Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸برای یادآوری!
📌در میانهی عید غدیر و سالگرد قیام ۳۰ تیر
«...مولا علی، پیشوا مصدق...»
🖋احسان شریعتی
🔸«استقلال، آزادی»، «نه شرقی، نه غربی»، و استقرار حکومت قانون، تحقق اصل «موازنهی منفی» (علیه استبداد-نظامیگری شرقی و علیه استعمار-استثمار غربی)، جمهوری (مردمسالاری شورایی معطوف به عدالت اجتماعی)، شعارها و مطالبات «ملی» مردم ایران طی سدهی گذشته بودهاند (از صدر انقلاب مشروطه تا کنون، با گذر از نهضت ملی و انقلاب بهمن). معنای چنین سیاست خارجبی ملی، متوازن یا «منفی»ای (نه..، نه..)، نه انزواطلبی و تخاصم با همه، که بهعکس، جستجوی تفاهم و تنشزدایی توسط یک کشور مستقل و حافظ کیان و سیادت ملی و منطقهای خویش از طریق گفتگو و مذاکره در عرصهی جهانی و التزام به تمامی معاهدههای حقوقی و میثاقهای بینالمللی بود.
🔹امروزه اما سیاست خارجی رسمی دولت و حاکمیت گویی از هراس تحریم و تهاجم غرب به جانب شرق متمایل میشود که این رویکرد نگرانکننده در صورت توفیق و تحقق ناقض اصل موازنهی منفی میراث انقلابها و نهضتهای ملی و مردمی معاصر میهن ما خواهد بود.
از سوی دیگر، از منظر مذهبی و اعتقادی نیز در ایام عید علوی شاهد گسترش بازداشتها با اتهامات گوناگون و تحدید حقوق و آزادیهای عمومی هستیم. آیا امام علی در دوران خلافت خود یک زندانی سیاسی-عقیدتی داشت؟! آیا مخالفان و منتقدان خود را به اتهام تبلیغ و تبانی محصور و محبوس میساخت؟ «حکومت عدل علی» مگر از شعارهای اصلی ایرانیان مسلمان در دوران انقلاب نبود؟
🔸برخی خواهند گفت تفسیرها از دین (کتاب و سنت) همواره گوناگون بوده است (همچنان که از اصل استقلال و ملیگرایی دو برداشت و دو رویکرد داشتهایم، مصدقی و آریامهری). پس تشخیص اصالت و حقانیت هر یک برای دیگران ناممکن است. ازاینرو حق با قویترها خواهد بود (صاحبان رگهای گردن به حجت قوی و نه دلایل قوی و معنوی منطقیون). و برخی دیگر خواهند پرسید اصلا نسبت یک ایمان مذهبی و ایدئولوِیک با امر سیاسی ملی چیست؟
🔹و پاسخ به پرسش نخست از سوی باورمندان به دین توحید (تساوی همگانی در برابر یک خدا) در برابر ادیان شرک این خواهد بود که تاریخ ادیان و تمدنها تاریخ نزاع دین علیه دین بوده است: «لکم دینکم و لی دین»!
🔸و پاسخ به پرسش دوم اینکه «هدایت»(و حقیقت) نه در مباحثات و مناقشات کلامی (الهیاتی)، بلکه در عمل یعنی در گزینش واقعی شما رخ خواهد نمود: انتخاب رهایی انسان، استقلال ملت، آزادی مردم، عدالت برای ستمدیدگان و توسعهی عمومی و تعالی معنوی، یا وابستگی به ابرقدرتها و استبداد و ارتجاع، تبعیض و استثمار، و فقر و فلاکت و فساد و فروپاشی مادی و اخلاقی.
🔹پس نه زبان و استدلالهای ادیان و ایدئولوژیهای سنتی و مدرن که نتایج و کارکرد عینی و عملی آنها «راهنما» و معیار سنجش صحت و سقم دعاوی آرمانی و اخلاقی آنها ست و به تعبیر عیسوی «شما آن ها را از میوه هایشان خواهید شناخت»!
کیست مولا؟ آن که آزادت کند! کیست پیشوا؟ بَندِ رِقّیَّت زِ پایَت بَرکَند»!
#غدیر
#قیام_سی_تیر
#استقلال_آزادی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌در میانهی عید غدیر و سالگرد قیام ۳۰ تیر
«...مولا علی، پیشوا مصدق...»
🖋احسان شریعتی
🔸«استقلال، آزادی»، «نه شرقی، نه غربی»، و استقرار حکومت قانون، تحقق اصل «موازنهی منفی» (علیه استبداد-نظامیگری شرقی و علیه استعمار-استثمار غربی)، جمهوری (مردمسالاری شورایی معطوف به عدالت اجتماعی)، شعارها و مطالبات «ملی» مردم ایران طی سدهی گذشته بودهاند (از صدر انقلاب مشروطه تا کنون، با گذر از نهضت ملی و انقلاب بهمن). معنای چنین سیاست خارجبی ملی، متوازن یا «منفی»ای (نه..، نه..)، نه انزواطلبی و تخاصم با همه، که بهعکس، جستجوی تفاهم و تنشزدایی توسط یک کشور مستقل و حافظ کیان و سیادت ملی و منطقهای خویش از طریق گفتگو و مذاکره در عرصهی جهانی و التزام به تمامی معاهدههای حقوقی و میثاقهای بینالمللی بود.
🔹امروزه اما سیاست خارجی رسمی دولت و حاکمیت گویی از هراس تحریم و تهاجم غرب به جانب شرق متمایل میشود که این رویکرد نگرانکننده در صورت توفیق و تحقق ناقض اصل موازنهی منفی میراث انقلابها و نهضتهای ملی و مردمی معاصر میهن ما خواهد بود.
از سوی دیگر، از منظر مذهبی و اعتقادی نیز در ایام عید علوی شاهد گسترش بازداشتها با اتهامات گوناگون و تحدید حقوق و آزادیهای عمومی هستیم. آیا امام علی در دوران خلافت خود یک زندانی سیاسی-عقیدتی داشت؟! آیا مخالفان و منتقدان خود را به اتهام تبلیغ و تبانی محصور و محبوس میساخت؟ «حکومت عدل علی» مگر از شعارهای اصلی ایرانیان مسلمان در دوران انقلاب نبود؟
🔸برخی خواهند گفت تفسیرها از دین (کتاب و سنت) همواره گوناگون بوده است (همچنان که از اصل استقلال و ملیگرایی دو برداشت و دو رویکرد داشتهایم، مصدقی و آریامهری). پس تشخیص اصالت و حقانیت هر یک برای دیگران ناممکن است. ازاینرو حق با قویترها خواهد بود (صاحبان رگهای گردن به حجت قوی و نه دلایل قوی و معنوی منطقیون). و برخی دیگر خواهند پرسید اصلا نسبت یک ایمان مذهبی و ایدئولوِیک با امر سیاسی ملی چیست؟
🔹و پاسخ به پرسش نخست از سوی باورمندان به دین توحید (تساوی همگانی در برابر یک خدا) در برابر ادیان شرک این خواهد بود که تاریخ ادیان و تمدنها تاریخ نزاع دین علیه دین بوده است: «لکم دینکم و لی دین»!
🔸و پاسخ به پرسش دوم اینکه «هدایت»(و حقیقت) نه در مباحثات و مناقشات کلامی (الهیاتی)، بلکه در عمل یعنی در گزینش واقعی شما رخ خواهد نمود: انتخاب رهایی انسان، استقلال ملت، آزادی مردم، عدالت برای ستمدیدگان و توسعهی عمومی و تعالی معنوی، یا وابستگی به ابرقدرتها و استبداد و ارتجاع، تبعیض و استثمار، و فقر و فلاکت و فساد و فروپاشی مادی و اخلاقی.
🔹پس نه زبان و استدلالهای ادیان و ایدئولوژیهای سنتی و مدرن که نتایج و کارکرد عینی و عملی آنها «راهنما» و معیار سنجش صحت و سقم دعاوی آرمانی و اخلاقی آنها ست و به تعبیر عیسوی «شما آن ها را از میوه هایشان خواهید شناخت»!
کیست مولا؟ آن که آزادت کند! کیست پیشوا؟ بَندِ رِقّیَّت زِ پایَت بَرکَند»!
#غدیر
#قیام_سی_تیر
#استقلال_آزادی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸از این تیر تا آن مرداد
🖋سوسن شریعتی
📌منبع: روزنامه شرق
🔺تاریخ؛ ۱ مرداد ۱۳۹۱
🔹در تاریخ سیاسی ما لحظات پرشکوه همچون ۳۰ تیر ۱۳۳۱بسیار است. گفته میشود لحظه، چرا که در بسیاری اوقات به سال نمیکشد. لحظاتی که در آن مردم، نمایندگان آنها، رهبران، گرایشات سیاسی با اعتمادبهنفس و اعتماد به دیگری یکپارچه و مقتدر و البته بیدریغ و جان بر کف به قصد بود کردن نابودهای؛ آزادی، قانون، استقلال و... دوشادوش به صف میشوند؛ ترسها، عقل حسابگر، بدبینی و نیز حس موذی ملعبه شدن را به کناری میگذارند و باورشان میشود قدرتند و ترسناک.
🔸۳۰ تیر ۱۳۳۱ یکی از همان لحظات بیبدیل تجربه قدرت برای ملت است. اراده عمومی شکل میگیرد و در عرض پنج روز محقق میشود. دیگر نه تصمیم شاه، نه تهدیدهای قوام، نه لشکرکشی خیابانی، نه کشتار، نه چانهزنی از بالا، نه بدهبستانهای سیاسان، هیچکدام قادر به جلوگیری از تحقق اراده مردم نیستند. دیگر کسی از خود نمیپرسد «از کجا معلوم» یا اینکه «کار خودشان» است یا مثلا اینکه «به چه قیمت؟» برای لحظهای به نظر میآید که همه چیز معلوم است (مثلا معلوم است که میخواهند پروژه ملی شدن نفت به بنبست بخورد)، معلوم میشود کار «خودشان» نیست، کار خودمان است (یکپارچه شدن همه گرایشات سیاسی و متحد شدن رهبران) و معلوم میشود که به «هر قیمت» باید خواستههای ملت به کرسی بنشیند. گیرم شاه عزل کند (مصدق را) و نصب کند (قوام را) و قوام مدعی شود که «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» و تهدید کند که شاید تا جایی رود که «با تصویب اکثریت پارلمان محاکم انقلابی تشکیل» خواهد داد و «روزی صد تبهکار را از هر طبقه به موجب حکم خشک و بیشفقت قانون قرین تیرهروزی» کند. گیرم ۴۲ نفر از نمایندگان سرسپرده قدرت حاضر در مجلس شورای ملی جلسه سری تشکیل دهند و به بهانه قانون ۴۲ نفری رای به زمامداری قوام دهند. گیرم توپها و تانکها خیابانها را قرق کنند. همان طبقات اجتماعیای که قوام مدعی سرکوبشان است به خیابان میریزند، همان شاه، حکمش را پس میگیرد، همان نخستوزیر پا میگذارد به فرار، همان سربازان از تیراندازی سر باز میزنند و... همان نمایندگان حکم به نخستوزیری دوباره مصدق میدهند و همه اینها به فاصله یکی، دو روز. به فاصله یکی، دو روز، قانون را مردم میگذارند و نمایندگان راستین آنها.
🔹کسی به جز شاه، مصدق را به زیادهخواهی و دیکتاتوری متهم نمیکند چرا که اختیارات بیشتر خواسته است، وقتی مردم را گواه میگیرد و استعفا میدهد کسی او را پوپولیست نمیخواند. برای همه معلوم است که خواستن اختیارات بیشتر، کمتر کردن اختیارات شاه است و زیادتر کردن اقتدار ملت. کسی به یاد دینداری یا بیدینی مصدق نمیافتد. اکثریتهای قلابی علم نمیکنند، قانونگراییهای واهی را محمل نمیسازند و... کشته شدههای ۳۰ تیر را تلف شده و قربانی جنگ قدرت نمینامند. همین است که ملت میتواند از هفت صبح ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا عصر همان روز حرف خود را به کرسی بنشاند و نخستوزیر مطلوبش را بر سریر قدرت بنشاند، رییس مجلس دست نشانده را برکنار کند، فرماندار نظامی وقت و رییس شهربانی را تحت تعقیب قرار دهد، سناتورها را وادار به تایید نخستوزیری مصدق کند، برادر و خواهر شاه را از ایران اخراج کند، رابطه سیاسی ایران و انگلیس را قطع کند و... قیام ۳۰ تیر به نتایج مطلوبی میرسد. پس چرا این لحظات پرشکوه یک سال دوام نمیآورد؟ شاه همان شاه است، بحران بینالمللی همان، بحران اجتماعی همان، ناامنی اجتماعی همان و در نتیجه مصدق همان مصدق و مثل قبل خواهان تمدید اختیارات. کودتایی که در پی آمد گواهی بر مشروعیت خواسته مصدق نبود؟
🔸از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یک سال بیشتر نمیگذرد. نه از صفوف متحد مردم خبری است و نه از همسویی گروههای سیاسی و نه از همبستگی نمایندگان مردم: مصدق متهم به داشتن قصد تجاوز به حقوق عامه میشود و این بار نه از سوی شاه، با هیتلر مقایسه میشود، نیروهای سیاسی رو در روی هم نزاع خونین به راه میاندازند، قتلهای سیاسی توسط دوستان دیروز تدارک دیده میشود، به خانه مصدق لشکرکشی میشود و... دستان خارجی در کار است؟ بضاعت نیروهای داخلی است که شکننده است؟ این مصدق است که خسته میشود و بدبین یا این مردمند که خسته میشوند و به رهبرانشان مشکوک؟ هرچه هست معلوم است در ۲۸ مرداد باز آن سوالهای موذی به سراغ همه آمده است: «از کجا معلوم»، «کار خودشان» است و «به چه قیمت»؟
🔹لحظات پرشکوه برای هر ملتی غنیمت است و دلگرم کننده، اما افسوس که با لحظات شکوهمند نمیشود تاریخ باشکوه ساخت. سیام تیر ۱۳۳۱ گرامی باد اما با ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ چه کنیم؟
#اکنون
#محمد_مصدق
#قیام_سی_تیر
#یادداشت
#سوسن_شریعتی
#بازنشر
🆔 @Shariati40