گروه شریعتی
562 subscribers
1.66K photos
554 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فساد انقلابیون از آن‌ها فرعون می‌سازد

🔺دوستان باید #آگاه باشند:
آنجا که نمونه‌های #فساد بروز کرد و عده‌ای از #انقلابیون و جوانانش به این راه‌ها کشیده شدند، و غرور و تکبر بر آن‌ها سلطه یافت، آنجاست که احساس می‌کنیم از فرهنگ انقلابیِ اسلامی خویش منحرف شدیم.

🔺باید بترسیم: از اینکه «زیربنای فکری» خویش را از دست بدهیم و دچار #منافع_شخصی و #مصالح_مادی بشویم.

🔺آنجا غرور غوغا خواهد کرد؛ آنجا خودخواهی آتش خواهد زد.

🔺آنجا #فرعون شدن و #طاغوت شدن برای بزرگان و جوانان ما پیش خواهد آمد.

🔺آنجاست که باید به خدای بزرگ بازگردیم؛ «توبه» کنیم و بخواهیم که ما را «هدایت» کند.

#مصطفی_چمران

@Shariati_Group
🆔 @NaghdeAndisheh
🔵 چراییِ تکیه بر سه بعد فرموله شده «زر - زور - تزویر» نزد #شریعتی

″... يکی از رفقا خيلی با حسن نيت می‌گفت که: شما اين را در نوشته‌ها و گفته‌ها خيلی تکرار می‌کنيد؛ آخر چرا اينقدر تکرار می‌کنيد؟ گفتم که: من برای اينکه زياد تکرار کرده‌ام، زياد متأسف نيستم، (بلکه) بخاطر اين متأسفم که غير از اين سه مطلب چيزهای ديگری هم گفته‌ام که اصلاً لازم نبوده! اصلاً بيخود حرف‌های ديگر زده‌ام و وقت را گرفته‌ام. می‌خواهم بگويم غير از همين بحث، اصلاً چيز ديگری نيست، يعنی من حرف ديگری ندارم، اگر علماء دارند بگويند!

📌 من چون #معلم بودم، خاصيت معلمی باعث شد که حرف‌هايم را فرموله کنم. حرف‌های متفرق زياد می‌زنم، ولی از آخر بايد آن‌ها را فرموله کنم و اين فرموله کردن، بخاطر تعليم و آموزش است، برای اينکه(اگر) شما همه بحث‌ها را تصادفاً نباشيد يا اصلاً نخواسته باشيد (گوش بدهيد)، از آخر معلوم باشد که قضيه چه شد. جمع کردن و خلاصه کردن و در آوردن آن‌ها به‌صورت يک شعار، يک فرمول و به‌صورت چهار تا اصل، چيزهائی است معين و مشخص. اين، هم برای انتقال فکر به ذهن، هم برای مشخص شدنش خيلی لازم است. اين، کار معلمی است، يعنی يک معلم بايد اين کار را بکند.

📌برای فرمول‌سازی (برای شما که در کارهای معلمی و تبليغی و فکری و ... هستيد) يک فرمول دارد و آن اينکه وقتيکه می‌خواهيد اين فرمول‌ها را فرموله کنيد و به‌صورت يک شعار و يک اصل درآوريد؛
▫️اول، جمله بايد کوتاه باشد، اگر طولانی باشد، بدرد نمی‌خورد و اثرش از بين می‌رود.
▫️دوم: با کلمات ساده و روشن باشد؛ (اگر) اصطلاح فنی و فلسفی و... داشته باشد، تأثيرگذاريش از بين می‌رود.
▫️سوم: خوش‌آهنگ باشد، يعنی برای تأثيرگذاری آهنگ بيان طوری باشد که آدم احساس می‌کند که اصلاً زيبا است.
چهارم: اين کلمات حتی يک نوع هماهنگی، يکنوع اشتقاق (شبه اشتقاق)، يکنوع هموزنی و يکنوع احساس اينکه کلمات از هم گرفته شده‌اند، در بيان داشته باشد. مثلاً وقتی‌که می‌گويم: #زر و #زور و #تزوير، اين سه کلمه بقدری با هم هماهنگ است که يک خواننده اول خيال می‌کند هر سه از هم مشتق‌اند، درصورتيکه کلمه زر و زور هيچ ربطی به هم ندارد و تزوير هم اصلاً عربی است. اين اشتراک حروفی که بين همه است، تأثيرگذاريش را بيشتر می‌کند. اين، يک بحث فنی است. اگر بجای زر و زور و تزوير بگوييم: پول و زور و تزوير (هماهنگی) از بين می‌رود، و يا (بگوئيم) #ثروت و زور و پارسائی باز خنک می‌شود و ببينيد که چقدر افتضاح می‌شود ولی مثل اينکه زر و زور و تزوير همين است و آدم در برابرش اصلاً قانع می‌شود. يا اگر بجای عبارت #طلا و #تيغ و #تسبيح (يعنی بجای زر، طلا و بجای زور، تيغ و بجای تزوير، تسبيح) بگذاريم نقره و تيغ و تسبيح يا اسکناس و تيغ و تسبيح، جور نمی‌آيد و خراب می‌شود. بايد حتماً طلا و تيغ و تسبيح باشد تا اشتقاق ظاهری داشته باشد.

📌خيلی ابعاد گوناگون دارد: #استبداد (زور) و #استثمار (زر) و #استحمار (تزوير). در خود سوره ناس هم همينطور است: اله الناس ـ رب‌الناس ـ ملک‌الناس، مگر همين سه بعد را نمی‌گويد؟ رب يعنی ارباب، سينيور، #فئودال و صاحب #مردم که بيشتر جنبه مالکيت در دوره فئوداليته دارد، اله در اينجا معنی آن بعد معنوی و #روحانيت را دارد و ملک هم که معلوم است.

📌همينطور است سمبل‌هايش در جامعه:
#فرعون ـ #قارون ـ بلعم باعورا. در منی هم سه #شيطان هست. در حيوانات گرگ ـ روباه ـ موش (هست). و همينطور است ملک و مالک و ملا. اين ابعاد گوناگون برای اينست که مسأله درست جابيفتد.

📌حالا چرا روی اين سه بعد تکيه می‌کنيم؟ اين‌ها ارزش‌های گوناگون دارد، در حاليکه #مارکسيسم به يک بعد آن تکيه می‌کند، و ليبراليست‌ها و دموکرات‌ها، آزادی‌خواه‌ها، انقلاب #مشروطه و #انقلاب کبير #فرانسه به يک بعد ديگر تکيه کردند. آن‌ها خيال می‌کردند که اگر زور را از بين ببرند (در مشروطه و در انقلاب کبير فرانسه)، ملک را از بين ببرند و تيغ را از دست او بگيرند، ديگر راحتند، در صورتيکه طلا باز دو مرتبه تيغ می‌تراشد، تزوير تيغ می‌تراشد و فوراً جايش را پر می‌کند و اين مارکسيست‌ها خيال می‌کنند که اگر زر را بگيرند، ديگر زور و تزوير وجود ندارد، در صورتيکه زر را از مردم گرفته‌اند، ولی خودشان هم تيغ دارند، هم طلا دارند و هم تسبيح دستشان است! کميسيون جهت‌‌يابی #ايدئولوژيک دارد بخشنامه می‌کند ـ حتی به استادها ـ که اينجور عقيده داشته باشيد، همه بايد همين‌جور نقاشی کنند، همين جور چيز بنويسند، همين‌جور شعر بگويند، همين جور فيلم بسازند، همين‌جور فکر کنند و همين‌جور عقيده داشته باشند. معلوم می‌شود که او هم تسبيح را گرفته و هم بلعم باعورا شده برای اينکه يک بعد را خلع سلاح کردن و دو بعد ديگر را گذاشتن، (باعث می‌شود) دو بعد ديگر يک بعد خلع سلاح شده را بسازد و بازسازی کند.

🔻ادامه

@Shariati_Group
🔆 خوانشی متفاوت از مفهوم مستضعف
چرا «مستضعفین» و نه «مؤمنین»؟

🔅 چرا #خدا می‌گوید که اراده کرده است «آنان که در زمین (یا در آن سرزمین؟) به ضعف کشیده شده بودند» (الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ) «پبشوایان» (ائمة) و «وارثان» (وارثین) زمبن شوند؟
چرا نگفته است: «مؤمنین»؟ چرا نگفته است: «متّقین»؟ چرا نگفته است: «صالحین»؟ چرا نگفته است: «مصلحین»؟ به‌راستی چرا گفته است: «الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ»؟ «مستضعفین» یا «کسانی که به ضعف کشیده شده بودند» چه خصوصیت دینی یا برتری اخلاقی دارند که «مؤمنین» و «متّقین» و «صالحین» و «مصلحین» ندارند و می‌توانند «پیشوا» و «وارث» باشند؟ آیا اصلاً می‌توان گفت که «مستضعفین» دینی خاص دارند یا این واژه اصلاً به صفت دینی یا اخلاقی محدودی اشاره دارد؟ یا نه، این واژه تنها دلالتی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دارد و بس!

🔅 #مستضعف فقط و فقط «مستضعف» است، چون به بیگاری واداشته شده و «ضعیف» نگاه داشته شده است! تنها چیزی که به او «حق» می‌دهد «وارث» زمین شود این است که او از داشتن #حق «برابر» با دیگران در جامعه‌ای پاره پاره و طبقه طبقه، محروم بوده است.

🔅اگر زمین (یا سرزمین وعده داده شده به قوم #یهود ؟) را «کسانی که به ضعف کشیده شده بودند به ارث می‌برند و پیشوای جهانیان می‌شوند»، پس به مؤمنین و متّقین و صالحین و مصلحین و علما چه چیزی به «ارث» می‌رسد؟ چرا آنان «پیشوایان» یا «امامان» مردمان زمین نمی‌شوند؟ آیا آنان صلاحیت «پیشوایی» ندارند؟

🔅آیا این آیه را ما «درست» خوانده‌ایم یا می‌خوانیم؟ آیا این آیه چیزی را دربارهٔ حاکمیت یا ولایت آیندهٔ عده‌ای خاص بر تمامی زمین مطرح می‌کند؟ آیا «مستضعفین» هنگامی که از «استضعاف» رها شدند، خود به «استکبار» نمی‌گرایند و «مستکبران» بعدی نمی‌شوند و دیگران را به «استضعاف» نمی‌کشند؟ آیا این «دور» همچنان بارها و بارها تکرار نمی‌شود؟ آیا یهودیان که خدا آنان را از بند #فرعون رهانید و «سرزمین مردمان» دیگری را به آنان بخشید، خود به ستمگری نپرداختند و از این رو مجازات نشدند و باز از آن سرزمین خداداده رانده نشدند؟

🔅باری، چگونه می‌شاید یا می‌باید این آیهٔ ۵ سورهٔ قصص را بخوانیم و بفهمیم؟

محمد سعید حنایی کاشانی

#قرآن #مستضعفین #وراثت #دین #مستکبرین #فلسفه_تاریخ #تفسیر #هرمنوتیک #تأویل #مؤمنین #متقین #استضعاف


@Shariati_Group
🆔 @fallosafahmshk
برادر! دیگر بار، در کام ناامیدی بودیم که امیدی به ماندنمان خواند. پیامبران بزرگ برخاستند، #زرتشت بزرگ، #مانی بزرگ، بودای بزرگ، #کنفوسیوس حکیم، #لائوتسوی عمیق...

روزنه‌ای به نجات گشوده شده بود. خدایان برای نجات ما از ذلت و بردگی، پیامبران #منجی خویش را #بسیج کرده بودند، تا #ایمان و پرستش را جانشین ستمگری و بردگی کنند. اما برادر! این مبعوثین خدایان، از خانه بعثت‌شان فرود می‌آمدند و بی‌هیچ اعتنایی به ما و هیچ نام و یادی از ما، راهی کاخ و قصری می‌شدند.

کنفوسیوس حکیم که آن همه از #جامعه و #انسان گفت و باور کردیم و دیدیم که به وزارت «لو» رفت و ندیم شاهزادگان #چین شد. و #بودا که خود #شاهزاده بزرگ «بنارس» بود از همه‌ی ما برید و در درون خود برای رفتن به «نیروانا»- که نمی‌دانم کجاست- ریاضت‌های بزرگ و اندیشه‌های بزرگ آفرید!

و «زرتشت» در #آذربایجان مبعوث شد و بی‌آنکه با ما تازیانه خوردگان و عزاداران دخمه‌ها- دخمه‌ای گور هزاران برادر، برده- سخنی بگوید، به بلخ شتافت و در سلامت دربار گشتاسب، از ما برید. و «مانی» از نور گفت و به ظلمت تاخت و روشنی را در گوش ما زندانیان ظلمت #ظلم، زمزمه کرد. گفتیم اینک اوست که نجاتمان را می‌خواند. اما گفتار روشنش را در کتابی پیچید و به #شاپور ساسانی هدیه کرد و در تاج‌گذاری‌اش خطبه خواند و افتخارش همه این شد که در رکاب «شاپور» سرندیب و هند و بلخ را گشت و بعد این چنین‌مان شکست و شکستمان را سرود که: «آنکه شکست می‌خورد از ذات ظلمت است و آنکه پیروز می‌شود از ذات نور!» و مگر نه این است که ما شکست خوردگان همیشه‌ی سرتاسر #تاریخ‌ هستیم!

برادر! تو قربانی این بناهای بزرگ، برگور شدی و من قربانی این قصرهای عظیم. و ناگهان دیدم که در کنار #فرعون‌ ها و #قارون‌ ها- که بر بردگیمان می‌خریدند و به بیگاریمان می‌کشیدند- دیگرانی نیز به نام جانشینان این پیامبران سرکشیدند، روحانیان رسمی..!

از #فلسطین گرفته تا #ایران، تا #مصر، تا #چین، تا هر جا که جامعه‌ای و تمدنی هست در کنار این #اهرام و این قصرهای بزرگ، برای ساختن معابد پرشکوه باید سنگ می‌کشیدیم. و بعد، نمایندگان #خدا و جانشینان این پیامبران، ما را دستبندی دیگر زدند و به نام #زکات غارتی دیگر کردند و به نام #جهاد در راه #دین، به میدان‌هایی دیگر فرستادند، تا جایی که ناگزیرمان می‌کردند که در برابر خدایان در مذبح معبدها و در کنار بت‌ها، کودکانمان را قربانی کنیم.

نمی‌دانی برادر، که تمامی معبدها انباشته از خون فرزندان معصوم ماست و ما هزاران سال- بدبخت‌تر از تو و سرنوشت تو- گور و قصر و معبد ساختیم و خدایان در کنار فرعون‌ها و در کنار قارون‌ها و نمایندگانشان باز به جانمان افتادند!

سه پنجم همه‌ی افلاک ایران را موبدان خداوند و اهورا! از ما گرفتند و ما برای آنها #رعیت و #برده و «سرو» بودیم و چهار پنجم همه‌ی زمین‌های فرانک را کشیشان خداوند از ما گرفتند. برای معابد بیگاری کردیم و همه‌ی خاک‌های عظیم #رم و معبدهای بزرگ #چین را ساختیم و مردیم.

پیروزی از آن موبدان و کشیشان و روحانیون ادیان و فرعون‌ها و قارون‌ها بود و من که هزاران سال پیش از تو زیستم و مرگ همه‌ی برادران و هم نژادانم را دیدم، احساس کردم که خدایان نیز به بردگان کینه می‌ورزند و دین نیز برای بردگی ما بند دیگری است و موبدان و کشیشان و روحانیون ادیان نیز ابزار دیگری برای تحکیم این قصرها و گورها و توجیه این نظامند.
و بعد همچنان‌که حکیمان و دانشمندان بزرگ- که از ما بهتر می‌اندیشند و می‌فهمند! مردانی چون #ارسطو- می‌گویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی است که به این دنیا می‌آیند!، یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمدیم و جز این سرنوشتی نداریم و سرنوشت مقدرمان باربری و ستم کشی و تازیانه خوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن و بردگی است و جز این دیگر هیچ...

اما برادر! ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه فرود آمده است و در کنار معبدی فریاد زده است که: «من از جانب خدا آمده‌ام».

و من باز بر خود لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه. اما چون زبان به گفتن گشود، باورم نشد:
من از جانب خدا آمده‌ام که خدا اراده کرده است تا بر همه‌ی بردگان و بیچارگان زمین منت بگذارد و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد.

شگفتا! چگونه است که خدا، با بردگان و بیچارگان سخن می‌گوید و به آنها مژده نجات و نوید رهبری و وراثت بر زمین می‌دهد؟

@Shariati_Group
لزوم بازنگری و شناخت محافل سری و تاثیرات مخرب حضور و آموزه‌های آنها بر #ایران

Ⓜ️ متاسفانه در مبحث فراماسونری، بسیاری از افراد جامعه اطلاعاتی ندارند و قادر به پاسخ دادن و تحلیل مسائل مربوط به آنها، چه در ابعاد داخلی و چه خارجی نیستند و یا بی‌اطلاعی و بی‌خبری خود را ذیل عنوان تفکرات مبتنی بر «#تئوری_توطئه» توجیه کرده و از مسئولیت کسب دانش لازم برای پاسخ به ابهامات کلان در این حوزه، شانه خالی می‌کنند. در واقع این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در #تاریخ ایران و سیر تحولات سیاسی و فرهنگی و عقیدتی ما داشته‌اند و لزوم شناخت این تشکیلات، برای ما ایرانیان و بخصوص شیعیان راستین، امری لازم و ضروری است.

Ⓜ️ "ماسونری" یک تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولت‌های جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته و ریشه دوانده است و بسیار هم آزادانه عمل می‌کنند؛

Ⓜ️ کسی که عضو سوگند خورده فراماسونری است، #ماسون یا #فراماسون نامیده می‌شود و یکی از بزرگترین اهداف گروه‌های سرسپرده ماسونی این است که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون‌ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist = #دجال)، یا  به تعبیر بعضی از گروه‌های ماسونی، #فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند.

Ⓜ️ #فراماسونری جمعیتی سرّی است که کسی به راحتی نمی‌تواند در حریم آن نفوذ کند و از آموزه‌ها و رانت قدرتمند عضویت در این محافل، برخوردار شود. اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن را کاملاً مکتوم نگه دارد؛ اما با این وجود، کسانی توانستند به حریم آن نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و موفق به کشف و افشای اسرار مخوف آنها شوند.

Ⓜ️ بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین اهداف کلیه‌ی محافل ماسونی در جهان، خدمت به ابر پروژه برقراری #نظم_نوین_جهانی و تسهیل امپراتوری بزرگ دجال #آخرالزمان در قالب ایجاد یک #آرماگدون تصنعی برای پیش‌برد این هدف شوم و ضد توحیدی می‌باشد و در این راستا، تنها و تنها مذاهب و مکاتبی که دارای گفتمان آخرالزمانی بوده و پروژه سیر تحول تاریخی تعریف شده دارند و در امتداد اندیشه‌های منجی‌گرایی (#موعود - #مهدویت) خود را تعریف می‌کنند، می‌توانند در تقابل با این هژمونی وسیع حاکمیت اهریمنی(شیطانی) حرفی برای گفتن داشته، یا جهت سرکوب و تخریب این نظامات ضد انسانی و ضد معرفتی، قیام نمایند..!

Ⓜ️ در فایل کوتاه تصویری ضمیمه، استاد #اسماعیل_شفیعی سروستانی، به‌عنوان یک کارشناس فرهنگی، محقق و پژوهشگر باسابقه در عرصه موعودگرایی و #یهود پژوهی، نکاتی قابل تأمل را در راستای لزوم فهم و بررسی این قبیل مباحث نظری طرح می‌نماید که تماشای ان خالی از لطف نمی‌باشد!

@Shariati_Group

#مبانی_شناخت_جهت‌گیری / ع.م
"... همه‌جا می‌بینیم در بحث از پیامبران ابراهیمی، بحث از #ناس است، بحث از #مردم است، و همچنین #بعثت این‌ها با بعثت پیامبران دیگر فرق دارد. بعثت آن پیامبران، غالباً توسل به #قدرت موجود است برای اشاعهٔ دین‌شان - فرصت نیست یکایک بگویم، قبلا گفته‌ام - در صورتی که پیامبران ابراهیمی، بعثت‌شان همواره به صورت توسل به «مردم» است علیه «قدرت» موجود در زمان‌شان؛ #ابراهیم را می‌بینیم تا مبعوث می‌شود گرز را برمی‌دارد و #موسی چوبدستی چوپانی را و یورش به کاخ #فرعون می‌آورد و قارون را در خاک مدفون می‌کند و فرعون را در آب غرق؛ و پیغمبر #اسلام، پس از اینکه مرحلهٔ فردسازیش تمام می‌شود، آغاز #جهاد می‌کند ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم

@Shariati_Group