دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود
هوا گرفته ی عشق از پی هوس نرود
به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود
چنان به داغ غمت خو گرفته مرغ دلم
که یاد باغ بهشتش در این قفس نرود
نثار آه سحر می کنم سرشک نیاز
که دامن تو ام ای گل ز دسترس نرود
دلا بسوز و به جان برفروز آتش عشق
کزین چراغ تو دودی به چشم کس مرود
فغان بلبل طبعم به گلشن تو خوش است
که کار دلبری گل ز خار و خس نرود
دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر
که هر که پیش تو ره یافت بازپس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هوا گرفته ی عشق از پی هوس نرود
به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود
چنان به داغ غمت خو گرفته مرغ دلم
که یاد باغ بهشتش در این قفس نرود
نثار آه سحر می کنم سرشک نیاز
که دامن تو ام ای گل ز دسترس نرود
دلا بسوز و به جان برفروز آتش عشق
کزین چراغ تو دودی به چشم کس مرود
فغان بلبل طبعم به گلشن تو خوش است
که کار دلبری گل ز خار و خس نرود
دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر
که هر که پیش تو ره یافت بازپس نرود
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هزار سال پیش
شبی که ابر اختران از دوردست
میگذشت از فراز بام من
صدام کرد
چه آشناست این صدا
همان که از زمان گاهواره میشنیدمش
همان که از درون من صدام میکند
هزار سال میان جنگل ستارهها
پی تو گشتهام
ستارهای نگفت کزاین سرای بی کسی، کسی صدات میکند؟
هنوز دیر نیست
هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست
عزیز همزبان
تو در کدام کهکشان نشستهای
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبی که ابر اختران از دوردست
میگذشت از فراز بام من
صدام کرد
چه آشناست این صدا
همان که از زمان گاهواره میشنیدمش
همان که از درون من صدام میکند
هزار سال میان جنگل ستارهها
پی تو گشتهام
ستارهای نگفت کزاین سرای بی کسی، کسی صدات میکند؟
هنوز دیر نیست
هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست
عزیز همزبان
تو در کدام کهکشان نشستهای
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای برادر، عزیز چون تو بسی ست
در جهان هر کسی عزیزِ کسی ست
هوس روزگار خوارم کرد
روزگارست و هر دمش هوسیست
عنکبوت زمانه تا چه تنید
که عقابی شکستهٔ مگسیست
به حساب من و تو هم برسند
که به دیوان ما حسابرسی ست
هر نفسی عشق می کشد ما را
همچنین عاشقیم تا نفسی ست
کاروان از روش نخواهد ماند
باز راه است و غلغل جرسی ست
آستین بر جهان برافشانم
گر به دامان دوست دسترسی ست
تشنه ی نغمه های اوست جهان
بلبل ما اگرچه در قفسی ست
سایه بس کن که دردمند ونژند
چون تو در بند روزگار بسی ست...
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در جهان هر کسی عزیزِ کسی ست
هوس روزگار خوارم کرد
روزگارست و هر دمش هوسیست
عنکبوت زمانه تا چه تنید
که عقابی شکستهٔ مگسیست
به حساب من و تو هم برسند
که به دیوان ما حسابرسی ست
هر نفسی عشق می کشد ما را
همچنین عاشقیم تا نفسی ست
کاروان از روش نخواهد ماند
باز راه است و غلغل جرسی ست
آستین بر جهان برافشانم
گر به دامان دوست دسترسی ست
تشنه ی نغمه های اوست جهان
بلبل ما اگرچه در قفسی ست
سایه بس کن که دردمند ونژند
چون تو در بند روزگار بسی ست...
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مگر در این شب دیر انتظار عاشق کش
به وعده های وصال تو زنده دارندم
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
به وعده های وصال تو زنده دارندم
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلی به خواب من آمد ز بوستان تو روزی
هنوز چشم و دلم میرود، به بوی رسیدن
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هنوز چشم و دلم میرود، به بوی رسیدن
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دست کوتاه من و دامن آن سرو بلند؟
سایهٔ سوختهدل! این طمع خام مبند
دولت وصل تو ای ماه نصیب که شود
تا از آن چشم خورد باده و زان لب گل قند
خوشتر از نقش تواَم نیست در آیینهٔ چشم
چشم بد دور زهی نقش و زهی نقشپسند
خلوت خاطر ما را به شکایت مشکـن
که من از وی شدم ایدل به خیالی خرسند
من دیوانه که صد سلسله بگسیختهام
تا سر زلف تو باشد نکشم سر ز کمند
قصّه ی عشق من آوازه به افلک رساند
همچو حسن تو که صد فتنه در آفاق افکند
سایه از نازوطرب سر به فلک خواهم سود
اگر افتد به سرم سایه ی آن سرو بلند
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سایهٔ سوختهدل! این طمع خام مبند
دولت وصل تو ای ماه نصیب که شود
تا از آن چشم خورد باده و زان لب گل قند
خوشتر از نقش تواَم نیست در آیینهٔ چشم
چشم بد دور زهی نقش و زهی نقشپسند
خلوت خاطر ما را به شکایت مشکـن
که من از وی شدم ایدل به خیالی خرسند
من دیوانه که صد سلسله بگسیختهام
تا سر زلف تو باشد نکشم سر ز کمند
قصّه ی عشق من آوازه به افلک رساند
همچو حسن تو که صد فتنه در آفاق افکند
سایه از نازوطرب سر به فلک خواهم سود
اگر افتد به سرم سایه ی آن سرو بلند
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نقشی که باران میزند بر خاک
خطی پریشان از سرگذشت ِتیرهٔ ابرست
ابری که سرگردان به کوه و دشت میراند
تا خود کدامین جویبارش خُرد
روزی به دریا بازگردانَد ...
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خطی پریشان از سرگذشت ِتیرهٔ ابرست
ابری که سرگردان به کوه و دشت میراند
تا خود کدامین جویبارش خُرد
روزی به دریا بازگردانَد ...
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀