🔷🔆⚫️ مراسم تشییع و نکوداشت سرکار خانم ملک طباطبایی همسر شادروان مهندس مهدی بازرگان به شرح ذیل می باشد؛
🔹🔆مراسم تشیع:
🔸سه شنبه ۲۷ آذر، ساعت ۱۰ صبح، لواسان، بلوار امام خمینی، سهراه کند، خیابان شهید اسدیان، بعد از سازمان آب، نبش خیابان چناران، پلاک ۱۰۷
🔷🔆مراسم نکوداشت:
🔸جمعه ۳۰ آذر ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ سالن مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد واقع در شهرک غرب (قدس) فاز ۲، خیابان هرمزان، خیابان پیروزان جنوبی، پلاک ۷۴
#مهدی_بازرگان
#ملک_طباطبایی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🔹🔆مراسم تشیع:
🔸سه شنبه ۲۷ آذر، ساعت ۱۰ صبح، لواسان، بلوار امام خمینی، سهراه کند، خیابان شهید اسدیان، بعد از سازمان آب، نبش خیابان چناران، پلاک ۱۰۷
🔷🔆مراسم نکوداشت:
🔸جمعه ۳۰ آذر ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ سالن مجتمع آموزشی نیکوکاری رعد واقع در شهرک غرب (قدس) فاز ۲، خیابان هرمزان، خیابان پیروزان جنوبی، پلاک ۷۴
#مهدی_بازرگان
#ملک_طباطبایی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒 شریعتی جنگ در سه جبهه
🖋 مهندس مهدي بازرگان
📌منبع: مقدمهی کتاب «دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیت ها
🔸تاریخ: تیرماه ۱۳۶۵ ً
🔆دکتر شریعتی، آنطور که در مختصر ارتباط و اطلاعات خودم از ایشان داشتم و دورادور میشناختم، پس از طی تحصیلات متوسطه و عالی و در پانزده سالی که «وارد کار» شد، مثل انقلاب ایران دو حرکت داشت. حرکت اولش که مقارن سالهای مبارزات ملی، مذهبی و مارکسیستی در ایران بود، و از تحصیلات دانشگاهی جامعهشناسی او در فرانسه که در بحبوبهی نهضت آزادیبخش الجزایر و آشنایی او با بزرگانی چون ژان پل سارتر و لوئی ماسینیون شکل میگرفت، حرکتی بود برای مبارزه علیه استبداد و استعمار، یا استفاده و اتکاء به اسلام. اما حرکت دوم او بصورت مبارزه و انقلابی درآمد بیشتر بقصد اصلاح فرهنگ و آئین ما و دفاع از اسلام در برابر سردمداران زر و زور و تزویر. مخصوصاً سومی آن چنین درگیری خود بخود پیش آمد و گوئی که آنرا ضروریتر میدانست.
🔆با عبارت کوتاهتر، حرکت اول شریعتی روآوردن به اسلام برای مبارزه با استبداد و استعمار بود (همانطور که بعضی از مبارزین روشنفکر ما و الجزیرهایها این کار را کرده بودند) و حرکت دوم او روآوردن به مبارزه و تحقیق برای تصفیه اسلام بود. اولی بازگشت به خویشتن خویش در جلوه اعتقادی و اجتماعی آن یعنی اسلام و ایران بود و دومی تصفیه و تعالی مسلمانان ایران، از رکود و خرافات، خرافاتی که در اثر نادانی یا نادرستی، در جلوه دنیا و دین، با اتحاد سردمداران زر و زور تزویر، در اسلام و در مسلمانی ایرانیان بوجود آمد. تشیع علوی را تبدیل به تشیع صفوی کرده و مجلسیها را بجای ابوذرها نشانده بود.
🔆جنگ در سه جبهه
به این ترتیب دکتر شریعتی در سه جبهه وارد جنگ شد. در سخنرانیها و در کتابها به هر سه دسته میتاخت و تصفیه ملت و دولت و دیانت را در سه جهت میخواست. چنین وسعت دید و قدرت دید برای او نقطه قوت و نشانه مزیت بود ولی نقطه ضعف و مایه هلاکت نیز شد. حریف اول و جبههی زر یا سرمایهداران که در زمان و مکان ما بیشتر حالت وزن شعر و مد روز را داشت، اگر کنار بگذاریم بسیار طبیعی بود که دو حریف دیگر یعنی ساواک استبداد و سروران ارتجاع، سخت درگیرش شوند. حربه اولي که زندان بود و اخراج از خدمت و با حربه سنتی دومی یعنی تکفیر و تهمت، همکاری نمود."
#مهدی_بازرگان
#چهل_دومین_سالگرد
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋 مهندس مهدي بازرگان
📌منبع: مقدمهی کتاب «دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیت ها
🔸تاریخ: تیرماه ۱۳۶۵ ً
🔆دکتر شریعتی، آنطور که در مختصر ارتباط و اطلاعات خودم از ایشان داشتم و دورادور میشناختم، پس از طی تحصیلات متوسطه و عالی و در پانزده سالی که «وارد کار» شد، مثل انقلاب ایران دو حرکت داشت. حرکت اولش که مقارن سالهای مبارزات ملی، مذهبی و مارکسیستی در ایران بود، و از تحصیلات دانشگاهی جامعهشناسی او در فرانسه که در بحبوبهی نهضت آزادیبخش الجزایر و آشنایی او با بزرگانی چون ژان پل سارتر و لوئی ماسینیون شکل میگرفت، حرکتی بود برای مبارزه علیه استبداد و استعمار، یا استفاده و اتکاء به اسلام. اما حرکت دوم او بصورت مبارزه و انقلابی درآمد بیشتر بقصد اصلاح فرهنگ و آئین ما و دفاع از اسلام در برابر سردمداران زر و زور و تزویر. مخصوصاً سومی آن چنین درگیری خود بخود پیش آمد و گوئی که آنرا ضروریتر میدانست.
🔆با عبارت کوتاهتر، حرکت اول شریعتی روآوردن به اسلام برای مبارزه با استبداد و استعمار بود (همانطور که بعضی از مبارزین روشنفکر ما و الجزیرهایها این کار را کرده بودند) و حرکت دوم او روآوردن به مبارزه و تحقیق برای تصفیه اسلام بود. اولی بازگشت به خویشتن خویش در جلوه اعتقادی و اجتماعی آن یعنی اسلام و ایران بود و دومی تصفیه و تعالی مسلمانان ایران، از رکود و خرافات، خرافاتی که در اثر نادانی یا نادرستی، در جلوه دنیا و دین، با اتحاد سردمداران زر و زور تزویر، در اسلام و در مسلمانی ایرانیان بوجود آمد. تشیع علوی را تبدیل به تشیع صفوی کرده و مجلسیها را بجای ابوذرها نشانده بود.
🔆جنگ در سه جبهه
به این ترتیب دکتر شریعتی در سه جبهه وارد جنگ شد. در سخنرانیها و در کتابها به هر سه دسته میتاخت و تصفیه ملت و دولت و دیانت را در سه جهت میخواست. چنین وسعت دید و قدرت دید برای او نقطه قوت و نشانه مزیت بود ولی نقطه ضعف و مایه هلاکت نیز شد. حریف اول و جبههی زر یا سرمایهداران که در زمان و مکان ما بیشتر حالت وزن شعر و مد روز را داشت، اگر کنار بگذاریم بسیار طبیعی بود که دو حریف دیگر یعنی ساواک استبداد و سروران ارتجاع، سخت درگیرش شوند. حربه اولي که زندان بود و اخراج از خدمت و با حربه سنتی دومی یعنی تکفیر و تهمت، همکاری نمود."
#مهدی_بازرگان
#چهل_دومین_سالگرد
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Telegram
attach📎
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒 شریعتی جنگ در سه جبهه
🖋 مهندس مهدي بازرگان
📌منبع: مقدمهی کتاب «دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیت ها
🔸تاریخ: تیرماه ۱۳۶۵ ً
🔆دکتر شریعتی، آنطور که در مختصر ارتباط و اطلاعات خودم از ایشان داشتم و دورادور میشناختم، پس از طی تحصیلات متوسطه و عالی و در پانزده سالی که «وارد کار» شد، مثل انقلاب ایران دو حرکت داشت. حرکت اولش که مقارن سالهای مبارزات ملی، مذهبی و مارکسیستی در ایران بود، و از تحصیلات دانشگاهی جامعهشناسی او در فرانسه که در بحبوبهی نهضت آزادیبخش الجزایر و آشنایی او با بزرگانی چون ژان پل سارتر و لوئی ماسینیون شکل میگرفت، حرکتی بود برای مبارزه علیه استبداد و استعمار، یا استفاده و اتکاء به اسلام. اما حرکت دوم او بصورت مبارزه و انقلابی درآمد بیشتر بقصد اصلاح فرهنگ و آئین ما و دفاع از اسلام در برابر سردمداران زر و زور و تزویر. مخصوصاً سومی آن چنین درگیری خود بخود پیش آمد و گوئی که آنرا ضروریتر میدانست.
🔆با عبارت کوتاهتر، حرکت اول شریعتی روآوردن به اسلام برای مبارزه با استبداد و استعمار بود (همانطور که بعضی از مبارزین روشنفکر ما و الجزیرهایها این کار را کرده بودند) و حرکت دوم او روآوردن به مبارزه و تحقیق برای تصفیه اسلام بود. اولی بازگشت به خویشتن خویش در جلوه اعتقادی و اجتماعی آن یعنی اسلام و ایران بود و دومی تصفیه و تعالی مسلمانان ایران، از رکود و خرافات، خرافاتی که در اثر نادانی یا نادرستی، در جلوه دنیا و دین، با اتحاد سردمداران زر و زور تزویر، در اسلام و در مسلمانی ایرانیان بوجود آمد. تشیع علوی را تبدیل به تشیع صفوی کرده و مجلسیها را بجای ابوذرها نشانده بود.
🔆جنگ در سه جبهه
به این ترتیب دکتر شریعتی در سه جبهه وارد جنگ شد. در سخنرانیها و در کتابها به هر سه دسته میتاخت و تصفیه ملت و دولت و دیانت را در سه جهت میخواست. چنین وسعت دید و قدرت دید برای او نقطه قوت و نشانه مزیت بود ولی نقطه ضعف و مایه هلاکت نیز شد. حریف اول و جبههی زر یا سرمایهداران که در زمان و مکان ما بیشتر حالت وزن شعر و مد روز را داشت، اگر کنار بگذاریم بسیار طبیعی بود که دو حریف دیگر یعنی ساواک استبداد و سروران ارتجاع، سخت درگیرش شوند. حربه اولي که زندان بود و اخراج از خدمت و با حربه سنتی دومی یعنی تکفیر و تهمت، همکاری نمود."
📌متن کامل در لینک زیر👇👇
https://drshariati.org/?p=21035
#مهدی_بازرگان
#یادمان_مهندس_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋 مهندس مهدي بازرگان
📌منبع: مقدمهی کتاب «دکتر علی شریعتی از دیدگاه شخصیت ها
🔸تاریخ: تیرماه ۱۳۶۵ ً
🔆دکتر شریعتی، آنطور که در مختصر ارتباط و اطلاعات خودم از ایشان داشتم و دورادور میشناختم، پس از طی تحصیلات متوسطه و عالی و در پانزده سالی که «وارد کار» شد، مثل انقلاب ایران دو حرکت داشت. حرکت اولش که مقارن سالهای مبارزات ملی، مذهبی و مارکسیستی در ایران بود، و از تحصیلات دانشگاهی جامعهشناسی او در فرانسه که در بحبوبهی نهضت آزادیبخش الجزایر و آشنایی او با بزرگانی چون ژان پل سارتر و لوئی ماسینیون شکل میگرفت، حرکتی بود برای مبارزه علیه استبداد و استعمار، یا استفاده و اتکاء به اسلام. اما حرکت دوم او بصورت مبارزه و انقلابی درآمد بیشتر بقصد اصلاح فرهنگ و آئین ما و دفاع از اسلام در برابر سردمداران زر و زور و تزویر. مخصوصاً سومی آن چنین درگیری خود بخود پیش آمد و گوئی که آنرا ضروریتر میدانست.
🔆با عبارت کوتاهتر، حرکت اول شریعتی روآوردن به اسلام برای مبارزه با استبداد و استعمار بود (همانطور که بعضی از مبارزین روشنفکر ما و الجزیرهایها این کار را کرده بودند) و حرکت دوم او روآوردن به مبارزه و تحقیق برای تصفیه اسلام بود. اولی بازگشت به خویشتن خویش در جلوه اعتقادی و اجتماعی آن یعنی اسلام و ایران بود و دومی تصفیه و تعالی مسلمانان ایران، از رکود و خرافات، خرافاتی که در اثر نادانی یا نادرستی، در جلوه دنیا و دین، با اتحاد سردمداران زر و زور تزویر، در اسلام و در مسلمانی ایرانیان بوجود آمد. تشیع علوی را تبدیل به تشیع صفوی کرده و مجلسیها را بجای ابوذرها نشانده بود.
🔆جنگ در سه جبهه
به این ترتیب دکتر شریعتی در سه جبهه وارد جنگ شد. در سخنرانیها و در کتابها به هر سه دسته میتاخت و تصفیه ملت و دولت و دیانت را در سه جهت میخواست. چنین وسعت دید و قدرت دید برای او نقطه قوت و نشانه مزیت بود ولی نقطه ضعف و مایه هلاکت نیز شد. حریف اول و جبههی زر یا سرمایهداران که در زمان و مکان ما بیشتر حالت وزن شعر و مد روز را داشت، اگر کنار بگذاریم بسیار طبیعی بود که دو حریف دیگر یعنی ساواک استبداد و سروران ارتجاع، سخت درگیرش شوند. حربه اولي که زندان بود و اخراج از خدمت و با حربه سنتی دومی یعنی تکفیر و تهمت، همکاری نمود."
📌متن کامل در لینک زیر👇👇
https://drshariati.org/?p=21035
#مهدی_بازرگان
#یادمان_مهندس_بازرگان
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from ایران فردا
💢 بسته نگار علیه اربابیت
◾️یادکردی از محمد بسته نگار
🔹 ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔻محمد بسته نگار یکی از کوشاترین کنش گران سیاسی پنج دهه گذشته در ایران بود و کنشگری او به مبانی معرفتی و ایمانی مجهز و مستحکم بود. اگر کنشگری فعالین سیاسی و اجتماعی به مبانی اندیشه ای و شوقی ملی و مذهبی برای توسعه و آزادی اتصال نداشته باشد، چنانچه در تجربه ادوار جنبش های معاصر وجود دارد،حقیقتا تداوم فعالیت در محاق خواهد رفت و سنگلاخ مسیر پر جور و مرارت ایران روح را فرسوده خواهد کرد.
🔸 مرحوم بسته نگار یکی از آن کنش گران سراسر اشتیاق و سرزندگی که به تعبیر هدی صابر " پاشنه ور کشیده" بود و این شورمندی او بر بنیاد یک اندیشه و ایمان بود و این راز دوام امثال بسته نگار در پهنه سیاسی کشور در طی نیم قرن بوده است. اندیشه و ایمانی که در خاورمیانه و بین مسلمانان با سید جمال و اقبال و… نضج یافت و در دلادل انقلابات و جنبش های سیاسی اجتماعی چون مشروطه و سپس نهضت ملی از جنینی در آمده و دست و پا پیدا کرد و با اندیشه موسسینی چون نخشب و بازرگان و محمد تقی شریعتی و طالقانی به جریانی بالنده در ایران معاصر تبدیل شد.
🔻مهندس بازرگان در قامت یک موسس میراثی بزرگ برای جامعه ایرانی برجا گذاشت علاوه بر مکتوبات و تألیفات و نهادها ویک میراث سترگ تجربه ملی، شاگردان و رهروان سخت جان، ایران خواه و دموکراسی خواه از خود بر جای گذاشت.
🔸نمونه آن آقای بسته نگار بود که حقیقتا از بهترین و دقیق ترین شارحان مهندس بازرگان بود او در در کتابی تحت عنوان "اندیشه های اجتماعی و سیاسی مهندس مهدی بازرگان" اشاره دارد که مهمترین میراث و چکیده زندگی مهندس بازرگان که در آخرین سخنرانی اش تحت عنوان " بعثت و آزادی" متبلور شده است، این است که ((... و خدا می خواهد شما بنده ی بندگان و تحت سیطره و قدرت کسی جز او نباشید. این است که پیغمبران را می فرستد برای اینکه مبارزه کند تا مردم هیچ ارباب و سروری نداشته باشند.)) و او عمر بر سر این نهاد. بسته نگار میراث دار و تداوم و تحقق چنین مبنای الهیاتی مستحکمی بود و از این رو بیش از نیم قرن رزمنده آزادی در برابر اربابان مستبد بود.
🔻سخن بر سر این بود که نمونه و مدلهایی چون محمد بسته نگار چگونه سالیانی دراز دامنه به رغم گرفتاریها و سالها زندان در پیش و پس از انقلاب ۵۷ باورمند و شوقمند بر تداوم مسیر آزادیخواهانه و عدالت طلبانه خود پای میفشارند و اریابیت غیر خدا را گردن نمی نهند، چنانچه حیات سیاسی و اجتماعی مرحوم بسته نگار بر ما آشکار می کند هویت سیاسی و اجتماعی او بر دو وجه هویتی ملی و مذهبی شکل گرفته بود و در پرتو این دو بال هویتی زيست سیاسی و اجتماعی اش معنا می یافت و در پرتو این سامانه نظری و هویتی به سیاست ورزی می پرداخت. او این هویت را تاریخی می دانست و به مانند بسیاری از نواندیشان دینی به این اشعار داشت که جامعه ما نیاز دارد که نسبت به هویت ملی و مذهبی خود به خودآگاهی تاریخی برسد تا بتوان با این مابه زای تاریخی به چالش با موانع عینی و ذهنی تکوین دموکراسی رفت.
🔸او از تبار فکری و سیاسی محمد مصدق،مهدی بازرگان ،محمود طالقانی و علی شریعتی بود و با نمونه مجسم و تراز این تبار یعنی مهندس سحابی به انسجام و وحدت رسیده بود و پا به پای او توانستند تِمی از آن تبار را در مسیر عمل بنوازند و به عرصه بیاورند.
#ملی_مذهبی
#محمد_مصدق
#علی_شریعتی
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#عزتالله_سحابی
#محمد_بستهنگار
https://bit.ly/3xvpdae
https://t.me/iranfardamag
◾️یادکردی از محمد بسته نگار
🔹 ابوطالب آدینهوند
@iranfardamag
🔻محمد بسته نگار یکی از کوشاترین کنش گران سیاسی پنج دهه گذشته در ایران بود و کنشگری او به مبانی معرفتی و ایمانی مجهز و مستحکم بود. اگر کنشگری فعالین سیاسی و اجتماعی به مبانی اندیشه ای و شوقی ملی و مذهبی برای توسعه و آزادی اتصال نداشته باشد، چنانچه در تجربه ادوار جنبش های معاصر وجود دارد،حقیقتا تداوم فعالیت در محاق خواهد رفت و سنگلاخ مسیر پر جور و مرارت ایران روح را فرسوده خواهد کرد.
🔸 مرحوم بسته نگار یکی از آن کنش گران سراسر اشتیاق و سرزندگی که به تعبیر هدی صابر " پاشنه ور کشیده" بود و این شورمندی او بر بنیاد یک اندیشه و ایمان بود و این راز دوام امثال بسته نگار در پهنه سیاسی کشور در طی نیم قرن بوده است. اندیشه و ایمانی که در خاورمیانه و بین مسلمانان با سید جمال و اقبال و… نضج یافت و در دلادل انقلابات و جنبش های سیاسی اجتماعی چون مشروطه و سپس نهضت ملی از جنینی در آمده و دست و پا پیدا کرد و با اندیشه موسسینی چون نخشب و بازرگان و محمد تقی شریعتی و طالقانی به جریانی بالنده در ایران معاصر تبدیل شد.
🔻مهندس بازرگان در قامت یک موسس میراثی بزرگ برای جامعه ایرانی برجا گذاشت علاوه بر مکتوبات و تألیفات و نهادها ویک میراث سترگ تجربه ملی، شاگردان و رهروان سخت جان، ایران خواه و دموکراسی خواه از خود بر جای گذاشت.
🔸نمونه آن آقای بسته نگار بود که حقیقتا از بهترین و دقیق ترین شارحان مهندس بازرگان بود او در در کتابی تحت عنوان "اندیشه های اجتماعی و سیاسی مهندس مهدی بازرگان" اشاره دارد که مهمترین میراث و چکیده زندگی مهندس بازرگان که در آخرین سخنرانی اش تحت عنوان " بعثت و آزادی" متبلور شده است، این است که ((... و خدا می خواهد شما بنده ی بندگان و تحت سیطره و قدرت کسی جز او نباشید. این است که پیغمبران را می فرستد برای اینکه مبارزه کند تا مردم هیچ ارباب و سروری نداشته باشند.)) و او عمر بر سر این نهاد. بسته نگار میراث دار و تداوم و تحقق چنین مبنای الهیاتی مستحکمی بود و از این رو بیش از نیم قرن رزمنده آزادی در برابر اربابان مستبد بود.
🔻سخن بر سر این بود که نمونه و مدلهایی چون محمد بسته نگار چگونه سالیانی دراز دامنه به رغم گرفتاریها و سالها زندان در پیش و پس از انقلاب ۵۷ باورمند و شوقمند بر تداوم مسیر آزادیخواهانه و عدالت طلبانه خود پای میفشارند و اریابیت غیر خدا را گردن نمی نهند، چنانچه حیات سیاسی و اجتماعی مرحوم بسته نگار بر ما آشکار می کند هویت سیاسی و اجتماعی او بر دو وجه هویتی ملی و مذهبی شکل گرفته بود و در پرتو این دو بال هویتی زيست سیاسی و اجتماعی اش معنا می یافت و در پرتو این سامانه نظری و هویتی به سیاست ورزی می پرداخت. او این هویت را تاریخی می دانست و به مانند بسیاری از نواندیشان دینی به این اشعار داشت که جامعه ما نیاز دارد که نسبت به هویت ملی و مذهبی خود به خودآگاهی تاریخی برسد تا بتوان با این مابه زای تاریخی به چالش با موانع عینی و ذهنی تکوین دموکراسی رفت.
🔸او از تبار فکری و سیاسی محمد مصدق،مهدی بازرگان ،محمود طالقانی و علی شریعتی بود و با نمونه مجسم و تراز این تبار یعنی مهندس سحابی به انسجام و وحدت رسیده بود و پا به پای او توانستند تِمی از آن تبار را در مسیر عمل بنوازند و به عرصه بیاورند.
#ملی_مذهبی
#محمد_مصدق
#علی_شریعتی
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#عزتالله_سحابی
#محمد_بستهنگار
https://bit.ly/3xvpdae
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
💢 بسته نگار علیه اربابیت
🔷 ابوطالب آدینهوند @iranfardamag 🔻محمد بسته نگار یکی از کوشاترین کنش گران سیاسی پنج دهه گذشته در ایران بود و کنشگری او به مبانی معرفتی و ایمانی مجهز و مستحکم بود. اگر کنشگری فعالین سیاسی و اجتماعی به مبانی اندیشه ای و شوقی ملی و مذهبی برای توسعه و آزادی…
Forwarded from ایران فردا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نواندیشی دینی؛ دین و حجاب اجباری
❇️ دین و حجاب اجباری از نگاه آیتالله طالقانی
💠 مهدی بازرگان
@iranfardamag
🔸طالقانی خیلی طرفدار این قضیه است به حکم لااکراه فی الدین؛ آن دینی که به زور و اجبار تحمیل شود پیش خدا ارزش ندارد بنابراین پیش خلق هم ارزش ندارد.
▪️ آن چادر و آن روسری که به ضرب و زور و تحمیل به سر خانمها برده شود از صد تا بدحجابی بدتر است. طالقانی هم طرفدار این نوع دین بود که دین لااکراه فی الدین ، با تعصب نباید و با تحمیل نباید باشد.
🔸سخنرانی مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت آیتالله طالقانی
#ایران_فردا
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#نه_به_حجاب_اجباری
https://t.me/iranfardamag
❇️ دین و حجاب اجباری از نگاه آیتالله طالقانی
💠 مهدی بازرگان
@iranfardamag
🔸طالقانی خیلی طرفدار این قضیه است به حکم لااکراه فی الدین؛ آن دینی که به زور و اجبار تحمیل شود پیش خدا ارزش ندارد بنابراین پیش خلق هم ارزش ندارد.
▪️ آن چادر و آن روسری که به ضرب و زور و تحمیل به سر خانمها برده شود از صد تا بدحجابی بدتر است. طالقانی هم طرفدار این نوع دین بود که دین لااکراه فی الدین ، با تعصب نباید و با تحمیل نباید باشد.
🔸سخنرانی مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت آیتالله طالقانی
#ایران_فردا
#مهدی_بازرگان
#آیتالله_طالقانی
#نه_به_حجاب_اجباری
https://t.me/iranfardamag
Forwarded from سه نقطه
✅ روشنفکری و دین شناسی در تاریخ معاصر
✍ علیرضا علوی تبار:
از دیدگاه و موضع اجتماعی-سیاسی، #روشنفکران_مذهبی در عین حفظ #استقلال و #هویت خاص خویش کاملاً تحت تأثیر سرمشق غالب در هر دوره بوده اند. در واقع در هر دوره از زمان مواضع روشنفکران ایرانی از سر مشقی تأثیر می پذیرفته است و همین سرمشق، شباهت میان کارکرد اجتماعی روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی را نشان می داده است.
از نظر #سرمشق غالب، می توان سه دوره را تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از یکدیگر متمایز ساخت.
دین شناسی دوره اول: این دوره مقارن با #روشنفکری دوره مشروطه است و شاخص ترین چهره آن سید جمال الدین اسدآبادی است. پرسش هایی که در این دوره در مقابل دین قرار می گیرند چندان عمیق نبوده و از تنوع زیادی برخوردار نیستند؛ از این رو، پاسخ هایی که از جانب روشنفکران مذهبی برای آنها تدارک می شود نیز چندان متنوع نیست.
اصلی ترین ویژگی های #دین_شناسی روشنفکران را در این دوره می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱. بازگشت به سنت صدر اسلام و پاک کردن اسلام از خرافات
۲. محکوم کردن سنت پرستی کورکورانه و تقلید صرف
۳. طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ملیت گرایی های افراطی محلی و منطقه ای
۴. مبارزه با استبداد و پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید معطوف به حاکمیت مردم
۵. پذیرش علم و فن جدید و اعتقاد به عدم مغایرت دین با آنها
دین شناسی دوره دوم: با شکستن فضای فرهنگی-سیاسی دوره رضاخان محیطی امیدوار و پرنشاط در عرصه فکری و اجتماعی ایران پدید آمد و منجر به تولید اندیشه ها و حرکت های اجتماعی متعدد گشت؛ تفسیر #روشنفکران از دین نیز، طی این دوران عمق و ابعاد گوناگون یافت. شاخص ترین اسلام شناس روشنفکر این دوره، مهندس #مهدی_بازرگان است. البته تنها بازرگان نیست که این گونه دین را تفسیر می کند و می فهمد، بلکه بسیاری از روشنفکران و حتی روحانیان تحت تأثیر این سرمشق قرار می گیرند.
دین شناسی دوره سوم: دوره سوم که همزمان است با دوره غرب ستیزی، به عنوان سرمشق غالب روشنفکری با چهره شاخصی چون دکتر #علی_شریعتی مشخص می شود.
در موقعیت کنونی، در زمینه تفسیر و درک مفاهیم دینی نیز که مختص روشنفکران مذهبی است می توان از غلبه چند گرایش و دیدگاه سخن گفت؛ گرایش ها و دیدگاه هایی که درک و تفسیر دین در سایه آنها و تحت تأثیر آنها صورت می پذیرد؛ برخی از این عناصر به شرح زیرند:
۱. پذیرش دیدگاه «واقع باوری انتقادی» به عنوان مبدأ شناخت شناسی. واقع باوری انتقادی اگرچه به وجود واقعیت و قابل حصول بودن آن باور دارد و در عرصه معرفت، هدف را وصول به حقیقت می داند اما اولاً ذهن و فاعل شناسایی را صرفاً منفعل و آینه وار نمی بیند و شناخت را حاصل تأثیر و تأثر متقابل میان فاعل شناسایی و موضوع شناخت می داند(دیدگاه عینکی در شناخت).ثانیاً، شناخت را امری پیچیده می داند و معتقد است به آسانی نمی توان از شناختنی حق و کامل دم زد.
۲. رهیافتی واحد به سه حوزه مختلف دین، فلسفه و علم رویکرد جدید روشنفکری دینی اگر چه استقلال سه حوزه مختلف بینش دینی تفکر فلسفی و دید علمی را می پذیرد، اما در هر سه حوزه از رویکردی واحد که همانا عقلانیت انتقادی است برخوردار است؛ عقلانیتی که هم به نقد و سنجش نقادانه می پردازد و هم به محدودیت های خود واقف است.
✨ @noghteh3
✅ آدرس صفحه اینستاگرام سهنقطه
https://www.instagram.com/3.noghteh
✍ علیرضا علوی تبار:
از دیدگاه و موضع اجتماعی-سیاسی، #روشنفکران_مذهبی در عین حفظ #استقلال و #هویت خاص خویش کاملاً تحت تأثیر سرمشق غالب در هر دوره بوده اند. در واقع در هر دوره از زمان مواضع روشنفکران ایرانی از سر مشقی تأثیر می پذیرفته است و همین سرمشق، شباهت میان کارکرد اجتماعی روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی را نشان می داده است.
از نظر #سرمشق غالب، می توان سه دوره را تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از یکدیگر متمایز ساخت.
دین شناسی دوره اول: این دوره مقارن با #روشنفکری دوره مشروطه است و شاخص ترین چهره آن سید جمال الدین اسدآبادی است. پرسش هایی که در این دوره در مقابل دین قرار می گیرند چندان عمیق نبوده و از تنوع زیادی برخوردار نیستند؛ از این رو، پاسخ هایی که از جانب روشنفکران مذهبی برای آنها تدارک می شود نیز چندان متنوع نیست.
اصلی ترین ویژگی های #دین_شناسی روشنفکران را در این دوره می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
۱. بازگشت به سنت صدر اسلام و پاک کردن اسلام از خرافات
۲. محکوم کردن سنت پرستی کورکورانه و تقلید صرف
۳. طرفداری از وحدت مسلمانان و مبارزه با ملیت گرایی های افراطی محلی و منطقه ای
۴. مبارزه با استبداد و پذیرش اصول فلسفه سیاسی جدید معطوف به حاکمیت مردم
۵. پذیرش علم و فن جدید و اعتقاد به عدم مغایرت دین با آنها
دین شناسی دوره دوم: با شکستن فضای فرهنگی-سیاسی دوره رضاخان محیطی امیدوار و پرنشاط در عرصه فکری و اجتماعی ایران پدید آمد و منجر به تولید اندیشه ها و حرکت های اجتماعی متعدد گشت؛ تفسیر #روشنفکران از دین نیز، طی این دوران عمق و ابعاد گوناگون یافت. شاخص ترین اسلام شناس روشنفکر این دوره، مهندس #مهدی_بازرگان است. البته تنها بازرگان نیست که این گونه دین را تفسیر می کند و می فهمد، بلکه بسیاری از روشنفکران و حتی روحانیان تحت تأثیر این سرمشق قرار می گیرند.
دین شناسی دوره سوم: دوره سوم که همزمان است با دوره غرب ستیزی، به عنوان سرمشق غالب روشنفکری با چهره شاخصی چون دکتر #علی_شریعتی مشخص می شود.
در موقعیت کنونی، در زمینه تفسیر و درک مفاهیم دینی نیز که مختص روشنفکران مذهبی است می توان از غلبه چند گرایش و دیدگاه سخن گفت؛ گرایش ها و دیدگاه هایی که درک و تفسیر دین در سایه آنها و تحت تأثیر آنها صورت می پذیرد؛ برخی از این عناصر به شرح زیرند:
۱. پذیرش دیدگاه «واقع باوری انتقادی» به عنوان مبدأ شناخت شناسی. واقع باوری انتقادی اگرچه به وجود واقعیت و قابل حصول بودن آن باور دارد و در عرصه معرفت، هدف را وصول به حقیقت می داند اما اولاً ذهن و فاعل شناسایی را صرفاً منفعل و آینه وار نمی بیند و شناخت را حاصل تأثیر و تأثر متقابل میان فاعل شناسایی و موضوع شناخت می داند(دیدگاه عینکی در شناخت).ثانیاً، شناخت را امری پیچیده می داند و معتقد است به آسانی نمی توان از شناختنی حق و کامل دم زد.
۲. رهیافتی واحد به سه حوزه مختلف دین، فلسفه و علم رویکرد جدید روشنفکری دینی اگر چه استقلال سه حوزه مختلف بینش دینی تفکر فلسفی و دید علمی را می پذیرد، اما در هر سه حوزه از رویکردی واحد که همانا عقلانیت انتقادی است برخوردار است؛ عقلانیتی که هم به نقد و سنجش نقادانه می پردازد و هم به محدودیت های خود واقف است.
✨ @noghteh3
✅ آدرس صفحه اینستاگرام سهنقطه
https://www.instagram.com/3.noghteh
Forwarded from ایران فردا
🔴 بازرگان؛ انقلاب و پراکسیس بنیانگذار
🔷 علیرضا رجایی
@iranfardamag
▪️سالهای مصادف با سقوط پهلول اوّل در تابستان ۱۳۲٠مصادف با شکوفایی فکری-سیاسی ناشی از سقوط دیکتاتوری و اختناق بود. یک ماه پس از حضور متفقین در دهم مهرماه ۱۳۲٠حزب توده ایران تاسیس شد و دو سال بعد نیز به همّت محمّد نخشب نهضت خداپرستان سوسیالیست رسماً آغاز به کار کرد. در ۲۳ شهریور ماه ۱۳۲۴ و با پایان یافتن جنگ جهانی دوم اسلام شناس و فیلسوف برجسته فرانسوی هانری کربن به ایران آمد وبا تاسیس انجمن ایرانشناسی ایران و فرانسه و با ایراد اوّلین سخنرانی خود در آبان همان سال با عنوان«مایههای زرتشتی در فلسفه سهروردی»، به تعبیر داریوش شایگان پای در حیات روشنفکری ایران گذارد. امّا این همهی ماجرا نبود.
🔸در کنار این تحوّلات پیشروانه، ارتجاع مذهبی فعّالانه به انحاءِ مختلف تلاش میکرد تا خود را سازماندهی کند و پاسخی باشد به برنامههای عرفیگرایانه برجامانده از دوران پهلوی اوّل. اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوّم، در بهار سال ۱۳۲۴ جمعیّت فداییان اسلام تشکیل شد و در ۲٠ اسفند همان سال در اوّلین اقدام جنجالی خود احمد کسروی و منشی وی را در مقابل چشم بازپرس در کاخ دادگستری سلّاخی کرد. جسد کسروی را از ترس نبش قبر و این که به تحریک علما آتش نزنند شبانه و در کوههای دربند دفن کردند و روی آن را با سنگ و ملات پوشاندند تا کسی آن را پیدا نکند(کسروی دو سال پیش از این تاریخ کتاب شیعیگری را نوشته و به همین دلیل از سوی برخی روحانیان تکفیر شدهبود). قاتلان کسروی نیز نه تنها محاکمه نشدند که مورد تحسین و تفقّد نیز قرارگرفتند.
▪️در گیرودار همین کشاکشهای فکری و سیاسی بود که مهدی بازرگان در آذر ۱۳۲۶ چهار سخنرانی در مدرسه سپهسالار با عنوان«راه طی شده» ایراد کرد که بعداً با تفصیل و توسعه بیشتر به شکل کتاب منتشر شد. بازرگان در آن مقطع، چهل ساله و در اوج شکوفایی فکری بود و شگفتِ تاریخ آن که یکی از بنیانبرافکنترین خوانشهای درون دینی، در تاریخیترین و استوارترین نهاد مذهبی یعنی مسجد ولی به دعوت یک نهاد نوپای امروزین یعنی انجمن اسلامی دانشجویان شکل گرفت و مطرح شد و این نمادی بود ا ز یک قرارگاه تاریخی که بازرگان بنیانگذاری میکرد و چه بسا جز در گسیختگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهه ۲۰ تحقق آن امکانپذیر نبود.
🔸مساله اساسی راه طی شده بنبستهای کلامی و عقلانی فلسفه اسکولاستیک شیعی-اسلامی است که قادر به توضیح جهان نوپدیدی نیست که بر پایه فیزیک و ریاضیات تاسیس شدهاست و بنابراین با طرح دگرگونهی سه بنیان اساسی اصول دین یعنی توحید، نبوت و معاد، دانش کلامی جدیدی را بنیانگذاری میکند که انتزاعیات سنّتی کلام کهن جای خود را به پویشی متحوّل و متکاملی میدهد که بیواسطه و مستقیم درگیر «زندگی» میشود. آنچه در راه طی شده بعضاً بهصورت نقد فلسفه دیده میشود «استدلالهای خشک و بیاساس» و «ظواهر کهنه و مندرس» دستگاه نظریای است که با «الفاظی توخالی» ارتباط خود را با«طبیعت و محسوسات» از دست دادهاست و همین سنخ فلسفه است که بازرگان میگوید «نه دردی از دنیا دوا میکند و نه به درد آخرت میخورد».
▪️او منکر «خدمات بزرگ فلسفه یونان به ترقی علوم و روشنایی بشر نیست» امّا بخوبی به تحوّلات جهان جدید که با «بیکن و دکارت» سیر فلسفی متفاوتی را طی کردهاست، آگاهی دارد و به همین دلیل تلاش میکند دستگاه نظری اسلام را بر شالودههای دیگری استوار کند که بسی فراتر از چهارچوبهای تنگ مباحث «واجبالوجود و حادث و قدیم و ذات و عرض» است. درعینحال برخلاف آنچه شهرت یافته او بر آن نیست که صحت دین را براساس حجّیّت و استنادات علوم تجربی اثبات کند بلکه برعکس، بر ضرورت استقلال این دو ساحت از یکدیگر اذعان دارد و از آنجا که «علم قهراً دچار اشتباه و نقص و دائماً در حال اصلاح و تکمیل است، نمیتواند مالک قاطع ثابت دین باشد و دین رانباید در قالب معلومات زمان اسیر و میخکوب کرد...ریاضیات و احتمالات وقوانین فیزیک و شیمی و غیره هرقدر محکم و مسلّم باشند،روابط و استنباطهایی بیش نیستند». آن، چه بازرگان بر آن تاکید دارد این است که مفهوم "روح" در فلسفه اسلامی از فیلسوفان یونانی اخذ و بهطور کلّی از مفهوم قرآنی آن تهی و باعث شدهاست «عالم به دو منطقه جداگانه تقسیم شود.یک منطقه ابدی روحانیِ فوقانی از آن خدا و یک منطقه موقت کثیفِ سُفلاییِ معیوب از آن بندگان خدا یا مخلوقات جسمانی که همان طبیعت است و عالم اوّل را (نیز) ناچار باید ماوراءطبیعت نامید»......
متن کامل:
https://cutt.ly/NwKHv3z9
#ایران_فردا
#راه_طیشده
#مهدی_بازرگان
#علیرضا_رجایی
http://t.me/iranfardamag
🔷 علیرضا رجایی
@iranfardamag
▪️سالهای مصادف با سقوط پهلول اوّل در تابستان ۱۳۲٠مصادف با شکوفایی فکری-سیاسی ناشی از سقوط دیکتاتوری و اختناق بود. یک ماه پس از حضور متفقین در دهم مهرماه ۱۳۲٠حزب توده ایران تاسیس شد و دو سال بعد نیز به همّت محمّد نخشب نهضت خداپرستان سوسیالیست رسماً آغاز به کار کرد. در ۲۳ شهریور ماه ۱۳۲۴ و با پایان یافتن جنگ جهانی دوم اسلام شناس و فیلسوف برجسته فرانسوی هانری کربن به ایران آمد وبا تاسیس انجمن ایرانشناسی ایران و فرانسه و با ایراد اوّلین سخنرانی خود در آبان همان سال با عنوان«مایههای زرتشتی در فلسفه سهروردی»، به تعبیر داریوش شایگان پای در حیات روشنفکری ایران گذارد. امّا این همهی ماجرا نبود.
🔸در کنار این تحوّلات پیشروانه، ارتجاع مذهبی فعّالانه به انحاءِ مختلف تلاش میکرد تا خود را سازماندهی کند و پاسخی باشد به برنامههای عرفیگرایانه برجامانده از دوران پهلوی اوّل. اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوّم، در بهار سال ۱۳۲۴ جمعیّت فداییان اسلام تشکیل شد و در ۲٠ اسفند همان سال در اوّلین اقدام جنجالی خود احمد کسروی و منشی وی را در مقابل چشم بازپرس در کاخ دادگستری سلّاخی کرد. جسد کسروی را از ترس نبش قبر و این که به تحریک علما آتش نزنند شبانه و در کوههای دربند دفن کردند و روی آن را با سنگ و ملات پوشاندند تا کسی آن را پیدا نکند(کسروی دو سال پیش از این تاریخ کتاب شیعیگری را نوشته و به همین دلیل از سوی برخی روحانیان تکفیر شدهبود). قاتلان کسروی نیز نه تنها محاکمه نشدند که مورد تحسین و تفقّد نیز قرارگرفتند.
▪️در گیرودار همین کشاکشهای فکری و سیاسی بود که مهدی بازرگان در آذر ۱۳۲۶ چهار سخنرانی در مدرسه سپهسالار با عنوان«راه طی شده» ایراد کرد که بعداً با تفصیل و توسعه بیشتر به شکل کتاب منتشر شد. بازرگان در آن مقطع، چهل ساله و در اوج شکوفایی فکری بود و شگفتِ تاریخ آن که یکی از بنیانبرافکنترین خوانشهای درون دینی، در تاریخیترین و استوارترین نهاد مذهبی یعنی مسجد ولی به دعوت یک نهاد نوپای امروزین یعنی انجمن اسلامی دانشجویان شکل گرفت و مطرح شد و این نمادی بود ا ز یک قرارگاه تاریخی که بازرگان بنیانگذاری میکرد و چه بسا جز در گسیختگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دهه ۲۰ تحقق آن امکانپذیر نبود.
🔸مساله اساسی راه طی شده بنبستهای کلامی و عقلانی فلسفه اسکولاستیک شیعی-اسلامی است که قادر به توضیح جهان نوپدیدی نیست که بر پایه فیزیک و ریاضیات تاسیس شدهاست و بنابراین با طرح دگرگونهی سه بنیان اساسی اصول دین یعنی توحید، نبوت و معاد، دانش کلامی جدیدی را بنیانگذاری میکند که انتزاعیات سنّتی کلام کهن جای خود را به پویشی متحوّل و متکاملی میدهد که بیواسطه و مستقیم درگیر «زندگی» میشود. آنچه در راه طی شده بعضاً بهصورت نقد فلسفه دیده میشود «استدلالهای خشک و بیاساس» و «ظواهر کهنه و مندرس» دستگاه نظریای است که با «الفاظی توخالی» ارتباط خود را با«طبیعت و محسوسات» از دست دادهاست و همین سنخ فلسفه است که بازرگان میگوید «نه دردی از دنیا دوا میکند و نه به درد آخرت میخورد».
▪️او منکر «خدمات بزرگ فلسفه یونان به ترقی علوم و روشنایی بشر نیست» امّا بخوبی به تحوّلات جهان جدید که با «بیکن و دکارت» سیر فلسفی متفاوتی را طی کردهاست، آگاهی دارد و به همین دلیل تلاش میکند دستگاه نظری اسلام را بر شالودههای دیگری استوار کند که بسی فراتر از چهارچوبهای تنگ مباحث «واجبالوجود و حادث و قدیم و ذات و عرض» است. درعینحال برخلاف آنچه شهرت یافته او بر آن نیست که صحت دین را براساس حجّیّت و استنادات علوم تجربی اثبات کند بلکه برعکس، بر ضرورت استقلال این دو ساحت از یکدیگر اذعان دارد و از آنجا که «علم قهراً دچار اشتباه و نقص و دائماً در حال اصلاح و تکمیل است، نمیتواند مالک قاطع ثابت دین باشد و دین رانباید در قالب معلومات زمان اسیر و میخکوب کرد...ریاضیات و احتمالات وقوانین فیزیک و شیمی و غیره هرقدر محکم و مسلّم باشند،روابط و استنباطهایی بیش نیستند». آن، چه بازرگان بر آن تاکید دارد این است که مفهوم "روح" در فلسفه اسلامی از فیلسوفان یونانی اخذ و بهطور کلّی از مفهوم قرآنی آن تهی و باعث شدهاست «عالم به دو منطقه جداگانه تقسیم شود.یک منطقه ابدی روحانیِ فوقانی از آن خدا و یک منطقه موقت کثیفِ سُفلاییِ معیوب از آن بندگان خدا یا مخلوقات جسمانی که همان طبیعت است و عالم اوّل را (نیز) ناچار باید ماوراءطبیعت نامید»......
متن کامل:
https://cutt.ly/NwKHv3z9
#ایران_فردا
#راه_طیشده
#مهدی_بازرگان
#علیرضا_رجایی
http://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 بازرگان؛ انقلاب و پراکسیس بنیانگذار
🔷 علیرضا رجایی @iranfardamag سالهای مصادف با سقوط پهلول اوّل در تابستان ۱۳۲٠مصادف با شکوفایی فکری-سیاسی ناشی از سقوط دیکتاتوری و اختناق بود. یک ماه پس از حضور متفقین در دهم مهرماه ۱۳۲٠حزب توده ایران تاسیس شد و دو سال بعد نیز به همّت محمّد نخشب نهضت خداپرستان…