💖کافه شعر💖
2.69K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه جاده ی باحال و یه آهنگ شاد
و نم‌نم بارون وو
تقدیم نگاه قشنگتون
‌‌‎

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتی او که چشم هایش سخن گوست
کلمه می خواهد چکار؟
راست گفتی
من
پیامبر ِ بی کلمه ای بودم
که چشم هایم گفت
دهانم بوسید
و دستهایم چون شاخه ی نیلوفری دیوانه
تو را فشرده به خویش
بی آنکه باشی!

من
پرنده ای بودم
که روی شانه اش دو تکه آسمان دوختی
آوازی بودم
که پرندگانت پشت پنجره ها جاگذاشتند
و دست هایم
و دست هایم
و دست هایم
چون شاخه ی نیلوفری دیوانه
تو را فشرده به خویش
بی آنکه باشی

من
پیامبر ِ بی کلمه
با تو حرف دارم
چشم هایم را بسته ام.
کاش
باران بگیرد ...

#معصومه_صابر
📓کاش خوابی خوش باشم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
زن که می شوی
یاد میگیری زندگی ببخشی
و با بالهای خیالت
در سر زمین آرزوهایت پرواز کنی
حتی اگر تمام رویاهایت زیر
پای عابران رهگذر لگدمال شده باشد.

زن که می شوی یاد میگیری
به هیچ درختی تکیه ندهی چون میدانی
تبر سرنوشت اجازه نخواهد داد .

تو معجزه ی خدایی
تو همان شعر نسروده ایی
سرت را بالاتر بگیر بانو!
بگذار صبوری و لطافتت تمام زشتی ها
را از چهره ی روزگار بزداید.
باید ثابت کنی
تو از یک مرد هم قوی تری...!

#مینو_پناهپور
📗زیر سایه ی ماه

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با بال عــادت از سکوت پیله‌ی پــروانه گی
پر میکشم تا انتها و خلسه ی مستانه گی

ما هر دو، روی بام دل، در انــزوا کز کرده ایم
اما تو شاهینی و من، چون مرغ جلد خانه گی

تیغی میان قلب من، جا کرده خوش اما هنوز
ســر میکشــم خــونابه را درحــالت دیــوانه گی

در ارتفـــاع پست عشقت ابــر باریدن گرفت
طــوفان مـرا می‌بــرد کنــج خـلوت بیگانه گی

در انتــظارم تا کــه تو، روزی مرا دعوت کنی
در کاخ رنگین دلت بر سفره ی شاهانه گی

با دست معمار قلم بیغوله‌ی احساس من
آباد شد با حــرف نو این خانه ی ویــرانه گی

#اکبر_باباپور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

آتشِ بی تابی ام ، از جانِ جانان یاد باد ،
گفتگوی شور و مستی ،  در گلستان یاد باد ،

پا برهنه زیر باران مست در آغوش من ،
نم نمک بوسیدنِ لب های خندان یاد باد ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بی هوا بیا !
مرا میانِ امنیتِ بازوانت بگیر ،
موهایم را نوازش کن .
چشمانم را می بندم ،
چشمانم را ببوس ...
به چشمانت خیره می شوم ،
لب هایم را ببوس ...
لبریزِ اشتیاقِ حضورِ تو ، اشک می ریزم ،
اشک هایم را پاک کن ...
میانِ اضطرابِ گوشِ من بگو ؛
آمده ام بمانم !
آمده ام که دستانِ تو را بگیرم و
تمامِ خیابان هایِ شهر را پا به پایت قدم بزنم .
آمده ام که بانیِ تمامِ شاعرانه هایت باشم ،
که در آغوشم بخوابانمَت ،
که با بوسه هایِ مداومم ، بیدارت کنم ...
که قربان صدقه هایت را بچشم و
عاشقانه هایت را لمس کنم ...
آمده ام که همیشه بخندی ،
که مراقبت باشم ،
که با نگاهِ عاشقم ؛
زیباییِ تو را تمدید کنم .
که با هم ستاره ها را بشماریم ،
با هم کتاب بخوانیم ،
با هم دیوانه باشیم ...
می بینی ؟!
این زمانه ی لعنتی ؛
من و تو را کنارِ هم ؛ کم دارد ...

#نرگس‌_صرافیان ..
(عالیجناب قلبم)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
همراه خود نسیم صبا می برد مرا
یا رب چو بوی گل به کجا می برد مرا؟

سوی دیار صبح رود کاروان شب
باد فنا به ملک بقا می برد مرا

با بال شوق ذره به خورشید می رسد
پرواز دل به سوی خدا می برد مرا

گفتم که بوی عشق که را می برد ز خویش؟
مستانه گفت دل که مرا می برد مرا

برگ خزان رسیده بی طاقتم رهی
یک بوسه نسیم ز جا می برد مرا

#رهی_معیری
#صبح_بخیر

 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🥀🍂🍁

به سویت می آیم
به زیست
و به غروبی
که همیشه دلتنگ است
به سویت می آیم
با شعر
با ترانه
به دستهای مهربان تو
که قدس اهوراییست
به سویت می آیم
حتی به یک لحظه آرامش
که در لبخندها
خوانده می شود
در عشوه های ریز
به نام تو....


#ثریا_شجاعی_اصل

🎙#رضا_ماد


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مژده - خودت میدونی (1379)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پشت پرچین خیال
حس نغزی
به گمان معجزه شد
هر نفس
با دل و احساسِ تو من
لیلیِ دیگری از
عالم احساس شدم!
خنده آهسته به لب
هستی و
هستم و
هست
لا به لای گل و
این  برگ درخت
می روم
تا خود عشق
قفسِ عشق تو را باز کنم.


#فریبا_قربان_کریمی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کاش اناری بودم که در ستایشِ دستانت
ترک برمی‌داشت،
و از هندسه‌یِ دهانت
دانه‌دانه بر لبانت بوسه می‌کاشت،
تابدآنجا‌که سرخیِ لب‌هایت
در ژرفِ جان کومه می‌گزید،

نا‌فهمیده باد را تازیان
چگونه در گیسوانت می‌وزد
و در هر تار آشیان وُ در هر پود
گور نمی‌جوید!؟
کاش نسیمی بودم، شمیمی رقصان
که در تصادمِ گیسوانت
به ادراکِ جنون می‌رسید،

قسم به سپیدترین پیرهن
که در سایشِ تنت فامِ صبح ربوده،
بلندایِ گردنت هورِ بی‌غروب
که از چکادِ پُرشکوهش
خورشید بی‌شامگاهان طلوع می‌دارد،
کاش ابری بودم
که فروع‌ات سینه‌ام می‌شکافت
به فروپاشیدن از خویش،

دستانت را ببخشای بر من
حتی بی سودن،
همچو خدای
که مسیح بخشایید بر باکره مریم
که مصحف تاباند بر صدرِ خاتم،
عصیانِ مطلقم
تطهیرم دار به سرانگشت
حتی بی‌سایشِ یک لمس،

کاش با نغمه‌یِ نگاه
بر صلیبِ چَشمانت چلیپایم می‌داشتی،
آن‌گاه از مدارِ آشوب
در سراپرده‌یِ حضور
رهایم می‌داشتی،
حتی بی‌تلاقیِ لحظه‌‌‌ای دیدار
حتی بی تلاقیِ لحظه‌‌ای دیدار

#عارف_اخوان

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
این که می‌خواهم تو را در دل بماند بهتر است
عاشقی سخت است، دل عاقل بماند بهتر است

گر چه می‌گویند باید کاشت در دل بذرِ عشق
باغِ آفت دیده بی‌حاصل بماند بهتر است


این که باید دل به دریا زد همیشه خوب نیست
کِشتیِ بی‌ناخدا ساحل بماند بهتر است

واعظان چون در خفا آن کار دیگر می‌کنند
عالِم دور از عمل جاهل بماند بهتر است

آن که با افطار از درک فقیران عاجز است
روزه‌هایش هم اگر باطل بماند بهتر است


سیب را چون خورد حوّا زیر لب آهسته گفت
آدم از ترس خدا غافل بماند بهتر است


#مهدی_خداپرست

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


به ضرب عشق به سویت می آیم
آهنگ خوش نفسهایت
در تار پود تنم می لرزد
فانوس دلت روشن شده
شاعر می شوی
مه ناز صبحگاهی را
روی پلکم می نوازی
تیک تاک قلبم
به ساعت عشق تو نواخته می شود
ضربان دوستت دارم با آتش لبت
به غزل بوسه روی گیسوانم می نشیند
چشم مست از هر واژه
مشتاق وار لب تر کرده
ماه را به چشمان عاشق پیشه ات
سنجاق می کنم

#ثریا_شجاعی_اصل

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

جانم خیال شد به خیال، وصال دوست
دل بیقرار شد  به مقال جمال دوست

هر کس به آرزوی جمالیست در جهان
ماهم به انتظار جمال و  کمال  دوست


#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀


🍁روزگار بی‌مروت🍁

باز  شب آمدُ من و این همه دربدری
خدایا کجا باید رفت از این بی خبری

تا به کی باید بنشینم و آه بکشم نامردیست روزگار، گر  زِیارم ندهی خبری

من جوانیم را  ساده نیاوردم به دست
که تو ای کافر شب و روزم را به هدر دهی

چه می‌کنی درحقِ من زِاین همهِ درد بی درنگ 
اه... که تو خودت هم، زِحال خود بی‌خبری

اگر میخواهی چنین در پی هوس خود باشی
میگویم که توهم، شیطان صفت وبی‌ پدری

نمی‌خواهمت دیگر برو و رهایم کن بی‌معرفت خودت می‌دانی که با من در یک جنگ نابرابری

کُشتی مرا ای بی حیا، زبس به تنم ازپشت خنجر زدی
بی‌معرفتی تو، ازمرام و معرفت بویی نمی‌بری

در این سرای بی‌ کسی بس نیست دگر افسونگری؟
خدا کند همچو من توهم از زندگیت خیری نبری

این همه دل شکستی از عاشقان ساده دل و بی‌ریا
تو کهْ هستی دیگر، قسم به خدا از شیطان هم شیطان‌تری

انچه کردی  بامن بماند که وقتش رسد
نامردم گر نگیرم حقم را از تویی که از حیوان وحشی تری

#تاجرغم(سام) 🖋️🖋️

#نیهاد🍁🍁🖋️

🍁🍁🖋️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💎 لیست برترین کانال های تلگرام💎


👁
متافیزیک    حقوق

🧠
روانشناسی   🧘 یوگا

🧘‍♀
مراقبه         انگیزشی

🔢
علم اعداد      👩‍⚕ درمانی

💎
قانون جذب   📖 ادبیات

🎸 
موسیقی      🔊 فن بیان



🧨
همه کانالها توصیه میشود 🧨

1403/8/13

جهت شرکت در لیست و رزرو تبلیغات 👇👇
@HHo_bb