، #معامله منعقده #فاسد و #باطل است و هر یک از #عوضین مادام که عیناً موجودند، باید به مالکاولی برگردد والا #بدل آن اعم از #مثل یا #قیمت با #تقدیمدادخواستحقوقی قابلمطالبه است و چنانچه مالک در مقامشکایت و مطالبهمال برنیامده باشد، لاجرم رد مال در #پروندهکیفری منتفی است.
ممکن است این #شبهه حاصل شود که عناوین #کلاهبرداری و خیانت در امانت بر #فعلواحد ثابت و صادق نیست؛ زیرا برابر #رای شماره ۱۵۹۱-۱۳۱۷/۷/۱۵ شعبه #دیوانعالیکشور، کلاهبرداری متضمن #فریب و خیانت در امانت متضن #رضاء است. لیکن این شبهه در اینخصوص قابلصدق نیست؛ زیرا قطعنظر از اینکه بزه انتقالمالغیر در برخی موارد از بزه کلاهبرداری متفاوت و مجزا میباشد که بحث آن از موضوع و حوصله این مقال خارج است و به وقت مناسب دیگر #احاله میشود، از یکسو امین با فروش مالامانی (#تصرف و تصاحبمالکانه) نسبت به شخصمالک (#مودع) #مرتکب خیانت در امانت شده و از سویدیگر، بدون #اذن مالک یا قانون مال او را به #ثالث منتقل نموده است و حتی میتوان گفت جایی که امین با یک سلسله افعالمتقلبانه خود را مالک مال معرفی و ثالث را #اغفال و مالامانی را به عنوان مالخویش به وی منتقل میکند که غالباً چنین است، نسبت به ثالث بزه کلاهبرداری هم محقق شده است. (تعدد معنوی)
باری، مستفاد از #مستنداتقانونی مربوط به جرایممعنون، محل اعمالِ قولِ عدمصدقِ کلاهبرداری و خیانت در امانت بر فعلواحد جایی است که مرتکب با #سوءنیت و توسل به #وسایلمتقلبانه خود را شخصامین و معتمدیمتظاهر و موجب فریب و اغفال مالکمال شود و او را متقاعد کند که مال خود را به نزد وی به عنوان #امانت گذارد و تسلیم کند که در این صورت، به دلیل این قرار و #توافق بر استرداد مال به ظاهر امانی، خیانت در امانت به ذهن متبادر میگردد در حالیکه این #تحصیل و تصاحبمال مصداق کلاهبرداری است و با خیانت در امانت قابلجمع نیست و عنواناً از آن منتزع و این فرض با فرض فوق متفاوت است.
مقطعکلام، در واقع، در جرم خیانت در امانت، تسلیممال به دیگری از جمله شرایطاولیه و مقدماتی تشکیلدهندهجرم است و فعلخیانتآمیز موخر بر آن، در حالیکه در جرم کلاهبرداری، تسلیممال از #شرایطمقدماتیجرم نیست بلکه از شرایطاصلی و #الزامی و نتیجهینهایی #ارتکابجرم است و عملمتقلبانه مقدم بر آن.
✍ *قدرتی*/ دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
✅ #رأی مهم شماره ۱۴۱۱ #هیأت_عمومی #دیوان_عدالت_اداری با موضوع: ابطال بند ۴ #دستورالعمل #بانک_مرکزی درخصوص اعمال #شرایط بومی بودن در #آزموناستخدامی سال ۱۳۹۴ و توجه ویژه به رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه اشخاص در تمام زمینه ها
jOin 🔜 @arayeghazayi
متن #مقرره مورد #اعتراض به قرار زیر است:
(شرایط و نکات مربوط به آزمون استخدامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران)
«۱ـ........
۲ـ.............
۴ـ در ردیفهای شغلی که در آن #شرط بومی استان لحاظ گردیده است، داوطلبی بومی تلقی میگردد که حداقل دارای یکی از ویژگیهای زیر باشند.
الفـ استان محل تولد #داوطلب با محل جغرافیایی مورد #تقاضا برای #استخدام یکی باشد.
ب ـ حداقل از پنج سال گذشته تاکنون ساکن استان مورد تقاضای استخدام باشد.
تبصره۱: ارائه مستندات مورد نظر بانک مبنی بر سکونت در استان مورد تقاضا در صورت قبولی در آزمون کتبی جهت راهیابی به مراحل بعدی استخدام #الزامی بوده و در صورت عدم ارائه مستندات، موضوع استخدام منتفی و از نفرات جایگزین برای طی سایر مراحل استخدامی دعوت به عمل خواهد آمد.
تبصره۲: مبنای استان برای تعیین بومی بودن، تقسیمات کشوری در زمان ثبتنام میباشد.»
در پاسخ به شکایت مذکور، اداره دعاوی حقوقی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به موجب لایحه شماره ۹۶/۲۷۳۹۱۱/۱۵۵/۹۶ ـ۱۳۹۶/۸/۳۰ توضیح داده است که:
«هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
مراتب ذیل را به استحضار میرساند:
۱ـ حسب اعلام اداره منابع انسانی این بانک، در آگهیهای استخدامی منتشره سنوات قبل بانک مرکزی چنین شرطی درج نشده و این امر منجر به انتقال تعداد کثیری از متقاضیان اشتغال از سراسر کشور به تهران گردیده بود. عدم استفاده از نیروهای بومی دو مشکل تبعی را در پی داشت: یکی افزایش تقاضاهای استفاده از منازل سازمانی از سوی پرسنل جدیدالاستخدام و دیگری افزایش تقاضاهای انتقال پرسنل بانک مرکزی از تهران به شهرستانها پس از #صدور #حکم استخدام رسمی آنها، البته با توجه به اینکه بانک مرکزی شعبهای در شهرستانها ندارد...
۳ـ مطابق اصل ۲۸ #قانون_اساسی «هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و #حقوق دیگران نیست برگزیند. #دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان #اشتغال به #کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید» ... به بیان دیگر هر چند دولت #مکلف است برای افراد شرایط اشتغال فراهم نماید ولی این امر به معنای #تکلیف دولت به اشتغال افراد در یک نهاد یا سازمان دولتی خاص مرتبط با #تخصص آنها نیست و بر این اساس درج شرط «بومی بودن» در آگهی استخدام این بانک مغایرتی با اصل ۲۸ قانون اساسی ندارد.»
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۲۰ با حضور رئیس و معاونین #دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.
⚖رأی هیأت عمومی
به موجب بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات #عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی و از جمله وظایفی است که دولت برای تحقق آن باید همه امکانات خود را به کار برد و مطابق ماده ۴۱ #قانون مدیریت خدمات کشوری مقرر شده است که «ورود به خدمت و تعیین #صلاحیت استخدامی افرادی که داوطلب استخدام در دستگاههای اجرایی میباشند، بر اساس مجوزهای صادره، تشکیلات مصوب و رعایت مراتب شایستگی و برابری فرصتها انجام میشود.» نظر به اینکه بند ۴ بخش «سایر نکات» از «شرایط و نکات مربوط به آزمون استخدامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» متضمن تعیین و تایید شرایط داوطلبان بومی برای تعدادی از مشاغل که شرط بومی بودن برای آنها لحاظ شده است، میباشد، تبعیض ناروا و مغایر #اصلبرابری فرصتها مصرح در ماده ۴۱ قانون مدیریت خدمات کشوری و خارج از حدود اختیار مرجع تصویب تشخیص شد و به استناد بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ #ابطال میشود.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی
#عدالت_استخدامی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
متن #مقرره مورد #اعتراض به قرار زیر است:
(شرایط و نکات مربوط به آزمون استخدامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران)
«۱ـ........
۲ـ.............
۴ـ در ردیفهای شغلی که در آن #شرط بومی استان لحاظ گردیده است، داوطلبی بومی تلقی میگردد که حداقل دارای یکی از ویژگیهای زیر باشند.
الفـ استان محل تولد #داوطلب با محل جغرافیایی مورد #تقاضا برای #استخدام یکی باشد.
ب ـ حداقل از پنج سال گذشته تاکنون ساکن استان مورد تقاضای استخدام باشد.
تبصره۱: ارائه مستندات مورد نظر بانک مبنی بر سکونت در استان مورد تقاضا در صورت قبولی در آزمون کتبی جهت راهیابی به مراحل بعدی استخدام #الزامی بوده و در صورت عدم ارائه مستندات، موضوع استخدام منتفی و از نفرات جایگزین برای طی سایر مراحل استخدامی دعوت به عمل خواهد آمد.
تبصره۲: مبنای استان برای تعیین بومی بودن، تقسیمات کشوری در زمان ثبتنام میباشد.»
در پاسخ به شکایت مذکور، اداره دعاوی حقوقی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به موجب لایحه شماره ۹۶/۲۷۳۹۱۱/۱۵۵/۹۶ ـ۱۳۹۶/۸/۳۰ توضیح داده است که:
«هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
مراتب ذیل را به استحضار میرساند:
۱ـ حسب اعلام اداره منابع انسانی این بانک، در آگهیهای استخدامی منتشره سنوات قبل بانک مرکزی چنین شرطی درج نشده و این امر منجر به انتقال تعداد کثیری از متقاضیان اشتغال از سراسر کشور به تهران گردیده بود. عدم استفاده از نیروهای بومی دو مشکل تبعی را در پی داشت: یکی افزایش تقاضاهای استفاده از منازل سازمانی از سوی پرسنل جدیدالاستخدام و دیگری افزایش تقاضاهای انتقال پرسنل بانک مرکزی از تهران به شهرستانها پس از #صدور #حکم استخدام رسمی آنها، البته با توجه به اینکه بانک مرکزی شعبهای در شهرستانها ندارد...
۳ـ مطابق اصل ۲۸ #قانون_اساسی «هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و #حقوق دیگران نیست برگزیند. #دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امکان #اشتغال به #کار و شرایط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید» ... به بیان دیگر هر چند دولت #مکلف است برای افراد شرایط اشتغال فراهم نماید ولی این امر به معنای #تکلیف دولت به اشتغال افراد در یک نهاد یا سازمان دولتی خاص مرتبط با #تخصص آنها نیست و بر این اساس درج شرط «بومی بودن» در آگهی استخدام این بانک مغایرتی با اصل ۲۸ قانون اساسی ندارد.»
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۳۹۷/۶/۲۰ با حضور رئیس و معاونین #دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.
⚖رأی هیأت عمومی
به موجب بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات #عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی و از جمله وظایفی است که دولت برای تحقق آن باید همه امکانات خود را به کار برد و مطابق ماده ۴۱ #قانون مدیریت خدمات کشوری مقرر شده است که «ورود به خدمت و تعیین #صلاحیت استخدامی افرادی که داوطلب استخدام در دستگاههای اجرایی میباشند، بر اساس مجوزهای صادره، تشکیلات مصوب و رعایت مراتب شایستگی و برابری فرصتها انجام میشود.» نظر به اینکه بند ۴ بخش «سایر نکات» از «شرایط و نکات مربوط به آزمون استخدامی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران» متضمن تعیین و تایید شرایط داوطلبان بومی برای تعدادی از مشاغل که شرط بومی بودن برای آنها لحاظ شده است، میباشد، تبعیض ناروا و مغایر #اصلبرابری فرصتها مصرح در ماده ۴۱ قانون مدیریت خدمات کشوری و خارج از حدود اختیار مرجع تصویب تشخیص شد و به استناد بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ #ابطال میشود.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی
#عدالت_استخدامی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #نشستقضایی ۲۵ تیر ۱۳۹۳ قضات شهر کاشان
🔹موضوع: #تکلیف #دادگاه در #اتیانسوگند #مدیون
🔸پرسش:
اتیانسوگند مدیون (مندرج در ماده ۷ #قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴)، از تکالیف #دادگاه است یا از #حقوق #مدعی #اعسار به شمار می رود؟
▫نظر #اکثریت
اتیان سوگند #مدیون مندرج در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴، از تکالیف دادگاه است و چنانچه مدعی اعسار، به آن #استناد ننماید، دادگاه تکلیف دارد که با صدور #قراراتیانسوگند، مطابق #تشریفات مقرر در #قانونآییندادرسیمدنی، #مدعیاعسار و طرفمقابل را به #دادرسی دعوت و سپس #تصمیم مقتضی اتخاذ نماید، لکن به جهت جلوگیری از #اطالهدادرسی پیشنهاد میشود در ذیل #اخطار اولیه به مدعیاعسار جهت حضور در #جلسهدادرسی، چنین ذکر شود: «#خواهان، جهت اخذ توضیح پیرامون #خواسته و دلایل ابرازی و #سوگند احتمالی حضور یابد.»
♦نظر #اقلیت
آنچه در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴ در باب سوگند مدیون آمده است، از حقوق مدعی اعسار است که وی بایستی اعمال آن را از دادگاه بخواهد؛ چه اینکه پس از #انتشارقانون در #روزنامهرسمی و گذشت مهلت ۱۵ روزه از انتشار، آحاد ملت نسبت به #قانون، آگاه فرض میشوند و مدعیاعسار باید درصورت تمایل از این #حق خود استفاده کند. لذا درصورت تقاضای مدعیاعسار، دادگاه باید مطابقتشریفاتمقرر در قانونآییندادرسیمدنی، مدیون را سوگند دهد.
⭕️ نظر #هیئتعالی
با توجه به ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی، اگر مدیون (مدعی اعسار) در عوض #دین یا تعهداتمالی و قراردادی خواهان، مالی دریافت و تحصیل نکرده و یا درصورت وصول، ادلهای ارائه نموده که ثابت میکند آن مال #تلف شده است، در این حالت پس از طرح #دعویاعسار، #باراثبات این که خواهان (مدعیاعسار) #ملائت دارد یا در گذشته ملئی بوده برعهده #خوانده (#محکومله) میباشد و اگر با وجود #دلایل و #قرائن (به لحاظ ضعف ادّله و امارات) ملائتفعلی یا سابق مدعیاعسار، نزد #قاضیرسیدگیکننده محرز نباشد، [دادگاه] با صدور قرار اتیانسوگند (بدون نیاز به #درخواست #طرفین) مدیون (#محکومعلیه) را برای ادایسوگند دعوت میکند./آموزش قوهقضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔹موضوع: #تکلیف #دادگاه در #اتیانسوگند #مدیون
🔸پرسش:
اتیانسوگند مدیون (مندرج در ماده ۷ #قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴)، از تکالیف #دادگاه است یا از #حقوق #مدعی #اعسار به شمار می رود؟
▫نظر #اکثریت
اتیان سوگند #مدیون مندرج در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴، از تکالیف دادگاه است و چنانچه مدعی اعسار، به آن #استناد ننماید، دادگاه تکلیف دارد که با صدور #قراراتیانسوگند، مطابق #تشریفات مقرر در #قانونآییندادرسیمدنی، #مدعیاعسار و طرفمقابل را به #دادرسی دعوت و سپس #تصمیم مقتضی اتخاذ نماید، لکن به جهت جلوگیری از #اطالهدادرسی پیشنهاد میشود در ذیل #اخطار اولیه به مدعیاعسار جهت حضور در #جلسهدادرسی، چنین ذکر شود: «#خواهان، جهت اخذ توضیح پیرامون #خواسته و دلایل ابرازی و #سوگند احتمالی حضور یابد.»
♦نظر #اقلیت
آنچه در ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی مصوب ۱۳۹۴ در باب سوگند مدیون آمده است، از حقوق مدعی اعسار است که وی بایستی اعمال آن را از دادگاه بخواهد؛ چه اینکه پس از #انتشارقانون در #روزنامهرسمی و گذشت مهلت ۱۵ روزه از انتشار، آحاد ملت نسبت به #قانون، آگاه فرض میشوند و مدعیاعسار باید درصورت تمایل از این #حق خود استفاده کند. لذا درصورت تقاضای مدعیاعسار، دادگاه باید مطابقتشریفاتمقرر در قانونآییندادرسیمدنی، مدیون را سوگند دهد.
⭕️ نظر #هیئتعالی
با توجه به ماده ۷ قانوننحوهاجرایمحکومیتهایمالی، اگر مدیون (مدعی اعسار) در عوض #دین یا تعهداتمالی و قراردادی خواهان، مالی دریافت و تحصیل نکرده و یا درصورت وصول، ادلهای ارائه نموده که ثابت میکند آن مال #تلف شده است، در این حالت پس از طرح #دعویاعسار، #باراثبات این که خواهان (مدعیاعسار) #ملائت دارد یا در گذشته ملئی بوده برعهده #خوانده (#محکومله) میباشد و اگر با وجود #دلایل و #قرائن (به لحاظ ضعف ادّله و امارات) ملائتفعلی یا سابق مدعیاعسار، نزد #قاضیرسیدگیکننده محرز نباشد، [دادگاه] با صدور قرار اتیانسوگند (بدون نیاز به #درخواست #طرفین) مدیون (#محکومعلیه) را برای ادایسوگند دعوت میکند./آموزش قوهقضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
🌼🍃🌹🍃👪🍃🌷🍃👬
🍃👩👦👦🍃🌼🍃👨👧
👨👨👧🍃🌷
🌸
#دادنامه_حقوقی_خانواده
jOin 🔜 @arayeghazayi
چكيده:
✅ #دادخواست #الزام پدر به پرداخت #نفقه از سوی فرزند #بالغ قبل از #سن_رشد پذیرفته میشود و این #دعوی همچون دعوی #غیرمالی تلقی میگردد و نیاز به ارائه #حکم_رشد #صغیر نیست.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹تاریخ #رای_نهایی: ۱۳۹۱/۱۲/۲۶
🔹شماره #رای نهایی:
910997022400212
⚖ #رای_بدوی
در خصوص دادخواست خانم م.الف. به طرفیت آقای م.الف. مبنی بر مطالبه نفقه (فرزند از #پدر) با توجه به اینکه #خواهان متولد مهر ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و هشت بوده، #حکم #رشد نیز ارائه ننموده، لذا فاقد #اهلیت_قانونی جهت #طرح_دعوی نفقه که #مالی است، میباشد. دادگاه با استناد به بند ۳ ماده ۸۴ #قانون_آیین_دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در #امور_مدنی) #قرار_رد_دعوی #صادر و اعلام میشود. قرار صادر شده ظرف بیست روز پس از #ابلاغ قابل #تجدیدنظرخواهی در دادگاههای #تجدیدنظر استان تهران است.
🔹رییس شعبه ۲۴۴ #دادگاه_عمومی خانواده تهران - زارعی
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ رای #دادگاه_تجدیدنظر
در خصوص دادخواست تجدیدنظرخواهی م.الف. به طرفیت آقای م.الف. نسبت به #دادنامه شماره ۱۶۷۲ مورخ ۹۱/۱۰/۱۲ در پرونده کلاسه ۰۰۹۵۴ صادره از شعبه ۲۴۴ دادگاه عمومی حقوقی خانواده تهران که به موجب آن #قرار رد دعوی صادر گردیده، نظر به اینکه برابر ماده ۱۲۱۰ #قانون_مدنی هیچکس را نمیتوان بعد از رسیدن به #سن_بلوغ بهعنوان #جنون یا عدم رشد #محجور نمود، مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد و با ملاحظه #رأی_وحدت_رویه شماره ۳۰ مورخ ۱۳۶۴/۱۰/۰۳ #هیأت_عمومی #دیوان_عالی_کشور فرزند بالغ #اختیار امور #غیر_مالی دارد و اختیار امور مالی نیاز به رشد دارد و با توجه به اینکه فرزند، پس از بلوغ از تحت #حضانت خارج میشود [و] مادر سمتی برای حضانت ندارد؛ به لحاظ بلوغ و اینکه [در خصوص] مطالبه نفقه از #پدر با توجه به اینکه در سن سیزده سالگی است و خارج از تحت حضانت است و این #حق مسلّم فرزند در نفقه، به لحاظ اینکه تحت حضانت #مادر نیست، نمیتواند دادخواست دهد و پدر هم #مستنکف نفقه است، تضییع گردد. علیالخصوص مطالبه نفقه فرزند از پدر ماهیتاً الزام به #تکلیف #غیرمالی تلقی میگردد. علیهذا #ایراد تجدیدنظرخواهی [را] وارد دانسته مستنداً به ماده ۳۵۳ #قانون_آیین_دادرسی_مدنی ضمن #نقض قرار صادره جهت #رسیدگی #ماهوی به #دادگاه محترم #بدوی ارسال میگردد.
🔹رییس شعبه ۴۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - #مستشار دادگاه
خالقی - نجفی سواد رودباری/پژوهشگاه #قوه_قضاييه
jOin 🔜 @arayeghazayi
☘
👬🍃💐
🍃👨👧👦🍃🌼🍃👨👨👧👧
🌼🍃🍂🍃👪🍃🌾🍃👨👦
🍃👩👦👦🍃🌼🍃👨👧
👨👨👧🍃🌷
🌸
#دادنامه_حقوقی_خانواده
jOin 🔜 @arayeghazayi
چكيده:
✅ #دادخواست #الزام پدر به پرداخت #نفقه از سوی فرزند #بالغ قبل از #سن_رشد پذیرفته میشود و این #دعوی همچون دعوی #غیرمالی تلقی میگردد و نیاز به ارائه #حکم_رشد #صغیر نیست.
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹تاریخ #رای_نهایی: ۱۳۹۱/۱۲/۲۶
🔹شماره #رای نهایی:
910997022400212
⚖ #رای_بدوی
در خصوص دادخواست خانم م.الف. به طرفیت آقای م.الف. مبنی بر مطالبه نفقه (فرزند از #پدر) با توجه به اینکه #خواهان متولد مهر ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و هشت بوده، #حکم #رشد نیز ارائه ننموده، لذا فاقد #اهلیت_قانونی جهت #طرح_دعوی نفقه که #مالی است، میباشد. دادگاه با استناد به بند ۳ ماده ۸۴ #قانون_آیین_دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در #امور_مدنی) #قرار_رد_دعوی #صادر و اعلام میشود. قرار صادر شده ظرف بیست روز پس از #ابلاغ قابل #تجدیدنظرخواهی در دادگاههای #تجدیدنظر استان تهران است.
🔹رییس شعبه ۲۴۴ #دادگاه_عمومی خانواده تهران - زارعی
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ رای #دادگاه_تجدیدنظر
در خصوص دادخواست تجدیدنظرخواهی م.الف. به طرفیت آقای م.الف. نسبت به #دادنامه شماره ۱۶۷۲ مورخ ۹۱/۱۰/۱۲ در پرونده کلاسه ۰۰۹۵۴ صادره از شعبه ۲۴۴ دادگاه عمومی حقوقی خانواده تهران که به موجب آن #قرار رد دعوی صادر گردیده، نظر به اینکه برابر ماده ۱۲۱۰ #قانون_مدنی هیچکس را نمیتوان بعد از رسیدن به #سن_بلوغ بهعنوان #جنون یا عدم رشد #محجور نمود، مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد و با ملاحظه #رأی_وحدت_رویه شماره ۳۰ مورخ ۱۳۶۴/۱۰/۰۳ #هیأت_عمومی #دیوان_عالی_کشور فرزند بالغ #اختیار امور #غیر_مالی دارد و اختیار امور مالی نیاز به رشد دارد و با توجه به اینکه فرزند، پس از بلوغ از تحت #حضانت خارج میشود [و] مادر سمتی برای حضانت ندارد؛ به لحاظ بلوغ و اینکه [در خصوص] مطالبه نفقه از #پدر با توجه به اینکه در سن سیزده سالگی است و خارج از تحت حضانت است و این #حق مسلّم فرزند در نفقه، به لحاظ اینکه تحت حضانت #مادر نیست، نمیتواند دادخواست دهد و پدر هم #مستنکف نفقه است، تضییع گردد. علیالخصوص مطالبه نفقه فرزند از پدر ماهیتاً الزام به #تکلیف #غیرمالی تلقی میگردد. علیهذا #ایراد تجدیدنظرخواهی [را] وارد دانسته مستنداً به ماده ۳۵۳ #قانون_آیین_دادرسی_مدنی ضمن #نقض قرار صادره جهت #رسیدگی #ماهوی به #دادگاه محترم #بدوی ارسال میگردد.
🔹رییس شعبه ۴۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - #مستشار دادگاه
خالقی - نجفی سواد رودباری/پژوهشگاه #قوه_قضاييه
jOin 🔜 @arayeghazayi
☘
👬🍃💐
🍃👨👧👦🍃🌼🍃👨👨👧👧
🌼🍃🍂🍃👪🍃🌾🍃👨👦
Forwarded from آرای قضایی
⚖️ #نشست_های_قضایی
🔸 #نشستقضایی ۲۵ تیر ۱۳۹۳ #قضات شهر کاشان
🔹 موضوع: #تکلیف #دادگاه در #اتیان_سوگند مدیون
jOin 🔜 @arayeghazayi
✍️ پرسش: #اتیانسوگند #مدیون (مندرج در ماده ۷ #قانون_نحوه_اجرای_محکومیت_های_مالی مصوب ۱۳۹۴)، از تکالیف دادگاه است یا از #حقوق #مدعی #اعسار به شمار می رود؟
🔹نظر #اکثریت
اعمال #سوگند #مدیون مندرج در ماده ۷ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴، از تکالیف دادگاه است و چنانچه مدعی اعسار، به آن #استناد ننماید، دادگاه تکلیف دارد که با صدور #قرار_اتیان_سوگند، مطابق #تشریفات مقرر در #قانونآئیندادرسیمدنی، مدعی اعسار و طرف مقابل را به #دادرسی دعوت و سپس #تصمیم مقتضی اتخاذ نماید، لکن به جهت جلوگیری از #اطالهدادرسی پیشنهاد میشود در ذیل #اخطار اولیه به مدعی اعسار جهت حضور در #جلسه_دادرسی، چنین ذکر شود: «#خواهان، جهت اخذ توضیح پیرامون #خواسته و دلایل ابرازی و سوگند احتمالی حضور یابد.»
🔹نظر #اقلیت
آنچه در ماده ۷ #قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴ در باب سوگند مدیون آمده است، از حقوق مدعی اعسار است که وی بایستی اعمال آن را از دادگاه بخواهد؛ چه اینکه پس از انتشار قانون در #روزنامه_رسمی و گذشت مهلت ۱۵ روزه از انتشار، آحاد #ملت نسبت به قانون، آگاه #فرض میشوند و مدعی اعسار باید در صورت تمایل از این #حق خود استفاده کند. لذا در صورت تقاضای مدعی اعسار، دادگاه باید مطابق تشریفات مقرر در قانون آئین دادرسی مدنی، مدیون را سوگند دهد.
🔹نظر #هیئت_عالی
با توجه به ماده ۷ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، اگر مدیون (مدعی اعسار) در عوض #دین یا تعهدات مالی و قراردادی خواهان، مالی دریافت و تحصیل نکرده و یا در صورت وصول، ادله ای ارائه نموده که ثابت می کند آن #مال #تلف شده است، در این حالت پس از طرح #دعوی اعسار، #بار_اثبات اینکه خواهان (مدعی اعسار) #ملائت دارد یا در گذشته ملئی بوده برعهده #خوانده (#محکوم_له) می باشد و اگر با وجود #دلایل و #قرائن (به لحاظ ضعف ادّله و امارات) ملائت فعلی یا سابق مدعی اعسار، نزد #قاضی #رسیدگی کننده #محرز نباشد، [دادگاه] با #صدور #قرار اتیان سوگند (بدون نیاز به #درخواست #طرفین) مدیون (#محکومعلیه) را برای ادای سوگند #دعوت می کند./آموزش #قوه_قضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸 #نشستقضایی ۲۵ تیر ۱۳۹۳ #قضات شهر کاشان
🔹 موضوع: #تکلیف #دادگاه در #اتیان_سوگند مدیون
jOin 🔜 @arayeghazayi
✍️ پرسش: #اتیانسوگند #مدیون (مندرج در ماده ۷ #قانون_نحوه_اجرای_محکومیت_های_مالی مصوب ۱۳۹۴)، از تکالیف دادگاه است یا از #حقوق #مدعی #اعسار به شمار می رود؟
🔹نظر #اکثریت
اعمال #سوگند #مدیون مندرج در ماده ۷ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴، از تکالیف دادگاه است و چنانچه مدعی اعسار، به آن #استناد ننماید، دادگاه تکلیف دارد که با صدور #قرار_اتیان_سوگند، مطابق #تشریفات مقرر در #قانونآئیندادرسیمدنی، مدعی اعسار و طرف مقابل را به #دادرسی دعوت و سپس #تصمیم مقتضی اتخاذ نماید، لکن به جهت جلوگیری از #اطالهدادرسی پیشنهاد میشود در ذیل #اخطار اولیه به مدعی اعسار جهت حضور در #جلسه_دادرسی، چنین ذکر شود: «#خواهان، جهت اخذ توضیح پیرامون #خواسته و دلایل ابرازی و سوگند احتمالی حضور یابد.»
🔹نظر #اقلیت
آنچه در ماده ۷ #قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴ در باب سوگند مدیون آمده است، از حقوق مدعی اعسار است که وی بایستی اعمال آن را از دادگاه بخواهد؛ چه اینکه پس از انتشار قانون در #روزنامه_رسمی و گذشت مهلت ۱۵ روزه از انتشار، آحاد #ملت نسبت به قانون، آگاه #فرض میشوند و مدعی اعسار باید در صورت تمایل از این #حق خود استفاده کند. لذا در صورت تقاضای مدعی اعسار، دادگاه باید مطابق تشریفات مقرر در قانون آئین دادرسی مدنی، مدیون را سوگند دهد.
🔹نظر #هیئت_عالی
با توجه به ماده ۷ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، اگر مدیون (مدعی اعسار) در عوض #دین یا تعهدات مالی و قراردادی خواهان، مالی دریافت و تحصیل نکرده و یا در صورت وصول، ادله ای ارائه نموده که ثابت می کند آن #مال #تلف شده است، در این حالت پس از طرح #دعوی اعسار، #بار_اثبات اینکه خواهان (مدعی اعسار) #ملائت دارد یا در گذشته ملئی بوده برعهده #خوانده (#محکوم_له) می باشد و اگر با وجود #دلایل و #قرائن (به لحاظ ضعف ادّله و امارات) ملائت فعلی یا سابق مدعی اعسار، نزد #قاضی #رسیدگی کننده #محرز نباشد، [دادگاه] با #صدور #قرار اتیان سوگند (بدون نیاز به #درخواست #طرفین) مدیون (#محکومعلیه) را برای ادای سوگند #دعوت می کند./آموزش #قوه_قضاییه
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
Forwarded from آرای قضایی
✅ فهرست ٧٠ مورد از مهمترين #تخلفات_قضایی
jOin 🔜 @arayeghazayi
١- #دستور #جلب #متهم بدون رعایت #مقررات_قانونی
٢- #صدور دستور #متعارض و مبهم و کلی
٣- صدور #قرار_کفالت و #وثیقه بدون مشخص نمودن مبلغ
٤- صدور قرارهای #تامین نامتناسب
٥- عدم پذیرش #کفیل و وثیقه در قرارهای #تأمین
٦- دستور نگهداری متهم در #بازداشتگاه #غیرقانونی پس از صدور قرارهای تأمین منجر به #بازداشت
٧- بازداشت غیرقانونی
٨- عدم #ثبت پرونده ها در #دادسرا تا مرحله صدور #قرار_نهایی
٩- عدم تمدید قرارهای #بازداشت_موقت در مواعد #قانونی
١٠- عدم #تمکین دادسرا پس از #فک_قرار_تأمین توسط #دادگاه
jOin 🔜 @arayeghazayi
١١- عدم توجه به #صلاحیت_محلی و #ذاتی
١٢- عدم ذکر مدت در #قرار بازداشت موقت
١٣- عدم قید مشخصات، #سمت #قضائی، تاریخ و شماره کلاسه #پرونده در صورتجلسات
١٤- #آزادی متهم بدون #اظهارنظر در #تحقیقات_مقدماتی
١٥- استفاده از الفاظ زاید و و غیرمرتب و متعارف در قرارها و #آراء
١٦- استفاده بی رویه از فرم، آنهم بعضًا غیرمرتب در تصمیمات نهایی به خصوص در دادسراها
١٧- عدم اتخاذ #تصمیم در #مواعد قانونی
١٨- عدم اظهارنظر نسبت به بعضی از متهمین یا موارد اتهامی در پرونده های #کیفری
١٩- عدم تعیین #تکلیف نسبت به آلات و ادوات #جرم
٢٠- نگهداری آلات و ادوات جرم در مکانهای نامتناسب
٢١- أخذ #آخرین_دفاع قبل از تکمیل #تحقيق
٢٢- صدور تأمین کیفری جدید برای متهم، بدون تعیین تکلیف نسبت به قرار صادره قبلی
٢٣- ناخوانا بودن دستورات قضائی
٢٤- صدور قرار یا #رأی بدون اعلام ختم تحقیقات یا #رسیدگی
٢٥- انجام اقدامات خارج از چهارچوب مفاد #نیابت
٢٦- صدور #قرار_مجرمیت بدون أخذ آخرین دفاع
٢٧- وجود اغلاط املایی و انشایی در دستورات و آراء
٢٨- دستورات #غیرحقوقی با جمله بندی نامتناسب
٢٩- صدور #حکم با #استناد به مواد غیرمرتبط
٣٠- صدور حکم خارج از چارچوب #کیفرخواست
jOin 🔜 @arayeghazayi
٣١- تشدید حکم در مقام #تجدیدنظرخواهی بدون موجب قانونی
٣٢- صدور دستورات تلفنی
٣٣- فقدان امضای #نماینده #دادستان علیرغم ذکر حضور وی در صورتجلسات #دادرسی دادگاه
٣٤- عدم #ابلاغ #نظریه_کارشناسی به #اصحاب_دعوا
٣٥- برخورد تند و بعضًا #غیرمتعارف و #توهین آمیز
٣٦- ارتباط غیرمتعارف با اصحاب پرونده و #وکیل
٣٧- عدم توجه به #مستندات
٣٨- عدم پذیرش و #ثبت #لوایح
٣٩- #دادنامه پرونده قبل از #انشاء_رأی
٤٠- #آمارسازی در #سیستم مکانیزه
٤١- صدور قرار نهایی در دادسرا با استناد به عدم پیگیری #شاکی
٤٢- #بایگانی نمودن پرونده های #اجرایی به جهت عدم پیگیری شاکی
٤٣- #کسر_از_آمار پرونده های قدیم #اجرای_احکام و ثبت مجدد آن با #کلاسه جدید
٤٤- بایگانی نمودن پرونده بدون اجرای کامل اجزاء دادنامه
٤٥- عدم #نظارت بر اجرای احکام #شلاق و #وصول #جریمه
٤٦- عدم #تبعیت #مرجع_تالی از #مرجع_عالی
٤٧- عدم توجه به #اعتبار_امر_قضاوت_شده
٤٨- عدم توجه به مفاد #اسناد_رسمی
٤٩- تلقی حکم به قرار توسط #دادگاه_تجدیدنظر
٥٠- صدور رأی توسط دادگاه بدوی بدون تشکیل #جلسه_دادرسی وفق #مقررات
jOin 🔜 @arayeghazayi
٥١- وجود پرونده بلاتکلیف و عدم اتخاذ تصمیم در موعد #مقرر
٥٢- #افزایش_خواسته در جلسه اول بدون #ابطال_تمبر #هزینه_دادرسی
٥٣- عدم پاسخگویی به #ایرادات در #اولین_جلسه_دادرسی
٥٤- دستور تعیین وقت رسیدگی قبل از تکمیل #دادخواست
٥٥- قبول #اعسار از هزینه دادرسی بدون رسیدگی
٥٦- رسیدگی و #اصدار رأی توأمان به #دعوی اعسار از هزینه دادرسی با دعوا
٥٧- عدم #دعوت از نماینده #بیمه در پرونده های تصادفات و عدم ابلاغ دادنامه به نماینده بیمه مربوطه
٥٨- دستور اجرای حکم بدون أخذ تأمین در #احکام_غیابی
٥٩- عدم ابطال تمبر هزینه دادرسی در اموال #غیرمنقول بر اساس #قیمت_منطقه_ای
٦٠- عدم امضاء #صورتجلسه دادرسی توسط اصحاب دعوای حاضر
٦١- عدم اعطای #فتوکپی به اصحاب دعوا در دادگاه
٦٢- عدم ذکر #حضوری یا غیابی بودن حکم ( صادره علیه #خوانده و متهم)
٦٣- صدور آراء #غیرمستدل و #غیرمستند
٦٤- #اطاله_دادرسی
٦٥- #تأخیر در ورود و تعجیل در خروج غیرمتعارف
٦٦- عدم مقابله دادنامه ها
٦٧- عدم اظهارنظر نسبت به بعضی از موارد #خواسته
٦٨- صدور حکم خارج از خواسته
٦٩- #الحاق مواردی به دادنامه بعد از صدور رأی
٧٠- در اختیار اداره آگاهی قرار دادن متهم قبل از صدور قرار تأمین یا پس از صدور قرار تأمین و قبل از معرفی به بازداشتگاه قانونی.
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
١- #دستور #جلب #متهم بدون رعایت #مقررات_قانونی
٢- #صدور دستور #متعارض و مبهم و کلی
٣- صدور #قرار_کفالت و #وثیقه بدون مشخص نمودن مبلغ
٤- صدور قرارهای #تامین نامتناسب
٥- عدم پذیرش #کفیل و وثیقه در قرارهای #تأمین
٦- دستور نگهداری متهم در #بازداشتگاه #غیرقانونی پس از صدور قرارهای تأمین منجر به #بازداشت
٧- بازداشت غیرقانونی
٨- عدم #ثبت پرونده ها در #دادسرا تا مرحله صدور #قرار_نهایی
٩- عدم تمدید قرارهای #بازداشت_موقت در مواعد #قانونی
١٠- عدم #تمکین دادسرا پس از #فک_قرار_تأمین توسط #دادگاه
jOin 🔜 @arayeghazayi
١١- عدم توجه به #صلاحیت_محلی و #ذاتی
١٢- عدم ذکر مدت در #قرار بازداشت موقت
١٣- عدم قید مشخصات، #سمت #قضائی، تاریخ و شماره کلاسه #پرونده در صورتجلسات
١٤- #آزادی متهم بدون #اظهارنظر در #تحقیقات_مقدماتی
١٥- استفاده از الفاظ زاید و و غیرمرتب و متعارف در قرارها و #آراء
١٦- استفاده بی رویه از فرم، آنهم بعضًا غیرمرتب در تصمیمات نهایی به خصوص در دادسراها
١٧- عدم اتخاذ #تصمیم در #مواعد قانونی
١٨- عدم اظهارنظر نسبت به بعضی از متهمین یا موارد اتهامی در پرونده های #کیفری
١٩- عدم تعیین #تکلیف نسبت به آلات و ادوات #جرم
٢٠- نگهداری آلات و ادوات جرم در مکانهای نامتناسب
٢١- أخذ #آخرین_دفاع قبل از تکمیل #تحقيق
٢٢- صدور تأمین کیفری جدید برای متهم، بدون تعیین تکلیف نسبت به قرار صادره قبلی
٢٣- ناخوانا بودن دستورات قضائی
٢٤- صدور قرار یا #رأی بدون اعلام ختم تحقیقات یا #رسیدگی
٢٥- انجام اقدامات خارج از چهارچوب مفاد #نیابت
٢٦- صدور #قرار_مجرمیت بدون أخذ آخرین دفاع
٢٧- وجود اغلاط املایی و انشایی در دستورات و آراء
٢٨- دستورات #غیرحقوقی با جمله بندی نامتناسب
٢٩- صدور #حکم با #استناد به مواد غیرمرتبط
٣٠- صدور حکم خارج از چارچوب #کیفرخواست
jOin 🔜 @arayeghazayi
٣١- تشدید حکم در مقام #تجدیدنظرخواهی بدون موجب قانونی
٣٢- صدور دستورات تلفنی
٣٣- فقدان امضای #نماینده #دادستان علیرغم ذکر حضور وی در صورتجلسات #دادرسی دادگاه
٣٤- عدم #ابلاغ #نظریه_کارشناسی به #اصحاب_دعوا
٣٥- برخورد تند و بعضًا #غیرمتعارف و #توهین آمیز
٣٦- ارتباط غیرمتعارف با اصحاب پرونده و #وکیل
٣٧- عدم توجه به #مستندات
٣٨- عدم پذیرش و #ثبت #لوایح
٣٩- #دادنامه پرونده قبل از #انشاء_رأی
٤٠- #آمارسازی در #سیستم مکانیزه
٤١- صدور قرار نهایی در دادسرا با استناد به عدم پیگیری #شاکی
٤٢- #بایگانی نمودن پرونده های #اجرایی به جهت عدم پیگیری شاکی
٤٣- #کسر_از_آمار پرونده های قدیم #اجرای_احکام و ثبت مجدد آن با #کلاسه جدید
٤٤- بایگانی نمودن پرونده بدون اجرای کامل اجزاء دادنامه
٤٥- عدم #نظارت بر اجرای احکام #شلاق و #وصول #جریمه
٤٦- عدم #تبعیت #مرجع_تالی از #مرجع_عالی
٤٧- عدم توجه به #اعتبار_امر_قضاوت_شده
٤٨- عدم توجه به مفاد #اسناد_رسمی
٤٩- تلقی حکم به قرار توسط #دادگاه_تجدیدنظر
٥٠- صدور رأی توسط دادگاه بدوی بدون تشکیل #جلسه_دادرسی وفق #مقررات
jOin 🔜 @arayeghazayi
٥١- وجود پرونده بلاتکلیف و عدم اتخاذ تصمیم در موعد #مقرر
٥٢- #افزایش_خواسته در جلسه اول بدون #ابطال_تمبر #هزینه_دادرسی
٥٣- عدم پاسخگویی به #ایرادات در #اولین_جلسه_دادرسی
٥٤- دستور تعیین وقت رسیدگی قبل از تکمیل #دادخواست
٥٥- قبول #اعسار از هزینه دادرسی بدون رسیدگی
٥٦- رسیدگی و #اصدار رأی توأمان به #دعوی اعسار از هزینه دادرسی با دعوا
٥٧- عدم #دعوت از نماینده #بیمه در پرونده های تصادفات و عدم ابلاغ دادنامه به نماینده بیمه مربوطه
٥٨- دستور اجرای حکم بدون أخذ تأمین در #احکام_غیابی
٥٩- عدم ابطال تمبر هزینه دادرسی در اموال #غیرمنقول بر اساس #قیمت_منطقه_ای
٦٠- عدم امضاء #صورتجلسه دادرسی توسط اصحاب دعوای حاضر
٦١- عدم اعطای #فتوکپی به اصحاب دعوا در دادگاه
٦٢- عدم ذکر #حضوری یا غیابی بودن حکم ( صادره علیه #خوانده و متهم)
٦٣- صدور آراء #غیرمستدل و #غیرمستند
٦٤- #اطاله_دادرسی
٦٥- #تأخیر در ورود و تعجیل در خروج غیرمتعارف
٦٦- عدم مقابله دادنامه ها
٦٧- عدم اظهارنظر نسبت به بعضی از موارد #خواسته
٦٨- صدور حکم خارج از خواسته
٦٩- #الحاق مواردی به دادنامه بعد از صدور رأی
٧٠- در اختیار اداره آگاهی قرار دادن متهم قبل از صدور قرار تأمین یا پس از صدور قرار تأمین و قبل از معرفی به بازداشتگاه قانونی.
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ صرف کسر #تمبر_مالیاتی در #وکالتنامه، به معنی « #فرارمالیاتی » محسوب نمیشود
jOin 🔜 @arayeghazayi
▪️بررسی « کسر تمبر مالیاتی #وکلا » در #نشست_قضایی #قضات #دادگاه_تجدیدنظراستان فارس؛
🔹 سؤال:
برابر #ماده ۱۰۳ #قانون_مالیاتهای_مستقیم وکلا بایستی مطابق رقم #حقالوکاله های خود معادل پنج #درصد آن را بابت #علیالحساب_مالیاتی روی وکالتنامه #تمبر #الصاق و #ابطال نمایند و چنانچه برابر این #تکلیف عمل نگردد، مطابق #تبصره یک ماده مذکور با رعایت #مقررات #قانون_آئین_دادرسی_مدنی #وکالت #وکیل قابل قبول نخواهد بود.
چون هر سال #اداره امور اقتصادی و #دارایی، #مالیات مشمولین را دریافت میدارد و #الزام وکلا به الصاق تمبر مالیاتی بعنوان قسمتی از مالیات میباشد؛ در صورتی که وکلا به تکلیف خود برابر ماده ۱۰۳ #قانون مذکور عمل ننمایند آیا برابر ماده ۲۷۴ قانون مالیات های مستقیم چنین رفتاری #جرم مالیاتی می باشد یا خیر و به علاوه #مسئول #تشخیص این موضوع و #شاکی_خصوصی چه کسی خواهد بود؟
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹#دیدگاه #اکثریت:
با عنایت به اینکه #سازمان_امورمالیاتی کشور برابر ماده ۲۱۹ قانون مالیات های مستقیم #مسؤول تشخیص #درآمد #مشمول مالیات و #وصول مالیات می باشد و #مؤدی مالیاتی برابر مواد ۱۵۵ و ۱۵۶ و ۲۱۰ قانون مذکور پس از اتمام سال مالیاتی و #قطعیت میزان مالیات #ملزم به #پرداخت مالیات می باشد که در صورت عدم پرداخت، مالیات مطابق مقررات قانون مالیات های مستقیم از طریق #صدور #اجرائیه و اقدامات #قانونی مالیات مذکور، وصول می گردد.
هر چند که ماده ۱۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم، وکلا را ملزم به الصاق و ابطال تمبر به میزان ۵ درصد رقم حقالوکاله نموده است که بر اساس ماده ۱۵۹ قانون مذکور قسمتی از مالیات محسوب میگردد؛ ولی صرف #کسر تمبر مالیاتی مذکور به معنی فرارمالیاتی محسوب نشده و از آنجا که #رفتار های موضوع ماده ۲۷۴ قانون مالیاتهای مستقیم که در جهت فرار مالیات انجام می شود از جمله اقداماتی است که در برابر #سازمان مالیاتی انجام میپذیرد ( نه در برابر #مرجع_قضایی ) که تشخیص مالیات به درستی انجام میگیرد و صرف پنهان نمودن رقم حقالوکاله و عدم ارائه #مدارک_مثبته به مرجع قضایی در جهت #تعیین رقم حقالوکاله از #شمول ماده ۲۷۴ خارج بوده و همان طوری که تبصره یک ماده ۱۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم #دلالت دارد، درصورت #تخلف وکیل از #مفاد ماده مذکور وکالت نامبرده بر اساس #قانون آئین دادرسی مدنی قابل قبول نخواهد بود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
▪️بررسی « کسر تمبر مالیاتی #وکلا » در #نشست_قضایی #قضات #دادگاه_تجدیدنظراستان فارس؛
🔹 سؤال:
برابر #ماده ۱۰۳ #قانون_مالیاتهای_مستقیم وکلا بایستی مطابق رقم #حقالوکاله های خود معادل پنج #درصد آن را بابت #علیالحساب_مالیاتی روی وکالتنامه #تمبر #الصاق و #ابطال نمایند و چنانچه برابر این #تکلیف عمل نگردد، مطابق #تبصره یک ماده مذکور با رعایت #مقررات #قانون_آئین_دادرسی_مدنی #وکالت #وکیل قابل قبول نخواهد بود.
چون هر سال #اداره امور اقتصادی و #دارایی، #مالیات مشمولین را دریافت میدارد و #الزام وکلا به الصاق تمبر مالیاتی بعنوان قسمتی از مالیات میباشد؛ در صورتی که وکلا به تکلیف خود برابر ماده ۱۰۳ #قانون مذکور عمل ننمایند آیا برابر ماده ۲۷۴ قانون مالیات های مستقیم چنین رفتاری #جرم مالیاتی می باشد یا خیر و به علاوه #مسئول #تشخیص این موضوع و #شاکی_خصوصی چه کسی خواهد بود؟
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔹#دیدگاه #اکثریت:
با عنایت به اینکه #سازمان_امورمالیاتی کشور برابر ماده ۲۱۹ قانون مالیات های مستقیم #مسؤول تشخیص #درآمد #مشمول مالیات و #وصول مالیات می باشد و #مؤدی مالیاتی برابر مواد ۱۵۵ و ۱۵۶ و ۲۱۰ قانون مذکور پس از اتمام سال مالیاتی و #قطعیت میزان مالیات #ملزم به #پرداخت مالیات می باشد که در صورت عدم پرداخت، مالیات مطابق مقررات قانون مالیات های مستقیم از طریق #صدور #اجرائیه و اقدامات #قانونی مالیات مذکور، وصول می گردد.
هر چند که ماده ۱۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم، وکلا را ملزم به الصاق و ابطال تمبر به میزان ۵ درصد رقم حقالوکاله نموده است که بر اساس ماده ۱۵۹ قانون مذکور قسمتی از مالیات محسوب میگردد؛ ولی صرف #کسر تمبر مالیاتی مذکور به معنی فرارمالیاتی محسوب نشده و از آنجا که #رفتار های موضوع ماده ۲۷۴ قانون مالیاتهای مستقیم که در جهت فرار مالیات انجام می شود از جمله اقداماتی است که در برابر #سازمان مالیاتی انجام میپذیرد ( نه در برابر #مرجع_قضایی ) که تشخیص مالیات به درستی انجام میگیرد و صرف پنهان نمودن رقم حقالوکاله و عدم ارائه #مدارک_مثبته به مرجع قضایی در جهت #تعیین رقم حقالوکاله از #شمول ماده ۲۷۴ خارج بوده و همان طوری که تبصره یک ماده ۱۰۳ قانون مالیاتهای مستقیم #دلالت دارد، درصورت #تخلف وکیل از #مفاد ماده مذکور وکالت نامبرده بر اساس #قانون آئین دادرسی مدنی قابل قبول نخواهد بود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚫ رأی وحدت رویه
شماره ۷۲۰ ـ ۱۳۹۰/۳/۰۳
هیأت عمومی دیوان عالی کشور
⚖ مطابق مقررات مواد ۳۰، ۳۶، ۳۹ و ۴۰ قانون تأمین اجتماعی کارفرما مسؤول پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمهشده در مهلت مقرر در قانون به سازمان تأمین اجتماعی است و درصورت خودداری از انجام این تکلیف، سازمان تأمین اجتماعی مکلف به وصول حق بیمه از کارفرما و ارائه خدمت به بیمهشده میباشد؛ بنابراین درصورتی که کارفرما در ایام اشتغال بیمهشده به تکلیف قانونی خود عمل ننماید و بیمهشده خواستار الزام او به انجام تکلیف پرداخت حق بیمه ایام اشتغال و پذیرش آن از سوی سازمان تأمین اجتماعی گردد، رسیدگی به موضوع در صلاحیت سازمان تأمین اجتماعی محل خواهد بود.
#قانون_تأمین_اجتماعی #کارفرما #سازمان_تأمین_اجتماعی #حق_بیمه #صلاحیت #کارگر #الزام_به_پرداخت_حق_بیمه_ایام_اشتغال #تکلیف_قانونی #بیمه #رای_وحدت_رویه_هیات_عمومی_دیوان_عالی_کشور
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
شماره ۷۲۰ ـ ۱۳۹۰/۳/۰۳
هیأت عمومی دیوان عالی کشور
⚖ مطابق مقررات مواد ۳۰، ۳۶، ۳۹ و ۴۰ قانون تأمین اجتماعی کارفرما مسؤول پرداخت حق بیمه سهم خود و بیمهشده در مهلت مقرر در قانون به سازمان تأمین اجتماعی است و درصورت خودداری از انجام این تکلیف، سازمان تأمین اجتماعی مکلف به وصول حق بیمه از کارفرما و ارائه خدمت به بیمهشده میباشد؛ بنابراین درصورتی که کارفرما در ایام اشتغال بیمهشده به تکلیف قانونی خود عمل ننماید و بیمهشده خواستار الزام او به انجام تکلیف پرداخت حق بیمه ایام اشتغال و پذیرش آن از سوی سازمان تأمین اجتماعی گردد، رسیدگی به موضوع در صلاحیت سازمان تأمین اجتماعی محل خواهد بود.
#قانون_تأمین_اجتماعی #کارفرما #سازمان_تأمین_اجتماعی #حق_بیمه #صلاحیت #کارگر #الزام_به_پرداخت_حق_بیمه_ایام_اشتغال #تکلیف_قانونی #بیمه #رای_وحدت_رویه_هیات_عمومی_دیوان_عالی_کشور
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🟡 چکیده:
ارائه اصول مستندات در جلسه اول دادرسی به عنوان تکلیف قانونی براي اصحاب دعوا با ابلاغ قانون مقرر شده است و نیازي به ذکر آن در ابلاغنامه یا اخطار جداگانه نیست.
🟤 نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه به شماره ۱۴۰۰/۹/۲۴-۷/۱۴۰۰/۸۰۴
شماره پرونده: ۱۴۰۰-۸۰۴-۱۲۷ ح
🟪 استعلام:
وفق ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ چنانچه اسناد طرفین عادی باشد و در جلسه اول رسیدگی نسبت به آن اظهار انکار یا تردید به عمل آید و استنادکننده به سند اصل سند را حاضر ننماید، سند از عداد دلایل ایشان خارج می گردد. آیا دادگاه باید در اخطاریه خود به این موضوع اشاره کند یا آن که تکلیفی در این خصوص متوجه دادگاه نیست؟ آیا عدم درج این حکم در اخطاریه، موجب تجدید جلسه یا صدور اخطاریه مجزا برای ارائه مدارك است؟
🟧 پاسخ:
با توجه به اینکه ارائه اصول مستندات در جلسه اول دادرسی به حکم ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ مقرر گردیده و جهل به قانون مسموع نیست، لذا این وظیفه به عنوان تکلیف قانونی برای اصحاب دعوا با ابلاغ قانون مقرر شده است و نیازي به ذکر آن در ابلاغنامه یا اخطار جداگانه نیست.
#نظریه_مشورتی_اداره_کل_حقوقی_قوه_قضائیه #تجدید_جلسه_رسیدگی #اصحاب_دعوا #جلسه_اول_دادرسی #قانون_آیین_دادرسی_دادگاههای_عمومی_و_انقلاب_در_امور_مدنی #مستند #اظهار_انکار_یا_تردید #دلایل #اخطاریه #ابلاغیه #اصل_سند #تکلیف_قانونی #طرفین #دادگاه
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
ارائه اصول مستندات در جلسه اول دادرسی به عنوان تکلیف قانونی براي اصحاب دعوا با ابلاغ قانون مقرر شده است و نیازي به ذکر آن در ابلاغنامه یا اخطار جداگانه نیست.
🟤 نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه به شماره ۱۴۰۰/۹/۲۴-۷/۱۴۰۰/۸۰۴
شماره پرونده: ۱۴۰۰-۸۰۴-۱۲۷ ح
🟪 استعلام:
وفق ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ چنانچه اسناد طرفین عادی باشد و در جلسه اول رسیدگی نسبت به آن اظهار انکار یا تردید به عمل آید و استنادکننده به سند اصل سند را حاضر ننماید، سند از عداد دلایل ایشان خارج می گردد. آیا دادگاه باید در اخطاریه خود به این موضوع اشاره کند یا آن که تکلیفی در این خصوص متوجه دادگاه نیست؟ آیا عدم درج این حکم در اخطاریه، موجب تجدید جلسه یا صدور اخطاریه مجزا برای ارائه مدارك است؟
🟧 پاسخ:
با توجه به اینکه ارائه اصول مستندات در جلسه اول دادرسی به حکم ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ مقرر گردیده و جهل به قانون مسموع نیست، لذا این وظیفه به عنوان تکلیف قانونی برای اصحاب دعوا با ابلاغ قانون مقرر شده است و نیازي به ذکر آن در ابلاغنامه یا اخطار جداگانه نیست.
#نظریه_مشورتی_اداره_کل_حقوقی_قوه_قضائیه #تجدید_جلسه_رسیدگی #اصحاب_دعوا #جلسه_اول_دادرسی #قانون_آیین_دادرسی_دادگاههای_عمومی_و_انقلاب_در_امور_مدنی #مستند #اظهار_انکار_یا_تردید #دلایل #اخطاریه #ابلاغیه #اصل_سند #تکلیف_قانونی #طرفین #دادگاه
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi