💖کافه شعر💖
2.67K subscribers
4.41K photos
2.94K videos
12 files
1.05K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
زیر باران خزان آنچه نباید دیدم

نیمه گم شده ام بود ولی کامل بود...!

#فرامرز_عرب_عامری😔

🧚‍♀️@Kafee_sheerr🧚‍♀️
مـن از خـدا کـه تو را آفرید ، ممنونم
از آنکه روح به جسمت دمید، ممنونم

از آن که مثلِ بتِ کوچکی، تراشت داد
از آن کـه طـرحِ تنت را کشید ممنونم

تـو راه میــروی، انـدامِ شهـر می لرزد
مـن از تمـامِ درختـانِ بیـد ممنـونـم

در این غـروب، در این روزهای تنهایی
از اینکه عشق بـه دادم رسید ، ممنونم

من ازکسۍکه عزیزِ مرا به چاه انداخت
و آن کـه آمـد و او را خـرید ، ممنونم

مـن از نگـاهِ پـریشـانِ آن زلیخـایـی
کـه خوابِ پیـرهنـم را درید ، ممنونم

چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبـایی!
مـن از خدا کـه تـو را آفـرید، ممنونم

#فرامرز_عرب_عامری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
راه برگشتنی -ای ماه- به مردابت نیست
مثل رودی که بنا نیست به دریا برود

دل من بود که در گوشه‌ی تنهایی سوخت
هر کسی شرم ندارد به تماشا برود

عاشقی‌کردنمان دردسری بیش نبود
عشق ای‌کاش که از دهکده‌ی ما برود...

#فرامرز_عرب_عامری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
راه برگشتنی -ای ماه- به مردابت نیست
مثل رودی که بنا نیست به دریا برود

دل من بود که در گوشه‌ی تنهایی سوخت
هر کسی شرم ندارد به تماشا برود

عاشقی‌کردنمان دردسری بیش نبود
عشق ای‌کاش که از دهکده‌ی ما برود...

#فرامرز_عرب_عامری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
رفتنت آعاز ویرانیست حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن

گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن

آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو
راه من با اینکه طولانیست حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن

عهد بستی با نگاه خسته ای محرم شوی
گر نگاه خسته ما نیست حرفش را نزن


#فرامرز_عرب_عامری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
.
در تمام شعرها می‌بوسمت، اما نترس

بوسه را ارشاد قبل از چاپ سانسور می‌کند..
😊😘

#فرامرز_عرب‌_عامری

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
من از نگاه پریشان آن زلیخایی
ڪه خواب پیرهنم را درید، ممنونم

چقدر خوب و قشنگے! چقدر زیبایی!
من از خدا ڪه تو را آفرید، ممنونم...

#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
رفتنت آغاز ویرانی ست ، حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی ست ، حرفش را نزن

گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو 
چشم هایم بی تو بارانی ست ، حرفش را نزن

آرزو داری که دیگر برنگردم پیش تو
راه من با اینکه طولانی ست ، حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلبِ پریشان مرا 
دل شکستن کار آسانی ست ، حرفش را نزن

عهد بستی با نگاهِ خسته ای محرم شوی
گر نگاه خسته ی ما نیست ، حرفش را نزن

خورده ای سوگند روزی عهد خود را بشکنی 
این شکستن نامسلمانی ست ، حرفش را نزن

خواستم دنیا بفهمد عاشقم ، گفتی به من 
عشق ما یک عشق پنهانی ست ، حرفش را نزن

عالمان فتوا به تحریمِ نگاهت داده اند
عمرِ این تحریم ها آنی ست ، حرفش را نزن

حرف رفتن میزنی وقتی که محتاج توام
رفتنت آغاز ویرانی ست ، حرفش را نزن

#فرامرز_عرب_عامری


❀═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇✤ ⃟ ⃟ ‌‌‌‌✤࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌❀
همه پرسند آیا ڪوه ڪندی سرد و بی حالی

نمیدانند من مردانه از یڪ ڪوه دل ڪندم...


#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مـن از خـدا کـه تو را آفرید ، ممنونم
از آنکه روح به جسمت دمید، ممنونم

از آن که مثلِ بتِ کوچکی، تراشت داد
از آن کـه طـرحِ تنت را کشید ممنونم

تـو راه میــروی، انـدامِ شهـر می لرزد
مـن از تمـامِ درختـانِ بیـد ممنـونـم

در این غـروب، در این روزهای تنهایی
از اینکه عشق بـه دادم رسید ، ممنونم

من ازکسۍکه عزیزِ مرا به چاه انداخت
و آن کـه آمـد و او را خـرید ، ممنونم

مـن از نگـاهِ پـریشـانِ آن زلیخـایـی
کـه خوابِ پیـرهنـم را درید ، ممنونم

چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبـایی!
مـن از خدا کـه تـو را آفـرید، ممنونم



#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مـن از خـدا کـه تو را آفرید ، ممنونم
از آنکه روح به جسمت دمید، ممنونم

از آن که مثلِ بتِ کوچکی، تراشت داد
از آن کـه طـرحِ تنت را کشید ممنونم

تـو راه میــروی، انـدامِ شهـر می لرزد
مـن از تمـامِ درختـانِ بیـد ممنـونـم

در این غـروب، در این روزهای تنهایی
از اینکه عشق بـه دادم رسید ، ممنونم

من ازکسۍکه عزیزِ مرا به چاه انداخت
و آن کـه آمـد و او را خـرید ، ممنونم

مـن از نگـاهِ پـریشـانِ آن زلیخـایـی
کـه خوابِ پیـرهنـم را درید ، ممنونم

چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبـایی!
مـن از خدا کـه تـو را آفـرید، ممنونم



#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گاه می پرسند از من
عاشقش هستی هنوز؟
بی تفاوت بودنم را گریه می ریزد بهم

‌#فرامرز_عرب_عامری


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر روز می روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت

جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
اما برای اینکه بمانی نچیدمت

یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود و ندیدمت

یعنی ندیدم آمده باشی برای من
اما به چشم آمده ها می کشیدمت

گر من خدات میشدم ای نازنین من
این  گونه با  وقار  نمی آفریدمت

حتی به جای این که بچینم تو را ز خاک
یک عمر عاشقانه  فقط  پروریدمت

دیوانه ام که با همه ی بی وفائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت

آری برای اینکه بدانی چه میکشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت

#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته ام
مردمان این زمانه سنگسارم می کنند...

رج به رج هر بیت را از روی چشمت ساختم
شعرهایم دستباف مهربانی های توست...

عطسه هایم عرصۀ پاییز را پر کرده است
حرف رفتن می زنی هی صبر می آید فقط

روی نبودت هم حسابی تازه وا کردم
یاد تو می ارزد به بودنهای خیلیها

تو در کنار خودت نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد

یک امشبی که آمده بودی به خواب من
من از غم فراق تو خوابم نبرده بود...

#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خودم چشمت زدم از بسکه بی پروا تورا خواندم

لبت مضمون شعرم بود و اسپندی نچرخاندم

#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
هر روز می روم به مسیری که دیدمت
جایی که عاشقانه به جانم خریدمت

جایی که دیدم ای گل زیبا شکفته ای
اما برای اینکه بمانی نچیدمت

یادم نرفته است که چشمان خسته ام
افتاده در نگاه تو بود و ندیدمت

یعنی ندیدم آمده باشی برای من
اما به چشم آمده ها می کشیدمت

گر من خدات میشدم ای نازنین من
این  گونه با  وقار  نمی آفریدمت

حتی به جای این که بچینم تو را ز خاک
یک عمر عاشقانه  فقط  پروریدمت

دیوانه ام که با همه ی بی وفائیت
سی سال می نوشتمت و می شنیدمت

آری برای اینکه بدانی چه میکشم
هر روز می روم به مسیری که دیدمت

#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
رفتنت آغاز ویرانی‌ست حرفش را نزن
ابتدای یک پریشانی‌ست حرفش را نزن

گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشم‌هایم بی‌تو بارانی‌ست حرفش را نزن

آرزو داری که دیگر برنگردم پیش تو
راه من با این‌که طولانی‌ست حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلبِ پریشانِ مرا
دل شکستن کار آسانی‌ست حرفش را نزن

عهد بستی با نگاه خسته‌ای محرم شوی
گر نگاه خسته‌ی ما نیست حرفش را نزن

خورد‌ه‌ای سوگند روزی عهد خود را بشکنی
این شکستن نامسلمانی‌ست حرفش را نزن

خواستم دنیا بفهمد عاشقم گفتی به من
عشق ما یک عشق پنهانی‌ست حرفش را نزن

عالمان فتوی به تحریم نگاهت داده‌اند
عمر این تحریم‌ها آنی‌ست حرفش را نزن

حرف رفتن می‌زنی وقتی که محتاج توأم
رفتنت آغاز ویرانی‌ست حرفش را نزن


#فرامرز_عرب_عامری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
مشتی اجل به بردن من گیر داده اند

اینجا همیشه آب تکان می خورد از آب
اما به اب خوردن من گیر داده اند
 
مانند شمع در غم تو آب می شوم
مردم به فرم مردن من گیر داده اند

چشم انتظار دست تو اصلا نمی شوم
وقتی به شال گردن من گیر داده اند

در شهر،حس و حال برادر کشی پُر است
گرگان به جامه تن من گیر داده اند

دامن زدم به خون که بدست آورم تو را
این دست ها به دامن من گیر داده اند

گر پا دهد برای تو سر نیز می دهم
اینجا به دلسپردن من گیر داده اند


👤 #فرامرز_عرب_عامری
📚 #شعر_معاصر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀