در آغوشِ شب، قلب پروانهای میشود،
با بالهایی از شعلههای عشق،
پرواز میکند به سوی آسمانِ تاریک.
در هر نورِ ستاره، او رقص میکند،
پرهایش به آوازِ بینهایت میپیچد،
و در هر نغمه، دلهای ما را به هم نزدیکتر میکند.
پروانهی قلبم
آیا تو نیز در این شب تاریک،
با بالهایی از شعلههای عشق،
پرواز میکنی؟
بگذار، در این شب،
ما به هم برخورد کنیم،
و در هر بیت، دستانمان را به هم بدهیم،
تا دلهایمان در هم آغوش بگیرند.
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در آغوشِ شب، قلب پروانهای میشود،
با بالهایی از شعلههای عشق،
پرواز میکند به سوی آسمانِ تاریک.
در هر نورِ ستاره، او رقص میکند،
پرهایش به آوازِ بینهایت میپیچد،
و در هر نغمه، دلهای ما را به هم نزدیکتر میکند.
پروانهی قلبم
آیا تو نیز در این شب تاریک،
با بالهایی از شعلههای عشق،
پرواز میکنی؟
بگذار، در این شب،
ما به هم برخورد کنیم،
و در هر بیت، دستانمان را به هم بدهیم،
تا دلهایمان در هم آغوش بگیرند.
#ثریا_شجاعی_اصل
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی دیدنت از دیده مرا آزار است
بی وصل تو با جهان مرا پیکار است
بی قد تو باغ بر دلم زندان است
بی رنگ رخ تو گل به چشمم خار است
#مجد_همگر
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بی وصل تو با جهان مرا پیکار است
بی قد تو باغ بر دلم زندان است
بی رنگ رخ تو گل به چشمم خار است
#مجد_همگر
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
تفسیر آن جمالت ، سخت است ، از زبانم ،،
ذکر کمالت ای گل ، در این زبان ، نگنجد ،
سهو است ، اگر بدانی ، ما مِی پرست و مستیم ،
جز باده از لبانت ، در این دهان ، نگنجد ،
گر خیره شد دوچشمم ، بر چشم تو ، خطا نیست ،
کین گفتگوی عشق است ، در ، ترجمان ، نگنجد ،،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تفسیر آن جمالت ، سخت است ، از زبانم ،،
ذکر کمالت ای گل ، در این زبان ، نگنجد ،
سهو است ، اگر بدانی ، ما مِی پرست و مستیم ،
جز باده از لبانت ، در این دهان ، نگنجد ،
گر خیره شد دوچشمم ، بر چشم تو ، خطا نیست ،
کین گفتگوی عشق است ، در ، ترجمان ، نگنجد ،،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تقدیم شما عزیزان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وقت #کوچ است بیا تا سفر آغاز کنیم
تا بلندای شب خاطره پرواز کنیم
از شکوفایی #ییلاق زمان سبز شویم
تا سحر با نفس چلچله #آواز کنیم
عشق را رنگ دل #خون شقایق نکشیم
یار را هم نفس و همدل و هم راز کنیم
در اتاقی که گرفته ست دل منزوی اش
تا سحر پنجره را رو به هوا باز کنیم
جوهر عشق اگر از قلم دل بچکد
شعر را مهد #شکوفایی و اعجاز کنیم
واژه را با گل خورشید منور بکنیم
مشق عشقی به دل قافیه پرداز کنیم
مریم خسته ی #احساس چرا خشکیده؟!
شب عید است بیا تا غزلی ساز کنیم
#بانومریم_عرفان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا بلندای شب خاطره پرواز کنیم
از شکوفایی #ییلاق زمان سبز شویم
تا سحر با نفس چلچله #آواز کنیم
عشق را رنگ دل #خون شقایق نکشیم
یار را هم نفس و همدل و هم راز کنیم
در اتاقی که گرفته ست دل منزوی اش
تا سحر پنجره را رو به هوا باز کنیم
جوهر عشق اگر از قلم دل بچکد
شعر را مهد #شکوفایی و اعجاز کنیم
واژه را با گل خورشید منور بکنیم
مشق عشقی به دل قافیه پرداز کنیم
مریم خسته ی #احساس چرا خشکیده؟!
شب عید است بیا تا غزلی ساز کنیم
#بانومریم_عرفان
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یار ما بی رحم یاری بوده است
عشق او با صعب کاری بوده است
لطف او نسبت به من این یک دو سال
گر شماری یک دوباری بوده است
تا به غایت ما هنر پنداشتیم
عاشقی خود عیب و عاری بوده است
لیلی و مجنون به هم میبودهاند
پیش ازین خوش روزگاری بوده است
میشنیدم من که این وحشی کسیست
او عجب بی اعتباری بوده است
#وحشی_بافقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق او با صعب کاری بوده است
لطف او نسبت به من این یک دو سال
گر شماری یک دوباری بوده است
تا به غایت ما هنر پنداشتیم
عاشقی خود عیب و عاری بوده است
لیلی و مجنون به هم میبودهاند
پیش ازین خوش روزگاری بوده است
میشنیدم من که این وحشی کسیست
او عجب بی اعتباری بوده است
#وحشی_بافقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یارادیب تانری، عزیزیم، نه گؤزل یار سنی
گؤزله، بوحُسن ایله آلداتماسین اغیار سنی!
دیشلرین اینجی، لبین لعل، اوزون گول کیمی تر
خلق ائدیب منجه، طبیعت دورِِ شهوار سنی
عشق بیماری ساغالماز، بونو درد اهلی بیلیر
ساغالار گؤرسه بو ترکیب ایله بیمار سنی
یاندیریب کعبه و بتخانه نی، زُنّاری آتار
گؤرسه صنعان کیمی مین عاشقِ دیندار سنی
سن کی، حال اهلی ایدین، عاشیقی اینجیتمزدین!
ایندی جان آلماغا کیم ائیلهدی وادار سنی؟
عاشیقین کؤنلونه رحم ائت، بو قدر اینجیتمه
گؤرمهمیشدیم، گؤزلیم، بونجا ستمکار سنی
مست ایدین سن بو قارا گؤزلولرین عشقیله
ایندی واحد! سئوینیر، کیم گؤرور هوشیارسنی!
#علی_آقا_واحد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گؤزله، بوحُسن ایله آلداتماسین اغیار سنی!
دیشلرین اینجی، لبین لعل، اوزون گول کیمی تر
خلق ائدیب منجه، طبیعت دورِِ شهوار سنی
عشق بیماری ساغالماز، بونو درد اهلی بیلیر
ساغالار گؤرسه بو ترکیب ایله بیمار سنی
یاندیریب کعبه و بتخانه نی، زُنّاری آتار
گؤرسه صنعان کیمی مین عاشقِ دیندار سنی
سن کی، حال اهلی ایدین، عاشیقی اینجیتمزدین!
ایندی جان آلماغا کیم ائیلهدی وادار سنی؟
عاشیقین کؤنلونه رحم ائت، بو قدر اینجیتمه
گؤرمهمیشدیم، گؤزلیم، بونجا ستمکار سنی
مست ایدین سن بو قارا گؤزلولرین عشقیله
ایندی واحد! سئوینیر، کیم گؤرور هوشیارسنی!
#علی_آقا_واحد
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گر سراغ از عالمی دیگر بگیری بهتر است
مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است
تن دو روزی بیشتر پیراهن روح تو نیست
هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است
آفرینش جایی از دنیا ندارد پستتر
گر به هر جا غیر از اینجا پر بگیری بهتر است
من که میگویم در این بازار از هر سو زیان
هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است
نخ به پای بادبادکهای کمطاقت مبند
زندگی را هرچه آسانتر بگیری بهتر است
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است
تن دو روزی بیشتر پیراهن روح تو نیست
هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است
آفرینش جایی از دنیا ندارد پستتر
گر به هر جا غیر از اینجا پر بگیری بهتر است
من که میگویم در این بازار از هر سو زیان
هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است
نخ به پای بادبادکهای کمطاقت مبند
زندگی را هرچه آسانتر بگیری بهتر است
#فاضل_نظری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سال هاست تو را در چشمه ی نور منتظرم
هر روز بعد از شبی سیاه و دلواپس
سپیده دمان را می نگرم
تمنای دیرین دلم را به آسمان ها می برم و دلم میخواهد روزی از راه برسد
تو بیایی و با آمدنت دشت خشک و بی روح قلبم مملو از گل های رنگارنگِ معطر شود
همان گونه که گام برمیداری در نگاهم پرندگان نغمه ی شادی سر دهند
آهوان سر مست جست و خیز کنند
و رود های جاری میزبان قو های سپید عاشق شوند
می دانی ...
آمدن تو شور و شوق ِ عشق است
آغاز بی پروای ِزندگی ست ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هر روز بعد از شبی سیاه و دلواپس
سپیده دمان را می نگرم
تمنای دیرین دلم را به آسمان ها می برم و دلم میخواهد روزی از راه برسد
تو بیایی و با آمدنت دشت خشک و بی روح قلبم مملو از گل های رنگارنگِ معطر شود
همان گونه که گام برمیداری در نگاهم پرندگان نغمه ی شادی سر دهند
آهوان سر مست جست و خیز کنند
و رود های جاری میزبان قو های سپید عاشق شوند
می دانی ...
آمدن تو شور و شوق ِ عشق است
آغاز بی پروای ِزندگی ست ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یک صبحِ دل انگیزِ دگر آمده از راه
با بوی خوشِ نسترن و سنبل و سوسن
با پر زدنِ چند کبوتر سرِ هر بام
با دلخوشیِ زندگی و لذتِ بودن
یک صبحِ دل انگیزِ دگر آمده از راه
با تابشِ یک پرتوِ نور از افقِ پاک
#محسن_رنجبر
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با بوی خوشِ نسترن و سنبل و سوسن
با پر زدنِ چند کبوتر سرِ هر بام
با دلخوشیِ زندگی و لذتِ بودن
یک صبحِ دل انگیزِ دگر آمده از راه
با تابشِ یک پرتوِ نور از افقِ پاک
#محسن_رنجبر
#صـبح_بخیـر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما بیغمانِ مستِ دل از دست دادهایم
همرازِ عشق و همنفسِ جامِ بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما بیغمانِ مستِ دل از دست دادهایم
همرازِ عشق و همنفسِ جامِ بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
#حافظ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
.
هيچ چيزي از تو نميخواستم
عشق من
فقط ميخواستم
در امتداد نسيم
گذشته را به انبوه گيسوانت ببافم
تار به تار
گره بزنم به اسطورههاي نارنجي
که هنگام راه رفتن
ستارههاي واژگانم
برايت راه شيري بسازند
ميخواستم سر هر پيچ
يک شعر بکارم
بزني به موهات
که وقتي برابر آينه ميايستي
هيچ چيزي
جز دستهاي من
بر سينهات دل دل نکند
ميخواستم تمام راه با تو باشم
نفس بزنم
برايت بجنگم
بخاطرت زخمي شوم
و مغرور پاي تو بايستم
بر ستون يادبود شه...
#عباس_معروفی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هيچ چيزي از تو نميخواستم
عشق من
فقط ميخواستم
در امتداد نسيم
گذشته را به انبوه گيسوانت ببافم
تار به تار
گره بزنم به اسطورههاي نارنجي
که هنگام راه رفتن
ستارههاي واژگانم
برايت راه شيري بسازند
ميخواستم سر هر پيچ
يک شعر بکارم
بزني به موهات
که وقتي برابر آينه ميايستي
هيچ چيزي
جز دستهاي من
بر سينهات دل دل نکند
ميخواستم تمام راه با تو باشم
نفس بزنم
برايت بجنگم
بخاطرت زخمي شوم
و مغرور پاي تو بايستم
بر ستون يادبود شه...
#عباس_معروفی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از این معاشقهی گاهگاه میترسم
مرا ببخش؛ من از این نگاه میترسم
کم اشتباه نکردم تمام عمر و هنوز
از عادتم به همین یک گناه میترسم
چه چشمهای تو باشد چه روزگار خودم
من از هر آنچه که باشد سیاه میترسم
دوباره بغض گلویم به گریه نزدیک است
چو شیشه در شب سردم، از آه میترسم
بیـا برای رسیدن بـه هم دعا نکنیم
که از جدائیِ پایانِ راه میترسم...!
#تقی_قاسمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا ببخش؛ من از این نگاه میترسم
کم اشتباه نکردم تمام عمر و هنوز
از عادتم به همین یک گناه میترسم
چه چشمهای تو باشد چه روزگار خودم
من از هر آنچه که باشد سیاه میترسم
دوباره بغض گلویم به گریه نزدیک است
چو شیشه در شب سردم، از آه میترسم
بیـا برای رسیدن بـه هم دعا نکنیم
که از جدائیِ پایانِ راه میترسم...!
#تقی_قاسمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مُهر در سجاده ام پنهان بماند بهتر است
کفر ما در سایه ی ایمان بماند بهتر است
عشق و رسوایی خطر دارد زلیخای عزیز
یوسفت در گوشه زندان بماند بهتر است
در دلم نفرین و بر لب آفرین دارم ولی
ماجرا بین لب و دندان بماند بهتر است
#احسان_افشاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کفر ما در سایه ی ایمان بماند بهتر است
عشق و رسوایی خطر دارد زلیخای عزیز
یوسفت در گوشه زندان بماند بهتر است
در دلم نفرین و بر لب آفرین دارم ولی
ماجرا بین لب و دندان بماند بهتر است
#احسان_افشاری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای عشقِ تو دیوانه، تو رویای که بودی؟
ای جلوۀ مهتاب تو رسوای که بودی؟
گلبرگم و با یاد و خیالِ تو معطر
ای جدولِ مجهول، معمای که بودی؟
زیباییِ #بارانِ بهاریِ غزلخوان
آمیزهای از شبنم و دریای که بودی؟
مشکن دل درماندۀ من بسته به مویی
ای نازِ نگاهت، تو اهورای که بودی؟
فکرم همه درحسرت دیدار تو رفته است
بی پرده بگو هم ره و همپای که بودی؟
بیت الغزلِ شعرِ من امشب شده چشمت
این چشمِ تو زیباست تو غوغای که بودی؟
ای کاش بیایی بزنی کوبۀ دل را
آهوی غزلسازِ غزلباز، تو زیبای که بودی؟
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای جلوۀ مهتاب تو رسوای که بودی؟
گلبرگم و با یاد و خیالِ تو معطر
ای جدولِ مجهول، معمای که بودی؟
زیباییِ #بارانِ بهاریِ غزلخوان
آمیزهای از شبنم و دریای که بودی؟
مشکن دل درماندۀ من بسته به مویی
ای نازِ نگاهت، تو اهورای که بودی؟
فکرم همه درحسرت دیدار تو رفته است
بی پرده بگو هم ره و همپای که بودی؟
بیت الغزلِ شعرِ من امشب شده چشمت
این چشمِ تو زیباست تو غوغای که بودی؟
ای کاش بیایی بزنی کوبۀ دل را
آهوی غزلسازِ غزلباز، تو زیبای که بودی؟
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀