💖کافه شعر💖
2.52K subscribers
4.36K photos
2.9K videos
12 files
1.01K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
‌می شود سخت ترین مساله آسان باشد
پشت هر کوچه ی بن بست خیابان باشد!

می شود حال بدِ ثانیه ها خوب شود
شهر هم غرقِ هماغوشی باران باشد

گیرم این عشق که آتش زده بر زندگی ات
بعد جان کندنِ تو شکل گلستان باشد!

گیرم این دفعه که برگشت، بماند...نرود!
گیرم از رفتنِ یکباره پشیمان باشد

بعد شش ماه به ویرانه ی تو برگردد
تا درین شعر پر از حادثه مهمان باشد

فرض کن حسرتِ پاییز، تو را درک کند
روز برگشتنِ او اولِ آبان باشد!

بگذر از این همه فرضیه، چرا که دل من 
مثل ریگی ست که در کفش تو پنهان باشد

#امید_صباغ_نو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.


حس دوست داشتن که می پیچد
در وجودم
دوست دارم،
آسمان را در آغوش بگیرم
دوست دارم
دنیا را برقصانم!
نه...!
دوست دارم در گوشَت زمزمه کنم،
دوستت دارم...

#عادل‌دانتیسم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

تقدیم به تک تک شما خوبان

‌‌‎❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چو از پرواز افتادیم و با دیوار هم بندیم
خدایی گریه دارد حال ما از غصه می خندیم

چنان بازی گرفته روزگار پر جفا ما را
در این بازی نمی دانیم  او چند است و ما چندیم

دريغ از ما نموده زندگانی روز خوش دیدن
و از مایی که محتاج کمی داروی لبخندیم

ز بس  بر ما جفا رفته رمق بهر پریدن نیست
نفس باشد قفس باشد به این اندازه خرسندیم

چو با سیلی رخ رنجور خود را سرخ می سازیم
خدایی گریه دارد حال ما از غصه می خندیم

#تقی_شیرین_زاده

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چند بارد غم دنیا به تن تنهایی
وای بر من تن تنها و غم دنیایی

تیرباران فلک فرصت آنم ندهد
که چو تیر از جگر ریش برآرم وایی

لاله‌ای را که بر او داغ دورنگی پیداست
حیف از ناله معصوم هزارآوایی

آخرم رام نشد چشم غزالی وحشی
گرچه انگیختم از هر غزلی غوغایی

من همان شاهد شیرازم و نتوانی یافت
در همه شهر به شیرینی من شیدایی

تا نه از گریه شدم کور بیا ورنه چه سود
از چراغی که بگیرند به نابینایی

همه در خاطرم از شاهد رؤیایی خویش
بگذرد خاطره با دلکشی رؤیایی

گاه بر دورنمای افق از گوشه ابر
با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

انعکاسی است بر آن گردش چشم آبی
از جمال و عظمت چون افق دریایی

دست با دوست در آغوش نه حد من و تست
منم و حسرت بوسیدن خاک پایی

شهریارا چه غم از غربت دنیای تن است
گر برای دل خود ساخته ای دنیایی

#استاد_شهریار
📙غزل شمارهٔ ۱۶۰
(دنیای دل)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
#دل_من
می رود آرام
به دیروز
که رفت
و چه آهسته
به راه
#زندگی
در گذر است
او به جان
آمده است
چمدان دلش
ازجامۀ اندوه
پر است !
#می_روم تا
که کمی
دور شوم!!!
قلمم گفت: نرو
رنگ فردای جهان
سبزتر است.

#فریبا_قربان_کریمی
‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در وادی  عــشقیم ،ولی یـار نــداریـــم
بی دلبــر و تنــها ، سـر گفتار نــداریــم

صــد واژه بـرقصید به ســودای نـگاری
امــا غــزلــی در خـــور دلـدار نــداریـم

مـا تشنـه ی آن لعـل و لبـان شـکرینـیم
بـا بـاده ی مسـتانـه ســر وکار نـداریـم

از بس پی عشق  تو دویدیم بـه ناچـار
دیگــر نـظــری بـر دل بیــمــار نــداریم

از مـدعی عهــد و وفـا هیـچ نـدیـدیـم
در صــومعـه هـم زاهــد دیندار نداریم

در میکده بی ساغر و بی باده خـرابیم
جـز نقش رخت بر در و دیـوار نـداریم

ازنرگس مستت چه شررهاکه ندیدیم
بــا نــاز نـگاهت  سـر پیـــکار نـداریـم

این آتش عشق است که ازپرده رهیده
شـــوریده ســران بر ســر بازار نداریم

"ناصح" زجـفایت نبرد شکوه به اغیار
ماجزغم عشـقت به دل ای یار نداریم

#علی_فعله_گری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ای که از سرو روان قد تو چالاکترست

دل به روی تو ز روی تو طربناکترست

دگر از حربه‌ی خونخوار اجل نندیشم

که نه از غمزه‌ی خونریز تو ناباکترست

چست بودست مرا کسوت معنی همه وقت

باز بر قامت زیبای تو چالاکترست

نظر پاک مرا دشمن اگر طعنه زند

دامن دوست بحمدالله از آن پاکترست

تا گل روی تو در باغ لطافت بشکفت

پردهٔ صبر من از دامن گل چاکترست

پای بر دیده‌ی سعدی نه اگر بخرامی

که به صد منزلت از خاک درت خاکترست

 #سعدی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
آن هنگام که زخم‌ها
بر چهره‌ی جهان التیام یابد،
آن هنگام که چاله‌ی بمب‌های خورده بر تنش را
درخت بکاریم،
آن هنگام که اولین شکوفه‌های امید
بر قلب‌های سوخته در حریق
جوانه زند،
آن هنگام که مرده‌ها بر پهلوهای خویش بغلتند
و بی هیچ گلایه‌ای به خواب روند
و آسوده‌خاطر باشند که خون‌شان
بیهوده ریخته نشده،
آن هنگام،
درست آن هنگام صلح است.

#یانیس_ریتسوس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀



‍ مثل هر شب
در خرابات خیال
مات و مبهوت نشسته‌ام .
و در گذرگاه دل خاطرات تو
که گویی
با خبر از حال پریشان من هستند
دم به دم به آزار دلم می کوشند ؛
دلتنگم ...
و تنها شب است
که مرا به تو نزدیک میکند
و این تاریکی‌ست
که چهرهء ماه‌گونه ات را
درخشان و مهتابی‌ می کند در خاطرم...!!




#پارس

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای خدا ای بی پناهان را پناه
ای تو بر شاهان عالم پادشاه

ای نهان از جسم و جان دیدار تو
گم شده عقل و خرد در کار تو

هم خداوند خداوندان تویی
هم دوای درد بیدرمان تویی


#ملا_احمد_نراقی
#صبح_بخیر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زیباترین تکرار هر صبح منی
روشناییِ عشقی
که نور می گیرد تاریکی چشمانم
از خورشید چشمانت
تکلم می گیرد سکوتم
به ملودی زیبای کلامت
جان می گیرد قلبم
با طعم خوش خنده هایت
که با دوست داشتنی زیبا
از پیچک رگ هایم بالا می رود ......!!!!

#باران_مقدم

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اﺯ ﻭﺻﻒ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﻩ ﻗﻠﻢ، ﺣﺮﻑ ﻧﺪﺍﺭﯼ!
آن‌قدر که رام تو شد ﺍﯾﻦ ﻃﺒﻊِ ﻓﺮﺍﺭﯼ

ﻫﺮﮐﺲ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﯿﻢ‌ﻧﮕﺎﻫﯽ ﻧﻈﺮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ
ﻧﻪ ﺻﺒﺮ ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺶ، ﻧﻪ ﻗﺮﺍﺭﯼ

ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﻡ
ﭼﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﺟﺎﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻗﻄﺎﺭﯼ

ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻭ ﺗﻮ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ
ﻣﺤﺒﻮﺏ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺳﻮﮊﻩ‌ﯼ ﻫﺮ ﺻﯿﺪ ﻭ ﺷﮑﺎﺭﯼ

ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻩ‌ﯼ ﻣﻦ خوب‌ترین ﻣﺮﺩ ﺯﻣﯿﻨﯽ
ﻫﺮﭼﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﻪ، مسئلهﺩﺍﺭﯼ!

ﯾﺎ ﮐﺎﻡ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺯ ﺗﻮ ﯾﺎ ﺟﺎﻥ ﺑﺴِﭙﺎﺭﻡ
ﭘﺮﺳﻮﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩ‌ﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭﯼ؟

ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻌﺮﯼّ ﻭ من اندوهِ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ
ﺑﺎ ﺷﻌﺮ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺴِﭙﺎﺭﯼ...

#نفیسه_سادات_موسوی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق ،
چیزی فراتَر از گفتنِ
دوستت دارم در بوسه بوسه‌هایِ
داغ ، لب به لب
وَ لمسِ عُریانی آغوش‌ها
نفس به نفس ، شنیدن است!
این کافی نیست
عشق ،
لمسِ دل از فاصله‌هاست
گاه نزدیک به کوتاهیِ یک سقف
گاه دور به بلندایِ
هفت بهشت آسمان!
عشق
شبیه لمسِ لایتناهی
در آغوشِ خُدا رویِ جهنمِ زمین
را ، حِس کردن است!
درکِ عشق‌
چیزی ماورایِ فرازمینی‌هاست.

#انیل_آچلار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وقتی نیستی
چـراغ دنـیـا را
پشت سرت خاموش کن...!

#عباس_معروفی
#احسان_خواجه_امیری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
.

باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن
با من دم از هوای کسِ دیگری بزن

پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت
روزی به آشیانه ی من هم سری بزن

ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن
سرباز نیمه جان! به صف لشگری بزن

درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
ای روزگار! سیلیِ محکمتری بزن

شاید که جام بشکنم و توبه ای کنم
ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن...

#سجاد_سامانی          

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اگر چه دوری ات از من گرفته نای نفس
دلم بیاد تو تنها قرار دارد و بس

کجای قصه ی تلخم نهان شدی ای ماه؟
که گشته ام همه جا را؛ بگو کجایی پس؟!

ترا به سمتِ من ای عشق کی نظر باشد؟!
که شاهباز نیاید پی شکار مگس

منم کبوتر جلدی که با تجسم تو
گذشته از سَرِ پرواز درحصار قفس

چه کرده مهر تو با واژه های غرق نیاز
که مات مانده جهانی میان عشق و هوس

رسیدنم به تو معلول دل بریدن بود
که شاخ تر دمد از جای زخم های هرس

بیا به خواب من ای اتفاق تازه!که سخت:
دلم گرفته از این روزگارِ بی تو عبث

#زهرا_وهاب_ساقی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌
آورده است چشم سياهت يقين به من
هم آفرين به چشم تو هم آفرين به من

من ناگزير سوختنم چون كه زل زده ست
خورشيد تيز چشم تو با ذره بين به من

بر سينه ام گذار سرت را كه حس كنم
نازل شده ست سوره اي از كفر و دين به من

ياران راستين مرا ميدهد نشان
اين مارهاي سرزده از آستين به من

تا دست من به حلقه ي زلفت مزين است
انگار داده است سليمان نگين به من

محدوده ي قلمرو من چين زلف توست
از عرش تا به فرش رسيده ست اين به من

جغرافياي كوچك من بازوان توست
اي كاش تنگ تر شود اين سرزمين به من...

#علیرضا_بدیع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀