💖کافه شعر💖
2.36K subscribers
4.29K photos
2.85K videos
11 files
959 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
.

من را به گناهے ڪه " نگاه تو " درآن بود
بردند سر دار و .....تو انگار نه انگار !

اوج غم اين قصه در اين شعر همين جاست:
من بے تو پریشان و تو انگار نه انگار

دل تنگے و بے هم نفسے حال خرابے ست
روے دلم آوار و....توانگار نه انگار

دور از تو شده سنگ صبور من دل تنگ...
ےڪ گوشه ے دیوار و....توانگار نه انگار

جان مے ڪنم و محو تماشایے و هر روز...
اےن حادثه تڪرار و....تو انگار نه انگار

با عشق تو میمانم و میمیرم اگر چه...
من مے شوم آزار و....تو انگار نه انگار


حسین عابدی

.❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عنایتی که تو را بود اگر مبدل شد

خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست

#سعدی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
من به بعضی چهره‌ها چون زود عادت می‌کنم
پیششان سر برنمی‌آرم، رعایت می‌کنم
 
همچنان که برگ خشکیده نماند بر درخت
مایه‌ی رنج تو باشم، رفع زحمت می‌کنم
 
این دهان باز و چشم بی‌تحرک را ببخش
آنقدر جذابیت داری که حیرت می‌کنم
 
کم اگر با دوستانم می‌نشینم، جرم توست
هر کسی را دوست دارم در تو رؤیت می‌کنم
 
فکر کردی چیست موزون می‌کند شعر مرا ؟
در قدم برداشتن‌های تو دقت می‌کنم
 
یک سلامم را اگر پاسخ بگویی می‌روم
لذتش را با تمام شهر قسمت می‌کنم
 
ترک افیونی شبیه تو اگر چه مشکل است
روی دوش دیگران یک روز ترکت می‌کنم
 
توی دنیا هم نشد، برزخ که پیدا کردمت
می‌نشینم تا قیامت با تو صحبت می‌کنم

#کاظم_بهمنی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سفر بهانه‌ی خوبی برای رفتن نیست
نخواه اشک نریزم دلم که آهن نیست

#مژگان_عباسلو


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل بریدم تا نبینم دوست با من دشمن است
دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است

خود به چاه انداختم خود را مگر باور کنی
آنچه باقیمانده از یوسف همین پیراهن است

گریه‌ها کردم ز شوق آن شب که سوزاندی  مرا
سرنوشت شمع جانسوز است اما روشن است

هرکسی از عشق، با خود یادگاری می برد
یادگار من غمی در جان و زخمی بر تن است

من غمم، جای مرا با شادمانی پر مکن
هر کجا چشمی بگردانی نشانی از من است 


#فاضل_نظری
❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‍ با تو باشم بی نیاز از هـر نیازم خوب من
با همه خوب و بد دنیـا بسازم  خوب من

با تـو باشم آسمان زیر پر و بال من است
با صدای خنده هایت نغمه سازم خوب من

شاعر چشمان تـو بودن برایـم آرزوست
در غزل با عشق تو من یکه تازم خوب من

با من از ماندن بگو رفتن عذابـم میدهد
در قمـار زندگی بـا تـو نبازم خوب من

نـاز چشمان نجیبت را بـه جانم میخرم
قبله ام چشمان تو ،رو به نمازم خوب من

آنقـَدَر پـاک و زلالی و مقدس  نـازنین
دوست دارم پیش تو دل را ببازم خوب من

میشوی سنگِ صبـوری بـر من ِسنگ صبور
کس نباشد غیـر تو محرم به رازم خوب من

#جوادالماسی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
🎵نواهای ماندگار🎸
بانو هایده🍃علی ای همای رحمت
شهادت حضرت علی (ع) تسلیت🙏

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌   ❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غریب مانده ام اینجا، گَسند طعم دقایق

خزان خزیده به قلبم، کو بهار؟می آید؟!

#مریم_فرهادے


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
رسواے جهـــانم

و چہ باڪی‌ست ڪہ من

در پهنه‌ے عالم،بہ تـو آلوده‌ترینم

#طاهر_علیخان



‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تو را که مهربانی ات حساب نیست
مرا، که زخم هایِ مانده بر دلم...
صدا بزن، صدایِ تو هنوز هم
مرا ،
جدا
جدا
جدا
دمی ز غم...

#معصومه_صابر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ما را به دعا کاش فراموش نسازند

رندان سحر خیز که صاحب نفسانند

#حافظ

#التماس_دعا🙏❤️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عاشم، عاشقِ ستاره ی صبح
عاشقِ ابرهای سرگردان،

عاشقِ روزهای بارانی،
عاشقِ هرچه نامِ توست بر آن

ُ#فروغ_فرخزاد
#سلام_صبح_زیبای_تون_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلم برای تو و شعر تازه‌ات تنگ است
دلم هوایی آن لهجه خوش‌آهنگ است

من از خودم، به دلم می‌گریزم، آری من
منی که عقل و دلم سال‏هاست، در جنگ است

قبا به قد من ای عقل پابرهنه! مدوز
برای قامت ما،‏ این لباس‌ها تنگ است

برای متهمان ردیف اول عشق
قبول مصلحت‏‌اندیشی و خرد، ننگ است

هنوز پرسه زدن در نگاه او، خوب است
هنوز سادگی چشم یار،‏ خوش‏رنگ است

چه دیر می‏گذرد لحظه‌های آمدنش
همیشه عقربه‌ی انتظارها لنگ است


#حسین_منزوی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
باچشم تو شاعر شده ام یار دل انگیز
محصور دوچشمان سبب ساز غزلریز

گفتی که تو رادوست ندارم بخداکه
برجان ودل من زده ای خنجر نوک تیز

#رضا_رضایی. (ساقی)

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به   تعجب   ننگر   زردی  این   سیمایم
عجب آن است که تو باشی ومن تنهایم..

تو   چنان  ترکِ  منِ بی دلِ  لیلی گفتی
دل   مجنون   نشدی  تا شنوی  نجوایم..

گره  از  دست گشودی  و  رهایم  کردی
درعوض  صد گره از غصه شدی در نایم..

خبرت هست که طاعون زده ی هجرانم؟
به شبی میکُشی آخر سر این  سودایم؟

تو کجا  یاد کنی از دل بی دل شده ام؟
تو کجا   پای به پای آمده ای   با پایم؟

پای    از   دایره   بگذار برون ،  تا برسد
نفسی چند ، که  در زیر وبَمَش، آسایم..

دل   خود را به تمنا ، به دل من بسپار
که تسلی بدهد ،   بر منِ  دل  رسوایم..

#لیلا_ملایی_علمداری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در میان اشک‌ها پرسیدمش؛
خوش‌ترین لبخند چیست
شعله‌ای در چشم تاريکش شکفت
جوش خون در گونه‌‌اش آتش‌فشاند
گفت لبخندی که عشق سربلند
وقت مردن بر لب مردان نشاند

من ز جا برخاستم؛
بوسیدمش

#هوشنگ_ابتهاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
داغ عشق و هجران

دانی این داغ شقایق ز چه بر سرخی روست؟
یعنی ای دوست! سیاهی گذران میگذرد

رنگ خونست که جاریست به هر عصر و غروب
علّت آن است که خور دلْ نگران میگذرد

از چه رو رنگ سیاهی دل سرخیست نهان؟
اینکه شادی و غمی خفته نهان میگذرد

مشو ای دوست به غمگینیِ مردم دلشاد
که برای تو چنین است و چنان میگذرد

گر تو را خوی وفاداری ما کرد عذاب
عَذب دانَش! که چو دریای روان میگذرد

غمِ هجران ده و هجران ده و هجرانش ده
تا بداند که دل ما به چسان میگذرد

این نوشتند و نوشتیم و نویسند دگر
تا بدانی که چسان عمر گران میگذرد

عبدی! از هجر مگو زانکه تو را بشناسیم
تو چه دانی به دل ما چه فغان میگذرد؟

#عبدی_نعمتی_فداغی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گفتم که خریدار گُل روی تو باشم
عاشق به نگاه و خم گیسوی تو باشم

مستانه بخوانم به میان گُل و بُستان
یک شب اگر ای جان به در کوی تو باشم

#مجید_حسینی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلخوشم با نظم ِ گیسویت ، پریشانی چرا ؟!
من که مستم با نسیمی ، عطر افشانی چرا ؟!

آینه در آینه ، امشب کـــه مبهوت تو ام
ماه را آورده ای بر چین پیشانی چرا !؟

گاه می خندی و گاهی اشک در می آوری
آه!... عادت کرده ای من را برنجانی چرا ؟

بی تو هی دور و برم ساز مخالف می زنند
مثل هر روزت، قناری جان !نمی خوانی چرا؟

با وجود سرگرانی های مردم می زنی،
بر بساط عاشقیمان چوب ارزانی چرا؟

جای هیزم خاطرات کهنه مان را یک به یک
در دل شومینه می خواهی بسوزانی چرا ؟

آخرش می میرم و یک روز می فهمی کسی،
مثل من عاشق نخواهد شد، پشیمانی چرا؟!

در کنار  من  ولـــی  همواره  فکر ِ رفتنی
تازه پیشم آمدی ، قدری نمی مانی چرا ؟

امیر_توانا_املشی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
آدینه به بشادی🌹



   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ◁❚❚▷ ◉────‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💖



💖💖💖💖💖




🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷




❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀