#آرشیو #بلاگ #تنظیم_ظریف_کیهانی #نقد
. در این پست، با فرض وجود طراحی دقیق به دنبال یافتن تبیینی برای آن هستیم. با توجه به تعهدات هستیشناسانه خداباوری و طبیعتگرایی، در ادامه این بخش استدلال خواهم کرد که احتمال طراحی دقیق هستی با توجه به تعهدات دو دیدگاه، برخلاف خداباوری به پیشبینی طبیعتگرایی و البته فیزیکالیسم نزدیکتر بوده و به دنبال آن طراحی دقیق تحت طبیعتگرایی محتمل تر خواهد بود.
#طبیعت_گرایی
. در این پست، با فرض وجود طراحی دقیق به دنبال یافتن تبیینی برای آن هستیم. با توجه به تعهدات هستیشناسانه خداباوری و طبیعتگرایی، در ادامه این بخش استدلال خواهم کرد که احتمال طراحی دقیق هستی با توجه به تعهدات دو دیدگاه، برخلاف خداباوری به پیشبینی طبیعتگرایی و البته فیزیکالیسم نزدیکتر بوده و به دنبال آن طراحی دقیق تحت طبیعتگرایی محتمل تر خواهد بود.
#طبیعت_گرایی
طبیعتگرایی
حیات، فیزیکالیسم و احتمال طراحی دقیق
نگاهی به انتظارات فیزیکالیستی از حیات و احتمال طراحی دقیق در طبیعت گرایی
#مناظره #نقد #شر
📹 در این بخش از آیونیا به بررسی مناظره عزیزان یاسر میردامادی و وریا امیری پرداختم. موضوع مناظره این بود که «آیا وجود شر با خداباوری سازگار است؟»
در آینده، فایل صوتی بسیار کوتاه تری از این بررسی را نیز منتشر خواهم کرد اما حیفم آمد فقط کلی به این مناظره بپردازم و از این رو موضوعات بسیار متفاوتی را در ارتباط با مواضع مطرح شده در این مناظره بررسی کردم که لیست آن به این شرح است:
انجمن مناظره ایرانیان
مقدماتی پیش از بررسی
مناظره
انواع شر
شکست تمایز براهین شر
مسئله منطقی شر
جهان های ممکن
شر برای رشد توانایی ها بشری
تناقض گزاره ها و معرفت شناسی موجهات
خداباوری شکاکانه و معرفت شناسی موجهات
وضعیت معرفتی تصور پذیری عینی و معرفتی
بهترین جهان ممکن
خداباوری شکاکانه، خیر کافی و معرفت شناسی موجهات
اختیار، مهدکودک الهی و معجزات
معجزات، تنظیم ظریف کیهانی و شیب لغزنده
محدودیت دلخواه
گزاره ها و جهت آنان
مسئله بهشت
هستی شناسی زمان
ریسک و تئوری تصمیم گیری
وظیفه گرایی کلاسیک؟!
ارزش شناسی
دو برهان بر ضد دیدگاه میردامادی
در تلاش هستم همچنین فایل صوتی این بررسی را با فایل PDF از مجموعه اسلاید ها در کلیپ به اشتراک بگذارم.
#مناظره #نقد
📹 در این بخش از آیونیا به بررسی مناظره عزیزان یاسر میردامادی و وریا امیری پرداختم. موضوع مناظره این بود که «آیا وجود شر با خداباوری سازگار است؟»
در آینده، فایل صوتی بسیار کوتاه تری از این بررسی را نیز منتشر خواهم کرد اما حیفم آمد فقط کلی به این مناظره بپردازم و از این رو موضوعات بسیار متفاوتی را در ارتباط با مواضع مطرح شده در این مناظره بررسی کردم که لیست آن به این شرح است:
انجمن مناظره ایرانیان
مقدماتی پیش از بررسی
مناظره
انواع شر
شکست تمایز براهین شر
مسئله منطقی شر
جهان های ممکن
شر برای رشد توانایی ها بشری
تناقض گزاره ها و معرفت شناسی موجهات
خداباوری شکاکانه و معرفت شناسی موجهات
وضعیت معرفتی تصور پذیری عینی و معرفتی
بهترین جهان ممکن
خداباوری شکاکانه، خیر کافی و معرفت شناسی موجهات
اختیار، مهدکودک الهی و معجزات
معجزات، تنظیم ظریف کیهانی و شیب لغزنده
محدودیت دلخواه
گزاره ها و جهت آنان
مسئله بهشت
هستی شناسی زمان
ریسک و تئوری تصمیم گیری
وظیفه گرایی کلاسیک؟!
ارزش شناسی
دو برهان بر ضد دیدگاه میردامادی
در تلاش هستم همچنین فایل صوتی این بررسی را با فایل PDF از مجموعه اسلاید ها در کلیپ به اشتراک بگذارم.
#مناظره #نقد
YouTube
آیا وجود شر با خداباوری سازگار است؟ | بررسی مناظره وریا امیری و یاسر میردامادی
در این قسمت به بررسی مناظره میان وریا امیری و یاسر میردامادی پرداختم. با توجه با دامنه بحث و عمق ملاحظات ادعا نمیکنم که تمام موارد را در نظر گرفتم اما به هرحال، باید از جایی شروع کرد و جایی پایان داد به کار، تلاش این بود که برحسب نیاز فقط جزئیات مطرح شود…
#متفرقه #بیخدایی_مجازی
نقد دین و تکرار یک دیوانگی: برضد هشتگ #ریدم_تو_اسلام
مدتی پیش هشتگ #ریدم_تو_اسلام برای چند روز در فضای توییتر فارسی محبوب شده بود و یکی از ترندهای توییتر فارسی بود. در کشوری که در ظاهر، اکثریتی مسلمان و شیعه را در خود جای داده، امروز با عصبانیتی موجه و البته بدبینی قابل توجهی به اسلام روبرو هستیم. روندی که توسط حاکمیت در ایران چهل سالی است توسط سهل انگاری های مکرر، استبداد و چماق و چاقو کشی به چنین خشمی راه داده است. هدف در این پست، این نیست که خشم را نمیتوان برای نقد استفاده کرد بلکه خشم نمیتواند به خودی خود صرفا محوریت محتوای یک نقد موفق باشد. برای نقد بهتر نیاز به افزایش سطح استاندارد دینی و غیردینی داریم.
#نقد
نقد دین و تکرار یک دیوانگی: برضد هشتگ #ریدم_تو_اسلام
مدتی پیش هشتگ #ریدم_تو_اسلام برای چند روز در فضای توییتر فارسی محبوب شده بود و یکی از ترندهای توییتر فارسی بود. در کشوری که در ظاهر، اکثریتی مسلمان و شیعه را در خود جای داده، امروز با عصبانیتی موجه و البته بدبینی قابل توجهی به اسلام روبرو هستیم. روندی که توسط حاکمیت در ایران چهل سالی است توسط سهل انگاری های مکرر، استبداد و چماق و چاقو کشی به چنین خشمی راه داده است. هدف در این پست، این نیست که خشم را نمیتوان برای نقد استفاده کرد بلکه خشم نمیتواند به خودی خود صرفا محوریت محتوای یک نقد موفق باشد. برای نقد بهتر نیاز به افزایش سطح استاندارد دینی و غیردینی داریم.
#نقد
طبیعتگرایی
نقد دین و تکرار یک دیوانگی: برضد هشتگ #ریدم_تو_اسلام
مقدمه مدتی پیش هشتگ #ریدم_تو_اسلام برای چند روز در فضای توییتر فارسی محبوب شده بود و یکی از ترندهای توییتر فارسی بود. در کشوری که در ظاهر، اکثریتی مسلمان و شیعه را در خود جای داده، امروز با عصبانیت…
#وسمقی #مسیرپیامبری
📚بالاخره زمانی پیدا کردم تا «#مسیر_پیامبری» از #صدیقه_وسمقی را بخوانم. در انتهای کار حتما مطلبی درباب آن و بررسی های دیگران از آن خواهم نوشت. خواندن کتاب و نقدهای وارد به آن بیشتر شبیه اولین برخوردهای مسیحیان با مطالعات انتقادی انجیلی رتبه بالاتر است. در نظر بسیاری از منتقدان به چنین ارتباطی کمتر پرداخته شده اما در سمت مسیحیان افرادی مانند پلانتینگا و کلی جیمز کلارک نیز به این موضوع پرداخته اند. به هرحال، با اینکه درمواردی اختلافات قابل توجهی با نویسنده کتاب دارم اما تصور میکنم که اساس آنچه وسمقی بیان کرده، درست است. در بررسی خود از این کتاب تلاش خواهم کرد دلایل و ملاحظات متفاوتی را در کمک به تقویت ایده اصلی کتاب ارائه دهم و به نقدهای وارد بر آن نیز نگاهی داشته باشم. چنانچه از نقدهای منتشر شده بر این کتاب آگاه هستید، خوشحال میشوم اگر آنان را در کامنت، با بنده نیز اشتراک بگذارید.
#نقد
📚بالاخره زمانی پیدا کردم تا «#مسیر_پیامبری» از #صدیقه_وسمقی را بخوانم. در انتهای کار حتما مطلبی درباب آن و بررسی های دیگران از آن خواهم نوشت. خواندن کتاب و نقدهای وارد به آن بیشتر شبیه اولین برخوردهای مسیحیان با مطالعات انتقادی انجیلی رتبه بالاتر است. در نظر بسیاری از منتقدان به چنین ارتباطی کمتر پرداخته شده اما در سمت مسیحیان افرادی مانند پلانتینگا و کلی جیمز کلارک نیز به این موضوع پرداخته اند. به هرحال، با اینکه درمواردی اختلافات قابل توجهی با نویسنده کتاب دارم اما تصور میکنم که اساس آنچه وسمقی بیان کرده، درست است. در بررسی خود از این کتاب تلاش خواهم کرد دلایل و ملاحظات متفاوتی را در کمک به تقویت ایده اصلی کتاب ارائه دهم و به نقدهای وارد بر آن نیز نگاهی داشته باشم. چنانچه از نقدهای منتشر شده بر این کتاب آگاه هستید، خوشحال میشوم اگر آنان را در کامنت، با بنده نیز اشتراک بگذارید.
#نقد
#ناگاساوا #شر_برای_خداناباوران
📃در بخش قبل، مختصری از دیدگاه ناگاساوا را شرح داده و تلاش کردم نشان دهم که چرا در نظر وی هستی شناسی غنی تر خداباوری میتواند به عنوان منبع بهتری در مقام پاسخ به شر وجودی قرار گیرد. در بخش دوم از بررسی خود نشان خواهم داد که ناگاساوا در مسیر رسیدن خود به نتیجه نیازمند فرض گرفتن سوگیری های زمانی در ارزش شناسی خود است که این سوگیری ها ضمن پیچیدگی موضع وی، از توجیه کافی برای برانگیخته کردن موضع وی برخوردار نیستند. در این مسیر دیدگاه بدبینی را بررسی کرده و پیشرفت و امکان آنرا به عنوان پاسخی برای خوش بینی وجودی ارائه میدهم.
به روز رسانی:این پست ویرایش شد.
#ارزش_شناسی #نقد
📃در بخش قبل، مختصری از دیدگاه ناگاساوا را شرح داده و تلاش کردم نشان دهم که چرا در نظر وی هستی شناسی غنی تر خداباوری میتواند به عنوان منبع بهتری در مقام پاسخ به شر وجودی قرار گیرد. در بخش دوم از بررسی خود نشان خواهم داد که ناگاساوا در مسیر رسیدن خود به نتیجه نیازمند فرض گرفتن سوگیری های زمانی در ارزش شناسی خود است که این سوگیری ها ضمن پیچیدگی موضع وی، از توجیه کافی برای برانگیخته کردن موضع وی برخوردار نیستند. در این مسیر دیدگاه بدبینی را بررسی کرده و پیشرفت و امکان آنرا به عنوان پاسخی برای خوش بینی وجودی ارائه میدهم.
به روز رسانی:این پست ویرایش شد.
#ارزش_شناسی #نقد
طبیعتگرایی
نقدی بر «مسئله شر برای خداناباوران»- بخش (||) پیشرفت و سوگیری زمانی
1- مقدمه در بخش قبل، مختصری از دیدگاه ناگاساوا را شرح داده و تلاش کردم نشان دهم که چرا در نظر وی هستی…
#ناگاساوا #شر_برای_خداناباوران
📃در بخش سوم از بررسی «برهان شر برای خداناباوران» از ناگاساوا، مختصری از بررسی #گای_کاهین را آورده ام. در دو بخش دیگر در آینده، به بررسی جنبه های غایت انگارانه و ارزش معنایی زندگی و حیات در طبیعت گرایی میپردازم البته به شکلی که با دیدگاه ناگاساوا مرتبط است. در پایان بررسی خود نشان خواهم داد که دیدگاه ناگاساوا با مشکلات ارزش شناختی، سوگیری های زمانی و معرفت شناسی معنایی روبرو است.
#ارزش_شناسی #نقد
📃در بخش سوم از بررسی «برهان شر برای خداناباوران» از ناگاساوا، مختصری از بررسی #گای_کاهین را آورده ام. در دو بخش دیگر در آینده، به بررسی جنبه های غایت انگارانه و ارزش معنایی زندگی و حیات در طبیعت گرایی میپردازم البته به شکلی که با دیدگاه ناگاساوا مرتبط است. در پایان بررسی خود نشان خواهم داد که دیدگاه ناگاساوا با مشکلات ارزش شناختی، سوگیری های زمانی و معرفت شناسی معنایی روبرو است.
#ارزش_شناسی #نقد
طبیعتگرایی
نقدی بر «مسئله شر برای خداناباوران»- بخش (|||) گای کاهین ،ارزش شناسی و خوش بینی وجودی
مقدمه ابتدا استدلال خواهم کرد که حتی اگر بیخدایی با خوشبینی وجودی به این شکل ناسازگار باشد، این هیچ تهدیدی برای بیخدایی نخواهد بود. با این حال، اگر بیخدایی ما را مجبور کند که از خوش بینی وجودی دست…
#نقد
#آرش_نراقی در مقاله ای که اخیرا به چاپ رسانده است ایده جالبی را به وسیله آنچه «دوراهی های سوگناک» مینامد، دنبال میکند. اگر «دوراهی های سوگناک» را منطقا ممکن بدانیم، راه دیگری نیز برای موجه بودن این شرور هست. به عبارتی، ممکن است این شرور صرفا حاصل ساختار منطقی دوراهی های سوگناک باشند حتی اگر خیری برتر یا دلیلی فرای فهم ما و ظاهر شرور برای موجه بودن شرور موجود نباشد. با توجه به آنچه بیان شد، با اینکه خدا از لحاظ اخلاقی و علّی مسئول به وقوع پیوستن این نوع شرور است اما به طور اخلاقی نمیتوان وی را برای وجود آنان سرزنش کرد چراکه شرور مورد نظر ممکن است برآمده از ساختار دوراهی های سوگناک باشند که به طور منطقی- جدای از اینکه خدا کدام گزینه را انتخاب کند، حاصل مورد نظر شروری «سوگناک» خواهد بود». در این پست به نقدی مختصر بر این برهان میپردازم (در آینده فرصتی بود ملاحظات دیگری را نیز مطرح خواهم کرد).
#مسئله_شر
#آرش_نراقی در مقاله ای که اخیرا به چاپ رسانده است ایده جالبی را به وسیله آنچه «دوراهی های سوگناک» مینامد، دنبال میکند. اگر «دوراهی های سوگناک» را منطقا ممکن بدانیم، راه دیگری نیز برای موجه بودن این شرور هست. به عبارتی، ممکن است این شرور صرفا حاصل ساختار منطقی دوراهی های سوگناک باشند حتی اگر خیری برتر یا دلیلی فرای فهم ما و ظاهر شرور برای موجه بودن شرور موجود نباشد. با توجه به آنچه بیان شد، با اینکه خدا از لحاظ اخلاقی و علّی مسئول به وقوع پیوستن این نوع شرور است اما به طور اخلاقی نمیتوان وی را برای وجود آنان سرزنش کرد چراکه شرور مورد نظر ممکن است برآمده از ساختار دوراهی های سوگناک باشند که به طور منطقی- جدای از اینکه خدا کدام گزینه را انتخاب کند، حاصل مورد نظر شروری «سوگناک» خواهد بود». در این پست به نقدی مختصر بر این برهان میپردازم (در آینده فرصتی بود ملاحظات دیگری را نیز مطرح خواهم کرد).
#مسئله_شر
طبیعتگرایی
در نقد «خدا ، دوراهی های سوگناک و مساله شرور گزاف» از آرش نراقی
مقدمه آرش نراقی در مقاله ای که اخیرا به چاپ رسانده است ایده جالبی را به وسیله آنچه «دوراهی های سوگناک» مینامد، دنبال میکند. ایده محوری این است که ممکن است به هر دلیلی شر یا شرور گزاف حاصل یک دو را…
#نقد #دفاعیات_دینی
رایج ترین استراتژی در دفاعیات دینی خلط استلزام با سازگاری است. این استراتژی در سطح همه اندیشمندان خداباور بدون هیچ استثنائی همیشه وجود دارد. گزاره خدا وجود ندارد مستلزم گزاره کمونیسم صادق است، نیست. گزاره خدا وجود ندارد مستلزم گزاره زندگی خالی از معنا است، نیست. اضافه کردن هر گزاره دیگری به گزاره خدا وجود ندارد، نیازمند استدلال و براهین بیشتر است. یافتن کسانی که هر دو گزاره را با یکدیگر پذیرفته اند (نیچه، کامو یا بدبین های فلسفی و...) به معنای این نیست که این دوگزاره مستلزم یکدیگرند. علاوه بر این برای موفقیت براهینی که برپایه توسل به مرجعیت هستند، اجماع افراد مرجع (در اینجا بیخدایان از فلاسفه، اندیشمندان و غیره) مهم است. اشاره به بیخدایانی که این دو گزاره را بایکدیگر پذیرفته اند، باید در سایه و بررسی بسیاری براهین مو اضع بیخدایان و طبیعت گرایان و ندانم گرایانی (آپی، دریپر، موریستون، متز، لوگید، لیئون، شلنبرگ، اوریت، سوبل، مارتین، ویلنبرگ و ....) باشد که این دو گزاره را با هم صادق نمیدانند و صدق یکی را مستلزم دیگری نمیدانند و با پذیرش گزاره خدا وجود ندارد، گزاره دیگری را صادق نمیدانند و دلایل موجود برای پذیرش گزاره زندگی خالی از معناست را، رضایت بخش نمیبینند، بنابراین حتی اگر قصد از اشاره به بیخدایان مانند نیچه در جهت اشتباه گرفتن استلزام با سازگاری نیست ،بلکه در جهت استفاده از مرجعیت برای نشان دادن به اصلاح پیامدهای بیخدایی باشد، بازهم این استفاده موفق نیست چراکه دیگر مراجع را در نظر نگرفته که با دیگر مراجع (در بیخدایان) هم سو نیستند. موقوف کردن یا سرکوب کردن مدارک مخالف یک مغالطه است نه یک برهان درست.
#بیخدایی
رایج ترین استراتژی در دفاعیات دینی خلط استلزام با سازگاری است. این استراتژی در سطح همه اندیشمندان خداباور بدون هیچ استثنائی همیشه وجود دارد. گزاره خدا وجود ندارد مستلزم گزاره کمونیسم صادق است، نیست. گزاره خدا وجود ندارد مستلزم گزاره زندگی خالی از معنا است، نیست. اضافه کردن هر گزاره دیگری به گزاره خدا وجود ندارد، نیازمند استدلال و براهین بیشتر است. یافتن کسانی که هر دو گزاره را با یکدیگر پذیرفته اند (نیچه، کامو یا بدبین های فلسفی و...) به معنای این نیست که این دوگزاره مستلزم یکدیگرند. علاوه بر این برای موفقیت براهینی که برپایه توسل به مرجعیت هستند، اجماع افراد مرجع (در اینجا بیخدایان از فلاسفه، اندیشمندان و غیره) مهم است. اشاره به بیخدایانی که این دو گزاره را بایکدیگر پذیرفته اند، باید در سایه و بررسی بسیاری براهین مو اضع بیخدایان و طبیعت گرایان و ندانم گرایانی (آپی، دریپر، موریستون، متز، لوگید، لیئون، شلنبرگ، اوریت، سوبل، مارتین، ویلنبرگ و ....) باشد که این دو گزاره را با هم صادق نمیدانند و صدق یکی را مستلزم دیگری نمیدانند و با پذیرش گزاره خدا وجود ندارد، گزاره دیگری را صادق نمیدانند و دلایل موجود برای پذیرش گزاره زندگی خالی از معناست را، رضایت بخش نمیبینند، بنابراین حتی اگر قصد از اشاره به بیخدایان مانند نیچه در جهت اشتباه گرفتن استلزام با سازگاری نیست ،بلکه در جهت استفاده از مرجعیت برای نشان دادن به اصلاح پیامدهای بیخدایی باشد، بازهم این استفاده موفق نیست چراکه دیگر مراجع را در نظر نگرفته که با دیگر مراجع (در بیخدایان) هم سو نیستند. موقوف کردن یا سرکوب کردن مدارک مخالف یک مغالطه است نه یک برهان درست.
#بیخدایی
#ارزش_شناسی
در ادبیات ارزش شناسی که اخیرا رو به رشد است، مسئله اصلی هستی شناختی یا به عبارتی، وجود یا عدم وجود خدا نیست. بلکه پرسش محوری در ارزش شناسی است: آیا بهتر بود اگر خدا وجود میداشت؟ آیا جهان های خالی از خدا بیشترین ارزش را دارند یا جهان های باخدا؟ زمانی که این نگرانی ارزش شناختی را با #آرش_نراقی در میان گذاشتم. پاسخ وی این بود که خدا میتواند به طوری دامنه آگاهی خود را از سمت خود و به انتخاب خود محدود کند (self-limit) و به این واسطه خطری نیز برای حریم شخصی افراد در میان نیست. به نظرم، این پاسخ کاری نیست و از آنجایی که با برهان حریم شخصی کمی همدلی دارم، بهتر است کمی دراینباره توضیح دهم.
#نقد
در ادبیات ارزش شناسی که اخیرا رو به رشد است، مسئله اصلی هستی شناختی یا به عبارتی، وجود یا عدم وجود خدا نیست. بلکه پرسش محوری در ارزش شناسی است: آیا بهتر بود اگر خدا وجود میداشت؟ آیا جهان های خالی از خدا بیشترین ارزش را دارند یا جهان های باخدا؟ زمانی که این نگرانی ارزش شناختی را با #آرش_نراقی در میان گذاشتم. پاسخ وی این بود که خدا میتواند به طوری دامنه آگاهی خود را از سمت خود و به انتخاب خود محدود کند (self-limit) و به این واسطه خطری نیز برای حریم شخصی افراد در میان نیست. به نظرم، این پاسخ کاری نیست و از آنجایی که با برهان حریم شخصی کمی همدلی دارم، بهتر است کمی دراینباره توضیح دهم.
#نقد
طبیعتگرایی
تاملی بر آرش نراقی، حریم شخصی و ارزش شناسی
مقدمه در ادبیات ارزش شناسی که اخیرا رو به رشد است، مسئله اصلی هستی شناختی یا به عبارتی، وجود یا عدم وجود خدا نیست. بلکه پرسش محوری در ارزش شناسی است: آیا بهتر بود اگر خدا وجود میداشت؟ آیا جهان های …
#توماس_نیگل
🛑هنگام مناظره ام با جناب دکتر سروش دباغ در باب ارزش شناسی، شخصی که بنا به ظاهر و آنطور که دیگران فرمودند، "نیگل شناس" است، بیان کرد که نیگل خود نیز معترف است که دلایل وی برای بیخدایی صرفا روانشناسانه است. این ملاحظه زمانی بیان شد که اشاره ای به این بخش از نوشتار نیگل به میان آمد:
«از این واقعیت که برخی از باهوشترین و آگاهترین افرادی که میشناسم، معتقدان مذهبی هستند، ناراحتم. فقط این نیست که من به خدا اعتقاد ندارم و طبیعتاً امیدوارم که در اعتقادم درست باشم. این است که امیدوارم خدا نباشد! من نمی خواهم خدایی وجود داشته باشد. من نمی خواهم کائنات اینطور باشد»
چند نکته واضح اما از دیدگاه این نیگل شناس محترم به دور مانده:
ابتدا اینکه پیش از همین بخش در همان صفحه و دقیقا چند سطر قبل، نیگل بیان میکند که:
«در {زمان} صحبت از ترس از دین، منظور من این نیست که به خصومتِ کاملاً منطقی نسبت به ادیان و نهادهای مذهبیِ خاص به دلیل آموزههای اخلاقی، سیاستهای اجتماعی و نفوذ سیاسی اعتراضآمیزشان اشاره کنم. و همچنین به همراهی بسیاری از باورهای دینی با خرافات و پذیرش اکاذیب تجربی آشکار نیز اشاره نمی کنم».
مشخصا اینکه باورهای دینی با خرافات و اکاذیب تجربی آشکار همراه است، نشان دهنده برخی از دلایلی است که نیگل خداباور نیست، اما نکته مهمتر کتاب Mind & Cosmos است:
«روایت خداباورانه نسبت به روایت طبیعت گرایانه تقلیلی این مزیت را دارد که واقعیت بیشتر مواردی را که به وضوح وجود دارد، می پذیرد و سعی می کند همه آن را تبیین کند. اما حتی اگر {کمبود های} خداباوری با آموزههای یک دین خاص پُر شود (که تنها با شواهد و عقل قابل دسترس نخواهد بود)، تبیین ناقصی (partial) از جایگاه ما در جهان ارائه میکند. چنین تبیینی در نهایت به این فرضیه تبدیل میشود که بالاترین مرتبه تبیین در مورد چگونگی انسجام چیزها به هم از نوع خاصی است، یعنی {تبیینی} قصدی یا نیتدار، بدون اینکه چیزی برای گفتن در مورد نحوه عملکرد آن نیت {خاص} ارائه کند- به جز آنچه در نتایجِ آن، میبایست تبیین شود.
به نظر من، جدای از دشواری باور به خدا، ضرر خداباوری به عنوان پاسخی به میل به درکی جامع {از توانایی های ما}، این نیست که هیچ تبیینی ارائه نمی کند، بلکه این است که این کار را در قالب یک گزارش جامع از طبیعت انجام نمی دهد. خداباوری تلاش برای فهم را در خارج از جهان پیش می برد. اگر خدا وجود داشته باشد، او بخشی از نظم طبیعی نیست، بلکه یک عامل آزاد است که توسط قوانین طبیعی اداره نمی شود. خدا ممکن است تا حدی با ایجاد یک نظم طبیعی عمل کند، اما هرچه مستقیما انجام دهد نمیتواند بخشی از آن نظم باشد. درک خود خداباورانه، برای کسانی که جهان را به عنوان ابراز نیت الهی فهم میکنند، اعتماد طبیعی ما به قوای شناختی مان را دست نخورده میگذارد. اما این نوع فهم، فهمی نیست که تبیین کندموجوداتی همانند ما چگونه در سازوکار این جهان جای میگیرند. آن نوع فهمی که هنوز وجود نخواهد داشت، قابل فهم بودن خود نظم طبیعی است – فهم از درون.
بنابراین، این درست است که نیگل با تصاویر تقلیل گرای طبیعت گرایانه نئوداروینیستی مشکل دارد، اما تبیین های خداباوری را نیز مشکل ساز میبیند. نیگل راه حلی ارائه نمیدهد اما مشخصا دیدگاه وی برآمده از صرفا ملاحظات روانشناسی نیست. همانطور که دیدگاهی نزدیک به آنچه وی در نظر دارد با خداباوری سازگار است، همانطور هم بیان میکند که : « ترجیح من برای توضیح درونی و طبیعی با بی خدایی من همخوانی دارد».
#نقد #بیخدایی
🛑هنگام مناظره ام با جناب دکتر سروش دباغ در باب ارزش شناسی، شخصی که بنا به ظاهر و آنطور که دیگران فرمودند، "نیگل شناس" است، بیان کرد که نیگل خود نیز معترف است که دلایل وی برای بیخدایی صرفا روانشناسانه است. این ملاحظه زمانی بیان شد که اشاره ای به این بخش از نوشتار نیگل به میان آمد:
«از این واقعیت که برخی از باهوشترین و آگاهترین افرادی که میشناسم، معتقدان مذهبی هستند، ناراحتم. فقط این نیست که من به خدا اعتقاد ندارم و طبیعتاً امیدوارم که در اعتقادم درست باشم. این است که امیدوارم خدا نباشد! من نمی خواهم خدایی وجود داشته باشد. من نمی خواهم کائنات اینطور باشد»
چند نکته واضح اما از دیدگاه این نیگل شناس محترم به دور مانده:
ابتدا اینکه پیش از همین بخش در همان صفحه و دقیقا چند سطر قبل، نیگل بیان میکند که:
«در {زمان} صحبت از ترس از دین، منظور من این نیست که به خصومتِ کاملاً منطقی نسبت به ادیان و نهادهای مذهبیِ خاص به دلیل آموزههای اخلاقی، سیاستهای اجتماعی و نفوذ سیاسی اعتراضآمیزشان اشاره کنم. و همچنین به همراهی بسیاری از باورهای دینی با خرافات و پذیرش اکاذیب تجربی آشکار نیز اشاره نمی کنم».
مشخصا اینکه باورهای دینی با خرافات و اکاذیب تجربی آشکار همراه است، نشان دهنده برخی از دلایلی است که نیگل خداباور نیست، اما نکته مهمتر کتاب Mind & Cosmos است:
«روایت خداباورانه نسبت به روایت طبیعت گرایانه تقلیلی این مزیت را دارد که واقعیت بیشتر مواردی را که به وضوح وجود دارد، می پذیرد و سعی می کند همه آن را تبیین کند. اما حتی اگر {کمبود های} خداباوری با آموزههای یک دین خاص پُر شود (که تنها با شواهد و عقل قابل دسترس نخواهد بود)، تبیین ناقصی (partial) از جایگاه ما در جهان ارائه میکند. چنین تبیینی در نهایت به این فرضیه تبدیل میشود که بالاترین مرتبه تبیین در مورد چگونگی انسجام چیزها به هم از نوع خاصی است، یعنی {تبیینی} قصدی یا نیتدار، بدون اینکه چیزی برای گفتن در مورد نحوه عملکرد آن نیت {خاص} ارائه کند- به جز آنچه در نتایجِ آن، میبایست تبیین شود.
به نظر من، جدای از دشواری باور به خدا، ضرر خداباوری به عنوان پاسخی به میل به درکی جامع {از توانایی های ما}، این نیست که هیچ تبیینی ارائه نمی کند، بلکه این است که این کار را در قالب یک گزارش جامع از طبیعت انجام نمی دهد. خداباوری تلاش برای فهم را در خارج از جهان پیش می برد. اگر خدا وجود داشته باشد، او بخشی از نظم طبیعی نیست، بلکه یک عامل آزاد است که توسط قوانین طبیعی اداره نمی شود. خدا ممکن است تا حدی با ایجاد یک نظم طبیعی عمل کند، اما هرچه مستقیما انجام دهد نمیتواند بخشی از آن نظم باشد. درک خود خداباورانه، برای کسانی که جهان را به عنوان ابراز نیت الهی فهم میکنند، اعتماد طبیعی ما به قوای شناختی مان را دست نخورده میگذارد. اما این نوع فهم، فهمی نیست که تبیین کندموجوداتی همانند ما چگونه در سازوکار این جهان جای میگیرند. آن نوع فهمی که هنوز وجود نخواهد داشت، قابل فهم بودن خود نظم طبیعی است – فهم از درون.
بنابراین، این درست است که نیگل با تصاویر تقلیل گرای طبیعت گرایانه نئوداروینیستی مشکل دارد، اما تبیین های خداباوری را نیز مشکل ساز میبیند. نیگل راه حلی ارائه نمیدهد اما مشخصا دیدگاه وی برآمده از صرفا ملاحظات روانشناسی نیست. همانطور که دیدگاهی نزدیک به آنچه وی در نظر دارد با خداباوری سازگار است، همانطور هم بیان میکند که : « ترجیح من برای توضیح درونی و طبیعی با بی خدایی من همخوانی دارد».
#نقد #بیخدایی
#نقد #پلانتینگا
📄برهان فرگشتی پلانتینگا به مدت قابل توجهی بارها تکرار شده و بخش بزرگی از پروژه دفاعیات دینی و معرفت شناسی اصلاح شده را تشکیل داده است. بعد از تقریر 20 سال و اندی از این برهان بر پایه احتمالات عینی، اشتباه منطقی پلانتینگا در تقریر دفاعی از دیدگاه خود در پاسخ به دریپر، ملاحظات مرتب دیگری را در میان می آورد که نشان میدهد، تقریر وی از احتملات عینی در دفاع از این برهان نیز با اشتباه روبروست. پلانتینگا در پاسخ خطای خود را پذیراست اما بیان میکند که کماکان میتوان برهان را به شکل احتمالات معرفتی بیان کرد- تلاشی که چشم انداز خوشایندی را متصور نیست. به هرحال، برهان فرگشتی برضد طبیعتگرایی - اگر بر اساس احتمالات عینی تنظیم شود و خداباوری غیرامکانی (noncontingent) تلقی شود - با یک معضل روبرو می شود: یا کاذب است یا مستلزم این است که خداباوری لزوماً کاذب است. در «این بخش» هدف من این است که نشان دهم به واسطه چه ملاحظاتی این برهان موفق نیست. ملاحظاتی که واندر آنان را در دو مقاله مطرح کرده است. مانند همیشه آنچه کمبود بنده است را شما بنویسید.
🛑متن به روز شده تا روان تر خوانده شود اما توجه کنید که نمایه تلگرام به خودی خود به معادلات ریاضیات در میان نوشتار فارسی به عنوان یک زبان که چیدمان راست به چپ دارد، وفادار نیست. لذا توصیه میشود لینک پست را در مرورگر خود باز کنید تا فرمت متن از بین نرود.
#معرفت_شناسی_اصلاح_شده #فرگشت
📄برهان فرگشتی پلانتینگا به مدت قابل توجهی بارها تکرار شده و بخش بزرگی از پروژه دفاعیات دینی و معرفت شناسی اصلاح شده را تشکیل داده است. بعد از تقریر 20 سال و اندی از این برهان بر پایه احتمالات عینی، اشتباه منطقی پلانتینگا در تقریر دفاعی از دیدگاه خود در پاسخ به دریپر، ملاحظات مرتب دیگری را در میان می آورد که نشان میدهد، تقریر وی از احتملات عینی در دفاع از این برهان نیز با اشتباه روبروست. پلانتینگا در پاسخ خطای خود را پذیراست اما بیان میکند که کماکان میتوان برهان را به شکل احتمالات معرفتی بیان کرد- تلاشی که چشم انداز خوشایندی را متصور نیست. به هرحال، برهان فرگشتی برضد طبیعتگرایی - اگر بر اساس احتمالات عینی تنظیم شود و خداباوری غیرامکانی (noncontingent) تلقی شود - با یک معضل روبرو می شود: یا کاذب است یا مستلزم این است که خداباوری لزوماً کاذب است. در «این بخش» هدف من این است که نشان دهم به واسطه چه ملاحظاتی این برهان موفق نیست. ملاحظاتی که واندر آنان را در دو مقاله مطرح کرده است. مانند همیشه آنچه کمبود بنده است را شما بنویسید.
🛑متن به روز شده تا روان تر خوانده شود اما توجه کنید که نمایه تلگرام به خودی خود به معادلات ریاضیات در میان نوشتار فارسی به عنوان یک زبان که چیدمان راست به چپ دارد، وفادار نیست. لذا توصیه میشود لینک پست را در مرورگر خود باز کنید تا فرمت متن از بین نرود.
#معرفت_شناسی_اصلاح_شده #فرگشت
طبیعتگرایی
اشتباه پلانتینگا در برهان فرگشتی برضد طبیعت گرایی
مقدمه: «خوشا شما که جهان میرود به کام شما»؟ نظریه فرگشت را در نظر بگیرید. آنطور که یافته های علمی به ما میگویند، فرگشت روندی است خالی از شعور، آینده نگری و البته هدف. به عبارتی، به این واسطه که فرگ…
#نقد_اسلام #نقد_بیخدایی
🛑 در دوران جنبش ایران: چگونه به اسلام حمله نکنیم و چگونه از آن دفاع نکنیم
جمهوری اسلامی نوعی از اسلام و مسلمانی است اما تنها نوع مسلمانی و راه مسلمان بودن نیست. اینکه جمهوری اسلامی، اسلامی نیست همانقدر درست است که «شترها پرواز میکنند» درست است. حال به آسمان نگاه کنید، اگر آسمان شما صورتی است و از آن خرهای بالدار فرود می آیند، من اشتباه میکنم و جمهوری اسلامی، اسلامی نیست. اگر نه، جمهوری اسلامی، اسلامی است و شتر ها (متاسفانه) بال ندارند. خواندن متن کامل - «اینجا»
برخی غلط های املایی اصلاح شده، اما در لینک تلگرام بازتاب داده نشده است.
🛑همینطور مرتبط با این متن : «نقد دین و تکرار یک دیوانگی: برضد هشتگ #ریدم_تو_اسلام»
#دین
🛑 در دوران جنبش ایران: چگونه به اسلام حمله نکنیم و چگونه از آن دفاع نکنیم
جمهوری اسلامی نوعی از اسلام و مسلمانی است اما تنها نوع مسلمانی و راه مسلمان بودن نیست. اینکه جمهوری اسلامی، اسلامی نیست همانقدر درست است که «شترها پرواز میکنند» درست است. حال به آسمان نگاه کنید، اگر آسمان شما صورتی است و از آن خرهای بالدار فرود می آیند، من اشتباه میکنم و جمهوری اسلامی، اسلامی نیست. اگر نه، جمهوری اسلامی، اسلامی است و شتر ها (متاسفانه) بال ندارند. خواندن متن کامل - «اینجا»
برخی غلط های املایی اصلاح شده، اما در لینک تلگرام بازتاب داده نشده است.
🛑همینطور مرتبط با این متن : «نقد دین و تکرار یک دیوانگی: برضد هشتگ #ریدم_تو_اسلام»
#دین
طبیعتگرایی
در دوران جنبش ایران: چگونه به اسلام حمله نکنیم و چگونه از آن دفاع نکنیم
برای چندمین بار: خطای اول حاج ممد آشپزی است که هر سال عاشورا آش میپرد با اینحال اما مشخصا قیمه پختن هم با آشپز بودن حاج ممد سازگار است. حاج ممد میتواند هم آشپز باشد هم قیمه دوست داشته باشد یا اصلا …
#نقد
📺تماشای قسمت اول (<اینجا>) از مجموعه ای چند قسمتی در نقد براهین اخلاقی برای وجود خدا (بررسی دوراهی اوتیفرون و مسئله جدید اوتیفرون )
تلاشم این خواهد بود که ادبیات معاصر و اخیر در رابطه با دوراهی اوتیفرون را بررسی کرده و پاسخ ها به آن را با بررسی نقادانه در گروهی از آرای فلاسفه بررسی کنم. در قسمت بعدی به پاسخ افرادی چون ویلیام لین #کریگ، فیلیپ #کوئین، رابرت #آدامز و ویلیام #آلستون و اخیرا کتابی از اَن #جفری میپردازم. در قسمت نهایی به دیگر نقدهای این برهان میپردازم و برخی نگرش های متفاوت به آن را که اخیرا توسط مارک #مورفی معرفی شده را نقد کرده و سپس بر ضد هستی شناسی خداباوری برای اخلاق نتیجه خواهم گرفت. اینکه این مجموعه تا چند قسمت ادامه داشته باشد، نمیدانم اما هر قسمت تقریبا یک ساعت خواهد بود.
#براهین_اخلاقی
📺تماشای قسمت اول (<اینجا>) از مجموعه ای چند قسمتی در نقد براهین اخلاقی برای وجود خدا (بررسی دوراهی اوتیفرون و مسئله جدید اوتیفرون )
تلاشم این خواهد بود که ادبیات معاصر و اخیر در رابطه با دوراهی اوتیفرون را بررسی کرده و پاسخ ها به آن را با بررسی نقادانه در گروهی از آرای فلاسفه بررسی کنم. در قسمت بعدی به پاسخ افرادی چون ویلیام لین #کریگ، فیلیپ #کوئین، رابرت #آدامز و ویلیام #آلستون و اخیرا کتابی از اَن #جفری میپردازم. در قسمت نهایی به دیگر نقدهای این برهان میپردازم و برخی نگرش های متفاوت به آن را که اخیرا توسط مارک #مورفی معرفی شده را نقد کرده و سپس بر ضد هستی شناسی خداباوری برای اخلاق نتیجه خواهم گرفت. اینکه این مجموعه تا چند قسمت ادامه داشته باشد، نمیدانم اما هر قسمت تقریبا یک ساعت خواهد بود.
#براهین_اخلاقی
YouTube
چرا یک بیخدا هستم؟ براهین اخلاقی - قسمت سوم (1)
در این قسمت به بررسی دوراهی اوتیفرون، نظریه فرمان الهی و اوتیفرون جدید در نقد نظریه فرمان الهی پرداخته ام. در قسمت بعد به پاسخ های مختلفی به نقدها و دیگر دیدگاه ها خواهم پرداخت.ـ
#نقد
در دفاعیات دینی استراتژیای مدام استفاده میشود که بعد از نقل قول از چند بیخدا (معمولا نیچه و کامو)، نتیجه گیری میشود که بیخدایی به بی معنایی و بی هدفی در زندگی میانجامد. در گپ چت هر از گاهی به کوتاهی درباره برخی موضوعات صحبت خواهم کرد. امیدوارم که بتوان از این سطح از گفتگو گذر کرده و شکل بهتری از بررسی ها و کاوش های فکری را شاهد باشید. میتوانید این مختصر را در <اینجا> در یوتیوب ببینید.
#بیخدایی #گپ_چت
در دفاعیات دینی استراتژیای مدام استفاده میشود که بعد از نقل قول از چند بیخدا (معمولا نیچه و کامو)، نتیجه گیری میشود که بیخدایی به بی معنایی و بی هدفی در زندگی میانجامد. در گپ چت هر از گاهی به کوتاهی درباره برخی موضوعات صحبت خواهم کرد. امیدوارم که بتوان از این سطح از گفتگو گذر کرده و شکل بهتری از بررسی ها و کاوش های فکری را شاهد باشید. میتوانید این مختصر را در <اینجا> در یوتیوب ببینید.
#بیخدایی #گپ_چت
YouTube
درباره یک نقد بد به آتئیسم درباب اخلاق و ارزش
نقد بدی مدام توسط افراد مختلف در دفاعیت دینی تکرار میشود که با استفاده از نقل قول های چند بیخدا به دنبال نتیجه گرفتن چیزی از خودِ بیخدایی است. با توجه به گستردگی این نقد بد، تلاش کردم در اینجا مختصری درباره آن صحبت کنم.ـ
#نقد
در چهار قسمت کوتاه به نقد بیخدایی_اینترنتی و چرندیات آن پرداخته ام. هرچه با خودم کلنجار میرفتم که قسمت ها کوتاه تر شود، نشد. چاره ای نیست مگر اینکه با این دسته از دیدگاه های بد نیز برخوردی داشت. به این واسطه چند قسمتی کار انجام دادم:
1- قسمت اول: استدلال به نفع دیدگاه دیگری برای فهم دین و چیستی دین.
2- قسمت دوم: عدم توانایی دیدگاه چرند و ضد دین در فهم دین، تبیین دین و حتی نقد موفق دین
3- قسمت سوم: در دفاع از نواندیشی دینی
4- قسمت چهارم: در نقد نواندیشی دینی
امیدوارم که حداقل بتوان با برخی این تلاش ها از حجم مطالب بد کاست و یا حداقل نقد بهتری را وارد فضای عمومی کرد. این قسمت ها در آینده ای نزدیک آپلود خواهد شد.
#بیخدایی_اینترنتی
در چهار قسمت کوتاه به نقد بیخدایی_اینترنتی و چرندیات آن پرداخته ام. هرچه با خودم کلنجار میرفتم که قسمت ها کوتاه تر شود، نشد. چاره ای نیست مگر اینکه با این دسته از دیدگاه های بد نیز برخوردی داشت. به این واسطه چند قسمتی کار انجام دادم:
1- قسمت اول: استدلال به نفع دیدگاه دیگری برای فهم دین و چیستی دین.
2- قسمت دوم: عدم توانایی دیدگاه چرند و ضد دین در فهم دین، تبیین دین و حتی نقد موفق دین
3- قسمت سوم: در دفاع از نواندیشی دینی
4- قسمت چهارم: در نقد نواندیشی دینی
امیدوارم که حداقل بتوان با برخی این تلاش ها از حجم مطالب بد کاست و یا حداقل نقد بهتری را وارد فضای عمومی کرد. این قسمت ها در آینده ای نزدیک آپلود خواهد شد.
#بیخدایی_اینترنتی
#گپ_چت
در این قسمت ضمن معرفی مختصری از اندیشه کیت مان، فیلسوف فمینیست، نسبت به گفته های عبدالکریم سروش درباره گلشیفته فراهانی و گفته های اخیر بیژن عبدالکریمی درباره زن ستیزی نیز واکنشی داشته ام. این هدف را با به کار بستن اندیشه کیت مان انجام داده ام. با توجه به اینکه در آینده از تفکرات وی در جهت نقد و معرفی استفاده خواهم کرد، نیاز بود آنرا معرفی کرده و اشاره هایی به محتوای مهم آن داشته باشم. متنی مفصل تر دراینباره در وبگاه به چاپ خواهد رسید.
#نقد #زن_ستیزی
در این قسمت ضمن معرفی مختصری از اندیشه کیت مان، فیلسوف فمینیست، نسبت به گفته های عبدالکریم سروش درباره گلشیفته فراهانی و گفته های اخیر بیژن عبدالکریمی درباره زن ستیزی نیز واکنشی داشته ام. این هدف را با به کار بستن اندیشه کیت مان انجام داده ام. با توجه به اینکه در آینده از تفکرات وی در جهت نقد و معرفی استفاده خواهم کرد، نیاز بود آنرا معرفی کرده و اشاره هایی به محتوای مهم آن داشته باشم. متنی مفصل تر دراینباره در وبگاه به چاپ خواهد رسید.
#نقد #زن_ستیزی
YouTube
مختصری از زن ستیزی
در این قسمت ضمن معرفی مختصری از اندیشه کیت مان، فیلسوف فمینیست، نسبت به گفته های عبدالکریم سروش درباره گلشیفته فراهانی و گفته های اخیر بیژن عبدالکریمی درباره...
#نقد
🌐مدتی است که بحث های فرگشتی شکل معرفتی و متافزیکی به خود گرفته است به طوری که این دسته از براهین به دنبال بی اعتبار کردن قوه شناختی و یا باورهای متافیزیکی نیستند بلکه به دنبال تبیین رابطه میان عناصر فیزیکی و روانی هستند. دسته ای از این براهین را پیش از این #چالمرز و #داستین_کرامت به همراهی #برایان_کاتر تقریر کرده و در خدمت خداباوری و یا برضد فیزیکالیسم گسترش داده اند. به طور بسیار ناپخته ایده اصلی این است که چه چیزی باعث همراهی فیزیکی-روانی ما میشود به طوری که کارکرد فرگشتی عناصر با جنبه هنجاری آنان در رابطه ای درست قرار گیرد؟ در سری مطالبی با استفاده از ایده همراهی فیزیکی-روانی ملاحظاتی را برضد خداباوری، ارزش شناسی خداباوری، نظریه تمثیل، شرط پاسکال و ایمان بیان میکنم. بخش حاضر مقدمه این سری از پست ها است.
#فرگشت #ایمان #ارزش_شناسی
🌐مدتی است که بحث های فرگشتی شکل معرفتی و متافزیکی به خود گرفته است به طوری که این دسته از براهین به دنبال بی اعتبار کردن قوه شناختی و یا باورهای متافیزیکی نیستند بلکه به دنبال تبیین رابطه میان عناصر فیزیکی و روانی هستند. دسته ای از این براهین را پیش از این #چالمرز و #داستین_کرامت به همراهی #برایان_کاتر تقریر کرده و در خدمت خداباوری و یا برضد فیزیکالیسم گسترش داده اند. به طور بسیار ناپخته ایده اصلی این است که چه چیزی باعث همراهی فیزیکی-روانی ما میشود به طوری که کارکرد فرگشتی عناصر با جنبه هنجاری آنان در رابطه ای درست قرار گیرد؟ در سری مطالبی با استفاده از ایده همراهی فیزیکی-روانی ملاحظاتی را برضد خداباوری، ارزش شناسی خداباوری، نظریه تمثیل، شرط پاسکال و ایمان بیان میکنم. بخش حاضر مقدمه این سری از پست ها است.
#فرگشت #ایمان #ارزش_شناسی
طبیعتگرایی
«خورشید پشتش به ماست و دوغ فرآورده ای لبنی است» – همراهی فیزیکی-روانی (1)
مقدمه چیزی در عنوان بالا از لحاظ کاربردشناختی[1] زبان مشکل ساز است. میتوان به لحاظ معنایی، نحوی و دوپهلو بودن زبان به مواردی در سطح جمله و یا گروه های نحوی عجیب بودن آن را فهم کرد. در این مختصر ام…
#نقد
برخی بر این عقیده هستند که مسئله شر نیازمند واقع گرایی اخلاقی و یا حداقل، دوری از پوچ گرایی اخلاقی است. در مناظره #امیری و #میردامادی درباب ارزش شناسی نیز چنین نگرشی مطرح شد. چنین نگرشی به واسطه یکی دانستن مسئله شر با مسئله ناظر بر حقایق شر شکل میگیرد. در این مختصر، نشان میدهم که چنین نگرشی درست نیست و برهان شر لزوما نیازی به پذیرش خیر، شر و یا هر آورده ارزشی و اخلاقی دیگری ندارد.
#شر
برخی بر این عقیده هستند که مسئله شر نیازمند واقع گرایی اخلاقی و یا حداقل، دوری از پوچ گرایی اخلاقی است. در مناظره #امیری و #میردامادی درباب ارزش شناسی نیز چنین نگرشی مطرح شد. چنین نگرشی به واسطه یکی دانستن مسئله شر با مسئله ناظر بر حقایق شر شکل میگیرد. در این مختصر، نشان میدهم که چنین نگرشی درست نیست و برهان شر لزوما نیازی به پذیرش خیر، شر و یا هر آورده ارزشی و اخلاقی دیگری ندارد.
#شر
طبیعتگرایی
شر بدون شر؟ بله! شر بدون شر
مقدمه: سناریو اول سی سال است در انبار کارخانه شکلات سازی بزرگی کار میکنید که قفسه های مختلفی از شکلات در آن قرار دارد. کارخانه دار هیچ سیاست مشخصی برای انجام انبارداری ندارد، به عبارتی برای کارخان…
#نقد
مدتی پیش، #ابراهیم_آزادگان نقدی را در رابطه با برهانی ضد آنسلمی ارائه کرد که از سمت #وریا_امیری ارائه شده بود. در این مختصر نشان میدهم که برهان ضدآنسلمی امیری کماکان برهان خوبی است که نه دچار خطای استقرایی شده است و نه معرفی دیگر انواع و ویژگی های کیفی در انضمامی بودن، کمکی به خداباور در این مورد خواهد کرد. به این واسطه، آزادگان دلیلی برای پذیرش نامطلوب بودن برهان به شخص طبیعت گرا ارائه نکرده است. نقد آزادگان به برهان (اینجا).
#آنسلم
مدتی پیش، #ابراهیم_آزادگان نقدی را در رابطه با برهانی ضد آنسلمی ارائه کرد که از سمت #وریا_امیری ارائه شده بود. در این مختصر نشان میدهم که برهان ضدآنسلمی امیری کماکان برهان خوبی است که نه دچار خطای استقرایی شده است و نه معرفی دیگر انواع و ویژگی های کیفی در انضمامی بودن، کمکی به خداباور در این مورد خواهد کرد. به این واسطه، آزادگان دلیلی برای پذیرش نامطلوب بودن برهان به شخص طبیعت گرا ارائه نکرده است. نقد آزادگان به برهان (اینجا).
#آنسلم
طبیعتگرایی
از جانب احمق، از مارموتیر
مقدمه مختصری از ارائه دکتر ابراهیم آزادگان درباب دو برهان برای طبیعت گرایی منتشر شده است که وی در آن دو برهان مطرح شده توسط وریا امیری را نقد میکند. من هیچ برهان موفقی برای وجود خدا و یا برضد آن نم…
#شر #نقد
🌐در بده بستان های مربوط به مسئله قرینه ای شر و حتی در مواردی مشابه با مسئله اختفای الهی، معمولا شخص خداباور دست به دامان خداباوری شک گرایانه میشود. متاسفانه اما ملاحظات مطرح شده توسط خداباور به واسطه این استراتژی کافی نیست اما پیش از اشاره به این کمبود، باید به مقدماتی از بحث اشاره کنم. در این مطلب، در بخش اول، ابتدا شرح مختصری از چند مفهوم و اصطلاح ارائه میدهم و سپس در بخش دوم به ارائه پاسخ معمول از سمت خداباوران شک گرایانه میپردازم. در بخش سوم نشان میدهم که چطور ملاحظه مطرح شده از حمکت خدا در برابر عدم وجود شر گزاف ناتوان است. در بخش چهارم ملاحظه ای مختصر را ارائه میکنم که نشان میدهد چطور حکمت خدا به افزایش احتمال شر گزاف می انجامد. لینک مطلب (اینجا).
#خداباوری_شک_گرایانه
🌐در بده بستان های مربوط به مسئله قرینه ای شر و حتی در مواردی مشابه با مسئله اختفای الهی، معمولا شخص خداباور دست به دامان خداباوری شک گرایانه میشود. متاسفانه اما ملاحظات مطرح شده توسط خداباور به واسطه این استراتژی کافی نیست اما پیش از اشاره به این کمبود، باید به مقدماتی از بحث اشاره کنم. در این مطلب، در بخش اول، ابتدا شرح مختصری از چند مفهوم و اصطلاح ارائه میدهم و سپس در بخش دوم به ارائه پاسخ معمول از سمت خداباوران شک گرایانه میپردازم. در بخش سوم نشان میدهم که چطور ملاحظه مطرح شده از حمکت خدا در برابر عدم وجود شر گزاف ناتوان است. در بخش چهارم ملاحظه ای مختصر را ارائه میکنم که نشان میدهد چطور حکمت خدا به افزایش احتمال شر گزاف می انجامد. لینک مطلب (اینجا).
#خداباوری_شک_گرایانه
طبیعتگرایی
برضد حمکت خدا
شر گزاف، بیخدایی و ناتوانی در پاسخ به مسئله شر