Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (آریوبرزن)
نقدِ عقیدهی شاکد دربارهی جزماندیشیِ بیش از اندازهی ساسانیان، دکتر مری بویس(شماره ۲/پایانی)
#زرتشتی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
و همین مطلب ظاهراً دربارهی همتایانِ ساسانی از آنها نیز صادق است. مدرکِ مهم مبنی بر خواستِ قلبیِ آنها به وجودِ تودهای آموزشیافته، افزودنِ تکلمهی بخشِ فارسیِ میانهی (ohrmazd xwadāy) به نیایشهای یومیهی کُستی است که در اصل به زبانِ اوستاییِ کهن انشا شده است. این بخش، آموزه و اصولِ اخلاقیِ ساده و روشنی دارد که عبارت است از نماز گزاردن بر اورمزد، ایستادگی در برابرِ دشمنیِ اهریمن و داشتنِ ارادهی استوار در خودداری از اندیشه، گفتار و کردارِ ناپاک؛ گروهی از موبدانِ سازمانیافته باید این اصول را دقیقاً در همهی جامعه آموزش میدادند. تحولِ دیگر، نگارشِ کتابهایی با رهنمودهای دینیِ عمومی به زبانِ سادهی فارسیِ میانه بود. مهمترین نمونهی برجامانده از چنین آثاری دادِستانِ مینوی خِرَد است، که در آن پرسشگری میانِ "بسیار کیشها و گرایشها" (was kēš ud wirrōyišn) در پیِ حقایقِ دینِ نیکِ مزداپرستان است، و در اینباره آموزشهایی از خودِ مینوی خِرَد دریافت میکند. این اثر محتوای اصولیِ گستردهای دارد، و به آدابِ اساسیِ دین، از جمله خویشکاریِ نیایشِ دربرابرِ خورشید و مهر، ماه و آتش(بندِ ۵۳)نیز میپردازد؛ و بهطورِ کلی پیشنمونههای ساسانیِ "صد در"های فارسیِ نو تلقی میشود که دستورنامههای دینیِ گردآمده در دورهی اسلامی بودند. از آنجا که مطالبِ مینوی مینوی خِرَد به "صددر"ها شباهت دارد، این کتاب بهتنهایی موجب میشود که جستوجو برای یافتنِ تفاوتی بینِ راستکیشیِ ساسانی و دورهی پس از ساسانی(یعنی سعی در انکارِ یکی و نو انگاشتنِ دیگری)کژروی بهنظر آید.
📚 زردشت و جهان زردشتی(مجموعه مقالات)، (۲ جلدی)، جلد ۱، ویراستاران علمی: سید سعیدرضا منتظری-مجید طامه، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول ۱۴۰۰، ص ۲۰۲ و ۲۰۳
پ.ن: دکتر بویس در این بخش از مقالهی خود(دربارهی راستکیشیِ زرتشتیان)، پس از اینکه دیدگاهِ شاکد که محدودیت در آموزشِ زَند یا تفسیرِ اوستا به زبانِ پهلوی به عامهی مردم ممنوعیت داشته را به چالش میکشد، به کتابِ مینوی خِرَد اشاره دارد که به درستی معتقد است این کتاب، مخاطبش مردمِ عامه هستند(یعنی برای عوام نوشته شده، این را در کتابِ "زردشتیان باورها و آدابِ دینیِ آنها نوشته بودند)و از آنجا که این کتاب، تعلیماتی مذهبی دارد که شبیه به کتابِ صد در(از کتبِ فقهیِ متأخرِ زرتشتی به زبانِ فارسی)میباشد، فلذا این نظریه که آموزشِ تفسیرِ اوستا به عوامِ جامعهی زرتشتیان در دورانِ ساسانی ممنوع بوده، صحت نباید داشته باشد.
@atorabanorg
#زرتشتی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
و همین مطلب ظاهراً دربارهی همتایانِ ساسانی از آنها نیز صادق است. مدرکِ مهم مبنی بر خواستِ قلبیِ آنها به وجودِ تودهای آموزشیافته، افزودنِ تکلمهی بخشِ فارسیِ میانهی (ohrmazd xwadāy) به نیایشهای یومیهی کُستی است که در اصل به زبانِ اوستاییِ کهن انشا شده است. این بخش، آموزه و اصولِ اخلاقیِ ساده و روشنی دارد که عبارت است از نماز گزاردن بر اورمزد، ایستادگی در برابرِ دشمنیِ اهریمن و داشتنِ ارادهی استوار در خودداری از اندیشه، گفتار و کردارِ ناپاک؛ گروهی از موبدانِ سازمانیافته باید این اصول را دقیقاً در همهی جامعه آموزش میدادند. تحولِ دیگر، نگارشِ کتابهایی با رهنمودهای دینیِ عمومی به زبانِ سادهی فارسیِ میانه بود. مهمترین نمونهی برجامانده از چنین آثاری دادِستانِ مینوی خِرَد است، که در آن پرسشگری میانِ "بسیار کیشها و گرایشها" (was kēš ud wirrōyišn) در پیِ حقایقِ دینِ نیکِ مزداپرستان است، و در اینباره آموزشهایی از خودِ مینوی خِرَد دریافت میکند. این اثر محتوای اصولیِ گستردهای دارد، و به آدابِ اساسیِ دین، از جمله خویشکاریِ نیایشِ دربرابرِ خورشید و مهر، ماه و آتش(بندِ ۵۳)نیز میپردازد؛ و بهطورِ کلی پیشنمونههای ساسانیِ "صد در"های فارسیِ نو تلقی میشود که دستورنامههای دینیِ گردآمده در دورهی اسلامی بودند. از آنجا که مطالبِ مینوی مینوی خِرَد به "صددر"ها شباهت دارد، این کتاب بهتنهایی موجب میشود که جستوجو برای یافتنِ تفاوتی بینِ راستکیشیِ ساسانی و دورهی پس از ساسانی(یعنی سعی در انکارِ یکی و نو انگاشتنِ دیگری)کژروی بهنظر آید.
📚 زردشت و جهان زردشتی(مجموعه مقالات)، (۲ جلدی)، جلد ۱، ویراستاران علمی: سید سعیدرضا منتظری-مجید طامه، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول ۱۴۰۰، ص ۲۰۲ و ۲۰۳
پ.ن: دکتر بویس در این بخش از مقالهی خود(دربارهی راستکیشیِ زرتشتیان)، پس از اینکه دیدگاهِ شاکد که محدودیت در آموزشِ زَند یا تفسیرِ اوستا به زبانِ پهلوی به عامهی مردم ممنوعیت داشته را به چالش میکشد، به کتابِ مینوی خِرَد اشاره دارد که به درستی معتقد است این کتاب، مخاطبش مردمِ عامه هستند(یعنی برای عوام نوشته شده، این را در کتابِ "زردشتیان باورها و آدابِ دینیِ آنها نوشته بودند)و از آنجا که این کتاب، تعلیماتی مذهبی دارد که شبیه به کتابِ صد در(از کتبِ فقهیِ متأخرِ زرتشتی به زبانِ فارسی)میباشد، فلذا این نظریه که آموزشِ تفسیرِ اوستا به عوامِ جامعهی زرتشتیان در دورانِ ساسانی ممنوع بوده، صحت نباید داشته باشد.
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (آریوبرزن)
یادداشتهای پراکندهی تاریخی(شماره ۱۱۰)
آرامشِ بینظیرِ سیاسی و شکوفاییِ اقتصادیِ هخامنشیان، پروفسور محمد داندامایف
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
آرامشِ نسبیِ سیاسی که پس از دههی سومِ قرنِ ششمِ قبل از میلاد، پیدا شد، شکوفاییِ اقتصادی، ارتباطِ خوبِ دریایی، نگهداریِ بینظیرِ جادههای تجارتیِ قدیمی و ایجادِ راههای تازه، توسعهی اقتصادِ پولی، همچنین ارتباطِ پُررونق میانِ نمایندگانِ مللِ مختلف، همه باعثِ تشویق و توسعهی یک بازرگانیِ بینالمللی شده بود که تا آن زمان و در آن حد ناشناخته بود.
📚 تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، م. ا. داندامایف، ترجمهی میرکمال نبیپور، تهران، نشر گستره، چاپ اول ۱۳۵۸، ص ۴۷
@atorabanorg
آرامشِ بینظیرِ سیاسی و شکوفاییِ اقتصادیِ هخامنشیان، پروفسور محمد داندامایف
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
آرامشِ نسبیِ سیاسی که پس از دههی سومِ قرنِ ششمِ قبل از میلاد، پیدا شد، شکوفاییِ اقتصادی، ارتباطِ خوبِ دریایی، نگهداریِ بینظیرِ جادههای تجارتیِ قدیمی و ایجادِ راههای تازه، توسعهی اقتصادِ پولی، همچنین ارتباطِ پُررونق میانِ نمایندگانِ مللِ مختلف، همه باعثِ تشویق و توسعهی یک بازرگانیِ بینالمللی شده بود که تا آن زمان و در آن حد ناشناخته بود.
📚 تاریخ سیاسی و اقتصادی هخامنشیان، م. ا. داندامایف، ترجمهی میرکمال نبیپور، تهران، نشر گستره، چاپ اول ۱۳۵۸، ص ۴۷
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (آریوبرزن)
صحنه شکار مربوط به دوره هخامنشی یافت شده در تخت کواد (قباد) واقع در تاجیکستان کنونی.
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
بنمایه : https://www.britishmuseum.org/collection/object/W_1897-1231-24
آثار دیگر یافت شده در تخت کواد را از اینجا ببینید : https://www.britishmuseum.org/collection/search?keyword=Takht-i&keyword=Kuwad
@atorabanorg
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
بنمایه : https://www.britishmuseum.org/collection/object/W_1897-1231-24
آثار دیگر یافت شده در تخت کواد را از اینجا ببینید : https://www.britishmuseum.org/collection/search?keyword=Takht-i&keyword=Kuwad
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (داریوش میرزاخانی)
ایلامیان در زمان هخامنشیان
#تمدن_ایلام
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
#کتاب_مرجع
#هخامنشی
#ایرانشناسی
در بایگانی بارویی به دشواری با عنوان یا برچسب "ایلامی" برخورد میکنیم و این برچسب هرگز در مورد بخشی از جمعیت ساکن در ارتفاعات به کار نرفته است.نه هیچ نشانه ای از تفکیک و تمایز میان "ایلامیان" و "ایرانیان" وجود دارد و نه "ایلامیان" از سوی مقامات دولتی به عنوان اقلیتی دارای حقوق ویژه، نظیر حقوق بابلیان، به رسمیت شناخته شده اند. آنچه در سطح انسانی صادق است چه بسا در سطح خدایان نیز صدق می کند: همانطور که تمام جمعیت بومی از نظر دستگاه اداری "پارسی" و فقط پارسی تلقی می شده اند، ایزد کده تخت جمشید نیز مرکب از ایزدان ایرانی و ایلامی بوده که به یکسان و بدون تبعیض با آنها برخورد می شده است.(ص.۴۶۲)
مأخذ: هنکلمن.م.ووترف. تاریخ هخامنشیان (خدایان دیگری که هستند _ مطالعاتی در فرهنگ پذیری ایلامی ایرانی بر پایه متون بارویی تخت جمشید). جلد چهاردهم. ترجمه:مرتضی ثاقب فر. انتشارات توس. سال ۱۳۹۲
@atorabanorg
#تمدن_ایلام
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
#کتاب_مرجع
#هخامنشی
#ایرانشناسی
در بایگانی بارویی به دشواری با عنوان یا برچسب "ایلامی" برخورد میکنیم و این برچسب هرگز در مورد بخشی از جمعیت ساکن در ارتفاعات به کار نرفته است.نه هیچ نشانه ای از تفکیک و تمایز میان "ایلامیان" و "ایرانیان" وجود دارد و نه "ایلامیان" از سوی مقامات دولتی به عنوان اقلیتی دارای حقوق ویژه، نظیر حقوق بابلیان، به رسمیت شناخته شده اند. آنچه در سطح انسانی صادق است چه بسا در سطح خدایان نیز صدق می کند: همانطور که تمام جمعیت بومی از نظر دستگاه اداری "پارسی" و فقط پارسی تلقی می شده اند، ایزد کده تخت جمشید نیز مرکب از ایزدان ایرانی و ایلامی بوده که به یکسان و بدون تبعیض با آنها برخورد می شده است.(ص.۴۶۲)
مأخذ: هنکلمن.م.ووترف. تاریخ هخامنشیان (خدایان دیگری که هستند _ مطالعاتی در فرهنگ پذیری ایلامی ایرانی بر پایه متون بارویی تخت جمشید). جلد چهاردهم. ترجمه:مرتضی ثاقب فر. انتشارات توس. سال ۱۳۹۲
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (داریوش میرزاخانی)
جهت گیری دینی نظام هخامنشی
#کتاب_مرجع
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
نظام هخامنشی در مواردی از نظام گاهانی تفاوت می یابد، اما در بسیاری از مواردِ دیگر به آن شبیه است. اگر گات ها در اصل به برگزاری جشن تحویل سال مربوط می شود به یاد آوری تصویر ویژه یِ آن، که حکم رانان هخامنشی در قالب آن بر ما ظاهر می شوند و در بالای آرامگاهشان در نقش رستم و خود تخت جمشید مجسم شده است، بی میل نیست: شاه در برابر آتش بر پا ایستاده است و اهورا مزدا را پرستش می کند. رعیای او، در روزِ تحویلِ سال، به بزرگ داشتش آمده اند و او را بر سریرش بلند می کند. این سنت به اندازه ی نوروز کهن است: اینان رعایایِ جمشید شاه اند که او را برایِ نخستین بار به سوی آسمان بالا می برند.و این شاید تصویری ست فراگیر که بر پایه یِ آن شاه در روز تحویل سال با الوهیّت گفت و گو می کند. روایتِ [پهلوی] می گوید که جمشید چنین کرده اما پیش از آن به گفته یِ وندیداد، با اهورا مزدا گفت گو کرده است، کاری که زرتشت به دنبالِ او می بایست بکند.(ص.۴۸)
مأخذ: موله.ماریان. آیین، اسطوره و کیهان شناسی در ایران باستان (مسئله سنت زرتشتی و مزدایی). ترجمه محمد میرزایی. ناشر: نگاه معاصر. سال ۱۳۹۵
@atorabanorg
#کتاب_مرجع
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
نظام هخامنشی در مواردی از نظام گاهانی تفاوت می یابد، اما در بسیاری از مواردِ دیگر به آن شبیه است. اگر گات ها در اصل به برگزاری جشن تحویل سال مربوط می شود به یاد آوری تصویر ویژه یِ آن، که حکم رانان هخامنشی در قالب آن بر ما ظاهر می شوند و در بالای آرامگاهشان در نقش رستم و خود تخت جمشید مجسم شده است، بی میل نیست: شاه در برابر آتش بر پا ایستاده است و اهورا مزدا را پرستش می کند. رعیای او، در روزِ تحویلِ سال، به بزرگ داشتش آمده اند و او را بر سریرش بلند می کند. این سنت به اندازه ی نوروز کهن است: اینان رعایایِ جمشید شاه اند که او را برایِ نخستین بار به سوی آسمان بالا می برند.و این شاید تصویری ست فراگیر که بر پایه یِ آن شاه در روز تحویل سال با الوهیّت گفت و گو می کند. روایتِ [پهلوی] می گوید که جمشید چنین کرده اما پیش از آن به گفته یِ وندیداد، با اهورا مزدا گفت گو کرده است، کاری که زرتشت به دنبالِ او می بایست بکند.(ص.۴۸)
مأخذ: موله.ماریان. آیین، اسطوره و کیهان شناسی در ایران باستان (مسئله سنت زرتشتی و مزدایی). ترجمه محمد میرزایی. ناشر: نگاه معاصر. سال ۱۳۹۵
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (آریوبرزن)
سکه مازائوس(مزئوس ، مازار) ساتراپ ایرانی کیلیکیه و بعد بابل در دوره هخامنشیان. با نشان شیر و خورشید.
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
مازار در جنگ گوگمل فرماندهی جناح راست سپاه ایران را داشت ، وی از خاندان اروندی (به ارمنی یرواندونی) از نوادگان ویدرنه اول پارسی است .
بنمایه : https://www.britishmuseum.org/collection/object/C_1896-0601-105
بنمایه : https://www.britishmuseum.org/collection/object/C_1840-1226-147
@atorabanorg
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
مازار در جنگ گوگمل فرماندهی جناح راست سپاه ایران را داشت ، وی از خاندان اروندی (به ارمنی یرواندونی) از نوادگان ویدرنه اول پارسی است .
بنمایه : https://www.britishmuseum.org/collection/object/C_1896-0601-105
بنمایه : https://www.britishmuseum.org/collection/object/C_1840-1226-147
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (مرتضی حماسی)
قدرتنماییِ واپسین شاهِ بابل، نبونئید، پروفسور ژرار ایسرائل(شماره ۱)
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
بابل با مشکلاتِ بیشماری روبرو بود: کمبودِ موادِ خوراکی، جنبشهای عقیدتیِ کمابیش مهارنشدنی به سودِ کوروش-که آوازهی بخشندگی و بزرگواریِ او رفته رفته تمامِ خاورِ نزدیک را دربرمیگرفت-و احساسِ تلخِ مؤمنانِ مردوک که نمیتوانستند جشنِ سالِ نوی خود، آکیتو(Akitu)، را که مهمترین جشنِ آنها در زندگیِ اجتماعی بود برگزار کنند. سالها در پی میگذشت بیآن که بتوانند شعائرِ مربوط به جلبِ حمایتِ خدایانِ خود را انجام دهند. ناراحتی تبدیل به بحران شد.
نبونید به نوبهی خود این آیین را نادیده میگرفت:
"بگذارید برای آنکه آنچه میخواهم و آرزو دارم انجام دهم به انجام برسانم، از این جشنِ مهم چشم بپوشم، بگذارید جشنِ سالِ نو را کنار گذاریم".¹
او میخواست تِما را به پایتختی همتراز با بابل تبدیل کند. شروع به ساختنِ کاخی بسیار مجلل کرد که چندان با کویر، که محلِ عبورِ چادرنشینان بود، هماهنگی نداشت و از بابلیان خواست مزاحمِ آنها نشوند.
یادداشت:
1. Inscription citée par Julius LEVY, The Assyro-Babylonian Cult of Moon, Hebrew Union College Annauls, 1945-1946
📚 کوروش بزرگ، ژرار ایسرائل، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۴، ص ۱۶۳
@atorabanorg
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
بابل با مشکلاتِ بیشماری روبرو بود: کمبودِ موادِ خوراکی، جنبشهای عقیدتیِ کمابیش مهارنشدنی به سودِ کوروش-که آوازهی بخشندگی و بزرگواریِ او رفته رفته تمامِ خاورِ نزدیک را دربرمیگرفت-و احساسِ تلخِ مؤمنانِ مردوک که نمیتوانستند جشنِ سالِ نوی خود، آکیتو(Akitu)، را که مهمترین جشنِ آنها در زندگیِ اجتماعی بود برگزار کنند. سالها در پی میگذشت بیآن که بتوانند شعائرِ مربوط به جلبِ حمایتِ خدایانِ خود را انجام دهند. ناراحتی تبدیل به بحران شد.
نبونید به نوبهی خود این آیین را نادیده میگرفت:
"بگذارید برای آنکه آنچه میخواهم و آرزو دارم انجام دهم به انجام برسانم، از این جشنِ مهم چشم بپوشم، بگذارید جشنِ سالِ نو را کنار گذاریم".¹
او میخواست تِما را به پایتختی همتراز با بابل تبدیل کند. شروع به ساختنِ کاخی بسیار مجلل کرد که چندان با کویر، که محلِ عبورِ چادرنشینان بود، هماهنگی نداشت و از بابلیان خواست مزاحمِ آنها نشوند.
یادداشت:
1. Inscription citée par Julius LEVY, The Assyro-Babylonian Cult of Moon, Hebrew Union College Annauls, 1945-1946
📚 کوروش بزرگ، ژرار ایسرائل، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۴، ص ۱۶۳
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (مرتضی حماسی)
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (مرتضی حماسی)
News of Ancient World
قدرتنماییِ واپسین شاهِ بابل، نبونئید، پروفسور ژرار ایسرائل(شماره ۱) #کوروش #هخامنشی #ایرانشناسی #پژوهشگاه_ایرانشناسی بابل با مشکلاتِ بیشماری روبرو بود: کمبودِ موادِ خوراکی، جنبشهای عقیدتیِ کمابیش مهارنشدنی به سودِ کوروش-که آوازهی بخشندگی و بزرگواریِ…
قدرتنماییِ واپسین شاهِ بابل، نبونئید، پروفسور ژرار ایسرائل(شماره ۲)
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
تما نسبت به دو مرکزِ دیگرِ پرستشِ خدای ماه(=سین)این امتیاز را داشت که فقط چند روز با قلّهی مشهورِ "بدرِ کاملِ ماه" که موردِ احترامِ اعراب بود، فاصله داشت. بنابه روایتِ تورات، عبریان هنگامِ خروج از "خانهی بردگیِ مصر" و پیش از ۴۰ سال سرگردانی در بیابان "قانونِ" خود را از پیامبرشان موسی در پای کوهِ سینا، که وقفِ خدای سین بود، دریافت کرده بودند. البته اسرائیلیانِ بعدی از "خدای بزرگِ" خود، که این محل را به آنها آشکار کرده بود، روبرنگرداندند اما به یاد میآوردند که ابراهیم در شهرِ اور به دنیا آمده بود که آن هم وقفِ خدای سین بود. عبریان نمیتوانستند خود را با خدایی که موردِ پرستشِ نبونید بود، حتی بهطورِ نمادین، سازگار کنند. با این حال، عادت شده بود که اقوامِ مهاجر به خدایانِ محلی احترام بگذارند. بدین ترتیب مریدانِ موسی باید با پذیرشِ "تورا" در مقدسترین محل به دیدهی پرستندگانِ سین نسبت به اقوامِ ساکن در منطقه موقعیتِ مناسبی مییافتند، ضمنِ آنکه اعلام میکردند خدایانِ دیگری، جز آنکه به مشیتِ او رفتار میکنند، وجود ندارند.
📚 کوروش بزرگ، ژرار ایسرائل، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۴، ص ۱۶۳
@atorabanorg
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
تما نسبت به دو مرکزِ دیگرِ پرستشِ خدای ماه(=سین)این امتیاز را داشت که فقط چند روز با قلّهی مشهورِ "بدرِ کاملِ ماه" که موردِ احترامِ اعراب بود، فاصله داشت. بنابه روایتِ تورات، عبریان هنگامِ خروج از "خانهی بردگیِ مصر" و پیش از ۴۰ سال سرگردانی در بیابان "قانونِ" خود را از پیامبرشان موسی در پای کوهِ سینا، که وقفِ خدای سین بود، دریافت کرده بودند. البته اسرائیلیانِ بعدی از "خدای بزرگِ" خود، که این محل را به آنها آشکار کرده بود، روبرنگرداندند اما به یاد میآوردند که ابراهیم در شهرِ اور به دنیا آمده بود که آن هم وقفِ خدای سین بود. عبریان نمیتوانستند خود را با خدایی که موردِ پرستشِ نبونید بود، حتی بهطورِ نمادین، سازگار کنند. با این حال، عادت شده بود که اقوامِ مهاجر به خدایانِ محلی احترام بگذارند. بدین ترتیب مریدانِ موسی باید با پذیرشِ "تورا" در مقدسترین محل به دیدهی پرستندگانِ سین نسبت به اقوامِ ساکن در منطقه موقعیتِ مناسبی مییافتند، ضمنِ آنکه اعلام میکردند خدایانِ دیگری، جز آنکه به مشیتِ او رفتار میکنند، وجود ندارند.
📚 کوروش بزرگ، ژرار ایسرائل، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۴، ص ۱۶۳
@atorabanorg
Forwarded from پژوهشگاه ایران شناسی (مرتضی حماسی)
News of Ancient World
قدرتنماییِ واپسین شاهِ بابل، نبونئید، پروفسور ژرار ایسرائل(شماره ۲) #کوروش #هخامنشی #ایرانشناسی #پژوهشگاه_ایرانشناسی تما نسبت به دو مرکزِ دیگرِ پرستشِ خدای ماه(=سین)این امتیاز را داشت که فقط چند روز با قلّهی مشهورِ "بدرِ کاملِ ماه" که موردِ احترامِ اعراب…
قدرتنماییِ واپسین شاهِ بابل، نبونئید، پروفسور ژرار ایسرائل(شماره ۳)
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
قُلهی "بدرِ کاملِ ماه" قُلهای آتشفشانی بود. عبریان با ستونهایی از آتش و دود که در کویر راهنمای آنها بود سوی محلِ مقدس بود، جذبِ این کوه شدند. "و خداوند پیشاپیشِ قوم در ستونِ ابر میرفت تا راه را به ایشان دلالت کند و شبانگاه در ستونِ آتش تا ایشان را روشنایی بخشد و روز و شب راه بروند"(خروج ۱۳: ۲۱). آنها تا مدتهای مدید در نیایشهای خود، ستارهی ماه را به یاد میآوردند که چگونه هنگامِ عبور از کویر با او زیسته بودند و او راهنمای ایشان بود.
در تِما، محرابِ سین بر پشتهای از سنگ بنا شده بود که بر روی آن سرِ گاوی قرار داشت. در زمانهای دوردست، گاو نمادِ خدای ماه بود. در دورهی نبونید، هلال تصویری سازگارتر با ظاهرِ ستارهی ماه داشت. این دو نماد با هم متغایر نبودند. مگر شاخهای گاو یادآورِ هلال نیست؟ خودِ عبریان، هنگامی که سَرورشان "الواحِ قانون" را در قلهی کوهِ سینا دریافت میکرد، برای تسکینِ اضطرابِ خود به ساختنِ گوسالهای پرداخته بودند که شاخهایی به شکلِ هلال داشت(در واقع گوسالهای از طلا)که نمادِ دوگانهی ماه محسوب میشد و شروع به پرستشِ آن کردند.
📚 کوروش بزرگ، ژرار ایسرائل، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۴، ص ۱۶۳ و ۱۶۴
@atorabanorg
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
قُلهی "بدرِ کاملِ ماه" قُلهای آتشفشانی بود. عبریان با ستونهایی از آتش و دود که در کویر راهنمای آنها بود سوی محلِ مقدس بود، جذبِ این کوه شدند. "و خداوند پیشاپیشِ قوم در ستونِ ابر میرفت تا راه را به ایشان دلالت کند و شبانگاه در ستونِ آتش تا ایشان را روشنایی بخشد و روز و شب راه بروند"(خروج ۱۳: ۲۱). آنها تا مدتهای مدید در نیایشهای خود، ستارهی ماه را به یاد میآوردند که چگونه هنگامِ عبور از کویر با او زیسته بودند و او راهنمای ایشان بود.
در تِما، محرابِ سین بر پشتهای از سنگ بنا شده بود که بر روی آن سرِ گاوی قرار داشت. در زمانهای دوردست، گاو نمادِ خدای ماه بود. در دورهی نبونید، هلال تصویری سازگارتر با ظاهرِ ستارهی ماه داشت. این دو نماد با هم متغایر نبودند. مگر شاخهای گاو یادآورِ هلال نیست؟ خودِ عبریان، هنگامی که سَرورشان "الواحِ قانون" را در قلهی کوهِ سینا دریافت میکرد، برای تسکینِ اضطرابِ خود به ساختنِ گوسالهای پرداخته بودند که شاخهایی به شکلِ هلال داشت(در واقع گوسالهای از طلا)که نمادِ دوگانهی ماه محسوب میشد و شروع به پرستشِ آن کردند.
📚 کوروش بزرگ، ژرار ایسرائل، ترجمهی مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات ققنوس، چاپ ۱۳۹۴، ص ۱۶۳ و ۱۶۴
@atorabanorg