💖کافه شعر💖
2.35K subscribers
4.29K photos
2.84K videos
11 files
958 links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
مرا كه شانه ام از حمل آفتاب خم است

به جز پناهِ دودستِ تو سايبانى نيست…!

#قيصر_امين_پور

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حقیقت را
به حضرت دوست
به کتابش
و به آب و آیینه می گویم
که چون خوابی است بی تعبیر
قهوه ای بی شکر
و فریادی است
به زیر آب..!

#مجید_رفیع_زاد

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
حاصل آن آمد حقیقت نام ما
پیش حضرت کان بود انجام ما

مرد را بر عاقبت نامی نهد
نی بر آن کو عاریت نامی نهد

#مثنوی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در موسم بهار
کز مهر بامداد
تک دختر نسیم
مشاطه وار، موی مرا شانه می‌کند
آندم که شاخ پر گل باغی بدست باد
خم می شود که بوسه زند بر لبان من
وانگاه، نرم نرم
گلهای خویش را بسرم دانه می کند
آن لحظه ، ای رمیده ز من ! در بر منی...!

#مهدى_سهيلى

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زدل مهر رخ تو رفتنی نی
غم عشقت به هرکس گفتنی نی

ولیکن سوزش عشق و محبت
میون مردمان بنهفتنی نی

دل ار مهرت نورزه بر چه ارزه
نخواهم دل که مهر تو نورزه

گریبون هرکه از دستت کنه چاک
به صد عالم گریبون وابیرزه

برندم همچو یوسف گر به زندان
و یا نالم ز غم چون مستمندان

اگر صد باغبان خصمی نماید
مدام آیم به گلزار تو خندان

#باباطاهر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Eshgh
Morteza Ashrafi
🎼♥️•.


#مرتضی_اشرفی


#عشق 😍




🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰🥰



🌼🌼🌼🌼🌼🌺🌺🌺🌺🌼🌼🌼🌺🌺🌺🌼🌼🌼









🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼




❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گـرچه در خلوتِ رازِ دلِ مـا کس نـرسید

همه جـا زمـزمه‌ی عشـقِ
نهانِ ...من و توست

#هوشنگ_ابتهاج🍃👌❤️

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ما فتنه بر توییم، تو فتنه بر آینه
ما را نگاه در تو، تو را اندر آینه

تا آینه جمال تو دید و تو حسن خویش
تو عاشق خودی، ز تو عاشق‌تر آینه

#نجم‌الدین_رازی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از دست عزیزان چه بگویم، گله ای نیست
گر هم گله ای هست دگر حوصله ای نیست

سرگرم به خود زخم زدن در همه عمرم
هر لحظه جز این دست مرا مشغله ای نیست

دیری ست که از خانه خرابان جهانم
برسقف فروریخته ام چلچله ای نیست

در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هر چند که تا خانه تو فاصله ای نیست

بگذشته ام از خویش ولی از تو گذشتن
مرزی ست که مشکل تر از آن مرحله ای نیست

سرگشته ترین کشتی دریای زمانم
می کوچم و در رهگذرم اسکله ای نیست

من سلسله جنبان سر عاشق خویشم
بر زندگی ام سایه ای از سلسله ای نیست

یخ بسته زمستان زمان در دل بهمن
رفتند عزیزان و مرا قافله ای نیست


#بهمن_رافعی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شراب لعل از لبهای دلبر می توان خوردن
می بی دردسر زین جام و ساغر می توان خوردن

به حرف تلخ ازان لبهای میگون برنمی گردم
که می هر چند باشد تلخ بهتر می توان خوردن

به غیر از بوسه کز تکرار رغبت را کند افزون
کدامین قند را دیگر مکرر می توان خوردن؟

اگر روی عرقناک تو در مد نظر باشد
چو آب زندگی گرمای محشر می توان خوردن

اگر چه تلخ گفتارست آن شیرین دهن صائب
فریب وعده او را چو شکر می توان خوردن

#صائب_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چرا ز غیر شکایت کنم؟ که همچو حباب
همیشه خانه‌خرابِ هوای خویشتنم

سفینه در عرقِ شرم من توان انداخت
ز بس که منفعل از کرده‌های خویشتنم...


#صائب_تبريزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این یک دنیای انتقالی است
– ما فقط برای لحظه ای اینجا هستیم و بعد می رویم.
چرا اینقدر نگرانش باشیم ؟
اگر این یک دنیای انتقالی است،
چرا باید اینقدر به آن اهمیت بدهیم ؟
چند میلیون انسان روی زمین زیسته اند ؟
آنها نیز مثل تو نگران بوده اند –
کسی به آنها توهین کرده ،
کسی چیزی گفته یا ... و آنها رنجیده اند .
اکنون این مردم کجا هستند ؟
چه اتفاقی برای این دوستان
و آن دشمنان افتاده است ؟
و تا زمانی که اینجا بودند
چقدر هیاهو ساخته بودند !
اگر درک کنی ، هیاهوی زیاد راه
نمی اندازی ، همین.
بدون هیاهوی زیاد از دنیا گذر خواهی کرد.
این رستاخیز واقعی است ،
گذر از دنیا بدون هیاهوی زیاد ،
بدون جدی گرفتن زیاد ،
بدون اهمیت قائل شدن زیاد.
این دنیا یک داستان است
پر از سر و صدای بیخود و بی اهمیت.
از داستان لذت ببر
اما فکر نکن که چیزی جدی است.

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دیدن روی تو در خویش ز من خواب گرفت
آه از آیینه که تصویرِ تو را قاب گرفت

خواستم نوح شوم، موجِ غمت غرقم کرد
کشتی‌ام را شبِ طوفانی گرداب گرفت

#فاصل_نظری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ﻧﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﻼﻝ ﺍﻧﮕﯿﺰ
ﻧﻪ ﺳﻪﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻦ
ﻧﻪ ﺟﻤﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺴﻞ ﻭ ﺩﻟﮕﯿﺮ
ﻧﻪ ﺣﺘﯽ ﭘﻨﺞﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ !
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻫﻔﺘﻪ
ﻣﻦ ‏« ﺗﻮﺷﻨﺒﻪ ‏» ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !!
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽﺑینم...

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مـن از خـدا کـه تو را آفرید ، ممنونم
از آنکه روح به جسمت دمید، ممنونم

از آن که مثلِ بتِ کوچکی، تراشت داد
از آن کـه طـرحِ تنت را کشید ممنونم

تـو راه میــروی، انـدامِ شهـر می لرزد
مـن از تمـامِ درختـانِ بیـد ممنـونـم

در این غـروب، در این روزهای تنهایی
از اینکه عشق بـه دادم رسید ، ممنونم

من ازکسۍکه عزیزِ مرا به چاه انداخت
و آن کـه آمـد و او را خـرید ، ممنونم

مـن از نگـاهِ پـریشـانِ آن زلیخـایـی
کـه خوابِ پیـرهنـم را درید ، ممنونم

چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبـایی!
مـن از خدا کـه تـو را آفـرید، ممنونم



#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
در روزهای بی‌نفسی هم‌نفس کجاست
یک عشق یک تبسم دور از هوس کجاست

من خسته از رهایی و بی‌سرپناهی‌ام
بال و پری نمانده برایم قفس کجاست

گفتی مگو به هیچ‌کسی راز خویش را
من حاضرم بگویم آن هیچ‌کس کجاست

برگرد ای جوانی از دست رفته‌ام
ای عمر اشتیاق قدیم تو پس کجاست؟

فریاد می‌زنیم و به جایی نمی‌رسد
نشنیده ماند ناله‌ی ما دادرس کجاست

#عطیه‌سادات_حجتی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
به قهر می روی و باز بی قرار منی
تو آن ستاره ی دوری که در مدار منی!

برای بال خیالت بلیط لازم نیست
همیشه همسفر ویژه ی قطار منی

تمام مقصد گردشگران عوض شده است
که از مناظر زیبای روزگار منی

کدام روز مسیرت به " ساوه" افتاده؟
که از دلایل ِ شیرینی اَنار منی

گرفته بوته ی هر چای رنگ چشمت را
نشان سبزی ِ زیتون رودبار منی

چقدر زلزله خیز است قهر کوتاهت !
همیشه بیشتر از حدّ انتظار منی

بیا دوباره بنا کن مناره های مرا
که اخم کردی و مسئول انفجار منی

گروه خون جدیدی بساز در جانم
ورود شوق به رگ های بی شمار منی

کنار آمده ام با تب ِ زمستان ها
تو ایستگاه بهاری که درکنار منی...

#محمد_علی_نیکومنش

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
تاب زلف و پیچش هر تار مویت محشر است
پرده بردار از رخ زیبا کــه رویت محشر است

خنـده هایت مـزه ی انگور میخوش می دهد
طعم دلچسب شرابِ در سبویت محشر است

می درخشد بــر سپیـدی حلقــه های زردِ زر
قاب الماس و طلای بــر گلویت محشر است

در میان هـر کلامـم عشوه می ریـزی بـه ناز
نم نم گلخنده ها در گفتگویت محـشر است

پلک هــایت را کـه می بندی فــرو ریزد دلم
حـالت آرام چشم فتنه جـویت محشر است

پا بنه در چشم فــروردین که آید بوی خوش
سوگل اردیبهشتی عطر و بویت محشر است

گفته بودم آرزویم روز و شب آغوش توست
گفته بـــــودی تا بدانی آرزویت محشر است

دکمــــــه ی پیـــراهنت را ای عسل بانو ببنـد
میوه هــای نوبــر باغ هلــویت محـشر است

#علی_قیصری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هــوای بوســه کرده ام تو عیــد را بهـــانه کن
شـــروع قـــرن تــازه را بــرای من فسـانه کن

فلک اگر نمیــدهد به ما نشـــاط و دلخوشی
تـــو مهــــربانِ نازنیــــن، تــــلافـــیِ زم‍ـــانه کن

بــه روز عـــید میـــزنی، اگر تو بوسه بر جبین
چـــو کار خیــر می کنی، بیـ‍ـا و عاشقــــانه کن

به گرمــی بهـــارِ خود، یـ‍ـــخِ مـــرا تــو آب کن
مراکه پیــر وخسته ام، جوان تر از جوانه کن

لبالب از شــــراب کن پیــــاله هــایِ بوســــه را
مــرا که مست ســاقی ام، خراب ساقیــانه کن

به اشک و گریه کرده ای روانه ام به این سفر
" #وفا "ی عهد عشق را به بوسه جاودانه کن

#کامبیز_فرقان_پرست
#وفا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپ آذربایجانی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چندین هزار صید فتد از قفای تو
‏هرگَه که التفات کنی بر قفای خویش

‏امکان شِکوه هست ز جور و جفای تو
‏شرم آیدم ز دعویِ مهر و وفای خویش

‏دانی ز ناله بهر چه خاموش گشته‌ام؟
‏رشک آیدم به عالمِ عشق از صدای خویش

‏یا لاف عاشقی بر معشوق خود مزن
‏یا با رضای او بگذر از رضای خویش

‏در شاهراه عشق مرو با هوای نفس
‏گر مرد این رهی، بِنه از سر هوای خویش

‏دردا که درد عشق مجال اینقَدر نداد
‏عشاق را که چاره کنند از برای خویش؟

‏ما را اگر فلک بگذارد به اختیار
‏بیرون ز کوی او نگذاریم پای خویش

‏فارغ نشد «فروغی» از آن شمع خانه‌سوز
‏تا آتشی ز ناله نزد در سرای خویش...

#فروغی_بسطامی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀