💠 تفسیر معنوی از جهان
″... #جهانبینی من مبتنی بر يک تفسير معنوی از جهان است. هستی در نظر من نه دستگاهی مادی، بیشعور، بی هدف و پوچ، بلكه يك پيکره زنده و حساس و خود آگاه و معقول و دارای نیروی اراده، علم، آرمان، و آفرینندگی است و بنابراین بر اساس يك طبیعت از مجموعه هماهنگ پدیدهها و نمودها ( آیه ) با نظام دقیق علمی تشکیل شده و متوجه به هدف عالی متعالی ای است که بسوی آن در حرکت تکاملی است.
#انسان یکی از عناصر تشکیل دهندهی این طبیعت است و یکی از اعضاء این پیکرهی عظیم و بنابراین نمیتواند پوچ و بی معنی، بی هدف و يك پديده تصادفی عبث باشد. وی بعلت وابستگیش به طبیعت ناچار با نظام و مسیر حرکت تکامل و هدف غائی آن هماهنگ شود . چون در سلسلهای تکاملی موجودات طبیعت، تکامل یافتهترین است و رسالت وجودی او سنگین است و مسئولیتش در خلقت دشوار و حساس.
در مکتب اعتقادی من، انسان نمایندهی خدا، جانشین وی، همانند وی و دارای خصائص اخلاقی خدا و امانتدار او، تعلیم یافتهی حقایق بوسیلهی او، مسجود همه فرشتگان بزرگ و کوچك و تمام هستی. بحر و بر، زمین و آسمان، همه مسخر اراده و علم و تكنيك او است و بالآخره خویشاوند ذاتی خدا است. مجموعهی این تعبیرات و اصطلاحات رمزی، این حقیقت را میخواهد نشان دهد که در میان همه پدیدههای هستی تنها موجودی است که دارای چهار خصوصیت ممتازی است که خداوند دارا است :
۱- آگاهی
۲- اراده (#آزادی، اختبار قدرت انتخاب)
۳- آرمان
۴- آفرینندگی!
این خصوصیات بهمان اندازه که وی را در برابر طبیعت حاکمیت و توانائی میبخشد، او را در برابر آن ارادهی آگاه آفرینندهی مطلق و مافوق انسان و حاکم بر هستی، یعنی «روح و شعوری» که معجزهی حرکت و نظم و حیات از او سر میزند مسئول میسازد.
این است که انسان نه همچون انسان #ماتریالیسم و #ناتورالیسم و #دترمینیسم و #سوسيولوژیسم، درخت بی ارادهای است که در متن طبیعت یا جامعهاش میروید به اقتضای عوامل مادی محیط و بی دخالت خویش، و نه همچون انسان #اگزیستانسیالیسم و #لیبرالیسم و #رادیکالیسم و #اومانیسم ارادهی آزاد خودآگاهی است که در این جهان عناصر و طبیعت مادی مرده آواره و بی مسئولیت و غریب و بیگانه با هستی و عاری از زیبائی و خیر افتاده است. بلکه ارادهی آگاهی است دارای قدرت انتخاب و آفرینندگی و ساختن سرنوشت خویش و در عین حال در برابر هستی، مسئول ...″
📚 معلم علیشریعتی
مجموعه آثار ۴ / بازگشت به خویشتن
✅ @Shariati_Group
″... #جهانبینی من مبتنی بر يک تفسير معنوی از جهان است. هستی در نظر من نه دستگاهی مادی، بیشعور، بی هدف و پوچ، بلكه يك پيکره زنده و حساس و خود آگاه و معقول و دارای نیروی اراده، علم، آرمان، و آفرینندگی است و بنابراین بر اساس يك طبیعت از مجموعه هماهنگ پدیدهها و نمودها ( آیه ) با نظام دقیق علمی تشکیل شده و متوجه به هدف عالی متعالی ای است که بسوی آن در حرکت تکاملی است.
#انسان یکی از عناصر تشکیل دهندهی این طبیعت است و یکی از اعضاء این پیکرهی عظیم و بنابراین نمیتواند پوچ و بی معنی، بی هدف و يك پديده تصادفی عبث باشد. وی بعلت وابستگیش به طبیعت ناچار با نظام و مسیر حرکت تکامل و هدف غائی آن هماهنگ شود . چون در سلسلهای تکاملی موجودات طبیعت، تکامل یافتهترین است و رسالت وجودی او سنگین است و مسئولیتش در خلقت دشوار و حساس.
در مکتب اعتقادی من، انسان نمایندهی خدا، جانشین وی، همانند وی و دارای خصائص اخلاقی خدا و امانتدار او، تعلیم یافتهی حقایق بوسیلهی او، مسجود همه فرشتگان بزرگ و کوچك و تمام هستی. بحر و بر، زمین و آسمان، همه مسخر اراده و علم و تكنيك او است و بالآخره خویشاوند ذاتی خدا است. مجموعهی این تعبیرات و اصطلاحات رمزی، این حقیقت را میخواهد نشان دهد که در میان همه پدیدههای هستی تنها موجودی است که دارای چهار خصوصیت ممتازی است که خداوند دارا است :
۱- آگاهی
۲- اراده (#آزادی، اختبار قدرت انتخاب)
۳- آرمان
۴- آفرینندگی!
این خصوصیات بهمان اندازه که وی را در برابر طبیعت حاکمیت و توانائی میبخشد، او را در برابر آن ارادهی آگاه آفرینندهی مطلق و مافوق انسان و حاکم بر هستی، یعنی «روح و شعوری» که معجزهی حرکت و نظم و حیات از او سر میزند مسئول میسازد.
این است که انسان نه همچون انسان #ماتریالیسم و #ناتورالیسم و #دترمینیسم و #سوسيولوژیسم، درخت بی ارادهای است که در متن طبیعت یا جامعهاش میروید به اقتضای عوامل مادی محیط و بی دخالت خویش، و نه همچون انسان #اگزیستانسیالیسم و #لیبرالیسم و #رادیکالیسم و #اومانیسم ارادهی آزاد خودآگاهی است که در این جهان عناصر و طبیعت مادی مرده آواره و بی مسئولیت و غریب و بیگانه با هستی و عاری از زیبائی و خیر افتاده است. بلکه ارادهی آگاهی است دارای قدرت انتخاب و آفرینندگی و ساختن سرنوشت خویش و در عین حال در برابر هستی، مسئول ...″
📚 معلم علیشریعتی
مجموعه آثار ۴ / بازگشت به خویشتن
✅ @Shariati_Group
″... #اگزیستانسیالیسم در برابر #ماتریالیسم دیالکتیک، که #انسان را موجودی بازیچه جبر #تاریخ میداند و در برابر #ناتورالیسم، که انسان را یک شنی طبیعی میشناسد، و در برابر جبر، که انسان را بازیچه قوانینی که در دسترس او نیست معرفی میکند، و در برابر #مارکسیسم که میپندارد تنها با حل شدن سیستم اقتصادی تمام رنجهای بشری حل خواهند شد و همهی آمال بشری تحقق پیدا خواهند کرد، و در برابر مکتبهای نیهیلیستی و بدبینیهای مبتنی بر پوچی مطلق عالم - مکتبهایی که در قرون ۱۹ و ۲۰ برای بشریت عرضه میکنند، عالیترین مکتب هاست. دیدیم که #علم، بعد از اینکه #مذهب را از جامعه راند و رسالت رهبری بشریت را برای خودش عنوان کرد، جنگهای بزرگ جهانی را براه انداخت و بعد به یک دستگاه اداره تولید و مصرف کالاهای اقتصادی تبدیل شد و نوکر صنعت شد، نه نوکر «حقیقت» و بقول برشت «علم فجيعتر و رسواتر از کلیسای قرون وسطی شکست خورد». در سال ۱۹۳۳ علم به این صورت در آمده بود. مذهب هم به آن صورت از جامعهی اروپائی رخت بربسته بود و از همه مهمتر، انسان گرفتار یک زندگیای شد که در جملهی «فدا کردن آسایش برای ساختن وسائل آسایش» خلاصه میشود.
برای انسانی که به چنین گرفتاریای دچار شده و در چنین وضعی و در چنین جو بیمارگونه غیرانسانی که انسان گرفتارش است و در برابر آن مکتبهای قرن ۱۹ که انسان امروز را نمیفهمند(چون نسلی که بعد از جنگ پیدا شده، به مکتب دیگر و رسالت دیگری نیازمند است)، اگزیستانسیالیسم بزرگترین ارزش علمی و انسانیاش اینست که - برخلاف مارکسیسم، ماتریالیسم و ناتوراليسم - انسان را آزاد اعلام میکند و مسئول خودش وسازنده و تربیت کنندهی ماهیت خودش معرفی مینماید.
تا اینجا از همهی مکتبها به نیاز انسان بیچارهی امروز بهتر پاسخ میدهد، ولی از آنجا که در برابر «انسان متعالی» و همچنین برای نجات انسان از این گردونه ابلهانهی «تناسخی - بودائی» صنعتی هیچ راهی و هیچ مسئولیتی و هیچ الگوی مطلقی، که همهی انسانها به آن #ایمان داشته باشند و در برابر آن احساس مسئولیت جدی کنند، ارائه نمیدهد، مکتب ضعیفی است...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۴ / اگزیستانسیالیسم
✅ @Shariati_Group
برای انسانی که به چنین گرفتاریای دچار شده و در چنین وضعی و در چنین جو بیمارگونه غیرانسانی که انسان گرفتارش است و در برابر آن مکتبهای قرن ۱۹ که انسان امروز را نمیفهمند(چون نسلی که بعد از جنگ پیدا شده، به مکتب دیگر و رسالت دیگری نیازمند است)، اگزیستانسیالیسم بزرگترین ارزش علمی و انسانیاش اینست که - برخلاف مارکسیسم، ماتریالیسم و ناتوراليسم - انسان را آزاد اعلام میکند و مسئول خودش وسازنده و تربیت کنندهی ماهیت خودش معرفی مینماید.
تا اینجا از همهی مکتبها به نیاز انسان بیچارهی امروز بهتر پاسخ میدهد، ولی از آنجا که در برابر «انسان متعالی» و همچنین برای نجات انسان از این گردونه ابلهانهی «تناسخی - بودائی» صنعتی هیچ راهی و هیچ مسئولیتی و هیچ الگوی مطلقی، که همهی انسانها به آن #ایمان داشته باشند و در برابر آن احساس مسئولیت جدی کنند، ارائه نمیدهد، مکتب ضعیفی است...″
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۴ / اگزیستانسیالیسم
✅ @Shariati_Group
Telegram
.
″... وقتی که #انسان به وسیله «جبر» نفی میشود، ديگر در این حالت نفیکننده هر چه باشد فرق نمیکند؛ زیرا که دیگر «انسان» منتفی است. انسانی که #عشق و اراده و #آگاهی و #قدرت دارد و میتواند بسازد و بیافریند و خداگونهایست در زمین، وقتیکه این عنوان از او نفی شد، دیگر چه به وسیله «جبر علمی» باشد و چه به وسیله «قدر الهی»، در هر حال «انسان مرده» است!
▫️انسان از دید «ایستوریسم» (Historisme)، چنانکه #هگل میگوید و چنانکه بینشی از #اگزیستانسیالیسم میگوید «برآیند جبری جریانهایی است که از گذشته به هم گره خورده و او را ساختهاند». بنابراین، من به وسیله جریانهایی که از گذشته ادامه داشته است، سر به هم داده و شدهام «من»؛ و بی این و غیر این، نمیتوانم چیزی باشم؛ چرا که من ساخته تاریخی هستم که در آن #تاریخ نمیتوانم دخالت کنم؛ پس در «خود» نمیتوانم دخالت کنم و بنابراین «من» هیچ چیز نیستم!
▫️بر حسب «سوسیولوژیسم» (Sociologisme) روابط جمعی است که آدمی را میسازد: انسان گیاهی است که در زمینی به نام «جامعه» میروید! چگونه؟ درست آنچنانکه آب و هوا و زمین جامعه اقتضا میکند؛ نه آنچنانکه خود، میخواهد؛ زیرا «خود» و «میخواهد»ش هر دو میوهای جبری است، روئیده از جامعه. بنابراین «خود» در سرنوشت نمیتواند دخالت داشته باشد، چون «خود» چیزی جز انعکاس جامعه نیست!
«او» «جمع» را نساخته، بلکه این «جمع» است که «او» را ساخته است! انسان در سوسیولوژیسم هم منتفی است.
▫️در «ناتورالیسم» (Naturalisme)، که جبر دیگری است، طبیعت انسان را میسازد، میرویاند و میمیراند، بدانگونه که خربزه را یا شاهتوت را! آدمی کوچکترین دخالتی در ساختمان خود ندارد، چرا که او چیزی است مانند سایر پدیدههای طبیعت، که از آب و هوا و جغرافیا روئیده است. اینست «منتفی شدن» آدمی به وسیله «جبر طبیعت»، یعنی #ناتوریسم.
▫️اما «الیناسیون» به وسیله «ماتریالیسم» (Matérialisme): انسان به وسیله #ماتریالیسم از خویشتن ساقط میشود؛ چرا که در ماتریالیسم، مجموعهای از عناصر سر به هم دادهایست که کیفیت سر به هم دادنش، کیفیت انسانی او را میسازد. انسانی که خود را یک پدیده «جبر مادی» حس کند، از خود بیگانه شده است؛ خود را به عنوان «اراده»یی «آگاه» و «سازنده» و «انتخابکننده» نمییابد، انسان «شیء» میشود، یک شیء مادی، طبیعی، تاریخی، اجتماعی و وراثتی!
▫️این علوم و این فلسفههاست که انسان را ذلیل و خاضع میکند یا #مذهب، که انسان را در فلسفه خلقت، خداگونه میشناسد و برخلاف همه فرشتگان و همه اشراف کائنات، باید معبود فرشتگان باشد و همه فرشتگان مقرب بپای او بیفتند؟
▫️آیا این علوم و فلسفههاست که آدمی را در بند کرده است یا مذهب، که قدرت عصیان را در انسان، علیرغم دستور و اراده خداوند، اعتراف میکند و انسان را «سازنده»، «آگاه»، «عالم» و «برگونه خدا»، یعنی دارای اراده مستقلِ توانا و آفرینندهای میداند که به کوشش «علم» و به کوشش «روح»، و به تلطیف «معنا» و «تکامل خویش»، میتواند هر چه بیشتر به شکل «اراده مطلق» در آید یا به آن نزدیکتر شود؟
▫️کدام یک جلال و قداست و ارزش عظیم انسانی را اعتراف میکنند؟
ما روشنفکریم، یعنی ترجمه و قول و تحکم علمی و دستور فکری و بخشنامه و امثال اینها نباید ملاک قضاوت ما باشد. باید بیندیشیم، فکر کنیم و قضاوت کنیم...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۵/ انسان بیخود
▫️انسان از دید «ایستوریسم» (Historisme)، چنانکه #هگل میگوید و چنانکه بینشی از #اگزیستانسیالیسم میگوید «برآیند جبری جریانهایی است که از گذشته به هم گره خورده و او را ساختهاند». بنابراین، من به وسیله جریانهایی که از گذشته ادامه داشته است، سر به هم داده و شدهام «من»؛ و بی این و غیر این، نمیتوانم چیزی باشم؛ چرا که من ساخته تاریخی هستم که در آن #تاریخ نمیتوانم دخالت کنم؛ پس در «خود» نمیتوانم دخالت کنم و بنابراین «من» هیچ چیز نیستم!
▫️بر حسب «سوسیولوژیسم» (Sociologisme) روابط جمعی است که آدمی را میسازد: انسان گیاهی است که در زمینی به نام «جامعه» میروید! چگونه؟ درست آنچنانکه آب و هوا و زمین جامعه اقتضا میکند؛ نه آنچنانکه خود، میخواهد؛ زیرا «خود» و «میخواهد»ش هر دو میوهای جبری است، روئیده از جامعه. بنابراین «خود» در سرنوشت نمیتواند دخالت داشته باشد، چون «خود» چیزی جز انعکاس جامعه نیست!
«او» «جمع» را نساخته، بلکه این «جمع» است که «او» را ساخته است! انسان در سوسیولوژیسم هم منتفی است.
▫️در «ناتورالیسم» (Naturalisme)، که جبر دیگری است، طبیعت انسان را میسازد، میرویاند و میمیراند، بدانگونه که خربزه را یا شاهتوت را! آدمی کوچکترین دخالتی در ساختمان خود ندارد، چرا که او چیزی است مانند سایر پدیدههای طبیعت، که از آب و هوا و جغرافیا روئیده است. اینست «منتفی شدن» آدمی به وسیله «جبر طبیعت»، یعنی #ناتوریسم.
▫️اما «الیناسیون» به وسیله «ماتریالیسم» (Matérialisme): انسان به وسیله #ماتریالیسم از خویشتن ساقط میشود؛ چرا که در ماتریالیسم، مجموعهای از عناصر سر به هم دادهایست که کیفیت سر به هم دادنش، کیفیت انسانی او را میسازد. انسانی که خود را یک پدیده «جبر مادی» حس کند، از خود بیگانه شده است؛ خود را به عنوان «اراده»یی «آگاه» و «سازنده» و «انتخابکننده» نمییابد، انسان «شیء» میشود، یک شیء مادی، طبیعی، تاریخی، اجتماعی و وراثتی!
▫️این علوم و این فلسفههاست که انسان را ذلیل و خاضع میکند یا #مذهب، که انسان را در فلسفه خلقت، خداگونه میشناسد و برخلاف همه فرشتگان و همه اشراف کائنات، باید معبود فرشتگان باشد و همه فرشتگان مقرب بپای او بیفتند؟
▫️آیا این علوم و فلسفههاست که آدمی را در بند کرده است یا مذهب، که قدرت عصیان را در انسان، علیرغم دستور و اراده خداوند، اعتراف میکند و انسان را «سازنده»، «آگاه»، «عالم» و «برگونه خدا»، یعنی دارای اراده مستقلِ توانا و آفرینندهای میداند که به کوشش «علم» و به کوشش «روح»، و به تلطیف «معنا» و «تکامل خویش»، میتواند هر چه بیشتر به شکل «اراده مطلق» در آید یا به آن نزدیکتر شود؟
▫️کدام یک جلال و قداست و ارزش عظیم انسانی را اعتراف میکنند؟
ما روشنفکریم، یعنی ترجمه و قول و تحکم علمی و دستور فکری و بخشنامه و امثال اینها نباید ملاک قضاوت ما باشد. باید بیندیشیم، فکر کنیم و قضاوت کنیم...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲۵/ انسان بیخود
Telegram
.
🎞 «منجی موعود» به روایت گوسالهپرستان نوین
📌امروز دیگر تردیدی وجود ندارد که اتاقهای فکر و اندیشهورزانی که در پس سازمان عظیم «ادراکسازی» و تبلیغات ایدئولوژیک غرب، یعنی همان #هالیوود قرار دارند، تسلط و شناخت عمیقی از آیات و روایات مرتبط با #تشیع دارند. دستکم در دو دههی گذشته، در دهها فیلم و سریال آمریکایی، شخصیتها، رویدادها و نمادهای مرتبط با تشیع بهصورت مستور یا نیمهمستور و حتی اخیراً آشکار (همچون سریال «مسیحا» محصول نتفلکیس) با اهداف و اغراض خاص به تصویر کشیده شدهاند.
📌وقتی «دنی ویلنوو»ی کانادایی، که بعد از افول آشکار کریستوفر نولان، کمکم به قدرتمندترین کارگردان هالیوود تبدیل میشود و قرار است «ایدئولوگ» جدید عالم سینما باشد، در یکی از پرهزینهترین پروژههای سینمایی ۵ سال اخیر، بهطور مستقیم نام #موعود منتظَر #شیعه را بر زبان یکی از شخصیتهای اصلی فیلمش قرار میدهد، این بهشدت معنادار و قابل تأمل است. این یعنی «موعود» و «مهدویت»، بهرغم همهی تبلیغات سنگین یک قرن اخیر برای ترویج #ماتریالیسم، #پوزیتویسم و #اومانیسم (مکاتب فکری الحادی)، بزرگترین دغدغهی بازیگردانان پشتپرده در غرب است.
📌هالیوود در یک دههی اخیر، فاز جدیدی را در «ادراکسازی» آغاز کرده است و ابرکمپانیهای سرگرمیساز بهشدت ایدئولوژیکتر شدهاند. دراماتیزه کردن مسایل الاهیاتی، کیهانشناختی و هستیشناختی و تولید پدیدههایی چون سریال بهشدت مهم و راهبردی «Westworld» (ساختهی جاناتان نولان) و سریالهایی چون «لوسیفر» و «دارک» و فیلمهایی چون همین «تلماسه» نشان از عطش هالیوود برای مدیریت ذهن و فراهم آوردن و القای پاسخهای مدنظر خود به پرسشهای اساسی بشر مدرن دارد.
«جنگ روایتها» وارد سطح بالاتری شده است.
🔗 مطالعه متن کامل تحلیل فیلم تلماسه
✅ @Shariati_Group
#سینما
📌امروز دیگر تردیدی وجود ندارد که اتاقهای فکر و اندیشهورزانی که در پس سازمان عظیم «ادراکسازی» و تبلیغات ایدئولوژیک غرب، یعنی همان #هالیوود قرار دارند، تسلط و شناخت عمیقی از آیات و روایات مرتبط با #تشیع دارند. دستکم در دو دههی گذشته، در دهها فیلم و سریال آمریکایی، شخصیتها، رویدادها و نمادهای مرتبط با تشیع بهصورت مستور یا نیمهمستور و حتی اخیراً آشکار (همچون سریال «مسیحا» محصول نتفلکیس) با اهداف و اغراض خاص به تصویر کشیده شدهاند.
📌وقتی «دنی ویلنوو»ی کانادایی، که بعد از افول آشکار کریستوفر نولان، کمکم به قدرتمندترین کارگردان هالیوود تبدیل میشود و قرار است «ایدئولوگ» جدید عالم سینما باشد، در یکی از پرهزینهترین پروژههای سینمایی ۵ سال اخیر، بهطور مستقیم نام #موعود منتظَر #شیعه را بر زبان یکی از شخصیتهای اصلی فیلمش قرار میدهد، این بهشدت معنادار و قابل تأمل است. این یعنی «موعود» و «مهدویت»، بهرغم همهی تبلیغات سنگین یک قرن اخیر برای ترویج #ماتریالیسم، #پوزیتویسم و #اومانیسم (مکاتب فکری الحادی)، بزرگترین دغدغهی بازیگردانان پشتپرده در غرب است.
📌هالیوود در یک دههی اخیر، فاز جدیدی را در «ادراکسازی» آغاز کرده است و ابرکمپانیهای سرگرمیساز بهشدت ایدئولوژیکتر شدهاند. دراماتیزه کردن مسایل الاهیاتی، کیهانشناختی و هستیشناختی و تولید پدیدههایی چون سریال بهشدت مهم و راهبردی «Westworld» (ساختهی جاناتان نولان) و سریالهایی چون «لوسیفر» و «دارک» و فیلمهایی چون همین «تلماسه» نشان از عطش هالیوود برای مدیریت ذهن و فراهم آوردن و القای پاسخهای مدنظر خود به پرسشهای اساسی بشر مدرن دارد.
«جنگ روایتها» وارد سطح بالاتری شده است.
🔗 مطالعه متن کامل تحلیل فیلم تلماسه
✅ @Shariati_Group
#سینما
Telegram
.
″... یکی از پیشبینیهای مترقی فرقه شیعی این است که "حوادث مستحدثه" را که در هر زمانی روی میدهد و طبیعتاً در قوانین فقهی پیشین حکمش و راهحلش نیامده است، باید علمای محقق #مجتهد رسیدگی کنند و براساس موازین علمی و اجتهادی و شناخت عملی و علمی که از #اسلام دارند، آن را طرح و حل کنند و پاسخش را بیابند. این اصل نشان میدهد که چگونه اسلام مسألهی زمان و حرکت و عامل تغییر و تحول و نوآوری را در طی ادوار تاریخی یيشبینی کرده است و آگاهان و اسلامشناسان را در برابر آن «مسئول» دانسته است. حوادث مستحدثه، به طور کلی همهی رویدادهای فرهنگی، فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و انسانی است، مسائلی از قبیل #استعمار کهنه و نو، ماشین، #آلیناسیون #انسان جدید، #بوروکراسی، #تکنوکراسی، #فاشیسم، #دموکراسی، #مشروطیت، #فیلم، #تلویزیون، #سوسیالیسم، #کاپیتالیسم، #صهیونیسم، مسأله #فلسطین، #ناسیونالیسم در جامعه اسلامی، هیپیايسم، #عصیان نسل جوان، عقب ماندگی، رابطهی شرق و غرب، #غرب_زدگی تکنولوژی و ماشینیسم، هجوم فرهنگی، فرهنگ زداییِ روشنفکران، بورژوازی دلال، #ماتریالیسم، بحران #مذهب، تزلزل مبانی اخلاقی و گسیختگی سنتی، گسستگی تاریخی، #تمدن، #تجدد، #آزادی زنان، جنسیت (سکسوالیته)، تبرئه #یهود به وسیله #پاپ از اتهام قتل #مسیح پس از دو هزار سال! گرسنگی، #استثمار طبقاتی جدید، دگرگونی روابط طبقاتی، #انقلاب اقتصادی، #ادبیات و #هنر نـو، ایدئولوژیهای نیرومند و ایمانزای امروز... همه حوادث مستحدثهای هستند که جامعهی اسلامی، در ابعاد گوناگونش با آنها درگیر یا در تماس است و بر #عالم آگاه و مسئول اسلامی است که با #حق اجتهاد و #فتوی و تحقیق آزادی که دارد، این مسائل را با بینش اسلامی و بر اساس مبانی علمی این مکتب طرح کند، و برای مبارزه با آنها، #انتخاب، اقتباس، نفی، تأیید، تحلیل و شناخت آنها، راهحل نشان دهد، نظر بدهد، #مردم را آموزش فکری دهد و متعهد کند و «رهبریِ اجتماعی» مردم را بر عهده گیرد...″
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
Telegram
.