ایران‌دل | IranDel
2.86K subscribers
760 photos
542 videos
37 files
1.29K links
💚
🤍
❤️

همه عالم تن است و ایران‌دل

این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی

بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است
Download Telegram
📷 نشان‌واره‌ی (لوگو) گوگل در آستانه نوروزِ پیروز

شرکت گوگل با طرحی از «پندار یوسفی»، طراح و مدیر ایرانی تیم UX گوگل ترنسلیت به مناسبت فرارسیدن نوروز و سال نو ایرانی، نشان‌واره خود را تغییر داد.

در این نشان‌واره‌ی نو،‌ نشانه‌هایی از فرهنگ ایرانی شامل طرح‌های پیچیده گل، خوشنویسی و هفت‌سین به وضوح دیده می‌شود.


#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
🎥 همای سعادت در ارتفاعات البرز در حوالی شهر طالقانِ ایران دیده شد. هما، پرنده‌ای افسانه‌ای در فرهنگِ ایرانی، نماد سعادت و خوشبختی است که دیدن آن در طبیعت به ندرت اتفاق می‌افتد. این پرنده در افسانه‌ها، اساطیر و ادبیات ایرانی نقش پررنگی دارد و در کنده‌کاری‌ها…

🔴 همای همایون

✍️ میلاد عظیمی

سال ۱۴۰۲ را با دیده شدن ناگهانی هما به یاد خواهم آورد. همای همایون. طایرِ غایب‌ازنظر که گفته‌اند: «همایون زِ کم دیدن آمد همای». مرغِ دورپروازِ آسمانِ اسطوره و راز. دورپروازتر از هر پرنده. زیر پرآورندهٔ هر ستیغ. فرخ‌فالِ فرخنده‌فر. با شاه‌پری سایه‌گستر و فره‌مند. همان‌که گفت: «تو هیچ سایه همایون‌تر از همای مدان».

بر درفش و چتر و تخت ایرانیان نشان پیکرش بود. به قصد تبرک. با زر و گوهر تندیسش را می‌ساختند. برای بشگونی. پَرِ خجسته‌اش آویزۀ تاج شاهان بود. تا فال نیکو گرفته آید. دودی که از پرش برمی‌خاست رمانندۀ خرفستران بود. هر که دست و لب به خونش می‌آغشت به دست و پای می‌مرد. و چشم‌های سرخش که شاعران به شراب و اشک ماننده‌اش کرده‌اند. مرغ ارمغان‌آور انگور. در‌آمیخته با شراب. به خواب دیدنش هم مژده‌بخش برکت و باران و خوشی و دوستکامی بود.

فری آن جثهٔ کلانش. آن تنِ مبارکِ نیرومندش. پیروزمندِ بی‌آزار. با بوم صبور و با زاغ بردبار. خرسند اندک‌خوار. کم‌شهوت. بلندهمت. لب به جیفه نیالاینده. خاموش‌ هنرنمای. گیتی‌آرای. شکاننده و فروبرنده و گدازندهٔ هر استخوان تیز. فراخ‌حوصله. چونان ایران که به صبر و ثبات هر استخوان صعب برنده‌ای را بشکند و فروبرد و بگدازد و بگوارد. باورنکنی؟ گنبد سلطانیه و مسجد گوهرشاد و شاهنامهٔ بایسنغری گواهان تاریخ بر این چینه‌دان شگرف وحشی‌گوار.

مرغ رمز. مرغ راز. طرف تشبیه برای عقل و عدل و انصاف؛ این گوهران گم‌بوده؛ آرزوهای در محاق‌مانده: «همای عدل ملِک استخوان ظلم خورد».
اگر خرد دانای پیشینه نهیب می‌زد که: «دولت نبخشد همای»، باب تأویل به رویش گشوده بود که:
خورش ده به گنجشک و کبک و حمام
که یک روزت افتد همایی به‌دام

تا مرغ کناره‌جو به یاری تأویل همچنان در میانه باشد.

مرغ امید. مرغ امید. که در تنگنای فروبستگی بال می‌گشاید و سایه می‌افکند. زیر فرهٔ پرش چه یک نفر چه یک شهر و چه ایران‌شهر. گشایش و رهایش می‌آورد. دادگر و دادگری. شادی و شادبختی. رمزی است برای بهروزی نابیوسان وقتی هر راه چاره بسته می‌نماید. زایش خورشید است در اقصای زمستان. آتش نمیرنده در ظلمت زمهریر. تا ایران، مأیوس و مستأصل نشود و تاب و طاقت بیاورد. بماند که فردا روز بهتری است.

بدو گفت گیو ای سپهدار شاه
چه بودت که اندیشه کردی تباه؟

چو رستم بیاید بدین رزمگاه
بدی‌ها سرآید همه بر سپاه

نباشد ز یزدان کسی ناامید
اگر شب شود روی روز سپید

ترا سلامت باد ای طایر قدسی ای مرغ ایران! سپاست باد که رخ نمودی و ما را با خود به آفاق اساطیر بردی. به اقلیم ایماها و اشاره‌ها. شاد باش که هنوز انبوهی از ایرانیان، به‌رغم مدعیان، به دیدنت شادند.

ای سایهٔ پرّ تو همایون
ای دیدن روی تو مبارک



@IranDel_Channel

💢

🔴 ‏ملی شدن صنعت نفت و طرح یک پرسش اساسی

✍️ سالار سیف‌الدینی، دکترای جغرافیای سیاسی

باورش سخت است‌ اما ایران دهه‌ی ۱۳۲٠ خورشیدی، یعنی ایرانِ بی‌طرف، ولی اشغال شده یا کشور شکست خورده در جنگ جهانی، دو پیروزی سیاسی مهم علیه دولِ پیروز آن روزگار بدست آورد که مثل بمب در جهان صدا کرد.

یکی تخلیه‌ی شمال [ایران] از سوی ارتش سرخ و شکستِ ایادی فرقه‌ی وابسته به شوروی در آذربایجان و کُردستان؛ و دوم خلع یدِ شرکت نفت ایران و انگلیس (BP امروز) در نتیجه پیروزی ایران در لاهه و به بار نشستنِ "نهضت ملی".

به این ترتیب ایران تنها دولتی بود که توانست در اوج جنگ سرد، شکست‌های معنادارِ سیاسی به هر یک از رهبران دو قطب بزرگ، تحمیل کند.

۲۹ اسفند، سالروز "ملی شدن صنعت نفت ایران"، پس از یک نهضت ملی‌گرایانه جدی از اواسط دهه‌ی ۱۳۲٠ تا ۱۳۳۲ [خورشیدی] است. "نهضت ملی شدن نفت" را چه دوست داشته باشیم و چه اینکه آن را "دولتی‌سازی صنعت نفت" بدانیم، برای خاطره‌ی سیاسی ایرانیان اهمیت دارد. بسیاری از احزاب و جریان‌های فکری، از احزاب خوب تا احزاب خیلی بد، در این سالها تأسیس و یا بذرشان در این دوره کاشته شده است. بنابراین هر حرکت مهم سیاسی که امروز می‌بینید، ریشه‌ای در آن دوره دارد.

گرامیداشتِ "نهضت ملی"، قابل تقلیل به اختلافات بعدی [محمدرضا] شاه و مصدق نیست، همانطور که "نهضت ملی نفت" قابل تقلیل به شخص [محمد] مصدق نیست زیرا سیاست ملی عرصه دنبال کردنِ منافعِ عمومی است، نه امور شخصی.

در شرایط آن زمان، "بهترین" کسی که می‌توانست به عنوان رئیس دستگاه اجرایی کشور را نمایندگی کند، مصدق بود، مصدق نیز نخست‌وزیر مشروطه بود و از طرف [محمدرضا] شاه به مجلس معرفی شد. بنابراین کوشش برای به وادی فراموشی سپردن خاطره‌ی "نهضت ملی" یا نکوهش مصدق در این روز به خاطر آنچه که در ۱۳۳۲ [خورشیدی] رخ داد، یک خودکشی دسته جمعی از حیث سیاسی است.

زمان طرحِ دعوای شاه و مصدق (اگر لزومی داشته باشد!) به صورت سنتی مرداد ماه است، اما ۲۹ اسفند زمان طرح پرسش‌های فاضلانه‌تر پیرامونِ یک پیروزی بزرگ ملی است. به هر حال همانطور که قوام، استالین را با هنر دیپلماسی شکست داد، مصدق نیز در دادگاه لاهه بر چرچیل چیره شد، اگرچه در هر دو مقطع زمانی، شاه با هر دو نخست وزیر اختلافات بسیار جدی داشت، اما اختلافات دیگر، مانع از همکاری آنها در مسائل بالا نشد. به طوری که او با قوام در شکستِ متجاسرین فرقه، همکاری کرد و با مصدق نیز در ملی کردن نفت شرکت کرد. اما اختلافات بعدی آنها، گره‌های دیگری است که به دلیل بازی‌های قدرت و تغییر رابطه‌ی نیروها ظاهر شد.

پیروزی دیپلماتیک و سیاسی بر روس و انگلیس در این دهه، در مجموع به ملت ایران و تمامی نیروهای داخل در نهضت‌های آزادی‌بخش (اعم از نجات آذربایجان و نهضت ملی) تعلق دارد و قابل تقلیل به اشخاص، اعم از قوام، شاه و مصدق نیست.

خِرد حکم می‌کند که ما امروزه تصویر بزرگتر را ببنیم نه اینکه خود را به جای فعالان سیاسی دهه ۱۳۳۰ [خورشیدی] گذاشته و مانند آنان قلم بزنیم یا سخن بگوئیم، این روش همانطور که هیچ معنای سیاسی خاصی ندارد، ما را به هیچ راهی رهنمون نخواهد شد، تازه اگر بیراهه جدیدی نگشاید.

پرسش اساسی ما:
اینکه «چگونه کشوری که در جنگ دوم، از متفقین شکست خورد، توانست خود را به کیفیتی متحد کند که چند سال بعد، دو قطب اصلی متفقین را دوبار از طرقِ سیاسی شکست دهد؟» باید موضوع پرسشِ کنشگران و پژوهشگران امروز باشد، نه دعوای نازل و پوسیده کوچه بازاری یا به قول یکی از رجال آن زمان «جنگ صلیبی هشتاد ساله»!


@IranDel_Channel

💢

🔴 ستیز با ماهی سرخ
🔴 ابتذال رمانتیک در سبزگرایی

✍️ ناصر کرمی، دکترای محیط‌زیست


بخش‌هایی از متن:

گروهی سبزه نوروز را اتلاف منابع غذایی و گذاشتن ماهی قرمز در سفره هفت‌سین را بی‌اعتنایی به حقوق حیوانات می‌دانند. در این مقاله، ناصر کرمی بحث می‌کند که این گروه به «بافتار» و «مقیاس» موضوع‌ مورد بحث توجه ندارد.


اگر به عنوان بخشی از سبک زندگی شخصی آن را دوست ندارید البته که می‌توانید آن را نگهداری نکنید و به اطرافیان نیز توصیه کنید برای عدم خرید ماهی سرخ. اما اگر به بهانه‌ی ماهی سرخ کنار کسانی می‌ایستید که همه روزهای سال مأموریت دارند به ایران سنگ بیندازند و علیه آن فعالیت کنند این دیگر دغدغه شخصی شما نیست. اتفاقاً بافتار بحث هم همین‌جا معنا پیدا می‌کند. عمده این بحث کراهت سبزه و ماهی نوروز را مأموران آتش‌به‌اختیار فضای سایبری به پیش می‌برند، یعنی منکران نه فقط تاریخ ایران بلکه حتی تمامیت ارضی و همبستگی ملی آن. مقیاس این است که اندک وجه محیط زیستی ماهی سرخ را در جای خودش و بافتار مناسب خودش طرح کنیم. خارج از آن مقیاس چیزی در انگیزه شما می‌لنگد. تردید برمی‌انگیزد.



🔴 متن کامل یادداشت را بخشِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇


@IranDel_Channel

💢
‍ .
🔴 نوروز

دکتر پرویز ناتل خانلری

نوروز اگرچه روز نو سال است، روز کهنۀ قرنهاست. پیری فرتوت است که سالی یک بار جامۀ جوانی می‌پوشد تا به شکرانۀ آنکه روزگاری چنین دراز به سر برده و با این‌همه دم‌سردی زمانه تاب آورده است، چند روزی شادی کند. از اینجاست که شکوه پیران و نشاط جوانان در اوست.

پیر نوروز یادها در سر دارد و از آن کرانۀ زمان می‌آید، از آنجا که نشانش پیدا نیست. در این راه دراز رنجها دیده و تلخیها چشیده است، اما هنوز شاد و امیدوار است. جامه‌های رنگ‌رنگ پوشیده است، اما از آن‌همه یک رنگ بیشتر آشکار نیست و آن رنگ ایران است. از روزی که پدران ما به این سرزمین آمدند و نام خانواده و نژاد خود را به آن دادند گویی سرنوشتی دشوار برای ایشان مقرر شده بود. تقدیر چنان بود که این قوم نگهبان فروغ ایزدی، یعنی دانش و فرهنگ باشد. میان جهان روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش می‌یافت و عالم تیرگی که در آن کین و ستیز می‌رویید سدّی شود. نیروی یزدان را از گزند اهریمن نگه دارد.

ایرانی بار گران این امانت را به دوش کشید. پیکاری بزرگ بود. در این پیکار روزگارها گذشت و داستان این زد و خورد افسانه شد و بر زبانها روان گشت، اما هنوز نبرد دوام داشت. پهلوان سالخورده شد، فرتوت شد، نیروی تنش سستی گرفت، اما دل و جانش جوان ماند. هنوز اهریمن از نهیب او بیمناک است، هنوز پهلوان دلیر و سهمگین است. این همان پهلوان است که هر سال جامۀ رنگ‌رنگ نوروز می‌پوشد و به یادگار روزگار
جوانی شادی می‌کند.

کدام ملت دیگر را می‌شناسیم که به گذشتۀ خود، به تاریخ باستان خود، به آیین و آداب گذشتۀ خود بیش از این پایبند و وفادار باشد؟ این جشن نوروز که دو سه هزار سال است با همۀ آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است مگر نشانی از ثبات و پایداری ایرانیان در نگه داشتن آیین ملی خود نیست؟

نوروز یکی از نشانه‌های ملیت ماست. نوروز یکی از روزهای تجلّی روح ایرانی است. نوروز برهان این دعوی است که ایران با همۀ سالخوردگی هنوز جوان و نیرومند است.در این روز دعا کنیم. همان دعا که سه هزار سال پیش از این زردشت کرد:

«منش بد شکست بیابد. منش نیک پیروز شود. دروغ شکست بیابد. راستی بر آن پیروز شود. خرداد و مرداد بر هر دو چیره شوند. اهریمن بدکنش ناتوان شود و رو به گریز نهد.»

و نوروز بر همۀ ایرانیان فرخنده و خرّم باشد.

🔴 منبع: نوروز ، نشریۀ ایران‌نامه، زمستان ۱۳۶۱، شمارۀ ۲، صص ۱۴۳-۱۴۶


🔴 پی‌نوشت:
بیست و نهم اسفند ماه، زادروز زنده‌یاد دکتر پرویز ناتل خانلری، استاد عالی‌رتبه دانشگاه تهران، ادیب و محقق خستگی‌ناپذیر ادبیات فاخر فارسی

#مناسبتها


@IranDel_Channel

💢
Channel photo updated
Naghmey Noorozi
Gholamhossein Banan
🎼 نوروزخوانی و بهاریه‌ها

🎼 تصنیف نغمه‌ی نوروزی


دستگاه: شور
شاعر: رهی معیری
آهنگساز: روح‌الله خالقی
خواننده: غلامحسین بنان

گل من بوستان گشته رويت
چمن از گل شد، چون سر کويت
بلبل از مستی هر نفس نغمه‌ای سر کند
سبزه درگيرد روی صحرا را
لاله آرايد چهر زيبا را
قطره باران چهره لاله را تر کند


@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 مستند نوروز

کاری از گروه رسانه‌ای انجمن افراز

نویسنده و کارگردان: بهرام روشن‌ضمیر، دانشجوی دکترای تاریخ در مدرسه مطالعات عالی پاریس


(#مستند ده سال پیش ساخته شده است.)



@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴

برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کامِ دوستان و بختِ پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز

(سعدی شیرازی)


نوروزِ جمشیدی دیگر بار به ایران رسید.
قدمش پُر خیر و برکت باد.

هر روزِ ایران،‌ نوروز
بختش پیروز
و تمام نویی‌ها برای ایران باد.
فرخنده و همایون باد جشنِ ملّی نوروز و سال نوی ایرانی




🔴 نوروز‌خوانی و بهاریه‌ها

ویدیو پیوست:
ویدئو - انیمیشن «نوروز»
خواننده: همایون شجریان
آهنگساز: سهراب پورناظری


@IranDel_Channel

💢
🔴

به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روزِ نو خواندند

سر سالِ نو هرمزِ فرودین
بر آسوده از رنج، روی زمین

بزرگان به شادی بیاراستند
مِی و جام و رامشگران خواستند

چنین جشنِ فرخ از آن روزگار
به ما ماند از آن خسروانِ یادگار

(حکیم فردوسی توسی)


نوروز خسروانی؛
نوروز جمشیدی فرخنده و همایون باد.


@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 توصیه به مهرِ میهن، ایران‌دوستی و حفظ تمامیت ارضی و یادکردی از زنده‌یاد دکتر جواد طباطبایی تبریزی در ویژه‌برنامه‌ی نوروزی شبکه یک سیما:

ایران را باید دوست داشته باشیم و کسی نمی‌تواند ایران را تَرک کُند، چرا؟ چون که ایران، شهری‌ست یا کشوری‌ست با آن سابقه‌ی ۳ یا ۷ هزار سال اجازه نمی‌دهد، فرزندش از این شهر برود.


@IranDel_Channel

💢

🔴 نظام سنت در ایران

قطران تبریزی، شاعر نامدار ایرانی در سده‌ی پنجم هجری در روزهای تقارنِ رمضان و نوروز، خطاب به ابونصر مملان، حاکم نخجوان می‌نویسد:

خجسته بادت نوروز و روزه و هموار
هزار روزه و نوروز بُگذران ایدون
یکی به توبه و طاعت، به عهدِ پیغمبر
یکی به رامش و رادی به رسمِ افریدون

@IranDel_Channel

💢
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

🔴 نوروزخوانی و بهاریه‌ها

نوروز آمد؛ پیروز آمد

خواننده: بانو هایده
آهنگساز: انوشیروان روحانی
ترانه‌سرا: بیژن سمندر شیرازی


@IranDel_Channel

💢
ایران‌دل | IranDel
🎥 توصیه به مهرِ میهن، ایران‌دوستی و حفظ تمامیت ارضی و یادکردی از زنده‌یاد دکتر جواد طباطبایی تبریزی در ویژه‌برنامه‌ی نوروزی شبکه یک سیما: ایران را باید دوست داشته باشیم و کسی نمی‌تواند ایران را تَرک کُند، چرا؟ چون که ایران، شهری‌ست یا کشوری‌ست با آن سابقه‌ی…

🔴 «اندیشۀ ایرانشهری» نامیرا است

✍️ رضا کدخدازاده، دانش‌آموخته‌ی علم سیاست و کنشگر سیاسی و مدنی ارومیه‌ای، با اشاره به توصیه به مهرِ میهن و ایران‌دوستی و یادکرد زنده‌یاد دکتر جواد طباطبایی در آنتن زنده‌ی نوروزی شبکه یک سیما، نوشت:

منصور، خلیفه عباسی، از خلفایی بود که کین زیادی با ایران و ایرانی داشت و همو قاتل ابومسلم خراسانی و بسیاری از اندیشمندانِ وطن‌پرست ایرانی شد. با این حال، وقتی دولتش سامانی گرفت، چاره‌ای نیافت جز اینکه در برابر هر آنچه از اندیشه و فرهنگ ایرانشهر، سرچشمه می‌گیرد، سر خم کند. چنین بود که از آن پس، در دربار او در بغداد نیز، نوروز را بسانِ روزگارِ ساسانیِ ایرانشهر برپا داشتند.

باری «اندیشۀ ایرانشهری» نامیرا است و این نامیرایی نه فقط در «آنجاهایی که باید»، بلکه در «آنجاهایی که نباید» نیز رُخ می‌نمایاند!

صداوسیمای ج.ا.ا نیز یکی از همین «آنجاهایی که نباید» از اندیشه‌ی ایرانشهری و شارحِ نیکونهاد آن در روزگارِ ما، روانشاد استاد سید جواد طباطبایی، سخنی گفته شود. (البته که هیچ بعید نیست امیرحسین مدرس بابت این اظهارات توبیخ شده باشد!). اما گفته شد. گفته شد، چون میراثِ ایرانشهر، چیزهایی نیستند که با دستورالعمل و بخش‌نامه و بیانیه و فحّاشی ... به مُحاق روند. درست مثل نوروز که در دربارِ خلیفه عباسی و مغول هم برپا شد...!
نوروز فرخنده و پیروز باد...
پاینده ایران


@IranDel_Channel

💢
‍ ‌
🔴 نوروز در آرامگاه حافظ شیرازی

در قرن ۸ هجری، شاعری در وضعیت آشوبناک این سرزمین در خلوت خود سرود:
بر سرِ تربت ما چون گذری همّت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

و این حدود ۷۰۰ سال بعد لحظات‌ تحویل سال ۱۴۰۳ خورشیدی بر سر تربت او (در حافظیه شیراز) است.


✍🏼 داریوش شایگان

«شما در هیچ‌ جای دنیا سراغ ندارید که مردم بر سر مزار شاعران خود بروند و با مقبره شاعران‌شان همچون زیارتگاه برخورد کنند. هر فرد ایرانی برای مثال رابطه‌ای شخصی با حافظ دارد، اینکه آن فرد فرهیخته است یا عامی یا عارف است و رند، اهمیت چندانی ندارد، هر یک به فراخورِ حال و استعداد ذاتی خود آن را تعبیر می‌کنند و از آن بهره می‌گیرند و از خواندن اشعار وی لذت می‌برند؛ به‌ قول مولانا «هرکسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجُست اسرار من». این نشان‌دهنده‌ی ارتباط عمیقی است که میان ایرانیان و شاعران‌شان وجود دارد. حضور این‌چنینی ایرانیان بر مزار عطار، حافظ، خیام و سعدی پدیده‌ای کاملاً استثنایی است.»

🔴 منبع: کتاب «پنج اقلیم حضور»، داریوش شایگان



__


🔴 گریز از عادت و نگاه دوباره به اطراف

✍️ سهند ایرانمهر

این تصویر را که می‌بینم به این فکر می‌کنم که چقدر بد است عادت کردنی که باعث شود عمق پدیده‌های اطراف‌مان را درک نکنیم و چقدر خوب است آشنازدایی و دقت دوباره در همه چیزهای
اطراف‌مان.

برای مثال همین صحنه که احتمالاً برای خیلی از ما، آشنا و عادی است اما چیزهایی هست که باید از نو به آن نگاه کرد و عمق و عظمتش را یافت، مثل این نکته که این مکان، مکانی متعلق به دیروز و پریروز و صد یا سیصد سال پیش نیست، و‌ این مزار، مزار خان و‌ امیر و زاهد و بددینی هم نیست.

دلیل تجمع فستیوال یا به‌قول امروزی‌ها «ایوِنت» یا تلاش فلان منطقه گردشگری برای جذب گردشگر بیشتر هم نیست. دلیل تجمع، سنتی چندهزارساله است. مردمی که جمع شده‌اند، از اقوام مختلف ایرانی‌ و به تعبیری قدیمی‌ترین «ملت» جهانند که نوروز، یکی از سنت‌های پیوند دهنده و مشترکشان است. کاری که امروز با ائتلاف یک یا صد دولت یا یک یا صد بخشنامه یا یک یا صد سند تحریف شده هم امکان برگزاری‌ خودجوشش نیست.

کسی هم که آرمیده، نه خاقان و نه خان‌زاده و نه امیر و نه جنگاور و نه مفتی که یک «شاعر» است و چه چیزی لطیف‌تر از اینکه شاعری بشود محل قرار ملتی به بهانه رسمی چندهزارساله؟ و اصلا در چندجای جهان می‌توان چنین چیزی را دید؟ آن هم کدام شاعر؟

شاعری که بین مسجد و مدرسه و خانقاه و‌ شیخ و صوفی و محتسب، خرابات را از مسیر کوچه رندان برمی‌گزیند، سخن از «عشق» می‌گوید و «بی‌تعلقی» از هرچه رنگ تعلق پذیرد اما بی‌دین و دیندار را به شعر او تعلقی است.

دلا دلالتِ خیرت کنم به راهِ نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مَفُروش


نگاه کردن عمیق به چیزهای عادی شده اطرافمان خیلی چیزها را حالی‌مان می‌کند به ویژه اگر به یاد داشته باشیم آنچه را که امروز زنده و پرخروش می‌بینیم چیزی است که سم اسب ایلغارها و چنگیزی تیغ‌ها و بسمل حرامیان و امرِ خان‌بن‌خان‌ها و‌ رموز مصلحت خسروان در قرون مختلف را پشت سر گذاشت و‌ اکنون خروش و نشاط بر سر مزار کسی است که نه سودای خروش داشت و نه رسم چنگیزی و نه زهد ریایی جز آنکه محرم راز سروش عشق بود:

به جز ثنایِ جلالش مساز وِردِ ضمیر
که هست گوشِ دلش محرمِ پیامِ سروش

رموزِ مصلحتِ مُلک خسروان دانند
گدایِ گوشه نشینی تو حافظا مَخروش



@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚫️ فرامرز اصلانی؛
آهنگ‌ساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار و خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی،
زادهٔ ۲۲ تیر ۱۳۳۳
درگذشت ۱ فروردین ۱۴۰۳ خورشیدی

یاد و نامِ فرامرز اصلانی، در دفترِ هنر این مرزوبوم، مانا



#یادها

@IranDel_Channel

💢
رادیو شاهنامه|بخش هفدهم
📻@podchi
🎙 رادیو شاهنامه - بخش هفدهم

▫️نقالی مرشد ولی‌الله ترابی

▫️
نیایش نوروزی از هما ارژنگی

▫️شاهنامه‌خوانی بختیاری ابوالقاسم دهقانی

▫️نقالی مرجان صادقی از داستان سهراب و گردآفرید

▫️شاهنامه‌خوانی بختیاری کیخسرو دهقانی از داستان کاوه و ضحاک

▫️نقالی سارا عباس‌پور از داستان نوروز

▫️نقالی فهیمه باروتچی از داستان گذر سیاوش از آتش

▫️نقالی طاهره بهرامی از داستان نوروز و جمشید

▫️شاهنامه‌خوانی مهبد و مهدیس کرمی‌پور از زاده شدن رستم

▫️نقالی آوا فیاضی از داستان رودابه و کک


@IranDel_Channel

💢
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

🔴 فَرْوَدین

همچو باد بهاران و همراه با فراز و فرود یک پرتابِ پهلوانِ میل‌باز، پرواز عقابی تیزبین و نوای آسمانی مرشد جعفر شیرخدا به‌هنگام خواندن شعر زیبای میرزا آقاخان کرمانی، گذاری می‌کنیم به‌جای جای ایران جان؛
از سرزمینِ پارس و تخت جمشید ‌تا پای تندیس برنزی فردوسی در خاک خراسان و سری می‌زنیم به‌نخل‌های جنوب، شالی‌های شمال، خواجوی زاينده‌رود، لنج‌سواران خلیج فارس، دماوند سربلند و... .

پ.ن: فَرْوَدین، نام بادی است که در فروردین‌ماه می‌وزد و آن را «بادِ فَرْوَدین» می‌گویند.

تصاویر از مستندهای «گود مقدس» ساختهٔ هژیر داریوش، «فردوسی و مردم» ساختهٔ حسین ترابی و «باد صبا» ساختهٔ آلبرت لاموریس برگزیده شده است.

بر همهٔ مردم ایران، این بهار همایون باد.


🔴 منبع: صفحه لاجورد

@IranDel_Channel

💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 نقل به مضمون از دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران:

برخی می‌گویند بیش از حد به خودتان و تاریخ‌تان تفاخر نکنید. بحث من اصلاً این نیست. بلکه مسئله، فهمیدنِ واقعیتِ تاریخیِ ماست.

تاریخِ ما و تاریخِ فرهنگی ما، خودش را و منابعِ خودش را ایجاد کرده و آگاهی، نسبت به آنچه هم ایجاد کرده، پیدا کرده است.

کشورهای همسایه ایران که امروزه حاکمیت‌شان تثبیت شده و حرفی در آن نیست؛ اما بسیاری از آن کشورها که قبلاً بخشی از کشورِ ایران بودند، اگر بخواهند از منظر فرهنگی و تاریخی، خود را از ایران، جدا بدانند، هرگز نمی‌توانند از فرهنگ و تاریخ‌ِ کشورشان چیزی بگویند و بنویسند، لاجرم باید در چارچوبِ فرهنگ و تاریخِ ایران باشد.
اگر مثلاً "جمهوری آذربایجان" روی این موضعِ خود بایستد که من هرگز جزئی از ایران نبودم، مطلقاً نمی‌تواند یک کلمه از فرهنگ و تاریخِ کشورِ نوبنیادش را بنویسد.


@IranDel_Channel

💢