گروه شریعتی
572 subscribers
1.67K photos
555 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🔹فعالیت گسترده شریعتی جوان و روشنفکر در خارج از کشور برای ادامه‌ی مبارزات #مقاومت_ملی ادامه می‌یابد؛ شریعتی #۲۸مرداد را کودتای ننگینی می‌داند که #شاه و سیاست‌های استعماری علیه #مردم ایران به وجود آوردند. (م،آ،۳۶ص۲۲و۴۶) و البته اتحاد جماهیر #شوروی هم از رهبری #کودتا پذیرایی کم نظیری کرد(همان ،ص۴۷)و در این میان البته #دانشگاه پایمردی کرد.(م،آ،۳۶ص ۱۶)
و شریعتی اما که با همه توان جوانی در #نهضت_ملی به رهبری دکتر #مصدق شرکت فعالیت داشت، در ادامه‌ی زندگی نقدهای عجیب و پیچیده‌ای به مصدق می‌کند. او پیشوایش را می‌ستود و از: «سرنوشت مصدق که با گریه‌ها و فریادها و اشک‌ها و آرزوها و شکنجه‌ها و زندان‌ها و رنج‌های عمرش و با آرزوهای مقدس و دل‌انگیزش چه سخن‌ها گفت همه در رویا و چه شعرها و داستان‌ها سرود، همه در خیال و دیدیم چه سرنوشتی داشت و دیدیم که #ایمان او و #عشق او و اخلاص او و قصه‌ها و غصه‌های او جز درد و پریشانی و جز هدر دادن سه سال از عمر این ملت، این نسل، هیچ نیفزود».(م،آ،۳۳ص۵۳۷)

🔹هیهات که واقعا شریعتی چه می‌خواهد بگوید و باچه نقد بی‌رحمانه‌ای به گذشته می‌نگرد، او که تا همین پنج سال پیش از #جبهه_ملی و مبارزاتش دفاع می‌کرد و نیز رستاخیز پانزده خرداد را نتیجه‌ی منطقی و طبیعی گسترش شعارهای درست جبهه‌شان در صفوف خلق می‌دانست (م،آ،۳۶ص۹۸۹)چطور شده که رهبری پیشوایش را به دیده نقد می‌نگرد…

🔹و البته باز می‌گوید: «چهل سال از۱۲۹۹ تا ۱۳۴۱… از این چهل سال، سکون بیست و دوساله اخیرش از شهریور۲۰ تا خرداد ۱۳۴۲از همه ناموجه‌تر و شوم‌تر و وحشتناک‌تر است و از این بیست و دوسال، غفلت و عزلت و بی‌دردی و بی‌مسئولیتی و غیبتش از صحنه‌ی میان سال‌های شهریور۲۰ تا مرداد۳۲ از همه بدتر این دوازده سال که به بهانه #استبداد نیز نبود» .(م،آ،۲۷ص۲۵۱)

🔹و بالاخره بررسی مسئله‌ی جامعه‌ی ایرانی، شریعتی را بدانجا می‌رساند تا بگوید: «آنگاه به #سیاست روکردیم: «نفت،ملیت،استقلال و نفی #امپریالیسم و #استعمار غربی. اما ای کاش بجای شعار نفت، مایک شعار ”فکر” می‌داشتیم؛ به جای تلاش بازستاندن #نفت از دست غرب، ای‌کاش به بازستاندن آنچه از نفت عزیزتر است بر می‌خاستیم و آن، ایمان‌مان، آگاهی و اندیشه‌مان و خویشتن انسانی‌مان بود که از ما گرفتند و بدنبال آن خیلی چیزهای دیگر را و ازجمله نفت را».(م،آ،۲۷ص۲۵۷)

🔹👈🏿 نقد شریعتی به سلفی‌گری در #اسلام و ابرامش بر بازگشت آگاهانه و مسئولانه به خویش؛ بدفهمی‌ها و بد عملکردن‌های پیروانش و نیز منتقدانش درباب او ماجراها آفریده است.

🔹هم‌زمان با بازگشت شریعتی و کار او در #مشهد و #حسینیه‌_ارشاد که به تدریس، نگارش و سخنرانی می‌گذشت دو سازمان ”چریک‌های فدایی خلق” و ”مجاهدین خلق” هر یک براساس تبین‌ها، تاکتیک‌ها و استراتژی‌هایشان مبارزه مسلحانه با شاه و سازماندهی برای آن اقدام را تدارک دیده بودند، ارشاد هم محل عضوگیری سازمان‌های چریکی بود و هم محل #آگاهی و آموزش افراد. در طی این دو دهه نفرات زیادی از سازمان‌ها در زندان‌ها تیرباران شدند؛ شریعتی در میانه‌ی #اسلام_شناسی و #تاریخ_تمدن از شهادت، امامت و اسطوره‌های #علی، #فاطمه و #حسین سخن به میان آورد و خود به سخنرانی می‌پرداخت و نیز به نهاد ارشاد می‌اندیشید و خانواده‌های شهدا از او توقع همکاری بیشتری داشتند. آنچه خود دوره‌ی دیگر زندگی‌اش می‌خواند۱۳۴۳ تا ۱۳۴۸ و ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰ این دوران حساس در تاریخ ایران می‌گوید: «و اما افسوس! افسوس که در این راه، چه نیروهایی به مهلکه افتادند. در این سو به جای آنکه نهضتی به روی سرش راه برود درحالیکه دست‌هایش در جیب است و پاهایش در هوا معلق و رها….». (م،آ،۲۷ص ۲۵۸)


بخش سوم
@Shariati_Group
Forwarded from اتچ بات
🔷 🔆 فاطمه در آیینهٔ لویی ماسینیون


🔆 » بانوی اسلام در تأملات لویی ماسینیون (1883-1962)، شرق‌شناس بزرگ، جایگاهی مرکزی را به خود اختصاص داده است، قرارگرفته بر«زمینهٔ ارتباط معنوی میان مسیحیت و اسلام». مقالاتی که او به مقام فاطمه اختصاص داده (نگا. کتابشناسی)، گواه عشق ستایش‌آمیزی است که او نسبت به شخصیت فاطمه داشته است؛ و این عشق موجب شده بود که به شاگردش هانری کُربن بگوید صفحاتی که در آنها از چهره بزرگ فاطمه یاد کرده، می‌تواند «منقلب‌کننده‌ترین بخش آثارش شمرده شود». اظهارنظری که دقیق است.

🔆 وانگهی ماسینیون، اندکی پیش از مرگ، وظیفهٔ سرجمع کردن مجموعه‌ای پیرامون فاطمه را به شاگردش هانری کوربن واگذار می‌کند و می‌افزاید: «خدای را سپاس‌گزار خواهم بود، زیرا این می‌تواند وسیله اتحاد نیرومندی میان تشیع و اهل سنت، اسلام و مسیحیت گردد.» در واقع، این مجموعه‌ هرگز تحقق نیافت، اما این مهم را شاگرد دیگر ایرانی ماسینیون، علی شریعتی (درگذشت 1977)، در اثر مشهوری که به فاطمه زیرعنوان «فاطمه فاطمه است» اختصاص داد، به انجام رساند (اثری که به انگلیسی ترجمه شده است): «آن‌چه می‌خوانید سخنرانی من است در حسینیهٔ ارشاد؛ ابتدا خواستم گزارشی بدهم از تحقیقات پروفسور لویی ماسینیون دربارهٔ شخصیت و شرح‌حال پیچیدهٔ حضرت فاطمه و به‌خصوص اثر عمیق و انقلابی خاطرهٔ او در جامعه‌های مسلمان و تحولات دامنه‌دار تاریخ اسلام...» و در جای دیگر می‌گوید: «... از تحقیقات آن بزرگ دربارهٔ زندگی و شخصیت حضرت فاطمه و به‌خصوص زندگی پربرکت‌ش پس از مرگ و تأثیرش در تاریخ اسلام و در زنده داشتن روح عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم و تبعیض در جامعهٔ اسلامی و به‌ویژه به‌عنوان مظهری ونشانه‌ای از راه و آرمان اصلی رسالت اسلام -که به صدها دست داخی وخارجی منحرف شده بود- سودهای بسیار بردم و به‌عنوان یک شاگرد، گوشهٔ کوچکی از این کار بزرگ را داشتم ...»
(م.آ.، «فاطمه فاطمه است»، ص۹)



🔆« La Dame de l'Islam occupe une place centrale dans la méditation de l'orientaliste Louis Massignon (1883-1962), "au terrain de contact spirituel entre le christianisme et l'islam". Les articles qu'il lui a consacrés (voir bibliographie) témoignent de l'amour d'admiration qu'il lui portait, - ce qui fera dire à Henry Corbin que ces pages où il avait évoquée la grande figure de Fâtima pouvaient compter parmi "les plus émouvantes peut-être de son œuvre". Ce qui est exact. Peu avant sa mort, il confiera d'ailleurs à Henry Corbin le soin de réunir un Corpus sur Fâtima, ajoutant : "J'en bénirais Dieu, car, ce peut être un puissant moyen d'unification entre Shî'isme et Sunnisme, Islam et Chrétient". En fait ce Corpus ne sera jamais réalisé, mais il reviendra à un autre disciple de Louis Massignon, un Iranien, Ali Shariati (mort en 1977), de consacrer un célèbre ouvrage à Fâtima, traduit en anglais sous le titre Fatima is Fatima : "The words you are to read are from a lecture I gave at the Hoseiniyyeh Ershad. To begin with, I had wanted to comment upon the research of Professor Louis Massignon about the personality and complicated life of Fatima..." Il dira ailleurs : "J'ai énormément profité des recherches de ce grand homme concernant la vie et la personnalité de sainte Fâtima et particulièrement celles concernant la fécondité de sa vie après sa mort, son influence dans l'histoire de l'Islam comme promotrice de l'esprit de justice et de combat contre l'oppression et la discrimination dans la société islamique, et comme symbole de la voie et de l'idéal fondamental de la mission de l'islam...»


#فاطمه
#ماسینیون
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی


🆔 @Shariati_SCF
💠 #مبعث رسول «آگاهی و خودسازی»، گرامی باد!


«... فاطمه کار کن، که فردا، من هیچ کاری برایت نمی‌توانم کرد.
 
می‌بینید چه فاصله‌ای میان این #اسلام با اسلامی که می‌گوید: یک قطره اشک بر #حسین(ع) آتش دوزخ را خاموش می‌کند، گناهان را اگر از کف دریاها و ریگ بیابان‌ها و ستارگان آسمان‌ها بیشتر باشد می‌آمرزد و دوستی علی ذات گناهان فردا را در آخرت تبدیل به ثواب می‌کند! (کلاه سر کسانی رفته که در این دنیا گناه نمی‌کنند یا کم می‌کنند. چون چیزی ندارند که به ثواب تبدیل جنسیت یابد!) و مضحک‌تر از آن این گفته وحشتناک خداوند! است که: دوستدار علی در بهشت است ولو مرا عصیان کند و دشمن علی در دوزخ ولو مرا اطاعت نماید.
 
در آن جا دو تا دستگاه حساب و کتاب و عقاب -  دستگاه خدا و دستگاه علی -  وجود نداشته است، #علی و خدا اختلاف حساب نداشته‌اند. قضیه سخت جدی بوده است. حتی پیغمبر، فاطمه‌اش را از این که در برابر عدالت حاکم بر هستی و در برابر حاکم جهان، بتواند یاری کند و از بی‌راهه نجاتش دهد مأیوس می‌کند.

#فاطمه باید خودش فاطمه شود؛ دختر محمد بودن آن جا به کارش نمی‌آید. اینجا می‌تواند به کارش آید و آن هم برای فاطمه شدن و اگر نشد باخته است. و شفاعت یعنی این، نه تقلب در امتحان، پارتی‌بازی و قوم و خویش پایی و باند بازی در محاسبه‌ی حق و عدل خدا و دست بردن در نامه اعمال و وارد کردن اطرافیان از دیوار یا درهای مخفی بهشت..!
 
و فاطمه این را می‌داند. پیغمبر، هم به او آموخته است و هم به همه؛ این گونه شفاعت که اساس حساب‌ها و کتاب‌ها و مسئولیت‌هایی را که مذاهب برای استقرار آن آمده‌اند به هم می‌ریزد، سنت بت‌پرستی جاهلی است؛ آن‌ها بت‌ها را شفعاءنا عندالله می‌شمردند، جنایت می‌کردند و هزاران کثافت کاری و آنگاه شیری یا شتری به پیشگاه لات و عزی و دیگر بت‌های بزرگ یا کوچک‌شان نذر می‌کردند و آن گاه با کلمات تملق‌آمیز و التماس و زاری و ابراز احساسات و دوستی و اخلاص خود، از او شفاعت می‌طلبیدند.

من نه تنها شفاعت #پیامبر را قبول دارم، بلکه شفاعت امام را و معصوم را نیز و حتی شفاعت صالحان و مجاهدان بزرگ را و... چه می‌گویم؟ حتی معتقدم که زیارت خاک و تربت حسین نیز گنهکار را می‌بخشد و این بدان گونه است که در روح و اندیشه انسانی که به این نمونه‌های بزرگ انسانیت و ایمان می‌اندیشد اثری تغییردهنده و انقلابی می‌گذارد، انسان را دگرگون می‌کند، ضعف‌ها و ترس‌ها و پلیدگرایی‌ها و بت‌پرستی و شخصیت‌پرستی‌ها و بردگی زر و زور را در او می‌کشد، از این سرچشمه‌های معرفت و اعتقاد و فضیلت‌های انسانی و کانون‌های بخشنده روح جهاد و ثبات و اخلاص و شکوه معنویت الهام می‌گیرد و به او ارزش‌های نو می‌بخشد و ارزش‌های انسانی را در او قوت می‌دهد و بیماری‌های اراده و غریزه و عادت را که عوامل گناه و بدی‌اند در عمق وجدان او می‌میراند و او را انسان بزرگ می‌سازد و طبیعی است و منطقی که لغزش‌های گذشته‌اش متعلق به گذشته می‌شود و اویی که در گذشته بود و اکنون نیست و دیگر نخواهد بود...
 
حر، قهرمان کربلا، به #شفاعت حسین، از دوزخ غلامان خانه‌زاد و جنایتکار دستگاه ستم و پلیدی نجات یافت و با چند گام، خود را به بلند‌ترین قله قهرمانان حریت و حقیقت و انسانیت رسانید.
 
و فاطمه، به شفاعت محمد فاطمه شد، که شفاعت در اسلام عامل کسب شایستگی نجات است، نه وسیله «نجات ناشایسته»،
این فرد است که باید شفاعت را از شفیع بگیرد و سرنوشت خود را بدان عوض کند. یعنی سرشتش را چنان تغییر دهد که شایسته تغییر سرنوشتش باشد. آری فرد آن را از شفیع می‌گیرد. شفیع آن را به فرد نمی‌دهد؛

هیچ عنصر آلوده و بی‌ارزشی، با هیچ فوت و فنی از صراط نمی‌گذرد، مگر پیش از آن، در این جهان زندگی و تلاش و کار و خدمت و خیانت، فن عبور از آن را آموخته باشد و شفیع یکی از این «آموزگاران» است نه یک «پارتی» ...»

📚 معلم علی‌شریعتی
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه، فاطمه است

t.me/Shariati_Group
«... در چهره‌ی همه‌ی ستمدیدگان که بعدها در تاریخ #اسلام بسیار شدند، هاله‌ای از #فاطمه پیدا بود. غصب شدگان، پایمال شدگان و همه‌ی قربانیان زور و فریب، نام فاطمه را شعار خویش داشتند. یاد فاطمه در توالی قرون، پرورش می‌یافت و در زیر تازیانه‌های بی‌رحم و خونین خلافت‌های جور و حکومت‌های بیداد و غصب، رشد می‌یافت و همه‌ی دل های مجروح را لبریز می‌ساخت.

این است که همه جا در #تاریخ ملت‌های مسلمان و توده‌های محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام #آزادی و حق خواهی و #عدالت_طلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعیض بوده است.
از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است؛ فاطمه یک زن بود، آنچنان که اسلام می‌خواهد که «زن» باشد. تصویر سیمای او را #پیامبر خود رسم كرده بود، و او را در كوره‌های سختی و #فقر و مبارزه و آموزش‌های عميق و شگفت انسانی‌ِ خويش پرورده و ناب ساخته بود.

وی در همه‌ی ابعاد گوناگون "زن بودن" نمونه شده بود.
🔹مظهر يک "دختر" ، در برابر پدرش.
🔸مظهر يک "همسر"، در برابر شوی‌اش.
🔹مظهر يک "مادر"، در برابر فرزندان‌اش.
🔸مظهر يک "زن مبارز و مسئول"، در برابر زمان‌اش و سرنوشت جامعه‌اش.

وی خود يک "امام" است، يعنی يک نمونه‌ی مثالی، يک تيپ ايده‌آل برای زن، يک "اسوه"، يک "شاهد" برای هر زنی كه می‌خواهد "شدن خويش" را خود انتخاب كند.
او با طفولیت شگفتش، با مبارزه‌ی مدامش در دو جبهه‌ی خارجی و داخلی در خانه پدرش، خانه همسرش، در جامعه‌اش، در اندیشه و رفتار و زندگیش، «چگونه بودن» را به زن پاسخ می‌داد. نمی‌دانم از او چه بگویم؟ چگونه بگویم؟
خواستم از «بوسوئه» تقلید کنم، خطیب نامور فرانسه که روزی در مجلسی با حضور لوئی، از «مریم» سخن می‌گفت. گفت، هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مریم داد سخن داده‌اند. هزار و هفتصد سال است که همه‌ی فیلسوفان و متفکران ملت‌ها در شرق و غرب، ارزش‌های مریم را بیان کرده‌اند. هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان، در ستایش مریم همه ذوق و قدرت خلاقه‌شان را به کار گرفته‌اند. هزار و هفتصد سال است که همه‌ی هنرمندان، چهره نگاران، پیکره سازان بشر، در نشان دادن سیما و حالات مریم هنرمندی‌های اعجازگر کرده‌اند. اما مجموعه‌ی گفته‌ها و اندیشه‌ها و کوشش‌ها و هنرمندی‌های همه در طول این قرن‌های بسیار، به اندازه‌ی این یک کلمه نتوانسته‌اند عظمت‌های مریم را باز گویند که:
«مریم مادر #عیسی است» و من خواستم با چنین شیوه‌ای از فاطمه بگویم، باز درماندم. ...».

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن

@Shariati_Group
💢 " الحُرَّه "، لقب بزرگ فاطمه

🔅کمتر کسی می‌داند که یکی از القاب مهم و ارزشمند حضرت فاطمه(ع)، " الحُرَّه " است. یعنی " آزاده" ، یعنی یک "زن آزاد".
یک #زن آزاد، زنی صاحب اختیار است، تصمیم گیرنده است و خود صاحب اذن است. کنیز و فرمانبر نیست. فرمانده است. و شگفتا که #تاریخ روی این لقب، تبلیغی در خور و شایسته نداشته است! چرا؟! از چه می‌ترسیده است؟! هر چه باشد اکنون من این لقب بزرگ و نجات‌بخش را امروزه روز، به بانگ رسا می‌گویم تا تمامی زنان مسلمان عالم، به تاّسی از ایشان، شجاعانه آزادی و آزادگی‌شان را پاس دارند. #فاطمه کسی است که برخوردار از #آزادی الهی خویش است، چه تجلّیِ اسم فاطر است، چه این خداوند است که او را "حُرَّه" نامیده و آزادش خوانده است.

علی(ع) نیز که خود ابو الائمه است، او را " اَیَّتُها الحُرَّه" خطاب می‌کند. چه #علی خوب می‌داند که با چه وجود بزرگی روبروست. گاه کسانی که خواستار دیدار فاطمه می‌شدند، علی را واسطه قرار می‌دادند و علی درباره درخواست شان، اینگونه فاطمه را خطاب قرار می‌داد؛ " ای آزاده، این کسان درخواست ملاقات کرده‌اند، چه اذن می‌دهی؟!"
زیرا خوب می‌داند آنکه خدا آزاده‌اش نام نهاده، هموست که تصمیم گیرنده است. این اوست که صاحب اختیار است با که ملاقات داشته باشد و با که نداشته باشد. خدا را شکر که این نکات ظریف و هوشمندانه در لابلای کتب احادیث و سِیَر حفظ شده‌اند.
زن مسلمان، یک زن آزاده است. زیرا نمونه‌ی بزرگ و بارزی چون فاطمه(ع) الحُرَّه را پیش رو دارد. زن آزاده، هموست که خردمند است، هموست که مدیر و مدبر است. هموست که قابل اعتماد است. چه یک زن آزاده، رها از تعلقات است، در بندِ این چیز و آن چیز نیست، جز این باشد آزاده نیست. یک زن آزاده، پاک و مطهر است، زیرا برده‌ی نفسانیات نیست، در اسارت خواهش‌ها و آرزوهای واهی قرار ندارد. یک زن آزاده دارای نگاهی پر نفوذ، فهمی عمیق و وجودی قدرتمند است. یک زن آزاده، مربی آزادگی است. نسل آزاده به بار می‌آورد. نسلی که حماقت‌ها و جهالت‌ها را پشت سر گذاشته و مملو از رحمت و خدمت به تمامی مخلوقات خدا گشته است.

ای زن فرهیخته که در هر کجای جهان هستی، "الحُرَّه" را دریاب. "آزاده" را دریاب...
این آن چیزی است که فطرت الهی تو را شکوفا می‌کند. نه تنها فاطمه(ع) که مریم(ع) نیز "آزاده" است، همچنانکه #قرآن می‌گوید: "اِنّی نَذَرتُ لَکَ ما فِی بَطنِی مُحَرّرا"... و بدان که "الحُرُّ حُرُّ و اِن مَسَّهُ الضُّرّ و العَبدُ عَبدُُ و اِن اَلبَسَتهُ الدُّرّ" ( آزاده، آزاده است اگرچه در سختی باشد، و برده، برده است اگرچه لباس مروارید نشان بر تن داشته باشد!)

✍️ #مسعود_ریاعی

@Shariati_Group
″... #اسلام شام و بغداد را رها کنیم؛ در حرا و در #مسجدالنبی بگردیم. #تشیع چهارباغ اصفهان را رها کنیم؛ تشیعی را که در خانه‌ی #فاطمه رویید و در صحرای خاموش و خلوت ربذه مرد، در محراب کوفه #شهید شد و در کنار فرات، باز جوشید، بجوییم.

در نظام طبقاتی، #توحید حاکم نیز، نقش #شرک را دارد. در حاکمیت زور، #قرآن نیز، جانشین بت می‌شود.
نه مگر ابوسفیان، در احد، بت عزی را بر سر دست بلند کرده بود و به جنگ (#محمد) آمده بود؟ و فرزندش #معاویه، پس از اسلام، در حکومت اسلامی، قرآن را بر سر نیزه، پرچم کرد و به جنگ #علی آمد؟ ...″


📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۳۳/ گفتگوهای تنهایی

@Shariati_Group
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نقل خاطره‌ای از مرحوم علامه محمدرضا حکیمی در مورد دکتر علی شریعتی

استاد #محمدرضا_حکیمی در مقدمه‌ای که بر کتاب «شعله‌ی بی‌قرار» آقای #محمد_اسفندیاری نوشته‌اند، خاطره‌ای از دیدار خود با معلم شهید، دکتر #علی_شریعتی بیان می‌کنند که قابل تأمل است:
«...در هنگام تحصیل در #پاریس، برای مدتی کوتاه به #ایران آمد. در آن سفر کوتاه، میان من و او گفتگویی شد، که مایلم با نقل آن، نکته‌ای را یادآور شوم.
من می‌دانستم که #شریعتی، با آن شور و نبوغ و کنجکاوی، با بسیاری از متفکران و انقلابیون و پیروان مکتب‌های دیگر تعامل داشته و مطالبی جدید را فراگرفته و آفاتی دیگر را دیده است. از این رو دوست داشتم، بدانم که به چه نتیجه‌ای رسیده است و چه نسخه‌ای برای نجات #مردم و کشور خود دارد.
بحثی را آغاز کردم در این باره که راه نجات جامعه‌ی ایران چیست؟!
و او سخنی گفت که هرگز فراموش نمی‌کنم:
«ما تا هنگامی که #علی و #فاطمه را داریم، به هیچ مکتبی و ایسمی نیاز نداریم؛ اما باید علی و فاطمه را به مردم بشناسانیم».


@Shariati_Group
🆔 @mohamadrezahakimi
″… #فاطمه، خسته از یک عمر تحمل بار #رسالت پدر و سختی مبارزه در جاهلیت قوم و زندگی‌ای سراسر شکنجه و خطر و #فقر و کار و تلاش به خاطر آرمانی که از جبر زمان دور است، و عزادار از مصیبت جانکاه مرگ پدری که با حیات او عجین شده بود و غمگین از سرنوشت تحمل‌ناپذیر #علی که پس از یک عمر #جهاد با دشمن، به دست دوست، خانه‌نشین شده است و قربانیِ قدرتی شده است که به نیروی #ایمان و شمشیر و فداکاری و اخلاص او به دست آمده است و اکنون، شکست خورده و نومید از آخرین تلاش‌های بی‌ثمری که کرد تا «حق ابوالحسن» را به وی باز آورد و آنچه را که فرو می‌ریخت از سقوط مانع شود و نشد...، به زانو در آمد.
اکنون زنده بودن برایش دردآور و طاقت‌فرسا است. ماندن، بار سنگینی است که دوش‌های خسته و ناتوان فاطمه را یارای کشیدن آن نیست. زمان، سنگین و آهسته بر قلب مجروحش گام برمی‌دارد و می‌گذرد: هر لحظه‌ای، هر دقیقه‌ای، گامی...
اکنون تنها مایه‌های تسلیتی که در این دنیا می‌یابد یکی تربت مهربان پدر است و دیگری مژده امیدبخش او که: فاطمه، از میان خاندانم تو نخستین کسی خواهی بود که به من خواهی پیوست...″

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن

@Shariati_Group
″... علی در برابرمان ایستاده است، اگر بشناسیمش (که همه‌ی مصالح خویش، و سرنوشت خود و خانواده، و فامیل و گروهش را فدای "حق" و "ناس" می‌کند و لحظه‌ای میدان #جهاد و مبارزه را خالی نمی‌گذارد، و با این همه در برابر #مسئولیت عظیمی که بر دوش دارد، چنان مضطرب و وحشتزده است که اضطراب و وحشتش را به دوستدار و آشنای خویش نیز، منتقل می‌کند) بار مسئولیت بر دوشمان می‌افتد.

#پیامبر پیش رویمان ایستاده است (و به دختر عزیز دردانه‌اش می‌گوید: #فاطمه! کار کن، کار، که من برای تو هیچ کاری نمی‌توانم کرد) شناختنش از مسئولیت سرشارمان می‌کند.

پس به جای شناختن #محمد و #علی و خواندن و فهمیدن #قرآن و قبول مسئولیت، راه حلی می‌جوییم و می‌یابیم! به جای شناختن پیامبر #اسلام و گوش سپردن به سخنان او، و به جای شناختن علی و زندگیش و خواندن و فهم نهج‌البلاغه‌اش، حُبّ‌شان را بگیر و شناخت‌شان را رها کن! چراکه حُبّ علیِ ناشناخته، ایجاد مسئولیت نمی‌کند!
علیِ مجهول، مانند بُتی است که می‌پرستیمش، بی‌آنکه میان ما و او، هیچ ارتباطی وجود داشته باشد. بی‌شناختن؛ علی، چون دیگران است. و میان او و محبان خالصِ بی‌معرفتش، هیچ‌گونه تحمیل و امر و نهی و مسئولیتی ایجاد نمی‌شود. هرچه می‌خواهی گریه کن، بر سر بزن، غش کن، هـو بکش، و #عشق و محبت بورز (بی‌اندکی #شناخت)، علی را فرشته کن، خدایش کن، نمی‌تواند ذره‌ای در زندگیت نقش داشته باشد و بایستنی بر دوشت بگذارد. فقط نشناسش، که شناختن مسئولیت آور است!

چنین است که شناختن علی جرم است. و به همین دلیل است که امروز (پس از قرن‌ها) علی را باید از زبان "سلیمان کتانی" و "جرج جرداق" (طبیبان مسیحی) بشنایسم، و #نهج‌البلاغه را با تصحیح و پاورقی و چاپ شیخ #محمد_عبده (مفتی اعظم #مصر و رهبر اهل تسنن) ببینیم، که محبان علی نه تنها به شناخت و فهم نهج‌البلاغه و علی نیاز ندارند، بلکه از روبرو شدن با این دو، می‌هراسند. این است که می بینیم محب علی (که اکنون مترجم و شارح نهج‌البلاغه نیز هست) در پایان نهج‌البلاغه می‌نویسد: "این کتاب را ستمدیدگان بخوانند تا بدانند اجر شکیبایی و تحمل چقدر زیاد است!" که اگر چنین بود، جای ما در اعلی غرف بهشت بود! ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
🔵 نشست "زن در اندیشه طالقانی"

به بهانه چهل و سومین سالگرد درگذشت آیت‌الله سید #محمود_طالقانی

🔅 با حضور :
#فاطمه_گوارایی
سید #هاشم_آغاجری
🔅و پیام
سید #محمدمهدی_جعفری

پس از دو سال شرایط کرونایی، امسال به صورت حضوری مراسم سالگرد در #کانون_توحید برگزار خواهد شد.

زمان: ۱۷ شهریور ساعت ۱۷
📍مکان: میدان توحید، خیابان پرچم، کانون توحید

#طالقانی_و_زمانه_ما
#مجتمع_فرهنگی_آیت_الله_طالقانی
#پدر_طالقانی

@Shariati_Group
🆔 @taleghani_zamaneh
🟢 نحوه‌ شهادت و ترور بیولوژیک امام حسن مجتبی

🔹یکی از مرگ‌های رازآلود #قرون_وسطی، مرگ [شهادت] #حسن بن علی است. او که فرزند #فاطمه دختر #پیامبر اسلام بود، در سال ۶۶۱ به‌عنوان جانشین مشروع پدرش #علی بن ابی‌طالب (آخرین خلیفه‌ای که مورّخان #عرب، آن را مشروع و به #حق می‌دانند) معرفی شد. او در سال ۶۶۰ در مقابل رقیبش #معاویة بن ابی‌سفیان که در همان سال در #اورشلیم اعلام خلافت کرده بود کنار کشید و دلیل آن را نیز چنین بیان کرد:
«من صلاح را در این می‌بینم که با او #صلح کنم و #بیعت نمایم چرا که بر این باورم هرچیزی که مانع از خون‌ریزی شود بهتر از چیزی است که باعث ریختن #خون شود.»

🔹او هشت سال در عزلت در #مدینه (#عربستان کنونی) زندگی کرد و در ۶۶۹ میلادی در ۴۵ سالگی رحلت کرد. این ادعا را که حسن بن علی به‌صورت عادی رحلت کرده است همه‌ی کارشناسان #تاریخ_اسلام رد نکرده‌اند، اما به‌صورت کلی متکلمین مسلمان بر این باورند که مرگ [شهادت] وی در اثر یک اقدام منجر به مسمومیت صورت گرفته است.

🔹با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به کالبدشکافی، اسناد تاریخی تنها شواهد موجود برای بررسی علمیِ مواردی همچون موردِ #شهادت حسن بن علی هستند. چند نمونه از متون تاریخی از جمله متنی که در ادامه می‌آید می‌گویند که وقتی امام حسن در بستر مرگ بود، برادر کوچکترش امام #حسین از وی خواست که عامل مسمومیتش را شناسایی نماید، اما او از این کار امتناع کرد (چرا که نمی‌خواست یک بی‌گناه به غلط متهم یا کشته شود):
«شاید او [فرد مسموم‌ کننده] واقعاً آن فردی نباشد که من به وی شک دارم و از این رو نمی‌خواهم فردی بی‌گناه به‌خاطر من کشته شود.»

🔹از چارچوب سم‌شناختی، این امر تا چه حد ممکن است؟ طلا عنصری تقریباً فاقد #قدرت کنش شیمیایی بوده و یکی از کاربردهای مهم آن در دندانپزشکی است. این ماده در حضور یک عامل اکسید کننده قوی، در اسید هیدروکلریک متمرکز یعنی (در نسبت ۳ به ۱ اسید هیدروکلریک متمرکز و نیتریک اسید متمرکز) حل می‌شود. هیدروکلریک اسید در معده‌ی #انسان نه تمرکز یافته است و نه در حضور یک ماده‌ی اکسید کننده‌ی قوی قرار دارد. اگر پودر جامد ماده‌ی سمّی که امام حسن بلعیده است، فقط شبیه به براده‌های طلا باشد، ماهیت واقعی سم چه می‌تواند باشد؟
برای پاسخ دقیق به این سؤال اول بهتر است منبع جغرافیایی سم برای این #ترور تاریخی (#بیوتروریسم) مشخص شود.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه ادامه این مطلب
.

″... #فاطمه اين‌چنين زيست و اين‌چنين مرد و پس از مرگش زندگی ديگری را در #تاريخ آغاز کرد. در چهره همه‌ ستمديدگان ـ که بعدها در تاريخ #اسلام بسيار شدند ـ هاله‌ای از فاطمه پيدا بود. غصب شدگان، پايمال شدگان و همه‌ی قربانيان زور و فريب، نام فاطمه را شعار خويش داشتند. ياد فاطمه، با عشق‌ها و عاطفه‌ها و ايمان‌های شگفت زنان و مردانی که در طول تاريخ اسلام برای #آزادی و #عدالت می‌جنگيدند، در توالی قرون، پرورش می‌يافت و در زير تازيانه‌های بی‌رحم و خونين خلافت‌های جور و حکومت‌های بيداد و غصب، رشد می‌يافت و همه‌ی دل‌های مجروح را لبريز می‌ساخت.
اين است که همه جا در تاريخ ملت‌های مسلمان و توده‌های محروم در امت اسلامی، فاطمه منبع الهام آزادی و حق‌خواهی و عدالت‌طلبی و مبارزه با ستم و قساوت و تبعيض بوده است.

از شخصيت فاطمه سخن گفتن بسيار دشوار است. فاطمه، يک ” زن ” بود، آن‌ چنان که اسلام می‌خواهد که #زن باشد. تصوير سيمای او را #پيامبر خود رسم کرده بود و او را در کوره‌های سختی و #فقر و مبارزه و آموزش‌های عميق و شگفت انسانی خويش پرورده و ناب ساخته بود. وی در همه‌ی ابعاد گوناگون زن بودن نمونه شده بود.

مظهر يک دختر، در برابر پدرش.
مظهر يک همسر در برابر شويش.
مظهر يک مادر در برابر فرزندانش.
مظهر يک «زن مبارز و مسئول» در برابر زمانش و سرنوشت جامعه‌‌اش.

وي خود يک “امام” است، يعنی يک نمونه مثالی، يک تيپ ايده‌آل براي زن، يک “اسوه” ، يک شاهد برای هر زنی که می‌خواهد «شدن خويش» را خود #انتخاب کند.
او با طفوليت شگفتش، با مبارزه‌ مدامش در دو جبهه‌ی خارجی و داخلی، در خانه‌ پدرش، خانه‌ی همسرش، در جامعه‌اش، در انديشه و رفتار و زندگيش، “چگونه بودن” را به زن پاسخ می‌داد.

نمی‌دانم چه بگويم؟ بسيار گفتم و بسيار ناگفته ماند. در ميان همه‌ی جلوه‌های خيره‌ کننده‌ روح بزرگ فاطمه، آنچه بيشتر از همه برای من شگفت‌انگيز است اين است که فاطمه همسفر و همگام و هم‌ پرواز روح عظيم #علی است ...″


@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / فاطمه فاطمه است
🔴 چه کسانی به علی وفادار مانده‌اند و می‌مانند...!؟

سرنوشت #اسلام در سقیفه تعیین می‌شود، بی‌حضور #علی و #سلمان، #ابوذر و #عمار و #مقداد و چند تنی چون اینان. اکنون اینها همگی، در خانه‌ی #فاطمه گرد آمده‌اند، غمگین و خشمناک. چرا اینها به #علی وفادار مانده‌اند؟

آخر اینها نه از اشراف قبیله‌ی اوس و خزرج اند که در #مدینه عنوانی و تیره و تباری داشته باشند و نه از خاندان‌های اصیل قریش که اشرافیت خونی و خانوادگی و حیثیت طبقاتی‌شان آنها را مقام و موقعی بخشیده باشد که هوای خلافت رسول نمایند و توده‌ی اشرافیت پرست بر آنها «اجماع» کنند، و یا آنها را را با پیوندهای خانوادگی و تعهدهای طبقاتی و ضرورت خون یا سرمایه، به یکی از این جناح‌های «سیاسی» و گروه‌های «اجتماعی» نیرومند بکشاند.

اینها کسانی‌اند که یا «غریب اند»، همچون سلمان که ایرانی است و ابوذر که از صحرا آمده است و عمار که مادرش کنیزی سیاه و آفریقایی است و پدرش یمنی و بدوی؛ و یا افرادی «بی تشخص و تمکن طبقاتی و مالی»، مردمی ساده و محروم و بی‌پناه، و میثم نیز خرما فروش است.

اینها در چشم #پیغمبر عزیز و محبوب بودند. اما اکنون که او رفته است، به خواری و بی‌پناهی همیشگی‌شان بازگشته‌اند. ارزش‌ها دوباره عوض شده است. اینها اکنون جز علی پناهی ندارند. #علی خود در مدینه، در نظام ارزش‌های کهنه‌ای که از امروز باز نو شده‌اند، این چنین است.

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱/ فاطمه فاطمه است
🗯 خاطره‌ای از استاد حکیمی در مورد دکتر علی شریعتی

📍«...در هنگام تحصیل در پاریس، برای مدتی کوتاه به ایران آمد. در آن سفر کوتاه، میان من و او گفتگویی شد، که مایلم با نقل آن، نکته‌ای را یادآور شوم.
من می‌دانستم که شریعتی، با آن شور و نبوغ و کنجکاوی، با بسیاری از متفکران و انقلابیون و پیروان مکتب‌های دیگر تعامل داشته و مطالبی جدید را فراگرفته و آفاتی دیگر را دیده است. از این رو دوست داشتم، بدانم که به چه نتیجه‌ای رسیده است و چه نسخه‌ای برای نجات مردم و کشور خود دارد.
بحثی را آغاز کردم در این باره که راه نجات جامعه‌ی ایران چیست؟!
و او سخنی گفت که هرگز فراموش نمی‌کنم:
«ما تا هنگامی که #علی و #فاطمه را داریم، به هیچ مکتبی و ایسمی نیاز نداریم؛ اما باید علی و فاطمه را به مردم بشناسانیم».

📗 کتاب «شعله‌ی بی‌قرار»

🆔 @mohamadrezahakimi
🔅فاطمه ، امتداد مذهب ابراهیم

″... اکنون #محمدۖ، پیامبر است، در #مدینه، در اوج شکوه و اقتدار و عظمتی که #انسان می‌تواند تصور کند. درختی که نه از عبدالمناف و هاشم و عبدالمطلب، که از نو روئیده است، بر زیر کوه، در حرا. و سراسر صحرا را، چه می‌گویم؟ افق تا افق ز منی را... و چه می‌گویم؟ درازنای زمان را، همه آینده را تا انتهای #تاریخ فرا می‌گیرد، فرا خواهد گرفت. و این مرد چهار دختر دارد. اما نه ، سه تنشان پیش از خود وی مردند. و اکنون تنها یک فرزند بیش ندارد، یک دختر، کوچک‌ترینش.

#فاطمه وارث همه‌ی مفاخر خاندانش، وارث اشرافیت نوینی که نه از #خاک و #خون و #پول که پدیده‌ی #وحی است، آفریده #ایمان و #جهاد و #انقلاب و اندیشه و انسانیت و ... بافت زیبائی از همه‌ی ارزش‌های متعالی #روح.

محمد، نه به عبدالمطلب و عبدالمناف، قریش و عرب، که به تاریخ بشریت پیوند خورده و وارث #ابراهیم است و #نوح و #موسی و #عیسی و فاطمه، تنها وارث او....

انااعطیناکالکوثر، فصل لربک و انحر. ان شانئک هوالابتر.
به تو" کوثر" عطا کردیم ای محمدۖ. پس برای پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانی کن. همانا، دشمن کینه توز تو همو" ابتر" است!


او باده پسر، ابتر است، عقیم و بی دم و دنباله است، به تو کوثر را دادیم، فاطمه را. این چنین است که "انقلاب" در عمق وجدان زمان پدید می‌آید!

اکنون، یک "دختر"، ملاک ارزش‌های پدر می‌شود، وارث همه‌ی مفاخر خانواده می‌گردد و ادامه‌ی سلسله، تیره و تباری بزرگ، سلسله‌ای که از #آدم آغاز می‌شود و بر همه‌ی راهبران #آزادی و بیداری تاریخ انسان گذر می‌کند و به ابراهیم بزرگ می‌رسد و موسی و عیسی را به خود می‌پیوندد و به محمد می‌رسد و آخرین حلقه‌ی این "زنجیر عدل الهی"، زنجیر راستین #حقیقت، "فاطمه" است.

آخرین دختر خانواده‌ای که در انتظار پسر بود. و محمد می‌داند که دست تقدیر با او چه می‌کند. و فاطمه نیز می‌داند که کیست!
آری در این #مکتب، این چنین انقلاب می‌کنند. در این #مذهب، این چنین #زن را آزاد می‌کنند. و مگر نه این مذهب، «مذهب ابراهیم» است و اینان وارثان اویند؟ ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن - فاطمه فاطمه است
🔆 فاطمه، الگوی زن مبارز در خط نهضت علوی

🔅به حق اقرار کردند، اما برای ستاندن آن عذر آوردند...

″... فاطمه راه رفتن را در مبارزه آموخته است و سخن گفتن را در تبلیغ و کودکی را در مهد طوفان #نهضت به سر آورده و جوانی را در کوره سیاست زمانه‌اش گداخته است. او یک #زن مسلمان است: زنی که عفت اخلاقی او را از مسئولیت اجتماعی مبرا نمی‌کند. اکنون چند ساعتی است که از دفن #پیغمبر می‌گذرد، در خانه او، #علی با چند تن از بنی‌هاشم و یاران محبوب و عزیز پیغمبر که به او وفادارند جمع شده‌اند، به نشانه‌ی نفی آنچه در سقیفه روی داده است و سرپیچی از بیعتی که همه را بدان می‌خوانند. در #مسجد، خلیفه خطبه #ولایت خویش را خوانده و از مردم #بیعت گرفته و عمر، کارگزار سیاست، تلاش بی‌اندازه می‌کند تا چند ناهمواری دیگر را که مانده است از پیش پای حکومت وی برگیرد و راه را بکوبد.
و اکنون #فاطمه، شخصاً به سراغ آنها می‌رود؛ هر شب، همراه علی، به مجالس آنها سر می‌زند. با آنها حرف می‌زند، فضایل علی را یکایک بر می‌شمارد، سفارش‌های پیغمبر را یکایک به یادشان می‌آورد، با نفوذ معنوی، شخصیت بزرگ انسانی، آگاهی سیاسی، شناخت دقیقی که از #اسلام و #روح و آرمان‌های اسلام دارد و بالاخره قدرت منطق و استدلال استوار خویش، حقانیت علی را ثابت می‌نماید و نشان می‌دهد؛ بطلان انتخاباتی را که شده است، اثبات می‌کند؛ فریبی را که خورده‌اند، آشکار می‌سازد؛ و عواقبی را که بر این شتابزدگی سطحی و غافل‌گیری سیاسی بار خواهد شد بر می‌شمارد و آنان را از آینده ناپایدار و تیره‌ای که در انتظار اسلام و رهبری #امت است بیم می‌دهد.
راویان #تاریخ که این داستان را نقل می‌کنند حتی یک بار هم نشان نمی‌دهند که در #مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقی‌ای که از این حادثه دارد، مقاومت کرده باشند. همگی به او حق می‌دادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف می‌کردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه می‌خواست که
«شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن می‌کوشد یاری کنید».
اما همگی عذر می‌آوردند ...″


@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن /فاطمه فاطمه است