✨ خبرنگار اعزامی سیانان به ایران، در ستایش از تلاش کادر درمانی ایرانی با وجود تمام دشواریها و محدودیتها گزارشی تهیه کرده و در توضیح آن در صفحه توئیتر خود نوشته که از بین تمام مبارزاتی که در سراسر جهان با کووید ۱۹ دیده است، مبارزه پزشکان دلیر ایران، سختترین و شجاعترین بوده است.
❗️امیدواریم با رعایت پروتکلهای بهداشتی و جدی گرفتن #فاصله_فیزیکی همگی ما در عمل (و نه تنها کلام) قدردان #شجاعت این عزیزان باشیم که ماههاست جان و سلامتشان را در راه مراقبت از سلامت جامعه به خطر انداختهاند.
منبع
#قهرمان_من #ماایرانیها #روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❗️امیدواریم با رعایت پروتکلهای بهداشتی و جدی گرفتن #فاصله_فیزیکی همگی ما در عمل (و نه تنها کلام) قدردان #شجاعت این عزیزان باشیم که ماههاست جان و سلامتشان را در راه مراقبت از سلامت جامعه به خطر انداختهاند.
منبع
#قهرمان_من #ماایرانیها #روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✨ خانم افشنگ عزیز و مسئولیتشناس، این سرزمین در طول تاریخ با وجود افرادی مانند شما از دل بحرانها و مشکلات متعدد عبور کرده و ما به سهم خود قدردان و ستایشگر همت و شجاعت شما و پدر محترم و شریفتان هستیم و دلمان به وجود امثال شما گرم است.
❗️ اشنویه یکی از شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی است که در قسمت غربی این استان قرار دارد. امیدواریم پوشش اینترنت کشور به زودی شامل تمام مناطقی مانند اشنویه بشود تا معلمان شریف ایران برای دسترسی به اینترنت و امکان تدریس مجازی به چنین دشواریهایی نیفتند.
نمونهای از #شجاعت و #شرافت #مردم_ایران در #روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
❗️ اشنویه یکی از شهرهای مرزی استان آذربایجان غربی است که در قسمت غربی این استان قرار دارد. امیدواریم پوشش اینترنت کشور به زودی شامل تمام مناطقی مانند اشنویه بشود تا معلمان شریف ایران برای دسترسی به اینترنت و امکان تدریس مجازی به چنین دشواریهایی نیفتند.
نمونهای از #شجاعت و #شرافت #مردم_ایران در #روزگارکرونایی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺دونده کنیایی، آبل موتای، در حالیکه از همه پیش است و تا خط پایان ده متر فاصله دارد با خیال اینکه از خط پایان عبور کرده، میایستد. ایوان فرناندز دونده اهل اسپانیا، که پشت سر اوست متوجه میشود؛ ابتدا به او اشاره میکند که خط پایان آنجاست! وقتی میبیند که موتای متوجه زبان او نمیشود، او را هل میدهد و مشایعت میکند و خود پشت سرش میدود تا موتای به عنوان نفر اول از خط عبور کند و فرناندز دوم شود.
پس از مسابقه خبرنگار از فرناندز میپرسد: «برای چه این کار را کردی؟»
پاسخ میدهد: «رویای من این است که روزی همه ما اینچنین زندگی اجتماعیای داشته باشیم.»
خبرنگار اصرار دارد که «اما تو میتوانستی اول شوی.»
ایوان می گوید: «اما حاصل آن پیروزی چه بود؟ آن مدال چه افتخاری برای من داشت؟
مادرم چه فکری در مورد من میکرد؟»
❗️چه مادر خردمند و ارزشمندی که اینگونه عمیق و تأثیرگذار به فرزند خود آموخت که انصاف و #راستی بالاتر از منفعت شخصی است؛ که حق دیگران را پاس بدار حتی اگر در ظاهر یا در کوتاه مدت به سود تو نباشد.
🔻 یکی از کاربران فضای مجازی درباره این اتفاق نوشته است:
«اولین عکسالعملم از خواندن این ماجرا اشک بود. گریهی زیاد! نمیدانم برای چه و از کجا. بعدش فکر کردم که با پرسشها، انتظارات، آفرینها و اخمها چه ارزشهایی را به ناخودآگاه فرزندانم منتقل میکنم؟ جایی دیدم که نوشته بود که "روشها و ابزارهای درستِ بردن را به بچههایمان بیاموزیم."
خیلی به هنر مادر ایوان فکر میکنم. به رویایی که در وجود فرزندش پرورانده و به رابطهی عمیقی که با او ساخته است.»
منبع: ۱ و ۲ - ویدئوی این اتفاق
🔺از این ماجرا چند سال میگذرد اما همچنان از رفتار اخلاقی فرناندز به بزرگی یاد میشود و چه بسا منبع الهام ورزشکاران دیگری نیز شده باشد. چند ماه پیش در مسابقات سهگانه سانتاندر نیز یک دونده اسپانیایی دیگر کار مشابهی کرد.
#اخلاق #شجاعت #شرافت #فتوت #آموختنی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
پس از مسابقه خبرنگار از فرناندز میپرسد: «برای چه این کار را کردی؟»
پاسخ میدهد: «رویای من این است که روزی همه ما اینچنین زندگی اجتماعیای داشته باشیم.»
خبرنگار اصرار دارد که «اما تو میتوانستی اول شوی.»
ایوان می گوید: «اما حاصل آن پیروزی چه بود؟ آن مدال چه افتخاری برای من داشت؟
مادرم چه فکری در مورد من میکرد؟»
❗️چه مادر خردمند و ارزشمندی که اینگونه عمیق و تأثیرگذار به فرزند خود آموخت که انصاف و #راستی بالاتر از منفعت شخصی است؛ که حق دیگران را پاس بدار حتی اگر در ظاهر یا در کوتاه مدت به سود تو نباشد.
🔻 یکی از کاربران فضای مجازی درباره این اتفاق نوشته است:
«اولین عکسالعملم از خواندن این ماجرا اشک بود. گریهی زیاد! نمیدانم برای چه و از کجا. بعدش فکر کردم که با پرسشها، انتظارات، آفرینها و اخمها چه ارزشهایی را به ناخودآگاه فرزندانم منتقل میکنم؟ جایی دیدم که نوشته بود که "روشها و ابزارهای درستِ بردن را به بچههایمان بیاموزیم."
خیلی به هنر مادر ایوان فکر میکنم. به رویایی که در وجود فرزندش پرورانده و به رابطهی عمیقی که با او ساخته است.»
منبع: ۱ و ۲ - ویدئوی این اتفاق
🔺از این ماجرا چند سال میگذرد اما همچنان از رفتار اخلاقی فرناندز به بزرگی یاد میشود و چه بسا منبع الهام ورزشکاران دیگری نیز شده باشد. چند ماه پیش در مسابقات سهگانه سانتاندر نیز یک دونده اسپانیایی دیگر کار مشابهی کرد.
#اخلاق #شجاعت #شرافت #فتوت #آموختنی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️ خواهر «آن رز نو تاوانگ» از پلیس مسلح ضدشورش میخواهد که بهجای معترضین به کودتای ارتش در میانمار، به او شلیک کنند.
تصویری از یک راهبه کاتولیک با یک لباس سفید ساده و دستانی گشوده که به نیروهای نظامی میانمار هنگام آماده شدن برای سرکوب اعتراضات التماس میکند، در شبکههای اجتماعی بازتاب گسترده یافته و موجب تحسین این راهبه کاتولیک در کشور با اکثریت بودایی شده است.
خواهر آن رز رز نو تاوانگ گفت: «من به زانو درآمدم ... از آنها خواهش کردم که به کودکان شلیک نکنند بلکه به من شلیک کنند و مرا بکشند.»
عکس از:
Myitkyina News Journal/AFP/Getty Images
منبع: گاردین
#شجاعت #ایثار #حالات_تن
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
تصویری از یک راهبه کاتولیک با یک لباس سفید ساده و دستانی گشوده که به نیروهای نظامی میانمار هنگام آماده شدن برای سرکوب اعتراضات التماس میکند، در شبکههای اجتماعی بازتاب گسترده یافته و موجب تحسین این راهبه کاتولیک در کشور با اکثریت بودایی شده است.
خواهر آن رز رز نو تاوانگ گفت: «من به زانو درآمدم ... از آنها خواهش کردم که به کودکان شلیک نکنند بلکه به من شلیک کنند و مرا بکشند.»
عکس از:
Myitkyina News Journal/AFP/Getty Images
منبع: گاردین
#شجاعت #ایثار #حالات_تن
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔺تاکیشیما میکا یا تاکیمیکا
مربی ۹۰ ساله تناسب اندام (فیتنس) ژاپنی است که تا پیش از ۶۵ سالگی یک زن خانهدار تمام وقت بود و در زندگی خود هرگز ورزش نکرده بود، به علت اضافه وزن به ورزش تناسباندام رو میآورد و به آن علاقهمند میشود و در ۵ سال ۱۵ کیلوگرم وزن کم میکند و خود مربی این رشته ورزشی میشود.
کلاسهای او اکنون به علت دنیاگیری ویروس کرونا به شکل مجازی برگزار میشود که تصویری از کلاس او را در آخرین عکس میبینید. خود او در گوشه بالا سمت چپ تصویر مشخص است.
❗️البته در تحلیل چنین پدیدههایی از کنار عواملی مانند شرایط اجتماعی و اقتصادی نباید به سادگی گذشت اما در هر صورت زندگی این خانم ژاپنی و #امید و #شجاعت او برای تغییر سبک زندگی و کسب تجربههای نو در سنین بالا، حتماً برای بسیاری افراد الهامبخش و #آموختنی خواهد بود.
منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
مربی ۹۰ ساله تناسب اندام (فیتنس) ژاپنی است که تا پیش از ۶۵ سالگی یک زن خانهدار تمام وقت بود و در زندگی خود هرگز ورزش نکرده بود، به علت اضافه وزن به ورزش تناسباندام رو میآورد و به آن علاقهمند میشود و در ۵ سال ۱۵ کیلوگرم وزن کم میکند و خود مربی این رشته ورزشی میشود.
کلاسهای او اکنون به علت دنیاگیری ویروس کرونا به شکل مجازی برگزار میشود که تصویری از کلاس او را در آخرین عکس میبینید. خود او در گوشه بالا سمت چپ تصویر مشخص است.
❗️البته در تحلیل چنین پدیدههایی از کنار عواملی مانند شرایط اجتماعی و اقتصادی نباید به سادگی گذشت اما در هر صورت زندگی این خانم ژاپنی و #امید و #شجاعت او برای تغییر سبک زندگی و کسب تجربههای نو در سنین بالا، حتماً برای بسیاری افراد الهامبخش و #آموختنی خواهد بود.
منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️ از ملاشیه تا توکیو
زندگی پر از مانع و محرومیت یک زن قهرمان ایرانی
🔹چرا عمیقاً باور دارم از تلاشی که «هاشمیه متقیان» برای دستیابی به مدال طلای بازیهای پارالمپیک توکیو و ارتقاء رکورد جهان بهانجام رسانید و راهِ سخت و درازی که از ملاشیه اهواز تا توکیو در ژاپن طی کرد، میتوان دهها فیلم، کتاب، شعر و موسیقیِ انگیزشی نوشت و ساخت؟
🔸۱ـ هاشیمه، دختر اهواز، فرزند منطقه ملاشیه است. جنوبیترین نقطه در غرب اهواز. نشسته بر کنارههای جاده اهواز، خرمشهر و محصور در میان شرکتهای صنعتی بزرگی همچون فولاد کاویان، گروه ملی، نورد لوله، پایساز، فارسیت، سپنتا و هپکو، اما غرق شده در محرومیت و نبودِ شاخصهای لازم برای زندگی. سرانههای بهداشتی، ورزشی، آموزشی و عمران شهری در ملاشیه زیر صفر است. و تلخ اینکه ملاشیه یکی از قدیمیترین مناطق اهواز است با قریب ۱۰۰هزار نفر جمعیت اصیل. فاقد آب شُربِ پایدار و سالم و شبکه مهندسی دفع فاضلاب. بدون کتابخانه و سینما و دردناکتر؛ بیکاری بالای هشتاد درصد.
🔸۲ـ ماجرای مبارزه هاشمیه برای ایستادن روی پای خود، از یک سالگی او آغاز میشود. وقتی که تب داشته و او را برای زدن واکسن به مرکز بهداشت میبرند. از همان زمان دیگر پاهایش خشک میشود و میفهمد باید دیوار را بگیرد و خود را نگه دارد.
🔸۳ـ تا کلاس پنجم را در همان ملاشیهی محروم میگذراند و با عصای آهنی که پدر جوشکارش ساخته بود با همسالانش به ورزش میپردازد. میگویند آنقدر پُرانرژی بوده که در روزش هر روز یک عصایش را میشکست تا بتواند روی پای خود بایستد.
🔸۴ـ در مدرسه راهنمایی،خانم فرجزاده معلمش برای او یک عصای چوبی تهیه میکند و با خواهرش که هلال احمر بوده،کفش طبی جور میکند برای هاشمیه...«وقتی کفشها را پوشیدم انگار دنیا را به من داده بودند و پس از سه روز، عصای چوبی را دور انداختم و توانستم راه بروم و حتی انحراف کمرم کمتر شد».
🔸۵ـ هاشمیه به پیشدانشگاهی میرسد. در یکی از روزها که در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته بود، دختران ورزشکارِ دارای معلولیت را میبیند. وقتی میشنود که نیازی نیست برای ورزش کردن پولی بپردازد، به سمت جامعه معلولان رفته و ورزش را آغاز میکند.
🔸۶ـ هاشمیه در خانه برای پخت نان، کمکحال مادرش بود. اصطلاحاً خمیر ورز میداد. به همین خاطر پنجههایی قوی و ورزیده داشت. پس به والیبال نشسته رفت تا اینکه یک روز سید علی موسوی، مربی دو و میدانی افراد دارای معلولیت استان خوزستان او را دید و استعدادش را کشف کرد.
🔸۷ـ خانوادهی هاشمیه که هرگز او را به خاطر معلولیتش محدود نکردند بزرگترین حامی او هستند.اما او از همه مسئولین شهر اهواز و استان خوزستان گلهمند است.هاشمیه میگوید: من در سرما و گرما باتوجه به شرایطی که دارم، کار میکنم تا افتخاری برای ایران کسب کنم ولی در استانم حمایت نمیشوم.
🔸۸ـ هاشمیه کم مانع نداشت. از مشکل ایابذهاب و زمین تمرین در محیطی روباز تا نبود رختکن. او میگوید: ورزشکارانی که صندلی چرخدار استفاده میکنند، برای سرویس بهداشتی مشکل دارند، چون سرویس بهداشتی سیّار یا مخصوص ورزشکاران با صندلی چرخدار وجود ندارد. در هوای بارانی و گرد و غبار بر روی زمین مینشینیم و به عنوان رختکن از آن استفاده میکنیم. وسایل تمرینی ما فرسودهاند و عمری ۲۰ ساله دارند که باعث میشود رکورد ما در مسابقات متفاوت با رکوردی باشد که در باشگاه کسب کردهایم. اما اراده او از مشکلاتش بزرگتر بود.
🔸۹ـ هاشمیه برای رسیدن به مدال طلای توکیو از پارالمپیک ریو، هر روز تمرین کرد. حتی در زمان شیوع کرونا هم تمریناتش را قطع نکرد. رمز موفقیت او فقط تمرین بود. او مدال طلای آسیا، بازیهای پاراآسیایی و جهانی را داشت و در بین مدالهایش فقط همین یک مدال طلا کم بود که در توکیو به آن رسید.
🔸۱۰ـ یادمان باشد این سرزمین هزاران هاشمیه دارد. اما این قصه هاشمیه است؛ دختر طلایی اهواز که توانست با کفش ورزشی آرزوی ایران را با یک مدال طلای خوشرنگ در مسابقات پارالمپیک توکیو تحقق بخشد.
از صفحه توئیتر محمد مالی
🎥 تصاویر:
۱. مراسم اهدای مدال طلای هاشمیه متقیان و اشکهای شادیاش
.
۲. لحظه پرتاب استثنایی و پیروزی «هاشمیهٔ متقیان» و و فریاد شادیِ او بعد از شکستن رکورد جهانی در پارالمپیک توکیو
یادآور این اشعار شاهنامه:
چو آمد خروشان به تنگ اندرش / بجنبید و برداشت خود از سرش
رها شد ز بند زره موی اوی/ درفشان چو خورشید شد روی اوی
بدانست سهراب کاو دخترست / سر و موی او ازدر افسرست
شگفت آمدش گفت از ایرانسپاه / چنین دختر آید به آوردگاه
#ورزش #زنان_ایرانی
#شجاعت #رویا
#افراد_دارای_معلولیت
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
زندگی پر از مانع و محرومیت یک زن قهرمان ایرانی
🔹چرا عمیقاً باور دارم از تلاشی که «هاشمیه متقیان» برای دستیابی به مدال طلای بازیهای پارالمپیک توکیو و ارتقاء رکورد جهان بهانجام رسانید و راهِ سخت و درازی که از ملاشیه اهواز تا توکیو در ژاپن طی کرد، میتوان دهها فیلم، کتاب، شعر و موسیقیِ انگیزشی نوشت و ساخت؟
🔸۱ـ هاشیمه، دختر اهواز، فرزند منطقه ملاشیه است. جنوبیترین نقطه در غرب اهواز. نشسته بر کنارههای جاده اهواز، خرمشهر و محصور در میان شرکتهای صنعتی بزرگی همچون فولاد کاویان، گروه ملی، نورد لوله، پایساز، فارسیت، سپنتا و هپکو، اما غرق شده در محرومیت و نبودِ شاخصهای لازم برای زندگی. سرانههای بهداشتی، ورزشی، آموزشی و عمران شهری در ملاشیه زیر صفر است. و تلخ اینکه ملاشیه یکی از قدیمیترین مناطق اهواز است با قریب ۱۰۰هزار نفر جمعیت اصیل. فاقد آب شُربِ پایدار و سالم و شبکه مهندسی دفع فاضلاب. بدون کتابخانه و سینما و دردناکتر؛ بیکاری بالای هشتاد درصد.
🔸۲ـ ماجرای مبارزه هاشمیه برای ایستادن روی پای خود، از یک سالگی او آغاز میشود. وقتی که تب داشته و او را برای زدن واکسن به مرکز بهداشت میبرند. از همان زمان دیگر پاهایش خشک میشود و میفهمد باید دیوار را بگیرد و خود را نگه دارد.
🔸۳ـ تا کلاس پنجم را در همان ملاشیهی محروم میگذراند و با عصای آهنی که پدر جوشکارش ساخته بود با همسالانش به ورزش میپردازد. میگویند آنقدر پُرانرژی بوده که در روزش هر روز یک عصایش را میشکست تا بتواند روی پای خود بایستد.
🔸۴ـ در مدرسه راهنمایی،خانم فرجزاده معلمش برای او یک عصای چوبی تهیه میکند و با خواهرش که هلال احمر بوده،کفش طبی جور میکند برای هاشمیه...«وقتی کفشها را پوشیدم انگار دنیا را به من داده بودند و پس از سه روز، عصای چوبی را دور انداختم و توانستم راه بروم و حتی انحراف کمرم کمتر شد».
🔸۵ـ هاشمیه به پیشدانشگاهی میرسد. در یکی از روزها که در ایستگاه اتوبوس منتظر نشسته بود، دختران ورزشکارِ دارای معلولیت را میبیند. وقتی میشنود که نیازی نیست برای ورزش کردن پولی بپردازد، به سمت جامعه معلولان رفته و ورزش را آغاز میکند.
🔸۶ـ هاشمیه در خانه برای پخت نان، کمکحال مادرش بود. اصطلاحاً خمیر ورز میداد. به همین خاطر پنجههایی قوی و ورزیده داشت. پس به والیبال نشسته رفت تا اینکه یک روز سید علی موسوی، مربی دو و میدانی افراد دارای معلولیت استان خوزستان او را دید و استعدادش را کشف کرد.
🔸۷ـ خانوادهی هاشمیه که هرگز او را به خاطر معلولیتش محدود نکردند بزرگترین حامی او هستند.اما او از همه مسئولین شهر اهواز و استان خوزستان گلهمند است.هاشمیه میگوید: من در سرما و گرما باتوجه به شرایطی که دارم، کار میکنم تا افتخاری برای ایران کسب کنم ولی در استانم حمایت نمیشوم.
🔸۸ـ هاشمیه کم مانع نداشت. از مشکل ایابذهاب و زمین تمرین در محیطی روباز تا نبود رختکن. او میگوید: ورزشکارانی که صندلی چرخدار استفاده میکنند، برای سرویس بهداشتی مشکل دارند، چون سرویس بهداشتی سیّار یا مخصوص ورزشکاران با صندلی چرخدار وجود ندارد. در هوای بارانی و گرد و غبار بر روی زمین مینشینیم و به عنوان رختکن از آن استفاده میکنیم. وسایل تمرینی ما فرسودهاند و عمری ۲۰ ساله دارند که باعث میشود رکورد ما در مسابقات متفاوت با رکوردی باشد که در باشگاه کسب کردهایم. اما اراده او از مشکلاتش بزرگتر بود.
🔸۹ـ هاشمیه برای رسیدن به مدال طلای توکیو از پارالمپیک ریو، هر روز تمرین کرد. حتی در زمان شیوع کرونا هم تمریناتش را قطع نکرد. رمز موفقیت او فقط تمرین بود. او مدال طلای آسیا، بازیهای پاراآسیایی و جهانی را داشت و در بین مدالهایش فقط همین یک مدال طلا کم بود که در توکیو به آن رسید.
🔸۱۰ـ یادمان باشد این سرزمین هزاران هاشمیه دارد. اما این قصه هاشمیه است؛ دختر طلایی اهواز که توانست با کفش ورزشی آرزوی ایران را با یک مدال طلای خوشرنگ در مسابقات پارالمپیک توکیو تحقق بخشد.
از صفحه توئیتر محمد مالی
🎥 تصاویر:
۱. مراسم اهدای مدال طلای هاشمیه متقیان و اشکهای شادیاش
.
۲. لحظه پرتاب استثنایی و پیروزی «هاشمیهٔ متقیان» و و فریاد شادیِ او بعد از شکستن رکورد جهانی در پارالمپیک توکیو
یادآور این اشعار شاهنامه:
چو آمد خروشان به تنگ اندرش / بجنبید و برداشت خود از سرش
رها شد ز بند زره موی اوی/ درفشان چو خورشید شد روی اوی
بدانست سهراب کاو دخترست / سر و موی او ازدر افسرست
شگفت آمدش گفت از ایرانسپاه / چنین دختر آید به آوردگاه
#ورزش #زنان_ایرانی
#شجاعت #رویا
#افراد_دارای_معلولیت
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
❇️ این عکس تاریخی از بهرام محمدیفرد متعلق به اوائل آبان ۱۳۵۹ و کمی پیش از سقوط کامل خرمشهر است.
آن طرف دیگر پل را که تنها پل باقیمانده میان خرمشهر و آبادان است، نمیبینیم اما در این سو این ۵ تن که در این قاب دیده میشوند، آخرین نفراتی هستند که قبل از سقوط شهر به آن سوی پل رفتند تا با دستانی تقریباً خالی در برابر تجاوز تانکهای عراقی به ایران بایستند یا لااقل زمان بیشتری برای حفظ جان غیرنظامیان بخرند؛ نامشان هم در جایی ثبت نشده است.
یادشان گرامی.
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
آن طرف دیگر پل را که تنها پل باقیمانده میان خرمشهر و آبادان است، نمیبینیم اما در این سو این ۵ تن که در این قاب دیده میشوند، آخرین نفراتی هستند که قبل از سقوط شهر به آن سوی پل رفتند تا با دستانی تقریباً خالی در برابر تجاوز تانکهای عراقی به ایران بایستند یا لااقل زمان بیشتری برای حفظ جان غیرنظامیان بخرند؛ نامشان هم در جایی ثبت نشده است.
یادشان گرامی.
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #انیمیشن «هیچکس معمولی/عادی نیست»، ستایشیست در دفاع از «فردیت» #کودکان و انسانها، همرنگ جماعت نشدن و #شجاعت خود بودن!
این انیمیشن که اخیراً برای خیریه کودکان Childline تولید شده است، نشان میدهد که هیچکس معمولی و شبیه بقیه نیست و به کودکان و افراد میگوید که هر چقدر احساس غریبی در درون خود میکنید، تنها نیستید.
از جمله فرهنگهایی که گسترش آن از سرکوب امیال و اشتیاقهای متفاوت افراد جلوگیری میکند و به آنها به راحتی امکان «خود» بودن میدهد، #دگرپذیری و پذیرش تفاوتها و تنوعات فرهنگی و سبک زیستی در جامعه است.
Nobody is Normal
By Catherine Prowse
منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
این انیمیشن که اخیراً برای خیریه کودکان Childline تولید شده است، نشان میدهد که هیچکس معمولی و شبیه بقیه نیست و به کودکان و افراد میگوید که هر چقدر احساس غریبی در درون خود میکنید، تنها نیستید.
از جمله فرهنگهایی که گسترش آن از سرکوب امیال و اشتیاقهای متفاوت افراد جلوگیری میکند و به آنها به راحتی امکان «خود» بودن میدهد، #دگرپذیری و پذیرش تفاوتها و تنوعات فرهنگی و سبک زیستی در جامعه است.
Nobody is Normal
By Catherine Prowse
منبع
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
✨ جلوهای ستایشبرانگیز از معجزه مهر
مردی بلندقد که از سوء مصرف مواد مخدر و یا مشکلات روانی رنج میبرد در واگن متروی شهر ونکوور با حرکات نامتعادل و نامعمول، فحاشی و فریاد کشیدن، به شدت به دیگران پرخاش میکرد. در حالی که همه ترسیده بودند، زنِ مسنی دستاش را دراز کرد و دست او را محکم گرفت تا ناگهان به طرز عجیبی آرام شد، بیصدا نشست و اشک در چشمانش حلقه زد.
راوی این رویداد میگوید بعد از این اتفاق با آن زن صحبت کردم و او به سادگی گفت: «من یک مادرم؛ آن مرد نیاز داشت که کسی او را لمس کند.» و سپس شروع به گریستن کرد.
از افراد با ظاهر و رفتار غریب یا بیخانمانها در فضای عمومی (اتوبوس و مترو و خیابانها) نهراسید و آنها را قضاوت نکنید؛ زیرا همه افراد در زندگی، از رفاه، امکانات و شرایط یکسانی برخوردار نیستند.
#شجاعت #مهر #زنانهنگری
🔗 منبع: فیسبوک طاها و هافپست
پینوشت: صورت مرد را برای حفظ حریم شخصی او محو کردیم.
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
مردی بلندقد که از سوء مصرف مواد مخدر و یا مشکلات روانی رنج میبرد در واگن متروی شهر ونکوور با حرکات نامتعادل و نامعمول، فحاشی و فریاد کشیدن، به شدت به دیگران پرخاش میکرد. در حالی که همه ترسیده بودند، زنِ مسنی دستاش را دراز کرد و دست او را محکم گرفت تا ناگهان به طرز عجیبی آرام شد، بیصدا نشست و اشک در چشمانش حلقه زد.
راوی این رویداد میگوید بعد از این اتفاق با آن زن صحبت کردم و او به سادگی گفت: «من یک مادرم؛ آن مرد نیاز داشت که کسی او را لمس کند.» و سپس شروع به گریستن کرد.
از افراد با ظاهر و رفتار غریب یا بیخانمانها در فضای عمومی (اتوبوس و مترو و خیابانها) نهراسید و آنها را قضاوت نکنید؛ زیرا همه افراد در زندگی، از رفاه، امکانات و شرایط یکسانی برخوردار نیستند.
#شجاعت #مهر #زنانهنگری
🔗 منبع: فیسبوک طاها و هافپست
پینوشت: صورت مرد را برای حفظ حریم شخصی او محو کردیم.
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ۵ اوت سال ۱۸۸۸ مردم روستای ویزلخ آلمان شاهد صحنهای باورنکردنی بودند.
زنی همراه دو پسر سوار بر کالسکه در حال حرکت بود. اما در جلوی کالسکه اسبی وجود نداشت. حتماً جادویی در کار بود. ناقوسها به صدا درآمد و همه در التهاب بودند که ناگهان کالسکه ایستاد. زن به دنبال داروساز میرود و از او تقاضای لیگروئین (حلال نفتی لکهبر) میکند. داروساز میگوید لیگروئین برای لکه لباس او مناسب نیست. اما زن میگوید لیگروئین را برای کالسکهاش میخواهد.
این روایت نخستین سفر با خودرو است که «برتا» با خودروی نوساز همسرش، «کارل بنز» انجام داد. در این سفر او همراه فرزندانش با وجود مشکلات فراوان فاصله ۱۰۶ کیلومتری شهر مانهایم تا فورتزهایم را طی ۱۲ ساعت پیمود.
• در تاریخ بارها برای از میدانبهدر کردن نوآوریها و فناوریها از برچسبهایی مانند جادو، شیطانی و گمراهکننده استفاده شده است.
• نخستین خودرو را یک مرد اختراع کرد اما یک زن جرأت کرد که با این وسیله نوساخته سفر کند! زنی که به چیزی بیش از یک خودرو باور داشت ... او به خود ایمان داشت.
🔺این ویدئو گرامیداشت این رخداد و ستایش #رویا و #شجاعت آن زن است.
🔗 منبع
@Jaryaann
زنی همراه دو پسر سوار بر کالسکه در حال حرکت بود. اما در جلوی کالسکه اسبی وجود نداشت. حتماً جادویی در کار بود. ناقوسها به صدا درآمد و همه در التهاب بودند که ناگهان کالسکه ایستاد. زن به دنبال داروساز میرود و از او تقاضای لیگروئین (حلال نفتی لکهبر) میکند. داروساز میگوید لیگروئین برای لکه لباس او مناسب نیست. اما زن میگوید لیگروئین را برای کالسکهاش میخواهد.
این روایت نخستین سفر با خودرو است که «برتا» با خودروی نوساز همسرش، «کارل بنز» انجام داد. در این سفر او همراه فرزندانش با وجود مشکلات فراوان فاصله ۱۰۶ کیلومتری شهر مانهایم تا فورتزهایم را طی ۱۲ ساعت پیمود.
• در تاریخ بارها برای از میدانبهدر کردن نوآوریها و فناوریها از برچسبهایی مانند جادو، شیطانی و گمراهکننده استفاده شده است.
• نخستین خودرو را یک مرد اختراع کرد اما یک زن جرأت کرد که با این وسیله نوساخته سفر کند! زنی که به چیزی بیش از یک خودرو باور داشت ... او به خود ایمان داشت.
🔺این ویدئو گرامیداشت این رخداد و ستایش #رویا و #شجاعت آن زن است.
🔗 منبع
@Jaryaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎻 این ویدئو که یک کاربر اوکراینی با این توضیح در توئیتر همرسانی کرده: «کاری که ما در پناهگاهها انجام میدهیم، وقتی آنها ما را از آسمان بمباران میکنند.» تا کنون میلیونها بار در شبکههای اجتماعی دیده شده است.
🎶 ورا لیتوفچنکو، نوازنده و معلم ویولن، در یک زیرزمین در خارکف، شرق اوکراین برای ساکنینی که از بمباران روسیه آنجا پناه گرفتهاند، ساز مینوازد تا آنها فقط برای لحظاتی جنگ را فراموش کنند. او گفته است که در خارکف میماند تا شهر را بازسازی کند. او میگوید: «من فقط نوازندگی نمیکنم. این سرزمین من است. میخواهم با دستان خودم به بازسازی شهر کمک کنم.»
⬅️ برگه ورا لیتوفچنکو در اینستاگرام
🔗 منبع ویدئو | منبع توضیحات
#موسیقی #جنگ
#موسیقی_در_جنگ #شجاعت #وطندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🎶 ورا لیتوفچنکو، نوازنده و معلم ویولن، در یک زیرزمین در خارکف، شرق اوکراین برای ساکنینی که از بمباران روسیه آنجا پناه گرفتهاند، ساز مینوازد تا آنها فقط برای لحظاتی جنگ را فراموش کنند. او گفته است که در خارکف میماند تا شهر را بازسازی کند. او میگوید: «من فقط نوازندگی نمیکنم. این سرزمین من است. میخواهم با دستان خودم به بازسازی شهر کمک کنم.»
⬅️ برگه ورا لیتوفچنکو در اینستاگرام
🔗 منبع ویدئو | منبع توضیحات
#موسیقی #جنگ
#موسیقی_در_جنگ #شجاعت #وطندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ۵ اوت سال ۱۸۸۸ مردم روستای ویزلخ آلمان شاهد صحنهای باورنکردنی بودند.
زنی همراه دو پسر سوار بر کالسکه در حال حرکت بود. اما در جلوی کالسکه اسبی وجود نداشت. حتماً جادویی در کار بود. ناقوسها به صدا درآمد و همه در التهاب بودند که ناگهان کالسکه ایستاد. زن به دنبال داروساز میرود و از او تقاضای لیگروئین (حلال نفتی لکهبر) میکند. داروساز میگوید لیگروئین برای لکه لباس او مناسب نیست. اما زن میگوید لیگروئین را برای کالسکهاش میخواهد.
این روایت نخستین سفر با خودرو است که «برتا» با خودروی نوساز همسرش، «کارل بنز» انجام داد. در این سفر او همراه فرزندانش با وجود مشکلات فراوان فاصله ۱۰۶ کیلومتری شهر مانهایم تا فورتزهایم را طی ۱۲ ساعت پیمود.
• در تاریخ بارها برای از میدانبهدر کردن نوآوریها و فناوریها از برچسبهایی مانند جادو، شیطانی و گمراهکننده استفاده شده است.
• نخستین خودرو را یک مرد اختراع کرد اما یک زن جرأت کرد که با این وسیله نوساخته سفر کند! زنی که به چیزی بیش از یک خودرو باور داشت ... او به خود ایمان داشت.
🔺این ویدئو گرامیداشت این رخداد و ستایش #رویا و #شجاعت آن زن است.
🔗 منبع
@Jaryaann
زنی همراه دو پسر سوار بر کالسکه در حال حرکت بود. اما در جلوی کالسکه اسبی وجود نداشت. حتماً جادویی در کار بود. ناقوسها به صدا درآمد و همه در التهاب بودند که ناگهان کالسکه ایستاد. زن به دنبال داروساز میرود و از او تقاضای لیگروئین (حلال نفتی لکهبر) میکند. داروساز میگوید لیگروئین برای لکه لباس او مناسب نیست. اما زن میگوید لیگروئین را برای کالسکهاش میخواهد.
این روایت نخستین سفر با خودرو است که «برتا» با خودروی نوساز همسرش، «کارل بنز» انجام داد. در این سفر او همراه فرزندانش با وجود مشکلات فراوان فاصله ۱۰۶ کیلومتری شهر مانهایم تا فورتزهایم را طی ۱۲ ساعت پیمود.
• در تاریخ بارها برای از میدانبهدر کردن نوآوریها و فناوریها از برچسبهایی مانند جادو، شیطانی و گمراهکننده استفاده شده است.
• نخستین خودرو را یک مرد اختراع کرد اما یک زن جرأت کرد که با این وسیله نوساخته سفر کند! زنی که به چیزی بیش از یک خودرو باور داشت ... او به خود ایمان داشت.
🔺این ویدئو گرامیداشت این رخداد و ستایش #رویا و #شجاعت آن زن است.
🔗 منبع
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from جریانـ
🔺رقصنده🔺
عکسهای درخشان یاسین علویی اسماعیل
از زندگی زولو رما، رقصنده جوان دارای معلولیت مراکشی
#YassineAlaouiIsmaili
منبع
🔻هفت سپتامبر روز «ابَرانسان» است.
این روز برای ادای احترام به افراد دارای معلولیتی است که توانستند بر چالشهای معلولیت و کمبودهایی که برای آنان در جامعه، خانواده، در میان دوستان و در فرهنگ و باورها ایجاد شده است غلبه کنند و به راه خود ادامه دهند.
#شجاعت #رویا
#افراد_دارای_معلولیت
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
عکسهای درخشان یاسین علویی اسماعیل
از زندگی زولو رما، رقصنده جوان دارای معلولیت مراکشی
#YassineAlaouiIsmaili
منبع
🔻هفت سپتامبر روز «ابَرانسان» است.
این روز برای ادای احترام به افراد دارای معلولیتی است که توانستند بر چالشهای معلولیت و کمبودهایی که برای آنان در جامعه، خانواده، در میان دوستان و در فرهنگ و باورها ایجاد شده است غلبه کنند و به راه خود ادامه دهند.
#شجاعت #رویا
#افراد_دارای_معلولیت
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✨ ادای احترام به تکاوران ارتش که در جریان مقاومت در خرمشهر شهید شدند.
اثری میهندوستانه، مستقل و غیردولتی از گروه بزرگ سازهای ایرانی شاهو
به آهنگسازی حامد صقیری، فرزند شهید سرلشکر مصطفی صقیری از خلبانان ارتش
در این نماهنگ زیبا و تأثیرگذار که چند سال پیش منتشر شده است، بازماندگانِ تکاوران ارتشیِ پایگاه دوم دریایی بوشهر که ۳۴ روز در خرمشهر دلاورانه ایستادگی کردند، سالها بعد، با صورتهایی تکیدهتر اما با ارادهای همچنان استوار و مهر و عشقی همانقدر راسخ به میهن، با فرماندهی ناخدا یکم، هوشنگ صمدی، در کنار درختان سربریدهٔ سربلند و ایستاده، با همراهی نوازندگان جوان گروه «شاهو» یاد و نام شهیدان همرزمشان در خرمشهر را گرامی میدارند.
🔺از آلبوم سروها ایستاده میمیرند
کارگردان: احمد موسوی
▫️بازنشر به مناسبت فرا رسیدن سالروز آزادسازی #خرمشهر، در ۳ خرداد ۱۳۶۱ و پس از ۵۷۶ روز اشغال
#برای_آزادی
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
@Jaryaann
اثری میهندوستانه، مستقل و غیردولتی از گروه بزرگ سازهای ایرانی شاهو
به آهنگسازی حامد صقیری، فرزند شهید سرلشکر مصطفی صقیری از خلبانان ارتش
در این نماهنگ زیبا و تأثیرگذار که چند سال پیش منتشر شده است، بازماندگانِ تکاوران ارتشیِ پایگاه دوم دریایی بوشهر که ۳۴ روز در خرمشهر دلاورانه ایستادگی کردند، سالها بعد، با صورتهایی تکیدهتر اما با ارادهای همچنان استوار و مهر و عشقی همانقدر راسخ به میهن، با فرماندهی ناخدا یکم، هوشنگ صمدی، در کنار درختان سربریدهٔ سربلند و ایستاده، با همراهی نوازندگان جوان گروه «شاهو» یاد و نام شهیدان همرزمشان در خرمشهر را گرامی میدارند.
🔺از آلبوم سروها ایستاده میمیرند
کارگردان: احمد موسوی
▫️بازنشر به مناسبت فرا رسیدن سالروز آزادسازی #خرمشهر، در ۳ خرداد ۱۳۶۱ و پس از ۵۷۶ روز اشغال
#برای_آزادی
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
@Jaryaann
🔘 ایرج افشار و «نه»هایش
استاد #ایرج_افشار در یادداشتی که در آغاز #کتاب «این دفتر بیمعنی» (دفتر خاطرات او که به تازگی منتشر شده) آمده نوشته است:
«این دفتر برنوشت دیگری است از دفتری که در نوامبر و دسامبر ۱۹۹۵ به هنگام بیماری سخت همسرم شایسته از روی یادداشتهای گذشته جمع کرده بودم، به قصد آن که روزی روزگاری بتوانم یادگارهای فرهنگی خود را بر آن اساس بنویسم...»
ایرج افشار چنانکه در خودزیستنامهها مرسوم است از خانه و خانواده گفته، از روند تحصیلاتش، جوانیاش، سفرهایش، علاقهمندیهایش، کاروبارش و از رجال فرهنگی و سیاسی زمانهاش. ولی کتاب فصلی خاص دارد که در نظرم بسیار جلوه کرد. فهرست «نه»گفتنهای ایرج افشار! این فصل با نقل قولی از #سیدحسن_تقیزاده آغاز میشود:
«به عقیدهٔ قاصر من #آزادی به معنی حقیقی آن بی وجود شهامت افراد و مردانگی و مردی و استقلال فکر و سرافرازی و شجاعت اخلاقی و استقامت و استواری و مقاومت در مقابل ارباب قدرت و جرأت و صراحت که این همه را میتوان در یک کلمه خودمانی «صفت» و لفظ فرنگی «کاراکتر» خلاصه کرد وجود پیدا نمیکند. و آن همان است که شانفور با اسناد به اسپارتیها گفته که شخص بتواند «نه» بگوید و اهل تسلیم و زبونی و باز به قول خودمان بیصفت نباشد.
بدبختانه در مملکت ما حتی سران قوم از این خصلتِ لازمهٔ آزادی که به حقیقت حیثیت انسانی است کمبهره بودهاند.»
در این فهرست بلند انوع و اقسام «نه» هست. از نه گفتن به پدر ارجمندشان تا نه گفتن به پیشنهاد کار، قبول مسئولیت و پذیرش جوایز مختلف. خلاصهای از «نه»های ایرج افشار را بخوانیم:
«نخستین باری که «نه» گفتم به پدرم بود. او میگفت به کار دولتی نرو و بیا آب و ملکی را که داریم سر و سامان بده. من به کار دولتی رفتم و خیری ندیدم.
دومین باری که «نه» گفتم به علی اصغر حکمت بود مرحوم علی اصغر حکمت خواست که من مجلۀ شیر و خورشید را اداره کنم.
پس از آن به #سعید_نفیسی «نه» گفتم و مدیریت مجلۀ پیام نوین را نپذیرفتم.
پس از آن به تقیزاده «نه» گفتم. تمایلی نشان میداد که من به مجلس سنا بروم و به امور تحریری او کمک کنم.
پس از آن به #مجتبی_مینوی «نه» گفتم. وقتی در ترکیه بود فرمود که برای پیشرفت کارهای مربوط به تهیه میکروفیلم از دانشگاه بخواهد که مرا مأمور آن بلاد کنند.
پس از آن بار دیگر به علی اصغر حکمت «نه» گفتم. وقتی وزیر امور خارجه شد علاقه داشت مرا به آن وزارتخانه منتقل کند و میگفت به کتابخانه و اسناد آنجا باید سر و سامان داد.
پس از آن به آورندهٔ پیشنهاد قبول رایزنی فرهنگی در افغانستان «نه» گفتم.
پس از آن به دهندگان نخستین جایزهٔ #فروغ_فرخزاد «نه» گفتم.
پس از آن به مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ و هنر «نه» گفتم. در اواخر دوران پهلوی (۱۳۵۶) بی آنکه قبلاً پرسشی از من شده باشد حکمی برایم فرستاد که به عضویت [...] نصب میشوید.
پس از آن به دکتر #حسین_نصر «نه» گفتم. در پاریس بودم (۱۳۵۷) و قصد رفتن به امریکا داشتم. از تهران به من تلفن کرد و گفت چون کارمندان کتابخانه پهلوی اعتصاب کردهاند ضرورت دارد که فوری به طهران بیایی و تصدی امور آنجا را به عهده بگیری.
پس از آن به دکتر #احسان_یارشاطر «نه» گفتم. میخواست که عضویت شورای وقفی ایرانیکا را بپذیرم.
پس از آن به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی «نه» گفتم. قصدشان بر آن بود که مجلس بزرگداشت برایم بگیرند.
پس از آن به سید کاظم بجنوردی «نه» گفتم. ایشان در سمت ریاست کتابخانه ملی مرا به مراسم چهرههای ماندگار معرفی کرده بود.»
📖 مشخصات کتاب: این دفتر بیمعنی، به کوشش بهرام و کوشیار و آرش افشار، نشر سخن، ۱۴٠۲، ۷٠۳ صفحه.
🔗 منبع: کانال بیاض | عاطفه طیّه
#زندگی_اصیل #آزادگی #وارستگی #شجاعت
@Jaryaann
استاد #ایرج_افشار در یادداشتی که در آغاز #کتاب «این دفتر بیمعنی» (دفتر خاطرات او که به تازگی منتشر شده) آمده نوشته است:
«این دفتر برنوشت دیگری است از دفتری که در نوامبر و دسامبر ۱۹۹۵ به هنگام بیماری سخت همسرم شایسته از روی یادداشتهای گذشته جمع کرده بودم، به قصد آن که روزی روزگاری بتوانم یادگارهای فرهنگی خود را بر آن اساس بنویسم...»
ایرج افشار چنانکه در خودزیستنامهها مرسوم است از خانه و خانواده گفته، از روند تحصیلاتش، جوانیاش، سفرهایش، علاقهمندیهایش، کاروبارش و از رجال فرهنگی و سیاسی زمانهاش. ولی کتاب فصلی خاص دارد که در نظرم بسیار جلوه کرد. فهرست «نه»گفتنهای ایرج افشار! این فصل با نقل قولی از #سیدحسن_تقیزاده آغاز میشود:
«به عقیدهٔ قاصر من #آزادی به معنی حقیقی آن بی وجود شهامت افراد و مردانگی و مردی و استقلال فکر و سرافرازی و شجاعت اخلاقی و استقامت و استواری و مقاومت در مقابل ارباب قدرت و جرأت و صراحت که این همه را میتوان در یک کلمه خودمانی «صفت» و لفظ فرنگی «کاراکتر» خلاصه کرد وجود پیدا نمیکند. و آن همان است که شانفور با اسناد به اسپارتیها گفته که شخص بتواند «نه» بگوید و اهل تسلیم و زبونی و باز به قول خودمان بیصفت نباشد.
بدبختانه در مملکت ما حتی سران قوم از این خصلتِ لازمهٔ آزادی که به حقیقت حیثیت انسانی است کمبهره بودهاند.»
در این فهرست بلند انوع و اقسام «نه» هست. از نه گفتن به پدر ارجمندشان تا نه گفتن به پیشنهاد کار، قبول مسئولیت و پذیرش جوایز مختلف. خلاصهای از «نه»های ایرج افشار را بخوانیم:
«نخستین باری که «نه» گفتم به پدرم بود. او میگفت به کار دولتی نرو و بیا آب و ملکی را که داریم سر و سامان بده. من به کار دولتی رفتم و خیری ندیدم.
دومین باری که «نه» گفتم به علی اصغر حکمت بود مرحوم علی اصغر حکمت خواست که من مجلۀ شیر و خورشید را اداره کنم.
پس از آن به #سعید_نفیسی «نه» گفتم و مدیریت مجلۀ پیام نوین را نپذیرفتم.
پس از آن به تقیزاده «نه» گفتم. تمایلی نشان میداد که من به مجلس سنا بروم و به امور تحریری او کمک کنم.
پس از آن به #مجتبی_مینوی «نه» گفتم. وقتی در ترکیه بود فرمود که برای پیشرفت کارهای مربوط به تهیه میکروفیلم از دانشگاه بخواهد که مرا مأمور آن بلاد کنند.
پس از آن بار دیگر به علی اصغر حکمت «نه» گفتم. وقتی وزیر امور خارجه شد علاقه داشت مرا به آن وزارتخانه منتقل کند و میگفت به کتابخانه و اسناد آنجا باید سر و سامان داد.
پس از آن به آورندهٔ پیشنهاد قبول رایزنی فرهنگی در افغانستان «نه» گفتم.
پس از آن به دهندگان نخستین جایزهٔ #فروغ_فرخزاد «نه» گفتم.
پس از آن به مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ و هنر «نه» گفتم. در اواخر دوران پهلوی (۱۳۵۶) بی آنکه قبلاً پرسشی از من شده باشد حکمی برایم فرستاد که به عضویت [...] نصب میشوید.
پس از آن به دکتر #حسین_نصر «نه» گفتم. در پاریس بودم (۱۳۵۷) و قصد رفتن به امریکا داشتم. از تهران به من تلفن کرد و گفت چون کارمندان کتابخانه پهلوی اعتصاب کردهاند ضرورت دارد که فوری به طهران بیایی و تصدی امور آنجا را به عهده بگیری.
پس از آن به دکتر #احسان_یارشاطر «نه» گفتم. میخواست که عضویت شورای وقفی ایرانیکا را بپذیرم.
پس از آن به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی «نه» گفتم. قصدشان بر آن بود که مجلس بزرگداشت برایم بگیرند.
پس از آن به سید کاظم بجنوردی «نه» گفتم. ایشان در سمت ریاست کتابخانه ملی مرا به مراسم چهرههای ماندگار معرفی کرده بود.»
📖 مشخصات کتاب: این دفتر بیمعنی، به کوشش بهرام و کوشیار و آرش افشار، نشر سخن، ۱۴٠۲، ۷٠۳ صفحه.
🔗 منبع: کانال بیاض | عاطفه طیّه
#زندگی_اصیل #آزادگی #وارستگی #شجاعت
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
❇️ این عکس تاریخی از بهرام محمدیفرد متعلق به اوائل آبان ۱۳۵۹ و کمی پیش از سقوط کامل #خرمشهر است.
آن طرف دیگر پل را که تنها پل باقیمانده میان خرمشهر و آبادان است، نمیبینیم اما در این سو این ۵ تن که در این قاب دیده میشوند، آخرین نفراتی هستند که قبل از سقوط شهر به آن سوی پل رفتند تا با دستانی تقریباً خالی در برابر تجاوز تانکهای عراقی به ایران بایستند یا لااقل زمان بیشتری برای حفظ جان غیرنظامیان بخرند؛ نامشان هم در جایی ثبت نشده است.
یادشان گرامی.
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
آن طرف دیگر پل را که تنها پل باقیمانده میان خرمشهر و آبادان است، نمیبینیم اما در این سو این ۵ تن که در این قاب دیده میشوند، آخرین نفراتی هستند که قبل از سقوط شهر به آن سوی پل رفتند تا با دستانی تقریباً خالی در برابر تجاوز تانکهای عراقی به ایران بایستند یا لااقل زمان بیشتری برای حفظ جان غیرنظامیان بخرند؛ نامشان هم در جایی ثبت نشده است.
یادشان گرامی.
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✨ ادای احترام به تکاوران ارتش که در جریان مقاومت در خرمشهر شهید شدند.
اثری میهندوستانه، مستقل و غیردولتی از گروه بزرگ سازهای ایرانی شاهو
به آهنگسازی حامد صقیری، فرزند شهید سرلشکر مصطفی صقیری از خلبانان ارتش
در این نماهنگ زیبا و تأثیرگذار که چند سال پیش منتشر شده است، بازماندگانِ تکاوران ارتشیِ پایگاه دوم دریایی بوشهر که ۳۴ روز در خرمشهر دلاورانه ایستادگی کردند، سالها بعد، با صورتهایی تکیدهتر اما با ارادهای همچنان استوار و مهر و عشقی همانقدر راسخ به میهن، با فرماندهی ناخدا یکم، هوشنگ صمدی، در کنار درختان سربریدهٔ سربلند و ایستاده، با همراهی نوازندگان جوان گروه «شاهو» یاد و نام شهیدان همرزمشان در خرمشهر را گرامی میدارند.
🔺از آلبوم سروها ایستاده میمیرند
کارگردان: احمد موسوی
▫️بازنشر به مناسبت فرا رسیدن سالروز آزادسازی #خرمشهر، در ۳ خرداد ۱۳۶۱ و پس از ۵۷۶ روز اشغال
#برای_آزادی
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
@Jaryaann
اثری میهندوستانه، مستقل و غیردولتی از گروه بزرگ سازهای ایرانی شاهو
به آهنگسازی حامد صقیری، فرزند شهید سرلشکر مصطفی صقیری از خلبانان ارتش
در این نماهنگ زیبا و تأثیرگذار که چند سال پیش منتشر شده است، بازماندگانِ تکاوران ارتشیِ پایگاه دوم دریایی بوشهر که ۳۴ روز در خرمشهر دلاورانه ایستادگی کردند، سالها بعد، با صورتهایی تکیدهتر اما با ارادهای همچنان استوار و مهر و عشقی همانقدر راسخ به میهن، با فرماندهی ناخدا یکم، هوشنگ صمدی، در کنار درختان سربریدهٔ سربلند و ایستاده، با همراهی نوازندگان جوان گروه «شاهو» یاد و نام شهیدان همرزمشان در خرمشهر را گرامی میدارند.
🔺از آلبوم سروها ایستاده میمیرند
کارگردان: احمد موسوی
▫️بازنشر به مناسبت فرا رسیدن سالروز آزادسازی #خرمشهر، در ۳ خرداد ۱۳۶۱ و پس از ۵۷۶ روز اشغال
#برای_آزادی
#تاریخ #جنگ #شجاعت #ایراندوستی
@Jaryaann
Forwarded from جریانـ
🔹یکی از بزرگترین گرفتاریهای انسانی در جوامع امروزی خصوصا در غرب، خودمحوری، منفعتطلبی شخصی و فردگرایی افراطی آدمها است؛ جوامعی اتمیزه و فاقد روح جمعی که در آن افراد دچار روزمرگی شده و هرکس صرفا به دنبال مسائل و مصائب شخصی خود است و از احوال و رنجهای «دیگری» چندان آگاه نیست. اکثر انسانها در رویای موفقیت، کامیابی و ثروتمند شدن به سر میبرند و جز اقلیتهای آگاه و فعال، در میان عموم مردم از آرمانهای بلند انسانی خبری نیست. گویی رویاهای فردی جایگزین آرمانهای جمعی شدهاند و کمتر اراده همگانی قدرتمندی برای مقاومت در مقابل نهادهای سیاسی و اقتصادی حاکم و پیگیری منافع عمومی، خصوصا حقوق فرودستان و محذوفان جامعه شکل میگیرد.
🔸در چنین شرایطی در کشورهایی مانند ایران هنوز آیینهایی وجود دارند که حامل فرم و محتوایی هستند که درست در نقطه مقابل چنین وضعیتی قرار دارند. بزرگداشت تاسوعا و عاشورا یکی از همان آیینها است که البته ریشههای فرمی آن را میتوان در گذشتههای دورتر این سرزمین نیز یافت.
🔹تصور کنید مردمان بیشماری را که هر سال در یک موعد مشخص به شکلی برابر، با لباسهایی مشابه و بیتکلف، در کنار یکدیگر جمع میشوند تا با موسیقی، شعر، نمایش، همخوانی و حرکات فرم (دست و بدن) از مقام شخصی به بزرگی یاد کنند که نماد آزادگی، شجاعت و سلحشوری و الگوی ظلمستیزی و ایثار است؛ شخصی که صرفا به دنبال منفعت خود و اطرافیاناش نبود و تن به ظلم و فساد سیاسی زمانه نداد و برای ایستادگی و مقاومت در مقابل آن از گذشتن از جان خود نیز ابایی نداشت؛ او در این راه یارانی نیز داشت که تنهایش نگذاشتند. تعزیهها، دستهها و هیئتها همگی از دیرباز محل و محملی برای ادای احترام به این شخص و یارانش و تجلی یک همبستگی مردمی بودهاند. در کنار این، اهدای نذری، به دیگران، خصوصا نیازمندان و فرودستان و دستگیری از آنها نیز یک رکن مهم این آیین است.
🔸این مراسم هم از لحاظ فرم و ساختار و هم از لحاظ محتوا و مضمون میتواند یک آیین درخشان انسانی باشد که حتی باعث جذب و استقبال افراد غیرشیعه و غیرمسلمان هم بشود؛ کمااینکه در بسیاری از کشورها که این مراسم به شکل مستقل و مردمی برگزار میشود همین جذابیت وجود دارد. اما متاسفانه سالهاست به دلایل مختلف، این مراسم در داخل کشور از معنا و مضمون خود تا حد زیادی خالی شده و ظاهر و قالب باقی مانده از آن گرفتار آفاتی شده است که نه تنها باعث جذب افراد نمیشود که منجر به دفع نیز میشود. مواردی مثل خرافهپروری و عوامگرایی، غصهمحوری بهجای حماسهسرایی، تقدیس مظلومیت، دیگرآزاری (سر و صدای زیاد، راهبندان در خیابانها و کوچهها، حیوانآزاری، کودکآزاری، پر از زباله کردن خیابانها)، فخرفروشی، اشرافیگری، مصرفگرایی، نمایش و چشموهمچشمی، مداحیهای مبتذل و نهایتا کاسبی و ریاکاری با این مراسم، تهی کردن این آیین از محتوای آزادیخواهانه، حقطلبانه و آگاهیبخش آن است.
🔹در واقع ما یک امکان اجتماعی و تاریخی مهم خود برای همبستگی مردمی و رشد اخلاقی را با رویکردهای غلط و مداخله حاکمیت و نهادهای قدرت تبدیل به یک نقطه ضعف و حتی عامل رویگردانی افراد از این مفاهیم کردهایم. البته چند سالی هست که به لطف شبکههای اجتماعی چهره متمایز، اصیل و مستقلی از این مراسم در بعضی شهرها و شهرستانها مشاهده میشود که مایه امیدواری در جهت حفظ این سنت فرهنگی است.
🔸مسئله این است که این آیین را مناسبتی برای عزا و غم بدانیم یا موعدی برای بزرگداشت حماسه، سلحشوری و رهایی؛ نگاه پهلوانانه مولانا شاید پاسخ مناسبی برای این مسئله باشد:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبکروحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وامداران را رهایی
🔹ما این روزها در ایران با روزمره شدن زندگیها و دغدغههایمان و با رشد خودخواهی، خودمحوری و منفعتطلبی افراطی و افول نسبی نهاد اخلاق مواجهیم. بنابراین بیش از هر زمانی نیاز به ترویج معقولانه آرمانخواهی و دمیدن روح آزادگی، شجاعت، همیاری و ایثار در جامعه داریم. اما این امر قطعا به شکل دستوری و شعاری تحقق نمییابد و نیازمند حرکتهای مردمی و خودجوش است؛ باشد که با حمایت از نمونههای مستقل و مردمی این مراسم، با آگاهیبخشی مستمر جهت غنی کردن و پیراستن این مراسم از جهل، خرافه و ظلم و با تاکید بر حفظ حقوق دیگران و اهدای کمکها و نذرهای مردمی به نیازمندان، این ایام و آیین، فرصتی برای تعالی، نزدیکی، مهرورزی و حال خوب بین مردمان باشد.
✍🏼 #کاوه_گرایلی
#مقالات_جریان
#اخلاق #آگاهی #ایثار #شجاعت
#آرمان #کرامت #عاشورا
#مهربان_باشیم
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
🔸در چنین شرایطی در کشورهایی مانند ایران هنوز آیینهایی وجود دارند که حامل فرم و محتوایی هستند که درست در نقطه مقابل چنین وضعیتی قرار دارند. بزرگداشت تاسوعا و عاشورا یکی از همان آیینها است که البته ریشههای فرمی آن را میتوان در گذشتههای دورتر این سرزمین نیز یافت.
🔹تصور کنید مردمان بیشماری را که هر سال در یک موعد مشخص به شکلی برابر، با لباسهایی مشابه و بیتکلف، در کنار یکدیگر جمع میشوند تا با موسیقی، شعر، نمایش، همخوانی و حرکات فرم (دست و بدن) از مقام شخصی به بزرگی یاد کنند که نماد آزادگی، شجاعت و سلحشوری و الگوی ظلمستیزی و ایثار است؛ شخصی که صرفا به دنبال منفعت خود و اطرافیاناش نبود و تن به ظلم و فساد سیاسی زمانه نداد و برای ایستادگی و مقاومت در مقابل آن از گذشتن از جان خود نیز ابایی نداشت؛ او در این راه یارانی نیز داشت که تنهایش نگذاشتند. تعزیهها، دستهها و هیئتها همگی از دیرباز محل و محملی برای ادای احترام به این شخص و یارانش و تجلی یک همبستگی مردمی بودهاند. در کنار این، اهدای نذری، به دیگران، خصوصا نیازمندان و فرودستان و دستگیری از آنها نیز یک رکن مهم این آیین است.
🔸این مراسم هم از لحاظ فرم و ساختار و هم از لحاظ محتوا و مضمون میتواند یک آیین درخشان انسانی باشد که حتی باعث جذب و استقبال افراد غیرشیعه و غیرمسلمان هم بشود؛ کمااینکه در بسیاری از کشورها که این مراسم به شکل مستقل و مردمی برگزار میشود همین جذابیت وجود دارد. اما متاسفانه سالهاست به دلایل مختلف، این مراسم در داخل کشور از معنا و مضمون خود تا حد زیادی خالی شده و ظاهر و قالب باقی مانده از آن گرفتار آفاتی شده است که نه تنها باعث جذب افراد نمیشود که منجر به دفع نیز میشود. مواردی مثل خرافهپروری و عوامگرایی، غصهمحوری بهجای حماسهسرایی، تقدیس مظلومیت، دیگرآزاری (سر و صدای زیاد، راهبندان در خیابانها و کوچهها، حیوانآزاری، کودکآزاری، پر از زباله کردن خیابانها)، فخرفروشی، اشرافیگری، مصرفگرایی، نمایش و چشموهمچشمی، مداحیهای مبتذل و نهایتا کاسبی و ریاکاری با این مراسم، تهی کردن این آیین از محتوای آزادیخواهانه، حقطلبانه و آگاهیبخش آن است.
🔹در واقع ما یک امکان اجتماعی و تاریخی مهم خود برای همبستگی مردمی و رشد اخلاقی را با رویکردهای غلط و مداخله حاکمیت و نهادهای قدرت تبدیل به یک نقطه ضعف و حتی عامل رویگردانی افراد از این مفاهیم کردهایم. البته چند سالی هست که به لطف شبکههای اجتماعی چهره متمایز، اصیل و مستقلی از این مراسم در بعضی شهرها و شهرستانها مشاهده میشود که مایه امیدواری در جهت حفظ این سنت فرهنگی است.
🔸مسئله این است که این آیین را مناسبتی برای عزا و غم بدانیم یا موعدی برای بزرگداشت حماسه، سلحشوری و رهایی؛ نگاه پهلوانانه مولانا شاید پاسخ مناسبی برای این مسئله باشد:
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجایید ای سبکروحان عاشق
پرندهتر ز مرغان هوایی
کجایید ای ز جان و جا رهیده
کسی مر عقل را گوید کجایی
کجایید ای در زندان شکسته
بداده وامداران را رهایی
🔹ما این روزها در ایران با روزمره شدن زندگیها و دغدغههایمان و با رشد خودخواهی، خودمحوری و منفعتطلبی افراطی و افول نسبی نهاد اخلاق مواجهیم. بنابراین بیش از هر زمانی نیاز به ترویج معقولانه آرمانخواهی و دمیدن روح آزادگی، شجاعت، همیاری و ایثار در جامعه داریم. اما این امر قطعا به شکل دستوری و شعاری تحقق نمییابد و نیازمند حرکتهای مردمی و خودجوش است؛ باشد که با حمایت از نمونههای مستقل و مردمی این مراسم، با آگاهیبخشی مستمر جهت غنی کردن و پیراستن این مراسم از جهل، خرافه و ظلم و با تاکید بر حفظ حقوق دیگران و اهدای کمکها و نذرهای مردمی به نیازمندان، این ایام و آیین، فرصتی برای تعالی، نزدیکی، مهرورزی و حال خوب بین مردمان باشد.
✍🏼 #کاوه_گرایلی
#مقالات_جریان
#اخلاق #آگاهی #ایثار #شجاعت
#آرمان #کرامت #عاشورا
#مهربان_باشیم
در «جریان» باشید.
@Jaryaann