Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▫️بازگشت امید به ایران
امید، تکدُرنای سیبری، با طی مسافت ۵۷۰۰کیلومتری زودتر از هرسال به ایران رسید.
این پانزدهمین سالیست که آخرین بازماندهٔ جمعیت غربی درنای سیبری به تنهایی به فریدونکنار میآید تا نیمهٔ دوم سال را در ایران بگذراند.
خوشخبر باشی ای امید عزیز.
#امید
🔗 منبع عکس و خبر: محیطبان یاسر آزادیکناری
https://instagram.com/yaserazadikenari
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
امید، تکدُرنای سیبری، با طی مسافت ۵۷۰۰کیلومتری زودتر از هرسال به ایران رسید.
این پانزدهمین سالیست که آخرین بازماندهٔ جمعیت غربی درنای سیبری به تنهایی به فریدونکنار میآید تا نیمهٔ دوم سال را در ایران بگذراند.
خوشخبر باشی ای امید عزیز.
#امید
🔗 منبع عکس و خبر: محیطبان یاسر آزادیکناری
https://instagram.com/yaserazadikenari
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
✨ برخی تردید کردهاند که در شرایط کنونی جامعه و کشور، که جانهای عزیزی از دست رفته، خانوادههای بسیاری عزادارند و انبوه اندوه و تلخی، جان و روان ایرانیان را مشوش کرده، آیا برگزاری آیین شب #یلدا موضوعیتی دارد.
بزرگداشت #چله و شب یلدا در فرهنگ و تمدن ایرانی از قضا اگر یک کارکرد داشته باشد همین است که چگونه میتوان به یاری #مهر دشوارترین شرایط را تاب آورد. ایرانیان با خرد تاریخی خود از دیرباز در چنین شبی، به منتها رسیدن تاریکی را نشانی از زایش نور میشمردند و به واسطهٔ نیروی جمعی برآمده از «دور هم گرد آمدن» و «دوست داشتن»، از دل سختی، شعلهای گرمابخش رو به آینده میافروختند و این نه به معنای نادیده گرفتن سختیهای کنونی و از یاد بردن تلخیهای گذشته، که از قضا به معنای یافتن نیرو و برکشیدن امیدی برای ادامهٔ راه #زندگی و برای ساختن آیندهای روشن ورای تمام تلخیها و تاریکیهای گذشته و با وجود زمستان سخت پیش رو است.
خلاصه اینکه، ایرانیان امسال بیش از تمام سالهای پیشین، برای جلوگیری از فرسایش و فروپاشی ذهنی و روانیِ ناشی از آنچه بر آنان گذشته، نیاز به همنشینی و همدلی در بلندترین شب سال و همکلامی، همفکری و دلگرمی یکدیگر برای ترسیم فردایی روشن برای ایران و تخیل آیندهای مطلوب برای ایرانیان دارند.
#تابآوری #امید
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
بزرگداشت #چله و شب یلدا در فرهنگ و تمدن ایرانی از قضا اگر یک کارکرد داشته باشد همین است که چگونه میتوان به یاری #مهر دشوارترین شرایط را تاب آورد. ایرانیان با خرد تاریخی خود از دیرباز در چنین شبی، به منتها رسیدن تاریکی را نشانی از زایش نور میشمردند و به واسطهٔ نیروی جمعی برآمده از «دور هم گرد آمدن» و «دوست داشتن»، از دل سختی، شعلهای گرمابخش رو به آینده میافروختند و این نه به معنای نادیده گرفتن سختیهای کنونی و از یاد بردن تلخیهای گذشته، که از قضا به معنای یافتن نیرو و برکشیدن امیدی برای ادامهٔ راه #زندگی و برای ساختن آیندهای روشن ورای تمام تلخیها و تاریکیهای گذشته و با وجود زمستان سخت پیش رو است.
خلاصه اینکه، ایرانیان امسال بیش از تمام سالهای پیشین، برای جلوگیری از فرسایش و فروپاشی ذهنی و روانیِ ناشی از آنچه بر آنان گذشته، نیاز به همنشینی و همدلی در بلندترین شب سال و همکلامی، همفکری و دلگرمی یکدیگر برای ترسیم فردایی روشن برای ایران و تخیل آیندهای مطلوب برای ایرانیان دارند.
#تابآوری #امید
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
ریشههای تاریخی و آیینی شب یلدا
علی طهماسبی
🎙#سخنرانی علی طهماسبی درباره یلدا (سال ۱۳۸۸)
#جشن_ایرانی #یلدا با #طبیعت سرزمین ما و اسطورههای باستانی ایران پیوندی ناگسستنی دارد. این آیین از یک سو با طبیعت و از سوی دیگر با اسطورههای نور و ظلمت که #امید رهایی از ستم را نوید میدهد همآهنگ است. یلدا با کریسمس و داستانِ زاده شدن عیسی مسیح هم در پیوند است چندان که به روایت انجیل، نخستین کسانی که هنگام تولد مسیح به دیدار مریم رفتند و هدایایی پیشکش کردند سه مجوسی (زرتشتی) از سرزمین ایران بودند.
🔗 منبع: کانال سخنرانیها
#اسطوره #میراث_فرهنگی #ریشههای_مشترک
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
#جشن_ایرانی #یلدا با #طبیعت سرزمین ما و اسطورههای باستانی ایران پیوندی ناگسستنی دارد. این آیین از یک سو با طبیعت و از سوی دیگر با اسطورههای نور و ظلمت که #امید رهایی از ستم را نوید میدهد همآهنگ است. یلدا با کریسمس و داستانِ زاده شدن عیسی مسیح هم در پیوند است چندان که به روایت انجیل، نخستین کسانی که هنگام تولد مسیح به دیدار مریم رفتند و هدایایی پیشکش کردند سه مجوسی (زرتشتی) از سرزمین ایران بودند.
🔗 منبع: کانال سخنرانیها
#اسطوره #میراث_فرهنگی #ریشههای_مشترک
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ بیدشهر در جنوب استان فارس قرار دارد، جایی بسیار دور از پایتخت و امکانات آن ...
و اینجا در یک مدرسه پسرانه در بیدشهر، در هوایی مهآلود، این پسران نوجوان گرد هم میآیند و دست بر شانههای هم حلقهای میسازند تا با همخوانی سرود #ای_ایران آواز برآرند که:
مهر تو چون شد پیشهام، دور از تو نیست اندیشهام!
.
این سرزمین اگرچه اکنون روزهای سخت، دشوار و تلخی را میگذراند اما هرچه شمار چنین جمعهای دلگرمکنندهای در کشور بیشتر شود و آگاهی، دانایی، همبستگی و میهندوستی در میان نسل جوان گسترده شود، میتوان ایمان داشت که آیندهای روشن پیش روی ایران و ایرانیان خواهد بود.
#ایراندوستی #باهمسازی #حالخوبی #امید
🔗 منبع ویدئو
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
و اینجا در یک مدرسه پسرانه در بیدشهر، در هوایی مهآلود، این پسران نوجوان گرد هم میآیند و دست بر شانههای هم حلقهای میسازند تا با همخوانی سرود #ای_ایران آواز برآرند که:
مهر تو چون شد پیشهام، دور از تو نیست اندیشهام!
.
این سرزمین اگرچه اکنون روزهای سخت، دشوار و تلخی را میگذراند اما هرچه شمار چنین جمعهای دلگرمکنندهای در کشور بیشتر شود و آگاهی، دانایی، همبستگی و میهندوستی در میان نسل جوان گسترده شود، میتوان ایمان داشت که آیندهای روشن پیش روی ایران و ایرانیان خواهد بود.
#ایراندوستی #باهمسازی #حالخوبی #امید
🔗 منبع ویدئو
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
Audio
◻️فردا، امید بینیرنگ
قسمت تازه #رادیو_دیو
🔗منبع: @radiodeev
#امید #آزادی #احوال_مرتبطه
#شعر #موسیقی #کتاب
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
قسمت تازه #رادیو_دیو
🔗منبع: @radiodeev
#امید #آزادی #احوال_مرتبطه
#شعر #موسیقی #کتاب
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💡 «حتماً امیدی هست.»
🎙 #بهرام_بیضایی از #امید برای ایران میگوید.
📽 از #مستند «#عیار_تنها» ساخته: علا محسنی
🎵 موسیقی پسزمینه: #کیهان_کلهر
🔗 تدوین و منبع: برگه اینستاگرام «میر صدرا»
#رویای_ایرانی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
🎙 #بهرام_بیضایی از #امید برای ایران میگوید.
📽 از #مستند «#عیار_تنها» ساخته: علا محسنی
🎵 موسیقی پسزمینه: #کیهان_کلهر
🔗 تدوین و منبع: برگه اینستاگرام «میر صدرا»
#رویای_ایرانی
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶 امید و رؤیا در حال آواز خواندن
آیا رؤیا امید را در مهاجرت پیش روی ۵ هزار کیلومتری همراهی خواهد کرد؟
رؤیا در یک مرکز تکثیر در بلژیک در محیط نیمهطبیعی رشد یافته و مناسبترین درنای این مرکز برای همراهی با امید تشخیص داده شده است.
#امید #مراقبت_از_زندگی #رویا #پاس_زندگی
🔗 منبع: روزمرّگیهای یک محیطبان
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
آیا رؤیا امید را در مهاجرت پیش روی ۵ هزار کیلومتری همراهی خواهد کرد؟
رؤیا در یک مرکز تکثیر در بلژیک در محیط نیمهطبیعی رشد یافته و مناسبترین درنای این مرکز برای همراهی با امید تشخیص داده شده است.
#امید #مراقبت_از_زندگی #رویا #پاس_زندگی
🔗 منبع: روزمرّگیهای یک محیطبان
در «جریانـ» باشید.
@Jaryaann
🔘 تاریخ رنج، تاریخ امید
در دو سال اخیر بسیار شنیده و دیده و خواندهام که «بعد از آبان ۹۸ و هواپیمایی اوکراینی من دیگر آن آدم سابق نشدم». حتی زیاد دیدهام که این موضوع برای کثیری از افراد حکم یک معیار اخلاقی و سیاسی را پیدا کرده است و سایر امور سیاسی و حتی اخلاقی و اجتماعی با این ترازو سنجیده میشود. این اتفاق البته جدید نیست. تقریباً با هر واقعه بزرگ سیاسی و اجتماعی چنین اتفاقی رخ میدهد. خوب به خاطر دارم که در سالهای بعد از خرداد ۸۸ بسیاری ... چنین حسی داشتند. قطعاً حوادث خونبار آبان ۹۸ و هواپیمایی اوکراینی، مانند خرداد ۸۸، نقطههای عطفی در تاریخ ایران بودهاند. البته باید در نظر داشت که این خشم و معیار قرار گرفتن این وقایع هم یک شبه رخ نداده است. سنگینی و بار سالها و حتی دههها خشونت و دروغ و ناکارآمدی منجر به این وضعیت پیچیده شده است. تا آنجا که من میفهمم، بسیاری از کسانی که چنین نظراتی دارند، در عقیده و نظر خود صادقاند. اما ... تاریخ رنج در ایران، با تاریخ آشنایی ما با آن یکی نیست.
هنوز هستند بسیاری از افرادی که شبهای تلخ تابستان ۶۷ را به خاطر میآورند که خانوادهها و دوستان زندانیان دربند، شبها تا صبح گوش به رادیوهای خارج از کشور میدادند تا از میان لیست اعدامیانی آن روزها در این رادیوها پخش میشد، بتوانند خبری از عزیزان خود بگیرند. هنوز بسیاری هستند که صدای شیون و فریاد و ناله ناگهانی خانوادههایی را به یاد میآوردند که در جلوی دادگاههای انقلاب یا زندانها به جای اجازه ملاقات یا خبری از فرزندان و شوهران و همسران و برادران و خواهران و پدران و مادران خود، با کیف و ساکی از وسایل به جا مانده از زندانی مواجه میشدند.
[...]
ایران باقی مانده است چون نیاکان ما همیشه از «شعلههای امید نهفته در سینه خود» محافظت کردهاند. در برابر جنگ و محاصره اجانب و مزدوران آنها، در برابر استبداد داخلی و فساد و تباهی آنها، در برابر هر آن چیزی که موجودیت این سرزمین را زیر سوال برده بود، دلیرانه و شرافتمندانه مقاومت کردهاند. ایران بارها و بارها شکست خورده است. بارها و بارها تا معرض نابودی پیش رفته است. اما هر بار ققنوسوار از زیر خاکستر شکست و رنج، دوباره سربرآورده است. به قولی ایران، چون سرو کهنسال و راست قامتی است که گاهی در برابر مصائب و مشکلات چنان خم میشود که گویی دیگر امیدی به این «کهنپیر جاوید برنا» نیست. اما این سرو هرگز نمیشکند. همیشه بار دیگر کمر راست میکند و استوار میایستد. درد و رنج و حس استیصال و شکست ناشی از وقایع خونبار آبان ۹۸ و هواپیمایی اوکراینی نیز بخشی از تاریخ درد و رنج میهن ماست. تاریخی که قدمتی به اندازه قدمت تاریخ این سرزمین دارد. و البته در کنار این تاریخ درد و رنج، همیشه تاریخ امید و شکوه و افتخار و شادی هم بوده است.
✍🏼 #سیدکوهزاد_اسماعیلی
⬅ متن کامل
🗓 ۱۶ دیماه ۱۴۰۰
🔗 منبع: کانال وبلاگ اوخان
🌳 عکس از عباس کیارستمی از مجموعه «تک درخت»
#ایده_ایران #امید #مقاومت
@Jaryaann
در دو سال اخیر بسیار شنیده و دیده و خواندهام که «بعد از آبان ۹۸ و هواپیمایی اوکراینی من دیگر آن آدم سابق نشدم». حتی زیاد دیدهام که این موضوع برای کثیری از افراد حکم یک معیار اخلاقی و سیاسی را پیدا کرده است و سایر امور سیاسی و حتی اخلاقی و اجتماعی با این ترازو سنجیده میشود. این اتفاق البته جدید نیست. تقریباً با هر واقعه بزرگ سیاسی و اجتماعی چنین اتفاقی رخ میدهد. خوب به خاطر دارم که در سالهای بعد از خرداد ۸۸ بسیاری ... چنین حسی داشتند. قطعاً حوادث خونبار آبان ۹۸ و هواپیمایی اوکراینی، مانند خرداد ۸۸، نقطههای عطفی در تاریخ ایران بودهاند. البته باید در نظر داشت که این خشم و معیار قرار گرفتن این وقایع هم یک شبه رخ نداده است. سنگینی و بار سالها و حتی دههها خشونت و دروغ و ناکارآمدی منجر به این وضعیت پیچیده شده است. تا آنجا که من میفهمم، بسیاری از کسانی که چنین نظراتی دارند، در عقیده و نظر خود صادقاند. اما ... تاریخ رنج در ایران، با تاریخ آشنایی ما با آن یکی نیست.
هنوز هستند بسیاری از افرادی که شبهای تلخ تابستان ۶۷ را به خاطر میآورند که خانوادهها و دوستان زندانیان دربند، شبها تا صبح گوش به رادیوهای خارج از کشور میدادند تا از میان لیست اعدامیانی آن روزها در این رادیوها پخش میشد، بتوانند خبری از عزیزان خود بگیرند. هنوز بسیاری هستند که صدای شیون و فریاد و ناله ناگهانی خانوادههایی را به یاد میآوردند که در جلوی دادگاههای انقلاب یا زندانها به جای اجازه ملاقات یا خبری از فرزندان و شوهران و همسران و برادران و خواهران و پدران و مادران خود، با کیف و ساکی از وسایل به جا مانده از زندانی مواجه میشدند.
[...]
ایران باقی مانده است چون نیاکان ما همیشه از «شعلههای امید نهفته در سینه خود» محافظت کردهاند. در برابر جنگ و محاصره اجانب و مزدوران آنها، در برابر استبداد داخلی و فساد و تباهی آنها، در برابر هر آن چیزی که موجودیت این سرزمین را زیر سوال برده بود، دلیرانه و شرافتمندانه مقاومت کردهاند. ایران بارها و بارها شکست خورده است. بارها و بارها تا معرض نابودی پیش رفته است. اما هر بار ققنوسوار از زیر خاکستر شکست و رنج، دوباره سربرآورده است. به قولی ایران، چون سرو کهنسال و راست قامتی است که گاهی در برابر مصائب و مشکلات چنان خم میشود که گویی دیگر امیدی به این «کهنپیر جاوید برنا» نیست. اما این سرو هرگز نمیشکند. همیشه بار دیگر کمر راست میکند و استوار میایستد. درد و رنج و حس استیصال و شکست ناشی از وقایع خونبار آبان ۹۸ و هواپیمایی اوکراینی نیز بخشی از تاریخ درد و رنج میهن ماست. تاریخی که قدمتی به اندازه قدمت تاریخ این سرزمین دارد. و البته در کنار این تاریخ درد و رنج، همیشه تاریخ امید و شکوه و افتخار و شادی هم بوده است.
✍🏼 #سیدکوهزاد_اسماعیلی
⬅ متن کامل
🗓 ۱۶ دیماه ۱۴۰۰
🔗 منبع: کانال وبلاگ اوخان
🌳 عکس از عباس کیارستمی از مجموعه «تک درخت»
#ایده_ایران #امید #مقاومت
@Jaryaann
Telegram
.
🔹هیولا نشدن🔹
۱. آفتاب نزده. هوا هنوز تاریک است. برف میآید. بادش سوز بدی دارد. با سرعت دارم از پیادهرو به سمت کیوسک روزنامهفروشی میروم که تازه باز کرده تا چیز گرمی بخرم. هر که در خیابان است، تندتند قدم برمیدارد. همه برای کاری این ساعت گرگ و میش و سوز در خیاباناند: کارمندی که باید بدود تا ۷ به ادارهاش برسد، دانشجویی که کلاس اول وقت دارد، دانشآموزی که باید ۷.۵ به کلاسش برسد. نگاهم به سر کوچهی پیش رو میافتد: پل باریکی روی جوب عریض بوده و تاکسی پژوی سبز رنگ، یک چرخش توی جوب افتاده. رانندهی مسناش که هفتاد و چند سالی دارد، پیاده شده و درمانده نگاه میکند. ماشینهایی که از آن سوی کوچه باریک آمدهاند و حتماً عجله دارند، این موقع صبح در کوچه گیر افتادهاند. نه راه پس و نه راه پیش. هوا انقدر سرد است که حتی تصور دست زدن به بدنه یخزده ماشین و زور زدن و بیرون کشیدنش کابوس است. بماند که همه این موقع صبح عجله دارند. یک مرد کارمندطور میانسال، کیفبهدوش ایستاده و دارد زور میزند و رانننده را برای گاز دادن و ندادن راهنمایی میکند. زورش نمیرسد. پسر دانشآموز حدود ۱۵، ۱۶ سالهی کوله به دوشی به او میپیوندد و شروع به کمک میکند.
من اما میگذرم، خودخواهانه. حوصلهی کمک ندارم. به کیوسک میرسم و نسکافه را میخرم و همان مسیر را برمیگردم. ... برف شدیدتر است. از دور میبینم که بعد از حدود ده دقیقه، چهار نفر شدهاند و زور میزنند. راننده گاز میدهد. تا برسم، ماشین جهشی میکند و از جوب درمیآید. رانندهی مسن برایشان دست تکان میدهد و تشکری میکند. آنها هم دست تکان میدهند و دنبال کارشان میروند.
۲. برف تند شده. روی بالکن کافهای نشستهایم. بخاری از زیر میز گرممان میکند. خیابان شریعتی را نگاه میکنیم: مرد موتورسواری، کلاه ایمنی بر سر، پسرش را هم روی باک نشانده و کلاه ایمنی کوچکی هم بر سر پسرک است. بوق میزند و چراغ میدهد. انقدر مرتب و پشت سر هم که حواس رهگذرها هم جلب شده. خودش را به ماشین ال۹۰ سفید میرساند و اشاره میکند شیشه را پایین بدهد:
- عزیز یه چیزی روی سقفته. فک کنم موبایله!
راننده با تعجب تشکر میکند و موتوری میرود. راننده ماشین راهنما میزند و کنار میزند. گوشی موبایل را برمیدارد.
۳. شیر و عسل گرم را میگیرم.
- چقد میشه؟
+ قابل نداره داداش. ۸۵.
کارتخوان دور است. بستنیفروش نمیبیندش. مشغول بستنی ریختن برای دیگری است. کارت میکشم.
- عزیز کشیدم. ببین.
با تعجب صورتم را نگاه میکند. اصلاً سمت کارتخوان هم نمیرود. میگوید:
+ دیگه چی؟ سَنَدی داداش. سندی! برو!
همهاینها را همین دو روز اخیر دیدهام. فشارهای اقتصادی مچالهمان کرده. فشارهای اجتماعی و سیاسی و ناکارآییها و فسادها و حرف زور، کمر مردم را خم کرده. اما همچنان، در همین روزهای پرفشار و کمرشکن، بسیاری از این مردم، هنوز هم دست هم را رها نمیکنند. یاری میدهند. اعتماد میکنند. نه. ما هیولا نشدهایم. همدیگر را نمیدریم. کاری که اگر هم میکردیم، غریب نبود. اگر در این روزهای خفه، این جامعه هنوز هم روشنی میسازد، فردایش، در بهاری که بالاخره، هر چه دیر و دور خواهد رسید، ما پیش خواهیم رفت. خوب خواهیم شد. خواهیم درخشید.
…
نمیشود برای این دستها، برای این امیدها، برای این زلال بودنها و یاری دادنها، برای این مردم ماه نجنگید و گذاشت و گذشت. نمیشود.
✍ #مهدی_سلیمانیه
🔗 منبع و متن کامل: راهیانه
#امید #ما_ایرانیها
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
۱. آفتاب نزده. هوا هنوز تاریک است. برف میآید. بادش سوز بدی دارد. با سرعت دارم از پیادهرو به سمت کیوسک روزنامهفروشی میروم که تازه باز کرده تا چیز گرمی بخرم. هر که در خیابان است، تندتند قدم برمیدارد. همه برای کاری این ساعت گرگ و میش و سوز در خیاباناند: کارمندی که باید بدود تا ۷ به ادارهاش برسد، دانشجویی که کلاس اول وقت دارد، دانشآموزی که باید ۷.۵ به کلاسش برسد. نگاهم به سر کوچهی پیش رو میافتد: پل باریکی روی جوب عریض بوده و تاکسی پژوی سبز رنگ، یک چرخش توی جوب افتاده. رانندهی مسناش که هفتاد و چند سالی دارد، پیاده شده و درمانده نگاه میکند. ماشینهایی که از آن سوی کوچه باریک آمدهاند و حتماً عجله دارند، این موقع صبح در کوچه گیر افتادهاند. نه راه پس و نه راه پیش. هوا انقدر سرد است که حتی تصور دست زدن به بدنه یخزده ماشین و زور زدن و بیرون کشیدنش کابوس است. بماند که همه این موقع صبح عجله دارند. یک مرد کارمندطور میانسال، کیفبهدوش ایستاده و دارد زور میزند و رانننده را برای گاز دادن و ندادن راهنمایی میکند. زورش نمیرسد. پسر دانشآموز حدود ۱۵، ۱۶ سالهی کوله به دوشی به او میپیوندد و شروع به کمک میکند.
من اما میگذرم، خودخواهانه. حوصلهی کمک ندارم. به کیوسک میرسم و نسکافه را میخرم و همان مسیر را برمیگردم. ... برف شدیدتر است. از دور میبینم که بعد از حدود ده دقیقه، چهار نفر شدهاند و زور میزنند. راننده گاز میدهد. تا برسم، ماشین جهشی میکند و از جوب درمیآید. رانندهی مسن برایشان دست تکان میدهد و تشکری میکند. آنها هم دست تکان میدهند و دنبال کارشان میروند.
۲. برف تند شده. روی بالکن کافهای نشستهایم. بخاری از زیر میز گرممان میکند. خیابان شریعتی را نگاه میکنیم: مرد موتورسواری، کلاه ایمنی بر سر، پسرش را هم روی باک نشانده و کلاه ایمنی کوچکی هم بر سر پسرک است. بوق میزند و چراغ میدهد. انقدر مرتب و پشت سر هم که حواس رهگذرها هم جلب شده. خودش را به ماشین ال۹۰ سفید میرساند و اشاره میکند شیشه را پایین بدهد:
- عزیز یه چیزی روی سقفته. فک کنم موبایله!
راننده با تعجب تشکر میکند و موتوری میرود. راننده ماشین راهنما میزند و کنار میزند. گوشی موبایل را برمیدارد.
۳. شیر و عسل گرم را میگیرم.
- چقد میشه؟
+ قابل نداره داداش. ۸۵.
کارتخوان دور است. بستنیفروش نمیبیندش. مشغول بستنی ریختن برای دیگری است. کارت میکشم.
- عزیز کشیدم. ببین.
با تعجب صورتم را نگاه میکند. اصلاً سمت کارتخوان هم نمیرود. میگوید:
+ دیگه چی؟ سَنَدی داداش. سندی! برو!
همهاینها را همین دو روز اخیر دیدهام. فشارهای اقتصادی مچالهمان کرده. فشارهای اجتماعی و سیاسی و ناکارآییها و فسادها و حرف زور، کمر مردم را خم کرده. اما همچنان، در همین روزهای پرفشار و کمرشکن، بسیاری از این مردم، هنوز هم دست هم را رها نمیکنند. یاری میدهند. اعتماد میکنند. نه. ما هیولا نشدهایم. همدیگر را نمیدریم. کاری که اگر هم میکردیم، غریب نبود. اگر در این روزهای خفه، این جامعه هنوز هم روشنی میسازد، فردایش، در بهاری که بالاخره، هر چه دیر و دور خواهد رسید، ما پیش خواهیم رفت. خوب خواهیم شد. خواهیم درخشید.
…
نمیشود برای این دستها، برای این امیدها، برای این زلال بودنها و یاری دادنها، برای این مردم ماه نجنگید و گذاشت و گذشت. نمیشود.
✍ #مهدی_سلیمانیه
🔗 منبع و متن کامل: راهیانه
#امید #ما_ایرانیها
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
Telegram
راهیانه
♦️هیولا نشدن♦️
۱
آفتاب نزده. هوا هنوز تاریک است. برف میآید. بادش سوز بدی دارد. با سرعت دارم از پیادهرو به سمت کیوسک روزنامهفروشی میروم که تازه باز کرده تا چیز گرمی بخرم. هر که در خیابان است، تند تند قدم برمیدارد. همه برای کاری این ساعت گرگ و میش و سوز…
۱
آفتاب نزده. هوا هنوز تاریک است. برف میآید. بادش سوز بدی دارد. با سرعت دارم از پیادهرو به سمت کیوسک روزنامهفروشی میروم که تازه باز کرده تا چیز گرمی بخرم. هر که در خیابان است، تند تند قدم برمیدارد. همه برای کاری این ساعت گرگ و میش و سوز…
✨ ما زندهایم/مردم ایران هنوز زندهاند!
استقبال و ابراز احساسات مردم از ویدئوی تماس تلفنی کارشناس اورژانس خانم مهرآور با خانوادۀ در برفمانده و راهنمایی دلسوزانه و مسئولانۀ او برای زایمان نوزاد، شگفتانگیز و باورنکردنی بود.
این ویدئو تنها در اینستاگرام جریان ظرف ۴۸ ساعت بیش از دو میلیون بار دیده شد. کاربران زیادی در زیر ویدئو یا با همرسانی آن نوشتند که آیا طبیعی است که با دیدن این ویدئو و با گریه نوزاد گریستند؟ بسیاری با همرسانی آن به دیگر کاربران تأکید کردند که با دیدن این ویدئو برای دقایقی با دنیای اطراف و نگرانیها و دغدغهها قطع رابطه خواهید کرد. بسیاری هم نوشتند که با دیدن این ویدئو روزشان یا هفتهشان ساخته شد. افراد زیادی آرزو کردند که چنین هموطنانی و رفتارهایی در جامعه تکثیر شود و بسیاری نوشتند که در تمام دقایق این ویدئو میخکوب بودهاند یا سر تا پا گوش شده بودند یا گوشهایشان را تیز کرده بودند تا صدای گریه نوزاد را بشنوند. کاربران زیادی هم نوشتند که این ویدئو آنقدر برایشان الهامبخش و زیبا بوده که آنرا بارها و بارها دیدهاند. دیدگاههای دو کاربر همدلی هزاران کاربر دیگر را برانگیخته بودند: یکی که نوشته بود امیدواری و امیدبخشی خانم مهرآور بسیار برای او آموزنده بود و آرزو کرده بود که کسی چنین نقشی را در زندگی ایرانیان ایفا کند و یکی که تأکید کرده بود اگر هنوز چراغی در این مملکت روشن است بخاطر وجود آدمهای دلسوز و مسئولی مانند خانم مهرآور است.
پس از رفتار زیبای خانم مهرآور -که نه تنها بهنام که در عمل نیز پیامآور مهر و دوستی بود- این موج ابراز احساسات و همدلی گستردۀ مردم بار دیگر قلب ما را در این روزهای سرد و سخت گرم و روشن کرد و نشان داد که ما هنوز زندهایم؛ ما مردم ایران با وجود تمام سختیها، گرفتاریها و بحرانهای این سالیان هنوز زندهایم؛ با وجود پیشامدهای مکرر تلخ و ناامنکنندهای که میتواند ریشۀ احساسات و عواطف را در هر جامعهای بخشکاند و شعلۀ انساندوستی و مهر را در ملتی خاموش گرداند، اما ما هنوز زندهایم و منتظر کوچکترین کورسوی امیدی از مهربانی و دگردوستی تا برای زندگی بهتر و مسئولانهتر الهامبخشمان باشد و به یادمان بیاورد که ایران پر است از چنین انسانهایی؛ مردمان بیادعایی که پیش چشم ما نیستند و در هیاهوی نامردمیها، صدای آنها و مهربانی و بزرگواری و یاری و بخشندگی آنها جایی ثبت و ضبط و شنیده نمیشود اما هریک چون دانههای ملاط اجازه نمیدهند که بندهای این سرزمین و بنای تاریخی در هیاهوی طوفانها و سیلابها از هم بگسلد؛ مردمان شریفی که در سکوت و بهدور از نمایش و غوغا، با بود خود و کردار خود، چون جویباری زلال به بدن خسته، فرسوده و زخمی این وطن روانه میشوند و آنرا زنده نگه میدارند تا روزی دوباره با قدرت برخیز و سر بلند کند و شادمانه فریاد برآورد: من هنوز زندهام!
#ما_ایرانیها
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
استقبال و ابراز احساسات مردم از ویدئوی تماس تلفنی کارشناس اورژانس خانم مهرآور با خانوادۀ در برفمانده و راهنمایی دلسوزانه و مسئولانۀ او برای زایمان نوزاد، شگفتانگیز و باورنکردنی بود.
این ویدئو تنها در اینستاگرام جریان ظرف ۴۸ ساعت بیش از دو میلیون بار دیده شد. کاربران زیادی در زیر ویدئو یا با همرسانی آن نوشتند که آیا طبیعی است که با دیدن این ویدئو و با گریه نوزاد گریستند؟ بسیاری با همرسانی آن به دیگر کاربران تأکید کردند که با دیدن این ویدئو برای دقایقی با دنیای اطراف و نگرانیها و دغدغهها قطع رابطه خواهید کرد. بسیاری هم نوشتند که با دیدن این ویدئو روزشان یا هفتهشان ساخته شد. افراد زیادی آرزو کردند که چنین هموطنانی و رفتارهایی در جامعه تکثیر شود و بسیاری نوشتند که در تمام دقایق این ویدئو میخکوب بودهاند یا سر تا پا گوش شده بودند یا گوشهایشان را تیز کرده بودند تا صدای گریه نوزاد را بشنوند. کاربران زیادی هم نوشتند که این ویدئو آنقدر برایشان الهامبخش و زیبا بوده که آنرا بارها و بارها دیدهاند. دیدگاههای دو کاربر همدلی هزاران کاربر دیگر را برانگیخته بودند: یکی که نوشته بود امیدواری و امیدبخشی خانم مهرآور بسیار برای او آموزنده بود و آرزو کرده بود که کسی چنین نقشی را در زندگی ایرانیان ایفا کند و یکی که تأکید کرده بود اگر هنوز چراغی در این مملکت روشن است بخاطر وجود آدمهای دلسوز و مسئولی مانند خانم مهرآور است.
پس از رفتار زیبای خانم مهرآور -که نه تنها بهنام که در عمل نیز پیامآور مهر و دوستی بود- این موج ابراز احساسات و همدلی گستردۀ مردم بار دیگر قلب ما را در این روزهای سرد و سخت گرم و روشن کرد و نشان داد که ما هنوز زندهایم؛ ما مردم ایران با وجود تمام سختیها، گرفتاریها و بحرانهای این سالیان هنوز زندهایم؛ با وجود پیشامدهای مکرر تلخ و ناامنکنندهای که میتواند ریشۀ احساسات و عواطف را در هر جامعهای بخشکاند و شعلۀ انساندوستی و مهر را در ملتی خاموش گرداند، اما ما هنوز زندهایم و منتظر کوچکترین کورسوی امیدی از مهربانی و دگردوستی تا برای زندگی بهتر و مسئولانهتر الهامبخشمان باشد و به یادمان بیاورد که ایران پر است از چنین انسانهایی؛ مردمان بیادعایی که پیش چشم ما نیستند و در هیاهوی نامردمیها، صدای آنها و مهربانی و بزرگواری و یاری و بخشندگی آنها جایی ثبت و ضبط و شنیده نمیشود اما هریک چون دانههای ملاط اجازه نمیدهند که بندهای این سرزمین و بنای تاریخی در هیاهوی طوفانها و سیلابها از هم بگسلد؛ مردمان شریفی که در سکوت و بهدور از نمایش و غوغا، با بود خود و کردار خود، چون جویباری زلال به بدن خسته، فرسوده و زخمی این وطن روانه میشوند و آنرا زنده نگه میدارند تا روزی دوباره با قدرت برخیز و سر بلند کند و شادمانه فریاد برآورد: من هنوز زندهام!
#ما_ایرانیها
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید
#خردهروایتهایی_از_سویههای_روشن_مردم_ایران
@Jaryaann
Telegram
جریانـ
✨ زایمان تلفنی و نجات جان نوزاد و مادر
بخشی از مکالمه تلفنی معصومه مهرآور، کارشناس ارتباطات اورژانس ۱۱۵ بابل با خانوادهای که به خاطر شدت برف در مناطق بالادست بابلکنار در روستای جاجن گرفتار شده بودند.
این مکالمات بیش از ۸ دقیقه به درازا میکشد و در طول…
بخشی از مکالمه تلفنی معصومه مهرآور، کارشناس ارتباطات اورژانس ۱۱۵ بابل با خانوادهای که به خاطر شدت برف در مناطق بالادست بابلکنار در روستای جاجن گرفتار شده بودند.
این مکالمات بیش از ۸ دقیقه به درازا میکشد و در طول…
درباره افول امید اجتماعی در جامعه امروز ایران
سخنان دکتر شروین وکیلی
▫ «در جامعه ایرانی دو موتور داریم که #امید را زنده نگه داشته و با اینکه همیشه وسط آشوب بودهایم، دوام آوردهایم؛ یکی قهرمانان و انسانهای بزرگ؛ کاوه آهنگر، #فردوسی، #کوروش، اینها در شرایط بحرانی تغییرهای بنیادینی را ایجاد کردهاند؛ رساندن وضعیت موجود به وضعیت مطلوب که نامحتمل به نظر میرسیده. این جمله چرند است که «وای بر مردم نگونبختی که به قهرمان نیاز دارد» وضعیت مطلوب ممکن برای ما با «منهای نیرومند» صورتبندی شده است.
موتور دیگر، آیینهاست که در ایران ریشهایست. مراسم جمعی ما رمزگذاری امید است. در بدترین شرایط وقتی #نوروز میشود، ناگهان مردم امیدوار میشوند. #یلدا تاریکترین شب سال است که در آن مهر زاده میشود. اینها قلب در حال سکته را نگه میدارند. ما در وخیمترین وضعیت بحرانی ایرانایم و چارهای نیست جز اینکه از اینها بهره بگیریم.»
🎤 سخنان دکتر #شروین_وکیلی، جامعهشناس و اسطورهپژوه در نشست آنلاین «افول امید اجتماعی در جامعه ایران امروز»، ۴ بهمنماه ۱۴۰۰، مؤسسه تحقیقاتی افضل
🔗 منبع: کانال گوشه
⬅ شنیدن نسخه کامل
#جشن_ایرانی #تابآوری
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
موتور دیگر، آیینهاست که در ایران ریشهایست. مراسم جمعی ما رمزگذاری امید است. در بدترین شرایط وقتی #نوروز میشود، ناگهان مردم امیدوار میشوند. #یلدا تاریکترین شب سال است که در آن مهر زاده میشود. اینها قلب در حال سکته را نگه میدارند. ما در وخیمترین وضعیت بحرانی ایرانایم و چارهای نیست جز اینکه از اینها بهره بگیریم.»
🎤 سخنان دکتر #شروین_وکیلی، جامعهشناس و اسطورهپژوه در نشست آنلاین «افول امید اجتماعی در جامعه ایران امروز»، ۴ بهمنماه ۱۴۰۰، مؤسسه تحقیقاتی افضل
🔗 منبع: کانال گوشه
⬅ شنیدن نسخه کامل
#جشن_ایرانی #تابآوری
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
@DrNematallahFazeli-نوروز و توسعه.mp3
✨ نوروز به مثابهٔ توسعه
گفتوگوی دکتر #نعمتالله_فاضلی
با ماهنامه گفتوگوی اجتماعی، ویژهٔ نوروز
اسفند ۱۴۰۲
• توسعه نمیتواند بیرون از #فرهنگ جامعه اتفاق بیفتد.
• #نوروز یک منبع مهم معنا برای مواجههٔ خلاق با مسالهٔ #توسعه است.
• در طول تاریخ و بویژه در دورهٔ معاصر، نوروز نقش مهمی در انسجام و بهبود زندگی اجتماعی ایرانیان داشته است.
• نوروز از سویی ما را به دورترین نقطههای تاریخ پیوند میزند و از سویی یک راهبرد کلان فرهنگی رو به آینده است.
• نوروز به معنای پیروزی خیر بر شر و #امید به این پیروزی در کالبد معنایی انسان ایرانی و ناخودآگاه ایرانیان باقیمانده است.
• نوروز فضای #گفت_و_گو، ملاقات، باهم بودن، #شادی، نو شدن، و به رسمیت شناختن تفاوتها است که میتواند بعنوان نظریهای برای فهم ایران و مسالهٔ توسعه در نظر گرفته شود.
🔗 منبع: گفتوگوی اجتماعی
#ایده_ایران #رواداری #همبستگی
@Jaryaann
گفتوگوی دکتر #نعمتالله_فاضلی
با ماهنامه گفتوگوی اجتماعی، ویژهٔ نوروز
اسفند ۱۴۰۲
• توسعه نمیتواند بیرون از #فرهنگ جامعه اتفاق بیفتد.
• #نوروز یک منبع مهم معنا برای مواجههٔ خلاق با مسالهٔ #توسعه است.
• در طول تاریخ و بویژه در دورهٔ معاصر، نوروز نقش مهمی در انسجام و بهبود زندگی اجتماعی ایرانیان داشته است.
• نوروز از سویی ما را به دورترین نقطههای تاریخ پیوند میزند و از سویی یک راهبرد کلان فرهنگی رو به آینده است.
• نوروز به معنای پیروزی خیر بر شر و #امید به این پیروزی در کالبد معنایی انسان ایرانی و ناخودآگاه ایرانیان باقیمانده است.
• نوروز فضای #گفت_و_گو، ملاقات، باهم بودن، #شادی، نو شدن، و به رسمیت شناختن تفاوتها است که میتواند بعنوان نظریهای برای فهم ایران و مسالهٔ توسعه در نظر گرفته شود.
🔗 منبع: گفتوگوی اجتماعی
#ایده_ایران #رواداری #همبستگی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺️امید در ایران مناقشهبرانگیز شده است!
شاخصی به نام" نیکبختی اجتماعی" وجود دارد؛ یعنی این که هر یک از ملتها چقدر خوشبختند. از سه دهه گذشته این شاخص را مدام پیگیری میکنم که ایران در کجا قرار دارد؟ در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ در شاخص نیکبختی اجتماعی از میان صد کشور، پنجاه و چهارمین کشور بودیم و هم اکنون به هفتادمین کشور جهان رسیدیم.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
🔗 منبع: شرق
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید
@Jaryaann
شاخصی به نام" نیکبختی اجتماعی" وجود دارد؛ یعنی این که هر یک از ملتها چقدر خوشبختند. از سه دهه گذشته این شاخص را مدام پیگیری میکنم که ایران در کجا قرار دارد؟ در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ در شاخص نیکبختی اجتماعی از میان صد کشور، پنجاه و چهارمین کشور بودیم و هم اکنون به هفتادمین کشور جهان رسیدیم.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
🔗 منبع: شرق
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺 امید را در معنای زندگی جستوجو کنیم.
در جامعهٔ ما اگر به پیرامون نگاه کنید، واقعیتی که میبینید، ناامیدی است. این ناامیدی را در همکاران هیئت علمی و فارغالتحصیلان هم میبینیم که بخشی از آنها مهاجرت میکنند. اما جامعهٔ ایرانی در عمل تا حدی امیدوار است.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش سوم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
در جامعهٔ ما اگر به پیرامون نگاه کنید، واقعیتی که میبینید، ناامیدی است. این ناامیدی را در همکاران هیئت علمی و فارغالتحصیلان هم میبینیم که بخشی از آنها مهاجرت میکنند. اما جامعهٔ ایرانی در عمل تا حدی امیدوار است.
🎙 #مقصود_فراستخواه
در گفتوگو با شبکه شرق - بخش سوم
🔗 منبع: شرق
⬅ تماشای گفتوگوی کامل
#وضعیت_امروز_جامعه_ما #امید #مهاجرت #معنا
@Jaryaann
✨ امیدواری بدون خوشبینی
«تلنگر سرطان بسیار سنگین است؛ از هم میپاشی تکهتکه میشوی، ولی درنهایت تکههایت را جمع میکنی و بههم بند میزنی، زندگی برایت گوهری میشود ذیقیمت، که اگر رنج و مرارت درمان بگذارد و اندک توانی بیابی دوست داری بهتر و زیباتر زندگی کنی، میخواهی به شور زندگی چنگ بزنی، هدايای دنيا را بی معطلی و فوت وقت بپذیری، دم را دریابی و لحظهبهلحظه زندگی کنی.»
این بخشی از #کتاب «گَتِ مریضی» نوشتۀ «شینا انصاری» فعال و کارشناس #محیط_زیست است که امروز به ریاست سازمان محیط زیست منصوب شد.
انصاری در اوج کرونا و زمانی که هنوز سوگوار از دست دادن پدر بر اثر سرطان بود، متوجه ابتلا خود به #سرطان شد. او چندی پیش در مصاحبهای دربارهٔ این کتاب و تجربهٔ مواجهه با سرطان، حسش در زمان درمان را «امیدواری بدون خوشبینی» توصیف کرده بود. چه بسا #مسئولیت_اجتماعی تکتک ما در مواجهه با وضعیت کنونی و مسائل و معضلات ایران باید امیدواری بدون خوشبینی و همراه با کنش آگاهانه باشد. باید دید آیا انصاری در مراقبت از محیط زیست نیز با امیدواری بدون خوشبینی به سوی درمان زخمهای بیشمار طبیعت ایران میرود.
«گَت» در مازندرانی یعنی «بزرگ» و نویسنده اینرا در وصف سرطان بهکار برده است؛ بیماریای که نهتنها بیمار، بلکه جمع بزرگی از حلقهٔ پیراموناش را برای مدتها درگیر میکند. انصاری در این کتاب تنها از تجربهاش در خانواده، کلینیک و سالنهای شیمیدرمانی نگفته بلکه کوشیده تا به ادبیات تولیدشده پیرامون سرطان نیز بپردازد.
⬅ متن مصاحبۀ شینا انصاری با «پیام ما»
🔗 منبع معرفی مصاحبه
#زنان_ایرانی #امید
#مراقبت_از_زندگی #پاس_زندگی
@Jaryaann
«تلنگر سرطان بسیار سنگین است؛ از هم میپاشی تکهتکه میشوی، ولی درنهایت تکههایت را جمع میکنی و بههم بند میزنی، زندگی برایت گوهری میشود ذیقیمت، که اگر رنج و مرارت درمان بگذارد و اندک توانی بیابی دوست داری بهتر و زیباتر زندگی کنی، میخواهی به شور زندگی چنگ بزنی، هدايای دنيا را بی معطلی و فوت وقت بپذیری، دم را دریابی و لحظهبهلحظه زندگی کنی.»
این بخشی از #کتاب «گَتِ مریضی» نوشتۀ «شینا انصاری» فعال و کارشناس #محیط_زیست است که امروز به ریاست سازمان محیط زیست منصوب شد.
انصاری در اوج کرونا و زمانی که هنوز سوگوار از دست دادن پدر بر اثر سرطان بود، متوجه ابتلا خود به #سرطان شد. او چندی پیش در مصاحبهای دربارهٔ این کتاب و تجربهٔ مواجهه با سرطان، حسش در زمان درمان را «امیدواری بدون خوشبینی» توصیف کرده بود. چه بسا #مسئولیت_اجتماعی تکتک ما در مواجهه با وضعیت کنونی و مسائل و معضلات ایران باید امیدواری بدون خوشبینی و همراه با کنش آگاهانه باشد. باید دید آیا انصاری در مراقبت از محیط زیست نیز با امیدواری بدون خوشبینی به سوی درمان زخمهای بیشمار طبیعت ایران میرود.
«گَت» در مازندرانی یعنی «بزرگ» و نویسنده اینرا در وصف سرطان بهکار برده است؛ بیماریای که نهتنها بیمار، بلکه جمع بزرگی از حلقهٔ پیراموناش را برای مدتها درگیر میکند. انصاری در این کتاب تنها از تجربهاش در خانواده، کلینیک و سالنهای شیمیدرمانی نگفته بلکه کوشیده تا به ادبیات تولیدشده پیرامون سرطان نیز بپردازد.
⬅ متن مصاحبۀ شینا انصاری با «پیام ما»
🔗 منبع معرفی مصاحبه
#زنان_ایرانی #امید
#مراقبت_از_زندگی #پاس_زندگی
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ نسل جدید در ایران بهواسطهٔ ارتباطات گسترده و بهخاطر بالیدن در زمانهٔ رسانههای اجتماعی فرصت بیشتری برای دیدن افکار و اندیشههای گوناگون، شناخت دیگر فرهنگها و بهدنبال آن، #رواداری و #دگرپذیری دارند. این نسل عموماً بهخاطر تربیت خانوادگی، از اعتماد به نفس بیشتری نیز برخوردارند. آنها با قدرت، از باورها، احساسات و ایدههای خود میگویند و از سخن گفتن در برابر بزرگترها دچار شرم و لکنت نمیشوند.
اگر این ویژگیها در این نسل با خودآگاهی و خودباوری ملی و #ایراندوستی همراه شود (عاملی که آنها را از خودخواهی و سودجویی افراطی برهاند و گرد میهن به یکدیگر وصل کند تا به دنبال خیر جمعی برای سرزمین باشند)، مهمترین سرمایه، توشه و #امید برای #ساختن فردای ایران، با وجود تمام گرفتاریها و بحرانهای پیش رو همین نسل خواهد بود؛ مانند این فرزند ایران که با تاریخ و اساطیر ملی ما آشناست و با زبانی گویا و مستدل، از ایدهٔ خلاقانه خود برای ساخت فیلمی با محوریت شخصیتهای #شاهنامه میگوید و این #رویا آنقدر برای او جدیست که فیلمنامهاش را هم نوشته است.
🔗 منبع ویدئو
#ایران_رویایی
@Jaryaann
اگر این ویژگیها در این نسل با خودآگاهی و خودباوری ملی و #ایراندوستی همراه شود (عاملی که آنها را از خودخواهی و سودجویی افراطی برهاند و گرد میهن به یکدیگر وصل کند تا به دنبال خیر جمعی برای سرزمین باشند)، مهمترین سرمایه، توشه و #امید برای #ساختن فردای ایران، با وجود تمام گرفتاریها و بحرانهای پیش رو همین نسل خواهد بود؛ مانند این فرزند ایران که با تاریخ و اساطیر ملی ما آشناست و با زبانی گویا و مستدل، از ایدهٔ خلاقانه خود برای ساخت فیلمی با محوریت شخصیتهای #شاهنامه میگوید و این #رویا آنقدر برای او جدیست که فیلمنامهاش را هم نوشته است.
🔗 منبع ویدئو
#ایران_رویایی
@Jaryaann
تاریخ یعنی فهم لحظه اکنون
آرش حیدری
💡 حیات اجتماعی دچار زوال نشده است.
در دفاع از جامعه، تاریخ و خاک ایران
سالهاست هم در محافل روشنفکری و هم در سطح جامعه، شاهد روایتی از زوال و فروپاشی اخلاقی #ما_ایرانیها هستیم. اما #آرش_حیدری جامعه را در حال مقاومت میداند و میگوید حیات اجتماعی ما با وجود بحرانها همچنان زنده و پویاست. جامعه میل به زندگی دارد و باید از آن دفاع کرد. به باور او هر آنچه بخواهد در برابر زندگی بایستد، شکست میخورد و از مالیخولیا مقاومت در نمیآید. او از اهمیت درک #تداوم_فرهنگی و تاریخی ایران و لزوم دفاع از مکان زندگی و #ایراندوستی و پذیرش تکثر میگوید. او به لایههایی از حیات اجتماعی اشاره میکند که با چنگ و دندان از زیست اخلاقی خود مراقبت میکند. آنچه او را به آینده امیدوار نگه میدارد، همین مسئله است؛ امیدی مبتنی بر بدبینی عقل و خوشبینی اراده. دلایل این #امید را در مصاحبهٔ رضا صائمی (هممیهن) با دکتر آرش حیدری، جامعهشناس بشنوید.
⬅️ خواندن مصاحبه در وبگاه روزنامه
⏪ دیدن مصاحبه در یوتیوب
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann
در دفاع از جامعه، تاریخ و خاک ایران
سالهاست هم در محافل روشنفکری و هم در سطح جامعه، شاهد روایتی از زوال و فروپاشی اخلاقی #ما_ایرانیها هستیم. اما #آرش_حیدری جامعه را در حال مقاومت میداند و میگوید حیات اجتماعی ما با وجود بحرانها همچنان زنده و پویاست. جامعه میل به زندگی دارد و باید از آن دفاع کرد. به باور او هر آنچه بخواهد در برابر زندگی بایستد، شکست میخورد و از مالیخولیا مقاومت در نمیآید. او از اهمیت درک #تداوم_فرهنگی و تاریخی ایران و لزوم دفاع از مکان زندگی و #ایراندوستی و پذیرش تکثر میگوید. او به لایههایی از حیات اجتماعی اشاره میکند که با چنگ و دندان از زیست اخلاقی خود مراقبت میکند. آنچه او را به آینده امیدوار نگه میدارد، همین مسئله است؛ امیدی مبتنی بر بدبینی عقل و خوشبینی اراده. دلایل این #امید را در مصاحبهٔ رضا صائمی (هممیهن) با دکتر آرش حیدری، جامعهشناس بشنوید.
⬅️ خواندن مصاحبه در وبگاه روزنامه
⏪ دیدن مصاحبه در یوتیوب
#وضعیت_امروز_جامعه_ما
@Jaryaann